انتظارات جمهوری اسلامی از توافق هستهای
انتظارات جمهوری اسلامی از توافق هستهای.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۴۷۸۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
دیپلمات اسراییلی: باید برای ایران هسته ای آماده شویم
یک دیپلمات ارشد سابق اسراییلی در مقاله ای نوشت: اسراییل باید خود را در قالب "پلن سی" برای یک ایران هسته ای آماده سازد.
به گزارش عصرایران، "دنی ایالون" دیپلمات اسراییلی و سفیر اسبق اسراییل در ایالات متحده آمریکا (2002 -2006) در مقاله ای که در وبگاه روزنامه اسراییلی" جروزالم پست" انتشار یافته، از ضرورت آماده شدن اسراییل برای مواجهه با ایران هسته ای نوشته است.
در این مقاله آمده است:
اسراییل همزمانی که به دنبال حفظ و تقویت اتحاد خود با متحد شماره یک خود، یعنی ایالات متحده است در عین حال مخالف جدی احیای برجام است.
برای درک پیچیدگی های این مانور دیپلماتیک، باید ابتدا ریشه های روابط ویژه آمریکا و اسراییل را بررسی کنیم.
در حالی که هیچ معاهده رسمی دفاعی بین دو کشور وجود ندارد، اما بین دو طرف توافقات راهبردی رسمی و غیررسمی متعددی در زمینه انرژی، فناوری، دفاع، همکاری اطلاعاتی، اقتصاد و تجارت وجود دارد.
پیوندهای دوجانبه قوی، گسترده و عمیق هستند. علاوه بر این، اسراییل چیزی بیش از یک متحد یا دریافت کننده عادی کمک های سخاوتمندانه آمریکاست و فعالانه به ایالات متحده کمک می کند.
بودجه کمک نظامی سالانه آمریکا به اسراییل، بالغ بر 3.9 میلیارد دلار در سال، در صنایع دفاعی آمریکا سرمایه گذاری می شود. تجربه و فناوری اسراییل در میدان نبرد به طور مستقیم به توسعه دفاع موشکی بالستیک آمریکا، دفاع سایبری و موارد دیگر کمک می کند. در سطح جوامع، در ایالات متحده، جوامع یهودی و انجیلی هر دو رفاه و امنیت اسراییل را ارزشمند می دانند.
دولت اوباما و ترامپ وجود داشته است - این اصل از بین رفته است.
آیا واشنگتن می تواند توافق با ایران را احیا کند؟
در این چارچوب تلاش دولت کنونی واشنگتن بر احیای توافق هستهای با ایران (برجام) متمرکز است.
زمانی که توافق هستهای برای اولین بار هفت سال پیش تصویب شد، اسراییل تلاش کرد از طریق کنگره آمریکا جلوی آن را بگیرد اما در این پروژه شکست خورد و این یک شکست کامل بود و در نتیجه، آمریکا اسراییل را از مذاکرات کنار گذاشت. در آن زمان، اورشلیم خود را بدون هیچ گونه کنترل یا اطلاعی در مورد جزییات توافق هسته ای می دید.
بر اساس تجربه تلخ سال 2015، اسراییل باید از دعوای عمومی با آمریکا یا هر اقدامی که می تواند به عنوان مداخله در سیاست داخلی آمریکا تلقی شود، اجتناب کند. باید از عبور از مرزهای شناخته شده خودداری کند – اما بدون چشم پوشی از هیچ یک از ایرادات اصولی خود نسبت به معامله احتمالی و خطراتی که می تواند به همراه داشته باشد.
لازم نیست اسراییل خود را با تمام سیاست های آمریکا هماهنگ کند. بلکه باید با احتیاط با اعضای کنگره ارتباط برقرار کند. این به معنای خودسانسوری نیست، بلکه در مورد نحوه ارایه پیام است.
اسراییل همچنان موظف است بدون آسیب رساندن به روابط خود با آمریکا، تمام تلاش خود را برای اعتراض به توافق هسته ای پیشنهادی به کار گیرد. اگر آمریکا در پایان همچنان تصمیم به امضای قرارداد بگیرد، اسراییل این حق را خواهد داشت که اعلام کند که طرف توافق نیست و آزادی عمل خود را حفظ می کند.
در چنین سناریویی، دولت اسراییل باید به "طرح بی"، بسته غرامتی برای اسراییل که موقعیت بهتری برای حمله به برنامه هسته ای ایران در آینده داشته باشد، تغییر دهد.
مقامات آمریکایی، از جمله "توماس آر. نیدز" ( سفیر آمریکا در اسراییل) آشکارا اعلام کردهاند که اگر اسراییل خود را مجبور به اقدام نظامی احتمالی علیه تاسیسات هسته ای ایران بداند ، آنها تل آویو را از اقدام محدود نمیکنند.
این بدان معناست که اگر اسراییل احساس می کرد که نیاز به حمله به برنامه هسته ای ایران در آینده دارد، اورشلیم باید به واشنگتن هشدار دهد.
من مشاور سیاسی آریل شارون، نخست وزیر سابق اسراییل بودم، زمانی که آمریکایی ها برای اولین بار در سال 2001 پس از یازده سپتامبر وارد افغانستان شدند. ما تماسی از رییس جمهوری وقت "جورج دبلیو بوش" دریافت کردیم تا به ما هشدار دهد که حمله در راه است و ممکن است پیامدهای منطقه ای از جانب اسلامگرایان وجود داشته باشد. در سال 2003، سناریوی مشابهی قبل از حمله آمریکا به عراق هم انجام شد.
در ارزیابی عملکرد دولت اسراییل در تعاملاتش با دولت آمریکا در مورد مذاکرات هسته ای کنونی ایران، دولت تل آویو نمره خوبی دریافت می کند. هر دو نخست وزیر نفتالی بنت و یائیر لاپید توانسته اند تعادلی را که در بالا توضیح داده شد، برقرار کنند.
همچنین باید توجه داشت که نفوذ اسراییل در این موضوع محدود است. ایالات متحده توسط منافع اقتصادی و نظامی جهانی، مانند کاهش قیمت انرژی – چیزی که نفت و گاز ایران مطمئنا در صورت لغو تحریم ها می تواند به انجام آن کمک کند – و اولویت دادن به رقابت قدرت های بزرگ با چین و روسیه، هدایت می شود.
اینها عواملی هستند که اسراییل باید آنها را درک کند، حتی اگر آنها را دوست نداشته باشد.
اسراییل اکنون باید برای "طرح سی" - دفاع از خود در برابر تهدید ناشی از یک ایران هسته ای - آماده شود. در این راستا اسراییل باید از دریافت سامانه های نظامی از آمریکا که می تواند تضمین گر امنیت اسراییل در برابر ایران هسته ای باشد، اطمینان حاصل کند.
