بازار خرسی ارز دیجیتال چیست؟ و چگونه در موقعیت بازار خرسی سرمایهگذاری کنیم؟
روندها (trends) در بازارهای تجاری از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. درک تفاوت میان روندها میتواند در راستای گرفتن تصمیمهای بهتر، مفید واقع شود. روندها میتوانند شرایط و مشخصات بازار را تحتتاثیر قرار دهند. اگر به روند کلی بازار آگاه نباشید، نمیتوانید با تغییرات بازار انطباق یابید. روند یا همان ترند، برآیند کلی مسیری است که بازار در یک مدت مشخص طی میکند. در بازارهای خرسی قیمت بهطورکلی رو به کاهش است. بازارهای خرسی میتوانند موقعیت خوبی برای معامله و سرمایهگذاری باشند. بسیاری از معاملهگران رمز ارز و تحلیلگران تکنیکال معتقدند نمودار قیمت بیت کوین از زمان بهوجودآمدنش، درمجموع افزایشی است. بااینحال در مدت مذکور بازار بیت کوین چندین دوره نزولی را تجربه کرده است. اگر تاثیر این بازارهای خرسی را درخلال روند افزایشی کل درنظر بگیریم، مشاهده میکنیم که بیش از ۸۰ درصد از افت قیمت بیت کوین در این دورهها رخ داده است. دورههای نزولی آلت کوین نیز درمجموع بیش از ۹۰ درصد از افت قیمت آن را رقم زده است. چگونه میتوان از این دورهها تفاوت میان بازار نزولی و بازار صعودی برای کسب منافع مالی استفاده کرد؟
بازار خرسی چیست؟ (Bear market)
بهطورکلی قیمت سهام یا رمزارزها در بازارهای تجاری براساس چشمانداز آتی عناصر اقتصادی تغییر میکند. انتظاراتی که راجع به جریانهای نقدینگی و سود کمپانیهای بزرگ مطرح است، در عمل بر قیمت سرمایههای مورد مبادله در بازارهای تجاری منعکس میشود. افت رشد اقتصادی و بازده شرکتها میتواند قیمت این سرمایهها را کاهش دهد و ازطرفی ترس از افت قیمت باعث شکلگیری فضای محافظهکارانهای در بازار میشود که نتیجه آن اقدام به فروش است و طبیعتا این حد از کاهش تقاضا باعث افت قیمت شدید در طولانیمدت است. علل ایجاد یک بازار نزولی میتواند بسیار گوناگون باشد اما بهشکل معمول این علل در حوزه شاخصهای اقتصاد کلان قرار میگیرند. کاهش نرخ اشتغال، کمبودن درآمد، پایینآمدن میزان بازده صنایع، دخالت دولت در اقتصاد و.. میتوانند در تحریک بازار برای ورود به یک دوره نزولی موثر باشند.
بازار خرسی را میتوان بهعنوان دورهای که در آن قیمت درحال کاهش است، معرفی کرد. معامله و سرمایهگذاری در بازارهای خرسی میتواند بسیار پرریسک و دشوار باشد، بهخصوص برای کسانی که تجربه معامله در این شرایط را نداشتهاند. این بازارها میتوانند سرمایهگذاران را به سمت ضررهای سنگین سوق دهند و آنها را برای همیشه از معاملهگری در بازارهای تجاری منصرف کنند.
در یکی از تعاریف بازارهای خرسی، به کاهش ۲۰ درصدی قیمت نسبت به قیمت اوج، اشاره شده است. البته این عدد یک عدد قراردادی است؛ همانطور که ۱۰ درصد کاهش قیمت را به عنوان اصلاح (correction)، میشناسیم.
«با پلهها بالا میروید، با آسانسور پایین میآیید». این جمله که از زبان یکی از معاملهگران باتجربهی این حوزه نقل شده است، نشاندهنده وضعیت ریسکی این نوع بازارهاست. به عبارتی، کسب سود بسیار آهسته رخ میدهد و ازدستدادن آن میتواند به شکل دفعتی و در زمان بسیار کوتاهی رخ دهد. اما چرا اینگونه است؟ وقتی که بازار دچار شکست میشود و قیمت سقوط میکند، بسیاری از دارندگان سرمایهی مورد نظر با بستن معاملات خود از بازار خارج میشوند. آنها در راستای حفظ سرمایه و سود خود، ترجیح میدهند در دوران افت قیمت از بازار خارج شده و سرمایه و سود خود را بهشکل نقدی حفظ کنند. این اقدام میتواند بر دیگر معاملهگران هم اثر بگذارد و به همین ترتیب هرلحظه افراد بیشتری از بازار خارج شوند. قیمت تحتتاثیر این اتفاق با شیب بیشتری سقوط میکند. در بازارهای اهرمی میزان افت قیمت میتواند بسیار بیشتر از بازارهای اسپات (spot) باشد. درمجموع با شروع روند افت قیمت و آغاز خروج سرمایهگذاران از بازار هر لحظه افت قیمت شدیدتری رخ میدهد.
مراحل شکلگیری یک بازار خرسی ارز دیجیتال
۱. شکلگیری یک اوج قیمتی و خروج معاملهگران و سرمایهگذاران از بازار، در راستای کسب سود سرمایهگذاری.
۲. پس از خروج معاملهگران و سرمایهگذاران قیمت بهشکل قابلتوجهی کاهش مییابد.
۳. پس از افت قیمت، معاملهگرانی وارد بازار شده و سرمایه مورد نظر را با قبول ریسک موجود خریداری میکنند.
۴. در نهایت بازار روند کاهش قیمت را تا مدتی به آهستگی ادامه میدهد اما این روند با اخبار جدید راجع به کاهش شیب افت قیمت همراه میشود و سرمایهگذاران را دوباره برای سرمایهگذاری جذب میکند. بعد از مدتی بازار تغییر روند میدهد و وارد بازار گاوی میشود.
