آموزش تحلیل تکنیکال ؛ شاخصهای تکنیکال (بخش اول)
تریدرها علاوه بر مطالعه در مورد الگوهای شمعی، میتوانند از منابع بیشمار شاخصهای تکنیکال استفاده کنند تا در تصمیمگیریهای معاملاتی به آنها کمک کنند. شاخصهای تکنیکال (اندیکاتورها) سیگنالهای ابتکاری یا مبتنی بر الگوها هستند که توسط قیمت، حجم یا قراردادهای باز مورد استفاده تریدرها تولید میشوند.
شما در معاملات ارزهای دیجیتال و هر دارایی دیگری میتوانید از تحلیل تکنیکال به عنوان بخشی از استراتژی خود استفاده کنید و این امر شامل مطالعه شاخصهای تکنیکال مختلف نیز هست. شاخصهای تکنیکال محاسبات ریاضی هستند که به صورت خطوط در نمودار قیمت ترسیم شده و میتوانند به تریدرها در شناسایی سیگنالها و روندها کمک کنند.
تحلیلگران تکنیکال با تجزیه و تحلیل دادههای گذشته، از شاخصها برای پیشبینی حرکت قیمت در آینده استفاده میکنند. نمونههایی از شاخصهای تکنیکال رایج عبارتند از میانگین متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص جریان پول (MFI)، استوکستیک، واگرایی/همگرایی میانگین متحرک (MACD) و باندهای بولینگر.
نحوه عملکرد شاخصهای تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک دانش است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری حاصل از فعالیتهای معاملاتی مانند حرکت قیمت و حجم مورد استفاده قرار میگیرد. بر خلاف تحلیلگران فاندامنتال که سعی میکنند ارزش ذاتی یک دارایی یا ارز دیجیتال را بر اساس دادههای مالی یا اقتصادی ارزیابی کنند، تحلیلگران تکنیکال بر الگوهای حرکت قیمت، سیگنالهای معاملاتی و سایر ابزارهای تحلیلی تمرکز میکنند تا قدرت یا ضعف یک دارایی را ارزیابی کنند.
شاخصهای تکنیکال که به عنوان «تکنیکال» نیز شناخته میشوند، روی دادههای معاملاتی مانند قیمت، حجم و قراردادهای باز تمرکز میکنند، نه اصول اولیه یک معامله، مانند درآمد، بازده یا حاشیه سود. شاخصهای تکنیکال معمولاً توسط معاملهگران فعال استفاده میشوند، زیرا برای تجزیه و تحلیل حرکتهای کوتاه مدت قیمت طراحی شدهاند، اما سرمایهگذاران بلند مدت نیز ممکن است از این شاخصها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع شاخصهای تکنیکال
انواع شاخصهای تکنیکال
دو نوع عمده از شاخصهای تکنیکال وجود دارد:
- شاخصهای پوششی (Overlays): شاخص پوششی یک تکنیک اساسی تحلیل تکنیکال و معاملاتی است که شامل همپوشانی یک روند بر روند دیگر است. این شاخصهای تکنیکال از مقیاسهای مشابه با قیمتها استفاده کرده و معمولاً روی نمودار قیمت ترسیم میشوند. از آنجایی که این شاخصها با نمودار قیمت همپوشانی دارند به آنها پوششی یا همپوشان گفته میشود. به عنوان مثال، میتوان به میانگین متحرک و باندهای بولینگر اشاره کرد.
- شاخصهای نوسانساز (Oscillators): یک شاخص اسیلاتور فاصله دو نقطه را روی یک نمودار تحلیل تکنیکال به منظور ردیابی مومنتوم (یا عدم وجود آن) اندازهگیری میکند. این شاخصهای تکنیکال بین یک حداقل و حداکثر در نمودار نوسان کرده و بر مومنتوم بازار تمرکز میکنند. این شاخصها معمولاً در بالا یا پایین نمودار قیمت ترسیم میشوند. نمونهها شامل استوکستیک، MACD یا RSI هستند.
تریدرها و سرمایهگذاران با استفاده از اسیلاتورها، نوسانات و بازگشت قیمتها را در بازارهای خنثی تعریف میکنند، زیرا آنها در محدوده مشخصی حرکت میکنند.
در بسیاری از موارد، تحلیلگران تکنیکال استفاده از اسیلاتورهای متعدد در یک نمودار واحد را زائد میدانند، زیرا اسیلاتورها از نظر فرمول ریاضی، عملکرد و ظاهر خود شباهت قابل توجهی به هم دارند.
تریدرها اغلب هنگام تجزیه و تحلیل داراییها و از جمله ارزهای دیجیتال از شاخصهای تکنیکال مختلفی استفاده میکنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، تریدرها باید شاخصهایی را انتخاب کنند که برای آنها مناسبتر است و با نحوه کار آنها آشنا باشند. همچنین، تریدرها ممکن است شاخصهای تکنیکال را با الگوهای نموداری ترکیب کنند. شاخصهای تکنیکال را میتوان با توجه به ماهیت کمی آنها در سیستمهای معاملاتی خودکار نیز به کار برد.
