آشنایی با نمودار میله‌ای در بورس


آشنایی با نمودارهای قیمت و بازه زمانی

همان گونه که اشاره شد، تحلیل تکنیکال بررسی نمودار قیمت و شناسایی الگوهای قیمتی در جهت پیش بینی حرکات آینده بازار می باشد. مهم ترین ابزار یک تحلیل گر تکنیکال نمودار تغییرات قیمت می باشد. در این مطلب با این ابزار تعیین کننده بیشتر آشنا خواهیم شد.

نمودارهای قیمت

نمودارها اصلی ترین ابزار تحلیل تکنیکال می باشند و بدون آن ها تحلیل و پیش بینی حرکات آتی بازار غیر ممکن خواهد بود. یک نمودار قیمت مجموعه ای متوالی از قیمت است که بر روی یک بازه زمانی (تایم فریم) مشخص ترسیم می شود. از نظر آماری، نمودارها مجموعه ای از نقشه های زمانی می باشند. بر این اساس هر نمودار از دو پارامتر اصلی تشکیل شده است که عبارتند از: قیمت و زمان. این دو پارامتر به ترتیب در محور عمودی (محور y) و محور افقی (محور x) نمودارهای قیمت نمایش داده می شوند. برای رسم یک نمودار، قیمت ها از سمت چپ به راست و با توجه به زمان مربوطه ترسیم می شوند به نحوی که آخرین قیمت در سمت راست نمودار قرار دارد. در تصویر1 نمودار سهام شرکت IBM از تاریخ ۱ ژانویه ۱۹۹۹ الی ۱۳ مارس ۲۰۰۰ میلادی را مشاهده می نمایید.

تکنیکالیست ها، تحلیل گران فنی و چار تیست ها برای تجزیه و تحلیل ابزارهای مختلف قابل معامله در بازار همچون سهام، ارز، کالا، فیوچرز و غیره و همچنین پیش بینی حرکات بعدی آنان از نمودارهای قیمت استفاده می نمایند. البته این قضیه منحصر به تکنیکالیست ها نبوده و تحلیل گران بنیادی نیز از نمودارهای قیمت بهره برداری می کنند چرا که نمودارها می توانند تصویری از حرکات قیمت در بستر یک بازه زمانی ویژه را در معرض نمایش قرار بدهند. بر این اساس به راحتی می توان با مراجعه به تاریخچه بازار از تأثیر اتفاقات و حوادث بنیادی بر رفتار بازار اطلاع کسب کرد.

شکل 1: تصویری از یک نمودار خطی قیمت

بازه زمانی

بازه زمانی یا همان تایم فریم ، مدت زمانی است که مجموع اطلاعات قیمت در آن ثبت می شود. به عنوان مثال اگر قیمت پایانی هر روز معاملاتی را بر روی نمودار ثبت کرده و این نقاط را به هم متصل کنیم، نموداری به دست می آید که می گوییم بازه زمانی آن روزانه است و یا اگر این کار را برای هر هفته انجام دهیم، نموداری با بازه زمانی هفتگی به دست می آید.

بازه زمانی مورد استفاده برای تشکیل یک نمودار به میزان متراکم سازی اطلاعات بستگی دارد که می تواند میان روزی (از ۱، ۵، ۱۵ و ۳۰ دقیقه ای الی ۱، ۲، ۴ ساعته)، روزانه، هفتگی، ماهیانه و فصلی باشد. هر چه میزان تراکم و فشردگی اطلاعات کمتر باشد یعنی بازه زمانی کوتاه مدت تر باشد، جزئیات بیشتری را مشاهده خواهید نمود و بالعکس در بازه های بزرگ تر با حرکات کلی بیشتر آشنا می شوید. در زیر میله های قیمت تشکیل شده در ۱ روز معاملاتی نمایش داده شده است که در آن جزئیات بیشتری را آشنایی با نمودار میله‌ای در بورس در میله های ۱ ساعته مشاهده می نمایید.

تصویری از میله های قیمت در بازه های مختلف

اطلاعات روزانه از مجموعه اطلاعات میان روزی به صورت فشرده تشکیل شده است تا در نهایت یک میله یا شمع مجموع اطلاعات آن بازه را نمایش دهد. به همین ترتیب، اطلاعات هفتگی از فشرده سازی اطلاعات روزانه به دست می آید تا در نهایت یک هفته معاملاتی را در یک میله یا شمع مشاهده نماییم. تفاوت جزئیات نمایش داده شده در دو نمودار هفتگی و روزانه را می توانید در شکل زیر مشاهده نمایید.