تفاوت بازار خرسی (Bear matket) و اصلاح (Correction)
بازار خرسی نباید با اصلاح قیمت اشتباه گرفته شود. اصلاح قیمت یک روند کاهش قیمت است که مدت کوتاهی (در حدود کمتر از دو ماه) بهطول میانجامد. ازطرفی اصلاح قیمت موقعیت خوبی برای ورود سرمایهگذاران و معاملهگران به بازار محسوب میشود، درصورتیکه بازار خرسی بهندرت موقعیت خوبی برای ورود به معامله خرید فراهم میکند. نقطه انتهایی یک بازار خرسی و برگشت به روند صعودی قابل پیشبینی نیست و تلاش برای جبران ضررهای وارده در این موقعیت کار بسیار دشواری است، مگرآنکه سرمایهگذار استراتژی خاص کوتاهمدتی را برای کسب سود در شرایط خرسی دنبال کند.
به عنوان نمونه بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۲۰۱۸، Dow Jonez سی و سه بار بازار خرسی را تجربه کرد، یعنی بهطور میانگین هر ۳سال یکبار بازار وارد روند نزولی بلندمدت شد. بزرگترین بازارهای خرسی پس از رکودهای بزرگ تجاری در سطح جهان رخ داده است. در رکود سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ یکی از شدیدترین روندهای نزولی تجربه شد و بازار Dow Jonez با کاهش شاخص ۵۴درصدی مواجه شد. شیوع ویروس کرونا در سال ۲۰۲۰ نیز یکی از همین عوامل مهم بود که موجب شکلگیری وضعیت خرسی در بسیاری از بازارهای تجاری گردید.
نمونهای از بازارهای خرسی ارز دیجیتال
همانطور که گفته شد، نمودار قیمتی بیت کوین از ابتدا تا به امروز یک روند صعودی را دنبال کرده و در مقیاس طولانیمدت بازار گاوی محسوب میشود. اما آیا تفاوت میان بازار نزولی و بازار صعودی روند طولانیمدت صعودی به این معناست که بازار، دورههای نزولی نداشته است؟ خیر، پس از اینکه در دسامبر ۲۰۱۷ قیمت بیت کوین به حدود ۲۰هزار دلار رسید یک بازار خرسی شکل گرفت.
پیش از بازار خرسی سال ۲۰۱۸، بیت کوین یک سقوط ۸۶درصدی را نیز پس از سال ۲۰۱۳ تجربه کرد.
از جولای ۲۰۲۰ که بازار خرسی درحدود قیمت ۳۰۰۰ دلار به پایان رسید و روند صعودی شروع شد، همچنان سطح حمایت سه هزار دلاری شکسته نشده و روند افزایشی ادامه دارد. اگر این سطح حمایت شکسته میشد، شکلگیری یک بازار خرسی چندین ساله محتمل بود.
چگونه در بازار خرسی ارز دیجیتال معامله کنیم؟
یکی از سادهترین استراتژیها در بازار خرسی تبدیل سرمایه به نقدینگی یا استیبل کوینها است. اگر شما علاقهای به معامله در روند نزولی ندارید بهتر است با تبدیل سرمایه خود به نقدینگی یا استیبل کوینها، منتظر خروج بازار از روند نزولی بمانید. اگر انتظار دارید در نقطهای خاص روند بازار تغییر کند و دوباره به حالت صعودی برگردد، میتوانید از آن برای ورود به بازار و کسب سود استفاده کنید. ازطرفی اگر شما جزو سرمایهگذاران بلندمدت هستید و سالها یا چند دهه یک سرمایه خاص را نگه داشتهاید، ورود به معامله فروش در بازار خرسی ضرورتی ندارد.
وقتی وارد حوزه معامله و سرمایهگذاری میشوید بهتر است براساس ترند کلی بازار وارد معامله یا سرمایهگذاریهای بلندمدت شوید. اگر روند بازار صعودی است وارد معامله خرید شوید و اگر روند بازار نزولیست وارد معامله فروش شوید. به همین خاطر یک استراتژی معمول در بازارهای خرسی ورود به معاملات کوتاهمدت فروش است. معاملهگران میتوانند از کاهش قیمت استفاده کرده و کسب سود کنند. استراتژی در این معاملات میتواند هرکدام از انواع معاملات روزانه، نوسانگیری و.. باشد، اما هدف در واقع معامله در راستای روند کلی بازار است. بااینحال بعضی از معاملهگران در خلاف جهت کلی بازار وارد معامله میشوند.
معاملهگران موفق پیش از شروع بازار خرسی، این وضعیت را پیشبینی میکنند و در اوج قیمتیِ آخر از معامله خارج میشوند. در غیراینصورت ممکن است در مدت بازار خرسی از معامله خارج نشوند و با ورود به معاملاتی در راستای جهت بازار، تلاش کنند اثر تغییر روند بازار را خنثی کنند، اما این استراتژی بسیار پرریسک است و ممکن است ضرر قابل توجهی را به معاملهگر تحمیل کند.
جمعبندی
ما در این مقاله ویژگیهای بازار خرسی را توضیح دادیم و شرایط و قواعد معامله در آن را به اجمال مرور کردیم. سادهترین استراتژی در شرایط بازار خرسی، خروج از بازار و تبدیل سرمایه به نقدینگی یا استیبل کوینها است. از طرف دیگر شما میتوانید با تحلیل وضعیت سقوط قیمت وارد معاملات فروش شوید و از کاهش قیمت کسب سود کنید، اما درهرحال روش درست این است که همواره در راستای روند بازار وارد معاملات شوید.
تفاوت اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی در بورس چیست؟
تصور اکثر معاملهگران این است که یک روند معاملاتی چه صعودی باشد و چه نزولی، به صورت یک خط پیوسته اتفاق خواهد افتاد. اما آن چیزی که در حقیقت با آن روبرو هستیم، این است که روندها به صورت پلکانی اتفاق میافتند. در این حرکت پلکانی، به هر حرکت خلاف جهت روند اصلی، «اصلاح» گفته میشود. همانطور که میدانید، نمودارهای تکنیکال، از دو بعد قیمت و زمان تشکیل شدهاند. بر همین اساس، اصلاحات در بازار بورس نیز به دو دستهی قیمتی و زمانی تقسیمبندی میشوند. اما سوال کلیدی که برای اکثر تریدرها و سرمایهگذاران به وجود میآید این است که تفاوت اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی در بورس چیست؟
در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس چراغ به بررسی تفاوت اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی در بورس خواهیم پرداخت. برای درک بهتر مطلب، ابتدا به ارائهی تعاریف جداگانه از اصلاح قیمت و اصلاح زمانی میپردازیم و در آخر تفاوتهای میان آن دو را بیان خواهیم کرد.
