تغییرات کوچک در بازاریابی ( روش جذب مشتریان احتمالی علاقمند ) و فروش ( تبدیل مشتریان احتمالی علاقمند به خریداران واقعی ) موجب بهبود زیادی در فروش و سودآوری میشود . برایان تریس
تأثیر مشاوره تبلیغات اینستاگرام در افزایش فالوور و فروش
اگر شما هم جزو کسانی باشید که تابهحال کسبوکارشان را در اینستاگرام تبلیغ کردهاند، حتما متوجه شدهاید که برای طراحی یک کمپین تبلیغاتی پر بازده در اینستاگرام، لازم است نکات جزئی و مهمی در نظر گرفته شود؛ اما کسب تجربه در راه انجام تبلیغات اینستاگرامی و یافتن فوت کوزهگری به زمان زیادی نیاز دارد که فرایند تبلیغات را طولانی میسازد. یک راه بهتر و سریعتر برای طراحی کمپین تبلیغاتی، استفاده از خدمات مشاوره اینستاگرام است؛ مشاوران تبلیغاتی افرادی هستند که به اصول بازاریابی و تبلیغات مسلط هستند و با طراحی کمپینهای مختلف برای کسبوکارهای متعدد تجربه زیادی کسب کردهاند و میتوانند با تدوین برنامه تبلیغاتی مناسب به شما برای انجام تبلیغات کمک کنند. در این مطلب قصد داریم اطلاعات بیشتری درباره مشاوره تبلیغات اینستاگرام در اختیار شما قرار دهیم.
وظایف مشاور تبلیغ اینستاگرام چیست؟
حال که با مشاوران تبلیغاتی آشنا شدید، در قدم اول لازم است با وظایف آنان نیز آشنایی پیدا کنید تا برای انتخاب یک مشاور تبلیغات اینستاگرام مجرب، این معیارها را مد نظر قرار دهید:
بررسی آماده بودن پیج شما برای شروع تبلیغات
یکی از موارد بسیار ضروری که حتما لازم است قبل از تبلیغات انجام شود، آنالیز پیج است که از اهمیت بالایی برخوردار است. برای تبلیغات توصیه میشود پیج شما یک سری ویژگیها را داشته باشد تا تبلیغات آن دیده شود که بررسی و تایید این شاخصها وظیفه مشاور تبلیغاتی شماست:
- ویژگیهای ظاهری پ یج مانند نام، بایو، عکس پروفایل
- درج راههای مختلف برقراری ارتباط در بیو پیج مانند شماره تماس، آدرس محل کار، وبسایت و شبکههای اجتماعی دیگر مانند کانال تلگرام و..
- داشتن یک کال تو اکشن (call to action) یا دعوت به اقدام مناسب. به طور مثال از آنها بخواهید هایلایتی خاص از پیج شما را دنبال کنند.
- داشتن حداقل تعداد پست استاندارد و با کیفیت حدود ۳۰ تا
- داشتن حداقل تعداد فالوور ارگانیک حدود ۲ هزار تا
- تایید کیفیت پستها و استوریهای پیج از نظر محتوایی و بصری
در مطلب « نکات مهم قبل از انجام تبلیغات در اینستاگرام » درباره جزئیات موارد فوق بیشتر صحبت کردهایم.
انتخاب بهترین اینفلوئنسر متناسب با کالا یا خدمات شما
پیدا کردن یک اینفلوئنسر مناسب برای انجام تبلیغات بسیار مهم است و رابطه مستقیمی با بازدهی تبلیغات شما دارد. مشاوران تبلیغاتی با تسلط کامل به اصول اینفلوئنسر مارکتینگ و آنالیز و بررسی پیج اینفلوئنسرهای مختلف، مناسبترین رسانه را در زمینه کاری شما پیدا میکنند و تبلیغات را به آنها میسپارند. اگر تابهحال برای تبلیغات به اینفلوئنسرها پیام دادهباشید، قطعا میدانید که برقراری ارتباط با آنها از طریق دایرکت اینستاگرام برای هماهنگی تبلیغات و آگاهی از تعرفه و شرایطشان فرایندی زمانبر است. مشاوران تبلیغاتی به واسطه شغلشان بیشتر با اینفلوئنسرها در ارتباط هستند و این باعث میشود تا کمپین شما سریعتر اجرا شود.
تحلیل پیج رقبا
مشاوران تبلیغاتی باید قبل از تدوین استراتژی برای تبلیغات، پیج کسبوکارهای رقیب را بررسی کرده و فعالیتهای آنها را تحلیل کنند تا از این روش بتوانند به نقاط قوت و ضعف آنها دست پیدا کنند و از این نکات در برنامهریزی تبلیغاتی برای پیج شما استفاده کنند.
ارائه زمانبندی مناسب برای انجام تبلیغات
برای افزایش کارایی و اثربخشی تبلیغات، لازم است در زمان درستی کمپین اجرا شود. معمولا مشاوران تبلیغاتی بر اساس ساعتهای پربازدید در اینستاگرام، اهداف کمپین و مخاطب هدف، یک زمان بهخصوص را برای اجرای تبلیغات انتخاب میکنند.
تدوین استراتژی برای تبلیغات بازدیدی متناسب با بودجه شما
استراتژی مهمترین بخش فرایند تبلیغات کسبوکار شما در اینستاگرام است؛ بدون ترسیم یک استراتژی مناسب، چه در بلند مدت و چه در کوتاه مدت، پیج شما با سرعت کمی رشد خواهد کرد. وظیفه مشاور اینستاگرام طراحی و تدوین استراتژی برای پیج بر اساس اهداف و ترجیحات شما است. یکی دیگر از مواردی که به شدت توصیه میشود در جلسه مشاوره اینستاگرام به آن اشاره کنید، بحث بودجهبندی برای کمپین تبلیغاتی است. به قول ضربالمثل «جنگ اول به از صلح آخر»، بهتر است همان ابتدا میزان دقیق بودجه خود را به مشاور تبلیغاتی بگویید تا بعدا دچار مشکل نشوید. در واقع بحث میزان هزینه در تبلیغات اینستاگرامی بسیار مهم است زیرا مشاور باید میزان بودجه شما را بداند تا متناسب با آن یک قیمت تخمینی برای اجرای تبلیغات بازدیدی در اینستاگرام به شما ارائه کند. تعرفه تبلیغات اینستاگرامی به عوامل متعددی مانند موضوع پیج تبلیغکننده، تعداد فالوور، میزان تعامل، قالب محتوا (پست یا استوری) و… بستگی دارد.
شناخت درست مخاطب هدف
شناخت دقیق مخاطبین هدف به مشاوران تبلیغاتی کمک میکند تا کمپینی متناسب با علاقه و سلیقه مخاطبان شما طراحی کنند. برای این کار کافیست شما اطلاعات کافی درباره مشتریان خود در اختیار آنها قرار دهید. اطلاعاتی که شامل موارد زیر هستند:
- موقعیت جغرافیایی مخاطبان
- محدوده سن
- جنسیت
- میزان تحصیلات
- عنوان شغلی
- علایق کاربران بر اساس پستهای لایک شده، کامنتها، تعداد سیو پست و..
درک صحیح از اهداف تبلیغاتی و توانایی پیادهسازی نیازهای شما
در جلسه مشاوره تبلیغات اینستاگرام شما به عنوان صاحب کسبوکار باید بهصورت کاملا واضح و شفاف دغدغههای خود را با مشاور تبلیغاتی در میان بگذارید و در واقع به او بگویید که با انجام تبلیغ میخواهید به چه دستاوردی برسید. هرچه بتوانید مفهوم شفافتری از اهدافتان در اختیار مشاوران تبلیغاتی قرار دهید، کمپین تبلیغاتی شما دقیقتر طراحی خواهد شد. معمولا اهداف کمپینهای تبلیغاتی به شکل زیر دستهبندی میشوند:
- آگاهی از برند به منظور جذب مخاطب بیشتر
- افزایش فالوور
- افزایش فروش
- اعلام و رونمایی از محصولات و خدمات جدید
- افزایش نصب کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ اپلیکیشن (به طور مثال نصب اپلیکیشنی مثل کرفس)
- افزایش لید یا سرنخ (لید در واقع افرادی هستند که با کسبوکار شما آشنا هستند و ممکن است قصد داشته باشند به مشتری تبدیل شوند). مثلا برند «علی بابا» با برگزاری مسابقات، به افزایش لید میپردازند.
- جذب ترافیک برای وبسایت و افزایش بازدید
در آخر مشاور اینستاگرام تصمیم میگیرد که چه کمپینی برای دستیابی به اهداف شما مناسبتر است و همچنین درباره لحنی که باید در تبلیغ خود از آن استفاده کنید به شما ایده میدهد.