شکل 3: تصویری از نمودار روزانه شرکت بوئینگ

تصویری از نمودار هفتگی شرکت بوئینگ

۱۰۰ نقطه اطلاعاتی یا همان میله های روزانه معادل ۵ ماه آخر نمودار هفتگی است که با یک کادر در نمودار هفتگی مشخص شده است. هر چه اطلاعات متراکم و فشرده تر گردد، نمودارهای بلند مدت تری را می توان نمایش داد. انتخاب بازه زمانی کاملا به روش معاملاتی شما بستگی دارد اما به طور کلی نکات زیر قابل توجه می باشد:

  • معامله گران معمولا بر نمودارهایی متمرکز می شوند که دارای اطلاعات روزانه و همچنین میان روزی باشند تا بدین طریق بتوانند حرکات کوتاه مدت قیمت را پیش بینی نمایند. این افراد با بکار گیری چارچوب های زمانی کوتاه تر و کمتر فشرده شده می توانند جزئیات و نوسانات بیشتری از تغییرات قیمت را مشاهده نمایند در حالی که در چارچوب های بلند مدت تر می توانند مجموع تغییرات قیمت را به صورت کلی و در گذشته بازار مشاهده نمایند.
  • سرمایه گذاران معمولا برای تجزیه و تحلیل روندهای بلند مدت و پیش بینی تغییرات بلند مدت قیمت از نمودارهای هفتگی و ماهیانه بهره می جویند که از نوسانات کمتری برخوردار است. مابقی افراد ممکن است از ترکیب نمودارهای کوتاه و بلند مدت استفاده نمایند. نمودارهای بلند مدت برای تجزیه و تحلیل سوابق قیمت و نمودارهای کوتاه مدت برای ارزیابی و تحلیل جزئیات آن مناسب می باشد.

منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی

کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست؟ ( آشنایی با انواع نمودار سهام )

زمانی که به یک نمودار نگاه می‌کنید، شاید سوالات زیادی به ذهنتان برسد! این گونه نمودارهای چه چیزی را بیان می‌کنند؟ چگونه می‌توان تغییرات ارزش سهام را پیش‌بینی کرد؟ آیا الان زمان خرید یک سهم است یا باید سهام خود را فروخت؟ این گونه سوالات و سوالات مشابه، هر روز به ذهن افرادی که در بورس به فعالیت می‌پردازند نقش می‌بندد و سعی می‌کنند به کمک شاخص‌ها و گزارشات مالی، نمودارها و جدول‌های اطلاعاتی پاسخ مناسبی به این گونه سوالات بدهند.. در این نوشتار به بررسی نمودارهای شمعی بورس از قبیل نمودار خطی ، میله ای و شمعی (کندل استیک یا شمعی ژاپنی) می‌پردازیم تا بتوانیم پاسخ مناسبی به این گونه سوالات بدهیم.

همانطور که می‌دانید، بورس و بازار سرمایه، پدیده‌ای پویا است که در بستر زمان تغییر می‌کند. در نتیجه مشخص است که داده‌های بورس از جنس زمان هستند در نتیجه می‌توان آن‌ها را به صورت یک سری زمانی (Time Series) در نظر گرفت که بخشی از تغییرات آن وابسته به تصادف و بخش دیگر، رفتار بازار و خریداران و فروشندگان را مشخص می‌کند. در نتیجه برای نمایش مقادیر ارزش سهام یا مشخصات بازار سهام از نمودارهایی استفاده خواهیم کرد که محور افقی آن‌ها زمان است.

ویدیوی آموزشی از کندل استیک در انتهای مقاله

نمودار بورس یا سهام چیست؟

در حقیقت می‌توان نمودار بورس یا سهام را بررسی ارزش سهام یا هر شاخصی وابسته به آن، نسبت به زمان در نظر گرفت. به این ترتیب محور افقی مربوط به زمان بوده و محور عمودی نیز ارزش سهام یا قیمت را نشان می‌دهد. در نتیجه نمودار سهام، روند تغییرات ارزش سهام را نسبت به زمان نشان می‌دهد. محور افقی می‌تواند بیانگر سال، ماه، روز و حتی ساعت باشد. با توجه به اینکه در چه محدوده زمانی اقدام به بررسی دارید، می‌توانید نمودار سهام یا شاخص‌های آن را بر حسب واحد زمانی دلخواه تعیین کنید. در تحلیل بورس می توان از نمودار یک نماد استفاده کرد. روند صعودی در یک نماد، می‌تواند این اطمینان را به ما بدهد که در آینده نزدیک، قیمت سهام این نماد کاهش نخواهد یافت و البته روند نزولی که به تازگی برای یک سهام شروع شده، ممکن است بیانگر روند نزولی بیشتر این سهم باشد.

انواع نمودار سهام:

نمودار خطی:

ساده ترین نوع نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمتهای بسته شدن یک بازه معاملاتی را نشان می دهد مثلا قیمت بسته شدن (close price) در یک روز یک نقطه از نمودار خطی را برای ما می سازد و این خط، با اتصال قیمت های بسته شدن ایجاد می‌شود. نمودارهای خطی اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمت های بالا، پایین و باز فراهم نمی‌کنند. به خاطر اینکه قیمت بسته شدن مهمترین قیمت در تغییرات سهام در نظر گرفته می شود در نمودار خطی اغلب از این قیمت برای ترسیم آن استفاده می کنند. هر چند در نرم افزارهای مختلف این موضوع می تواند قابل تنظیم باشد که با چه قیمتی نمودار ترسیم گردد ولی در کل این موضوع مساله مهمی نیست و بهتر است از پیش‌فرض نرم افزار استفاده کنیم.

