نحوه تعیین ایست ضرر و سطح سود
هدف سود، یک سطح قیمتی بر روی چارت میباشد. مهمترین بحث در معامله گری، هدف سود می باشد.
سود و زیان در نقاط ورود به بازار قرار ندارد، بلکه در نقاط خروج از بازار قرار دارند. شما باید بتوانید یک سطح مناسب و واقع گرایانه برای هدف سود خود تعیین کنید.
برای دانلود دوره صفر تا صد فارکس کلیک کنید.
در تعیین سطح هدف سود، باید نسبت ریسک به بازدهی معقول باشد.
انتخاب هدف سود بخش مهمی از استراتژی معامله گری است.
برای این کار باید به اندازه کافی تمرین کنیم تا ببینیم توانایی تحمل چه مقدار ریسک را برای چه مقدار سود داریم.
روش های بیشماری برای تعیین هدف سود وجود دارد که شما می توانید با استفاده از اندیکاتور های تکنیکال و سایر ابزارها این کار را انجام دهید.
در اینجا ما دو روش ساده برای تعیین هدف سود را بررسی میکنیم:
روش اول، حمایت و مقاومت و روش دوم سطوح تغییرات روزانه که از طریق اندیکاتور ای تی آر صورت میگیرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تحلیل تکنیکال و نحوه تعیین ایست ضرر میتوانید کورس تحلیل تکنیکال با تریدینگ ۲۱۲ را از اینجا دانلود کنید.
استفاده از حمایت و مقاومت به منظور تعیین هدف سود:
حمایت و مقاومت مفهومی است که به منظور درک پرایس اکشن مورد استفاده معاملهگران قرار می گیرد.
این مفهوم بر این اصل استوار است که قیمتها ممکن است برای شکستن یک سطح مقاومت و حمایت با مشکل مواجه شوند.
شما می توانید از این اصل برای تعیین سطح سود خود استفاده کنید.
استفاده از سطح مقاومت:
اگر شما وارد معامله شده اید، میتوانید سطح هدف سود خود را در سطح مقاومت قرار دهید.
در مقابل اگر شما از بازار خارج شده اید، می توانید سطح سود خود را در سطح حمایت قرار دهید.
در شکل زیر نشان میدهیم که اگر شما وارد معامله شده باشید و قیمتها درحال رشد باشد، آنگاه چگونه می توان از مقاومت برای سود کردن استفاده کرد:
۱- قبل از روند صعودی وارد بازار می شویم.
۲- ناحیه مقاومت قبلی را در نظر میگیریم.
۳- هدف سود را با استفاده از سطح قبلی مقاومت تعیین می کنیم.
استفاده از سطح مقاومت
همانطور که در شکل بالا می بینید بعد از ورود به بازار، قیمتها تا سطح مقاومت افزایش یافته اند.
بعد از اینکه به سطح مقاومت رسیدیم قیمتها می ایستند و حتی ممکن است برگردند.
در این مثال زمانی که قیمتها به سطح مقاومت می رسند، شما باید به دنبال سود کردن باشید.
استفاده از سطح حمایت:
شکل زیر نشان میدهد زمانی که شما از بازار خارج شده اید و قیمتها در کاهش هستند، چگونه می توان از حمایت برای سود کردن استفاده کرد:
۱- از بازار خارج میشویم.
۲- ناحیه حمایت قبلی را در نظر میگیریم.
۳- هدف سود خود را با استفاده از سطح قبلی حمایت تعیین می کنیم.
استفاده از سطح حمایت
همانطور که در شکل بالا می بینید بعد از خروج از بازار، قیمتها تا سطح حمایت کاهش یافته اند.
در این نقطه، قیمتها تلاش میکنند تا حمایت را بشکنند و برگردند.
در این مثال، زمانی که قیمت ها به سطح حمایت می رسند، شما باید به دنبال سود کردن باشید.
انواع مختلف حمایت و مقاومت:
سطوح حمایت و مقاومت تنها به سطوح افقی محدود نشده اند.
برای مثال شما میتوانید از نقطه چرخش، خطوط روند و کانال ها به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنید.
شما باید به دنبال آن باشید که قیمت ها در کدام نقطه می ایستند تا بتوانید سود کنید.
استفاده از سطوح تغییرات روزانه جهت تعیین هدف قیمت هدف:
روش دیگر برای تعیین سطح سود، استفاده از سطوح تغییرات روزانه میباشد.
برای اینکه بتوانیم سطوح تغییرات روزانه را تعریف کنیم، میتوانیم از اندیکاتور متوسط تغییرات حقیقی استفاده کنیم.
این اندیکاتور با استفاده از تغییرات اخیر در قیمت ها به ما می گوید که تا چه حد باید انتظار تغییر در قیمتها را داشته باشیم.
میتوانیم اندیکاتور متوسط تغییرات روزانه (ای تی آر) را بر روی چارت روزانه خود داشته باشیم. همانند شکل زیر:
استفاده از سطوح تغییرات روزانه جهت تعیین هدف قیمت هدف
زمانی که وارد بازار میشویم، مقدار اندیکار ای تی آر را به نقطه ورود اضافه یا از آن کم میکنیم و نقطه جدید، همان سطح هدف سود ما می باشد.
شکل زیر این فرآیند را شرح میدهد:
استفاده از سطوح تغییرات روزانه جهت تعیین هدف قیمت هدف
۱-مقدار ای تی آر، ۱۰۲ پیپ میباشد.
۲-وارد بازار شده ایم.
۳- با استفاده از مقدار ای تی آر، هدف سود خود را ۱۰۲ پیپ بالاتر از نقطه ورود قرار میدهیم.
برای حالت خروج نیز همین طور می باشد یعنی از مقدار ای تی آر استفاده می کنیم تا هدف سود را به آن اندازه پایینتر از نقطه ورود قرار دهیم.
شکل زیر این فرآیند را نشان می دهد:
استفاده از سطوح تغییرات روزانه جهت تعیین هدف قیمت هدف
۱-مقدار ای تی آر ۶۰ پیپ میباشد.
۲-از بازار خارج شده ایم.