ارائه گزارش کامل از تبلیغات
یک مشاور تبلیغات اینستاگرامی کاربلد با استفاده از ابزارهای آنالی ز پیج مانند insight اینستاگرام و… از تمامی مراحل اجرای کمپین مرتبا گزارش میگیرد و در اختیار شما قرار میدهد؛ همچنین اگر در مرحلهای تبلیغات دچار مشکل شود، لازم است با ارائه راهکارهای مناسب، روند تبلیغات را بهبود دهد و دوباره آن را اجرا کند.
تایید کیفیت محتوای کمپین تبلیغاتی
محتوای تبلیغاتی ابزاری است که شما را به مخاطبان متصل میکند. ایجاد محتوای ضعیف باعث میشود تا مخاطبان با تبلیغ شما ارتباط برقرار نکرده و در نهایت کمپین شما با شکست مواجه شود و بودجهی شما هدر رود؛ بنابراین از دیگر وظایف مشاور تبلیغاتی، تایید کیفیت محتوای تبلیغات است. در اینجا دقت کنید که تولید محتوای تبلیغاتی وظیفه یک مشاور نیست؛ مشاور در حقیقت نقش مهمی را ایفا میکند و در طراحی المانهای مختلف تبلیغات اعم از شعار، فرمت محتوایی (عکس یا ویدیو)، کال تو اکشن، تعیین قالب محتوا (پست یا استوری) و.. ایدههای خود را بیان کرده و بر نحوه تولید آنها نظارت میکند. افراد تیم تبلیغات مانند کپیرایتر، گرافیست و.. نیز لازم است با مشاور تبلیغاتی نهایت همکاری را داشته باشند.
مهمترین مزایای مشاوره تبلیغات در اینستاگرام
انجام کارهای تبلیغاتی برای پیج اینستاگرام شاید کار آسانی به نظر برسد، اما در عمل پیچیدگیهای خاص خود را دارد. تعداد پیجها و رقبای شما در اینستاگرام مدام در حال افزایش است؛ پس بهتر است که با آگاهی کامل مراحل تبلیغات کسبوکار خود را در پیش بگیرید و بیگدار به آب نزنید! اگر تجربه کافی در زمینه تبلیغات و بازاریابی ندارید، توصیه میشود کار را به کاردان سپرده و هر چه سریعتر همکاری خود را با یک مشاور تبلیغاتی حرفهای شروع کنید. این کار باعث میشود تا تبلیغات شما با بازدهی بالا انجام شود و در تمام طول اجرای کمپین، یک مشاور مجرب بر روند انجام تبلیغات نظارت داشته باشد. از دیگر مزایای داشتن مشاور تبلیغاتی میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- ارتباط راحتتر با اینفلوئنسرها و اجرای سریعتر کمپین
- دسترسی به تعداد زیادی پیج و اینفلوئنسر
- انتخاب مناسب ترین زمان به کمک مشاور
- تحلیل اصولی گزارشهای کمپین تبلیغاتی و استفاده از نقاط قوت و بهبود نقاط ضعف
- کمک به تهیه محتوای تبلیغاتی مطابق سلیقه کاربر با رویکرد رسیدن به اهداف کمپین .
با استفاده از پلتفرم جریان و راهنمایی مشاوران، ارتباط راحتتری با اینفلوئنسرها واجرای سریعتر کمپین ها خواهید داشت.
معایب اجرای کمپین های تبلیغاتی بدون مشاوره اینستاگرام
در صورت نداشتن همکاری با مشاور تبلیغاتی، ممکن است با صرف هزینه بالا، تبلیغتان بازدهی خوبی نداشته باشد و حتی مشکلات دیگری برای پیج شما بهجود آید:
- همکاری با اینفلوئنسر نامناسب با تبلیغ و کسبوکار شما
- نقض اصول تبلیغات صحیح بدون داشتن آگاهی
- شکل گرفتن وجههی نامناسب از کسبوکار شما در ذهن مخاطب با نداشتن محتوای تبلیغاتی درست
برای پیشگیری از تمامی مشکلات بالا، حتما به شما توصیه میکنیم که برای تبلیغات کسبوکارتان در اینستاگرام با یک مشاور تبلیغاتی حرفهای همکاری کنید. پلتفرم جریان به تنهایی خدمات مشاوره اینستاگرام مارکتینگ ندارد اما مشاوره تبلیغات اینستاگرام رایگان برای مشتریان خود ارائه میدهد و آنها را در تمامی مراحل طراحی کمپین تبلیغاتی اینستاگرامی مانند انتخاب اینفلوئنسر و.. راهنمایی میکند. در واقع شما با دریافت خدمات تبلیغات از پلتفرم جریان، میتوانید از مشاوره تبلیغات اینستاگرام نیز بهصورت رایگان بهرهمند شوید.
اینستاگرام یک بستر مناسب برای دستیابی به مخاطبان بیشتر و افزایش فروش است که به وسیله آن میتوانید محصولات و خدماتتان را به مشتریان خود معرفی کنید. چه بهتر است که در این معرفی به بهترین نحو ظاهر شوید تا توجه مخاطبان را به خود جلب کنید. مشاوران تبلیغاتی شما را راهنمایی میکنند که چگونه تبلیغات درستی در اینستاگرام انجام دهید. آنها با بررسی و آنالیز شرایط پیج و درک هدف شما از انجام تبلیغات و شناخت مخاطب هدف، بهترین روش تبلیغاتی را پیشنهاد میدهند تا شما به نتیجه مطلوبتان دست پیدا کنید. توجه داشته باشید که اهداف و نیازهای شما یک سرنخ با ارزش برای مشاوران تبلیغاتی محسوب میشوند. پس با توضیحات کاملی دغدغههایتان را در جلسه مشاوره اینستاگرام بیان کنید و تمامی اطلاعات مورد نیاز را در اختیارشان قرار دهید.
اگر در مورد مشاوره اینستاگرام و موضوعات مربوط به آن سوالی دارید، حتما در قسمت دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.
تیم مدیریت، مشاوره، برندسازی و فروش سیدی
یک استراتژی بازاریابی صنعتی ، به شیوه وسیعی تبلیغ در مورد محصول است. بسیار اهمیت دارد که به مشتریان خود نشان دهید که چه چیزی برای آنها در نظر گرفته اید. طراحی یک وب سایت همه جانبه این امکان را فراهم میکند به شیوه موثری در این زمینه فعالیت کنید. در یک وب سایت می توانید محصولات صنعتیای را که قصد فروش دارید قرار دهید و در معرض دید مشتریان گذارید. به این شیوه میتوانید اطلاعات لازم در مورد یک محصول صنعتی را به شیوه گسترده ارائه دهید. در این مقاله ما به استراتژی بازاریابی صنعتی میپردازیم. در صورت داشتن سوال و راهنمایی با کارشناسان ما در گروه مدیریت و مشاوره سیدی تماس حاصل فرمایید.
منظورازبازاریابی صنعتی چیست؟
استراتژی بازاریابی صنعتی به معنی بازاریابی کالا یا خدمات به وسیله یک شرکت یا سازمان با کسب و کار دیگر. واژه بازاریابی صنعتی تا اندازه زیادی با تعبیر بازاریابی B2B جایگزین شده است.
فرآیند استراتژی بازاریابی صنعتی چگونه است؟
فرآیند یک استراتژی بازاریابی صنعتی موفق:
- استراتژی بازاریابی حال حاضر خود را آنالیز و بررسی کنید.
- در نظر بگیرید که برای چه افرادی قرار است بازاریابی کنید.
- مشخص کردن گزارش و به وجود آوردن معیارها و اهداف مدنظر.
- موجودی و سرمایه بازاریابی موجود خود را بهینه کنید.
- با انجام یک سری ترفندها بازدید سایت خود را افزایش دهید.
- استراتژی بازاریابی صنعتی خود را با فروش هماهنگ کنید.
مشتریان صنعتی چه افرادی را شامل میشود؟
در استراتژی بازاریابی صنعتی مشتریان تجاری، که به آنها مشتریان صنعتی هم گفته میشود، محصولات یا خدماتی را میخرند تا درتولید سایر محصولات به کار ببرند. ازجمله صنایعی که شامل میشود: بخش کشاورزی، صنعت تولید، بخش ساخت و ساز، معقوله حمل و نقل و ارتباطات است.
مشتریان صنعتی به چه صورت طبقه بندی میشوند؟
سه دسته گسترده از مشتریان وجود دارد که قادرند محصول شما را خریداری کنند: افراد، کانالها و سازمانها. انتخاب نمودن گروههای خاصی از افراد یا سازمانهایی که از محصول شما استفاده میکنند.
انواع بازارهای صنعتی کدام بازارها هستند؟
صنایع عمده ای که بازار تجارت را تشکیل می دهند عبارتند از: جنگلداری کشاورزی ، شیلات ، معدن ، تولید ، ساخت و ساز ، حمل و نقل، ارتباطات، خدمات عمومی، بانک، امور مالی، توزیع بیمه و خدمات. ویژگی های بازارهای تجاری به طور کامل از بازارهای مشتری است.