نمودار خطی

نمودار میله ای:

نمودار میله ای روی نمودار خطی با افزودن اطلاعات اساسی تر مختلف به هر نقطه داده، اضافه می‌شود. نمودار از یک سری خطوط عمودی ساخته می‌شود که هر نقطه داده را نمایش می‌دهد. این خط عمودی قیمت های بالا (high price) و پایین (low price) در بازه معاملاتی را همراه با قیمت بسته شدن (close price) و باز شدن (open price) نشان می‌دهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده می‌شود. قیمت باز روی نمودار آشنایی با نمودار میله‌ای در بورس میله ای با خط تیره ای نشان داده می‌شود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. برعکس، قیمت بسته با خط تیره در سمت راست مشخص می‌شود. معمولا، اگر خط تیره چپ (باز) پایین تر از خط تیره راست (بسته) باشد، پس آن میله صعودی است، که نشان می‌دهد سهم در آن بازه معاملاتی رشد کرده است. میله ای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده است. وقتی این اتفاق بیفتد، خط تیره روی طرف راست (بسته) پایین تر از خط تیره سمت چپ (باز) می‌باشد.

نمودار میله ای

  • میله صعودی و نزولی: در تصویر فوق نحوه نمایش چهار قیمت در یک بازه معاملاتی در یک میله را نمایش می دهد اما در تصویر زیر نیز شکل دو میله صعودی و نزولی را می بینید

میله صعودی و نزولی

همانطور که در تصویر فوق می بینید میله ما دو حالت صعودی و نزولی دارد تفاوت در این دو حالت در محل باز شدن و بسته شدن است در میله صعودی قیمت پایین باز شده و بالا بسته شده است ولی در میله نزولی قیمت بالا باز شده و پایین بسته شده است، وقتی میله قیمت در سمت راست قرار گیرد، OPEN بالاتر از CLOSE قرار می گیرد و این نشان می دهد که قیمت در پایان روز با کاهش همراه بوده است و این میله قیمت نزولی است.

نمودار شمعی یا کندل استیک

تاریخچه الگوهای شمعی: الگوهای شمعی را برنج کاران ژاپنی در حدود سال ۱۶۰۰ میلادی برای پیش‌بینی قیمت برنج استفاده می‌کردند. یک معامله‌گر معروف به نام «هوم ما» دریافت که قیمت‌ها در بسیاری از مواقع، تحت تاثیر احساسات معامله گران تغییر می‌کنند. از این ‌رو وی در معاملات خود، نمودار شمعی را مورد استفاده قرار می‌داد؛ چرا که این نمودار به نحوی نشان‌دهنده احساسات بازار است. نمودارهای شمعی در سال 1990 مورد توجه آقایاستیو نیسون قرار گرفت. وی اولین کسی بود که این نمودارها را به معامله گران غربی معرفی کرد. از نظر بسیاری از معامله گران، نمودار شمعی در مقایسه با نمودار میله‌ای از نظر بصری جالب‌تر و تفسیر آن آسان‌تر است. هرکدام از شمع‌ها تصاویری مربوط به حرکات قیمت ارائه می‌دهند. در این نمودار هر شمع یا کندل با توجه به تایم فریمی که استفاده می‌کنیم به آن تایم تفکیک می‌شود. به طور مثال ما در نمودار از تایم ۱ ساعته استفاده می‌کنیم.

در این صورت هر یک کندلی که در نمودار تشکیل می‌شود نشانگر ۱ ساعت است یا به ‌عنوان نمونه دیگر وقتی ما از تایم فریم هفتگی استفاده می‌کنیم، هر کندلی که تشکیل می‌شود نشانگر یک هفته می‌باشد. در نمودار شمعی تحلیل‌گر قادر است به آسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایین‌ترین قیمت را بررسی و مقایسه کند.

نمودار شمعی یا کندل استیک

در واقع نمودارهای شمعی و میله ‌ای یک چیز مشابه‌ای را نشان می‌دهند ولی در ظاهر و اشکال با یکدیگر تفاوت دارند. مشابه با نمودار میله‌ ای، نمودار شمعی نیز خط باریک عمودی دارد که بازه معامله در دوره را نشان می‌دهد. تفاوت در تشکیل مستطیل پهن روی خط عمودی است که تفاوت بین باز و بسته شدن قیمت را نشان می‌دهد. نمودار شمعی با رنگ جهت معامله را به شکل خوبی نمایش می‌دهد.

وقتی قیمت سهام رشد می‌کند و قیمت بسته شدن بالای قیمت باز قرار می‌گیرد، شمع ما معمولا سفید یا سبز خواهد بود. اگر سهام در آن شمع افت کند، این نمودار معمولا قرمز یا سیاه می‌شود. اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچک‌تر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکی رسم می‌گردد.

بدنه کندل استیک ها:

اندازه بدنه بزرگ در کندل استیک‌ها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگ‌تر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران می‌توان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت‌هایی که نشان‌دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.

بدنه کندل استیک ها

سایه‌های کندل استیک:

سایه‌های بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجام‌گرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکل‌گرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بسته‌شده است.