۳-با استفاده از ای تی آر، هدف سود را ۶۰ پیپ پایین تر از نقطه خروج قرار می دهیم.
اهمیت نسبت ریسک به بازدهی:
نسبت ریسک به بازدهی، میزان سود پیشبینی شده به ازاء حداکثر زیان ممکن را نشان میدهد.
این نسبت بیانگر این است که با در نظر داشتن حداکثر زیان بالقوه، چه مقدار سود پیش رو داریم.
نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که در زمان تعیین هدف سود، باید نسبت ریسک به بازدهی مثبت باشد.
زمانی که فرصتی پیش آمده است، اما بازدهی خوبی را به ما نمیدهد بهتر است که از معامله موردنظر صرف نظر کرده و منتظر فرصت های سودآور بمانیم.
استاپ لاس چیست | حد ضرر چه کاربردی در معاملات رمزارزها دارد؟
استاپ لاس چیست؟ خروج به موقع از موقعیتهای سرمایهگذاری، همواره یکی از استراتژیهای معاملاتی است که برای جلوگیری از ضرر انجام میشود. اگر شما زمان مناسب برای متوقف کردن یک معامله را بلد باشید متحمل ضررهای سنگین نخواهید شد. در این مقاله مفاهیم استاپ لاس چیست، کاربرد، انواع و ریسک آن را با یکدیگر بررسی میکنیم.
استاپ لاس چیست؟
استاپ لاس (STOP LOSS) در لغت به معنی توقف حد ضرر است و یکی ابزار های بسیار محبوب و پرکاربرد برای معاملهگران حرفهای محسوب میشود.
حد ضرر یک ابزار معاملاتی است که برای محدود کردن حداکثر ضرر یک معامله با لیکوئید خودکار پس از رسیدن قیمت بازار به یک مقدار مشخص طراحی شده است. چند نوع استاپ لاس وجود دارد که با توجه به وضعیت بازار در موقعیتهای مختلف قابل استفاده است. گاهی اوقات اجتناب از ضرر به دلیل بسیاری دشوار است، اما توقف ضرر میتواند حتی برای معامله گران جدید و بی تجربه مفید و کاربردی باشد.
استاپ لاس چیست: حد ضرر سفارشی است که برای خرید یا فروش یک دارایی زمانی که به قیمت معینی رسید، انجام میشود و برای محدود کردن ضرر سرمایه گذار در یک موقعیت طراحی شدهاند و با استاپ لیمیت (stop limit) متفاوت هستند. هنگامی که یک دارایی به زیر قیمت معین میرسد، سفارش به یک دستور تبدیل میشود با قیمت موجود بعدی انجام میشود. به عنوان مثال، یک معاملهگر ممکن است ارز دیجیتالی را بخرد و استاپ لاس را ۱۰ درصد کمتر از قیمت خرید تعیین کند. در صورت کاهش قیمت ارز دیجیتال، دستور استاپ لاس فعال میشود و دارایی دیجیتال به عنوان سفارش باز فروخته میشود.
با اینکه بیشتر سرمایه گذاران استاپ لاس را با یک موقعیت خرید مرتبط می دانند، اما در واقع حد ضرر میتواند از یک موقعیت کوتاه نیز محافظت کند.
نکات قابل توجه درباره حد ضرر STOP LOSS
- حد ضرر مشخص میکند که یک رمز ارز زمانی خریداری یا فروخته میشود که به قیمت تعیین شده که به آن قیمت توقف ضرر میگویند، برسد.
- هنگامی که دارایی به قیمت توقف رسید، دستور استاپ لاس به یک دستور باز تبدیل می شود و در فرصت بعدی اجرا میشود.
- در بسیاری از موارد، از دستورات توقف ضرر برای جلوگیری از ضرر سرمایه گذار در هنگام کاهش قیمت ارز دیجیتال استفاده میشود.
چه زمانی از استاپ لاس استفاده میشود؟
برخلاف سفارش محدود یا استاپ لیمیت که هدف آن سود بردن از روندهای فعلی است، یک تریدر برای این از دستور توقف ضرر استفاده میکند تا ضررهای احتمالی به بیش از حد را محدود کند.
STOP LOSS نه تنها گامی برای به حداکثر رساندن سود است، بلکه با افزایش کنترل تریدر بر ریسک، گزینههای استراتژیسازی تریدر را نیز گسترش میدهد. برای استفاده موثر از حد ضرر، معاملهگر همچنان باید رفتار بازار را پیشبینی کند و STOP LOSS را مطابق با آن تنظیم کند، در غیر این صورت ممکن است نه تنها نتواند از ضرر جلوگیری کند بلکه آن را چند برابر کند. هنگامی که معاملهگر آیندهنگری از نحوه رفتار بازار داشته باشد، باید هم ارزش و هم نوع استاپ لاسی را که می خواهد استفاده کند، انتخاب کند.
انواع استاپ لاس STOP LOSS
- کامل (The Full Stop Loss)
تمام ارزهای دیجیتال را در صورت فعال شدن، لیکوئید میکند. حد ضرر کامل در یک بازار با نوسانات ناگهانی و غیرمنتظره قیمت مفید است، به طوری که پیش بینی میشود هر افت قیمت پایین بماند. در حالی که یک افزایش قیمت به معنای از دست دادن سود احتمالی معاملهگر است، اما اگر قیمت کریپتو پایین بماند، از ضرر جلوگیری میکند، بنابراین، هنگام تنظیم یک توقف ضرر، معامله گر باید ریسک و سود هر دو عامل را در نظر بگیرد.
نسبت مشخصی از داراییهای دیجیتال را در صورت فعال شدن، لیکوئید میکند. این نوع سفارش میتواند در یک بازار بسیار پر نوسان (یعنی بازار ارزهای دیجیتال) مفید باشد یعنی زمانی که مقداری از یک دارایی در کاهش قیمت فروخته شد تریدر بتواند در زمان افرایش قیمت از داراییهای باقیمانده استفاده کند.