منظور از اصلاح قیمتی در بورس چیست؟
منظور از اصلاح قیمتی در بورس
در تفاوت اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی باید بگوییم که اصلاح موج قیمتی در بازار بورس عبارت است از حرکتی که بخشی از روند غالب بازار را خنثی میکند. به بیان سادهتر در اصلاح قیمتی، قیمت بر خلاف موج اصلی حرکت خواهد کرد. یعنی وقتیکه بازار به صورت روند کلی به سمت بالا در حرکت میباشد، از یک جایی به بعد روند شروع به اصلاح کرده و به سمت پایین حرکت میکند و سپس مجدداً بعد از اصلاح خودش به سمت بالا خواهد رفت. به این فرآیند، فرآیند اصلاح قیمت گفته میشود. البته این روند در بازار نزولی هم اتفاق خواهد افتاد. در بازار نزولی که حرکت به سمت پایین میباشد، اصلاح به سمت بالا اتفاق خواهد افتاد. سپس از همانجا ادامهی حرکت نزولی خود را دنبال خواهد کرد. دقت داشته باشید که در بیشتر مواقع منظور از اصلاح قیمتی، کاهش نسبی قیمتها در یک روند صعودی است.
حالا سوال اینجاست که اصلاح قیمتی دقیقاً چه زمانی اتفاق میافتد؟ در واقع، هرگاه سهام یا نماد یک شرکت بهصورت غیرعادی و بیش از اندازهی حقیقیش رشد داشته باشد، موجب میشود که سرمایهگذاران اقدام به فروش سهام خود نمایند. حال چنانچه این رشد قیمتی بیش ازحد باشد در ادامه باعث ایجاد فروشهای سنگینتری خواهد شد. این دوران را به اصطلاح دوران اصلاح قیمت سهام در بورس میگویند. تفاوت اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی این است که دورهی اصلاح قیمتی کوتاه بوده و عموما بین ۳ تا ۴ ماه است. اما آیا میدانید در دوران اصلاح قیمتی چه اقدامی انجام دهید؟ بهترین عکسالعمل تفاوت میان بازار نزولی و بازار صعودی در این دوران، خرید سهام میباشد! چراکه در این دوران عرضه بیشتر از تقاضاست و قیمتها کاهش مییابد. همچنین از آنجاییکه دورهی اصلاح قیمت همیشگی نیست، سهام به شرط داشتن ارزش ذاتی به روند افزایشی خود بازمیگردد و بهترین زمان برای خرید ارزان سهام یا ارز دیجیتال میباشد.
منظور از اصلاح زمانی در بورس چیست؟
منظور از اصلاح زمانی در بورس
در تفاوت اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی برای مفهوم اصلاح زمانی در بورس، مطلب زیادی وجود ندارد و کمتر راجع به آن صحبت میشود. اما برجستهترین نکتهای که در تعریف اصلاح زمانی سهم وجود دارد، این است که قیمت سهم در مدت زمان زیادی در یک محدودهی قیمتی معطل میماند و خیلی کم نوسان میکند. در واقع در این دوران، قیمت فقط کمی بالا و پایین میرود. این معطلی و اصلاح زمانی امکان دارد از چند روز تا چند ماه طول بکشد. تفاوت اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی این است که دورهی اصلاح زمانی بیشتر طول خواهد کشید. اما به لحاظ قیمتی، سهم کاهش قیمت زیادی نخواهد داشت. کسانی بیشترین ضرر از وقوع اصلاح زمانی سهم را خواهند دید که برای بلند مدت سهمی را خریداری کردهاند و به اصطلاح وارد خواب پول میشوند. در اصلاح تکنیکالی میگویند که سهم بهصورت sideway در حرکت میباشد.
بررسی تفاوت اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی در بورس
پس از تعاریفی که از اصلاح قیمت و اصلاح زمانی ارائه شد، حال به بررسی تفاوت اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی در بورس میپردازیم. با بررسی نمودارهای تکنیکال متوجه خواهید شد که در یک روند صعودی وقتی قیمت دچار اصلاح قیمتی میشود، شاهد کاهش شدید قیمت در یک زمان کوتاه هستیم. اما وقتی صحبت از اصلاح زمانی به میان میآید، منظور ما کاهش کمتر قیمت در یک بازهی زمانی طولانیتر میباشد. در ادامه راجع به مشخصههای اصلی برای تشخیص اصلاح قیمتی و زمانی در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.
تفاوت اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی در تحلیل تکنیکال
تفاوت اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی در تحلیل تکنیکال
در بررسی نمودارهای تکنیکال، با پارامترهایی مواجه خواهید شد که تشخیص آنها به شما کمک میکند تا بهتر به تفاوت اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی پی ببرید. از مشخصههای اصلاح زمانی در تحلیل تکنیکال میتوان به شیب کم موج، کندلهای کوچک و ناقص، سردرگمی و انتظار معاملهگران در موج اصلاحی و تعداد قابل توجه روزهای معاملاتی نسبت به موج اصلی اشاره کرد. اما از بارزترین ویژگیهای اصلاح قیمتی در تحلیل تکنیکال این است که قیمت برای مدتی اصلاح میشود تا تریدرهای جدید و تازه نفس وارد بازار شوند و بتوانند با قدرت بیشتری به حرکت اصلی خودشان ادامه دهند. همچنین در اصلاح قیمتی، خروج معاملهگران کوتاهمدت از بازار که در سود هستند منجر به تشکیل موج اصلاحی خواهد شد. فراموش نکنید اصلاح قیمت اصولاً بر مبنای کاهش قیمت است و به ندرت پیش میآید که در شرایط خاص اصلاح قیمت منجر به افزایش قیمت شود.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش و استخدام چراغ به بررسی تفاوت اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی در بورس پرداختیم. دو پارامتر اصلاح قیمتی و اصلاح زمانی باعث جذاب شدن قیمتها برای خریداران خواهند شد. هر دوی این اصلاحات، صرفاً در بازار ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار نمیگیرند و در هر بازار سرمایه و مالی دیگری هم میتوان از آنها استفاده کرد. البته افراد تازهکار به دلیل نداشتن علم و آگاهی کافی در بورس نمیدانند که دقیقاً در زمان اصلاح قیمتها چه باید کنند. از این رو به شما توصیه میکنیم که برای افزایش اطلاعات و دانش خود در زمینهی بورس از دوره های آموزش آنلاین بورس استفاده نمایید. شرکت در این دورههای کاربردی به شما میکند که به راحتی و ظرف مدت زمان کوتاهی علم بورسی خود را ارتقا دهید. چراغ به عنوان سامانهی آموزش و استخدام هوشمند، با بیان نکات بورسی به شما برای سرمایهگذاری صحیح و اصولی در این بازار کمک خواهد کرد.
