راهکار‌های کنترل هیجانات در بورس


چه مهارت هایی برای این کار لازم است؟

معاملات بورسی از نظر مدت‌زمان به سه دسته بلند‌مدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت تقسیم می‌شوند؛ اما نوسان گیری حتی از معاملات کوتاه‌مدت هم زمان کم‌تری برای سوددهی لازم دارد.

این مدل از معاملات مناسب افراد ریسک‌پذیر است. افرادی که ترسی از سرمایه‌گذاری روی سهام‌های نامطمئن ندارند. درواقع می‌توان گفت نوسان گیری یک استراتژی معاملاتی است که میان دلالان حرفه‌ای سهام رواج دارد. اگر این افراد کارشان را بلد باشند، سود خوبی به جیب می‌زنند و اگر بدون مهارت کافی وارد بازی شوند ضرر سنگینی متحمل خواهند شد؛ چراکه نوسان گیری نیازمند سرمایه زیاد است.

در این مقاله به‌طور مفصل راجع به نوسان گیری در بورس صحبت خواهیم کرد و مهارت‌هایی که برای انجام این روش نیاز دارید را هم به شما معرفی می‌کنیم.

نوسان چیست؟

نوسان گیری یعنی گرفتن نوسان؟ نوسان چیست؟

ماهیت تمام معاملات بورسی نوسان است. هرگونه افزایش یا کاهش قیمت نوعی نوسان محسوب می‌شود. برای مثال فردی که قصد سرمایه‌گذاری بلندمدت دارد و می‌خواهد بیشتر از 9 ماه برای رسیدن به سود صبر کند، در انتظار افزایش قیمت سهامش است.

حتی آن‌هایی که سرمایه‌گذاری میان‌مدت و کوتاه‌مدت انجام می‌دهند هم با نوسان قیمت سود می‌کنند. میان‌مدت‌ها 3 تا 6 ماه باید صبر کنند و کوتاه‌مدت‌ها در عرض 1 تا 3 ماه به خواسته خود می‌رسند؛ اما نوسان گیر‌ها دنبال کسب سود در بازه زمانی بسیار کوتاه‌تری هستند. 3 روز تا 1 ماه! به‌ همین خاطر نوسانات لحظه‌ای را دنبال می‌کنند و اصطلاحاً به این روش نوسان گیری می‌گویند.

با وجود اینکه هر تغییر قیمتی در هر بازه زمانی می‌تواند نوعی نوسان باشد، منظور از این عبارت تغییرات محدودی است که یک سهم در بازه زمانی کوتاه (3 رزو تا 1 ماه) تجربه می‌کند.

نوسان گیری چیست؟

نوسان گیری چیست؟

نوسان گیری یعنی رصد تغییرات سهام مختلف به‌منظور ورود در ارزان‌ترین حالت و خروج در گران‌ترین حالت. ماهیت این روش بسیاری را فریب می‌دهد که چه کار راحت و پرپولی؛ اما خوب این ادعا خیلی هم صحت ندارد.

البته که نوسان گیری می‌تواند جزو فعالیت‌های پرپول محسوب شود. شاید بهتر است بگوییم فعالیت‌های خیلی پرپول؛ اما اصلاً خیال نکنید که نوسان گیری کار راحتی است!

استفاده از این استراتژی نیازمند دانش و مها‌رت‌های گوناگون است. همچنین میزان فشاری که روی نوسان گیرها وجود دارد به‌میزان آزار دهنده‌ای زیاد است. کنترل هیجان و احساسات از لازمه‌های نوسان گیری در بورس محسوب می‌شوند. فرد عجول مناسب این کار نیست و ممکن است فقط متضرر شود.

همچنین برای انجام این معاملات سرمایه زیادی لازم است. این‌طور بگوییم که به‌خاطر درصد سود اندک نوسان گیری، ورود به این معاملات با سرمایه کم صرف اقتصادی ندارد. این یعنی ضرر عدم موفقیت رقم قابل توجهی است.

انواع نوسان گیری

انواع نوسان گیر؛ دسته اول و دوم

نوسان گیرها از جهت زمان خرید سهم به دو دسته تقسیم می‌شوند:

دسته اول آن‌هایی هستند که روند صعودی یک سهم را آغاز می‌کنند و دسته دوم افرادی هستند که سوار موج دسته اول می‌شوند. می‌توان گفت این دسته اول است که سود اصلی را می‌برد و دسته دوم به آنچه باقی می‌ماند اکتفا می‌کند. بیاید کمی شفاف‌تر موضوع را بیان کنیم.

برخی از نوسان گیرها با انتخاب یک سهم خرید پله‌ای را شروع می‌کنند. این‌ها همان دسته اول هستند. وقتی قیمت سهم افزایش پیدا کرد، دسته بعدی نوسان‌ گیرها وارد بازی می‌شود. با افزایش معاملات، توجهات به سمت سهام مذکور می‌رود و حالا عموم مردم می‌خواهند سهام شرکت مورد بحث را خریداری کنند. دسته اول در این قسمت با فروش سهم‌شان دکمه خروج را می‌زنند.

دسته دوم هم اگر طمع نکنند می‌توانند با سودی هرچند کم‌تر از دسته اول به‌موقع سهام‌شان را بفروشند. اگر صاحب سهام دلایل بیشتری را برای افزایش هرچند کوتاه‌مدت سهام ارائه کند، سود دسته دوم می‌تواند بیشتر هم بشود؛ اما فراموش نکنید که یک نوسان گیر حرفه‌ای بر پایه هیجاناتش تصمیم نمی‌گیرد و به‌موقع سهمش را می‌فروشد.

زمان مناسب برای نوسان گیری

بازار بورس از نظر سوددهی می‌تواند 3 حالت داشته باشد. یکی از این حالات، حالت صعود است که در آن قیمت همه سهام‌ها رو به رشد هستند. در چنین شرایطی از بازار بهترین کاری که یک سرمایه‌گذار می‌تواند انجام دهد، خرید و نگه‌داری سهم است.

حالت دیگر بازار، حالت نزولی است. بنا به دلایلی تمام سهم‌ها در حال افت و سقوط هستند. بهترین کاری که یک سرمایه‌گذار در این شرایط می‌تواند انجام دهد، نظارت دقیق بر سهام مختلف و خرید سهم در پایین‌ترین قیمت ممکن است.

حالت خنثی، سومین حالتی است که بورس می‌تواند از نظر سوددهی داشته باشد. در این حالت نه روند صعودی می‌بینیم و نه روند نزولی، همه‌چیز روی یک مسیر نسبتاً صاف پیش می‌رود. مناسب‌ترین زمان برای ورود نوسان گیرها، زمانی است که بازار در حالت خنثی به سر می‌برد. در این حالت قیمت سهام مختلف نوسان‌های کوچک دارند و این همان چیزی است که یک نوسان گیر لازم دارد.

چه سهامی برای نوسان گیری مناسب هستند؟

در بازارهایی که سرمایه‌گذارها به آن‌ها ورود می‌کنند، دو نوع سود داریم. اصطلاحاً این دو نوع سود را سود سرمایه‌ای و سود نقدی می‌نامند. سود سرمایه‌ای حاصل افزایش قیمت سهام است؛ یعنی فردی که سود کرده، قیمت سهامش افزایش پیدا کرده و سرمایه‌ای که داشته با افزایش چند درصدی مواجه شده است.

سود نقدی همان مبلغی است که شرکت‌های سرحال و پولساز در مجمع سالیانه‌شان میان سهام‌داران تقسیم می‌کنند. معمولاً شرکت‌هایی به این سود می‌رسند که فعالیت‌های رو به رشدی داشته باشند و آنقدر همه‌چیز بر وفق مراد باشد که بتوان میزانی از سود را به حساب سهام‌داران واریز کرد.

