چگونه بهترین تایم فریم معاملاتی را انتخاب کنیم؟
بسیاری از معامله گران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود بوده و همچنان مردد به فعالیت خود در بازار ادامه میدهند.
بسیاری از آنها به هنگام بروز ضرر و زیان، مشکل اصلی را انتخاب تایمفریم نامناسب میپندارند!
اگر شما هم نمیدانید که کدام تایم فریم را برای تحلیل و کدام تایم فریم را جهت معامله انتخاب کنید و مدام از تایم فریمهای
بالاتر به تایم فریمهای پایینتر میروید
در این مطلب قصد داریم تا یک راهنمای جامع برای حل این مشکل ارائه دهیم. پس با ما همراه باشید…
تایم فریم یا دوره زمانی چیست؟
تایم فریم یا دوره زمانی نمودار یکی از اجزای اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است.
به طور کلی، قیمت و زمان تایم فریم یا بازه زمانی دو بعد تشکیلدهنده هر نمودار قیمتی میباشند و چهارچوب زمانی نمایش دادههای قیمتی نمودار
داراییهای مختلف، تایمفریم نامیده میشود.
در واقع میتوان گفت، به معنی نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخصی است. به طور مثال، هر کندل در نمودار
یکساعته نشاندهنده برآیند نوسانات قیمتی یک ساعت گذشته بازار، در قالب چهار مؤلفه قیمت باز شدن، بالاترین، کمترین و
بسته شدن میباشد؛ که در پلتفرمهای تحلیلی به اختصار OHLC خوانده میشوند.
عوامل اصلی مرتبط با انتخاب تایم فریم :
قبل از هرچیز ابتدا به سوال های زیر پاسخ دهید:
1- آیا توانایی تصمیم گیری سریع و تحت فشار را دارید و یا با تصمیم گیری استراتژیک و بلند مدت راحتترید؟
2- آیا با کمتر ترید کردن و باز نگه داشتن معاملات برای مدت طولانی (چند روز یا چند هفته) مشکلی ندارید؟
یا اینکه ترجیح میدهید همه روزه معاملاتی انجام داده و برای مدت کوتاهی آنها را باز نگه دارید؟
3- آیا میتوانید مدت زمان طولانی صبور باشید و تا یک موقعیت بدست آمده و سپس وارد بازار شوید؟
یا اینکه زمانی که معاملهای در حال اجرا ندارید به سادگی حوصلهتان سر میرود؟
4- آیا میتوانید به سرعت از احساس ناراحتی یک ترید بازنده بیرون آمده و سراغ موقعیت بعدی بروید؟
یا اینکه به مدت زمانی برای برطرف شدن این احساس بد نیاز دارید؟
تمام معامله گران و تریدرها در بازارهای مالی قبل از هر اقدامی، تایم فریمی که می خواهند بررسی های خود را
داشته باشند را باید مشخص کنند. این تایم فریم باید دارای ابتدا و انتهای مشخصی باشند. پس تایم فریم یکی از نیازهای
ضروری است که تحلیلگر و تریدر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار باید آن را بدرستی انتخاب کند.
در تحلیل بنیادی معمولا تحلیلگر تایم فریم های بلندمدت را انتخاب می کند و معمولا تایم فریم چندماهه یا یکساله
انتخاب می شود. اما تایم فریم در تحلیل تکنیکال، بصورت تمام تایم فریمها به کار می رود.
تایم فریم (Time frame) یا دوره زمانی به عنوان یکی از اساسیترین مسائل برای تحلیل سهام در نظر گرفته میشود.
در گام اول برای بررسی یک سهم، فرد باید مشخص کند تا در چه دوره زمانی قصد دارد سهم را مورد بررسی قرار دهد.
این دوره میتواند از چند ساعت آغاز و تا چند روز و یا حتی چند ماه با توجه به بازار و سهمی که قصد بررسی آن را دارد متفاوت
باشد. در بازار سهام معمولا برای تعیین تغییرات قیمتی سهم در بازه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت
به تایم فریم های متفاوت نیاز داریم که در ادامه آن ها را مورد بررسی قرار میدهیم.
۱- افق زمانی سرمایه گذاری
به منظور درک بهتر ارتباط این موضوع با تایمفریم نمودار، دو معاملهگر فرضی را در نظر میگیریم.
شخص «الف» یک نوسانگیر کوتاهمدتی است، که معاملات دقیقهای تا نهایتاً یکساعتی انجام میدهد. در طرف مقابل
سرمایهگذار «ب» تمایل به اخذ موقعیتهای معاملاتی چندهفتهای دارد. مشخص است، که نمودارهای مورد استفاده
این افراد یکسان نبوده و بر حسب استراتژی سرمایهگذاریشان متفاوت میباشد.
بنابراین تایمفریم نموداری مناسب معاملهگر «الف» حداکثر یکساعته و شخص دوم، روزانه یا هفتگی است.