با استفاده از این نمودار می‌توان حرکت‌های آتی بازار را تحلیل کرد. در واقع شمع‌ها حاوی الگوهایی هستند که در صورت وقوع، باعث می‌شود تا حد زیادی بتوانیم با توجه به روانشناسی‌ای که در بطن آن کندل می‌باشد جهت بازار را پیش‌بینی کنیم. امروزه الگوهای کندلی بخش مهمی از تحلیل تکنیکال می‌باشد که تقریبا همه‌ی معامله گران در فعالیت‌های روزمره خود در بازار سهام، از این الگوها منتفع می‌شوند.

انواع الگوهای کندل استیک:

1. الگوی کندل استیک یک کندلی:

دوجی‌ها:

الگوی کندل استیک دوجی نشان‌دهنده قیمت شروع و پایان یکسان سهم در تحلیل تکنیکال بورس می‌باشد. الگوی کندل استیک دوجی دارای بدنه نازک است و به صورت یک خط نازک و باریک است. در این الگو شک و دودلی بین خریداران و فروشندگان سهم در بورس وجود دارد.

دوجی‌ها

الگوی چکش:

الگوی چکش یا hammer یک الگوی ژاپنی است.

  • تشخیص: یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
  • کارکرد: این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی می‌کند.
  • اعتبار الگو: اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است؛ همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود.
  • صحیح بودن الگو: در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد، الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد.

الگوی کندل استیک یک کندلی - چکش وارونه

الگوی چکش وارونه:

تمام ویژگی‌های الگوی چکش را دارد ولی وارونه است؛ به آن inverted hammer نیز می‌گویند.

الگوی مرد به ‌دار آویخته

الگوی مرد به ‌دار آویخته:

الگوی مرد به دار آویخته یا hanging man یک الگوی ژاپنی است.

  • تشخیص: یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
  • کارکرد: این الگو روند صعودی را تبدیل به روند نزولی می‌کند.
  • اعتبار الگو: اگر مرد به دار آویخته قرمز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است. همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود.
  • صحیح بودن الگو: در صورتی که کندل بعدی آشنایی با نمودار میله‌ای در بورس در زیر کندل مرد به ‌دار ‌آویخته قرار گیرد الگوی ما معتبر است، در غیر این صورت الگوی مرد به ‌دار ‌آویخته fail خواهد شد.

الگوی مرد به ‌دار آویخته

الگوی ستاره ثاقب:

تمام ویژگی‌های الگوی مرد به دار ‌آویخته را دارد ولی وارونه است؛ به آن inverted hanging man نیز می‌گویند.

الگوی ستاره ثاقب

2. الگوی کندل استیک دو کندلی:

الگو پوشای صعودی:

الگو پوشای صعودی، خود را در یک روند نزولی نشان می‌دهد و نشان‌دهنده کف سازی در روند است. شمع اول در این الگو توپر و شمع دوم نیز تو خالی و بزرگ‌تر از شمع اول بوده و همچنین شمع دوم کاملا بدنه شمع اول را فراگرفته است. در این الگو بالاتر بودن حجم معاملات در شمع دوم نسبت به شمع اول یک امتیاز محسوب می‌شود. همواره در کف‌ها به دنبال پوشای صعودی باشید و مشابه پوشای نزولی، این الگو نیز ۲ کندلی بوده ولی می‌توانید تا چند کندل را نیز در نظر بگیرید و اگر شمع دوم در این الگو تعداد شمع قبلی بیشتری را فراگرفت، نشان‌دهنده قدرت الگو است.

الگوی کندل استیک دو کندلی - پوشای صعودی

الگو پوشای نزولی:

الگو پوشای نزولی در روند صعودی و هنگامی که روند می‌خواهد بازگشت را شروع کند، خود را نشان می‌دهد. شمع اول در این الگو دارای بدنه خالی و کوتاه و شمع دوم دارای بدنه توپر و بزرگ‌تر است. به این نکته توجه داشته باشید که بهتر است آشنایی با نمودار میله‌ای در بورس حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد. بدنه کندل دوم باید کاملا بدنه کندل اول را بپوشاند و در آن رنگ کندل‌ها کاملا اهمیت دارد. این الگو با دو شمع نیز می‌تواند شکل گیرد ولی اگر شمع دوم چند شمع قبل از خود را فراگرفت، نشان از اهمیت بالاتر الگو دارد.

الگو پوشای نزولی

3. الگوی کندل استیک سه کندلی:

الگوی ستاره صبحگاهی ( morning star ):

  • تشخیص: کندل اول قرمز و کندل سوم سبز است.
  • رنگ کندل میانی اهمیتی ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می‌شود.
  • کاربرد: روند نزولی را صعودی می‌کند.

الگوی ستاره شامگاهی ( evening star ):

  • تشخیص: کندل اول سبز و کندل سوم قرمز است.
  • رنگ کندل میانی اهمیتی ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می‌شود.
  • کاربرد: روند صعودی را نزولی می‌کند.