در واقع، شاخصها سنگ بنای تحلیل تکنیکال هستند و نقش مهمی در ارائه و تأیید سیگنالهای ورود و خروج در سیستمهای معاملاتی دارند. شاخصهای تکنیکال را میتوان در دو دسته عمده دیگر نیز جای داد:
- شاخصهای پیشرو (leading): شاخص پیشرو یک سیگنال پیشبینی است که حرکت قیمت در آینده را پیشبینی میکند. به عبارت دیگر، این شاخصها احتمال تغییر روند را از قبل نشان میدهند. این شاخص شرایط فعلی بازار را میسنجد تا نشان دهد در آینده رخ دادن چه اتفاقی محتمل است. بیشتر شاخصهای پیشرو مومنتوم قیمت را در یک دوره زمانی معین ارزیابی میکنند. برخی از شاخصهای برجسته و محبوب عبارتند از شاخص کانال کالا (CCI)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، اسیلاتور استوکستیک و٪ R ویلیامز.
- شاخصهای متأخر (lagging): این شاخصها پشت سر قیمت حرکت کرده و معمولاً شاخصهای دنبالکننده (تعقیب کننده) روند هستند؛ یعنی به روندهای گذشته نگاه کرده و مومنتوم را نشان میدهند. این شاخصها بر اساس دادههای اخیر قیمت ارزیابی خود را انجام میدهند. مانند میانگینهای متحرک (MA) و همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (MACD). شاخصهای متأخر تنها پس از تغییر حرکت قیمت تغییر میکنند و بنابراین تأخیر دارند.
معمولاً شاخصهای پیشرو بهتر از شاخصهای متأخر در نظر گرفته میشوند، زیرا جهت احتمالی حرکت قیمت را قبل از وقوع پشبینی میکنند. با این حال، ماهیت پیشبینی آنها لزوماً صحت یا اعتبار آنها را افزایش نمیدهد.
شاخصهای پیشرو معمولاً همراه با شاخصهای متأخر استفاده میشوند. وقتی از این دو نوسان ساز (پیشرو و متأخر) با هم استفاده میشود، اطلاعات دقیقتری از احساسات بازار ارائه میشود و به پیشبینی بهتر حرکت احتمالی قیمت کمک میکند.
همچنین، شاخصها جنبههای مختلف عملکرد بازار را بدون در نظر گرفتن این که پیشرو هستند یا متأخر، ارزیابی میکنند. علاوه بر این، بسته به نحوه محاسبه، شاخصها میتوانند در بالا و پایین یک خط صفر نوسان کنند. اینها را شاخصهای نوسانی (اسیلاتورها) مینامند. انواع دیگر شاخصها میتوانند شاخصهای روند، شاخصهای مومنتوم و شاخصهای حجمی باشند. انواع مختلف شاخصها اغلب میتوانند با یکدیگر متناقض باشند، زیرا برخی از آنها برای بازارهای رونددار مناسبترند، در حالی که برخی دیگر برای بازارهای خنثی مناسب هستند.
مهم است که قبل از استفاده از یک شاخص، آنچه را که ارزیابی میکند، نحوه محاسبه و واکنش آن نسبت به تغییرات قیمت را درک کنید. وقتی بدانید یک شاخص چگونه کار میکند و چگونه در برابر تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد، در معاملات خود عملکرد بهتری خواهید داشت.
شاخصهای روند
در تحلیل تکنیکال، هدف اصلی یک شاخص روند این است که به صورت عینی جهت روند را با هموار کردن ماهیت نوسانی حرکات قیمت مشخص کند. این شاخصهای تکنیکال جهت و قدرت یک روند را با مقایسه قیمتها با یک خط پایه تعیین میکنند. طیف وسیعی از شاخصهای مختلف روند وجود دارند که میتوانند برای تحلیل تکنیکال استفاده شوند. این شاخصها معمولاً شاخصهای متأخر هستند، زیرا معمولاً بر اساس حرکات قبلی قیمت شکل میگیرند. بنابراین، این شاخصها بیشتر از آنکه قیمت را هدایت کنند، پشت سر آن حرکت میکنند. برخی از شاخصهای روند مانند MACD قدرت روند را هم اندازهگیری میکنند.
استراتژی های اندیکاتوری
به دنبال بهترین سیستم معامله و استراتژی های اندیکاتوری فارکس و ارز دیجیتال می گردید؟ گشتن کافیه. بهترین روش های تجارت در فارکس را در طول سال ها تحقیق و ترید بدست آوردم اینجا می بینید.
(کلکسیونی از استراتژی های کاربردی در بازارهای مالی)
چرا استراتژی اندیکاتوری ؟
چون نیاز به دانش حرفه ای تحلیل تکنیکال ندارید
سرفصل ها :
1 – اسکالپینگ چیست ؟
2 – آشنایی با چیدمان اندیکاتور
3 – اسکالپ طلا در تایم 1 دقیقه
4 – استراتژی ایچموکو
5 – استراتژی دو باند بولنگر (خاص فیوچرز و معاملات اهرمی)
6 – استراتژی دیاموند
7 – استراتژی لایه بندی
8 – استراتژی MACD مالتی تایم
9 – باند بولینگر و موینگ اورج
10 – باند بولینگر و موینگ آلارم دار
11 – استراتژی اسنایپر ویژه فارکس تایم پایین
12 – مدیریت سرمایه
13 – استراتژی تخصصی با وین ریت بالای 85 درصد (فارکس و ارز دیجیتال)
14 – تکنیک دو مکدی و استوکاستیک
15 – تکنیک ایچموکو در انس
16 – استراتژی فوق اسکالپ فارکس
مزیت این دوره نسبت به دیگر دوره ها چیست ؟
با وین رایت عالی و سود دهی بسیار عالی
پشتیبانی آنلاین بصورت واتساپی و تلفنی
بصورت اسکالپ و نوسانگیر بصورت روزانه
عدم نیاز به کانال vip ، چون دیگر خودتان براحتی نقاط ورود و خروج را پیدا می کنید
بعد از اتمام این دوره آیا به یک تریدر حرفه ای تبدیل می شوم ؟
بله. با مشاهده فیلمهای آموزشی این دوره، شما دانش مورد نیاز یک تریدر حرفهای برای تحلیل و ورود به بازارهای مالی مختلف را کسب میکنید.