2- روش تحلیل
یک الگوی قیمتی نموداری نظیر «سر و شانه» را تصور کنید. تشکیل الگوی مذکور در تایم فریم هفتگی، مستلزم گذشت
هفتههای متوالی یا به عبارتی چند ماه است! علاوه بر این مورد ممکن است، پس از مشاهده سرو شانه هفتگی
به این نتیجه برسید؛ که الگو در شرایط ایدهآلی تشکیل نشده و موقعیت مناسبی ارزیابی نمیشود.
مجموع شرایط فوق بیانگر این است، که شما برای ورود به یک معامله مناسب چند ماه زمان صرف خواهید نمود.
در طرف مقابل، اگر شخصی بر مبنای یک الگوی شمع ژاپنی در تایم فریمهای دقیقهای دادوستد کند؛ معمولاً
تعداد موقعیتهای معاملاتی بسیاری زیادی در طول روز نصیب او میگردد.
در صورت ورود به تمامی این فرصتهای معاملاتی، عملاً امکان مدیریت دارایی وجود نخواهد داشت و ضررهای سنگینی
در پیش خواهند بود.
در واقع همانطور که تعداد معاملات زیاد مناسب نیست، موقعیتهای معاملاتی بسیار کم، هر چند بازده
انفرادی بالایی داشته باشند؛ احتمالاً اهداف درآمدی معاملهگران را به طور کامل برآورده نمیکنند! در نتیجه، حین انتخاب
تایم فریم به روش تحلیلی خود توجه کنید؛ تا به واسطه برقراری تعادل میان آنها، از تعداد فرصتهای معاملاتی معقول
پیشروی خود اطمینان کافی داشته باشید.
3- مدیریت سرمایه
یکی از مرسومترین روشهای تعیین نقاط خروج از معامله (حد سود یا حد ضرر)، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت موجود
در نمودار قیمت است. استفاده از تایمفریمهای بزرگتر، امکان وجود فواصل بیشتر میان نقاط ورود و خروج را افزایش میدهد
زیرا مقدار تحرکات قیمتی و فواصل کف و سقفهای بازار در این تایمفریمها معمولاً بیشتر بوده و معاملهگران مجبورند؛ به منظور
انتخاب نواحی خروج مطمئن، حد ضررهای بالایی را متقبل شوند.
از طرف دیگر، استفاده از تایمفریمهای کوتاهمدت سبب میشود؛ ریسک خطای تحلیل افزایش یافته و احتمالاً معاملات زیانده
بیشتری خواهید داشت. در نتیجه باید نکات مربوط به تعیین حجم معاملات و مدیریت سرمایه را به دقت رعایت کنید.
مقایسه تایم فریم های کوتاه مدتی و بلند مدتی:
تایم فریم کوتاه مدتی:
تصمیم گیری سریعتر
5دقیقه ای ، 15 دقیقه ای ، 30 دقیقه ای
انعطاف پذیری روانی
تریدهای فعالانه (ورود و خروج بیشتر)
تایم فریم های میان مدتی و بلند مدتی:
باز نگه داشتن موقعیت برای مدت زمان بیشتر
بهترین تایم فریم نموداری کدام است؟
با توجه به عوامل گوناگون دخیل در انتخاب دوره زمانی نمودار، نمیتوان در مورد بهترین تایمفریم معاملاتی به سادگی
اظهار نظر نمود. در واقع باید گفت، بهترین تایمفریم معاملاتی اصلاً وجود ندارد؛ زیرا انتخاب تایمفریم مناسب بر اساس
تمایز خصوصیات فردی معاملهگران، از فرمول واحدی پیروی نخواهد کرد! به عبارت دیگر، تعیین تایمفریم در تحلیل تکنیکال
یک امر کاملاً فرد محور است. در نتیجه تمامی اشخاص باید با ارزیابی دقیق تمام عوامل تأثیرگذار در فرآیند معاملاتی آنها،
اقدام به انتخاب تایمفریم نموداری مناسب خویش نمایند.
خیلی از افراد مرتکب اشتباه بزرگی میشوند و در حین انجام معاملات، مدام به تایم فریمهای پایینتر میروند.
خیلی مواقع میبینم که بعضی از تریدهای میگویند که ما در تایم فریمهای بالاتر کار میکنیم. اما سپس میبینم
که در حال تحلیل روی چارت ۱۵ دقیقه و حتی ۵ دقیقهای هستند چرا که میخواهند تریدهایشان را به اصطلاح
بهینهسازی کنند! گرچه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم میتواند مفید باشد اما بهتر است که تنها روی دو یا سه تایم فریم
نزدیک به همدیگر تمرکز کنید نه بیشتر.