بخشهای مهم یک استراتژی بازاریابی صنعتی موفق
صنعت مداوم در حال تغییر و تحول است و قابلیت رقابت پذیری زیادی دارد . درحال حاضر موضوع فقط ساخت محصولات فیزیکی نیست. تغییرات در درخواست مصرف کننده، انتظارات محصول، فناوری زنجیره تامین منجر به تغییر اساسی در شیوه انجام فعالیتهای سازمانها گردیده است. اهمیت ندارد که شما یک کارخانه ماشین سازی، شرکت تولیدی یا شرکتی تأمین کننده صنعتی هستید. همه ما بیشتر اوقات با فرآیند فروش بالا روبرو هستیم و این نیاز به استراتژی بازاریابی صنعتی مناسب دارد.
برای شکوفا شدن در صنعت تولید با سرعت و دیجیتالی اکنون، باید خریداران صنعتی را جذب نموده وآموزش دهید. با این کارآنها را به خریداران واقعی تبدیل کنید. راهی بیابید تا در بین رقبای متعدد خود برجسته شوید. اکثر تولیدکنندگان حرکت کننده، تکان دهنده و مبتکر هستند.
آنچه شما متوجه خواهید شد این است که هر بخش به صورت مجزا ایستاده و استراتژی خاص خود را دارد. با ترکیب هر یک از اجزا، ما به سیستم قدرتمندی دست یافته ایم که به مشتریان ما کمک می کند تا در بین رقبای خود به طور قوی قرار بگیرند.
آیا این معنی را میدهد که شما میتوانید استراتژی بازاریابی صنعتی خود را بدون کمک یک شرکت بازاریابی خوب و حرفه ای بسازید؟ خوب، با کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ احتمال زیاد نه. هر عنصر به تنهایی ایستادگی میکند و راهبرد ویژه خود را دارد. همکاری همه آنها باعث ایجاد یک مکانیسم بازاریابی و فروش می شود که برای بازار B2B مناسب است. برای مشتریان ما ، این عناصر یک سیستم قدرتمند تشکیل میدهند که به آنها کمک میکند خود را در بین رقبای خود محکم کنند، به اهداف تجاری خود برسند و حتی برای رشد آینده خود برنامه ریزی کنند.
بخش اول : اهداف تجاری و بازاریابی
در زمینه فروش و بازاریابی صنعتی، با مشاغل کوچک و بزرگی مواجه شده ایم که به دلایلی به مشکل خورده اند و ازهم پاشیده است.
بخش غم انگیز این است که برخی از این مغازه های شغلی که در یک لحظه دیده شده یا حتی تماس گرفته شده اند، می توانند به همین راحتی یکی از آن داستان های موفقیت آمیز باشند. بسیاری از آنها در یک نقطه، دارای سرمایه، تجهیزات و تمام پتانسیلهای جهان بودند. آنها به جای اینکه رویای خود را به مبدل به واقعیت نمایند، با مشکل مواجه شده اند. فقط به این دلیل که به طرز صحیحی سازماندهی نشده بودند و هیچ استراتژی بازاریابی مناسبی نداشتند.
بدون در نظر گرفتن اینکه در چه صنعت یا حوزه ای فعالیت میکنید، باید یک مأموریت مشخص، چشم انداز و اهداف معینی داشته باشید. اهداف تجاری و بازاریابی شما دست به دست هم میدهند تا شما را به سر منزل مقصود برسانند. اهداف استراتژی بازاریابی صنعتی مناسب باید به گونهای مشخص از اهداف تجاری حمایت کند.
بخش دوم: تجزیه و تحلیل و آنالیز پژوهشهای بازار
نخستین مولفه زمانی که به گسترش برنامه استراتژی بازاریابی صنعتی راهبردی عصر دیجیتال میپردازیم، دربردارنده موقعیت برند شما میگردد. این کار با انجام آنالیز بازار، که اساس هر برنامه بازاریابی استراتژیک است، صورت میپذیرد.
اجزای تجزیه و تحلیل تحقیقات بازار کامل :
یافتن وضعیت موثر برند با آشنایی و مستندسازی مشتری ایده آل شما از نظر شرکت و سطح فردی آغاز میشود. آنالیز کردن تحقیقات بازار شاید کار زیادی باشد، اما برای استنباط پویایی بازار امری کاملا ضروری است.
موشکافی بازار شما پایه و اساس استراتژی بازاریابی صنعتی راهبردی در عصر دیجیتال محسوب میشود ما معتقدیم که تجزیه و تحلیل پژوهشهای بازار و آنالیز رقبا امری پیچیده و مبهم است. به همین کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ دلیل است که این دو نباید با هم گروه بندی شوند. نه تنها این، بلکه متخصصان بازاریابی ما تمایل دارند کمی عمیق تر عمل کنند.
بخش سوم: تجزیه و تحلیل و بررسی رقبای خود
دومین عنصر در استراتژی بازاریابی صنعتی در عصر فناوری اطلاعات، آنالیز نمودن رقیبان است. تجزیه و تحلیل رقبا روندی شامل تعریف و شناخت مشتریان رقبا، به وسیله گردآوری اطلاعات در مورد آنها است. همچنین به کارگیری این اطلاعات به دست آمده برای تکمیل راهبردهای خود برای کسب موفقیت است.
تجزیه و تحلیل رقبا بخش مهمی از هر قسمت استراتژی بازاریابی صنعتی استراتژیک است. در صنعت رقابت به همان اندازه که تولید کننده است، یک عامل مهم نیز محسوب میگردد. تحقیقات رقابتی در جهت تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف رقبا در صنعت یا بازار استفاده میشود. برای شکست دادن رقبا، ابتدا باید متوجه شوید که رقیبان چه کاری انجام میدهند و تهدید آنها برای کسب و کار شما چیست؟
در آنالیز رقبا لازم است به سوالات زیر پاسخ دهید:
- رقبای شما چه افراد واصنافی هستند؟
- آنها چه محصولات یا خدماتی را ارائه میدهند؟
- سهم بازار هر رقیب به چه اندازه است؟
- راهبردهای قبلی آنها چیست؟
- راهبردهای فعلی آنها چیست؟
- از چه نوع رسانههایی برای بازاریابی محصولات یا خدمات خود استفاده می شود؟
- چند ساعت در هفته آنها برای تبلیغات از طریق رسانه های مورد استفاده در این بازار خرید می کنند؟
- نقاط قوت و ضعف آنها چه مواردی هستند؟
بخش چهارم: اساس و پایه وب سایت
هدف از توسعه برنامه بازاریابی عصر دیجیتال این است که وب سایت شرکت شما اساساً مرکز استراتژی بازاریابی شما باشد. من قادر نیستم به اندازه کافی درباره اهمیت وب سایت شما توضیح دهم. اگر به دنبال جدی گرفتن و توسعه یک استراتژی بازاریابی صنعتی راهبردی اثرگذار هستید، پس وب سایت را مهم در نظر بگیرید. وب سایت شرکت شما پایگاه اصلی شما و چهره آنلاین شرکت و محصولات شما محسوب میشود.
وب سایت شما تنها فضایی است که قادر به کنترل همه پیامها و محتوها هستید.
بخش پنجم: رهبری مدیریت و اتوماسیون
زمانی که نوبت به گسترش و اجرای یک استراتژی بازاریابی صنعتی موفق برای عصر دیجیتال میرسد، برای رقابت باید ترکیب مناسب ابزارها و فناوری را در نظر بگیرید. پیاده سازی استراتژی بازاریابی صنعتی دیجیتال برای تقدیر از برنامه بازاریابی راهبردی کلی شما همیشه یک فرآیند همیشگی بهبود مستمر و تغییر مداوم است.
بخش ششم: راهبردی بازاریابی محتوایی
استراتژی بازاریابی محتوایی در این است که بدانید چه نوع محتواهایی را به وجود آورید و توزیع کنید. علت اهمی این استراتژی این است که بتوانید مخاطبان مورد نظر خود را جذب کنید. هیچ راه حلی برای گسترش استراتژی بازاریابی محتوا مناسب وجود ندارد و نحوه ایجاد یک استراتژی محتوا در نهایت منحصر به فرد برای کسب و کار شماست.
اگر یک خبرنامه ایمیل ارسال میکنید، باید به وب سایت شما متصل باشد. هر وبلاگی که در رسانههای اجتماعی میفرستید بازدیدکنندگان را به ارسال کامل وب سایت شما باز میگرداند.
مطمئن باشید که وب سایت شما قادر است انواع ممتنوعی از مطالب بازاریابی محتوا ( مقاله، فیلم، تصاویر و پیوندها) به رسانههای اجتماعی یا سایتهای بازبینی را در خود داشته باشد.
سخن پایانی
سبکهای سنتی رشد خود را با استراتژی بازاریابی صنعتی تکمیل کنید در روند قدیمی خود گیر نکنید. فرصتهایی برای رشد در بخش بازاریابی و فروش شما نیز وجود دارد. و داشتن یک استراتژی بازاریابی صنعتی دیجیتالی قوی در آینده، کسب و کار شما را از نظر جذابیت برای سرمایه گذاران نیز تثبیت میکند. با ما تماس بگیرید تا بدانید چگونه می توانیم با مشاوره و راهنمایی لازم به شما کمک کنیم.