چند سال در بورس و فارکس فعالیت می کنم و به نتیجه و سود دهی نرسیده ام آیا این دوره مناسب من هست ؟
صد البته بله. متاسفانه 80درصد دانشجویان این دوره افرادی بوده اند که مطالعات نامنظم زیادی داشته اند ولی به سود نرسیده اند ولی خوشبختانه بعد از طی این دوره به سود های عالی رسیده اند و بسیار از این دوره راضی بوده اند. این دوره کاملا منظم بوده و قوائد و قانون های حرفه ای برای ورود و خروج از بازار دارد
چرا محمد عقیدت مدرس این دوره است ؟
• چون تمامی این راهکارها را تست کرده
• از منفی شروع کرده و توانسته زندگی خود را از نظر مالی ارتقاء دهد
• تخصص ایشان این است
• ساده و کاربردی بیان می کند
این دوره ویژه چه افرادی است ؟
• ویژه تحلیل گران فارکس
• ویژه تحلیل گران ارز دیجیتال
• ویژه تحلیل گران بورس ایران
• ویژه افرادی که به دنبال درآمد دلاری هستند
این دوره ویژه چه افرادی نیست ؟
• برای ثروتمند شدن حتما باید رانت داشت
• افرادی که نمی توانند مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرند
• افرادی که همه چیز دادن هستند
• افراد که به فکر تغییر نیستند
اسکالپینگ به زبان آدمیزاد
اسکالپینگ نوعی استراتژی معاملاتی است که معامله گر سعی دارد از تغییرات جزئی که در قیمت اتفاق میافتد سود کسب کند. معامله گرانی که در این حوزه ترید میکنند را اسکالپر میگویند. اسکالپرها روزانه بین 10 تا صد معامله انجام میدهند و اعتقاد دارند که کسب سود از معاملات کوچک راحت تر از کسب سود از معاملات بزرگ است. هدف این استراتژی کسب سودهای کم در معاملات زیاد است.
برای اجرا اسکالپینگ به تجزیه و تحلیل تکنیکال، از نمودارهای کندل استیک و MACD نیاز دارید. اگر معامله گر از یک استراتژی خروج استفاده کند میتواند به راحتی سود و زیان را مدیریت کند. هرچند در این استراتژی سود کم است اما در صورتی که استراتژی را رعایت کرده و به طور مداوم از آن استفاده کنید، به سودهای کلانی دست خواهید یافت.
ویژگی های اسکالپینگ
_ این استراتژی نیاز به سرعت عمل دارد و معامله گرانی زیرک میطلبد. دقیق بودن و زمان بندی بخش مهمی است که باید رعایت شود تا در کنار پارامترهای دیگر دستیابی به سود را آسان تر کند.
_ معاملات در این استراتژی کوتاه مدت است و تحلیل و بررسی بازار معمولاً در کوتاه مدت انجام میشود معامله گران اغلب تمرکز خود را بر روی نمودارهای کوتاه مدت مثلاً کندل های یک دقیقهای و پنج دقیقهای میگذارند.
_ در این استراتژی از شاخص های حرکت مانند تصادفی، واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) و شاخص مقاومت نسبی (RSI) استفاده میشود. از شاخص های نمودار قیمت مانند میانگین متحرک، باندهای بولینگر و نقاط محوری به عنوان نقاط مرجع برای حمایت از قیمت و سطح مقاومت استفاده میشود.
_ اسکالپینگ مبتنی بر تجزیه و تحلیل تکنیکال و نوسانات کوتاه مدت قیمت است. به دلیل استفاده گسترده از اهرم، اسکالپینگ یک سبک تجارت پرخطر محسوب میشود.
_ برخی از اشتباهاتی که اسکالپرها مرتکب میشوند عبارت است از: اجرای و استراتژی ضعیف، عدم ضرر و زیان، اهرم دادن بیش از حد، ورودهای اشتباه، خروج های دیرهنگام و اضافه فروشی است.
_ معامله گران این حوزه روزانه حدود ده تا صد هزار معامله انجام میدهند به دلیل تعداد بالای معاملات باید پورسانت های زیادی پرداخت کنند.
مزایای اسکالپینگ
1. اسکالپینگ یک فرصت معاملاتی مناسب برای افرادی است که تمایلی به نگهداری بلندمدت ومیان مدت دارایی های دیجیتال خود ندارند.
2. معامله گران مبتدی میتوانند بعد از کسب دانش لازم در مورد استراتژی اسکالپینگ و نوسان گیری، برای افزایش مهارت و به دست آوردن سودهای کوچک، اسکالپینگ را انتخاب کنند.
3. با توجه به زمان معاملاتی بسیار کوتاه، ریسک آن بیشتر و کسب سود هم در اسکالپینگ نسبت به زمانی که گذاشته می شود زیاد است.
معایب اسکالپینگ
1. این روش برای افرادی که مهارت مدیریت سرمایه و کنترل هیجانات و سرعت عمل بالایی ندارند، اصلاً مناسب نیست و به احتمال زیاد در صورتی که این افراد با اسکالپینگ اقدام به معامله کنند، شکست میخورند.