مولتی تایم فریم یا تحلیل دو چندگانه چیست؟
از جهت اهمیت تایم فریم و تأثیر مستقیم آن در نتایج معاملاتی افراد، پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام شده
و حالات پیشرفتهای از نحوه کاربری تایمفریمهای نموداری رواج یافته است. مولتی تایمفریم یا تحلیل دوگانه بیانگر این است،
که برای انجام معاملات خود لزوماً نباید از یک تایمفریم استفاده نمایید و دوره زمانی مربوط به تحلیل و تعیین روند میتواند،
از تایمفریم ورود به معامله مستثنی باشد!
به زبان ساده، زمانی که از تایم فریم یا بازه زمانی تحلیل دوگانه استفاده میکنید؛ در نمودار با دوره زمانی بزرگتر اقدام به تعیین روند و سطوح اصلی
بازگشت احتمالی قیمت نموده و در یک یا چند تایمفریم پایینتر، بر اساس موارد مشخص شده در نمودار اصلی
و استراتژی معاملاتی خود، در کمریسکترین حالت ممکن دادوستد خواهید کرد.
به مثال زیر دقت کنید:
در سهم فملی ترند لاین نزولی (خط بنفش ) در تایم فریم هفتگی رسم شده است.
شکست این مقاومت میتواند به ما سیگنال خرید بدهد.
شکست این مقاومت میتواند به ما فرصت خرید بدهد البته باید این شکست تایید شود
همانطور که در مقاله پولبک چیست و چطور میتوان از آن سیگنال خرید گرفت؟ توضیح دادیم
برای تایید این شکست باید منتظر پولبک باشیم ….
مطابق تصویر زیر تایید این شکست را در تایم فریم پایین تر یعنی روزانه میگیریم
به این صورت از دو تایم فریم برای تحلیل و معامله استفاده کردیم
انتخاب این تایم فریم ها با توجه به عواملی که توضیح داده شد متفاوت میباشد.
بازه های مناسب زمانی برای استفاده در تحلیل تکنیکال
یکی از شیوه های تحلیل بازار که پیش نیاز انتخاب شیوه های معاملاتی خواهد بود تحلیل تکنیکال است. نگرش تحلیل تکنیکال بر پایه روانشناسی بازار بنا نهاده شده و با کمک از معادلات و مفاهیم ریاضی تکمیل می شود مهمترین و اصلی ترین شیوه تحلیل در بررسی تکنیکی شناسایی حمایت ها، مقاومت ها و روند حرکتی سهام خواهد بود. که به سرمایه گذار کمک میکند تا دید مناسبی از وضعیت سهام داشته باشد و بتواند با توجه به سوابق سهم احتمالات پیش رو را بررسی نماید
یکی از محبوب ترین روش های معاملاتی در ایران استفاده از تایم فریم یا بازه زمانی تایم فریم یا بازه زمانی اندیکاتور ها است سهامداران در ایران علاقه وافری به استفاده از اندیکاتور ها دارند از این رو یکی از مهمترین عوامل اثر گذار بر تحلیل به وسیله اندیکاتور ها بازه های زمانی خواهد بود .
بازه های زمانی که عموما در ایران استفاده می شود همان بازه هایی است که تحلیلگران خارجی مانند جان مورفی و .. در کتب خود تدوین نموده اند و مشخصا این بزرگان بر اساس تجربیات معاملاتی و استدلال هایی که در بازار فارکس یا بازارهای مالی آمریکا و اروپا تجربه شده است به این بازه ها رسیده اند از طرفی نرم افزار های تحلیلی نیز این نسبت ها را به عنوان پیش فرض در نرم افزار خود قرار داده اند که مشخصا متناسب با بازارهای مالی خارجی می باشد و تحلیلگران ایرانی بدون توجه به این موضوع از این ابزار استفاده میکنند. مثلا برای اندیکاتور RSI از بازه ۱۴ روزه استفاده می شود. که مضربی از عدد ۷ می باشد. بازار ایران با توجه محدودیت دامنه نوسان روزانه، شیوه محاسبه حجم مبنا، شرایط اقتصادی، میزان نقدینگی و تجربه و دانش معامله گران با بازارهای خارجی قابل مقایسه نبوده و بایستی شیوه متناسب با بازار ایران برای آن مدل سازی گردد از این رو تئوری استفاده از بازه زمانی متناسب با بازار ایران تدوین و بررسی گردیده است و برای بیش از ۱۰۰ سهم در بازار ایران بررسی و مطالعه شده است.
تئوری بازه های زمانی در اندیکاتور ها (Period):
در ایران، معاملات در بازار سرمایه ۵ روزه و در روز شنبه تا چهارشنبه انجام می پذیرد. معامله گران به خوبی آگاه هستند که بازه یک هفته ای در ایران بسیار مهم است دلایلی مانند محدودیت نوسان، تعیین حجم مبنا در روز چهارشنبه تعطیلی دو روزه بازار و . موجب میگردد که یک هفته کاری از لحاظ معاملاتی بسیار بازه مهم و اثر گذاری باشد شرایط گفته شده به روشنی مشخص خواهد کرد که نباید از بازه های طرح شده توسط جان مورفی و دیگران که متناسب با بازار آمریکا و اروپا مطالعه و معرفی شده است استفاده کرد از همین رو بازه مناسب برای استفاده در بازار ایران، همان کوچکترین بازه زمانی معاملاتی یعنی بازه ۵ روزه خواهد بود این بازه و مضارب آن بهترین بازه زمانی برای استفاده در اندیکاتور ها و اوسیلاتور ها خواهد بود.