مدیریت گروه مشاوره سیدی با کمک جمعی از متخصصین عرصه مدیریت و بازار با تحلیل شرایط روز بازار ایران و همراهی با متولیان اصناف در گرایشهای مختلف. مفتخر به کسب دستاوردی نو و اثربخش در زمینههای مدیریت، برنامه ریزی چرخه فعالیت، تحقیقات بازار و فروش یکپارچه جهت ارتقاء کسب و کار گردیده است.
هدف از خدمات این گروه مشاوره، کمک به چرخه های اقتصاد صنایع کوچک و متوسط میباشد!
گروه مشاوره سیدی سابقه همکاری با واحدهای خدماتی و صنعتی متفاوتی را در رزومه فعالیتی و پژوهشی خود دارد. آنچه در گروه مشاوره سیدی انجام می شود، خلق، پرورش، ظهور وعملیاتی سازی ایده، ایجاد کسب و کار، رشد کسب و کار تا مرحله شکوفایی میباشد .
کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟
بازاریابی محصول به پروسه آوردن محصول به بازار، تبلیغ کردن محصول و فروختن آن به مشتری است. بازاریابی محصول شامل داشتن درک مناسب و شناخت کافی از مخاطبان هدف و استفاده از پیام رسانی و قرارگیری استراتژیک در بازار برای افزایش سودآوری و تقاضا برای محصولات می باشد. چه چیزی باعث می شود تا بازاریابی محصول منحصر به فرد باشد؟ چه تفاوت هایی با بازاریابی مرسوم دارد؟ بیایید تفاوت هایشان را بررسی کنیم.
بازاریابی محصول در مقابل بازاریابی سنتی
بازاریابی محصول کاملاً استراتژیک است در حالی که بازاریابی سنتی کاملاً محیطی است. بازاریابی محصول به عنوان بخشی از بازاریابی مرسوم و سنتی به حساب می آید. در واقع اگر شما به ۷P بازاریابی نگاه کنید، می بینید که بازاریابی محصول یکی از مهم ترین جنبه های فعالیت های بازاریابی می باشد. بازاریابی محصول تمرکز خود را بر روی افزایش تقاضا برای محصول و وفق پیدا کردن محصول با مشتریان کنونی است. این بازاریابی بر روی مراحلی که مردم برای خریدن محصول شما برمی دارند تمرکز می کند تا بازاریابان محصول بتوانند کمپین هایی را ایجاد کنند که از این کار پشتیبانی کنند
بازاریابی محصول نیازمند داشتن درک صحیح و در سطوح عمیق از مخاطبان هدف محصول مورد نظر است و سپس توسعه پیاده سازی موقعیت و پیامی از سوی محصول که برای این گروه از مخاطبان راضی کننده باشد. بازاریابی محصول بخش عرضه و اجرای محصول را علاوه بر استراتژی بازاریابی این محصول دربر می گیرد و به همین دلیل است که کار یک بازاریاب محصول در مرکز فعالیت های تیم بازاریابی، فروش و تبلیغات محصول می باشد.
چرا بازاریابی محصول مهم است؟
بازاریابی محصول یک بخش حیاتی در استراتژی بازاریابی تمامی کمپانی ها و برندهاست. بدون بازاریابی محصول، محصولات شما به نهایت پتانسیل خود در میان مخاطبان هدفشان نخواهند رسید. بیایید نگاهی به کارهایی که بازاریابی محصول انجام می دهد داشته باشیم تا بتوانید بهتر منظور ما را متوجه شوید.
داشتن درک بهتری از مشتریان
هدفگیری موثرتر پرسوناهای هدف شما
بدست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد رقبا (محصولات و تاکتیک های بازاریابی)
مطمئن شدن از این که تیم های بازاریابی، فروش و محصول همگی در هماهنگی کامل با یکدیگر به سر می برند
قرارگیری صحیح محصول در بازار هدف
افزایش سودآوری و فروش
همچنین سوالاتی وجود دارد که شما به عنوان یک بازاریاب محصول باید از خود پرسیده و با توجه به محصولتان به آن ها پاسخ دهید. پرسیدن این سوالات از خودتان می تواند این اطمینان را حاصل کند که محصولی که در اختیار دارید در میان مشتریان به یک محصول موفق تبدیل می شود.
آیا این محصول برای بازار امروز مناسب است؟
آیا این محصول برای مشتریان امروزی ما مناسب است؟
این محصول چه وجه تمایزی نسبت به محصولات مشابه رقبای ما دارد؟
آیا راهی برای بیشتر کردن این تمایز نسبت به محصولات مشابه رقبا وجود دارد؟
آیا در گذشته محصولات وجود داشته است که ما فروخته ایم اما امروز دیگر آن ها را بازاریابی نمی کنیم و اگر به گذشته برگردیم هم این کار را نخواهیم کرد؟ اگر این طور است، چرا؟
همانطور که می بینید، بازاریابی محصول شما را مجبور می کند که با دید استراتژیک به محصولات نگاه کنید تا مطمئن شوید که آن ها در میان مشتریان امروزی موفق خواهند بود. حال وقت آن رسیده که به مسئولیت هایی که شما به عنوان یک بازاریاب محصول باید بپذیرید نگاهی داشته باشیم. مسئولیت های شما به عنوان بازاریاب محصول ممکن است تفاوت جزئی با توجه به صنعت، کمپانی، محصولات، اندازه کمپانی و منابع با دیگر همکارانتان داشته باشد. اگر برای یک کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ استارت آپ کار می کنید، شما ممکن است بازاریاب محصولی باشید که به تیم بازاریابی برای تولید محتواهای گسترده تر به دلیل کمبود بودجه و منابع کمک می کنید. همانطور که بیزینس رشد می کند، ممکن است به سراغ تیمی بروید که تنها کاری که انجام می دهد بازاریابی محصول است.
استراتژی بازاریابی محصول
استراتژی بازاریابی محصول شما مانند راهنمای جایگاه، قیمت گذاری و معرفی محصول شما خدمت می کند. این استراتژی به شما در توسعه تا عرضه و معرفی محصول به مخاطبان هدف و بازار هدف کمک می کند تا بدانید که محصول خود را در کجا عرضه و بازاریابی کنید.
۱ – تعریف مخاطبان هدف و پرسونای خریداران محصول
همانطور که گفته شد، یکی از مهم ترین نقش های شما به عنوان بازاریاب محصول تعریف مخاطبان هدف و پرسونای خریدارانی است که محصول شما را خریداری می کنند. این اولین قدم از بازاریابی محصول شماست. با داشتن شناخت از مخاطبان و نیازها، چالش ها و نقاط درد آن ها، شما می توانید مطمئن شوید که تمامی جنبه های استراتژی بازاریابی محصول شما مناسب این گروه از مخاطبان و پرسونا می باشد. از این طریق، محصول و محتوای بازاریابی که برای محصول تولید می شود با مخاطبان سازگاری دارد.
۲ – مشخص کردن جایگاه و پیام محصول برای متمایز کردن آن از دیگران
بعد از انجام تحقیقات مشتریان و پیدا کردن اطلاعات بیشتر در مورد آن ها، شما نیازها، چالش ها و نقاط درد آن ها را شناسایی کرده اید. از اینجا به بعد، می توانید به شیوه هایی فکر کنید که به آن ها نشان می دهید که محصول شما چطور می تواند این مشکلات را برایشان رفع کند. اما این لزوماً بدین معنی نیست که شما خود را از رقبایتان متمایز کرده اید. بالاخره آن ها رقیب شما محسوب می شوند چون می توانند نیازهای مشتریان شما را به شیوه های مشابه کمپانی شما حل کنند.
۳ – برای محصول خود اهداف تعیین کنید
در قدم بعد شما باید برای محصول خود اهدافی را تعیین کنید. این اهداف با توجه به مشخصات محصول، مدل کمپانی که برای آن کار می کنید، اهداف کلی بازاریابی شما و موارد دیگر متفاوت باشند.
۴ – محصول خود را قیمت گذاری کنید
به عنوان یک بازاریاب محصول، شماهمچنین باید در قیمت گذاری محصول نیز حرفی برای گفتن داشته باشید. با توجه به کمپانی که برای آن کار می کنید، ممکن است در این بخش از استراتژی با تیم های دیگر کار کنید، یا شاید هم این تنها وظیفه شما و دیگر بازاریابان محصول کمپانی باشد. در هر صورت شما می توانید قیمت گذاری رقابتی و همچنین ارزش محور را در نظر بگیرید.