اگر تریدر دارایی را رها کند و قیمت کاهش یابد، ضرر خواهند کرد. این نوع سفارش میتواند بهعنوان ابزاری برای کنترل خسارت در یک بازار بسیار پر نوسان باشد، اما نمیتواند امنیت داراییهای دیجیتال را تضمین کند. بنابراین باید با درک کامل از این که ریسکها همچنان بالا هستند، از آن استفاده کرد.
ارزش حد ضرر با توجه به نوسانات قیمت ارز دیجیتال تنظیم میشود. تریدر یک قیمت نهایی را تعیین میکند که تفاوت بین قیمت دارایی جاری و ارزش توقف ضرر است. اگر قیمت ارز دیجیتال افزایش یابد، ارزش حد ضرر نیز همراه با آن افزایش خواهد یافت. هنگامی که قیمت کاهش می یابد، ارزش Stop Loss تغییر نمیکند و در صورت رسیدن به مقدار تعیین شده، دستور توقف ضرر اجرا میشود.
در این روش به معاملهگر اجازه داده میشود تا حداکثر ضرر را بدون توجه به اینکه روندها تا چه حد به نفع او پیش رفتهاند، محدود کند.
معاملهگران یا سرمایهگذاران ممکن است برای محافظت از سود خود از Stop Loss استفاده کنند. در صورتی که قسمت رمز ارز پس از تبدیل شدن به یک دستور بازار، به کاهش ادامه دهد و خطر اجرا نشدن سفارش را از بین می برد. یک استاپ لاس زمانی آغاز می شود که قیمت به زیر قیمت معین برسد. با این حال، ممکن است به دلیل ارزش بخش محدودی از سفارش، دستور اجرا نشود.
یکی از معایب این استراتژی این است که یک دارایی به طور ناگهانی به زیر قیمت معین کاهش مییابد. سفارش اجرا میشود و دارایی با قیمت بعدی فروخته می شود حتی اگر ارز دیجیتال با قیمت زیر سطح تعیین شده، معامله شود.
استاپ لاس فروش به زمانی اطلاق میشود که مشتری از یک صرافی درخواست میکند که ارز دیجیتال را در صورتی که قیمت آن کمتر از قیمت مشخص شده باشد، بفروشد. در دستور توقف خرید، قیمت توقف بالاتر از قیمت فعلی بازار تعیین میشود.
سرمایهگذاران ممکن است با ترکیب این دستور با استاپ لاس دنبال کننده، کارایی دستور توقف ضرر خود را افزایش دهند. تریلینگ استاپ یا دنبال کننده، یک دستور معامله است که در آن قیمت توقف ضرر با یک دلار مشخص ثابت نمیشود، بلکه در یک درصد یا مقدار دلار معینی کمتر از قیمت بازار تعیین میشود.
استاپ لاس با چه ریسکی همراه است؟
اگر دستورات حد ضرر بیش از حد بالا تنظیم شوند، معاملهگر با خطر افزایش قیمت فراتر از ارزش تعیین شده مواجه میشود.
اگر ارزش Stop Loss خیلی کم باشد، معاملهگر با ریسک ضرر مواجه میشود، بنابراین افت قیمت آن را تحریک نمیکند، اما پس از افت به یک روند ثابت میرسد. اگر استاپ ضرر آغاز شود، معاملهگر با یک ارزش توقف ضرر پایین بیشتر ضرر میکند تا با قیمت بالا، اگرچه ممکن است انتخاب بهتری باشد اگر تریدر معتقد بود که بازار پس از افتی که آغاز نشده است دوباره به سمت بالا باز میگردد.
در حالی که در یک بازار باثبات ظاهراً امن تر است، حد ضرر پس از آن، یک بدهی بالقوه در روندهای صعودی است. توقف ضرر جزئی در یک بازار باثبات کاربرد چندانی ندارد، اما می تواند در معامله با ارزهای جدید با نوسان بسیار مفید باشد. گفته میشود، همه ریسکها با انتخابهای ضعیف در مورد نوع و ارزش توقف ضرر ناشی از تحلیل نادرست بازار همراه است؛ دقیقاً مانند هر ابزار معاملاتی که در صورت عدم استفاده صحیح میتواند آسیبزا باشد.
جمع بندی
در حالی که استاپ لاس Stop Loss برای به حداقل رساندن خسارات ناشی از نوسانات طراحی شده است، شامل از دست دادن دارایی و حتی ممکن است به هدر دادن پول منجر شود. هنگام انتخاب توقف ضرر، معاملهگران باید نسبت ریسک به پاداش و همچنین اهمیت دارایی معامله شده برای سبد خود را در نظر بگیرند. آنها همچنین باید بتوانند رفتار کلی بازار را پیش بینی کنند. در نهایت، استاپ لاس تنها یک ابزار است و انتخاب استفاده از آن بر اساس تحلیل تریدر از بازار است. موفقیت در توقف ضرر بستگی به این دارد که آن تحلیل چقدر خوب انجام شود.
[مهم] مبانی مدیریت سرمایه
مطالب را با يك جمله مبهم آغاز مي كنیم كه مي خواهیم درستي آن را ثابت كنیم :
معاملات بازنده خود را سريع ببنديد و به معاملات برنده اجازه رشد دهید، اگر اين شیوه را پیش بگیريد و مديريت سرمایه را همراه آن كنید حتی اگر معاملات شما تصادفی باشند باز هم برايند شما مثبت خواهد بود.
در ادامه شما را به مطالعه 20 درس مبانی مدیریت سرمایه ارائه شده توسط یک دوست قدیمی جناب آقای حمید رضا حصارکی دعوت می کنم:
درس اول: امید رياضی
درس اول درک مفهوم امید رياضی می باشد كه بدون درک آن نمی توان در اين بازار موفق بود. امید رياضی به ما می گويد نیازی نیست كه همه معاملات شما و حتی نصف بیشتر معاملات شما مثبت باشد تا بتوانید سود كنید، و شايد همه سود شما از ۵ درصد معاملات موفق شما بدست آيد.