بازه ۵ روزه تغییرات و نوسانات یک هفته را مشخص خواهد کرد بازه ۲۰ روزه نوسانات و تغییرات یک ماهه و بازه ۶۰ روزه نوسانات یک بازه سه ماهه را در تایم فریم روزانه نشان خواهد داد. بررسی و مطالعه این سه بازه در تایم فریم های دیگر نیز مشاهدات جالبی را در مورد رفتار اندیکاتور ها نشان می دهد و قابل استفاده خواهد بود از طرفی این بازه برای اندیکاتور هایی که در محاسبات خود از بازه زمانی بهره می برند قابل استفاده خواهد بود. برای درک بهتر موضوع بازه زمانی بر روی اندیکاتور میانگین حرکتی بررسی خواهد شد.
استفاده از بازه های ۵ تایی در اندیکاتور Moving Average :
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) یک اندیکاتور بسیار ساده و قیمت گرا است. شیوه محاسبه این اندیکاتور به این صورت است که قیمت ها را در یک بازه زمانی که تحلیلگر آن را تعیین میکند، میانگین گرفته و به صورت نمودار مشخص می نماید این نمودار با بازه های ۵ تایی بسیار شیوه مناسبی برای تشخیص روند حرکتی سهم خواهد بود به این صورت که استفاده از این اندیکاتور بروی نمودار قیمتی وضعیتی از میانگین قیمت ۳ ماهه گذشته، سهم را به سرمایه گذار میدهد و امکان مقایسه را برای سرمایه گذار فراهم می نماید اتصال این نقاط نموداری خواهد بود که روند حرکتی سهم را نشان خواهد داد(رجوع شود به نمودار شماره ۱)
شیوه استفاده از بازه ها و اندیکاتور ها:
شکل شماره ۱ نمودار قیمتی به همراه نمودار میانگین متحرک ۶۰ روزه آن را نشان می دهد. همانگونه که در شکل مشخص است قیمت، به میانگین ۶۰ روزه خود بسیار حساس می باشد. وضعیت این نمودار و تلفیق آن را با نمودار قیمتی در سه بخش می توان تفسیر نمود.
۱- شیب خط میانگین متحرک
زمانی که شیب خط میانگین متحرک مثبت باشد نشان دهنده روند صعودی سهم خواهد بود زمانی که شیب نمودار میانگین متحرک منفی باشد روند نزولی و زمانی که شیب میانگین متحرک صفر باشد نشان دهنده روند حرکتی سهم خنثی خواهد بود.
اگر قیمت، نمودار میانگین متحرک ۶۰ روزه در شیب مثبت یا صفر به بالا قطع نماید امکان تغییر مسیر و آغاز روندی جدید صعودی بسیار زیاد خواهد بود.(نمودار شماره ۱ محدوده A)
اگر قیمت، در شیب منفی نمودار را به سمت بالا قطع نماید احتمال تغییر روند کمتر بوده و بایستی عوامل دیگر نیز بررسی گردد. ولی اگر قیمت، نمودار ۶۰ روزه را به سمت پایین قطع نماید و در صورتی که شیب نمودار مثبت یا صفر باشد احتمال تشکیل یک روند نزولی بسیار زیاد خواهد بود و در صورت منفی بودن شیب نمودار، روند ریزشی قوی تری را نوید خواهد داد
۲- وضعیت قیمت نسبت به نمودار
زمانی که قیمت، بالای خط میانگین متحرک ۶۰ روزه قرار داشته باشد و شیب خط مثبت باشد روند سهم صعودی خواهد بود و تا زمانی که قیمت، نمودار ۶۰ روزه را به سمت پایین قطع نکند سهم روند صعودی خود را ادامه خواهد داد. ( محدوده AC) و زمانی که قیمت، زیر نمودار میانگین متحرک ۶۰ روزه قرار داشته باشد و شیب سهم منفی باشد تا زمانی که قیمت، نمودار ۶۰ روزه را یا قدرت به سمت بالا قطع نکند روند سهم نزولی خواهد بود.