تفاوت قیمت گذاری رقابتی و ارزش محور
قیمت گذاری رقابتی زمانی اتفاق می افتد که شما قیمت محصول خود را بر اساس قیمت های مشابه رقبا انتخاب می کنید. این شیوه برای کمپانی هایی ایده آل است که محصولی تولید کرده اند که شباهت زیادی با محصولات رقبا در بازار دارد. اگر باور دارید که قابلیت های منحصر به فرد محصول شما نیاز به داشتن قیمت بالاتری نسبت به محصولات رقبا دارند، می توانید قیمت خود را بالاتر از بازار قرار دهید. یکی از بهترین راه ها برای ارزیابی عادلانه بودن قیمت های رقبا، بررسی گزارشات مالی و ترندهای صنعت می باشد.
قیمت گذاری ارزش محور به شما اجازه استفاده از بیشترین میزان سود را می دهد، اگرچه که نسبت به مدل قبلی نیازمند زمان بیشتری برای اثبات شدن است. این شیوه برای کمپانی هایی ایده آل است که محصولی را می فروشند که رقبای خیلی کمی در بازار دارد و یا اصلاً در مقایسه با قابلیت های جدید و منحصر به فرد خود هیچ رقیبی ندارد. قیمت گذاری ارزش محور ارزش محصول شما را به شیوه ای چند برابر می کند که مشتری می تواند با سودآوری آن ارتباط برقرار کند. این کار به شما اجازه می دهد تا قیمت محصول را بر اساس ارزشی که برای مخاطب به وجود می آورد تعیین کنید به جای این که به هر چیزی که بازار، صنعت یا رقبای شما می گویند گوش دهید.
۵ – محصول خود را عرضه کنید
حال وقت آن رسیده که به مهم ترین نقش شما به عنوان بازاریاب محصول و همچنین هیجان انگیزترین بخش، یعنی عرضه محصولی که در حال بازاریابی آن بوده اید بپردازیم. در زمان عرضه محصول دو بخش هستند که بازاریابان محصول باید روی آن ها تمرکز داشته باشند؛ عرضه داخلی (اتفاقاتی که درون کمپانی شما به هنگام عرضه می افتد) و عرضه خارجی (اتفاقاتی که در زمینه عرضه محصول در خارج از کمپانی شما با مخاطبان و بازار می افتد)
جنبه های داخلی عرضه محصول
همانطور که گفته شد کار شما به عنوان یک بازاریاب محصول این است که اطمینان حاصل کنید که تمام کمپانی در زمینه محصول مورد نظر با یکدیگر همکاری و مشارکت دارند. از این طریق مشتریان شما تنها جزئیات دقیق و با ثباتی را در رابطه با محصولات دریافت می کنند.
تیم های بازاریابی، محصول و فروش باید از اطلاعاتی که در لیست زیر آمده است مطلع باشند:
مزایای محصول
اطلاعات در دسترس در مورد دموی محصول
فرصت های تمرینی فروش محصول مورد نظر و نحوه استفاده از آن ها
جایگاه و پیام محصول به چه صورتی است
مشتریان ایده آل و پرسونای خریداران شما به چه صورتی هستند
محصولات شما چه اهدافی را دنبال می کنند
قابلیت های محصولات شما چیست
قیمت محصول چگونه است
محصول شما چطور به مشتریان عرضه می شود
جنبه های خارجی عرضه محصول
راه های زیادی برای بازاریابی عرضه محصول شما به صورتی که مشتریان، مشتریان احتمالی و مخاطبان در مورد هر چیزی که می فروشید مطلع شوند وجود دارد. اول از همه مشخص کنید که فعالیت کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ های بازاریابی خود را در کدام قسمت می خواهید متمرکز کنید. در این قسمت چندین مثال از کانال ها و مکان هایی که می توانید این کار را انجام دهید می بینید.
شبکه های اجتماعی
فروشگاه ها
رویداد عرضه محصول
بلاگ
صفحه فرود وب سایت
پیش نمایش اختصاصی محصول
رویداد یا کمپین تبلیغاتی
در هر کانالی که برای بازاریابی عرضه محصول خود انتخاب می کنید، شما باید اطلاعات مرتبط به محصول را قرار دهید تا مشتریان احتمالی و مشتریان کنونی بتوانند تمامی اطلاعات لازم در مورد محصول را بدست آورده و دلیلی که به آن نیاز دارند را کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ بفهمند. این موضوع شامل قابلیت های محصول، چیزی که محصول را خاص می کند، قیمت آن، دمو برای مشتریان، تمرین برای مشتریان و هر شیوه دیگری که ایجاد کرده اید و می خواهید به اشتراک بگذارید می شود.
تبریک می گوییم، شما همین الان توانستید مراحل مربوط به بازاریابی یک محصول را یاد بگیرید. یادتان باشد که این پروسه ای است که باید به آن فکر کنید و همانطور که محصولات شما تغییر پیدا می کند آن ها را نیز بروز رسانی کنید تا با مشتریان شما مرتبط باقی بمانند.
مثال های بازاریابی محصول
۱ – Apple
اپل یک نام شناخته شده در نرم افزار و تکنولوژی های پیشرو در بازار است. نه تنها محصولات آن ها به صورت فوق العاده ای طراحی می شوند، بلکه بسیار کاربردی نیز هستند. اما بازاریابی محصول اپل تمرکز زیادی روی قابلیت های محصولات ندارد، آن ها مزایای کاربران را بازاریابی می کنند.
اپل تنها لیست تحسین برانگیز قابلیت های محصولات خود را ارائه نمی دهد؛ آن ها از این قابلیت ها استفاده می کنند تا به مشتریان بگویند که با این قابلیت ها می توانند به چه کسی تبدیل شوند و اگر محصول را خریداری کنند، چطور می توانند کار کنند. آن ها روایت هایی را با استفاده از محصولات خود تعریف می کنند و در این پروسه مردم را به خرید تشویق می کنند.
۲ – Coca Cola
آیا می دانستید که بیش از ۹۵ درصد مردم دنیا کوکا کولا را بخاطر برندینگ سفید و قرمز آن می شناسند؟ این موضوع را خیلی راحت می توانید متوجه شوید وقتی که اکثر مردم به دنبال نوشیدنی بدون الکل یا طعم کولا هستند، کوکا کولا را سفارش می دهند. در واقع هویت این برند انقدر قدرتمند است که رقیب آن ها یعنی پپسی از این داستان در تبلیغ مسابقه سوپر باول خود استفاده کرد. با استفاده از جایگیری بسیار هدفمند، تبلیغات مکرر و برندینگ با ثبات، کوکا کولا واقعاً به یک نام و برند بسیار شناخته شده در سراسر دنیا تبدیل شده است.
درست مانند اپل، نیز عمدتاً مزایای خود برای کاربر نهایی را نشان می دهد، نه فقط قابلیت های محصول. یک ری برندینگ و طراحی دوباره وب سایت که اخیراً انجام شده است این کمپانی را بیش از پیش در وضعیت بهتری قرار داده است. بازاریابی محصول پروسه ای است که یک کمپانی برای آوردن محصول به بازار استفاده می کند. یک بازاریاب محصول بودن بدین معنیست که شما در مرکز تیم های فروش، بازاریابی و محصول قرار دارید.
شاید این مورد را نیز دوست داشته باشید
10 شغل اینترنتی معروف و پردرآمد در ایران!
۱۴۰۰/۰۶/۰۴
جذب مشتری یا حفظ مشتری؛ استراتژی مناسب کسب و کار شما کدام است؟
کدام یک برای شما مهمتر است؟ به دست آوردن مشتریان جدید یا حفظ مشتریان قبلی که دارید؟ بازاریابی و جذب مشتری از ضروریات رشد هر کسب و کاری است. همه ما این را می دانیم.
اگر صاحب آن دسته کسب و کارهایی هستید که یک مشتری برای بهره مندی طولانی مدت از یک خدمت یا استفاده از یک کالا، نیازمند پرداخت هزینه در فواصل زمانی مختلف میباشد، حفظ مشتریان موجود اهمیت مییابد. همین طور بقای برخی مشاغل بر پایه مراجعه مشتریان تکراری استوار است.
هر دو مهم هستند. اما آیا میدانید هنگام تدوین استراتژی رشد کسب و کارتان، انرژی خود را بیشتر روی کدام بخش متمرکز کنید؟ پاسخ وابسته به متغیرهای مختلفی از جمله میزان خرید مشتری، اهداف تجاری بلند مدت شما، مدل کسب و کار شما و… دارد.
برای پاسخ به این سؤال، باید به این موضوع بپردازیم و روشن کنیم که چگونه هر تاکتیک میتواند به سود یا زیان شما باشد.
استراتژی مناسب کسب و کار شما کدام است؟
از آنجا که این موضوع پیچیده است، موارد بسیاری است که باید مورد توجه قرار دهیم، باید هر رویکردی را شفاف سازی کنیم و درک بهتری از نحوه تأثیرگذاری هر استراتژی در تجارت امروز و فردای شما کسب کنیم.
جذب مشتری: اصول اولیه
صراحتا اعلام میکنم بدون دستیابی به مشتریان جدید، نمی توانید یک بیزینس موفق را اداره کنید. این امر به ویژه در مورد کسب و کارهای نوپا و مشاغل کوچک و رو به رشد صادق است.