بازار خرسی و گاوی چیست؛ تفاوت بازار گاوی و خرسی
منظور از بازار گاوی و بورسی چیست؟ ما در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش مفهوم بازار خرسی و گاوی و ویژگی های هر یک را به شما معرفی کرده ایم.
بازار گاوی و بازار خرسی از اصطلاحات رایج بازار سرمایه هستند. در این بازار، از اصطلاحات متعددی جهت تجزیه و تحلیل شرایط استفاده شده که این کلمات و اصطلاحات سبب درک بیشتر شخص از روند کلی بازار میشود. اصطلاحات بازار گاوی و بازار خرسی در بورس نیز نشاندهنده روند کلی بازار است که منظور دقیق از این اصطلاحات رایج را در ادامه به صورت تخصصی و با زبانی ساده و قابل فهم بازگو کردهایم.
بازار گاوی چیست؟
بازار گاوی یا Bull Market به معنای شرایط خوب بازار سرمایه است به صورتی که بر روی نمودار شاهد روند صعودی هستیم و این روند مثبت مربوط به کل بازار است. سرمایهگذاران در این بازار به سودهای خوبی دست مییابند و از شرایط آن، رضایت کامل دارند. این رضایت و کسب سود منجر به ورود افراد بیشتری به بازار سرمایه میشود. در بازار گاوی، سرمایهگذاران به دلیل افزایش ارزش سهامهای خود تمایلی به فروش آنها ندارند. به همین خاطر فروش سهام، کمتر صورت میگیرد.
بازار خرسی به چه معناست؟
بازار خرسی یا Bear Market برعکس بازار گاوی بوده و در بورس نشاندهنده رکود اقتصادی و افت بازار است. این افت باعث کاهش چشمگیر ارزش سهامهای مختلف شده و بر کل بازار تأثیر منفی میگذارد. بنابراین کارشناسان هنگام ریزش بورس و قرمز شدن آن از اصطلاح بازار خرسی استفاده میکنند. در بازار خرسی تعداد فروش بالا بوده و خرید کم باشد در این شرایط معمولاً به دلیل تنشهای سیاسی و تصمیمهای اشتباه شرکتهای بورسی به وجود میآید. البته این شرایط بلندمدت بوده و بایستی تصمیمات و سیاستهای کارآمدی را اجرا کرد تا بتوان بازار بورس اوراق بهادار را از حالت خرسی خارج کرد.
دلیل انتخاب واژه گاو و خرس چیست؟
دلیل انتخاب واژه گاو و خرس برای این حالتهای بازار، به نحوه نبرد و مبارزه آنها برمیگردد. گاو به هنگام مبارزه، شاخهایش را به سمت بالا حرکت میدهد که این حرکت رو به بالا در نمودار نشاندهنده روند صعودی و رشد است. به همین خاطر به این بازار پررونق و صعودی بازار گاوی گفته میشود. خرس نیز هنگام مبارزه با رقبایش، پنجههایش را به سمت پایین به حرکت درمیآورد که این حرکت رو به پایین باعث نامیدن بورس ریزشی به بازار خرسی شده است. فعالیت افرادی که در گذشته با پیش فروش کردن پوست خرس به سود خوبی دست مییافتند از دیگر دلایل نامگذاری بازارهای خرسی و گاوی است. این افراد، پوست خرس را به قیمت روز میفروختند و پیشبینی میکردند که قیمت آن در آینده کاهش مییابد و به این ترتیب، آنها میتوانند با خرید پوست خرس با قیمت کم و فروش آن با قیمت بالا به سود خوبی دست یابند. این پیشبینی برای نزولی شدن قیمت، یکی از دلایل اصلی نامگذاری بازار منفی بورس به نام بازار خرسی بوده است و ازآنجاییکه مردم مکزیک در گذشته، خرس را برای نبرد تفاوت میان بازار نزولی و بازار صعودی در مقابل گاو قرار میدادند، جریان مثبت بورس به بازار گاوی معروف شده است.
بازار خرسی و گاوی چه خصوصیاتی دارند؟
عرضه و تقاضای سهام
افراد در بازار گاوی به آینده بسیار خوشبین هستند. به همین خاطر شاهد تقاضای بالا و عرضه کم هستیم. در واقع افزایش قیمت سهامهای بازار و سوددهی قابل توجه آنها منجر به افزایش خرید و کاهش فروش شده است. این شرایط در بازار خرسی کاملاً برعکس است به صورتی که شاهد عرضه بالا و تقاضای کم هستیم.