توافق در انتظارات بازار چیست؟
عمليات خزانه داري ارزي از ديگر اقداماتي است که بانک ها در بازار ارز انجام مي دهند. از طرف ديگر عمليات خريد و فروش در بازار ارز که بانک ها نيز در آن به صورت فعالانه مشارکت دارند به دو شکل نقد و سلف انجام مي گيرد. اصطلاح معامله نقد به معاملاتي اطلاق مي شود که در زمان انجام معامله يا حداکثر دو روز کاري بعد از آن ارز مبادله شود. به معاملاتي که تاريخ سررسيد دريافت يا پرداخت ارز بيش از دو روز کاري پس از تاريخ انجام دادن معامله و براي تاريخي معين در آينده - مثلاً براي مدت سه يا چهار ماه - باشد، سلف گويند. تفاوت ميان نرخ نقدي ارز با نرخ وعده دار (سلف) براساس نرخ بهره و ريسک مبادله، که همان امکان تقويت يا تضعيف پول در آينده است، تعيين مي شود. بنابراين از مقايسه ميزان صرف يا تنزيل ارز با قيمت نقدي آن مي توان به حد انتظارات بازار درباره مقادير تضعيف يا تقويت يک نوع ارز در آينده پي برد. معاملات سلف در بازار ارز به دو بخش سلف ثابت و سلف اختياري تقسيم مي شود. در معاملات سلف ثابت سررسيد و زمان تحويل و تحول ارز مورد معامله مشخص است و اما در معاملات سلف اختياري، مشتري که با بانک قرارداد سلف ارزي منعقد کرده است، اين فرصت و اختيار را دارد که تا سررسيد يا در سررسيد طبق نرخ توافق شده معامله انجام دهد. چنانچه مشتري در مهلت مقرر براي تحويل و تحول ارز با بانک اقدام نکند، نرخ ارز توافق شده معتبر نبوده و بانک با نرخي جديد با مشتري وارد معامله خواهد شد.
عمليات مرتبط با تغييرات نرخ ارز در بازار پول عبارتند از:
2- آربيتراژ ارزي
چنانچه يک واردکننده بخواهد بهاي کالاي خريداري شده از خارج خود را در آينده و به ارزي مشخص پرداخت کنند، همواره با اين خطر مواجه است که نرخ برابري آن ارز به پول ملي افزايش يابد. لذا از هم اکنون به خريد آن ارز اقدام مي کند و با اين عمل، خود را در مقابل ريسک نوسانات نرخ ارز پوشش مي دهد.
"آربيتراژ" به معني خريد ارز از بازاري که ارزانتر است و فروش همزمان همان ارز در بازاري که گرانتر است. در عمل با انجام دادن آربيتراژ، نرخ ارز در بازارهاي بين المللي يکسان مي شود. لذا عمل آربيتراژ هنگامي سودآور خواهد بود که تفاوت مکاني نرخ ارز در دو بازار (با دو توافق در انتظارات بازار چیست؟ مکان متفاوت) از هزينه نقل و انتقال آن ارز بيشتر باشد.
خريد نقدي ارز و فروش همان ارز در بازار سلف ارز يا فروش نقدي ارز و خريد همان ارز در بازار سلف ارز، سوآپ نام دارد.
با اين تعريف، سوآپ از انجام دادن دو معامله ارزي در يک زمان و با سررسيدهاي متفاوت شکل مي گيرد. معامله گران در بازار ارز با انجام سوآپ، خود را از ريسک نوسانات ارزي دور نگه مي دارند.
سوداگري ارز يا سفته بازي ارزي در بازار توسط معامله گران به قصد کسب سود و بهره جستن از نوسانات آتي نرخ ارز انجام مي گيرد. به عبارتي ديگر، سوداگري ارز همان عمل هجينگ است، با اين تفاوت که سودا گر به قصد انتفاع در بازار ارز به خريد و فروش آن ارز اقدام مي کند.
اکوسیستم دیجیتال چیست؟
کسبوکار دیجیتال، تغییرات چشمگیری در اکوسیستم کسبوکار سازمانها ایجاد میکند که موجب بزرگتر و پیچیدهتر شدن آنها و ضرورت بیشتر اتخاذ استراتژی دیجیتال مناسب میشود. فعالیت در اکوسیستمها، سازمانها را برای بقا در یک دنیای دیجیتال رو به گسترش توانمند میسازد.
سازمانها در راستای برآورده ساختن انتظارات فزاینده مشتریان، گستره محصولات و خدمات خود را به گونهای که در گذشته سابقه نداشته است گسترش دادهاند و در این مسیر با دیگر سازمانها و حتی رقبای خود برای ایجاد شبکههایی جهت ارائه مناسبتر پیشنهادات و خدمات ائتلاف نمودهاند. اکوسیستمهای کسبوکاری حاصل از ایجاد این شبکهها، تعریف کننده اقتصاد دیجیتال جهانی در آینده خواهند بود. کسب جایگاه در این اکوسیستمها برای سازمانها بسیار مهم است چرا که ارزش قابل توجهی میتواند برای آنها به ارمغان بیاورد.
سازمانها در طول یک دهه آینده، مدلهای کسبوکار خود را نه بر اساس چگونگی تمایز آنها با مدلهای کسبوکار صنایع سنتی بلکه بر اساس میزان مؤثر بودن این مدلها در اکوسیستمهای در حال ظهور که از گسترهای از کسبوکارها از صنایع مختلف تشکیل شدهاند، تعریف خواهند نمود.
با افزایش رقابت میان سازمانها، تعداد هرچه بیشتری از صنایع، همراستاییهای جدیدتر، گستردهتر و پویاتری تحت عنوان اکوسیستم دیجیتال ایجاد خواهند کرد. در دنیای اکوسیستمهای دیجیتال، مدل اصلی کسبوکار کاملا مشتریمحور است و مشتریان میتوانند با استفاده از گستره وسیعی از محصولات و خدمات از طریق یک درگاه دسترسی واحد و بدون تَرک اکوسیستم دیجیتال، تجربه مناسب و خوشایندی کسب کنند.
اکوسیستمهای دیجیتال از بازیگران متنوعی تشکیل شدهاند که راهکارهای دیجیتال چندبعدی را به گونهای که چندین صنعت را دربرگیرند و از طریق کانالهای دیجیتال قابل دسترسی باشند ارائه میکنند. روابط تجاری میان مشارکتکنندگان در اکوسیستم دیجیتال از طریق قراردادهای کاغذی یا دیجیتال (و یا هر دو) میباشد. این قراردادها به صورت رسمی، شیوههای پرداخت و دیگر ملاحظات تجاری مرتبط با خدمات ارائه شده، قواعد حاکم بر اکوسیستم و چگونگی دسترسی به دادههای تولید شده در آن را تعیین میکنند. با دیجیتالی شدن هرچه بیشتر مناسبات میان سازمانها و کاهش هزینه تراکنشهای مالی، برای سازمانها بسیار اقتصادیتر خواهد بود تا فعالیتهای بیشتری را از طریق قرارداد به شرکتهای ثالث واگذار کنند و در نتیجه، مجموعه غنیتری از ارتباطات تخصصی در اکوسیستم شکل میگیرد.
تقویت ارتباطات در اکوسیستم، به نوبه خود، امکان برآورده ساختن بهتر انتظارات فزاینده مشتریان را فراهم میسازد. هرچه که سازمانهای فعال در اکوسیستم دیجیتال در همکاری با شرکتهای ثالث، دادههای بیشتری از مشتریان خود گردآوری و تحلیل کنند، بهتر میتوانند برای آنها تجربه دیجیتال یکپارچه فراهم سازند و خدمات بیشتری از اکوسیستم به آنها ارائه نمایند.