فرمول امید رياضی:
Mathematical Expectancy = [ 1 + (W/L) ] * P - 1
در اينجا W متوسط سود شما در هر معامله و L متوسط ضرر شما در هر معامله می باشد و P ( به درصد ) احتمال برد سیستم شما در معاملات است. يعنی اگر احتمال برنده بودن سیستم شما ٢٠ درصد باشد و میانگین سود شما در هر معامله ١٠ دلار باشد و میانگین ضرر شما در هر معامله ۵ دلار باشد امید رياضی سیستم شما منفی ٠٫۴ می باشد.
امید رياضی يک سیستم سود ده بايد از صفر بیشتر باشد. برای اين منظور يا بايد احتمال برد سیستم را افزايش داد، يا متوسط سود در هر معامله افزايش يابد و يا متوسط ضرر در هر معامله كاهش يابد.
برای اينكه بتوانیم امید رياضی يک سیستم را بدست آوريم می بايست يک مجموعه از معاملات آن سیستم كه حداقل ١٠٠ معامله را داشته باشد انتخاب كنیم و متوسط سود و ضرر معاملات و تعداد معاملات برنده و بازنده را بدست آوريم و سپس در فرمول فوق قرار دهیم.
برای بدست آوردن احتمال برد سیستم بايد تعداد معاملات برنده را بر تعداد كل معاملات تقسیم كنیم. برای بدست آوردن متوسط سود بايد میزان سود كسب شده از پوزيشن های سودده را بر تعداد پوزيشن های سودده تقسیم كنیم. برای بدست آوردن متوسط ضرر بايد میزان ضرر كسب شده از پوزيشن های ضررده را بر تعداد پوزيشن های ضررده تقسیم كنیم.
درس دوم : نسبت اهرمی نامتقارن
در اين درس با مفهوم نسبت اهرمی نامتقارن آشنا می شويم. اين نسبت به ما می گويد که اگر چه مقدار ضرر بدهیم، می بايست چه مقدار سود كنیم تا آن ضرر جبران شود. در اينجا به اين موضوع پی خواهیم برد كه هر چه بیشتر ضرر كنیم جبران كردن آن مشكل تر و شايد غیر ممكن شود.
فرمول نسبت اهرمی نامتقارن :
Asymmetrical Leverage % = [ 1 / (1 - L %) ] - 1
در اينجا L درصد ضرر از سرمايه اولیه می باشد، مثلا اگر ٢۵ درصد ( ٠٫٢۵ ) ضرر كنیم نیاز به ٣٣ درصد سود (بر اساس سرمایه باقی مانده) برای جبران داريم و اگر ۵٠ درصد ضرر كنیم نیاز به ١٠٠ درصد سود و اگر ٩٠ درصد ضرر دهیم نیاز به ٩٠٠ درصد سود داريم.
همواره بايد بر روی ضررهای خود كنترل داشته باشیم و به آنها تا جایی اجازه رشد دهیم كه سیستم معاملاتی ما توانایی جبران آن را به راحتی داشته باشد. حال اينكه از كجا بفهمیم سیستم ما چقدر توانایی جبران دارد بايد نرخ سوددهی سیستم خود را همواره حساب كنیم و ببینیم در هر معامله معمولا انتظار چند درصد سود را داريم و همینطور انتظار چند درصد ضرر در معامله محتمل است.
درس سوم : ضريب سودآوری
در اين درس با ضريب سودآوری آشنا می شويم. ضريب سودآوری معیاری است كه می توانیم روند سود دهی سیستم خود را ارزيابی كنیم، اين عدد می بايست همواره بزرگتر از ١ باشد.
فرمول محاسبه ضريب سودآوری :
Profit Factor = Gross Win / Gross Loss
در اينجا منظور از Gross Win سود ناخالص يا همان مجموع سود تمامی پوزيشن های سودده و Gross Loss ضرر ناخالص يا همان مجموع ضرر تمامی پوزيشن های ضررده می باشد.
پس بايد دقت داشته باشیم كه همواره مجموع سودهايمان بايد از مجموع ضررهايمان بیشتر باشد تا بتوانیم اين ضريب را بیشتر از يک نگاه داريم.
درس چهارم : تفاوت شرط بندی و گمانه زنی در معاملات
همانطور که می دانیم شرط بندی، قمار محسوب می شود و كاری ناپسند میباشد لذا بايد تفاوت آن را با گمانه زنی (تجارت صحیح ) درک كنیم تا بتوانیم به درک عمیق تری نسبت به ريسک در اين بازار برسیم. بین شرط بندی و گمانه زنی دو تفاوت اساسی وجود دارد:
1- شرط بندی ريسک غیر منطقی بوجود می آورد ولی در گمانه زنی ريسک ذاتی موجود توزيع می شود.
2- در شرط بندی علم آمار و احتمال ناديده گرفته می شود ولی در گمانه زنی از امتیاز اين علم استفاده می شود.
برای مثال يک قمارباز فكر می كند اگر چندين شكست پیاپی داشته باشد در دفعات بعد شانس برد او افزايش می يابد لذا ريسک خود را بیشتر می كند (تفاوت 1) ، در صورتی كه اين كار خطاست و ريسک هر معامله مستقل از معامله قبل است پس در اينجا علم آمار و احتمال توسط قمارباز ناديده انگاشته شده است (تفاوت 2)
درس پنجم : مفهوم دقیق مديريت سرمایه
مفهوم دقیق مديريت سرمايه محدود به اين تعريف است كه چه مقدار از حساب بايد در معامله آتی ريسک شود.
انتظارات ديگری كه از مديريت سرمايه داريم از قبیل اينكه چه موقع از پوزيشن سود ده و يا ضرر ده خارج شويم و كی به حجم معامله فعلی بیافزائیم يا آنرا كاهش دهیم و كجا وارد معامله شويم يا نشويم جزو ضمائم و فرعیات مديريت سرمايه می باشند.
درس ششم : تحلیل مونته كارلو
در اين درس با تحلیل مونته كارلو آشنا می شويم تا بتوانیم روش معاملاتی خودمان را به صورت صحیح تست نمائیم و از نتايج تست با اطمینان بالایی استفاده كنیم. تحلیل مونته كارلو يک تکنیک محاسباتی است كه داده های آماری يک مدل را با دقت قابل اطمینانی شبیه سازی می كند.