هنگام شروع یک کار جدید، تأمین امنیت چند مشتری اول یک چالش مهم به نظر میرسد. شما باید اعتبار تجاری ایجاد کنید، اما رسیدن به این هدف بدون مشتری اولیه بسیار دشوار است. تبلیغات در جذب مشتری تاثیرگذار است، اما تا زمانیکه نتوانید اعتماد چند مشتری را به خود جلب کنید، سایر مشتریان بالقوه در اعتماد به برند شما تردید خواهند داشت.
اغلب، اولین مشتریان شرکت، مخاطبان بیزینس و ذینفعان آن خواهد بود. با افزایش مشتریان و افزایش آگاهی از برند (از طریق رسانه های اجتماعی، تبلیغات و…)، کسب مشتری به طور تصاعدی آسان تر می شود.
استراتژی جذب مشتری تا حد زیادی به مدل و اهداف تجاری شما بستگی دارد که بخش اساسی و ضروری برای رشد یک تجارت است.
جذب مشتری: مشکلات احتمالی
شما هم موافقید که برای رشد کسب و کارتان، به مشتریان جدید نیاز دارید؟ این باور اغلب کسب و کارهاست که منابع زیادی را برای جلب مشتری بالقوه اختصاص می دهند و البته این مقدار در مقایسه با منابعی که برای نگهداری مشتری مصرف می شود، بسیار زیاد است.
کسب مشتری جدیدی به تنهایی کافی نیست. اقداماتی لازم است تا اطمینان مشتری را جلب کنید. اگر در ارائه تجربه موفق به مشتریان خود عملکرد ضعیف داشته باشید، به احتمال زیاد اعتماد مشتریان را به سرعت از دست خواهید داد. ارائه تجربه مشتری عالی مهم است. كاهش نرخ رویگردانی مشتری (customer churn) و افزایش رضایت مشتری و افزایش میزان نرخ تجدید مشتری (renewal rates) از نتایج آن است.
هزینه خرید مشتری را در نظر داشته باشید. به گفته Invesp، به دست آوردن مشتری جدید پنج تا ده برابر بیشتر از حفظ مشتری موجود هزینه در بر دارد.
بنابراین، هنگامی که مشتری جدیدی به دست میآورید، شانس به شما روی آورده تا اعتماد مشتری را به توانایی خود در پشتیبانی از آنها و موفقیت در کارشان محکم کنید. اگر قرارداد با مشتری جدیدی را امضا می کنید و سپس مراقبت از آنها را فراموش میکنید، مشتری ناراضی خواهید داشت که احتمالاً شما را به نفع رقیب ترک می کند.
هنگامی که مشتری جدید کسب میکنید، اطمینان حاصل کنید که یک برنامه آموزش عالی و با کیفیت را برای اطمینان از موفقیت مشتری ارائه می دهید که در نهایت باعث افزایش رضایت مشتری خواهد شد.
نکاتی را برای حفظ سطح رضایت مشتری در کلاس جهانی بیاموزید.
حفظ مشتری: اصول اولیه
حفظ مشتری یک متغیر فوق العاده مهم اما اغلب نادیده گرفته شده در موفقیت یا عدم موفقیت یک کسب وکار است. حفظ مشتریان موجود آنطور که بنظر میرسد دشوار نیست. همه اینها باعث میشود تجربه مشتری مطابق با استانداردهای جهانی و رضایت مشتریان افزایش یابد.
در اینجا چند نکته اساسی برای حفظ مشتریان موجود آورده شده است:
۱- با اطمینان از اینکه مشتریان جدید از روز اول قادر به کسب هر آنچه که برای موفقیت لازم هست، شروع کنید.
۲- محتوایی تولید کنید که مشکلات متداول مشتریانتان را حل کند. این امر اعتبار ویژهای برای شما به عنوان یک شخص صاحب نفوذ در موقعیت کاریتان به ارمغان میآورد.
۳- رسیدگی به مشتریان باید روتین روزانه شما باشد، بررسی کنید و ببینند اوضاع چگونه پیش میرود و مشتریان چه خواستههایی دارند که در حال حاضر تامین نمیشود.
۴- مشتریان را در جریان تحولات جدید، مانند رفع اشکال، محصولات جدید، تغییر پرسنل، برنامه های آینده و … قرار دهید.
۵- یک هیئت مشاوران مشتری (CAB) ایجاد کنید تا صدای مشتریان (نظرات، خواستهها و…) را در جهت پیشرفت شرکت به گوش شما برسانند. می توانید از این بینش برای ایجاد استراتژی در مورد چگونگی بهبود پیشنهادات خود و تجربه کلی مشتری استفاده کنید.
۶- اولین قدم برای به حداقل رساندن تلاشها و پیگیریهایی که باید در جهت حل مسئله صورت پذیرد، تمرکز بر روی حل مشکلات خدمات پشتیبانی است.
تعیین یک گروه ویژه خدمات مشتری یکی از روشهای عالی برای این منظور است.
در بالا یک لیست کوچک از کارهای که می توانید برای حفظ رضایت و وفاداری مشتریان انجام دهید را مشاهده کردید، با بکارگیری این موارد مشتریان مدت زمان بیشتری وفادار میمانند و یک منبع درآمد مطمئن و مکرر در اختیار شما قرار میدهند. درباره راهکارهای مؤثر حفظ مشتری بیشتر بدانید.
حفظ مشتری: مزایا، نه مشکلات
در واقع هیچ ایرادی برای تمرکز در حفظ مشتری وارد نیست و آمارهای زیادی وجود دارد که این امر را تأیید می کند. به طور مثال:
-مشتریان وفادار و ثابت بیش از مشتریان جدید، خرید میکنند.
-به طور متوسط،۸۰٪ از درآمد یک شرکت از ۲۰٪ از منابع مشتری فعلی آن یعنی مشتریانی که شما آنها را حفظ کردهاید و رضایت دارند، حاصل میشود.
-تنها افزایش نرخ نگهداری مشتری صرفاً به میزان ۵٪ ، سودآوری را از ۲۵٪ به ۹۵٪ افزایش میدهد.
-دو درصد افزایش حفظ مشتری میتواند هزینههای کل شرکت را تا ۱۰٪ کاهش دهد.
به سوالی که مطرح میکنیم بخوبی فکر کنید: آیا ترجیح میدهید هر سال ۴۰ مشتری جدید داشته باشید که سال بعد ترکتان کنند، یا ۲۰ مشتری که برای شما تا چندین دهه ماندگار هستند؟
پاسخ کاملاً واضح است. مشتریان جدید به مدیریت بیشتری نیاز دارند و منابع بیشتری را صرف میکنند. به علاوه، آنها هیچ نوع درآمد قابل اطمینان را تضمین نمیکنند.
از طرف دیگر، مشتریهای وفادار و راضی که مدت زمان طولانی به شما متعهد میمانند، به شما آرامش خاطر میدهند و اجازه میدهند پیش بینیهای دقیقتری از درآمد داشته باشید. شما میتوانید برای ایجاد اعتماد، روابط نزدیکتری با مشتریان ایجاد کرده و پرورش دهید، که این امر ماندگاری و وفاداری در طولانی مدت ایجاد می کند.
آینده تجارت موفق به سطح بالایی از رضایت مشتریان متکی است و انجام این کار منجر به سطح بالاتری از حفظ مشتری میشود، طرفداران برند ایجاد میکند و کوششهایتان در جهت مدیریت شهرت برند (brand reputation management) به طور شگفت انگیزی موثر واقع میشود.
برای رشد کسب و کار خود و حفظ مزیت رقابتی باید بیشتر روی جذب مشتری یا حفظ مشتری تمرکز کنید؟
مشاغل جدید برای ایجاد پایگاه مشتری باید روی جذب مشتری متمرکز شوند، اما به کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ محض کسب مشتری جدید، حفظ مشتری فوق العاده مهم میشود.
هنگامی که شما پایه و اساس وفاداری مشتریان و رضایتمندی آنها را بنا کنید، این خبر دهان به دهان پخش میشود، خود را به عنوان یک رهبر در کسب و کار خود تثبیت کنید تا خریداران شما را جستجو کنند.
Corporate Vision گزارش میدهد که حدود ۸۰٪ شرکتها بیش از ۷۰٪ بودجه [بازاریابی] خود را صرف تلاش برای تولید تقاضا و کمتر از ۳۰٪ برای حفظ مشتری خرج میکنند.
من توصیه میکنم حداقل ۵۰٪ از بودجه بازاریابی خود را برای تاکتیک حفظ مشتریان هزینه کنید. این بهترین استراتژی بلند مدت رشد اقتصادی تقریباً در هر کسب و کاری است.