مشارکت در اکوسیستمهای دیجیتال نیازمند مجموعه جدیدی از مهارتها و قابلیتهای مدیریتی است. این که سازمانها با چه سرعتی میتوانند این مهارتها و قابلیتها را در خود توسعه دهند، تعیین کننده میزان موفقیت آنها در اقتصاداکوسیستمی خواهد بود. ظهور اکوسیستمها، تغییراتی را در دورنمای بازار از لحاظ تشکیل ائتلافهای غیرمنتظره میان سازمانها، کمرنگ شدن مرزهای میان بخشهای مختلف صنایع و چگونگی مدیریت ارتباطات در داخل این اکوسیستمها توسط رهبران کسبوکارها ایجاد نموده است. در اکوسیستمهای دیجیتال، سازمانها میتوانند در ائتلافهای مشارکتی با یکدیگر همکاری نمایند.
ارتباطات سازمانها با یکدیگر در یک اکوسیستم دیجیتال میتواند اَشکال مختلفی داشته باشد. برخی از این ارتباطات، تراکنشی و غیررسمی هستند مانند آنها که برمبنای API هایی شکل میگیرند که به سیستمها اجازه میدهند با یکدیگر جهت اجرای عملیات ساده همکاری نمایند. دیگر ارتباطات، رسمیتر و پیچیدهتر هستند و در آنها قراردادها و توافقنامههای سطح خدمت برای تضمین حاکمیت و دیگر موارد مدیریتی منعقد میگردد. برخی از این ارتباطات نیز ممکن است با سازمانهایی ایجاد شود که از جهاتی رقیب یکدیگر محسوب میشوند.
یک اکوسیستم برای موفقیت باید ارزش پیشنهادی ترغیب کنندهای ارائه دهد که مرتبط با کسبوکارهای مختلف فعال در آن باشد چرا که ایجاد ارتباطات چندگانه و پیچیده در یک اکوسیستم نیازمند صرف انرژی و منابع زیادی است. با توجه به پرسشهای زیادی که در همکاری با شرکتهای ثالث در حوزههای امنیت سایبری، مالکیت فکری، مالکیت دادهها، حریم خصوصی، تسهیم سود، تطبیق با مقررات و مدیریت مشتری پیش میآید، انتخاب صحیح تیمهای مذاکره کننده در سازمان برای فعالیت در اکوسیستم اهمیت بالایی دارد. در این تیمها باید افرادی با مهارتهای فنی و متخصص در یکپارچهسازی فناوریها، زیرساختها، اپلیکیشنها و خدمات دیجیتال حضور داشته باشند.
با توجه به اهمیت نقشAPI ها در اکوسیستمها، برخی از سازمانها اقدام به ایجاد مراکز تعالی API مینمایند. این مراکز بر طراحی و توسعهAPI ها در سازمان و چگونگی اتصال آنها به شرکتهای ثالث نظارت میکنند. با تشکیل تیمهای مدیریت ارتباطات اکوسیستم، سازمانها میتوانند عملکرد خود در اکوسیستم را از طریق سنجش شاخصهای کلیدی عملکرد و سنجههای مورد توافق تمامی سازمانهای حاضر در اکوسیستم، به طور منظم رصد نمایند.
برای توسعه قابلیتهای مورد نیاز جهت مدیریت مؤثر فعالیت سازمان در اکوسیستم، باید ابزارهایی در راستای ایجاد توازن میان استانداردسازی فعالیتها و انعطافپذیری در همکاری با شرکا در سازمان ایجاد گردد. همچنین باید ترویج فرهنگ همکارانه از طریق توسعه پروتکلها، طراحی مشوقها و توسعه ابزارهایی که سازمانهای فعال در اکوسیستم را ترغیب به همکاری با یکدیگر در راستای رشد اکوسیستم می نماید، در دستور کار قرار گیرد.
پژوهش جامع بیسیجی در سال ۲۰۱۹ که در آن ۴۰ اکوسیستم دیجیتال مورد مطالعه قرار گرفتهاند، چهار عامل مهم که چگونگی همکاری سازمانها با یکدیگر در اکوسیستمهای دیجیتال جدید را تغییر دادهاند، معرفی مینماید:
۱- تنوع جغرافیایی مشارکتکنندگان
شراکتهای اکوسیستم دیجیتال، بازیگران متنوعی از مکانهای مختلف را در بر میگیرد که به معنای همکاری میان سازمانهایی با فواصل زیاد جغرافیایی و زبانهای مختلف است؛ به این ترتیب، موانع فرهنگی از میان برداشته میشود.
۲- تمرکز سازمانها بر همکاریهای بین صنعتی
در بسیاری از اکوسیستمها، تخصص مورد نیاز از صنایع مختلف به کار گرفته میشود. همکاریهای بین صنعتی برای یک سازمان به معنای کار با شرکایی است که فرهنگ و انتظارات طبعاً متفاوتی دارند. در نتیجه، فرآیندهایی که شراکت را تحت تأثیر قرار میدهند باید با نیازهای هرکدام از شرکا همراستا باشند.
۳- ساختارهای معاملهای منعطف
در اکوسیستمهای دیجیتال از ساختارهای معاملهای منعطفتر نسبت به سرمایهگذاری های مشترک و ائتلافهای بلندمدت مانند ارتباطات قراردادی و شراکتهای مبتنی بر پلتفرم استفاده میشود تا امکان پاسخگویی سریعتر به ترجیحات متغیر مشتریان، فناوریهای جدید، تهدیدهای در حال ظهور از سوی رقبا و تغییرات در مقررات موجود فراهم گردد. همچنین وارد شدن و خروج نسبتاً آسان از اکوسیستم دیجیتال به سازمانها این اجازه را میدهد تا سریعاً شراکتهای جدید تشکیل دهند و یا از شراکتهای موجود خارج شوند.
۴- خلق ارزش به صورت متقابل و مستمر
در یک اکوسیستم دیجیتال قوی، تمرکز بر خلق ارزش به صورت مستمر است و تمامی مشارکتکنندگان از فعالیت در اکوسیستم و ارتباط با یکدیگر منتفع میشوند. در اکوسیستمها، سازمانها باید از نحوه تعامل خود با شرکا و اطمینان از اینکه منافع کسب شده به دیگر سازمانها نیز میرسد اطمینان حاصل نمایند.