در اصطلاح به چنین شرکت‌هایی بنیاد محور یا DPS محور می‌گویند و برخی به سودی که نقداً پرداخت می‌شود هم DPS می‌گویند؛ اما خوب است بدانید سهام این شرکت‌ها اصلاً مناسب نوسان گیری نیست. سرمایه‌گذاری در شرکت‌های بنیاد محور مناسب افرادی است که ریسک‌پذیری کم‌تری دارند و می‌خواهند معاملات بلندمدت یا میان‌مدت انجام دهند. با خرید چنین سهامی، سرمایه‌گذار خیالش راحت است که بعد از گذشت مدت‌زمانی نسبتاً طولانی، سود نصیبش می‌شود.

برخی از شرکت‌ها هم هستند که روی یک خط تقریباً صاف حرکت می‌کنند. نه صعود چشم‌گیری دارند و نه نزول قابل‌توجه؛ اما در هر صورت وجود نوسان روی قیمت سهام آن‌ها یک امر طبیعی است. سهم چنین شرکت‌هایی مناسب نوسان گیری است.

روی پلید استراتژی نوسان گیری!

ماهیت نوسان گیری کاملاً عادلانه است. پیش‌بینی کاهش و افزایش قیمت‌های یک سهم در بازه زمانی و قیمتی محدود، تعیین حد سود و حد ضرر درست و ورود و خروج به موقع، نیازمند مهارت‌هایی هستند که باعث می‌شوند سود نوسان گیر از شیر مادر حلال‌تر باشد!

اما روی دیگری از سکه هم وجود دارد که پلید است. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که یک نوسان گیر با بازیگران سهام هم‌دست باشد و با کمک آن‌ها بتواند روی یک سهم حباب قیمت تشکیل دهد. این حباب با ایجاد جو کاذب درست می‌شود. به مثال زیر توجه کنید.

فرض کنید سهام شرکت X در خنثی‌ترین حالت خود به سر می‌برد. یک نوسان گیر از دسته اول سهام این شرکت را می‌خرد و با ایجاد جو کاذب، دیگر سرمایه‌گذاران را هم تشویق به خرید می‌کند. در مرحله اول نوسان گیرهای دسته دوم وارد معاملات می‌شوند و همین کافی است تا عموم مردم به سمت سهام شرکت مذکور هجوم بیاورند. نیازی به گفتن نیست که به خاطر اقبال عمومی، قیمت هر سهم هم افزایش پیدا می‌کند. (اینجا همان جایی است که نوسان گیر دسته اول سهامش را می‌فروشد.)

وقتی یک شرکت هیچ حرکت مثبتی در راستای افزایش قیمت سهامش نداشته باشد، هرچقدر هم قیمت بالاتر رود، به‌زودی با ریزش مواجه خواهد شد؛ یعنی درواقع قیمت سهام آن شرکت غیرواقعی است. وقتی حباب بترکد افراد زیادی متحمل ضرر می‌شوند. همان‌هایی که فریب افزایش قیمت را خورده و بدون داشتن دانش کافی و به تبعیت از احساسات‌شان وارد بازی شده بودند.

در این حالت فقط اولین نوسان گیر سود کرده است. دراصل او با ایجاد جو و ارسال سیگنال‌های نادرست به بازار، سرمایه‌گذاران را تحریک به ورود کرده و وقتی به خواسته‌اش رسید، با رعایت حد سود به‌موقع سهامش را فروخت.

روی پلید نوسان گیری اینگونه است.

مهارت‌های لازم برای نوسان گیری

اگر بدون داشتن مهارت‌های لازم اقدام به نوسان گیری کنید قطعاً شکست خواهید خورد. شاید در معاملات معدودی شانس با شما یار باشد و موفق شوید، اما بازار سرمایه جایی نیست که در آن بتوان خیلی به شانس اتکا کرد. یک نوسان گیر حرفه‌ای باید مهارت‌هایی به‌خصوصی داشته باشد، در ادامه به این مهارت‌ها اشاره خواهیم کرد.

توانایی تحلیل تکنیکال

آیا می‌توانید نمودارهای افزایش و کاهش قیمت سهام مختلف را تحلیل کنید؟ نمودارهای مرتبط با حجم معاملات را چطور؟ اگر می‌خواهید به‌صورت حرفه‌ای نوسان‌گیری کنید، قبل از هرچیزی باید توانایی تحلیل تکنیکال را داشته باشید. در غیر اینصورت ممکن است مانند مثالی که بالاتر گفتیم، اسیر بازی آدم بدهای داستان شوید.

توانایی تحلیل شرایط حاکم بر بازار

قیمت سهام شرکت‌های مختلف در بازارهای سرمایه‌گذاری ایران، شدیداً به عوامل بیرونی مانند تصمیمات سیاسی دولتمردان وابسته است. همچنین هرچقدر شرایط مساعد‌تر باشد، زمینه برای ایجاد جو و درست کردن حباب قیمتی فراهم‌تر است. یک نوسان گیر کاربلد با تحلیل شرایط حاکم بر بازار و متغیرهای مختلف، گرفتار چنین دام‌هایی نمی‌شود.

امکان دسترسی به اطلاعات محرمانه شرکت

گاهی ممکن است یک شرکت، قصد انجام فعالیت‌هایی را داشته باشد که تاثیر مثبت روی سهام آن می‌گذارد. اگر یک نوسان‌ گیر این اطلاعات را قبل از اعلام عمومی داشته باشد و به‌نوعی با بازیگران سهام در ارتباط باشد، می‌تواند در مناسب‌ترین زمان ممکن سرمایه‌اش را درگیر سهام شرکت موردبحث کند و شاهد افزایش قیمت هر سهم باشد. زمان مناسب برای خروج هنگامی است که این اطلاعات به عموم مردم داده شوند.

توانایی تابلوخوانی

مهم‌ترین اطلاعاتی که می‌توان از تابلوی سهام یک شرکت استخراج کرد، قیمت سهام است. تابلوخوانی یکی از مهارت‌های پایه برای انجام هرگونه فعالیت بورسی است و نوسان گیری هم از این قاعده مستثنی نیست. یک نوسان گیر حرفه‌ای می‌تواند کلی اطلاعات ارزشمند از تابلوی یک سهم به دست آورد.

به مهارت‌های بالا که از همه مهم‌تر هستند، بلد بودن دیگر مسائل مرتبط با بورس را هم اضافه کنید. تعیین حد سود و حد ضرر و رعایت آن‌ها از مهم‌ترین مسائلی هستند که یک نوسان گیر باید به آن‌ها پایبند باشد.

نکاتی راجع به نوسان گیری در بورس

  • از آنجایی که میزان ریسک در نوسان گیری بسیار بالا است، عدم رعایت حد ضرر می‌تواند ضرر سنگینی را به سرمایه‌گذار وارد کند.
  • درصد سود نوسان گیری پایین است و از 3 درصد شروع می‌شود. این سود در بالاترین حالت ممکن به 15 درصد می‌رسد.
  • عدم تعیین یا رعایت حد سود که معمولاً ناشی از طمع سرمایه‌گذار است، فقط باعث می‌شود دریافت سود حداکثری ممکن نشود.
  • تصمیم‌گیری بر اساس هیجان برای یک نوسان گیر مانند سمی مهلک و کشنده است. نوسان گیر خوب نباید تحت فشار و شرایط عمل کند، بلکه باید نسبت به استراتژی خود مطمئن باشد و با رعایت حد سود و حد ضرر در مناسب‌ترین زمان ممکن وارد و در بهترین موقع خارج شود.
  • میزان شناوری یک سهم هم در تعیین مناسب بودن آن برای نوسان گیری دخیل است. هرچقدر شناوری سهام یک شرکت کم‌تر باشد، یعنی سهام‌دارانش کم‌تر مایل به فروش سهم‌شان هستند. این مسئله می‌تواند هم هنگام ورود و هنگام خروج برای نوسان گیر دردسرساز باشد.
  • این استراتژی، فشار و استرس زیادی را به‌دنبال خود می‌آورد. اگر توان مدیریت اضطراب را ندارید، بیخیال نوسان گیری شوید.
  • نوسان گیری هم مانند هرگونه فعالیت دیگر در بازار سرمایه، همیشه روند مثبت ندارد و شکست جزئی از آن است. حتی در بیشتر مواقع تعداد شکست‌ها بیشتر از تعداد پیروزی‌ها است. درنهایت مثبت بودن برایند معاملات است که اهمیت دارد.