بهترین استراتژی های فروش و بازاریابی چیست؟
تعریف های مختلفی از استراتژی های در کتاب های مختلف شده است اما میخواهیم به استراتژی های فروش و بازاریابی بپردازیم. استراتژی به معنای کلی یعنی دستیابی به اهداف خاص یا در واقع چیدن برنامه ها و اعمالی که دیگران یا همان رقبا را متحیر و سوپرایز خواهد کرد و ما را در کاری که انجام میدهیم یک قدم جلوتر نشان میدهد.
برنامه ریزی دقیق میتواند یک استراتژی فوق العاده برای کسب و کارها باشد. اما استراتژی های فروش و بازاریابی به این معناست که برای قسمت فروش و بازاریابی خود برنامه ای دقیق اجرا کنیم و یا نوعی خاص با ترفندی خاص بازاریابی کنیم که رقبا از ما عقب بمانند اما بدون آسیب زدن به کسب و کار دیگران.
دقت داشته باشید که برنامه ریزی برای فروش یعنی تمرکز روی مشتریان هدف و ارتباط با آن ها از تمامی راه های ارتباطی که میشناسیم. داشتن مشتری های جدید باعث خرج کردن هزینه های زیاد تبلیغاتی میشود اما اگر ما هزینه های خود را صرف نگه داری مشتری های قدیمی کنیم کنیم به افزطایش فروش خود کمک کرده ایم.
شاید شما تازه کسب و کار خود را شروع کرده باشید و پیش خود میگویید خب برای کسب و کار من مشتری قدیمی وجود ندارد، علت مطرح کردن این موضوع این است که ما درکشورمان اول کاری را شروع میکنیم و بعد به فکر برنامه ریزی میافتیم. با هم روش های مختلف استراتژی های فروش و بازاریابی را بررسی کنیم.
استراتژی فروش چیست؟
برای ساخت یک استراتژی فروش فوق العاده، باید به اهداف بلند مدت در بازه زمانی مشخص فروش نگاه کنید و همچنین یک آنالیز بی نقص از چرخه فروش کسبوکار داشته باشد. همچنین باید با افراد موفق و فعال درزمینه فروش جلساتی و ملاقات هایی را برگزار کنید و در مورد اهداف شغلی با آنها وارد صحبت شوید. و از تجربه آنها استفاده کنید.
بعد از ایجاد استراتژیهای بلند مدت فروش بر پایه اهداف بلند مدت، مدیران فروش و یا کسی که در این زمینه مسئولیت دارد، باید بر اساس استراتژیهای بلند مدت، استراتژیهای ماهیانه و هفتگی را تنظیم کنند. به این وسیله، میتوان عملکرد تیم فروش و بازاریابی را در بازههای زمانی کوتاه مدت، اندازهگیری کرد.
اهداف
عنصر اصلی در استراتژی بازاریابی موفق و موثر، داشتن اهدافی نزدیک به واقعیت است. یک هدف واقعبینانه، توضیح مشخصی است از آن چیزی که میخواهید به وسیله برنامهی بازاریابی که تنظیم کرده اید به انجام برسانید. در هر صورت هدف خود را از شروع کسب و کار مشخص کنید تا بتوانید با استفاده از برنامه های استراتژی فروش و بازاریابی به نتیجه دلخواه و مورد نظرتان دست یابید. در اینجا تکنیکهای فروش موفق را برای شما نوشته ایم؛ تکنیکهایی که برای همه کسب و کارها قابل اجرا هستند و فروش موفق و سودآوری بیشتر را برای کسبوکار شما به همراه خواهد داشت.
بررسی استراتژی های بازاریابی و فروش
- یکی از استراتژی های فروش و بازاریابی این است که شما خود را به گونه ای معرفی کنید که در بازار، دیگر کسب و کارها و مشتریان شما را متفاوت تر از بقیه و بالاتر ?از رقبا نشان میدهد. مشتری ها در مورد محصول شما نظر خواهند داد، از محصولات شما تعریف و یا انتقاد خواهند کرد، شما را به دیگران معرفی و یا دیگران را از خرید محصول شما منصرف خواهند کرد. مهمترین هدف شما و تعیین استراتژی های فروش و بازاریابی شما باید متمرکز در این بخش باشد که کیفیت محصولات و یا پشتیبانی از محصولات و همچنین خدمات خود را تقویت کنید تا تمامی این موارد( رضایت مشتری و تعریف از محصول شما ) طبق میل شما پیش برود. شما باید در بازار کار جوری معرفی شوید که مشتری با افتخار از خریدن محصولی از شرکتان تعریف کند، از رضایتمندی محصولتان برای دیگران سخن بگوید، از اینکه شما و کارمندان شرکت چجوری با او صحبت کرده اند تعریف کند، برای دوستان و یا آشنایان خود جوری از محصول شما تعریف کنند تا دیگران را راغب به خرید کردن از شما کنند. این یک استراتژی ایده آل برای ساختن جایگاه تجاری شما در بین کسب و کارها است.
- برای اینکه برند و محصولاتتان بر زبان ها بیوفتد با دیگران تفاوت داشته باشید این تفاوت به این شکل تعریف میشود که شما در کسب و کار خود تخصص کافی داشته باشید. یعنی اگر 10 محصول در شرکت خود دارید تک به تک محصولاتتان را با تمام جزئیات آنها بشناسید وقتی شما محصولات خود را به خوبی بشناسید خوب میدانید که این محصول به درد کدام یک از انواع مشتری های شما میخورد. فرض کنید شما مغازه لوازم تحریر دارید و انواع مختلفی از خودکارها را میفروشید، خودکار کم کیفیت – متوسط- کیفیت عالی اگر شما برای همه مشتریان این خود کارها را بیاورید مشتری را گیج کرده و قدرت تصمیم گیری را از او گرفته اید. شما باید خوب بدانید که خودکارهای حرفه ای و خودنویس ها را افراد بخصوصی مانند کسانی که برای سازمان های خاصی مینویسند و یا مدیران??⚖️ حتی کسانی که میخواهند کادو بدهند میخرند. یک دانش آموز خریدار خودنویس حرفه ای شما نیست مگر در موارد خاص. پس مشتری را بشناسید و بر روی محصول خاصی تمرکز کنید. همه محصولات را برای همه نوع مشتری رو نکنید تا او را دچار سردرگمی نکنید.
- یکی دیگر از استراتژی های فروش و بازاریابی تفاوت با بقیه رقباست. اگر شما هیچ تفاوتی با دیگر رقبا نداشته باشید مشتری نمیداند از کدامیک از شما خرید کند و احتمال انتخاب کردن شما سخت میشود. یک تفاوت در محصولات یا حتی نوع خدماتی که به مشتری میدهید ایجاد کنید و آن را پر رنگ کنید. داشتن یک مزیت رقابتی باع میشود وقتی مشتری میخواهد خرید کند شما به ذهن او نفوذ کنید. یک خدمت ویژه برای مشتری در نظر بگیرید و آن را در تمامی تبلیغات و یا بروشورها و کاتالوگ ها و یا هر نوع بازاریابی که استفاده میکنید بگویید. یک مسئله که امروزه در بازاریابی مطرح است پرسونای مخاطب است. پرسونای مخاطب یعنی اینکه شما بدانید کدام محصولتان برای چه سنی، چه جنسی، چه مقدار تحصیلات، چه شغلی، چه نوع اخلاقی مناسب است. اگر این اطلاعات را بدانید راحت تر محصول را به مشتری معرفی میکنید.
- از استراتژی های فروش و بازاریابی این است که شما چه نوع تبلیغاتی انجام میدهید. مشتری ها را دسته بندی کنید. بعضی از مشتریان از طریق خواندن، بعضی ها از تبلیغات تلویزیون?، رادیو?، روزنامه?، کاتالوگ، بروشور، اس ام اس، بنر و از هر طریق دیگری جذب محصولات شما میشوند. باید بدانید و برای هر کدام از آنها هر نوع تبلیغی را که دوست دارند انجام دهید.
- نوع دیگر استراتژی که میتوانید در مقابل رقبا انجام دهید خاص بودن شماست. شما محصول و خدمات خودتان را شناسایی کردید، نوع تبلیغات را مشخص کردید، تمایز ایجاد کردید، کیفیت را بالا بردید حالا نوبت آن است آن است که خاص جلوه کنید. یک حرکت خلاقانه??♀️ ایجاد کنید که تا به حال رقبا از آن بی اطلاع بودند و انجام نداده اند. قبل از اینکه رقبا از کار شما سر در بیاورند یک کار خاص و ویژه انجام دهید. یک محصول خاص جدید، یک خدمات نو و ویژه، یک نوع تبلیغات عجیب و غیر قابل تصور انجام دهید. اگر چیزی به ذهنتان نرسید بسته بندی محصولات را عوض کنید و باعث سوپرایز شوید. اگر محصول گرانی? را میفروشید آن را تقسیم بندی کنید تا همه نوع مشتری توان خرید این نوع محصول را داشته باشند. یک محصول ترکیبی از محصولات خودتان یا یک محصول خود را با دیگر محصولات رقبا بسازید. یک ترکیب ویژه در بین کارمندان ایجاد کنید.