در راستای انتخاب اکوسیستم مناسب، شرکت بیسیجی سه نوع اکوسیستم دیجیتال را شناسایی کرده است که سازمانها باید با توجه به اهداف استراتژیک و همچنین قابلیتهای موجود خود بر فعالیت در اکوسیستمی که متناسب با سازمان است تمرکز نمایند. سه نوع اکوسیستم دیجیتال شناسایی شده توسط بیسیجی عبارتند از:
۱- شبکه دیجیتالیساز
چنانچه پرسش اصلی استراتژیک سازمان، چگونگی دیجیتالی کردن محصولات موجود با کمک گرفتن از شرکا ضمن پایین نگاه داشتن سطح پیچیدگیهای مدیریتی باشد، باید این نوع اکوسیستم را انتخاب کند. اکوسیستم شبکه دیجیتالیساز برای سازمانهایی که محصولات قوی و قابلیتهای خوبی در حوزه محصول دارند ولی در زمینه تمرکز بر شرکای خارجی دچار محدودیت هستند مناسب میباشد. به این ترتیب، کارکردهای جدیدی به محصولات اضافه میشود و درآمدهای جدیدی از ارائه خدمات دیجیتال به مشتریان تولید می گردد.
چنانچه پرسش اصلی سازمان، چگونگی اتصال اشیای هوشمند و کاربران به صورت پیوسته در یک پلتفرم، ضمن حصول اطمینان از سطح بالای ارائه خدمات و کمترین میزان اصطکاک میان مشارکتکنندگان در پلتفرم و کاربران باشد، این اکوسیستم باید انتخاب گردد. اکوسیستم پلتفرم، مناسبترین انتخاب برای سازمانهای دارای قابلیتهای دیجیتال قوی و تمرکز بالا بر بهرهگیری از تخصصهای خارج از سازمان میباشد. به این ترتیب، جریانهای درآمدی جدید با استفاده از پلتفرم ایجاد میگردد.
چنانچه پرسش اصلی سازمان، چگونگی یکپارچهسازی چندین پلتفرم در قالب یک پلتفرم کاملاً یکپارچه برای ارائه خدمات ضمن حفظ امکان کسب دادههای مشتریان از این پلتفرم یکپارچه باشد، باید این نوع اکوسیستم انتخاب گردد. اکوسیستم اَبَرپلتفرم برای سازمانهایی که قابلیتهای دیجیتال پیشرفته دارند، از همکاری با شرکای خارجی استقبال میکنند و همچنین دارای یک پلتفرم استقراریافته هستند مناسب میباشد.
باید توجه داشت که بسیاری از سازمانها در یک زمان ممکن است در بیش از یکی از این اکوسیستمها فعالیت داشته باشند.
دیلویت در گزارش خود چهار نوع ائتلاف استراتژیک در اکوسیستمهای دیجیتال را معرفی نموده است:
یک سازمان به عنوان هماهنگکننده، تعاملات ضروری برای دستیابی به اهداف را هدایت میکند. مشارکتکنندگان در اکوسیستم فقط با سازماندهنده اکوسیستم تعامل دارند.
اکوسیستم همان زنجیره تأمین یا سیستم توزیع سنتی است که یک سازمان به عنوان هماهنگکننده سطح بالا آن را هدایت میکند. مشارکتکنندگان ممکن است با بازیگران پاییندستی یا بالادستی خود در اکوسیستم تعامل داشته باشند.
این نوع ائتلاف به طور عمده مبتنی بر هدایت توسط مشارکتکنندگان با الگوی تعاملات چندگانه و پیچیده میباشد. یک سازمان به عنوان هماهنگکننده فقط پروتکلهای حاکمیت و تعامل در اکوسیستم را تعریف میکند.
این نوع ائتلاف کاملاً مبتنی بر هدایت توسط مشارکتکنندگان است و موانعی برای ورود به آن وجود ندارد. هیچ سازمانی نقش هماهنگکننده را ندارد و سیستمهایی در داخل خود سازمانها بدون استانداردهای از پیش تعریف شده باعث هدایت اکوسیستم میشوند.
دیلویت با بررسی شراکتهای اکوسیستم دیجیتال به این نتیجه رسیده است که تمرکز اغلب ائتلافهای دیجیتال بر ارتقای طراحی و توسعه محصولات جدید قرار دارد و در این ائتلافها میان قابلیتهای سازمانها همافزایی به وجود میآید. همچنین تمرکز شراکتهای دیجیتالی که در حوزه فروش شکل گرفتهاند، هدفگیری بخشهای معین و یا جدید مشتریان است.
از نظر نوع صنایع مشارکتکننده در تشکیل اکوسیستمهای دیجیتال، شرکتهای حوزه فناوری، رسانه و تلکام به علت جایگاه کلیدی خود در فضای دیجیتال، مسلط بر شراکتهای شکل گرفته هستند و اغلب شراکتهای بین صنعتی نیز میان شرکتهای این حوزهها و دو صنعت خدمات مالی و محصولات صنعتی و مصرفی ایجاد شدهاند. از میان این دو نیز، تنوع شراکتها میان صنعت فناوری، رسانه و تلکام با صنعت خدمات مالی بسیار زیاد است و گستره وسیعی از محصولات و خدمات در حوزههای بانک و بیمه را در بر میگیرد.
از دیدگاه شرکت اکسنچر، یک اکوسیستم دیجیتال، شبکهای از سازمانهایی از صنایع مختلف است که با یکدیگر در جهت تعریف، ایجاد و اجرای راهکارهایی برای رفع نیازهای مشتریان و مصرفکنندگان و شکلدهی به بازار از این طریق، تعامل و همکاری میکنند. اکوسیستم دیجیتال بر اساس عمق و گستره همکاریهای بالقوه میان مجموعه بازیگران آن تعریف میگردد؛ به این ترتیب که هر کدام از مشارکتکنندگان، بخشی از راهکار نهایی طراحی شده در اکوسیستم را ارائه میدهند و یا بخشی از قابلیتهای مورد نیاز برای توسعه راهکار را تأمین مینمایند. قدرت اکوسیستم دیجیتال در این است که هیچ کدام از مشارکتکنندگان به تنهایی نیازی به در اختیار داشتن یا کار کردن با تمامی اجزای راهکار نهایی ندارند و این که ارزش تولید شده در اکوسیستم بیشتر از مجموع ارزش ایجاد شده توسط هر یک از مشارکتکنندگان در آن میباشد.
بر اساس تعریف گارتنر در سال ۲۰۱۷، اکوسیستم دیجیتال شامل گروهی از بازیگران (سازمانها، افراد و اشیا) است که با همکاری در پلتفرمهای دیجیتال استاندارد در جهت دستیابی به اهداف متقابل که برای همگی آنها منفعت به دنبال دارد فعالیت میکنند.
بر اساس دیدگاه فوربس در گزارش سال ۲۰۱۷، اکوسیستمهای دیجیتال، خطوط میان صنایع و حتی رقبا را کمرنگ کردهاند و وجود آنها برای موفقیت در بازار دیجیتال امروز ضروری است. فوربس موارد کلیدی زیر را در راستای توسعه و یا فعالیت در یک اکوسیستم دیجیتال استراتژیک برای سازمان توصیه کرده است:
۱- ایجاد یک فرهنگ باز و همکارانه
برای بهرهمند شدن از منافع فعالیت در اکوسیستم دیجیتال، سازمانها باید با ارتقای فرهنگ باز و همکارانه، تمایل به تسهیم دانش خود با دیگر سازمانهای اکوسیستم داشته باشند. همچنین پژوهش شرکت اکسنچر در سال ۲۰۱۷ نشان داده است که ۹۷ درصد از سازمانهای بزرگ، نوآوری باز را کلید ارتقای عملکرد کسبوکار خود میدانند. نوآوری کاربردی، توانایی سازمان برای جذب، تطبیق و استفاده از اطلاعات و دانش جدید تولید شده در اکوسیستم است و بدون یک فرهنگ باز، سطح تسهیم و تطبیق این اطلاعات و دانش پایین خواهد بود.