2. استفاده از استراتژی اسکالپینگ برای انجام معاملات، استرس زیادی داشته و باید به صورت لحظه به لحظه، قیمت ها را دنبال کند و دچار طمع نشوند.
اگر میخواهید یک اسکالپر باشید
باید دانش و مهارت کافی برای ورود به این حوزه را داشته باشید.
مدیریت سرمایه بخش اصلی است که یک اسکالپر باید بداند تا دچار ضررهای هنگفت نشود.
بهتر است زمان کافی برای بررسی و تحلیل بازار داشته باشید در غیر این صورت موفق نخواهید شد.
اگر مدل شخصیتی شما با هیجان سازش ندارد بهتر است برای کسب سود روش دیگری را انتخاب کنید. (توجه داشته باشید روانشناسی بازار یکی از مباحث مهم در حوزه معامله گری است.)
قدرت تصمیم گیری در لحظه میتواند به شما کمک کند تا به موقع از معامله خارج شوید و زیان شمارا کاهش میدهد.
انواع اسکالپینگ تریدرها
تریدر سیستماتیک
این دسته سه استراتژی تجاری متداول MACD سه استراتژی تجاری متداول MACD از تریدرها در شرایط خاص وارد بازار میشوند خیلی کم بر اساس حدس و گمان پیش میروند و به اصول خود پایبند هستند. یک سیستم بسیار منظم برای نقاط ورود و خروج خود تعریف کردهاند و معاملات خود را طبق آن پیش میبرند.
تریدر اختیاری
دسته دوم تریدرهایی هستند که اصولی برای ورود و خروج خوددارند اما در مورد رعایت آنها سخت گیر نیستند و بر اساس شرایط بازار و حس درونی خود در لحظه تصمیم میگیرند.
روانشناسی پشت اسکالپینگ
در این روش معمولاً افراد منظم موفق ترند چون با برنامه ریزی پیش میروند. معامله گران این حوزه باید افرادی متعهد باشند و به استراتژی خود پایبند باشند و هر تصمیم را با اطمینان بگیرند.
از طرفی اسکالپرها باید انعطافپذیر باشند چون شرایط بازار روان است و ممکن است در کمتر از چند دقیقه معامله خلاف تصور پیش رود آنها باید بتوانند به سرعت شرایط را تغییر دهند تا ضرر زیادی را متحمل نشوند.
اسکالپینگ برمبنای پرایس اکشن
در این نوع از اسکالپینگ اصول و اساس تحلیل بر مبنای حمایت ها و مقاومت ها است. این استراتژی برای بازه های زمانی یک ساعته و پانزده دقیقه به خوبی قابل اجرا است. قبل از اینکه تایم فریم چارت خود را به یک ساعته و پانزده دقیقه تغییر دهید، بسیار مهم است که روند کلی و اصلی نمودار را در بازه های زمانی بلندمدتتر مثلا در تایم فریم چهار ساعته بررسی کنید، تا برخلاف روند اصلی معامله نکنید.
6 نکته طلایی در اسکالپینگ که باید بدانید
هرگز با تمام سرمایه خود ترید نکنید در بهترین حالت فقط باید با ده درصد وارد معامله شوید .
وقت کافی برای یادگیری اندیکاتورهای معاملاتی اسکالپینگ اختصاص دهید.
اگر مبتدی هستید، تنها روی یک ارز دیجیتال تمرکز کنید. ترید سه استراتژی تجاری متداول MACD چندین ارز دیجیتال به صورت همزمان احتمال شکست شمارا افزایش خواهد داد.
ارزهای دیجیتال با نوسان زیاد را شناسایی کنید، برای مدت زمان طولانی زیر نظر بگیرید و سپس ترید کنید.
برای خود یک استراتژی خروج از معامله تعریف کنید.
از افراد متخصص در این حوزه راهنمایی و مشاوره بخواهید.
جمعبندی
اسکالپینگ یکی از استراتژی های سودساز در دنیای معامله گریست که به وسیله ی آن تریدرها از انجام معاملات هنگام تغییرات کوچک در قیمت ارز و جفت ارزها در بازار، سود میبرند. تریدرهایی که این استراتژی را به کار میگیرند، در یک روز، بین ده تا چند صد معامله در روز انجام میدهند و تمامی این معاملات طبق تغییرات اندک در قیمت است. آن ها باور دارند که مدیریت کردن سود و زیان در معاملات این چنینی ساده تر و قابل کنترل تر از معاملات با تغییرات بزرگ و قابل توجه است. معامله گرانی که از اسکالپینگ استفاده میکنند، اسکالپر نامیده میشوند. در صورتی که یک استراتژی خروج مطمئن به کار گرفته شود، این سودهای کوچک میتوانند تبدیل به سودهای بزرگ تری شوند.
میزان موفقیت در این استراتژی به مهارت معاملهگر بستگی دارد.
معامله گری که میخواهد با استفاده از استراتژی اسکالپینگ، معامله انجام دهد، بایستی در مورد فاکتورهای بازار ارز دیجیتال آگاهی کامل داشته باشد و از تجربه کافی در این زمینه و تحلیل اخبار بازارهای مالی برخوردار باشد. اسکالپر باید توانایی پذیرش ضرر و زیان در معاملات را داشته باشد و برای خروج از بازار، باید برنامه مشخصی داشته باشد. افراد بسیاری هستند که در زمان های ضرر در بازارهای مالی، تحت تأثیر احساسات خود قرار میگیرند و نمیتوانند خود را برای خروج از بازار متقاعد کنند و همین مورد موجب میشود که ضررهای سنگینی در بازارهای مالی داشته باشند.
چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال و خرید و فروش ارز دیجیتال را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایه گذاری موفق در ارزهای دیجیتال و در امان ماندن از کلاهبرداران و شکارچیان ارز دیجیتال میتوانید از دورههای آموزشی ارز دیجیتال همیار کریپتو استفاده کنید.
این دورهها بر اساس تحلیل بازار و متناسب با نیاز مخاطبان از پایه تا پیشرفته طراحی و بروز میشوند. تیم همیار کریپتو برای کمک به علاقهمندانی که قصد ورود به این بازار رادارند دوره های آموزش ارز دیجیتال در مشهد را بهصورت حضوری در مشهد و غیرحضوری برای علاقهمندان در نقاط مختلف کشور در فضای اسکای روم برگزار میکند.
سؤالات متداول
اسکالپینگ چیست؟
اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ را میتوان سریعترین سبک معاملاتی دستی دانست که هدف آن، کسب سود در بازه زمانی چنددقیقهای است. تریدرها در این روش روزانه ده تا چند صد معامله در روز انجام میدهد. در این نوع معاملات، تریدرها در تایم فریم های کوتاه چند ثانیه تا چند دقیقه معامله انجام میدهند.
اسکالپر باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟
تریدرهایی که از استراتژی اسکالپینگ استفاده میکنند را اسکالپر مینامند. یک اسکالپر باید ویژگی های زیر را داشته باشد:
۱. سرعت عمل بالا و توانایی تصمیمگیری سریع
۲. تحلیل سریع روند بازار
۳. تسلط کامل بر اصول تحلیل تکنیکال و داشتن تجربه کافی
۴. انعطاف پذیر بودن در شرایط متغیر بازار
۵. صرف انرژی و زمان کافی برای یافتن یک معامله مناسب
۶. توانایی تحمل استرس و هیجانات بالا
معاملات اسکالپینگ برای چه کسانی مناسب است؟
برای افرادی که کارهای روزانه و فعالیتهای دیگر دارند، اسکالپینگ ایده آل نیست. چراکه مدام باید چارت و سبد سرمایهگذاری را چک کنید.
آیا امکان سودآوری در اسکالپینگ وجود دارد؟
اسکالپینگ اگر درست انجام شود میتواند بسیار سودآور باشد، اما نیاز به زمانبندی دقیق دارد.
افرادی که تازه وارد دنیای بازار مالی شدن می توانن شروع به نوسان گیری کنند؟
افرادی که تازه وارد هستن بهترست از بعد کامل کردن دوره و معامله کردن در تایم فریم های بالا تجربه کسب کنن وبعد حداقل صد معامله و برایند مثبت می توانند شروع به نوسان گیری کنند
آیا یک اسکالپر می تواند ژورنال معامله گری داشته باشد ؟
یک اسکالپر باید ژورنال معامله گری داشته باشد چون وقتی معامله خود را ثبت کند کمتر دچار هیجانات مبشود و میدانید تو تایم کم کجا وارد شود وکجا خارج شود
واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال برای معاملات فارکس
واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال چیست به چه دردی میخورد؟ برخی از تریدرها در فارکس ، از واگرایی ها به عنوان تنها راه نجات در تحلیل تکنیکال یاد می کنند. باقی معامله گرهای فارکس ، واگرایی را الگویی غیر قابل استفاده و به درد نخور می دانند. واقعیت چیزی بین این دو طرز فکر است. به خواندن این مقاله ادامه دهید تا معامله با واگرایی در فارکس به کمک اندیکاتور ها را فرا بگیرید.
هدف از واگرایی کلاسیک این است که عدم تعادل بین قیمت و یک اوسیلاتور را نشان دهد، با این فرض که این عدم تعادل قابلیت این را دارد که روند قیمتی را تغییر دهد. اگر با واگرایی آشنا هستید پیشنهاد می کنیم اندیکاتور واگرایی یا اندیکاتور واگرایی باند بولینگر را دانلود و در متاتریدر تست کنید.
تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال و موارد استفاده
واگرایی زمانی رخ می دهد که قیمت یک سهم یا دارایی در جهت مخالف یک اندیکاتور تکنیکال حرکت میکند یا برخلاف سایر دادهها در حال حرکت است. اين مسئله هشدار می دهد که ممکن است روند فعلی قیمت تضعیف شود و در برخی موارد منجر به تغییر قیمت شود.
ما هم divergence مثبت داريم و هم منفی. مورد مثبت نشان میدهد که حرکت مثبت در قیمت دارایی امکان پذیر است. همچنين ديورژنس یا واگرایی (Divergence) منفی نشان می دهد که حرکت مثبت در این سهم یا ارز مورد نظر کمتر امکان پذیر سه استراتژی تجاری متداول MACD است.
البته یک نوع واگرایی دیگری هم داریم که به جای مقایسه قیمت و یک اندیکاتور، از لحاظ زمانی این مورد را مورد بررسی قرار می دهد که به آن واگرایی زمانی گفته می شود که در مورد آن قبلا توضیح داده ایم.
Divergence به شما چه می گوید؟
واگرایی در تحلیل تکنیکال بازار ممکن است نشان سه استراتژی تجاری متداول MACD دهنده یک حرکت عمده مثبت یا منفی باشد. یک divergence مثبت زمانی رخ می دهد که قیمت دارایی به پایین ترین سطح خود برسد در حالی که اندیکاتوری مانند جریان پول شروع به صعود میکند. برعکس، مورد منفی زمانی است که قیمت به بالاترین حد خود برسد، اما داده های اندیکاتور مورد تجزیه و تحلیل به پایین ترین حد خود برسد.