جمع‌بندی نهایی درمورد نوسان گیری

نوسان گیری یکی از استراتژی‌های رایج برای معاملات بورسی است. در این روش سرمایه‌گذار با تزریق سرمایه زیاد، سعی می‌کند در کوتاه‌مدت به سود برسد. بازه زمانی برای سوددهی این روش 3 روز تا 1 ماه است. البته درصد سود حاصل از نوسان گیری هم عدد کمی است. نهایتاً 15 درصد!

برای اینکه بتوانید در امر نوسان گیری موفق عمل کنید باید نکاتی را رعایت کنید. نکاتی مانند تحلیل تکنیکال، تحلیل شرایط حاکم بر بازار، تابلوخوانی، صبوری و تسلط بر هیجانات، رعایت حد سود و ضرر و … .

اگر ریسک‌پذیر هستید، اگر توانایی کنترل اضطراب را دارید، اگر سرمایه زیادی در دست‌تان است و البته اگر مهارت‌های کافی برای انجام این کار را دارید، نوسان گیری روش خوبی برای کسب سود است.

گفت‌وگوی «فرصت امروز» با بابک اخیانی، مدیر معاملات کارگزاری آسل / معامله‌گران آنلاین، پس از شکست به بلوغ می‌رسند

تا پیش از فراگیر شدن زیرساخت‌های ارتباط الکترونیک و اینترنتی، معاملات در بورس کشور با روش‌های سنتی و قدیمی‌ که در سه دهه گذشته مرسوم بوده است، انجام می‌شد. در این روش متقاضیان خرید سهام به کارگزاری مراجعه کرده و به یکی از استیشن‌های کارگزاری‌ها معرفی شده و اقدام به معاملات می‌کردند. وجود استیشن در این روش، بسیاری از خطاهای خریداران سهام را پوشش می‌داد چرا که تجربه استیشن‌ها به یاری آنها می‌آمد اما با ورود معاملات آنلاین این روش دگرگون شد و حجم انبوهی از معامله‌گرانی وارد بازار شدند که بدون هیچ تجربه‌ای، به‌طور مستقیم به معامله می‌پردازند و آسیب‌های زیادی هم آنها را تهدید می‌کند.

با بابک اخیانی، مدیر معاملات کارگزاری آسل در این باره و در مورد وضعیت فعلی بازار سرمایه و تحلیل و بررسی گروه‌های بورسی به گفت‌وگو نشستیم.

با توجه به اینکه کارگزاری‌ها، گیت مستقیم ورود به بازار سرمایه هستند و از ورود سرمایه‌گذاران نیز نفع می‌برند، به نظر شما آیا این موضوع باعث نخواهد شد که یوزر و پسورد وکدهای آنلاین بی‌رویه داده شود و از آنجایی که همه سهامداران تجربه و اطلاعات کافی از بازار ندارند باعث خراب شدن بازار شوند؟

این اتفاق در کوتاه‌مدت خواهد افتاد و تأثیر ورود سرمایه‌گذاران جدید و بی‌تجربه بر بازار را شاهد خواهیم بود اما در بلند‌مدت سرمایه‌گذاران به بلوغ می‌رسند و با گذشت زمان، تجربه به افراد می‌آموزد که وقتی تجربه و تخصص کافی ندارند به سراغ کدهای آنلاین نروند و به سمت صندوق‌ها و سبدها هدایت می‌شوند. برای اینکه کمتر شاهد این اتفاق در بازار باشیم و برای جلوگیری از ضرر و زیان حاصل از بی‌تجربه بودن سرمایه‌گذاران تازه‌وارد، نیاز است که فرهنگ‌سازی صورت بگیرد و افراد با بازارآشنایی بیشتری پیدا کنند و لازم است که در زمینه فرهنگ‌سازی هزینه شود. درخصوص این مطلب نمی‌توان برای کارگزاری‌ها اجباری در نظر گرفت، زیرا این کار بخشی از فعالیت‌های عملیاتی شرکت‌های کارگزاری محسوب می‌شود و مسلما تمایل به این دارند که کارمزد دریافت کنند. بنابراین از اینکه سرمایه‌گذاران وارد بازار بورس شوند، استقبال می‌کنند و تجربه‌های تلخ بازار، تأثیر زیادی برکار آنها نخواهد داشت بلکه ورود سرمایه‌گذاران برایشان جذاب‌تر خواهد بود. اما جای نگرانی جدی نیست چون در بلند‌مدت بازار به تعادل خواهد رسید و این تجربه به سرمایه‌گذاران بعدی منتقل خواهد شد. زمانی که افراد ببینند دوستان و اطرافیان از این رفتار متضرر شده‌اند، این امکان وجود دارد که از تجربه‌های دوستان‌شان درس بگیرند و دیگر، بی‌محابا به سمت کد‌های آنلاین روی نیاورند یا پس از مدتی آزمایش کردن به این نتیجه برسند که اشتباه کرده‌اند و بهتر است بیشتر مطالعه کرده و اطلاعات کسب کنند یا از محصولات دیگر بازار سرمایه استفاده کنند. امروزه محصولات بازار سرمایه بسیار متنوع شده‌اند و هر فرد با هر درجه از تجربه و آگاهی و هر درصد ریسک می‌تواند یک محصول مناسب برای خود انتخاب کند و وارد بازار شود. این فرهنگ‌سازی حداقل دو یا سه سال طول خواهد کشید و حتی در بورس‌های پیشرفته نیز ما با این مسئله روبه‌رو هستیم.

درخصوص کنترل صدور کدهای آنلاین و ورود سرمایه‌گذاران بی‌تجربه به بازار و جلوگیری از ضرر و زیان در بازار چه اقداماتی می‌توان انجام داد؟

بخشی از این مشکل با فرهنگ‌سازی حل خواهد شد و بخشی نیز با کنترل هیجانات بازار قابل حل خواهد بود که در حال حاضر، سازمان بورس در این زمینه در حال تلاش است و از سویی نمی‌گذارد انتظارات هیجانی شکل بگیرد و از سوی دیگر نیز قیمت‌ها و شرکت‌ها را نیز کنترل و هدایت می‌کند تا بازار دچار هیجان نشود. مصداق این امر در سال 94 نیز در بحث بیانیه لوزان و همچنین توافق ژنو بود که کاملاً در یک یا دو روز ابتدایی کنترل شد و به اتمام رسید.

از آنجا که فرهنگ‌سازی، کاری هزینه‌بر است معمولاً شرکت‌های خصوصی این هزینه را متحمل نمی‌شوند یا تنها در حد تبلیغات هزینه می‌کنند. فرهنگ‌سازی در نهایت کاری دولتی است که عمدتا خود سازمان بورس متولی آن است و اقداماتی هم صورت گرفته است اما روند آن کمی کند بوده و سازمان بیشتر تلاش کرده تا در بحث کنترل هیجانات کار کند که درواقع می‌توان گفت بحث کنترل هیجانات به نسبت بسیار سخت‌تر از فرهنگ‌سازی است، زیرا بحث پول و منافع افراد مطرح است و درگیری‌ها، بسیار بیشتر از بحث فرهنگ‌سازی است. شاید انجام هم زمان کنترل هیجانات و فرهنگ‌سازی نیاز به زمان بیشتری داشته باشد اما می‌تواند از دردسر و تنش‌هایی که می‌تواند سازمان یا سرمایه‌گذاران قدیمی را درگیر آن کند، بکاهد.