روانشناسی بازار و رفتار معاملهگران
روانشناسی بازار یکی از ابزارهای موجود جهت تصمیمگیری در معاملات است. در واقع، آشفتگی بازار و عملکرد بد شرکتهای بورسی به واکنش معاملهگران ختم شده و آنها را از این بازار خارج میکند. این افراد بعد از خارج شدن از بورس، به دیگر بازارهای سرمایه ورود کرده و باعث افزایش بیرویه قیمتهای این بازارها میشوند. اگر هم آرامش بر کل بازار بورس حاکم باشد، معاملهگران با خیالی آسوده اقدام به خرید سهمهای بیشتر کرده و در بازار ماندگار میشوند. بنابراین اتفاقات بازار بر رفتار معاملهگران تأثیر زیادی میگذارد. در مقابل نیز رفتار معاملهگران باعث صعودی یا نزولی شدن بورس میشود. بنابراین، این دو موضوع بر یکدیگر تأثیر زیادی گذاشته و تعیینکننده وضعیت بورس هستند.
تغییرات در روند فعالیتهای اقتصادی
در بازار گاوی، قدرت خرید معاملهگران بیشتر خواهد بود و در نتیجه، سرمایه بیشتری به گردش درمیآید اما در بازار خرسی، قدرت خرید افراد کاهش یافته و از دست رفتن بیشتر سرمایه آنها منجر به عدم تمایل معاملهگر به سرمایهگذاری مجدد میشود. این موضوع بر فعالیت اقتصادی شرکتهای بورسی تأثیر گذاشته و باعث میشود شرکتها به سود خوبی دست نیابند.
در واقع، شرکتهای بورسی که در بازار بورس ایران حضور دارند اغلب از نوع تولیدی هستند. این شرکتهای تولیدی جهت تولید محصولات باکیفیت و پیشی گرفتن از رقبای خود به سرمایه نیاز دارند و زمانی که افراد دست از سرمایهگذاری میکشند، این مراکز نیز دچار افت شده و با ضررهای پیدرپی مواجه میشوند.
چگونه روند بازار را تخمین بزنیم؟
برای تخمین بازار باید به وضعیت آن در طولانیمدت توجه کرد. بازار خرسی در بورس و بازار گاوی بیانگر وضعیت بلندمدت هستند. بهاینترتیب، اگر بورس دو هفته روند صعودی داشته باشد به معنای بازار گاوی نیست و بایستی بازه زمانی طولانیتری را مدنظر قرار دهید. در واقع، در کوتاه مدت ممکن است اصلاحاتی صورت بگیرد که تأثیر آن در همان کوتاه مدت است و در بلند مدت جواب نمیدهد. شما عزیزان هرچقدر به این مفاهیم تسلط بیشتر داشته باشید به تخمین بهتری همدست خواهید زد و سرمایهگذاری موفقی را تجربه خواهید کرد.
چگونه بازار گاوی به بازار خرسی تبدیل میشود؟
زمانی که بیشتر مردم به بازار سرمایه ورود میکنند زمینههای تبدیل بازار گاوی به بازار خرسی فراهم میشود. درواقع، حضور عموم مردم به بازار سرمایه بدون اطلاع کافی از بورس و شرایط آن منجر به روند نزولی بازار میشود. در این شرایط بیشتر سهامهای موجود خریداری شده و معمولاً مردمی که وارد بورس شدهاند دست به ریسک نمیزنند. به عبارتی دیگر برای حفظ بازار گاوی بایستی پول به آن تزریق شود اما فروش بیشتر سهام باعث تزریق پول کمتری شده و این به معنای پایان بازار گاوی و شرایط ایدهآل بورس است.
دلار، طلا یا بورس؟! کدام بازار برای حفظ ارزش سرمایه گزینه بهتری است؟
حفظ ارزش سرمایه در شرایط تورمی اقتصاد امروز، به یکی از مهمترین دغدغههای عموم جامعه تبدیل شده است. از این رو هرگز نباید فرصتهای مناسب سرمایهگذاری را از دست داد. بازارهای دلار، طلا یا بورس و اخیرا ارزهای دیجیتال را میتوان از ابزارهای سرمایهگذاری قشر زیادی از جامعه دانست.
از میان این گزینههای مختلف، کدام روش سرمایهگذاری مناسبتر است؟ برای انتخاب روش مناسب، ابتدا باید با مزایا و معایب هر یک از روشهای سرمایهگذاری آشنا شد. در این مقاله، تلاش بر این است مزایا و معایب سه نمونه از رایجترین روشهای سرمایهگذاری مطالبی ارائه شود.
سرمایهگذاری در طلا
سرمایه گذاری در طلا از طریق شیوههای مختلفی مانند خرید طلای زینتی، سکه و صندوقهای کالایی مبتنی بر طلا انجام میشود که در چند سال اخیر، به دلیل سطح نقدشوندگی مطلوب و ریسک کمتر بسیار محبوب شده و مورد توجه تعداد بیشتری از افراد قرار گرفته است.
اگر بخواهیم توضیح ساده ای از مفهوم نقدشوندگی ارائه کنیم، می توان گفت نقدشوندگی تفاوت میان بازار نزولی و بازار صعودی یعنی چقدر زمان طول میکشد تا دارایی به پول نقد تبدیل شود. به عنوان مثال، برای فروش طلا، کافی است فرد به طلا فروشی رود و سکه یا طلای خود را با قیمت روز به فروش برساند. اگرچه استفاده رایج از طلا به صورت زینتی است اما اکثر خانوادهها به طلا و سکه از دیدگاه یک روش سرمایهگذاری مینگرند.
مزایای سرمایهگذاری در طلا
طلا و سکه از قدیم برای سرمایه گذاری بسیار پر طرفدار و ارزشمند بوده است، هرچند ممکن است به دلیل کاهش یا افزایش تقاضا، نرخ تبدیل طلا به وجه نقد نوسان زیادی داشته باشد اما، تجربه نشان میدهد که احتمال سقوط قابل توجه قیمت طلا بسیار کم است.
علاوه بر طلا، فلزات ارزشمند دیگری مانند نقره، پلاتین و پالادیوم نیز وجود دارند که ممکن است سود بیشتری را برای سرمایهگذاران داشته باشند.