تفاوت بین واگرایی و تأیید (Divergence and Confirmation)
divergence زمانی است که قیمت و انديكاتور چیزهای متفاوتی را به معامله گر میگوید. تأیید، زمانی است که انديكاتور و حركت قیمت یا حتي چندین انديكاتور، سيگنال يكساني به معامله گر بدهند. در حالت ایده آل، معامله گران برای ورود به معاملات و در حین معاملات به تأیید نياز دارند. اگر قیمت در حال افزایش است، آنها میخواهند انديكاتورها نشان دهند که حرکت قیمت ادامه دارد.
Divergence یکی از کاربردهای متداول بسیاری از انديكاتور های تكنيكال، و البته در درجه اول اوسبلاتورها است.
برای مثال در روند زیر شما میتوانید به صورت واضح مشاهده کنید که روند اندیکاتور در Confirmation کاملا منطبق بر روند قیمت است، اما در مورد سمت چپ اینطور نیست و روند قیمت برخلاف روند سیگنالی است که اندیکاتور پیش بینی میکند.
مثال واگرایی با اندیکاتور RSI
معامله گران برای ارزیابی حرکت زیربنایی در قیمت یا برای ارزیابی احتمال برگشت قیمت سهام در بازارهای مالی یا یک جفت ارز در فارکس از واگرایی استفاده میکنند. به عنوان مثال، سرمایهگذاران میتوانند اوسيلاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) را در نمودار قیمت ترسیم کنند. اگر ارزش و قیمت در حال افزایش است و به بالاترین حد خود میرسد.
در حالت ایدهآل RSI نیز باید به بالاترین سطح خود رسد. اگر سهام در بالاترین سطح خود قرار دارد، اما RSI سه استراتژی تجاری متداول MACD شروع به نزول به سمت پایین میکند، این مسئله هشدار میدهد که روند صعودی قیمت ممکن است تضعیف شود. این يك مثال از مورد منفی است. سپس معامله گر می تواند تعیین کند که آیا میخواهد از موقعیت خارج شود یا در صورت کاهش قیمت حد ضرر تعيين کند.
واگرایی مثبت وضعیت برعکس آن است. تصور کنید قیمت سهام يا نسبت يك جفت ارز در حال سقوط است در حالی که RSI با هر نوسان در قیمت پایین ترین سطح جدیدی را ایجاد می کند. ممکن است سرمایه گذاران به این نتیجه برسند که پایین ترین سطح قیمت، روند نزولی خود را از دست میدهد و ممکن است به زودی روند معکوس را دنبال کند.
معاملات فارکس به کمک واگرایی MACD
همانطور که در نمودار روزانه دلار/ ین که در شکل 1 دیده می شود، این دو سیگنال واگرایی نسبتا نزدیک به یکدیگر داشته است.
برای اولین سیگنال (قرمز رنگ)، که بین نوامبر و دسامبر اتفاق افتاد، ما تقریبا یک مجموعه کامل آموزشی از واگرایی کلاسیک صعودی داریم. قیمت به شدت پایین و پایین تر می رود در حالی که هیستوگرام MACD بسیار پایین تر از حد مطلوب است. به اعتقاد طرفداران معامله با واگرایی، این نوع عدم تعادل قیمت-اوسیلاتور، تغییر روند قیمتی را پیش بینی می کند. در این مورد، اصلاح قیمت باید تغییر روند به سمت بالا باشد.
این دقیقا چیزی است که مشاهده میکنید اتفاق افتاد. همانطور که در جدول فوق نشان داده شده است، قیمت در اوایل ماه دسامبر افزایش یافت و تا زمانی که در مورد دوم کامل نشد، تغییر روند اتفاق نیفتاد. اولین سیگنال واگرایی آن قدر قوی بود که حتی در داخل خود یک واگرایی کوچک دیگر نیز بوقوع بپیوست که به کمک divergence اصلی آمد تا قیمت را به راحتی به سمت بالا هل دهد.
محدودیتهای استفاده از این روش
همانطور که در مورد تمام اشکال تحلیل تكنيكال صادق است، سرمایه گذاران و معامله گران قبل از اقدام صرفا مبتني بر واگرایی باید از ترکیبی از این انديكاتور ها و سایر تکنیک های تجزیه و تحلیل برای تأیید روند معکوس استفاده کنند. واگرایی در همه معکوس شدن قیمتها وجود نداشته و نخواهد داشت، بنابراین باید از انواع دیگری از روشهاي تحلیل و كنترل ریسک در کنار واگرایی استفاده کرد.
همچنین ، وقتی واگرایی رخ میدهد، به این معنی نیست که قیمت معکوس می شود یا به زودی وارونه شدن اتفاق میافتد. واگرایی می تواند مدت زیادی دوام بیاورد، بنابراین اگر قیمت آنطور که انتظار میرود واکنش نشان ندهد، انجام اينكار به تنهایی میتواند ضررهای قابل توجهی برای شما به همراه داشته باشد. همچنين شما براي مطالعه بيشتر ميتوانيد به اين لينك مراجعه فرماييد.
در ادامه مطلب، ما ادامه معامله بالا را که به دلیل چندین تفاوت هیستوگرام MACD که در نمودار روزانه USD / JPY ظاهر شد، توضیح خواهیم داد که دومین ترید منجر به ضرر شد.