به نظر شما سامانه جدید کدال چقدر می‌تواند به شفاف‌سازی بازار کمک کند و اعتماد سرمایه‌گذاران را به بازار بازگرداند؟

تغییراتی که در سیستم جدید کدال لحاظ شده تغییرات بسیار خوبی است و باعث می‌شود سازمان از دید اتهام دور بماند راهکار‌های کنترل هیجانات در بورس ولی یک ضعف بزرگ وجود دارد که در امور ناشران اهرمی نداریم و شدیدا نیازمند قانون و اهرم‌های تشویقی و تنبیهی هستیم. در ابتدا این توهم وجود داشت که رانتی ایجاد می‌شود و افراد خاصی از آن مرتفع می‌شوند، اما این مشکل حل و رفع شد و این افراد خاص وارد بحث خود شرکت‌های بورسی و ناشران بورس شدند. زیرا در بخش ناشران نظارت قوی وجود ندارد و این بخش از ضعف قوانین رنج می‌برد

در وضعیت کنونی بازار که به نظر می‌رسد سپرده بانک‌ها محل مطمئن‌تری برای سرمایه‌گذاری باشد، عده‌ای نیز معتقدند که می‌توان از بازار سرمایه، سود و بهره‌ای بیش از بهره بانک‌ها کسب کرد. نظر شما در این باره چیست؟

به نظر من در حال حاضر نمی‌توان از بازار سرمایه چنین انتظاری داشت، ولی درصورتی‌که اطمینان از توافق هسته‌ای و رشدی که به تبع آن سرمایه‌گذاران متصور هستند اتفاق بیفتد، پس از آن می‌توان گفت رشد آرام و خوبی را شاهد خواهیم بود، ولی در حال حاضر سرمایه‌گذاری در بورس به هیچ‌وجه قابل توجیه نیست زیرا سود بانکی بدون ریسک است و در بازار سرمایه نیز به غیر ‌از موارد خاص، سود شبیه بهره بانکی هم به سختی محقق می‌شود ولی با فرض قطعی شدن توافق هسته‌ای می‌توانیم سودهایی بیش از بهره بانکی را در بازار سرمایه شاهد باشیم.

در بحث توافق هسته‌ای عدم قطعیت وجود دارد اما احتمال اینکه توافق قطعی نشود، بسیار کم است زیرا معادلاتی وجود دارد که شاید آمریکا و کشورهای غربی ترجیح می‌دهند مقداری خاورمیانه را آزادتر بگذارند و متمرکز بخش‌هایی همچون جنوب شرق آسیا شوند که از این جهت این موضوع می‌تواند فرصت رشد خوبی برای ما باشد و اتفاقاتی هم که افتاده وگشایش‌ها و توافقاتی هم که انجام شده شاید در راستای همین سیاست‌های اقتصاد کلان آمریکا و کشورهای غربی باشد. سیاست مداران ما نیز این فرصت را غنیمت شمردند و از آنجا که این تغییر رویکرد از جانب کشورهای غربی اتفاق افتاده، اقداماتی انجام دادند که به نفع کشور ایران باشد. بنابراین این مسئله فراز و نشیب دارد ولی بسیار بعید است که بحث توافق قطعی نشود. منتها از آنجا که بسیاری ازسرمایه‌گذاران تجربه خرید احساساتی و هیجانی را در بازار داشتند، می‌ترسند و منتظرند توافق قطعی صورت بگیرد، سپس به خرید اقدام کنند و انتظار می‌رود بازار سرمایه در نیمه دوم سال بسیار جذاب‌تر از نیمه اول سال باشد.

به نظر شما در حال حاضر سرمایه‌گذاران حقیقی بیشتر به بازار شکل می‌دهند یا سرمایه‌گذاران حقوقی؛ ارزیابی شما از رفتار حقوقی‌ها در بازار چگونه است؟

در حال حاضر، حقیقی‌ها بیشتر به بازار شکل می‌دهند و حقوقی‌ها معمولا بسیار آرام حرکت می‌کنند. در واقع می‌توان گفت حقوقی‌ها نقش حامی را در بازار ایفا می‌کنند، بنابراین باید توجه داشت که سرمایه‌گذاران حقوقی نیز مانند سایر سرمایه‌گذاران به منافع خود می‌اندیشند، بنابراین از عدم صبر و تحمل و احساساتی شدن سرمایه‌گذاران حقیقی استفاده می‌کنند و بازده کسب می‌کنند اما مطمئناً بازده سرمایه‌گذاران حقوقی نیز نسبت به سال‌های گذشته بسیار کم است ولی از آنجا که سرمایه‌گذاران حقوقی مدیریتی منطقی دارند و کمتر دچار احساسات و هیجان می‌شوند و به واسطه دید و تجربه‌ای که دارند صبر و تحمل بیشتری دارند، در شرایط کنونی برنده بازار هستند و حقیقی‌ها در این میان برنده نخواهند بود.

حجم معاملات چه بار اطلاعاتی برای سرمایه‌گذاران دارد؟

حجم معاملات در واقع می‌تواند از ورود پول هوشمند به بازار خبر بدهد که با ورود نقدینگی به بازار می‌توان انتظار داشت، در آینده‌ای نزدیک اتفاقات خوبی رخ دهد. اما در حال حاضر حجم معاملات در بازار چندان خوب نیست، اقدام خوبی که سازمان در این زمینه انجام داده این است که بخشی از بلوک را از بازار عادی و روتین خارج می‌کند و این باعث می‌شود که حجم معاملات واقعی‌تر شود.

با توجه به کاهش قیمت نفت به نظر شما این کاهش تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و در این مدت سرنوشت گروه پالایشی چگونه خواهد بود؟

به نظر می‌رسد که دیدگاه اقتصاددانان بین‌المللی به نفت زیر40 دلار است و ظاهراً گروه پالایشی با مشکلی جدی روبه‌رو است. مگر اینکه دولت تغییر رویکرد دهد و به نحوی دیگر با این گروه رفتار کند و به‌نوعی شفاف‌تر عمل کند و تکلیف را مشخص کند که به‌صورت کارمزدی با آنها کار کند یا مانند یک تولید‌کننده و این اتفاق خواهد افتاد ولی شاید در سال 95. زیرا این کارنیازمند زیرساخت‌هایی است که دولت دیگر خام فروشی نکند و بیشتر فرآورده بفروشد و صادر کند. این زیرساخت هنوز فراهم نیست و به‌خاطر بوروکراسی دولتی شاید تا دولت به این نتیجه برسد مدتی زمان ببرد. صادرات راهکار‌های کنترل هیجانات در بورس فرآورده‌های پتروشیمی بسیار سخت است و امکان اینکه گازوییل و بنزین صادر شود وجود ندارد و قیر هم به سختی صادر می‌شود و با مشکلات زیادی همراه است. با این وجود شرکت‌های پالایشی امکان سودآوری ندارند و با مشکلات و موانع زیادی مواجه هستند. اگر رویکرد دولت، توسعه این بخش باشد می‌توان امیدوار بود که تحول بزرگی در این صنعت اتفاق بیفتد.

راهکارهای ثبات در بورس | حذف حجم مبنا تا کنار گذاشتن قیمت‌گذاری دستوری

فعالان بازار سرمایه از دولت سیزدهم انتظار دارند گام‌های عملی برای حذف قیمت‌گذاری دستوری و همینطور حذف قواعدی چون دامنه نوسان و حجم مبنا بردارد.

بورس

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، دستور رئیس‌جمهور به وزیر اقتصاد برای بهبود اوضاع بورس موجی از واکنش‌ها را در میان فعالان بازار سرمایه درپی داشت. آنطور که کارشناسان و فعالان بازار سرمایه می‌گویند بهترین راه برای کمک به بورس حل مشکلات ساختاری بازار ازجمله حذف قیمت‌گذاری دستوری و مصادیق بروز رانت ازجمله دامنه نوسان و حجم مبناست.