الگوی کندل استیک سه کندلی

این الگوها از مهم‌ترین و شناخته شده‌ترین الگوهای بازار هستند. همچنین الگوهای زیاد دیگری وجود دارد که به مراتب درجه اعتبار پایین‌تری نسبت به این الگوها دارند.

ویدئوی آموزش کندل استیک

در این مطلب با انواع نمودار های استفاده شده در بورس و بازار سرمایه از قبیل نمودار خطی ، میله ای و شمعی (کندل استیک) آشنا شدیم.

انواع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال

انواع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال

1- نمودار خطی

2- نمودار شمعی

3- نمودار میله ای

برای ما در ایوستیار، نمودار شمعی یا کندل استیک، معاملاتی تر هست. یعنی در مواقعی که تصمیم به معامله یا خرید و فروش یک سهام داریم، از نمودار شمعی استفاده می کنیم. اما نمودار خطی را بیشتر، مواقعی که می خواهیم تحلیل کنیم، استفاده می کنیم. نمودار خطی به ما کمک می کند تا واکنش قیمت به سطوح حمایت و مقاوت را بهتر بشناسیم یا بهتر ببینم و تشخیص دهیم.

همچنین گاهی اوقات نمودار خطی در موج شماری به ما کمک می کند. ( موج شماری مربوط به سطوح پیشرفته آموزش تحلیل تکنیکال و دوره الیوت – می شود). نمودار میله ای هم برای ما بیشتر جنبه تحلیلی و موج شماری دارد. بخصوص برای تشخیص ریز موج ها. اما در سبک الیوت ماینر که سطح پیشرفته ای از تحلیل تکنیکال است، مبنای معاملات ایشان بر اساس نمودار میله ای است. همانطور که گفتیم، مبنای کار ما نمودار شمعی است. به خاطر اینکه الگوهای شمعی ژاپنی قدرت زیادی دارند و تشخیص آنها نسبت به الگو های مبتنی بر نمودار میله ای راحت تر است. الگوهای شمعی در بازار ایران بخوبی عمل می کنند در نتیجه در سطوح قیمتی مهم بازار، توجه به کندل های ژاپنی یا نمودار شمعی بسیار مهم است.

پس، معاملات ما روی نمودار شمعی است و از نمودار خطی و میله ای برای تحلیل و دید پیدا آشنایی با نمودار میله‌ای در بورس کردن به روند قیمتی سهم یا بازار استفاده می کنیم.

زوم صحیح نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال

برای اینکه بهترین دید را روی نمودار قیمت – زمان یک سهم داشته باشید، در نرم افزار متاتریدر، زوم را تا آخرین حدممکن کوچک کنید (zoom out کنید). سپس 2 بار نمودار را بزرگ کنید. ( 2 بار روی آشنایی با نمودار میله‌ای در بورس zoom in کلیک کنید).

آموزش نمودارهای نقطه و شکل در تحلیل تکنیکال (Point & Figure)

نمودارهای نقطه و شکل روش دیگری در بررسی تکنیکالی سهم ها در بازار بورس است. معمولا تمام ابزارها، الگوها و نمودارهایی که در تحلیل تکنیکال به شما آموزش داده می‌شود، نمی‌توانند به تنهایی سیگنال خرید و فروش به شما بدهند و حتما نیاز به تایید دیگر ابزارها در آن‌ها حس می‌شود. روش نقطه و شکل شاید تنها نموداری باشد که بتواند به تنهایی به شما سیگنال خرید و فروش بدهد.

نمودارهای نقطه و شکل در تحلیل تکنیکال بر پایه عرضه و تقاضا شکل می‌گیرد و چیزی که در اقتصاد ما بیشترین تاثیر را دارد همین حجم عرضه و تقاضاست. پس دسته‌بندی و تحلیل بر اساس آن‌ها می‌تواند بسیار مفید واقع شود.

نمودارهای نقطه و شکل از ستون‌هایی شامل X و O تشکیل شده‌اند که فیلترهای تغییرات قیمت هستند. ستون‌های X نشان‌دهنده رشدهای قیمت و ستون‌های O نشان‌دهنده افت‌های قیمت هستند. زمان در نمودارهای نقطه و شکل نقشی نداشته و این نمودارها تنها با تغییرات قیمت به وجود می‌آیند.

در میان روش‌های تحلیلی نمودار نقطه و شکل روش 3-Box Reversal محبوب‌ترین و معروف‌ترین روش است که در آن برای بازگشت قیمتی و تغییر روند نیاز به حداقل سه باکس می‌باشد. در ادامه به طور کامل متوجه مفهوم این جملات می‌شوید؛ اما در این حد باید گفته شود که در این مقاله از این روش برای آموزش استفاده شده است.

استفاده از نمودارهای نقطه و شکل در تحلیل تکنیکال علاوه بر مواردی که در ابتدای مقاله عرض کردم مزایای دیگری نیز دارد:

  • حرکات خاص قیمتی را فیلتر می‌کند و اطلاعات اضافی حذف می‌شوند.
  • بر روی آشنایی با نمودار میله‌ای در بورس حرکات قیمتی مهم تمرکز می‌کند.
  • عنصر زمان را از تحلیل ما حذف می‌کند.
  • تشخیص سطوح حمایت و مقاومت رو بسیار آسان می‌کند.
  • خط روند‌های اتوماتیک تولید می‌کند.