۳- حمایت و مقاومت میانگین متحرک
میانگین متحرک با توجه به آنکه میانگینی از قیمت سهم، در ۶۰ روزه گذشته می باشد بسیار حائز اهمیت است در اصل این نمودار به سرمایه گذار نشان می دهد که قیمت امروز سهم تایم فریم یا بازه زمانی با میانگین ۶۰ روزه گذشته خود چقدر اختلاف دارد این اختلاف هر چه بزرگتر باشد بی ثباتی قیمت، افزایش پیدا خواهد کرد در کل میتوان گفت خط میانگین متحرک ۶۰ روز به صورت یک آهنربا عمل خواهد کرد و قیمت تمایل خواهد داشت به سمت خط ۶۰ روزه حرکت نماید حال زمانی که قیمت بالای این نمودار قرار داشته باشد خط میانگین متحرک ۶۰ روزه به عنوان یک محدوده حمایتی عمل خواهد کرد.( رجوع شود به نمودار شماره ۱- محدوده B) و زمانی که قیمت در زیر نمودار ۶۰ روزه قرار داشته باشد خط میانگین ۶۰ روزه به صورت یک مقاومت بسیار مهم عمل خواهد کرد(رجوع شود به نمودار شماره ۱ محدوده های D,E,F,G)
جان مورفی در کتاب خود در مورد استفاده از میانگین متحرک از تلفیق سه نمودار (۴,۹,۱۸) روزه استفاده کرده است و محل قطع کردن این خطوط را منطقه مناسب برای شناسایی تغییر روند سهم دانسته است اما طی مطالعه صورت گرفته بروی بیش از ۱۰۰ سهم در بازار ایران نسبت (۶۰,۲۰,۵) با توجه به شرایط بازار ایران مناسب تر به نظر می رسد و ریسک معاملاتی سرمایه گذار را کاهش خواهد داد. (رجوع شود به نمودار شماره ۲). تحلیل گران میتوانند برای کاهش حساسیت نمودار به قیمت از نسبت (۲۰,۱۰,۵) نیز استفاده نمایند که به نسبت معرفی شده جان مورفی بسیار نزدیک می باشد و میانگین بازه یک هفته دو هفته و یک ماه را با یکدیگر مقایسه خواهد کرد. از مشکلات این اندیکاتور می توان به کند بودن زمان ورود و خروج آن اشاره کرد. معمولا از این اندیکاتور در بازه های بلند مدت استفاده خواهد شد و برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت باید از تایم فریم های ساعتی و دقیقه ای استفاده نمود که به دلیل گستردگی مطلب در نوبت دیگر به آن اشاره خواهد شد.
در آخر پیشنهاد میگردد که سرمایه گذاران فنون کامل تحلیل تکنیکال را فراگرفته و از اندیکاتور ها به عنوان ابزاری کمکی استفاده نمایند تمامی اندیکاتور های از داده های گذشته استفاده میکنند و میتوانند خطاهای فاحش داشته باشند.
آموزش استفاده از نمودار شمعی ژاپنی
نمودار کندل استیک یا شمعی ژاپنی یکی از انواع نمودار است که برای نمایش حرکات قیمت در بازار های مالی در بازه های زمانی مشخص مورد استفاده قرار میگیرد، این نمودار قابلیت نمایش فشار خرید و فروش را در بازه های زمانی مختلف میسر میسازد از این رو تحلیلگران و معامله گران استفاده از آن را به سایر نمودار ها مانند میله ای یا خطی ترجیح می دهند.
نمودار شمعی حدود دو قرن پیش در ژاپن برای نمایش قیمت برنج مورد استفاده قرار میگرفت و مخترع آن فردی به نام مانهیسا هما بود. و اکنون حدود بیست سال است که نمایش این نمودار به صورت رایانه ای مورد استفاده عده زیادی از تحلیلگران در بازار های مالی قرار گرفته است.
چه اطلاعاتی در کندل استیک نمایش داده میشوند؟
هر کندل یا شمع در این نمودار بیانگر قیمت در یک تایم فریم یا بازه زمانی است. این بازه زمانی به انتخاب شما میتواند از یک دقیقه تا یک ماه متغییر باشد.
کندل های قرمز یا نزولی
اگر قیمت در شروع تایم فریم بیشتر از قیمت در پایان هر تایم فریم باشد کندل نزولی شده و به رنگ قرمز در میآید.
کندل های سبز یا صعودی
اگر قیمت در پایان هر تایم فریم بیشتر از قیمت در شروع آن باشد کندل صعودی شده و به رنگ سبز در میآید.
سایه کندل
در هر تایم فریم قیمت ممکن است در محدوده ای بیشتر از قیمت شروع و پایان نیز نوسان کند که این نوسانات را هر تایم فریم سایه یا shadow می نامند.
از چه ابزاری برای نمایش نمودار کندل استیک برای رمز ارز ها استفاده کنیم؟
بهترین ابزار نمایش این نمودار برای انواع رمز ارز ها وب سایت tradingview.com میباشد که علاوه بر نمایش نمودار در تایم فریم های مختلف ابزار ها و اندیکاتور های متعدی نیز برای تحلیل قیمت بر روی نمودار در اختیار شما قرار میدهد، علاوه بر خود وب سایت تریدینگ ویو در صرافی های بزرگ مانند بایننس نیز در هر مارکت نمودار تریدینگ ویو مربوط به همان رمز ارز نمایش داده میشود که می توانید از آن بهره مند شوید.