در اين تحلیل معمولا هر پارامتر هزار بار با نمونه های متفاوتی از داده های آماری تست می شود و نتیجه ٩۵ درصد از اين هزار بار برای پارامتر اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله مورد نظر لحاظ می شود.
مثلا اگر بخواهیم تاثیر ريسک ١٠ درصدی ثابت در هر معامله را در يک لیست ١٠٠ تایی از معاملات بررسی كنیم، هزار لیست مجزای ١٠٠ تایی از لیست اولیه بوجود می آوريم كه در آنها اعضای لیست به صورت تصادفی چیده شده اند، آنگاه تاثیر ريسک ١٠ درصدی را در هر لیست يادداشت می كنیم، اگر در ٩۵ درصد مواقع به ازای آن ريسک ١٠ درصدی نتیجه نهايی معاملات ۶٠ درصد زيان را به همراه آورد پس با اطمینان ٩۵ درصد در آينده نیز چنین خواهد شد.
در مثال فوق لیست ١٠٠ تایی داده های آماری ما و ريسک ١٠ درصدی ثابت پارامتر مورد بررسی ما می باشد. در تحلیل مونته كارلو از داده هایی استفاده می شود كه بوقوع پیوسته اند، يعنی نتايج بک تست يا فوروارد تست گذشته، بنابراين نقاط ورود و خروج در هر معامله مشخص می باشد.
مطمئنا برای شبیه سازی تحلیل مونته كارلو می بايست برنامه نوشت و از ماشین استفاده نمود، در همین جا از دوستان برنامه نويس علاقمند دعوت می كنم برای راحتی دوستان تحلیل مونته كارلو را فقط برای پارامتر ريسک كد كنند، يعنی در برنامه جایی برای ثبت داده های آماری (ورود و خروج از معامله)، جایی برای ثبت مقدار اولیه حساب، جایی برای ثبت مقدار ريسک در هر معامله تعبیه كنند و وقتی کلید شبیه سازی زده می شود برنامه بگويد در ٩۵ درصد از تست ها نتیجه چه می شود.
درس هفتم : تعیین اندازه حجم معامله
معامله با اهرم یا لوریج 100 در حساب با سرمایه هزار دلار يک اشتباه بزرگ می باشد، زيرا با چند ضرر متوالی بايد با حساب خداحافظی نمود، همین طور معامله بدون استفاده از اهرم در يک حساب ١٠٠ هزار دلاری باز هم اشتباه است زيرا مقدار بیشتر مارجین و سرمایه بی مصرف مانده است و در نهايت پرفورمنس را كاهش می دهد.
نقش كلیدی مديريت سرمايه تعیین دقیق حجم معامله می باشد تا كارائی حساب افزايش يابد.
روش های مطرح شده متفاوتی برای تعیین حجم وجود اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله دارند كه به دو دسته كلی تقسیم بندی می شوند: 1- روش های مارتینگل 2- روش های آنتی مارتینگل
در روش های مارتینگل با افزايش ضرر به حجم معاملات افزوده می شود تا از يک برگشت سريع و كوتاه استفاده شود و همه ضررها پوشش داده شود، اين روش ها پايه علمی ندارند و در همه جا کاربرد ندارند و از نظر مديريت سرمايه صحیح مردود می باشند و فقط يک نوع خاص آن تحت عنوان "میانگین هزينه" می تواند مورد استفاده قرار گیرد. منظور از میانگین هزينه اين مي باشد كه حجم معامله طوری توزيع شود كه ریسک نهایی بیشتر از ريسک اولیه ای كه برای پوزيشن در نظر گرفته ايم نشود، در اين صورت می توان با فاصله هایی كه پوزيشن در ضرر رفته به حجم افزود، مثلا اگر برای پوزيشن با اهرم مناسب می توانیم در همان ابتدا 0.3 بیتکوین در نظر بگیريم و ريسک ما طوری است كه می توانیم استاپ 600 دلاری را برای آن تحمل كنیم، در ابتدا یک سوم از آن را استفاده می كنیم و 0.1 بیتکوین ورود می کنیم و اگر 300 دلار در ضرر رفتیم باز 0.1 ديگر ورود می كنیم و هیچ گاه برای پوزيشن مورد نظر از 0.3 بیتکوین بالاتر نمی رويم.
در روش های آنتی مارتینگل سودها به صورت تصاعد هندسی افزايش می يابند، همین طور ضررها به صورت تصاعد هندسی كم میشوند، مهمترين ويژگی اين روش ها بكار بردن آنها در يک سیستم با امید رياضی مثبت می باشد و در غیر اين صورت نمی توان از آنها انتظار معجزه داشت.
حد ضرر یا stop loss در ارزهای دیجیتال
یکی از مهم ترین کارهایی که یک معامله گر در بازارهای مالی باید انجام دهد حفظ و مدیریت سرمایه اش است. زیرا چیزی که در بازارهای مالی اهمیت بیشتری بر سود حاصل از معاملات دارد، حفظ سرمایه است. بنابراین گاهی لازم است قبل از اینکه بیش از حد متضرر شویم از بازار خارج گردیم. در ادامه این مطلب می خواهیم توضیح دهیم به کمک مشخص نمودن حد ضرر یا Stop-loss در هنگام ترید، چگونه قبل از ضرر از بازار خارج شویم.
stop loss ارز دیجیتال چیست؟
اگر بخواهیم به زبانی ساده stop loss را برای شما توضیح دهیم باید بگوییم حد ضرر یا همان stop loss در واقع قانونی است که برای صرافی معین می کنیم. به طور مثال به صرافی می گوییم اگر قیمت دارایی من به X رسید برای جلوگیری از ضرر بیشتر، یک سفارش فروش با قیمت Y برای من ثبت کن. استفاده از حد ضرر به طور مناسب در میزان سود حاصل از معاملات می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
حد ضرر در واقع مشخص کننده یک سفارش فروش در زمانی است که قیمت سهام خریداری شده به یک سطح مشخصی برسد. با استفاده از حد ضرر می توان از ضرر بیشتر اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله جلوگیری کرد. در واقع برای اینکه میزان ضرر یا سود در ترید را به کمترین میزان ممکن محدود کرد می توان از این شیوه استفاده نمود. زیرا اگر سود معاملات هم از بین برود نوعی ضرر محسوب می گردد.