۲- استقبال از تغییر
برای سازمانهای بزرگ که دارای کسبوکار و مدلهای مدیریتی و سیستمهای فناوری قدیمی هستند، نه تنها تغییر این موارد در راستای بهرهگیری از منافع اکوسیستم توافق در انتظارات بازار چیست؟ دیجیتال، زمان بیشتری میبرد بلکه به طور کلی، ایجاد تحول مثل تحول دیجیتال و تطبیق دادن سازمان با شرایط اکوسیستم مشکلتر است.
۳- بازطراحی مدل کسبوکار
سازمانها باید برای فعالیت در اکوسیستم دیجیتال، فرآیندها، ساختارهای حاکمیتی و سبکهای مدیریتی خود را مورد بازبینی قرار دهند و در راستای افزایش چابکی و تسریع در تصمیمگیریها، فرآیندها و ساختارهای جدیدی طراحی کنند.
۴- ارتقای فناوریهای دیجیتال
بدون بهرهگیری مناسب از فناوریهای دیجیتال جهت پشتیبانی از سازمان، ایفای نقشی معنادار در اکوسیستم دیجیتال و دستیابی به موفقیت در آن دشوار است. اکوسیستمهای دیجیتال با هدف نوآوری، یادگیری و پیشرفت ایجاد شدهاند و استفاده از نرمافزارهای قدیمی، مسیرهای ارتباطی نامناسب و پایگاههای داده نامتناسب، تسهیم دانش و نوآوری را در آن با مشکل مواجه میسازند. بنابراین، سرمایهگذاری در فناوریهای دیجیتال و پرورش سرمایه انسانی که متعهد به یادگیری آخرین قابلیتهای دیجیتال هستند، کلید ایجاد و فعالیت مؤثر در اکوسیستمهای دیجیتال میباشد.
34 اصل کار گروهی (Teamwork) چیست؟ عوامل و مراحل کار تیمی موفق…
یکی از موضوعاتی که امروزه دغدغهی بیشتر مدیران کسب و کارهاست، بهوجود آوردن فرهنگ کار تیمی و گروهی در کسبوکار است. اگر اهمیت کار تیمی و گروهی در سازمانی به درستی درک شود اتفاقات و پیشرفتهای بسیار خوبی در آن شرکت رخ میدهد که میتواند منجر به افزایش فروش و اعتبار آن مجموعه و برند گردد. کارگروهی چیست؟
البته به وجود آوردن فضایی که منجر به کارتیمی و گروهی شود کار چندان آسانی نیست اما اگر بتوانید مطالب گفته شده در این مقاله را به درستی انجام دهید، میتوانید کار تیمی را در بین کارمندانتان نهادینه کنید و نگران بسیاری از کارها نباشید زیرا بهشکل خودکار انجام خواهند شد. کار تیمی موفق چیست ؟
مایکل جردن، یکی از بزرگترین اسطورههای بسکتبال در مورد اهمیت کار گروهی و تیمسازی میگوید: با هوش و استعدادتان در یک مسابقه برنده خواهید شد اما با کار گروهی قهرمان مسابقات میشوید.
امروزه با پیشرفت دنیای تکنولوژی و پیچیدهتر شدن فعالیتهای سازمانی، اهیمت کار فردی کمرنگ شده است و اهمیت کارهای گروهی رو به افزایش است . درحقیقت شرکتهای بزرگ و بروز دنیا مانند اپل، سامسونگ، مکدونالد و دیگر سازمانهای بزرگ از سالها پیش دریافتند که کارهای تیمی میتواند نتایج بسیار درخشانی را در یک سازمان و کسب و کار ایجاد کند که انجام آن توسط یک فرد، کار و هدفی غیرممکن است.
از همان سالها تیمهای توسعه و تحقیقی شکل گرفت تا این شرکتها بتوانند فرهنگ کارگروهی را در شرکت خود ایجاد کنند. البته بهخاطر داشته باشید که ایجاد فرهنگ کارتیمی در یک کسب و کار امری زمانبر است.
پس اگر به تازگی یک برند یا کسب و کار خانگی را پایهگذاری کردهاید و میخواهید به صورت اصولی فرهنگ کار تیمی را در کسب و کارتان ایجاد کنید میتوانید از مشاوران بیزینس دکتر ویز کمک بگیرید. کارگروهی چیست؟ مثال کار تیمی چیست؟
تفاوت تیم و گروه و تعریف کار گروهی و تیمی
تعریف کار گروهی چیست؟ teamwork چیست؟ متاسفانه بسیاری از افراد و حتی مدیران برخی کسب و کارها تفاوت بین تیم و گروه را نمیدانند و به همین خاطر مشکلات و ضررهای زیادی به کسب و کارشان وارد میشود. بیشتر ما زمانی که دور هم جمع میشویم و کارهای خاصی را انجام میدهیم نام خود را تیم میگذاریم درحالیکه اگر به دنبال هدفی خاص و مشخص نباشیم، صرفا یک گروه هستیم و نه یک تیم.
تفاوتهای زیادی بین یک تیم و گروه وجود دارد. در واقع تیم به مجموعه افراد همفکری گفته میشود که با تمرکز کردن بر یک هدف و ارزشی یکسان برای رسیدن به آن هدف تلاش میکنند، اما در مقابل گروه به افرادی گفته میشود که اساسا بیشتر از دو نفر هستند اما الزاماً هدف و ارزش خاصی را دنبال نمیکنند. همچنین در کار گروهی و تیمی غیبت هر از اعضای تیم باعث میشود تا هدف نهایی تیم دچار مشکل و نوسان شود که البته در گروه اینطور نیست و اعضای گروه شخصیت مستقلتری نسبت به یک تیم دارند.
شش اصل کار گروهی در سازمانها و شرکتها
پژوهشگران شش اصل مقدماتی و لازم را برای شروع هر کار گروهی در سازمان ضروری میدانند و اعتقاد دارند اگر هر مجموعهای که خود را تیم میداند این ویژگیها را نداشته باشد نمیتواند به هدف و ارزش دلخواه خود برسد. این ۶ اصل از جمله عوامل مؤثر در موفقیت کار تیمی است.
- تعداد افراد کم (حداکثر ۱۲ نفر)
- ماموریت یکسان
- وجود مهارتهای مکمل
- اهداف یکسان و واضح
- توافق در رویکرد یکسان و مشترک کار
- پاسخگویی متقابل
کار تیمی و گروهی در کسب و کارهای ایرانی
دلایل زیادی وجود دارد که شما باید کار تیمی را در سازمان خود نهادینه کنید. البته ممکن است روزهای اول کمی دچار سختی و کند پیش رفتن کارها بشوید اما پس از یک زمان معقول انجام همهی کارها و خدمات بهبود پیدا میکند و سازمان پیشرفتهای چشمگیری مییابد.