نزول‌های مداوم بورس که از هفته دوم شهریورماه وارد فاز تازه‌ای شده است روز دوشنبه واکنش رئیس‌جمهور را هم درپی داشت به‌طوری که سیدابراهیم رئیسی با بیان اینکه باید تدبیری شود تا نوسان‌های بورس باعث نگرانی مردم و سرمایه‌گذاران خرد نشود از احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد خواست در این زمینه با سهامداران سخن بگوید تا منطق بورس و چشم‌انداز آینده بهتر تبیین شود.

به‌دنبال دستور رئیس‌جمهوری، وزیر اقتصاد در همان روز ۳۰ نهاد بزرگ حقوقی بازار سرمایه را به ساختمان باب همایون فرا خواند و با آنها برای حمایت از بورس هم‌اندیشی کرد.آن طور که برخی اطلاعات دریافتی نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران حقوقی در این نشست به توافق رسیده‌اند که از طریق صندوق‌های بازارگردانی، توسعه بازار و سرمایه‌گذاری از بازار حمایت شود.این موضوعی بود که مجید عشقی، رئیس سازمان بورس هم پس از این نشست به آن اشاره کرده و گفت: حضور قوی‌تر صندوق‌های بازارگردانی و صندوق‌های سرمایه‌گذاری برای خرید سهام یکی از برنامه‌هایی است که سازمان بورس برای حمایت از بازار سرمایه در دست اقدام دارد. به‌گفته او از ابتدای سال تاکنون ۲۵ هزار میلیارد تومان فقط توسط صندوق‌های بازارگردانی، توسعه بازار و سرمایه‌گذاری سهام از بازارسرمایه خریداری شده است و شرکت‌های بزرگ و هلدینگ‌های سرمایه‌گذاری راغب هستند که این خریدها را ادامه دهند.

این اطلاعات نشان می‌دهد که احتمالا وزارت اقتصاد در تلاش است به سیاق دولت‌های قبل از طریق سیاست‌های تزریق مالی، شاخص‌های بورس را وادار به صعود کند، رویه‌ای که در طول ۲ دهه گذشته بارها تکرار شده و فقط روند نزولی بازار سهام را فرسایشی کرده و اثر دیگری نداشته است. آنطور که تحلیلگران می‌گویند دولت بهتر است به جای اجرای سیاست‌های تزریق مالی دست به اصلاحات ساختاری در بازار سرمایه بزند، به‌طور مثال بهترین راه برای ایجاد ثبات در بورس حذف قیمت‌گذاری دستوری و حذف مقرراتی مانند دامنه نوسان و حجم مبناست.

حذف قیمت‌گذاری دستوری

به زعم کارشناسان یکی از ریشه ای‌ترین مشکلات بازار سرمایه در شرایط فعلی، قیمت‌گذاری دستوری است. این سیاست در طول سال‌های گذشته مشکلات زیادی را برای صنایع مختلف از جمله معادن، فلزات، پتروشیمی، پالایشی، داروسازی‌، خودروسازی‌ و بسیاری دیگر از صنایع به‌وجود آورده و می‌توان گفت بسیاری راهکار‌های کنترل هیجانات در بورس از شرکت‌های بورس چه در زمینه دریافت مواداولیه و چه در زمینه فروش محصولاتشان به‌نوعی با مشکلات متنوعی در زمینه قیمت‌گذاری مواجه بوده‌اند. تداوم این سیاست به یکی از چالش‌های پایدار بازار سرمایه تبدیل شده و سهامداران را مجبور به رصد مداوم اطلاعات مربوط به قیمت‌گذاری دستوری که اثر عمیقی بردرآمد شرکت‌های بورس دارد کرده است،

بر همین اساس تحلیلگران به دولت پیشنهاد می‌کنند به‌جای اجرای سیاست‌های موقت مانند تزریق مالی مستقیم، مشکل قیمت‌گذاری دستوری شرکت‌های بورس را حل کند.میرفیض فلاح، یک عضو شورای بورس در این‌باره می‌گوید: زمانی که قیمت‌ها از طریق بازار تعیین می‌شوند، بی‌تردید قیمت‌ها واقعی خواهند بود. از این‌رو لازم است دولت با جدیت بر این موضوع تأکید داشته باشد و کالاهایی که از قابلیت قیمت‌گذاری در بازار برخوردارند را به مکانیسم بازار سپرده و به این وسیله حضور واسطه‌ها را به حداقل برساند.به‌گفته او قیمت‌گذاری دستوری اغلب خود منجر به ایجاد رانت می‌شود و معمولا گروه‌های ویژه‌ای از این رانت منتفع می‌شوند که می‌تواند مسیر اقتصاد را منحرف کند.

امیر تقی خان تجریشی، یک کارشناس دیگر بازار سرمایه هم در این‌باره می‌گوید: با حذف قیمت‌گذاری دستوری علاوه بر کوتاه شدن دست دلالان و رانت‌جویان، برای تحلیلگران و سرمایه‌گذاران امکان پیش‌بینی درست از وضعیت شرکت‌ها فراهم می‌شود. از طرف دیگر خود شرکت‌ها نیز براساس مکانیسم عرضه و تقاضا وارد فرایند رقابت شده و درآمدها و هزینه‌ها به‌نحوی ارائه می‌شوند که در صورت‌های مالی، عملکرد واقعی را نشان دهند.

امیرعلی امیرباقری، یک تحلیلگر بازار سرمایه نیز درباره ضرورت حذف قیمت‌گذاری دستوری برای بهبود عملکرد بازار سرمایه می‌گوید: قیمت‌گذاری دستوری طی چند دهه در ایران امتحان شده و نشان داده چه ضربات سنگینی را می‌تواند وارد کند. او تأکید می‌کند: زمانی که قیمت برخی از کالاهای اساسی و نهاده‌های تولیدی به‌طور دستوری کنترل شوند، زنجیره تامین قیمت فرآورده‌ها و کالاهای نهایی نیز با دنباله روی از این فرمول، کنترل می‌شوند و علی الظاهر با این اقدام تورم مهار خواهد شد. اما این موضوع زمینه ایجاد رانت را فراهم می‌کند. در حقیقت رفاهی که باید برای جامعه ایجاد شود به جیب عده‌ای اندک سرازیر خواهد شد؛ بنابراین قیمت‌گذاری دستوری در عمل و حتی در تئوری‌های مدرن اقتصادی امری کنارگذاشته شده است.

حذف حجم مبنا و دامنه نوسان

قیمت‌گذاری دستوری فقط یکی از مشکلات ساختاری بازار سرمایه است. یکی دیگر از چالش‌های بازار سرمایه وجود مقررات داخل بازار سرمایه ازجمله دامنه نوسان و حجم مبناست. به زعم کارشناسان چنین مقرراتی نه فقط کمکی به بهبود عملکرد بازار سهام نمی‌کند بلکه زمینه بروز رانت را هم فراهم می‌کند.علی سعدونی، یک اقتصاددان و کارشناس بازار سرمایه در این‌باره می‌گوید: مسائل مختلفی در بازار سرمایه باید حل شود اما موضوعاتی از قبیل قیمت‌گذاری دستوری، دامنه نوسان و حجم مبنا و مسائلی از این دست در بازار سرمایه اهمیت زیادی دارد.به‌گفته او دامنه نوسان و حجم مبنا خود از مصادیق رانت در بازار سرمایه هستند و باید لغو شوند.

نوید قدوسی، یک کارشناس دیگر بازار سرمایه در این‌باره می‌گوید: برای بهبود روند معاملات بورس باید به سمت افزایش دامنه نوسان و در نهایت حذف کامل آن حرکت کرد، زیرا روندهای هیجانی مثبت و منفی با وجود دامنه نوسان، باعث انحراف بیشتر راهکار‌های کنترل هیجانات در بورس معاملات بورس می‌شود.