به طور کلی، برخی از مزایای سرمایهگذاری در طلا عبارتند از:
- نقدشوندگی آسان طلا و سکه
- بازدهی خوب بازار طلا در بلند مدت
- حفظ ارزش پول در مقابل تورم
- سرمایهگذاری مطمئن و امن
- تاثیرپذیری سریع طلا از شوکهای اقتصادی
معایب سرمایهگذاری در طلا
برای سرمایهگذاری در هر بازاری باید دانش کافی و تخصص آن را داشت که با آگاهی کامل، از فرصتهای سرمایهگذاری آن بازار استفاده کرد. بازار طلا نیز از این قانون جدا نیست و چه بسا افرادی که به دلیل نداشتن اطلاعات کافی، ضررهای هنگفتی را تجربه کردهاند.
قیمت طلا از عوامل مختلفی تاثیر میپذیرد که برخی از آنها شامل قیمت طلای جهانی، قیمت ارز و ریسکهای مختلف اقتصادی و سیاسی است.
- طلاهای دارای جواهر و سنگ، هنگام خرید و فروش از سود سرمایهگذار میکاهد. بنابراین، ترجیحا طلاهایی را باید انتخاب کرد که در آنها هیچ نوع سنگی استفاده نشده باشد. در واقع، سرمایهگذار هنگام خرید بهای جواهر و سنگ را میپردازد ولی هنگام فروش، پولی دریافت نمیکند. معمولا محاسبات و فرمولهای پیچیدهای در این خصوص وجود دارد که اغلب به نفع سرمایهگذار نیست.
- افت سود هنگام فروش طلا انکارناپذیر است که یکی از دلایل آن، دست دوم شدن آنهاست. با توجه به اینکه نگاه سرمایهگذار به طلا، سرمایه است، انتخاب طلای دست دوم میتواند گزینهی مناسبتری باشد. در این صورت هم طلای بیشتری میتوان خرید، هم هنگام فروش، ضرر زیادی متحمل نخواهید شد.
- هر چقدر اجرت ساخت طلا زیادتر باشد، در هنگام فروش با قیمت کمتری فروخته خواهد شد. بنابراین، در هنگام خرید طلای زینتی باید به اجرت ساخت آن توجه کرد.
سرمایهگذاری روی دلار
به طور کلی، روند تاریخی بازارها نشان میدهد باوجود اینکه در مقاطعی نرخ ارز جهش داشته و التهاب و ریسکهای سیاسی وجود داشته و تهدیدهای خارجی و حتی تهدید نظامی بر سر کشور سایه افکنده، باز هم بازار سهام در میانمدت و بلندمدت بازدهی بهتری برای سرمایهگذاران ایجاد کرده است. دلیل این امر تاثیر نرخ ارز در رشد درآمدهای عملیاتی و سودآوری شرکتهای بورسی است. زیرا بسیاری از شرکتهای بزرگ بورسی صادرات محور هستند و کالاهای آنها بر مبنای قیمتهای جهانی نرخگذاری میشوند.
عوامل تاثیرگذار در رشد یا سقوط دلار
مثبت بودن تراز تجاری یا به عبارت دیگر بیشتر بودن صادرات از واردات، میتواند عرضه را در بازار ارز تقویت کند و عکس آن اگر واردات بیشتر باشد، ممکن است تقاضای قویتری در بازار ایجاد شود. به طور کلی، عرضه و تقاضا در بازار ارز از اهمیت بالایی برخوردار است و تراز تجاری و تراز پرداختها نقش تعیینکنندهای ایفا میکنند.
تقاضای خروج سرمایه در مقاطعی که چشمانداز اقتصادی و سیاسی کشور تیره باشد، تقاضای بیشتر در بازار ارز پمپاژ میکند. رشد پایه پولی و حجم نقدینگی هم میتواند در میان مدت و بلندمدت موجب تضعیف ریال و رشد ارزهای خارجی شود. به همین دلیل در صورتی که کسری بودجه دولت از محل استقراض از سیستم بانکی تامین شود، میتواند در میان مدت و بلندمدت بر نرخ ارز موثر باشد. هر چند دولت میتواند از طریق انتشار اوراق با استقراض از خانوارها و بخش خصوصی مانع این امر شود.
از سوی دیگر، هر چه ذخایر ارزی بانک مرکزی قویتر باشد، قدرت مانور آن در بازارسازی بیشتر است و بهتر میتواند تعیینکننده نرخ باشد. گاهی در کوتاه مدت ممکن است سرمایهگذاری در ارزهای خارجی جذاب باشد ولی روند تاریخی بازارها نشان میدهد که در بلندمدت معمولا داراییهای مولد، بازدهی بهتری در بلندمدت ایجاد کردهاند. با نگاهی به بازدهی صندوقهای بزرگ بازار سهام این ادعا روشنتر میشود.
مزایای سرمایه گذاری در دلار
- استاندارد دلار بسیار شبیه استاندارد طلا است. اکثر قراردادهای جهانی به ویژه قراردهای نفتی، مطابق با نرخ ارز هستند. همچنین برخی از اقتصادهای جهانی برتر مانند سنگاپور، مالزی، هنگ کنگ و چین، نرخ ارز خود را بر اساس دلار تنظیم میکنند.
- اگر قیمت ارز در یک بازه زمانی پیوسته و بلندمدت، روند صعودی داشته باشد، لزوما شرایط بحرانی ایجاد نمیکند. البته ممکن است بر بازارهای دیگر اثر بگذارد. دلیل بحران زا نبودن آن، امکان هماهنگ شدن فضای اقتصاد کشور با آهنگ تغییرات است.
- برخی اوقات، سرمایهگذاری در ارزهای خارجی ممکن است در بازه زمانی کوتاهی جذاب و مناسب باشد اما، اغلب دارایی های مولد در بازه زمانی طولانی مدت، از بازدهی بهتری برخوردار بودهاند. لذا میتوان به بازدهی صندوقهای بزرگ بازار سهام نیز نگاهی انداخت.
معایب سرمایهگذاری در دلار
- تقاضای دلار در ایام و فصول مختلف سال متفاوت بوده و عواملی مانند مناسبتهای فصلی و مسافرتهای سیاحتی و زیارتی بر تقاضای دلار اثر میگذارند.