فرهنگ کار گروهی در کشور ما از گذشته دچار مشکلات زیادی بوده است. بسیاری از روانشناسان ایرانی اعتقاد دارند یکی از علتهایی که ورزشهای فردی کشور ایران نسبت به ورزشهای تیمی، قدرت بیشتری دارد، نبود فرهنگ کار گروهی در مردم ایران است. اگر به مسابقات ورزشکاران ایرانی دقت کرده باشید متوجه میشوید که در ورزشهایی مانند کشتی، وزنهبرداری، تیراندازی و… که بهصورت تک نفره برگزار میشوند، عنوانها و مقامهای بسیار بهتری نسبت به ورزشهای تیمی بهدست میآوریم. روانشناسی کار گروهی چگونه است؟
پس ممکن است برای شروع کارتیمی در یک کسب و کار ایرانی با مشکلاتی مواجه باشید که در دیگر کشورها کمتر بهوجود میآید و ریشه در فرهنگ کشورمان دارد. البته باید در نظر داشته باشید که در سالهای اخیر سازمانهای بزرگی مانند دیجیکالا بهخوبی توانستهاند این فرهنگ را در بین کارمندان کسب و کارشان ایجاد کنند. پس سعی کنید فرهنگ کار تیمی را در سازمان و کسب و کارتان ایجاد کنید تا معجزهی کار گروهی و تیمی را احساس کنید.
در ادامهی مطلب به این موضوع پرداختهایم که چرا سازمانها و کشورهای توسعه یافته، بهجای اینکه مهارتهای شخصی را افزایش دهند بر تیم و تیمسازی اصولی متمرکز شدهاند و هزینههای زیادی را صرف این کار کردهاند.
اهمیت کار تیمی در کسب و کار
۳ دلیل برای اینکه کار تیمی را در کسب و کار خود ایجاد کنید.
در ادامهی مطلب ۳ مورد از مهمترین موضوعاتی که میتواند دلیل خوبی برای راهاندازی فرهنگ کارتیمی در سازمان شما باشد را بهصورت دقیق بررسی کردهایم و برای هر کدام مثالهایی آوردهایم تا بتوانید بهتر مسئله کار گروهی و تیمی را درک کنید. ۳ نکتهی زیر از جمله عوامل مؤثر در موفقیت کار تیمی است.
۱ـ داشتن تیم، مزیت رقابتی کسب و کارها در آینده
برای بهتر درک کردن این موضوع به سوال زیر فکر کنید. به نظر شما علت موفقیت کسب و کارها در کشوری مانند چین و یا دلیل شکست استارت های نوپا در دیگر نقاط چه موضوعی است؟
اگر فکر میکنید نیروی کار ارزان جواب این سوال است، سخت در اشتباه هستید. طبق نظرسنجی انجام شده در یکی از دانشگاههای آمریکا بیشاز ۹۰ درصد مردم، پاسخ این سوال را نیروی کار ارزان در کشورهای در حال توسعه میدانند.
اما حقیقت آن است که نیروی کار ارزان بهتنهایی نمیتواند یک کسب و کار را به موفقیت برساند. بلکه رهبران یک کسب و کار میبایست به کمک مدیریت و کار تیمی و گروهی از مزیتهای موجود در کشور خود بهخوبی استفاده کند.
برای مثال بسیاری از کشورهایی که اقتصادشان وضعیت خوبی ندارد اگر خدمات و محصولاتشان را به دلار و یا یورو به فروش برسانند میتواند چندین برابر رشد کنند. اما در همین کشور ایران که ریال ارزش بسیار کمی در برابر ارزهای خارجی مانند دلار و یورو دارد، چند کسب و کار را میشناسید که از این مزیت استفاده کند؟
پس در چین هم نیروی کار ارزان بهتنهایی چنین بازار خوبی را برای رشد کسب و کارها بهوجود نیاورده است. در واقع کشور چین توانسته هنر مدیریت و کار گروهی در نیروهای کار را بهخوبی ایجاد کند و به بهترین شکل از آن استفاده کند. هماهنگی بینظیر بین قسمتهای مختلف سازمانهای کشور چین بهخاطر تیمسازی اصولی است که از سالها پیش در این کشور برنامهریزی و پیاده شده است.
طبق آخرین تحقیقات دانشگاه میشیگان، بسیاری از واقعیتها و مستندات نشانگر آن است که نیروی کار ارزان در دنیای امروزی دیگر یک مزیت رقابتی پایداری محسوب نمیشود. البته در نظر داشته باشید که نمیگوییم نیروی کار ارزان مزیت یک کسب و کار نیست، بلکه میگوییم صرف وجود نیروی کار ارزان در یک کشور و یا سازمان نمیتوانیم به اهداف مشخص شده برسیم.
انجام کار گروهی و تیمی در یک سازمان میتواند مزیتی باشد که دانشمدان معتقدند جدیترین مزیت کسب و کارهای یک سازمان در سالهای آینده است. در انتهای قرن ۲۰ یک تحقیق معتبر در سازمانها و کسب و کارهای آمریکا انجام شد که حاکی از آن بود که کسب و کارهایی که تیم سازی و کار گروهی بهتری در شرکت خود داشتهاند پیشرفت سریعتر و بیشتری توافق در انتظارات بازار چیست؟ نسبت به دیگر شرکتها دارند.
اگر بهتازگی یک برند و یا کسب و کار پایهگذاری کردهاید و بدنبال ساخت برند لوکس هستید بهتر است از همین الان اصول تیمسازی و کار گروهی را در شرکت و سازمان خود پایهگذاری کنید.
طبق اصل دمینگ اگر از ابتدا یک کار را بهصورت اصولی انجام ندهید در آینده مجبور خواهید شد تا چندین برابر وقت و هزینهی بیشتری را برای به انجام رسیدن آن بگذارید.
در همین زمینه، پیتر دراکر میگوید:
“جانشین دنیای کارگری، جامعه فرهیختگان است. فرآورده نمونه سالهای ۱۹۲۰ يعني خودرو، حدود ۶۰ درصد از بهای تمام شدهاش صرف تهيه مواد خام و انرژی ميشد. فرآورده نمونه سال ۱۹۸۰ تراشه های نيمه رسانا ميباشد كه بهاي انرژی و مواد خام مصرفي آن حتی به ۲ درصد نميرسد.”
این موضوعات به علت اهمیت دادن به کار تیمی در کشورهای توسعه یافته است. شرکت اپل در سال ۲۰۱۵ احساس کرد که رقیبان روی بهبود عملکردهای دوربین سرمایهگذاری کردهاند و در آینده ممکن است دوربین تلفنهای هوشمندش از رقیبان عقب بیافتد. برای همین یک تیم ۵۰۰ نفره از بهترین متخصصان گردآوری کرد تا بتواند عملکرد دوربینهایش را بهبود دهد. اهمیت دادن به کار تیمی و تیمسازی در این سالها بیشتر از هر زمان دیگری شده است و این موضوع بخاطر آن است که شرکتها دریافتهاند که با کارتیمی میتوانند هزینههای خود را به حداقل برسانند.