این کارشناس بازار سرمایه لازمه بهبود روند معاملات بورس را حذف دامنه نوسان در بازار می‌داند و توضیح می‌دهد: اگر دامنه نوسان وجود نداشته باشد بازار براساس ارزندگی سهام تصمیم به معامله می‌گیرد. این موضوع عاملی برای جلوگیری از شکل‌گیری هیجانات کاذب در بازار می‌شود و نمادهایی که به اشتباه، افزایش یا کاهش قیمت را در بازار تجربه می‌کنند کمتر خواهد شد؛ بنابراین نخستین پیشنهاد برای بهبود عملکرد بازار اتخاذ تصمیمات جدید برای حذف دامنه نوسان است.

بهزاد احمدی نسب، یک کارشناس دیگر بازار سرمایه در این‌باره می‌گوید: ازجمله مسائلی که می‌تواند منجر به بهبود روند معاملات بازار شود، حذف دامنه نوسان است که امیدواریم سازمان بورس این موضوع را در دستور کار خود قرار دهد و هر چه زودتر آن را به مرحله اجرا برساند.به‌گفته او این اقدام ممکن است در ابتدا باعث ایجاد شوک در معاملات بازار شود اما نکته مثبت این اتفاق این است که بازار در کوتاه‌ترین زمان به میزانی که نیاز به اصلاح دارد، نزولی می‌شود اما بعد از آن، هیجان از بازار خارج می‌شود و ضمن ایجاد تعادل در معاملات، شاخص بورس دوباره به مدار صعودی بازمی‌گردد.

پرداخت سود سهام و مبارزه با رانت

حذف، دامنه نوسان و حجم مبنا و قیمت‌گذاری دستوری اما همه مشکلات بازار سرمایه نیست بررسی‌ها نشان می‌دهد که مقررات و رویه‌های دیگری نیز در بازار سرمایه وجود دارد که باید اصلاح شود. یکی از قدیمی‌ترین مطالبات سهامداران در بازار سرمایه پرداخت به موقع سود سالانه است. علی سعدونی در این‌باره می‌گوید:باید شرایط پرداخت بموقع سود سهامداران فراهم شود حتی بهتر است سامانه سجام سود سهام را به‌حساب سهامدار نزد کارگزار واریز کند.به‌گفته او پیشنهاد دیگر این است که همه شرکت‌های بورس یک چهارم سود سالانه خود را از طریق سامانه سجام به‌حساب سهامداران واریز کنند و تأخیر در انتقال سود سهام جرم انگاری شود.

او همچنین درباره سایر چالش‌های بازار سرمایه می‌گوید: مبارزه با رانت یکی دیگر از مسائل مهم بازار سرمایه است و بهتر است قانون سوت زنی به سرعت در مجلس تصویب شده و ابتدا در بازار سرمایه و سپس بانک‌ها اجرا شود. همچنین سازمان ثبت احوال فهرست اقوام درجه یک و ۲ مدیران و کارشناسان صندوق‌های سرمایه‌گذاری و نهادهای مالی را در اختیار ناظر بازار قرار دهد تا اگر یکی از مدیران این نهادهای مالی تخلف مالی مرتکب شد شناسایی و مجازات شود حل مشکلاتی از این دست می‌تواند منجر به بهبود عملکرد بازار سرمایه شود.

میرفیض فلاح شمس به جلسه روز گذشته وزیر اقتصاد با مدیران هلدینگ‌ها و نیز سهامداران حقوقی اشاره کرد و افزود: وزیر در جلسه دیروز برنامه مدونی برای حمایت از بازار ارائه کرد که به‌نظر می‌رسد با توجه به حمایت انجام شده، ثبات و اعتماد به بازار برگردد و روند هیجانی و کاهشی کنار رود؛ البته باید توجه شود که منظور از بهبود اوضاع بازار، رشد افسارگسیخته قیمت‌ها همانند سال ٩٩ نیست بلکه حاکم شدن فضایی منطقی توأم با چشم‌انداز مثبت نسبت به عملکرد خوب شرکت‌هاست.

عضو شورای‌عالی بورس به روند فعلی معاملات بورس اشاره کرد و گفت: وجود برخی از ابهامات در شرایط فعلی بورس سبب خروج معاملات بازار از حالت تحلیل شده است، به‌طوری که در وضعیت فعلی نسبت p/e سهام بسیاری از شرکت‌ها پایین آمده که این امر موجب ارزندگی سهام آنها برای سرمایه‌گذاری شده است. وی خاطرنشان کرد: اکنون p/e بسیاری از شرکت‌های سرمایه‌گذاری به کمتر از ۵ و بانک‌ها به ۴ رسیده است، همچنین برخی از بانک‌ها به سودآوری و وضعیت بسیاری خوبی برای سرمایه‌گذاری رسیده‌اند و به‌طور حتم این فرصت از نگاه سرمایه‌گذاران دور نمی‌ماند.

فلاح شمس با بیان این که روند کاهشی بازار با وجود ارزندگی قیمت بسیاری از سهام شرکت‌ها نشان‌دهنده وجود ترس در بین سهامداران است، گفت: وجود این ترس در بازار ناشی از شایعات و ابهاماتی است که منتشر می‌شود، در این میان برخی به‌دنبال دامن زدن به این شایعات به نفع خود هستند که این موضوع در رکود بازار اثرگذار بوده است.

این عضو شورای‌عالی بورس در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه بورس تا پایان سال می‌تواند بیشترین بازدهی را نسبت به بازارهای رقیب در اختیار سهامداران قرار دهد یا خیر، گفت: در این زمینه نمی‌توان به‌طور قطع اظهارنظر کرد اما درصورت حمایت‌های لازم از این بازار به همراه فرهنگسازی درست در بین مردم برای سرمایه‌گذاری در بورس، روند معاملات تا پایان سال به‌دلیل وجود رکود در بازارهای موازی مثبت و معقول و مورد رضایت سرمایه‌گذاران خواهد بود.

کارشناس بازار سرمایه: نمی‌توان به تغییر دامنه نوسان خوش‌بین بود

یک تحلیلگر بازار سرمایه، تصمیم سازمان بورس مبنی بر تغییر دامنه نوسان از منفی دو به منفی سه را دارای اثر مثبت در شاخص ندانست و گفت: نقدشوندگی فدای کاهش هر چه بیشتر شاخص و هیجانات فروش شده است.

کارشناس بازار سرمایه: نمی‌توان به تغییر دامنه نوسان خوش‌بین بود

به گزارش کارآفرین نیوز به نقل از مهر ،‌ نوید اختری زاده، با اشاره به تصمیم هیأت مدیره سازمان بورس مبنی بر تعیین دامنه نوسان به صورت مثبت شش و منفی سه درصد و اجرای آن از امروز اول اردیبهشت ماه گفت: واکنش بازار نشان می‌دهد که تغییر دامنه نوسان از منفی دو درصد به منفی سه درصد، اتفاق خاص و محرک ویژه‌ای برای سمت تقاضای بازار نیست و به نظر نمی‌رسد که دوایی برای درد برگشت بازار باشد.

وی افزود: اگر دامنه نوسان را متقارن کنند، حتماً اثرات آن بیشتر خواهد شد؛ البته استدلال‌های سازمان بورس نیز در این حوزه قابل درک است؛ چراکه به اعتقاد مقامات ارشد سازمان بورس، با تعیین دامنه نوسان نامتقارن و منفی سه درصد، هیجان فروش کنترل می‌شود؛ اما به هر حال خود مقامات بورس هم به این نکته اذعان دارند که نقدشوندگی بازار را فدا کرده‌اند.