آغاز پیدایش نمودارهای نقطه و شکل در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی به خصوص بازار بورس، به طور کامل مشخص نیست؛ اما این پدیده اولین بار در کتابی به اسم “بازی در وال استریت و نحوه موفقیت در آن” نوشته فردی ناشناس به نام “Hoyle” در سال 1898 معرفی شد. در ابتدا در این نمودارها فقط از اعداد استفاده می‌شد؛ اما با گذر زمان X به آن اعداد اضافه شد و امروزه X و O بازیگران اصلی این نمودارها هستند.

پیشنهاد ویژه ثروت آفرین : محصول جادوی فیلتر و اندیکاتور

روش انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس: 3 عامل موثر

بورس

انتخاب سهم خوب برای خرید از مهمترین عوامل موثر بر موفقیت در بازار بورس است. در انتخاب یک سهم عوامل زیادی نقش دارند. قبل از انتخاب یک سهم شما باید شرکت ها و صنایع موفق را بشناسید. عوامل کیفی و کمی در انتخاب سهم موثرهستند. از سوی دیگر رفتار بازار غیرقابل پیش بینی است و تغییرات ناگهانی آن بر سود و زیان شما موثر خواهد بود.

در این مقالعه سعی کردیم تا 3 راه برتر انتخاب یک سهم خوب را برای شما معرفی کنیم. آشنایی سرمایه آشنایی با نمودار میله‌ای در بورس گذاران و معامله گران بازار سرمایه با روش‌های تجزیه و تحلیل اوراق بهادار توان این افراد را در انتخاب سهم خوب بالا میبرد. بی شک از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و هوشیارانه می‌توان ریسک بازار سرمایه یا مخاطره سرمایه‌گذاران را تقلیل داد.

نکته مهم 1: بطور خلاصه فلزات به دلیل بالا و پایین شدن زیاد از نظر ما ریسک بیشتری دارند. بانکی ها در میان مدت و طولانی مدت مناسب ند. سرمایه گذاری ها را باید بشناسید و خرید کنید. دارویی، غذایی و حمل و نقل ها معمولا بطور یکنواخت بالا می روند و کم ریسک ترند. پیمانکاری، کاشی و ساختمانی و سایر صنایع را نیز کاملا باید شناخت داشته باشید و به قیمت های بازار توجه کنید. خودرو و پتروشیمی و پالایشی ها را به عنوان سهم های برتر معرفی می کنیم. (اینها فقط نظر شخصی من هستند)

توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!

نکته مهم 2: این 3 سهم را هیچ گاه نخرید: اول سهمی که حمایت مهمش را از دست داده باشد و حقوقی حمایتی از آن نکرده است. دوم سهمی که نزدیک به مقاومت مهم قرار دارد یعنی نزدیک سقف کانال خودش. سوم سهمی که روند ضرردهی ادامه دار دارد. برای بررسی ضررده بودن شرکت ها نام آنها را در سایت کدال سرچ کنید و اطلاعیه ها را مشاهده نمایید.

نکته مهم 3: بطور کلی خرید سهام هایی که به تازگی عرضه اولیه شده اند به علت اینکه هنوز به ارزش ذاتی شان نزدیک نشده اند بسیار فکر خوب و کم ریسکی می باشد. اما تقریبا همه این سهام اولیه بعد از چند هفته از عرضه اولیه یک اصلاح کوچک تا متوسط دارند. بهترین زمان برای خرید آنها دقیقا بعد از اتمام آن اصلاح می باشد. (نمودار سهامی مثل صبا یا شگویا)

3 روش کلی برای انتخاب آشنایی با نمودار میله‌ای در بورس بهترین سهم وجود دارد:

1-تحلیل بنیادی (Fundamental)

در تحلیل بنیادی تحلیلگر به دنبال ارزش ذاتی سهم است. ارزش ذاتی یا واقعی با ارزش بازاری و قیمت روز سهم فرق دارد. در تحلیل بنیادی 3 قدم اصلی وجود دارد که به وسیله آن میتوان ارزش واقعی یک سهم را شناخت.

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

اقتصاد کلان (بخصوص تورم و قیمت ارز)

بازار بورس و به طبع وضعیت یک صنعت یا شرکت متاثر از سیاست ها، حوادث اجتماعی و وضعیت اقتصادی است. در تحلیل بنیادی ابتدا تغییرات اقتصادی مورد بررسی قرار میگیرد . تغییرات اقتصادی را با شاخصه هایی همچون نرخ تورم، تولیدات، نرخ بهره، ارز، رشد اقتصادی ، بیکاری، سیاست های پولی و مالی و صادرات و واردات میسنجند. تحلیل گر با بررسی هر یکی از این مولفه ها وضعیت یک صنعت و یا شرکت را می سنجد و به دنبال آن دورنمایی از آینده شرکت را کسب میکند.