جالب است بدانید در سال ۲۰۲۰ بازدهی تولید نسبت به سال ۲۰۱۲ در کشورهای توسعه یافته ۲ برابر شده است درصورتی که تعداد کارکنان بین ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش یافته است. اگر کار تیمی بهدرستی و طبق اصول در یک سازمان انجام گیرد نیازی به تعدادی از کارمندان نمیباشد و در نتیجه هزینههای شرکت کاهش چشمگیری پیدا میکند.
۲ـ افزایش بازده کارکنان و رضایت شغلی بیشتر به کمک کار تیمی
اگر مدیر و یا رهبر یک سازمان و یا کسب و کار هستید احتمالا با این موضوع مواجه شدید که بعضی کارمندان شما با علاقهی تمام و انگیزهی کافی تلاش نمیکنند. شاید علتهای مختلفی را برای این موضوع در نظر گرفته باشید اما پژوهشگران حوزهی کسب و کار معتقدند نبود هدف و عدم وجود فرهنگ کار گروهی و تیمی در یک سازمان و یا استرس شغلی میتواند به کم شدن بازدهی کارمندان و نارضایتی شغلی آنان بیانجامد. اینکه کارمندان شما هدف و غایت کسب و کار شما را نمیدانند و صرفا هر روز یکسری وظایف را انجام میدهند و از رضایت شغلی کمی برخوردار هستند، باعث میشود پس از مدتی آنان نسبت به شغلشان بیرغبت شوند. وظایف اعضای گروه چیست؟
کارمندان شما باید در جریان بسیاری از تصمیمات کسب و کار و سازمان باشند تا بتوانند برای آن هدف تلاش کنند و احساس یکنواختی نداشته و درجا زدن نداشته باشند. کارتیمی میتواند کمک شایانی به افزایش بازده کارمندان شما داشته باشد.
ادگار شاین توصیه میکند، برای آنکه بتوانید فرهنگ کار تیمی را سازمانی نهادینه کنید، باید ابتدا تغییراتی را در خودتان بهوجود آورید و الفبای کار گروهی را یاد بگیرید و سپس گروهی کوچک از کارمندانی را که میدانید آموزشپذیر هستند انتخاب کنید سپس سعی کنید برای مدتی کارهای تیمی و وظایف گروهی به آنان پسپارید.
در این مدت اشتباهات و مشکلات زیادی را در انجام کارهای تیمی کارمندانتان میتوانید پیدا کنید و رفع کنید. از تیم کارمندانتان بخواهید تا پیشنهاداتشان برای بهتر شدن کار گروهی را با شما درمیان بگذراند. در این مدت سعی کنید مطالعات خود بر روی کار تیمی بیشتر کنید.
بعد از گرفتن بازخورد از کار گروهی سعی کنید جلسهای ترتیب دهید و از مزایای کارتیمی برای کارمندانتان بگویید. سعی کنید از دید یک رئیس صحبت نکنید و در ابتدای صحبتهایتان از پیشرفت کسب و کار خودتان نگویید بلکه از دست آوردهای کار تیمی برای خود کارمندان صحبت کنید. این هنر شماست که در ابتدا بتوانید کار گروهی را عامل موفقیت کارمندان جلوه دهید و از پیشرفت کارمندان به پیشرفت شرکت برسید و نه برعکس آن.
از نگاه شاین مدیران و رهبران کسب و کار بدون توجه به نکات بالا نمیتواند کارتیمی را در شرکت و کسب و کارش بهوجود بیاورند. پس سعی کنید نکات بالا را بهدرستی رعایت کنید و از همان ابتدا کار گروهی را در ابعاد بزرگ انجام ندهید چون بخاطر مشکلات اولی که برای هر کار جدیدی وجود دارد ممکن است سازمان یا شرکت شما برای مدتی دچار مشکلاتی شود و مشتریان شما را ناراضی و حتی عصبانی کند.
۳ـ نقش کار گروهی در پرورش استعداد
طبق گفتهی یکی از فیلسوفهای بزرگ اگر به یک شخص فقط یکسری کارها و وظایف روزمره بدهید و سر ماه هم حقوقی مشخص به او بدهید او را دچار زندگی ماشینی کردهاید که بعد از مدتی قدرت خلاقیت در او کشته میشود.
زندگی ماشینی میتواند موجب شود تا شخص نتواند مانند یک انسان فکر کند و هیچ خلاقیتی در حل مشکلات از او نخواهید دید. اما اگر افراد یک سازمان در مجموعهای به اسم تیم قرار بگیرند سعی میکنند مشکلات را حل کنند و در مسیر حل مشکلات از همدیگر کمک میگیرند.
شاید در ابتدای کار باورش سخت باشد اما اگر اصول تیمسازی بهدرستی پایهگذاری شود تمام افراد یک سازمان، خود را در برابر کسب و کار مسئول میدانند. آنها تلاش میکنند تا سازمان را بهجلو ببرند و مشکلات سازمان را یکی پس از دیگری حل کنند. درچنین شرایطی مدیر و رهبر کسب و کار فقط نقش نظارت و ارزیابی بر واحدهای مختلف را دارد.
معاملات بلوکی چیست و چه کاربردی در بازار سرمایه دارد؟
معاملات بلوکی چیست؟ این معاملات چه کارکردی در بازار سرمایه دارد و چرا بسیاری از سرمایه گذاران از این تکنیک برای شناسایی برخی سهام در بازار استفاده می کنند؟ در اینم مقاله قصد داریم توضیح دهیم که چگونه معاملات بلوکی میتواند موجب افزایش قیمت سهم در ایندعه شود و چه شرایطی برای این کار مورد نیاز می باشد.
تابلوخوانی در بورس در سایت مدیریت فناوری بورس تهران به یکی از محبوب ترین روش های معاملاتی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال برای سرمایه گذاران به حساب می آید و چه بسا سرمایه گذاران زیادی از تابلو خوانی به عنوان یک روش تکمیلی برای خرید و فروش خود استفاده می کنند.
شاید بارها شنیده باشید که در فلان سهم کد به کد و یا معامله بلوکی انجام شده است ولی هیچگاه آن را درک نکرده اید و منبع مطالعاتی خوبی هم برای آن پیدا نکرده اید. در ابن نوشتار قصد دارم در خصوص معاملات بلوکی و مفهوم آن در خرید و فروش سهام صحبت کنم.
معاملات بلوکی به چه معاملاتی گفته میشود؟
معاملات بلوکی به معاملاتی گفته می شود که در آن حجم و محدودیت قیمتی وجود ندارد. برای شرکت های بورسی زمانی معامله بلوکی انجام می شود که حجم معاملات سهام و یا حق تقدم سهام 50 برابر محدودیت حجم هر سفارش در بازار باشد و یا معاملاتی که ارزش معامله آن بیشتر از 2 میلیارد تومان باشد. این معاملات معمولا در زمان معاملات بازار انجام می شود و شرایط آن همانند بازار عادی می باشد یعنی سهم در دامنه مجاز خود معامله می شود. معمولا معاملات بلوکی در یک بازار جدا انجام می شود و دلیل آن هم بیشتر مربوط به این است که حجم معاملات انجام شده تاثیراتی در قیمت سهم در بازار ایجاد نکند.