- همواره میزان رشد دلار و سودآوری آن از دغدغههای بزرگ اکثریت افراد بوده و سرمایهگذاران باید حتما رشد سالانه و روند قیمتی دلار را بررسی و به سیر نزولی یا صعودی آن توجه کنند.
- یکی از مهمترین نکاتی که باید توجه کرد این است که آیا دلاری که برای سرمایهگذاری خرید میشود در شرایط مختلف بازار، قابلیت نقدشوندگی دارد یا خیر؟ پس نقدشوندگی در بازار صرافیها بسیار حائز اهمیت است.
- در برخی اوقات، برای افزایش نرخ دلار، دلیلی وجود نداشته اما معمولا ورود دلالان به بازار ارز موجب میشود نرخ دلار به صورت غیر متوازنی یک دفعه افزایش یابد.
- تاثیرپذیری از سیاست خارجی و ریسکهای مربوط به آن را میتوان از مهمترین معایب این سرمایهگذاری دانست.
سرمایهگذاری در بورس
یکی از راههای سرمایهگذاری که جزو سودآورترین روشها نیز قلمداد میشود، خرید و فروش سهام است. بازار سهام که با نام بازار بورس نیز شناخته میشود، یکی از حساسترین حوزههای اقتصاد است. به عبارت دیگر، بازار سهام نقطه تقاطع خریداران و فروشندههای سهام است.
در بازار سهام، سرمایهگذاران با ارائه یک قیمت خاص، پیشنهاد خود را ارائه میکنند و فروشندگان نیز به دنبال قیمت مشخصی هستند. وقتی این دو قیمتها با هم تطبیق یابند، معامله انجام میشود.
سرمایهگذاری در سهام علاوه بر تغییرات قیمت سهام، میتواند در بخش تقسیم سود که سالیانه انجام میشود نیز سوددهی داشته باشد. بررسی عملکرد سالهای گذشتهی شرکتها مشخص میکند که سود کسبشده برای هر سهم در چه محدودهای است.
مزایای سرمایهگذاری در بورس
- میزان سرمایه شما برای ورود به بورس مهم نیست! معمولا اغلب افراد برای شروع سرمایه گذاری، نگران مبلغ دارایی و میزان سرمایه اولیه خود هستند.
- پساندازهای کوچک به گردش در میآیند! با ورود به بازار بورس، امکان سرمایه گذاری با رقم های کم نیز وجود دارد. مبالغ کمی مانند یک میلیون که نمیتوان با آن کسب و کار راهاندازی کرد، به راحتی در بورس قابل سرمایهگذاری هستند.
- نگران نقد شدن سرمایه خود نخواهید بود! هر زمان که مایل باشید، میتوانید سهام خود را بفروشید و دو روز بعد آن را برداشت کنید. بنابراین، نسبت به ابزارهای دیگر، نقدشوندگی سرمایه شما بالاتر خواهد بود.
- تنوع درآمدی خواهید داشت! هنگامی که سهام شرکتی را میخرید، در واقع، سهامدار آن شرکت میشوید و در سودآوری شرکت سهیم خواهید شد.
- از شفافیت سرمایهگذاری خود در بازار مطمئن خواهید بود! تمامی شرکتهایی که عضو بورس هستند، بر اساس قانون وظیفه دارند اطلاعات مجاز خود را طی دورههای زمانی در اختیار فروشندگان و خریداران قرار دهند.
- از هر نقطه دنیا، میتوانید در بورس سرمایهگذاری کنید! کافیست با یک کامپیوتر به اینترنت متصل شوید و معاملات دلخواه خود را از طریق پلتفرمهای معاملاتی متنوع که برای موبایلها، تبلتها و کامپیوترها ساخته شدهاند، انجام دهید.
- سرمایه خود را در مقابل تورم، حفظ خواهید کرد! ارزش پول در طول زمان خود به خود کاهش مییابد و با توجه به تورم موجود در جامعه، در صورتی که پساندازهای خود را در جای مناسبی سرمایهگذاری نکنید، ارزش آن کاسته خواهد شد.
معایب سرمایه گذاری در بورس
- سرمایهگذاری در بورس، چنانچه بدون برنامه و از روی عدم آگاهی انجام شود، ممکن است ضررهای هنگفتی را به شما تحمیل کند.
- خرید سهام شرکتهایی که برای اولین بار وارد بورس میشوند (عرضه اولیه)، معمولا با سود خوبی همراه است ولی مقدار سهامی که میتوانید خریداری نمایید محدود است.
- رشد یا سقوط بورس، گاهی نسبت به یک عامل محرک، در مقایسه با سایر روشها، واکنشهای معکوس دارد. به این معنی که ممکن است یک عامل خارجی؛ اثر مثبت روی قیمت طلا داشته باشد ولی روی بورس اثر منفی بگذارد.
- امکان خرید و فروش سهام در هر روز هفته و هر ساعت روز ممکن نیست و دسترسی به دارایی شما ممکن است تا باز شدن بازارها و پیدا شدن مشتری مناسب چند روز طول بکشد.
سخن پایانی
همانگونه که گفته شد، ابزارها و گزینههای متنوعی برای سرمایهگذاری وجود دارد که دلار، طلا یا بورس از مشهورترین آنهاست. نکتهای که نباید فراموش شود این است که سرمایهگذاری به مهارت، دانش و اطلاعات کافی نیاز دارد و کاملا یک حرفه تخصصی است.
سامانه مدیریت ثروت مانو، شرایطی را فراهم کرده است که افراد با هر سطح از دانش مالی و بدون نیاز به صرف زمان بابت تحلیل اخبار و مولفههای اقتصادی، متناسب با درجه ریسکپذیری خود، بهترین گزینههای سرمایهگذاری را به صورت غیرمستقیم انتخاب کنند.
استراتژی تشخیص شروع روند صعودی
سهم را نگه داری کند و یا در زمان مشخص از سهم خارج شود.
بازار هرگز یک خط راست را طی نمی کند و تغییراتی که در بازار رخ می دهد (من جمله تغییرات قیمتی)
به صورت حرکت های زیگزاگی و یا نوسانی نمایش داده می شوند.
زیگزاگ ها شبیه به موج های پی در پی ای هستند که می توانند صعودی و یا نزولی باشند.