معرفی انواع نمودار در بازار فارکس
زمانی که از در مورد معامله گری و آموزش فارکس یا سیگنال فارکس صحبت میکنیم مهم ترین چیزی که در این زمینه مورد توجه قرار میگیرد میزان سواد و دانسته های ما به عنوان یک تریدر در تایم فریم یا بازه زمانی این بازار است . زمانی شما به عنوان یک تریدر موفق و قابل اعتماد شناخته میشوید که بازار را بشناسید . شناخت بازار یعنی تسلط بر ابتدایی ترین مواردی که در قدم اول ورود به بازار با آنها مواجه میشوید. در این مطلب قصد داریم درخصوص اصلی ترین قسمت بازار که تریدر بیشترین زمان خود را تسلط بر روی آن میگذارد ، یعنی چارت و آنواع آن صحبت کنیم.
چارت در فارکس چیست
تعیین نحوه حرکت قیمت در یک جفت ارز، به نمودار نیاز دارد تا رفتار آن را در بازه های زمانی از گذشته تا به حال را مورد بررسی قرار دهد. نمودار قیمت اولین ابزار هر معامله گر برای درک درست از جریان قیمت در بازار است.
در فارکس این اطلاعات بر پایه محور x نشان دهنده "زمان" و محورy نشان دهنده "قیمت" است، پردازش می شوند. نمودارها از سمت چپ به راست حرکت می کنند و به همین شکل بررسی می شوند.آخرین قیمت از انتهای سمت راست خوانده می شود.برخی از نمودار های قیمت از محبوبیت بسیاری برخودار هستند، زیرا به درک هر چه بیشتر وضعیت بازار کمک بسیار می کند. در پلتفرم های معاملاتی فارکس معمولا قیمت در چارچوب یک چارت به صورت لحظه ای نمایش داده می شود، این چارت در تایم فریم های زمانی مختلف از دوره زمانی یک دقیقه ای تا ماهانه و مرتبط با محصولات و جفت ارزهای قابل معامله در دسترس قرار دارد. چارت یا نمودار اولین و مهم ترین قسمت از معاملات است، در واقع یک نفر زمانی میتواند خود را تریدر بنامد که با چارت و تغییرات آن آشنایی داشته باشد. برای یک تریدر چارت میتواند تنها ابزار معاملاتی او باشد چراکه هر آنچه برای تشخیص روند و انجام یک معامله نیاز داشته باشد را میتواند از طریق چارت برآورده کند.
در تمام پلتفرم های معاملاتی بازار ، سه نوع چارت برای معاملات داریم که هر تریدر متناسب با استراتژی و سبک معاملاتی که دارد یکی از این سه نوع را انتخاب میکند که عبارتند از : چارت خطی ، چارت میله ای و چارت کندلی(شمعی). چارت کندلی محبوب ترین نوع چارت در بین تریدر ها است، در ادامه به طور دقیق درخصوص هرکدام از این چارت ها میپرازیم با ما همراه باشیم.
نمودار قیمت نشان دهنده چیست
نمودار قیمت حاصل معاملات خرید و فروش در یک جفت ارز است که در پلتفرم نشان داده می شود. یا بهتر بگوییم نمودار قیمت تغییرات در عرضه و تقاضا را به نمایش می گذارد.
در یک نمودار تاثیرات اخبار مرتبط با بازار و تاثیرات آن روی تغییرات قیمتی به نمایش گذاشته می شود.نمودارها تمام فعالیت های میلیون ها شرکت کننده در بازار را ترکیب کرده و این شامل تمام معامله گران بازار می شود، فارق از بزرگ بودن یا نبودن آنها.
اقداماتی همچون معامله تغییرات در حجم معامله در خصوص یک جفت ارز از سوی یک بانک مرکزی، معاملات انجام شده توسط صندوق های سرمایه گذاری و یا نوسانات ایجاد شده توسط معامله گران کم سرمایه، همه در قالب یک نمودار یا چارت برای درک هر چه بیشتر و مطالعه در نمودار قیمت نشان داده می شود.
نمودار خطی (Line chart):
ترسیم این چارت به این گونه می باشد که در هر بازه زمانی (تایم فریم) قیمت بسته شدن جفت ارز در نظر گرفته شده ، با یک خط راست به قیمت بسته شدن قبل از آن متصل می گردد.
برای مثال در چارت مرتبط با تایم فریم یک دقیقه (M1) مربوط به جفت ارز EUR/USD ، در هر دقیقه، آخرین قیمت بازار هر یک دقیقه یک بار، مشخص گردیده و نقطه گذاری می گردد و سپس چارت مورد نظر از اتصال این نقاط به یکدیگر ترسیم می شود. پس از ترسیم این نقاط شما درline chart مربوطه شاهد شمایی خطی از تحرکات قیمت در هر دقیقه از بازار خواهید بود.