شکل زیر فرایند معاملات بلوکی را نشان می دهد.
چند نکته درباره معاملات بلوکی:
نکته 1:
در دیده بان بازار نمادهایی که معاملات بلوکی دارند؛ در کنار نماد خود شماره 2 را دارند به عنوان مثال معامله بلوکی نماد وامید در نماد وامید2 انجام می شود.به عنوان مثال در شکل زیردر نمادهای تبرک، وسینا و زاگرس معاملات بلوکی انجام شده است. به عنوان مثال در نماد وسینا 97 میلیون برگ سهم در قیمت 1123 ریال معامله بلوکی انجام شده است.
شکل زیر نیز صفحه معاملات بلوکی در نماد وسینا را انجام می دهد.
نکته 2:
در خصوص بررسی ارزش معاملات روزانه باید این نکته را مورد توجه قرار داد که باید ارزش معاملات بلوکی را از ارزش معاملات روزانه کسر کرد تا ارزش معاملات خالص روزانه بازار را بدست آورد که قابلیت استناد داشته باشد
نکته 3:
معمولا شنیده اید زمانی که شاخص کل روزانه منفی باشد در برخی نمادهای بازار ممکن است معامله بلوکی انجام شود. این معاملات به منظور مثبت کردن شاخص کل و یا کم کردن اثر منفی شاخص کل انجام می شود و اصطلاحا میگویند در نماد مورد نظر معاملات بلوکی انجام شده است. بنابراین باید معاملات بلوکی را در هر روز مشخص کرد و اثرات آن را بر روی شاخص کل مشاهده کرد. چرا که ممکن است شاخص کل مثبت باشد و شما فکر کنید که بازار هم مثبت است در صورتی که بسیاری از نمادهای بازار منفی باشد و تنها معاملات بلوکی در یک سهم موجب رشد شاخص شده است.
نکته 4:
در گزارش روزانه بورس کلیه معاملات بلوکی منتشر میشود و با مراجعه به آن گزارش می توان دریافت که معامله بلوکی در چه نمادهایی و با چه حجمی و در چه قیمتی انجام شده است.
نکته 5:
گاهی اوقات ممکن است شنیده باشید که معاملات بلوکی در یک سهم ممکن است موجب رشد قیمتی سهم شود. این جمله درست است و مربوط به سطح انتظارات سرمایه گذاران می باشد چرا که عموما ارزش گذاری بلوک بالاتر از قیمت تابلو می باشد و به همین دلیل انتظار بازار این است که قیمت سهم رشد کند. به عنوان مثال قیمت سهم ایران خودرو 240 تومان بود و زمانی که معامله بلوک 15 درصدی این سهم در قیمت 402 تومان منتشر شد قیمت سهم تا 310 تومان رشد کرد و بعد از اینکه برای بلوک خریداری نیامد و عرضه آن لغو شد قیمت سهم دوباره تا 240 تومان کاهش یافت.
پس زمانی که آگهی بلوکی سهمی منتشر می شود حتما باید معاملات آن را رصد کرد و اثرات قیمتی سهم را مد نظر داشت.
معاملات بلوکی چگونه موجب رشد قیمت سهم می شود؟
زمانی که نمادهای دارای معاملات بلوکی در بازار سرمایه را چک میکنید میبینید که به عنوان مثال معاملات بلوکی بین حقیقی ها و یا حقوقی ها انجام شده است. به طور کلی معاملات بلوکی به صورت زیر انجام می شود:
- معامله بلوکی از حقیقی به حقوقی: در این معامله جابه جایی سهم توسط یک حقیقی به یک حقوقی انجام می شود. معمولا این نوع معامله اثرات چندانی بر قیمت سهم ندارد.
- معامله بلوکی از حقیقی به حقیقی: در این معامله جابه جایی سهم توسط یک حقیقی به یک حقیقی دیگر انجام می شود. معمولا این نوع معامله هم اثرات چندانی بر قیمت سهم ندارد.
- معامله بلوکی از حقوقی به حقوقی: در این معامله جابه جایی سهم توسط یک حقوقی به یک حقیقی انجام می شود. معمولا این نوع معامله هماثرات چندانی بر قیمت سهم ندارد.
معامله بلوکی از حقوقی به حقیقی: در این معامله جابه جایی سهم توسط یک حقوقی به یک حقیقی انجام می شود. زمانی که این جا به جایی انجام شد حتما باید معاملات سهم را رصد کنید و به دنبال یک موقعیت معاملاتی مناسب باشید چرا که وقتی یک حقیقی سهمی را از حقوقی خریداری میکند معمولا دارای یک برنامه برای افزایش قیمت سهم می باشد و از آنجا که قادر به خرید حجم مناسب سهم در بازار نیست با یک حقوقی توافق کرده و آن تعداد سهم را در درصد های بالاتری نسبت به قیمت تابلو از حقوقی خریداری میکند و پس از این معامله بلوکی اقدام به افزایش قیمت سهم می کند. از آنجا که این رفتار بارها در بازار اتفاق افتاده است پس می توان گفت که سرمایه گذاران نیز نسبت به این معامله حساس شده و اقدام به خرید سهم می کنند و همین موضوع باعث افزایش قیمت سهم می شود. اما اینکه آن بازیگر چه سهمی را برای خرید انتخاب میکند را باید در مقاله سهام شناور و اثرات ان بر قیمت سهم و سپس در مقاله سفته بازی در سهم مطالعه کنید.
فیلتر معاملات بلوکی در بورس
برای توافق در انتظارات بازار چیست؟ نوشتن فیلتر معاملات بلوکی در بورس کافی است دستور زیر را در دیده بان بازار و در بخش فیلتر نویسی کپی و سپس آن را اجرا کنید.
‘l18)[(l18).length-1]==’2)
تفاوت معاملات بلوکی و کد به کد کردن در چیست؟
در بخش های قبل در خصوص کد به کد کردن در معاملات صحبت کردیم و گفتیم که کد به کد کردن در جهت افزایش قیمت سهام صورت می گیرد و معمولا با توافق بین خریدار و فروشنده که صورت می گیرد که فروشنده معمولا حقوقی و خریدار معمولا حقیقی می باشد . حال ممکن است این دو سرمایه گذار متفاوت باشند و یا اینکه ممکن است حقوقی سهم را به کد های حقیقی که در واقع کد های شخصی است منتقل کند و گپس از آن برنامه افزایش قیمت سهام را داشته باشد. اما در معاملات بلوکی قضیه اندکی فرق دارد. ممکن است شرکتی برخی از شرکت های زیان ده خود را به دلیل اصلاح ساختار مالی به صورت بلوکی و در قالب نقد و اقساط واریز کند و یا اینکه شرکتی قبلا سهامی را به صورت بلوکی در بازار به قیمت هر سهم 450 تومان خریده و پس از گذشت زمان و با رشد قیمت سهم قصد دارد آن را به صورت بلوکی و به قیمت بالاتر به فروش برساند و سود شناسایی کند.
دیدگاه شما