اصلی ترین کاربرد حد ضرر یا Stop-Loss که سرمایه گذاران می توانند از آن بهره ببرند، معمولا در معاملات کوتاه مدت یا بلند مدت است. حد ضرر را می توان یک سفارش فروش اتوماتیک از سمت سرمایه گذار برای صرافی دانست. در این سفارش سرمایه گذار با مشخص کردن مقدار آن و ثبت در پلتفرم معاملاتی خود، به کارگزاری یا صرافی مورد نظر دستور فروش آن دارایی را به محض رسیدن به قیمت از قبل تعیین شده می دهد.
برای اینکه بهتر بتوانید این موضوع را درک کنید این مثال را در نظر بگیرید:
تصور کنید قیمت اتریوم 1000 دلار است و بر اساس پیش بینی قیمت آن به 1100 دلار خواهد رسید. هدف فروشمان را روی 1100 دلار می گذاریم. از طرفی این احتمال وجود دارد که پیش بینی ما درست نباشد و قیمت اتریوم کاهش یابد. در چنین حالتی نباید بگذاریم معامله ما از یک میزان معین دچار ضرر شود. پس در صرافی یک سفارش Stop تعریف کرده و مبلغ حد ضرر را روی 900 دلار قرار می دهیم. به این مفهوم که اگر قیمت اتریوم به 900 دلار و یا کمتر از آن کاهش پیدا کرد، صرافی به صورت اتوماتیک اتریوم را به فروش برساند. این کار از ضرر بیشتر جلوگیری می کند.
نکته مهم: در نظر داشته باشید حد ضرر بر اساس تحلیل بازار و بررسی شرایط خودمان تعیین می گردد نه بر اساس حدس و گمان.
معمولا در معاملات و بازارهای مالی هر روز چالش های مختلفی وجود دارد. عوامل مختلف زیادی از سیاست های جهان گرفته تا رویدادهای مهم اقتصادی و. در کسری از ثانیه منجر به تغییر قیمت ها در بازارهای مالی می شوند.
اما چیزی که حائز اهمیت است این است که اگر سودی در بازار به دست آوردید لازم است توانایی حفظ آن را داشته باشید.
اصلی ترین هدف تعیین کردن حد ضرر جلوگیری از ضررهای بزرگ است.
برای اینکه بهتر بتوانید اهمیت مشخص کردن حد ضرر در معاملات را درک کنید به مثال زیر توجه کنید:
دو نفر را در نظر بگیرید که مقدار سرمایه اولیه و استراتژی معاملات یکسانی دارند. اما ریسک معاملات شخص اول در هر معامله 10% و شخص دوم 2% است.
همانطور که می دانید هر معامله در نهایت یکی از دو نتیجه را در بر دارد: برد یا باخت. هر معامله با رسیدن به یکی از دو حالت حد ضرر یا حد سود بسته می شود. حال در نظر بگیرید هر دو بازنده شوند. در چنین حالتی حد ضرر 10 مورد از معاملات هر دو نفر فعال می گردد. نفر اول 65% از سرمایه خود را از دست خواهد داد اما سرمایه شخص دوم تنها 19% کاهش پیدا می کند. اما این به مفهوم کم کردن حد ضرر در معاملات نیست. اصولا سرمایه گذاران بزرگ در تمام بازارهای مالی سعی می کنند برای ایجاد یک فضای معاملاتی موقت با نوسانات بالا از استراتژی استاپ هانت(Stop hunt) استفاده کنند.
حال سوالی که مطرح می شود این است که چگونه بهترین نقطه stop-loss را مشخص کنیم؟
بر اساس دو عامل مهم می توان مکان مناسب برای حد ضرر را مشخص نمود:
- حد ضرر باید جایی باشد که مشخص می کند نقطه ورود به معامله کاملا اشتباه است.
- در تاریخچه معاملات حد ضرر باید یک نرخ پیروزی قابل قبول باشد. این نرخ وابسته به استراتژی معاملاتی کلی شماست.
آموزش حد ضرر ارز دیجیتال
برای اینکه بتوان حد ضرر را در معاملات تعیین کرد لازم است گام هایی را طی کنیم. در ادامه این مراحل را به ترتیب برای شما شرح می دهیم:
- مشخص کردن پلن معاملاتی
حتما لازم است قبل از مشخص کردن حد ضرر یک استراتژی معاملاتی کتبی و معین تنظیم کنید. برای اینکه بتوانید محل تنظیم حد ضرر را بهینه کنید، لازم است یک روش دائمی برای آن در نظر بگیرید. پس از تعیین قوانین مشخص در مورد محل قرارگیری نقطه حد ضرر، لازم است عملکرد آن را پیگیری کنید. همچنین به دنبال راهکاری برای بهبود آن باشید.
- تست استراتژی معاملاتی
با بررسی میزان بازدهی استراتژی معاملاتی می توانید بر اساس تاریخچه قیمت ها، نحوه عملکرد سیستم حد ضرر را به دست آورید. سپس نتایج حاصل را بررسی کرده تا بتوانید موارد کاربردی را شناسایی کنید. علاوه بر این موارد لازم است پربازده ترین تایم فریم ها و جفت ارزها را بر حسب استراتژی معاملاتی خود انتخاب نمایید.
- بهبود بخشیدن استراتژی معاملاتی و آزمایش مجدد آن
در صورتی که استراتژی طراحی شده برای شما سودی به همراه نداشت، زمان آن رسیده که این استراتژی را تغییر دهید. حتی در صورتی که استراتژی شما نتایج خوبی به همراه داشته لازم است ایده های جدید را هم تست کنید. چون این احتمال وجود دارد که در بین این ایده ها یک سیستم سودآورتری به دست آورید. بنابراین در ایده های خود خلاقیت داشته باشید. گاها ایده های عجیب و غریب بیشترین سود را به همراه دارند. پس از به دست آوردن یک استراتژی خوب و مناسب می توانید به گام بعدی بروید. - روش هایی برای تقویت استراتژی معاملاتی خود بکار برید.