در ادامه یک نمونه ازline chart را ملاحظه می کنید که در آن قیمت های بسته شدن در هر بازه زمانی مربوط به یک تایم فریم ، به هم متصل شده و حرکات قیمت به شکل خطی نمایان می گردد.
مطالعه کنید: اخبار فارکس به صورت آنلاین و لحظهای
نمودار میله ای (Bar chart):
اگر با نمودارهای آماری آشنایی دارید، منتظر یک چارت ستونی نباشید. در این نمونه چارت، شما اطلاعات زیر را نسبت به هر دوره زمانی (تایم فریم) ملاحظه خواهید کرد:
قیمت بسته شدن (close)
قیمت بازگشایی (open)
قیمت ماکسیمم (high)
قیمت مینیمم (low)
همانگونه که line chart ، از هر تایم فریم یک نقطه (close) را به عنوان نماد قیمت در آن دوره زمانی در نظر می گرفت، در bar chart نیز این نماد وجود داشته و ما با ترکیبی از عناصر مختلف قیمت در غالب bar روبرو هستیم.
همانگونه که در تصویر می بینید، این نماد از line chart که تنها یک نقطه را نشان می دهد کامل تر می باشد، در bar chart این نماد به ازای هر بار باز شدن و بسته شدن قیمت در تایم فریم مربوطه، ترسیم شده و قرار گرفتن آنها در کنار یکدیگر چارت مورد نظر را ترسیم خواهد نمود.
در ادامه یک نمونه از bar chart را مشاهده می کنید که در دوره زمانی مربوط هر تایم فریم، نقاط بسته شده قیمت، باز شدن قیمت، ماکسیمم قیمت و مینیمم قیمت، در آن مشخص شده است.
هر barخلاصه ای از رفتار قیمت در بازه زمانی می باشد، برای مثال اگرbar chart شما متعلق به جفت ارزEUR/USD در تایم فریم H1 باشد، شما می توانید با بررسی هر bar قیمتهای open، close، high و low مرتبط با جفت ارز EUR/USD را در را هر ساعت گذشته بازار، مرور کنید. در اصطلاحات بازار فارکس گاهی این نوع چارت را به نام OHLC chart نیز می شناسند.
نمودار کندلی (Candelsticks chart):
این نوع چارت که به نام چارت شمعی ژاپنی نیز شناخته می شود، از لحاظ اطلاعاتی، مانند bar chart بوده با این تفاوت که از لحاظ گرافیکی کاربر پسند تر و گویاتر می باشد. این نمودار متشکل از نمادهایی جهت نشان دادن قیمت در هر دوره زمانی مربوط به یک تایم فریم می باشد که به نام candlestick شناخته می شود. این نماد شامل ۶ بخش زیر است:
- قیمت بسته شدن (close)
- قیمت بازگشایی (open)
- قیمت ماکسیمم (high)
- قیمت مینیمم (low)
- بدنه (body)
- سایه (shadow)
از لحاظ گرافیکی هر کندل استیک شامل دو بخش کلی body و shadow می باشد. بخش بدنه (body) یک تایم فریم یا بازه زمانی ستون افقی بین دو قیمت open و close است که به شکل عمومی اگر این کندل استیک دارای رنگ سیاه یا قرمز باشد، نشان دهنده این موضوع است که در تایم فریم مورد نظر قیمت close از قیمت open پایین تر بوده و کندل نزولی است و اگر این کندل استیک بدون تایم فریم یا بازه زمانی رنگ یا سبز باشد، نشان دهنده این موضوع است که در تایم فریم مورد نظر قیمت close از قیمت open بالاتر بوده و کندل صعودی است.
برای مثال با یک نگاه گذرا به candlestick chart مرتبط با EUR/USD در تایم فریم M30 متوجه خواهید شد که قیمت نهایی هر بازه ۳۰ دقیقه ای از قیمت ابتدایی آن بالاتر بوده یا پایین تر است.
یکی دیگر از مشخصه های یک کندل استیک(سایه) shadow می باشد. اگر در مدت زمان هر تایم فریم، قیمت به سطوحی بالاتر یا پایین تر از قیمت های open (باز شدن )و close (بسته شدن)نیز رسیده باشد، این قیمتها بر رو نمودار مشخص شده و با خطوط عمودی به بدنه کندل استیک متصل می گردند. به این طریق یک کندل استیک به شما نشان خواهد داد قیمت در تایم فریم مورد نظر تا چه حد پراکندگی داشته است. در ادامه مثال از یک(چارت کندلی)candlestick chart را مشاهده می کنید که در آن کندل های صعودی بدون رنگ و کندل های نزولی با رنگ سیاه نشان داده شده اند.
پلتفرم های مختلف دارای حالت دیفالت مختلفی در نمایش کندل استیکهای صعودی و نزولی در چارتهای خود می باشند و نیاز است قبل از شروع استفاده، با مرور مشخصات یک کندل استیک نمونه با این تنظیمات آشنا شوید.