روش های افزایش فروش
ده ها روش مختلف برای فروش محصول یا خدمات شما در بازار وجود دارد. اما همه ما به چند روش ساده که برایمان زحمت زیادی نداشته باشد اکتفا میکنیم. مثلا اکثر شرکت ها به روش بازاریابی تلفنی اکتفا میکنند البته که این روش یک روش تعریف شده و درستی است اما بهتر است بجای اینکه یک کار را امتحان کنیم چندین روش و یا روش های ترکیبی را استفاده کنیم. اگر بر روی یک روش تمرکز کنیم فرصت های فروش که در دیگر روش های بازاریابی وجود دارد از دست خواهیم داد. یکی از بهترین انواع استراتژی های فروش و بازاریابی استفاده مناسب از این روش هاست. دقت کنید که رقبا از چه روش هایی برای بازاریابی استفاده کرده اند. چه روش هایی را میتوانید با روش آنلاین یا آفلاین ترکیب کنید. بر فرض اگر فروش شما از طریق بازاریابی تلفنی است روش خود را تغییر دهید و از طریق طراحی سایت اقدام کنید. روش های افزایش فروش از طریق سایت را مطالعه کنید و با یک مشاور متخصص صحبت کنید. یا اگر شبکه اجتماعی ندارید و محصول شما مناسب این نوع بازاریابی است انواع ترفندهای این نوع را بدانید و به کار بگیرید. اگر شبکه های اجتماعی دارید و تا به حال از آن نتوانستید بهره لازم را ببرید آموزش گذاشتن محتوا در آن را مطالعه کنید. امروزه بزرگترین شبکه اجتماعی که عموم مردم نگاه میکنند اینستاگرام است پس رازهای مختلف درباره اینستاگرام و آموزش تولید محتوا حتی افزایش فالوور را در آن را یاد بگیرید. و یا برعکس. برای افزایش فروش خود کادر فروش متخصص و آموزش دیده استخدام کنید. استفاده از نیروهای آموزش دیده این امکان را به شما میدهد که بیشتر دیده شوید و برنامه فروش تخصصی تری بریزید. پس اعتماد مشتری را به خود جلب خواهید کرد.
تغییرات کوچک در بازاریابی ( روش جذب مشتریان احتمالی علاقمند ) و فروش ( تبدیل مشتریان احتمالی علاقمند به خریداران واقعی ) موجب بهبود زیادی در فروش و سودآوری میشود . برایان تریس
نکات فروش موفق
فروش موفق آرزوی هر فروشنده ای است برای اینکه به این آرزو دست پیدا کنیم باید نکاتی را رعایت کنیم این نکات شامل:
- اختصاص دادن وقت کافی و لازم به مشتریان است.
- رابطه دوستانه با مشتریان از دیگر نکات فروش موفق است.
- مشکلات و خواسته های مشتریان را بسنجید.
- اگر مشتری ناراضی وجود دارد این نارضایتی را حتما برطرف کنید و نگذارید کهنه شود.
- با افراد مثبت معاشرت کنید.
- با خودتان و مشتری صادق باشید. هرگز تعریف و تمجید الکی از محصولتان نکنید.
- یک فروش موفق نیازمند یک فروشنده سرحال است. این سرحال بودن با ورزش کردن و زود بیدار شدن به دست میآید.
- رقبای خود رابشناسید. از آن ها الگو برداری کنید و کارهایی که آنها انجام نمیدهند را شما انجام دهید.
- خود را جای مشتری قرار دهید. ببینید که شما هم از محصول خودتان خوشتان میآید یا خیر.
علت های بیرونی را کشف کردیم حال بپردازیم به خودمان. برای اینکه عملکرد بهتری نسبت به استراتژی های فروش و بازاریابی که نوشتیم داشته باشم از خودمان باید شروع کنیم.
- استراحت کنید . استراحت کردن کافی و مناسب انسان را سرحال و با انگیزه نگه میدارد زمانی را به خوابیدن، فکر نکردن به هیچیک از مسائل کاری، مسافرت رفتن، وقت گذراندن با دوستان، ورزش های لذت بخش، کوهپیمایی، تماشای تلویزیون بگذرانیم.
- خوراکی های مناسب بخورید. خوردن غذاهای کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ چرب و بدون مواد غذایی مناسب احساس خستگی و سنگینی در شما بوجود میآورد. حتما صبح ها را با صبحانه شروع کنید تا با انرژی کامل به محل کارتان بروید. خودتان را با خوردن زیاد غذا خسته و کسل نکنید همچنین با نخوردن غذا و گرفتن رژیم های نامناسب گشنه نگه ندارید.
- حتما بعد از هر روز کاری حمام کنید تا خستگی بدنتان که در طول روز به شما وارد شده است از شما خارج شود.
- حتما میزکارتان را هر روز تمیز کنید. نگذارید خاک تمام میزتان را بردارد. کاغذهایی که اضافه هستند و به دردتان نمیخورد را حتما دور بریزید و دورتان را خلوت کنید. کاغذها میتواند تمرکز شما را بهم بزند. سعی کنید وسایل شخصی که به شما انرژی میدهد روی میز بگذارید ( گل، قاب عکس، حتی یک میوه مورد علاقه و….)
- حتما زمانی را برای کتاب خواندن بگذارید. کتابهایی که به شما اطلاعات مناسبی میدهد تا بتوانید بهتر کار کنید مطالعه کنید.
- حتما کارهایتان را روی برگه یا نرم افزارهایی که برای این کار طراحی شده اند بنویسید. هم برنامه ریزی دقیق تری خواهید داشت هم به تمام کارهایتان میرسید هم کاری را از قلم نمیاندازید.
- اگر مشکل جسمانی دارید و دردی در بدنتان وجود دارد آن را برطرف کنید. به پزشک مراجعه کنید و برای برطرف کردن این مشکل حتما وقت بگذارید. وجود درد در بدنتان باعث بهم ریختن اعصاب شما و از دست دادن تمرکز شما میشود.
به کارگیری استراتژی های فروش و بازاریابی برای کسب و کار شما ضروری است. با به کار گیری این روش ها از سقوط کسب و کارتان جلوگیری خواهید کرد. حتما در مجموعه خود نظم و آموزش های لازم را به کارمندانتان بدهید تا همه چیز طبق اصولی که شما میچینید پیش برود. برای قسمت فروش خود و درآمد های خود برنامه ریزی دقیقی انجام دهید. بزرگترین نوع استراتژی در ایران برنامه ریزی دقیق و بررسی کسب و کارتان است.
برای دانلود PDF این مقاله کلیک کنید.
استراتژی های بازاریابی و فروش چیست ؟ ⭐
یکی از استراتژی های فروش و بازاریابی این است که شما خود را به گونه ای معرفی کنید که در بازار، دیگر کسب و کارها و مشتریان شما را متفاوت تر از بقیه و بالاتر ?از رقبا نشان میدهد. مشتری ها در مورد محصول شما نظر خواهند داد، از محصولات شما تعریف و یا انتقاد خواهند کرد، شما را به دیگران معرفی و یا دیگران را از خرید محصول شما منصرف خواهند کرد. مهمترین هدف شما و تعیین استراتژی های فروش و بازاریابی شما باید متمرکز در این بخش باشد که کیفیت محصولات و یا پشتیبانی از محصولات و همچنین خدمات خود را تقویت کنید تا تمامی این موارد( رضایت مشتری و تعریف از محصول شما ) طبق میل شما پیش برود ادامه را در کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ مقاله بخوانید
نکات فروش موفق چیست؟ ⭐⭐
فروش موفق آرزوی هر فروشنده ای است برای اینکه به این آرزو دست پیدا کنیم باید نکاتی را رعایت کنیم این نکات شامل: اختصاص دادن وقت کافی و لازم به مشتریان است. رابطه دوستانه با مشتریان از دیگر نکات فروش موفق است. مشکلات و خواسته های مشتریان را بسنجید. این موارد تنها بخشی از نکات است مطلب را کامل بخوانید
استراتژی فروش چیست؟ ⭐⭐⭐
برای ساخت یک استراتژی فروش فوق العاده، باید به اهداف بلند مدت در بازه زمانی مشخص فروش نگاه کنید و همچنین یک آنالیز بی نقص از چرخه فروش کسبوکار داشته باشد. همچنین باید با افراد موفق و فعال درزمینه فروش جلساتی و ملاقات هایی را برگزار کنید و در مورد اهداف شغلی با آنها وارد صحبت شوید. و از تجربه آنها استفاده کنید. بعد از ایجاد استراتژیهای بلند مدت فروش بر پایه اهداف بلند مدت، مدیران فروش و یا کسی که در این زمینه مسئولیت دارد، باید بر اساس استراتژیهای بلند مدت، استراتژیهای ماهیانه و هفتگی را تنظیم کنند. به این وسیله، میتوان عملکرد تیم فروش و بازاریابی را در بازههای زمانی کوتاه مدت، اندازهگیری کرد
دیدگاه شما