اختری زاده گفت: با توجه به شرایط، سازمان بورس باید یکی از این گزینه‌ها یعنی حفظ نقدشوندگی یا کاهش هیجان کاذب در فروش‌ها را انتخاب می‌کرد؛ چراکه هم اکنون بازار، گارد نزولی داشته و خرسی است، پس ممکن است از یک جهت این تصمیم توجیه داشته باشد، اما اثر خاصی بر بازار نخواهد داشت.

وی اظهار داشت: نباید تصور کنیم که با تغییر دامنه نوسان از منفی دو به منفی سه، بازار سرمایه واکنش خیلی خوبی نشان دهد؛ به خصوص اینکه به نظر من فارغ از شرایط، این تصمیم یک راهکار کارشناسی نیست؛ البته یک سناریو هم این است که سازمان بورس با توجه به اتفاقات سیاسی کشور، به دنبال زمان خریدن باشد تا از افت هر چه بیشتر بورس جلوگیری کند.

اختری زاده گفت: به نظر می‌رسد سازمان بورس منتظر است تا یک خبر خوب و بنیادی به بازار تزریق شود که این خبر می‌تواند به سرانجام رسیدن مذاکرات هسته‌ای باشد؛ البته چند روزی است که در بازار این شایعه قوت گرفته که به خاطر بحث کرونا و شروع موج پنجم، انتخابات ریاست جمهوری چند ماه یا حتی یکسال عقب خواهد افتاد که البته در حد شایعه است؛ اما ممکن است صبر کردن سازمان بورس، به این دلیل باشد که قیمت‌ها کاهش کمتری داشته باشد تا یک اتفاق خوب در کشور رخ داده و بازار به آن روی خوش نشان دهد.

وی افزود: هم اکنون بازار همچنان از بی‌اعتمادی سرمایه گذاران رنج می‌برد و در برهه‌ای هیجانی عمل کرده است.

فنر جمع‌شده بورس آزاد شده است

این روزها نگاه‌های زیادی از سرمایه‌گذاران به تابلوی معاملاتی بورس دوخته شده است.

این روزها نگاه‌های زیادی از سرمایه‌گذاران به تابلوی معاملاتی بورس دوخته شده است. جایی که چند وقتی است اخبار صعود‌های قابل توجه شاخص کل بازار سهام در سکوت معاملاتی بازارهای طلا و ارز در کانون توجه‌ها قرار گرفته است. همین امر بهانه‌ای برای گفت‌وگو با محمد اقبال‌نیا استاد گروه مالی دانشگاه شهید بهشتی و مدیر عامل کارگزاری حافظ شد. او معتقد است ما در یک سال گذشته تاوان اشتباهات سنوات دورتر را به صورت یکجا دادیم و چند وقتی است با ترسیم شرایط جدید و باز شدن افق‌های تازه برای فعالان اقتصادی، فنر جمع‌شده بورس آزاد شده است. وی معتقد است بازار کنونی حبابی نیست اما ورود پول‌های افراد غیر‌حرفه‌ای ممکن است موجب بروز حباب در برخی صنایع یا کل بورس در آینده شود.

حجم و ارزش بالای معاملات در روزهای پس از انتخابات اخیر را چگونه توجیه می‌کنید؟ رکوردهای پیاپی شاخص‌های بورس در اثر چه عواملی به وجود آمده‌اند؟
تغییر آرایش سیاسی کشور و برنامه‌هایی که رئیس‌جمهور منتخب ارائه کرده است؛ افق‌های تازه‌ای را برای فعالان اقتصادی ترسیم کرده است. نماگرهای بورس به عنوان شاخص‌های پیشرو اقتصاد ترجمان انتظارات صاحبان سرمایه در مورد چشم‌انداز آتی کشور و وضعیت صنایع و بنگاه‌های اقتصادی است. طبیعی است در چنین شرایطی جریان سرمایه تغییر کند و برخی صنایع و شرکت‌ها که قبلاً کمتر مورد اقبال بودند مجدداً مورد توجه قرار گیرند. صنعت بانکداری، تجهیزات و واسطه‌گری مالی نمونه‌هایی از این دست هستند که در روزهای اخیر مورد توجه ویژه فعالان بازار سرمایه قرار گرفته‌اند. تحولات سیاسی کشور در کنار افزایش شاخص عمومی قیمت‌ها در یک سال اخیر موجب شده تا فنر جمع‌شده بورس آزاد شود و قیمت‌های سهام و شاخص‌های بورس در جهت جبران عقب‌ماندگی ناشی از کاهش ارزش پول ملی اصلاح شوند. البته نباید از یاد ببریم رشد شاخص‌های بورس در روزهای اخیر لزوماً به معنای تحول معنی‌دار در وضعیت واقعی اقتصاد و بنگاه‌ها در شرایط فعلی نیست؛ بخشی از این رشد مرهون بهبود انتظارات نسبت به آینده و بخش دیگر آن رشد اسمی و نه واقعی است. زیرا در شرایط تورمی بنگاه‌ها با تاخیر اجازه افزایش نرخ فروش محصولات خود را اخذ کرده‌اند و می‌توانند صعود هزینه‌های تولید را جبران کنند که حتی با ثابت فرض کردن حاشیه سود تولید؛ مبلغ اسمی سود افزایش می‌یابد. طبیعی است در چنین شرایطی قیمت‌های سهام و شاخص‌های بورس هم رشد کند.

شاخص‌هایی که بورسی را دچار پدیده حباب کند، چیست؟ برای مثال برخی نسبت P/E بالا را نشانه‌ای از این امر می‌دانند. راهکار جلوگیری از آن چیست؟
پدیده حباب به زبان ساده به شرایطی اطلاق می‌شود که قیمت دارایی‌ها در اقتصاد به صورت معنی‌داری بالاتر از ارزش ذاتی آنها معامله شود؛ قیمت‌ها در دوره زمانی کوتاهی به صورت سرسام‌آور و غیر‌منطقی رشد کرده و سپس در دوره کوتاهی سقوط می‌کند یا اصطلاحاً حباب می‌ترکد که موجب زیان سنگین سرمایه‌گذاران احساسی می‌شود. معمولاً احساسات و هیجانات زودگذر و مقطعی در شکل‌گیری پدیده حباب موثر است. بنابراین اگر رشد قیمت‌ها و شاخص‌های بورس به صورت دسته‌جمعی و بدون پشتوانه تحلیلی و منطقی و در فضایی احساسی و به دور از واقعیت‌های اقتصادی در مدت زمان کوتاهی صورت گیرد؛ باید نگران شکل‌گیری حباب باشیم. افزایش P/E لزوماً به معنای شکل‌گیری حباب نیست. زمانی که P/E یک شرکت یا صنعت افزایش می‌یابد به معنای آن است که سهامداران انتظار دارند سود شرکت یا صنعت مورد نظر در آینده افزایش معنی‌داری داشته باشد. در واقع P/E همان شاخص انتظارات آتی در مورد یک شرکت یا صنعت است که علاوه بر سود مورد انتظار آتی از عوامل اقتصادی و تورم هم تاثیر می‌پذیرد. هرچند در شرایط حبابی شاهد رشد این نسبت هستیم لیکن بالا بودن P/E به تنهایی پدیده حباب را نشان نمی‌دهد. چنانچه بالا رفتن P/E مبتنی بر انتظارات درست نسبت به سودهای آتی باشد کاملاً منطقی و قابل توجیه است. مثلاً در شرایطی که یک شرکت طرح توسعه دارد و انتظار داریم سود سنوات آتی آن رشد کند؛ افزایش P/E جاری سهم کاملاً منطقی است زیرا این نسبت ساده صرفاً بر سود سال جاری شرکت تاکید دارد و با بهره‌برداری از طرح توسعه و افزایش سودآوری شرکت در آینده شاهد تعدیل آن خواهیم بود.
برای جلوگیری از شکل‌گیری حباب باید بر احساسات و هیجانات غیرمنطقی سرمایه‌گذاران غلبه کرد و آنها را از خوش‌بینی مفرط و دیوانه‌وار وارد مسیر واقعیت کرد. اطلاع‌رسانی به سهامداران، گوشزد کردن واقعیت‌ها و افزایش عرضه سهام می‌تواند برخی راهکارها در این زمینه باشد. صدور اطلاعیه‌های شفاف‌سازی و یا تغییر در دامنه نوسان قیمت از دیگر اقداماتی است که بعضاً در مواجهه با پدیده حباب مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان نمونه در سال 1383 که شرایط بورس بسیار هیجانی بود و مسوولان نگران شکل‌گیری حباب بودند؛ برای دوره محدودی سهام اجازه افزایش قیمت نداشت و صرفاً می‌توانست کاهش یابد! در دوره بسیار محدودی هم شاهد حذف حد نوسان قیمت بودیم تا با دادن شوک به بازار؛ سرمایه‌گذاران بدون تفکر و به صورت توده‌وار در صف‌های خرید سهام قرار نگیرند. در دوره‌های قبل‌تر نیز بعضاً شاهد محدود شدن دامنه نوسان به یک ریال برای سهام سیمانی بودیم. این اقدامات در جهت غلبه بر احساسات سرمایه‌گذاران و وادار کردن آنها به تفکر بیشتر از جانب مقام ناظر بازار صورت گرفته تا مانع حبابی شدن قیمت‌های سهام شوند.