با ایجاد یک حساب آزمایشی نتایج به دست آمده را بررسی کنید. در این مرحله تمامی اشکالات و محدودیت های استراتژی برای شما نمایان خواهد شد. حال می توانید استراتژی خود را در صورت نیاز تغییر داده و شکل نهایی آن را مشخص کنید.
اهمیت تعیین حد ضرر در ارز دیجیتال
در اکثر موارد در بازارهای مالی به ویژه بازار ارزهای دیجیتال احتمال وجود خطا در تحلیل تکنیکال وجود دارد. در چنین شرایطی لازم است آمادگی لازم را برای گرفتن تصمیم درست در زمانی که پیش بینی ها اشتباه است داشته باشیم. برای اینکار پس از اینکه زمان مناسب برای خرید یک ارز دیجیتال را انتخاب کردیم، حال نوبت به انتخاب حد ضرر یا استاپ لاس می رسد. این کار به ویژه برای تریدرهای آماتور بسیار مهم و ضروری است و تا حد زیادی از میزان ضرر آنها جلوگیری می کند.
گاها تریدرهای غیرحرفه ای پس از اینکه قیمت ارز دیجیتال موردنظرشان کاهش پیدا کرد منتظر می مانند تا قیمت آن مجددا رشد کند و به قیمت خرید برگردد. این اتفاق ممکن است ماه ها یا سال ها به طول بینجامد. در چنین شرایطی تریدر فرصت کسب سودهای دیگر بازار را از دست می دهد. بنابراین سیستم معاملاتی که حد ضرر در آن مشخص نشده ممکن است باعث نابودی کل سرمایه شود. در چنین حالتی تعیین حد ضرر اهمیت پیدا می کند.
مزیت استفاده از استاپ لاس
- عدم نیاز مداوم رصد کردن بازار
- جلوگیری از ضرر زیاد و یا نابودی کامل دارایی
معایب استفاده از استاپ لاس
نوسانات شدید بازار منجر به فعال شدن حد ضرر و بسته شدن پوزیشن ترید می شود. این اتفاق در نهایت منجر به محروم ماندن از سودهای احتمالی می شود. که در نهایت ضرر کمی را متحمل خواهید شد.
چگونه می توان از حد ضرر استفاده کرد؟
این را بدانید هیچ قانون مشخص، ثابت و راهکار سریعی برای اینکه حد ضرر مشخص کنید وجود ندارد. در حالت کلی تعیین حد ضرر بسته به استراتژی خرید و فروش هر شخص دارد. یک تریدری که کار ترید روزانه انجام می دهد ممکن است برای مثال 4 درصد را برای حد ضرر خود انتخاب کند. اما تریدر دیگری که سرمایه گذاری های بلند مدت انجام می دهد می تواند به طور مثال 20 درصد حد ضرر برای سرمایه گذاری خود در نظر بگیرد.
معمولا حد ضرر مشخص کننده زمانی است که تحلیل گر در پیش بینی هایی که انجام داده است دچار اشتباه شده است.
به طور مثال یک تحلیلگر پس از انجام تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به این نتیجه رسیده است که در حال حاضر زمان مناسبی برای خرید بیت کوین با مبلغ 42000 دلار است و پیش بینی کرده مبلغ آن تا 42500 دلار رشد می کند. در این شرایط یک حد ضرر برای خود تعیین می کند. به این صورت که مثلا اگر اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله مقدار بیت کوین تا مبلغ 41000 دلار کاهش پیدا کرد، پیش بینی انجام شده در مورد رشد آن اشتباه است.
قرار گرفتن در چنین موقعیتی نشان می دهد ارز مورد نظر روند نزولی داشته و در آن زمان تریدر به سرعت پوزیشن معاملاتی خود را می بندد.
همانطور که در این مطلب از کوینی فا همراه ما بودید به مفهوم حد ضرر Stop-Less در بازارهای مالی پرداختیم. و دانستیم برای اینکه در این بازارها کمتر دچار ضرر شویم باید یک حد ضرر مشخص کنیم. استاپ لاس یا حد ضرر روشی است که به کمک آن می توان مدیریت ریسک انجام داد. یکی از مهم ترین ویژگی های حد ضرر جلوگیری از گرفتن تصمیمات احساسی است. پس هرگز به یک ارز دیجیتال دلبسته نشوید. لازم به ذکر است نیازی نیست مدام درگیر بهبود نقطه حد ضررتان باشید. زیرا هرگز جایگاه و موقعیت بی نقصی برای آن پیدا نخواهید کرد.
حد ضرر چیست؟
هدف مشترک تمام افراد از انجام معامله به خصوص دربازارهای سودآوری مثل بورس، کسب سود و منفعت است.
حفظ اصل سرمایه در بورس از سودی که به ارمغان میآورد مهمتر است. بنابراین باید علاوهبر توجه به انتخاب سهام مناسب و سودی که دارد، باید به ضرری هم که ممکن است از طریق آن سهام وارد شود توجه کافی داشت.
ممکن است سهمی را خریداری کنیم و سپس، آن سهم دچار افت قیمت شود. در چنین شراطی حد ضرر کمک میکند که متوجه شویم تا چه زمانی و چه قیمتی سهم را نگه داریم و یا چه زمانی تصمیم به فروش آن بگیریم.
زمانی که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت میکند اگر به موقع از بازار خارج شویم، در واقع از گسترش زیان جلوگیری میکنیم و سرمایه خود را حفظ میکنیم.
یکی از ملزومات طراحی یک پلن معاملاتی موفق در اصل تعیین حد ضرر است.
حد ضرر چیست؟
حد ضرر یا stop loss شرطی است که شما میگذارید که اگر سهم به یک حد مشخص رسید، پوزیشن شما را در آن قیمت ببندد که غالبا با ضرر همراه است.
به عبارت سادهتر شما سهمی را خریداری میکنید و بعد از مدتی متوجه میشوید که روند قیمتی آن سهم برخلاف میل شما بوده، پس برای اینکه سریعتر بتوانید جلوی ضرر را بگیرید، بهتر است قبل از خرید هر سهمی حد ضرر را برای خودتان مشخص کنید.