برآیند و یا خروجی کلی ای که از این موج های صعودی و نزولی حاصل می شوند، روند بازار را تعیین می کنند.
روند یک جریان قیمتی رو با بالا یا پایین و یا خنثی است.
بازار میتواند یکی از سه حالت ؛ صعودی ، نزولی یا ساید( خنثی) را داشته باشد.
در یک روند صعودی :
- برآیند حرکت به سمت بالا است.
- روزهای نزولی نیز وجود دارد ولی نهایتاً قیمت بالا می رود.
- در طول روند همواره قله های بالاتر (HH) و دره های بالاتر (HL) ایجاد می شود
در یک روند نزولی:
- برآیند حرکت به سمت پایین است.
- روزهای صعودی نیز وجود دارد ولی در نهایت قیمت پایین میآید
- در طول روند همواره قله های پایین تر (LH) و دره های بالاتر (LL) ایجاد می شود.
در یک روند خنثی:
- برآیند حرکت تقریبا ثابت است.
- روزهای صعودی و نزولی با میانگین برابر وجود دارد
- در طول روند قله های با سقف برابر و دره های با کف برابر ایجاد می شود
با چه ابزاری میتوان روند قیمتی نمودار را مشخص کرد؟
ابزار تشخیص روند صعودی سهم
1)خطوط روند
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل 2 یا 3 نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد :
1.شیب خط روند:
هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد.
شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند:
هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم:
در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود.
برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم:
شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
2)کانال ها و الگوهای قیمتی
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال ها و الگوهای قیمتی
خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا تفاوت میان بازار نزولی و بازار صعودی و همچنین خط روندی برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند.
کف و سقف کانال و الگوی قیمتی میتواند حمایت و مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند
تا وقتی قیمت به خارج از کانال و الگو رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد.
نقطه شکست کانال و الگو میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
3)خطوط میانگین متحرک
میانگین های متحرک معروف ترین ابزار معاملاتی تحلیل تکنیکال برای تشخیص جهت بازار هستند
طول میانگین متحرک (دوره میانگین متحرک) روی سیگنال هایی که از چرخش بازار میگیرید تاثیر میگذارد
میانگین متحرک های کوچک سیگنال های زود هنگام و غلط زیادی میدهد
همچنین به حرکت های کوچک بازار خیلی سریع واکنش میدهد
به عبارت دیگر میانگین های متحرک سریع میتونند شما را زود از بازار بیرون بیارن وقتی که نزدیک تغییر است.
میانگین متحرک های کند( با دوره بالا) خیلی دیر سیگنال میدهد یا به شما کمک میکنند که روند را مدتی بیشتر همراهی کنید و نویز ها را فیلتر میکند.
از انواع میانگین های متحرک میتوان به میانگین متحرک سادهSMA و میانگین متحرک نمایی EMA نام برد.
4)اندیکاتورها
یکی دیگر از روش هایی کع میتوان با استفاده از آن روند بازار را تعییت کرد استفاده از سیگنال اندیکاتورهای تعیین کننده جهت روند است.
- اندیکاتور Bollinger Band
5)سیستم ایچیموکو
سیستم معاملاتی ایچیموکو، یکی از قویترین استراتژیهای معاملاتی برای شناسایی روندهای بازار است.
این اندیکاتور دارای ویژگیهای منحصر به فردی از جمله شناسایی روندهای پر قدرت بازار،
سطوح مهم حمایت و مقاومت، پیش بینی روند آینده قیمت و… است.
ایچیموکو با توجه به ابزارهایی که شامل پنج خط تنکانسن، کیجونسن، چیکواسپن و سنکواسپن A و B میشود،
تحت عنوان اندیکاتور All-in-one نامیده میشود.
این عنوان در بسیاری از موارد میتواند به عنوان تنها استراتژی معاملاتی استفاده شود.
تا اینجا با مفهوم و ابزار تشخیص یک روند آشنا شدیم .
اما سوال اینجاست که چه طور می توان ترکیب بهینه ای از ابزاز های عنوان برای تشخیص روند استفاده کرد؟
استراتژی تشخیص شروع روند صعودی
ابزار مورد استفاده در این استراتژی
- مووینگ اوریج ساده 100 روزه و 200 روزه
- سیستم ایچیموکو
- خطوط روند و کانال ها و الگوهای قیمتی
- خطوط فیبوناچی
دقت کنید که در بررسی روند یک نماد بنیادی روند تفاوت میان بازار نزولی و بازار صعودی کلی بازار و روند گروه نماد هم مورد برررسی قرار میگیرد.
یک روند نزولی پیدا کنید.
همون طور که مشاهده میکنید ما همزمان با روند نزولی یک الگوی قیمتی مثلث هم در نمودار میبینم.
در این الگوی قیمتی اگر نمودار ضلع بالایی مثلث را بشکند به اندازه قاعده مثلث رشد خواهد کرد.
نمودار ضلع بالای مثلث (خط روند نزولی)را شکسته و به آن پولبک زده.
سیگنال اول صادر شد.
مووینگ اوریج 100 روزه را روی نمودار باز کنید.
نمودار در ناحیه مشخص شده مووینگ اوریج 100 روزه که یک مقاومت معتبر برای نماد بوده را شکسته
به معنای دیگر قیمت نماد از میانگین 100 روزه گذشته خود بالاتر رفته
سیگنال دوم صادر شد.
سیستم ایچیموکو را روی نمودار باز کنید.
نمودار در ناحیه مشخص شده(مستطیل نارنجی) همچنان زیر ابرهای کومو قرمز رنگ قرار دارد.
منتظر می مانیم تا نمودار از ابرهای کومو خارج شود و رنگ ابر آینده سبز شود.
سیگنال سوم صادر شد.
مووینگ اوریج 200 روزه و فیبوناچی را روی نمودار قرار دهید.
با عبور از مووینگ اوریج قوی 200 روزه همزمان با سطح 38.2 فیبوناچی بازگشتی سیگنال چهارم نیز صادر می شود.
دیدگاه شما