مثال نقض از عملکرد واگرایی در اندیکاتور
سیگنال واگرایی دوم (به رنگ آبی تیره) که بین اواسط دسامبر تا اواسط ژانویه رخ داد، را مشاهده کنید. در حالی که درست است که کنتراست بین دو قله در پایین ترین سطح هیستوگرام MACD بسیار برجسته و واضح بود، اما در قله قیمتی بعدی میبینم که این واگرایی چندان دقیق نبوده و نسبت به این حجم از تفاوت پر رنگ بین سیگنال ارسالی از اندیکاتور و حرکت قیمت با این حال چندان ریزش قیمتی قدرتمندی شاهد نبودیم.
بنابراین باید حتما توجه داشته باشید در معاملات واگرایی همیشه اگر به همین مورد اکتفا کنید به احتمال زیاد در بسیاری از موافع با مشکل مواجه خواهید پس اکیدا توصیه میکنیم از بهترین سیستم های معاملاتی فارکس و یا همان استراتژی پرایس اکشن در بازار استفاده کنید تا میزان نتیجه بخشی معاملاتتان به بالاترین حد ممکن برسد.
استراتژی ایجاد یک معامله برنده با واگرایی در تحلیل تکنیکال
بنابراین چگونه می توانیم حداکثر سود بالقوه را در یک معامله با واگرایی را حداکثر کنیم در حالی که خطرات آن را به حداقل می رسانیم؟ اول از همه، اگر چه سیگنال های واگرایی ممکن است در تمام تایم فریم ها کار کنند، اما نمودارهای بلند مدت (روزانه و بالاتر) معمولا سیگنال های بهتری را ارائه می دهند.
وقتی که یک فرصت معاملاتی با واگرایی ها پیدا می کنید، همان موقع با حجم معاملاتی کوچک وارد موقعیت معاملاتی شوید. با این کار اگر معامله درست از آب درآید، شما در بهترین قیمت وارد شده اید، در غیر اینصورت تعهد بزرگی به معامله اشتباه نخواهید داشت. فقط حسابی حواس خود را جمع کنید که حد ضرر را نه آن قدر کوچک بگذارید که سریع از معامله خارج شوید و نه آن قدر بزرگ که ریسک به ریوارد معامله غیر منطقی شود.
از طرف دیگر اگر معامله موفق باشد، می توانید به اضافه کردن پله ای به حجم معامله با واگرایی خود، سود بسیار مناسبی نیز برداشت نمایید. پس در سه گام استراتژی معاملاتی را برای شما خلاصه میکنیم: اول انتخاب تایم فریم های بالاتر دوم ورود با حجم پایین همراه با ورود پله ای و سوم حد سود و ضرر منطقی!
صحبت آخر
به راحتی می توانیم بگوییم که سیگنال های واگرایی اوسیلاتورها از اعتبار خوبی برخوردار هستند، حداقل در بازار فارکس عملکرد خوبی از خود نشان می دهند. اگر به تاریخچه اخیر زوج ارزهای اصلی بازار فارکس نگاه کنید، می بینید که معمولا حرکت های بزرگ بازار فارکس از یک واگرایی نشئت گرفته اند. همین مورد می تواند دلگرمی خوبی به تریدر دهد تا با خیال راحت به معامله با واگرایی در فارکس بپردازد.
شما می توانید با دانلود اندیکاتور واگرایی و افتتاح حساب در یک بروکر فارکس ، تا زمانی که به اطمینان خاطر لازم برسید، معامله با واگرایی را در محیط آزمایشی و با پول مجازی ادامه دهید. در صورتی که سوال یا ابهامی داشتید می توانید از طریق کامنت های همین صفحه به ما اطلاع بدهید!
اندیکاتور میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن
میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن (MA) یک ابزار تجزیه و تحلیل فنی ساده است که دادههای قیمتی را با ایجاد یک قیمت متوسط به روز میکند. این تکنیک در یک دوره زمانی مشخص به مدت 9روز، ۲۰ روز، 50 روزه یا هر دوره زمانی که معامله گر انتخاب میکند، گرفته میشود. روشهای میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن محبوب هستند و میتوانند متناسب با هر فریم زمانی، برای سرمایه گذاران بلند مدت و کوتاهمدت مناسب، طراحی شوند.
عبارات کلیدی میانگین متحرک
- میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن (MA) یک شاخص تکنیکی مورد استفاده گسترده است که روند قیمت را با فیلتر کردن نویز از نوسانات قیمت کوتاهمدت تعریف میکند.
- میانگین متحرک میتواند به روشهای مختلف ساخته شود و تعداد مختلفی از روزها را برای فواصل متوسط به کار برد.
- رایجترین کاربرد از میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن شناسایی جهت روند و تعیین میزان پشتیبانی و مقاومت است.
- درست است که میانگین متحرک به اندازه کافی و به تنهایی مفید هستند، اما آنها پایهای برای دیگر شاخصهای فنی و سایر اندیکاتورها مانند مکدی (MACD) را تشکیل میدهند.
چرا از یک میانگین متحرک استفاده می کنیم
میانگین متحرک به کاهش میزان “نویز” در نمودار قیمت کمک میکند. به نمودار میانگین متحرک نگاه کنید تا ایدهای کلی از این که قیمت در حال حرکت است به دست آورید. اگر زاویهدار و به سمت بالا در حال حرکت است، قیمت در حال افزایش و اگر رو به پایین است، انتظار می رود قیمت به طور کلی به سمت پایین حرکت کند.