زمانی که حد ضرر شما در بازار فعال شد شما میتوانید حتی با میزان ضرر کمی از بازار خارج شوید و هرچقدر که اجازهی پیشروی حد ضرر داده شود در واقع شما باید سود بیشتری از بازار کسب کنید تا اصل پولتان را دریافت کنید.
به عنوان مثال شما اگر 10 درصد در بازار ضرر کنید باید حدود 12 درصد سود کنید تا به اصل پولتان برسید و اگر 50 درصد ضرر کنید باید 100 درصد سود کنید تا به اصل پول خود برسید.
برای حد ضرر فاکتورها و الزامات زیادی داریم که یکی از ملزومات تعیین حد ضرر، حجم خرید است. یعنی اگر حجم معاملاتی بالایی داشته باشید، نمیتوانید حد ضرر کوتاهی را انتخاب کنید؛ پس باید یک سهم را در نقطه مناسب خریداری کنیم.
همچنین نمیتوان در سقف قیمتی یا در مقاومتهای ماژور و عمده سهم را خریداری کرد و بعد حد ضرر هم تعیین کرد.
قبل از خرید باید حتما حد ضرر را مشخص کرد و این حد ضرر زمانی که فعال شود شما را ملزم میکند به موقع از بازار خارج شوید.
اگر در یک روند صعودی خرید داشته باشید، بهترین روش در تعیین حد ضرر این است که آن را به صورت دستی بالا ببرید.
مثلا اگر سهمی را 100 تومن میخرید باید رقمی معادل 95 تومان را برای حد ضرر آن در نظر بگیرید.
وقتی مقاومتهای سهمی را تعیین کردید باید با شکست هر مقاومتی، حد ضرر را هم بالا ببرید تا بتوانید سودتان را از بازار حفظ کنید.
چگونه حد ضرر را تعیین میکنیم؟
مشخص کردن محدوده ضرر به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد به همین دلیل نمیتوان یک راهکار را برای عموم در نظر گرفت.
تعیین محدوده ضرر به این بستگی دارد که خریدهایتان را براساس تحلیل تکنیکال انجام میدهید یا تحلیل بنیادین!
اما برخی نکات هستند که حتما باید به آنها توجه داشت که در ادامه به این موارد اشاره خواهیم کرد؛
یکی از رایجترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است یعنی زمانی که قیمت به حد ضرر نزدیک میشود، معاملهگر آن را تغییر یا حذف میکند و منتظر کمتر شدن ضرر و یا از بین رفتن آن میماند.
شاید این اقدام در مواردی موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود ولی در بلندمدت موجب از بین رفتن استراتژی سرمایهگذاری خواهد شد.
حد ضرر نباید بیشتر از 10 درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از 10 درصد نباید از دست بدهید.
حد ضرر را نباید با فاصله خیلی زیاد یا با فاصله خیلی کم قرار دهید.
در تعیین حد ضرر دیدگاه زمانی یک سرمایهگذار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چراکه تعیین حد برای معاملههای کوتاه مدت با معاملههای بلندمدت بسیار متفاوت است.
در خریدهای بلندمدت حد ضرر را روی محدودههای حمایتی معتبر تعیین کنید یعنی بین 10 تا 20 درصد پایینتر از قیمت خرید باشد.
در معاملات کوتاه مدت حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار بدهید البته اگر بین 8تا 10 درصد باشد باید این کار را انجام داد.
اگر روند بازار صعودی باشد باید بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، حد را تعیین کنیم.
اگر روند بازار نزولی باشد باید بعد از رسیدن به حد سود، یا کاملا از بازار خارج شویم یا بخشی از سهام را با سود بفروشیم و برای مابقی آن، حد ضرر شناور در نظر بگیریم.
زمانی ک مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوه مقاومتی تثبیت شد، باید حد را روی مقاومت شکسته شده که به عنوان حمایت عمل میکند قرار بدهید.
همیشه به حد ضرر تعیین شده عمل کنید و اگر بعد از عمل کردن به حد ضرر رشد سهم شروع شد، سعی کنید خودتان را ملامت نکنید و خوشحال باشید که براساس استراتژیتان معامله را انجام دادید نه براساس طمع!
اشخاصی که قصد سرمایهگذاری بلندمدت دارند اعتقادی به تعیین حد ضرر ندارند. اما اگر شما هم چنین قصدی دارید ابتدا باید نسبت به وضعیت بنیادی شرکت مطمئن شوید و سپس سرمایهگذاری بیش از 9 ماهه را بدون تعیین حد ضرر انجام دهید.
تفاوت معاملهگر حرفهای در مواجه با زیان
یکی از تفاوتهای اصلی معاملهگران حرفهای در قبال سایر معاملهگران نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار است.
اگر زمانی که قیمت برخلاف آنچه تصور میکردیم حرکت کند، از بازار خارج شویم از افزایش زیان جلوگیری میشود و سرمایه ما حفظ میشود که این یکی از کارهایی است که معاملهگران حرفهای به موقع آن را انجام میدهند.
تفاوت دیگر این است که معاملهگر غیرحرفهای بعد از رسیدن به حد ضرر و خارج شدن از معامله، چنانچه قیمت سهام افزایش پیدا کند از مشخص کردن حد ضرر پشیمان میشود اما معاملهگر حرفهای به دنبال ضعف و اشکال موجود در استراتژی معاملاتی خود است.
در نتیجه…
همانطور که پیشتر هم به اهمیت تعیین حد ضرر اشاره کردیم، تعیین حد از سوی سرمایهگذار گاهی مهمتر از خود معامله است و عدم تعیین حد ضرر به معنی عدم مدیریت سرمایه به حساب میآید.
نکته مهم اینجاست که همیشه باید به حد ضرر پایبند باشید و طمع نکنید!
رعایت تمام این نکات و اصولها موجب حفظ سرمایه و به دست آوردن سود میشود اما غافل ماندن از هرکدام آنها، موجب ضرر میشود.
اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید و از دو امکان جذاب و جدیدمون استفاده کنید 🙂
دیدگاه شما