با توجه به یک‌سوم شدن ارزش پول ملی در چند ماه گذشته، آیا قیمت‌ها در بازار سهام به سمت حبابی شدن در حرکت است؟ برخی از فعالان بازار معتقدند، راهکار‌های کنترل هیجانات در بورس رشد اخیر نماگرهای بازار سهام، حبابی نبوده ولی صعودهای هزار واحدی در هر روز می‌تواند به این پدیده منجر شود. نظر شما چیست؟

برای جلوگیری از شکل‌گیری حباب باید بر احساسات و هیجانات غیرمنطقی سرمایه‌گذاران غلبه کرد و آنها را از خوش‌بینی مفرط و دیوانه‌وار وارد مسیر واقعیت کرد. اطلاع‌رسانی به سهامداران، گوشزد کردن واقعیت‌ها و افزایش عرضه سهام می‌تواند برخی راهکارها در این زمینه باشد


کاهش ارزش پول ملی و پدیده تورم موجب شده تا سود شرکت‌ها به صورت اسمی افزایش یابد؛ در نتیجه تعدیل شدن قیمت‌های سهام در واکنش به این مساله طبیعی است. همین امر موجب شده شاخص‌های بورس همگام با تورم و افت ارزش پول ملی در یک سال اخیر دو برابر شود. اما مساله‌ای که در روزهای اخیر تا اندازه‌ای نگران‌کننده است رشد سریع و هیجانی قیمت‌ها در مدت زمان کوتاه است که در صورت تداوم این روند می‌تواند ما را در آستانه شکل‌گیری حباب قرار دهد. خصوصاً اینکه با رکود بازارهای موازی شاهد سرازیر شدن نقدینگی از سایر بازارها به سمت بورس هستیم. این پول‌های ناوارد ممکن است موجب بروز حباب در برخی صنایع یا کل بورس در آینده شوند. البته ناگفته نماند ما در حال حاضر به هیچ وجه حباب نداریم بلکه قیمت‌های سهام که قبلاً بسیار کمتر از ارزش ذاتی معامله می‌شد در حال حاضر در سایه تلقی فعالان بازار از کم‌ شدن ریسک‌های سیستماتیک و دورنمای مثبت آتی به ارزش ذاتی نزدیک شده است.

اینکه سهام کوچک بازار نیز همگام با بزرگان بورس رشد نامتعارفی پیدا کرده‌اند، نشانه چیست؟
سهام کوچک به دلیل عدم شفافیت کمتر از حیث اینکه کمتر مورد تجزیه و تحلیل بازیگران بزرگ بازار قرار می‌گیرد با ریسک بالاتر می‌تواند بازده بالقوه بیشتری را نیز به ارمغان آورد. این موضوع مختص بورس ما نیست و در تمام بورس‌های دنیا مشاهده شده است. البته سهام کوچک بیشتر در معرض دستکاری قیمت قرار دارد و می‌تواند بستر سفته‌بازی قرار گیرد.

عده‌ای کاهش قیمت‌ها در بازارهای ارز و طلا را نشان از رکود معاملات و حرکت نقدینگی از این بازارها به سمت بورس تفسیر می‌کنند. ارزیابی شما از جریان سرمایه‌گذاری‌های فعلی چیست؟
کاهش قیمت‌ها در بازار طلا و ارز معلول شرایط اقتصاد جهانی و ثبات نسبی نرخ ارز در روزهای اخیر است. چشم‌انداز و انتظارات آتی به گونه‌ای است که سفته‌بازان چندان امیدی به کسب سود در این بازارها ندارند؛ لذا در چنین شرایطی طبیعی است که بخشی از نقدینگی سرگردان جامعه راهی بورس شود که اتفاق بسیار مبارکی است. البته مشروط بر آنکه بتوان این نقدینگی را در بازار سرمایه مدیریت و ماندگار کرد.

یکی از دلایلی که باعث 10 برابر شدن تولید ناخالص چین در دهه گذشته شده است، پایین نگه داشتن ارزش پول ملی است. آیا این سیاست ناخواسته در ایران نیز می‌تواند به تولید داخلی و رونق صنایع بورسی کمک کند؟ یا برای نرخ ارز باید سیاست دیگری در پیش گرفت؟
صرف پایین نگه داشتن ارزش پول ملی، تولید قوت نمی‌گیرد. بلکه قبل از هر چیز مهیا بودن فضای کسب و کار، ثبات اقتصادی و سیاسی و پرهیز از بروز شوک‌های اقتصادی برای رونق تولید و اقتصاد لازم است. سقوط ارزش پول ملی در یک سال اخیر، فضای اقتصادی را ناامن کرد و موجب فراری دادن نقدینگی از سیستم بانکی و تولید به سمت بازارهای کاذب و دلالی شد و به تولید و رشد اقتصادی ضربه زد. کاهش ارزش پول ملی حسب لزوم باید همراه با برنامه و نه اجبار باشد. ما در یک سال گذشته تاوان اشتباهات سنوات دورتر را به صورت یکجا دادیم. کاهش تدریجی ارزش پول ملی متناسب با مابه‌التفاوت تورم داخلی با جهانی می‌تواند راهکار بهتری باشد. البته در این میان برنامه‌ریزی در جهت کنترل اصولی نقدینگی و رعایت انضباط مالی از جانب دولت و بانک مرکزی در جهت کنترل تورم، پایین آوردن نرخ بهره بانکی و مهیا کردن بستر رشد اقتصادی کلیدی است.

‌اولویت‌های انتظارات فعالان بورس از دولت آینده چیست؟
شاید در یک کلمه بتوان گفت «ثبات». ثبات در همه ابعاد. از اقتصاد گرفته تا سیاست داخلی و بین‌الملل.

با توجه به انتظارات بالای فعلی از دولت آینده و این موضوع که رونق اقتصادی به سرعت میسر نیست، تا چه میزان می‌توان همین معاملات پرحجم و مثبت را برای چند ماه آینده نیز متصور بود؟
در هفته‌های آینده شاهد روشن ‌شدن دقیق‌تر برنامه‌های دولت آتی و ترکیب کابینه خواهیم بود. اظهار‌نظرهای دست‌اندرکاران دولت آتی می‌تواند نقش مهمی در شکل‌گیری انتظارات و جهت شاخص‌های بورس داشته باشد. در این میان رکود بازارهای موازی و وضعیت نرخ ارز هم تعیین‌کننده خواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.