برای داشتن یک سبد سهام خوب و قوی باید دائم خبرهای داخلی و خارجی را دنبال کرد تا بتوان تحولات در بازار سرمایه را پیش بینی کرد. اما به این نکته توجه کنید که اخبار را از خبرگزاری های رسمی دنبال کنید و تحت تاثیر بازی گردانان بازار بورس نباشید.

به این نکته باید توجه کرد که اقتصادجهان نیز بر اقتصاد کلان موثر است. حوادث و اخبارجهانی به طور مستقیم و غیرمستقیم در ارزش یک شرکت تاثیر میگذارد. یک نمونه ساده تاثیر بازارهای مختلف بر یکدیگر،‌ بازار فلزات است. اگر مشاهده کردید ارزش فلزات رنگین در بازارهای جهانی در حال کاهش است، باید منتظر تأثیر آن بر قیمت فلزات رنگین داخل کشور هم باشید یا اگر بر فرض به ‌دلیل یک حادثه طبیعی تولید یک صنعت خاص دچار مشکل شود، قطعاً بر بازار داخلی آن صنعت در کشورمان هم تأثیر مثبت یا منفی خواهد داشت.

شناخت صنعت

برای شناخت یک صنعت باید به دنبال موارد زیر باشید:

  • تقاضای رو به رشد و فزاینده برای محصولات صنعت
  • برخورداری از ویژگی ممتاز به گونه‌ای که محصولات مشابه خارجی یا رقیب تهدید جدی برای نفوذ در بازار داخلی نباشند.
  • محدود بودن کالاهای جانشین برای محصولات آن صنعت
  • دخالت محدود ارگان‌های تصمیم‌ گیرنده دولتی در تعیین قیمت محصولات صنعت و کم و کیف فعالیت آن‌ها و استراتژیک بودن محصولات صنعت و نیز گاهاً فشردگی بازار صنعت مورد نظر
  • ورود سخت رقبا به حوزه خدمات صنعت

تحلیلگر بازار سهام پس از انتخاب صنعت مورد نظرش باید یک شرکت را از میان شرکت های موجود در آن صنعت انتخاب نماید. فاکتورهای زیر در انتخاب شرکت کمک کننده خواهند بود:

  • چگونگی وضعیت دارایی‌ها و بدهی‌های شرکت مورد نظر
  • میزان سود نقدی هر سهم
  • تداوم روند سودآوری (در واقع سودآوری شرکت باید یک فرآیند مداوم و مستمر باشد، نه مقطعی)
  • توجه به نسبت قیمت به درآمدسهم( P/E ) این نسبت نشان میدهد آیا قیمت سهام به نسبت سودی که بین سهامدارانش توزیع می کند، ارزشمند است؟
  • قابلیت نقدشوندگی سهام یعنی هر زمان که دارنده سهم بخواهد سهامش را بفروشد به راحتی بتواند، این کار را انجام دهد. قدرت نقدشوندگی سهم یک شرکت را میتوان با دفعات خرید و فروش روزانه آن سنجید.

از دیگر عوامل موثر در انتخاب شرکت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

  • سهم بازار شرکت از صنعت
  • کیفیت محصولات یا خدمات و تمایز آن‌ها و سایر عوامل خاص رقابتی
  • مدیران آن شرکت همانند تجربه، تحصیلات
  • موفقیت‌های قبلی
  • نوآوری
  • ابتکارات و جدیت و تلاش آن‌ها
  • کارایی مدیریت در اداره دارایی‌ها
  • تولید و عملیات، فروش محصولات
  • به خدمت گرفتن فناوری جدید و عرضه محصولات جدید
  • نسبت‌های سود آوری
  • بدهی

زمانی که در تحلیل بنیادی به شناخت شرکت پرداخته میشود رویکردی از بالا به پایین به بازار دارد که این مسئله در موفقیت و منتطق گرایی مالی موثر است. طبق این تحلیل شما میتوانید برنامه ریزی بلندمدت و میان مدت موفقی داشته باشید.

در خرید سهم به روش تحلیل بنیادی به این نکته توجه کنید که اگر ارزش ذاتی یک شرکت از قیمت روز بالاتر باشد یعنی سهم امکان رشد را دارد و میتواند سهم خوبی برای خرید باشد.قیمت کمتر ارزش ذاتی نشان از افت قیمت دارد و قیمت برابر نشان از قیمت منصفانه است و سودی به دنبال نخواهد داشت.

سرمایه گذاری ارزشی

در استراتژی سرمایه گذاری ارزشی سرمایه گذار به دنبال سهم هایی با شرایط بنیادی قوی است که ارزش گذاری واقعی نشده اند و پتانسیل افزایش قیمت سهم را دارد. در این استراتژی به قیمت های روز توجهی نمیشود بلکه با دید بلند مدت سرمایه گذاری صورت میپذیرد. سرمایه گذار ارزشی شرکت‌هایی را جستجو می‌کند که در بازار به درستی ارزش گذاری نشده اند، وقتی که بازار اشتباه خود در ارزش گذاری را تصحیح می‌کند پتانسیل رشد افزایش قیمت سهم را دارند.