سخن پایانی:
در این مطلب با انواع چارت و ویژگی های هرکدام از آنها آشنا شدیم و متوجه شدیم که هر تریدر متناسب با سبک معاملاتی ، استراتژی ، و شرایط بازار از نظر حجم و سفارشات میتواند یکی از انواع چارت ها را انتخاب کند. تیم زدبورس با ارائه خدمات حساب کاربری trading view (تریدینگ ویو) با قیمتی کمتر از قیمت اصلی وبسایت اصلی، امکان تحلیل چارت از طریق یکی از بهترین پلتفرم ها را برای مشتریان و اعضای خانواده خود فراهم کرده است.
انتخاب و اهمیت تایم فریم در تحلیل تکنیکال
اگر مباحث آموزشی تحلیل تکنیکال را دنبال کرده باشید، حتما تا بحال عبارت تایم فریم را نیز شنیده اید. تایم فریم در تحلیل تکنیکال اهدیت زیادی دارد. تایم فریم یا قاب زمانی از جمله مفاهیم پایه ای در تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی است. در این مقاله قصد داریم با تایم فریم و انتخاب مناسب و اهمیت تایم فریم در تحلیل تکنیکال آشنا شویم.
تایم فریم چیست؟
تایم فریم درواقع این نکته را ذکر می کند که هر قسمت در نمودار، یک فریم زمانی را بیان می کند. مثلا در نمودار با تایم فریم ماهانه، هر نقطه یا میله ای روی نمودار، نشان دهنده یک ماه است یا در نمودار دارای تایم فریم هفتگی، هر نقطه یا میله ای روی نمودار، نشان دهنده یک هفته است.
تمام معامله گران و تریدرها در بازارهای مالی قبل از هر اقدامی، تایم فریمی که می خواهند بررسی های خود را داشته باشند را باید مشخص کنند. این تایم فریم باید دارای ابتدا و انتهای مشخصی باشند. پس تایم فریم یکی از نیازهای ضروری است که تحلیلگر و تریدر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار باید آن را بدرستی انتخاب کند.
در تحلیل بنیادی معمولا تحلیلگر تایم فریم های بلندمدت را انتخاب می کند و معمولا تایم فریم چندماهه یا یکساله انتخاب می شود. اما تایم فریم در تحلیل تکنیکال، بصورت تمام تایم فریمها به کار می رود. به کمک نرم افزارهایی مانند متاتریدر، تایم فریم های مورداستفاده از ۱ دقیقه تا دقایق بیشتر، قابل تنظیم هستند.
انواع مختلف تایم فریم
تحلیلگر می تواند تایم فریم در تحلیل تکنیکال را با استفاده از نرم افزار متاتریدر انتخاب کنید. تایم فریم های زیر در تحلیل تکنیکال بیشتر استفاده می شوند:
- یک دقیقه یا M1 (تغییرات قیمت درمدت ۱ دقیقه)
- 5 دقیقه یا M5 (تغییرات قیمت درمدت 5 دقیقه)
- 15 دقیقه یا M15 (تغییرات قیمت درمدت 15 دقیقه)
- 30 دقیقه یا M30 (تغییرات قیمت درمدت 30 دقیقه)
- 1 ساعت یا H1 (تغییرات قیمت درمدت ۱ ساعت)
- 4 ساعت یا H4 (تغییرات قیمت درمدت 4 ساعت)
- یک روز یا D1 (تغییرات قیمت درمدت ۱ روز)
- و غیره.
انتخاب تایم فریم مناسب
هنگام انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال برای معاملات خود، زمان اختصاص یافته به معاملات شما اهمیت زیادی دارد. اگر مشغلات کاری زیادی دارید، بهتر است از نمودارهای ۱ ساعته یا ۴ ساعته استفاده کنید و البته نمودارهای روزانه نیز مناسب شما است. اما اگر زمان آزادتری دارید می توانید بر روی تایم فریم های ۳۰ دقیقه یا ۱۵ دقیقه ای تمرکز کنید.
در معامله گری به اندازه کافی با استرس مواجه هستید، پس تلاش کنید تایم فریم مناسبی انتخاب کنید تا از این بابت تحت فشار نباشید. باید تایم فریمی را انتخاب کنید که فرصت مناسبی برای تحلیل داشته باشید. تایم فریم شما باید با شخصیت و زمان شما مطابقت داشته باشد.
میزان سرمایه شما نیز یکی دیگر از عوامل موثر بر انتخاب تایم فریم یا بازه زمانی تایم فریم مناسب است. اگر دارای سرمایه اندک هستید و نمی توانید حد ضرر بزرگ برای آن درنظر بگیرید پس باید تایم فریم های کوچکتر را انتخاب کنید. هدف و حد سودهای بزرگتر، نیازمند تایم فریم های بزرگتر نیز هستند، پس باید حساب شما قدرت ایستادگی درمقابل نوسانات بازار را داشته باشد.
دیدگاه شما