یک میانگین متحرک میتواند به عنوان حمایت یا مقاومت عمل کند. در یک uptrend، یک میانگین ۵۰ روزه ممکن است به عنوان یک سطح حمایتی عمل کند، همانطور که در شکل زیر نشانداده شدهاست. در روند نزولی، یک میانگین متحرک میتواند به عنوان مقاومت عمل کند؛ مانند یک سقف، قیمت به سطح میرسد و سپس دوباره شروع به حرکت میکند.
قیمت همیشه به میانگین متحرک احترام نمی گذارد. قیمت ممکن است به طور کمی از آن عبور کند یا قبل از رسیدن به آن متوقف شود.
- به عنوان یک راهکار ساده و کلی، تا زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند افزایش مییابد. اگر قیمت پایینتر از میانگین متحرک باشد، روند کاهش مییابد.
انواع میانگین متحرک
یک میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن میتواند به روشهای مختلف محاسبه شود. یک میانگین متحرک ساده پنجروزه (SMA) پنج روز اخیر روزانه را جمع و سپس آن را به پنج تقسیم میکند تا هر روز یک میانگین جدید ایجاد کند. هر میانگین به مرحله بعدی متصل میشود و خط جریان واحد را ایجاد میکند.
یک نوع متداول دیگر از میانگین متحرک، میانگین متحرک نمایی (EMA) است. این محاسبه پیچیدهتر است، چرا که وزن بیشتری برای جدیدترین قیمتها اعمال میشود. اگر یک SMA ۵۰ روزه و یک EMA در همان نمودار را ترسیم کنید متوجه خواهید شد که EMA با توجه به وزن اضافی ناشی از دادههای قیمت اخیر، به سرعت واکنش نشان میدهد و نسبت به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد.
طول میانگین متحرک
طول معمولی در حال حرکت ۱۰، ۲۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه است. این طول میتواند در هر چارچوب زمانی نمودار یک دقیقه، روزانه، هفتگی و غیره بسته به افق زمانی و دید معامله گر اعمال شود.
قاب زمانی و یا طول زمانی که برای یک میانگین متحرک انتخاب میکنید که “دوره برگشت” نامیده میشود، میتواند نقش بزرگی در میزان موثر بودن آن ایفا کند.
یک MA با یک قاب زمانی کوتاه نسبت به دوره زمانی طولانی نسبت به تغییر قیمت بسیار سریعتر واکنش نشان خواهد داد. در شکل زیر، میانگین متحرک ۲۰ روزه بیشتر قیمت واقعی را نسبت به میانگین متحرک ۱۰۰ روزه ردیابی میکند.
هرچه مدت زمان انتخابی برای استفاده از میانگین متحرک کمتر باشد برای مهاملات با زمان کوتاه هر و سیگنال گیری های کوتاه مفید تر و هرچه زمان انتخابی برای میانگین متحرک بازه بزرگتری داشته باشد برای معاملات طولانی تر و با دید بلند تر مفیدتر است.
استراتژیهای معامله با میانگین متحرک
1) یکی از استراتژیهای میانگین متحرک، یک تقاطع قیمت یا همان کراس ها است. کراس میانگین متحرک و نمودار قیمتی زمانی اتفاق می افتد که یک تغییر بالقوه در روند در راه است.
بهترین کراس میانگین متحرک با نمودار قیمتی، کراس میانگین نمایی (EMA) 50 روزه است که میتواند سیگنال خوبی برای معامله باشد.
2) استراتژی دیگر برای استفاده از میانگین متحرک، اعمال دو میانگین متحرک به یک نمودار است: یکی با بازه زمانی بزرگتر و یکی کوتاهتر. این تقاطع یک سیگنال خوب برای معامله است که به عنوان “کراس طلایی” شناخته میشود.
برای دریافت سیگنال از کراس میانگین متحرک بهتر است دو میانگین متحرک نمایی (EMA) 5 و 20 روزه را روی نمودار قیمتی خود اعمال کنید. زمانی که میانگین نمایی 5 روزه ، 20 روزه را به سمت پایین قطع کرد زمان خروج و زمانی که به سمت بالا قطع کرد زمان مناسب ورود به معامله است.
- برای دریافت یک سیگنال قوی تر برای معامله میتوانید به دنبال کراس میانگین متحرک نمایی 5 و 26 و 50 باشید که دارای خطای کمتری می سه استراتژی تجاری متداول MACD باشد.
پیداکردن این کراس ها کاری وقت گیر و بعضا طاقت فرساست. ما در بورسیکار در دوره های اتی خود به شما استخراج این کراس ها را به صورت کاربردی و ساده آموزش خواهیم داد. لطفا تا اتمام تهیه و ضبط این دوره با ما همراه باشید.
معایب میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن
میانگین متحرک براساس دادههای تاریخی محاسبه میشوند و هیچ چیز در مورد محاسبه در طبیعت پیشبینی نمیشود. بنابراین، نتایج با استفاده از میانگین متحرک میتواند تصادفی باشد. گاهی به نظر میرسد که بازار به حمایت و مقاومت و سیگنالهای تجاری به دست اماده از میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن احترام میگذارد، و در زمانهای دیگر، این شاخصها هیچ احترامی را نشان نمیدهد.
میانگین متحرک در شرایط بازار روند دار بسیار خوب است اما در شرایط متلاطم و رنج اینگونه نیست. تنظیم چارچوب زمانی میتواند این مشکل را به طور موقت حل کند، اگرچه در برخی موارد، این مسایل بدون توجه به چارچوب زمانی انتخابشده برای میانگین متحرک، رخ میدهند.
دیدگاه شما