2-روش تکنیکال (Technical)

پس از تحلیل بنیادی و شناخت صنعت یا شرکت های برتر تحلیل گر به دنبال تحلیل تغییرات رفتار و قیمت سهام ها خواهد رفت و در واقع به دنبال الگوهای بازار است. تکنیکالیست ها فقط با جریان قیمت ها تحلیل میکنن و با بررسی روند قیمتی در چارت ها به نتایج دلخواه میرسند. استراتژی معامله‌گر (یا سهامدار) برای تعیین زمان‌های خرید یا فروش بستگی مستقیم به مدت انتظار او برای رسیدن به سود دارد. این زمان‌ها می‌تواند بسیار کوتاه در حد چند ساعت یا نسبتاً طولانی و به چندین سال برسد.

عرضه و تقاضا یکی از عوامل موثر بر تحلیل تکنیکال است در تحلیل تکنیکال هرچه تقاضا بیشتر باشد یعنی قدرت خریداران بیشتر و سهم با رشد روبرو خواهد شد، از سوی دیگر هرچه عرضه بالاتر باشد یعنی قدرت فروشنده بیشتر و در نهایت سهم افت خواهد کرد.

در تحلیل تکنیکال تحلیلگر به دنبال افزایش یا کاهش قیمت نیست بلکه جهت حرکت بازار را پیش بینی میکند و فقط به دنبال یافتن روندها، شکست‌های قیمت، نقاط حمایت و مقاومت است تا بتواند براساس آن، استراتژی معاملاتی خود را بچیند. ابزارهای معامله ‌گری که با روش تحلیل تکنیکال سهام را برای خرید انتخاب می‌کند، فقط نمودار قیمت و حجم معاملات است تا ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها را روی آن پیاده کند و تصمیم بگیرد که با چه استراتژی پیش رود. برای تحلیل تکنیکال نیاز به نرم افزار تحلیل تکنیکال است تا اطلاعات شرکت‌ها را به عنوان ورودی پذیرفته و خروجی آن نموداری از روند قیمت‌ها باشد و تحلیلگر بتواند انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها را روی آن پیاده کند.

3-روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT)

منطق بازار اقتصادی به این موضوع تاکید میکند تمام دارایی خود را در یک بخش سرمایه گذاری نکنید. در واقع ریسک و خطر یک سهم بیشتر از ترکیب چند سهم است. پرتفوی یا سبد سهام متشکل از سهام متعدد شرکت‌هایی است که در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه دارایی‌ها تا حدودی به صفر نزدیک است. با تشکیل پرتفوی، تلاش ‌ها بر این است که ریسک غیر سیستماتیک یا تنوع پذیر به حداقل ممکن تقلیل یابد. به همین جهت ترکیب پرتفوی بهتر است به گونه ‌ای باشد که نوسانات مشابهی نداشته باشند یعنی زمانی که بازده یکی کاهش پیدا می ‌کند بازده دیگری افزایش یابد.

تعیین بازده مورد انتظار سبد سهام و تک تک سهام، ارزیابی وضعیت سهام مختلف و انتخاب آن‌ها، بهینه نمودن ترکیب سهام (پرتفوی) و ارزیابی پرتفوی و بازنگری در مجموعه سهام چهار بخش مهمی است که در این آنالیز بررسی می‌شود. در روش پرتفوی مدرن مجموعه تلاش‌ها وقف این است که بازده پرتفوی فرد سرمایه‌گذار به بازده بازار نزدیک گردد و در وضعیت مطلوب، بازدهی بیشتر از آن بدست آورد. در این حالت پرتفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن نیز با شاخص بتا (Beta) محاسبه می‌شود. این تحلیل کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و تجزیه و تحلیل بازار دارد و مبنای کار سرمایه گذاران حرفه ای است.

مهمترین فاکتورهای انتخاب بهترین سهام برای خرید

  • بررسی سابقه تاریخی سهم در صورت های مالی
  • بررسی فاکتورهای بنیادی موثر بر سودآوری اتی شرکت
  • بررسی فاکتورهای موثر بر روند معاملات سهم روی تابلو همچون حجم معاملات، تعداد معاملات، جریان خرید حقیقی و حقوقی و…در این رابطه ابزار فیلترنویسی
  • بررسی روند تاریخی قیمت سهم از طریق چارت‌های تکنیکال
  • رعایت تنوع کافی در انتخاب سهام برای سبد سرمایه گذاری
  • توجه به نقدشوندگی سهام

مهمترین مهارت برای داشتن سرمایه گذاری موفق مهارت معامله گری و مدیریت سبدسهام است. بازاربورس بازاری آشنایی با نمودار میله‌ای در بورس پرنوسان است. هرچه مهارت معامله گری شما بالاتر باشد، ضرر کمتری متحمل خواهید شد. در بازار بورس تمام اتفاقات در اثر تصمیم‌ها و انتخاب‌های شما اتفاق می‌افتد و شما می‌توانید سود های بی نهایت و ضرر های سنگینی را تجربه کنید و همگی این موارد به مهارت‌های فردی و کنترل درونی شما بستگی دارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.