همه چیز درباره استراتژی اقیانوس آبی
نیازهای رو به رشد مصرفکنندگان و افزایش حق انتخاب انها به این معنی است که سازمانها باید در جهت جدید و خلاقانهای حرکت کنند. در دهه گذشته جهان تغییرات قابلتوجهی را به خود دیده ست. میتوانید زندگی بدون یوتیوب، فیسبوک، اینستاگرام، ویکیپدیا را تصور کنید؟ واقعیت این است که هیچکدام از این عوامل تحول ساز از زمان پارینهسنگی وجود نداشتند. این تغییرات چشمگیر علاوه بر اینکه کیفیت زندگی ما را تحت تأثیر قرار داده، استراتژیهای کسبوکار را نیز دستخوش تغییر و تحول کرده است و اینجاست که مفهوم استراتژی اقیانوس آبی بیشازپیش اهمیت مییابد.
فارغ از اینکه در بخش خصوصی، دولتی یا غیرانتفاعی کار میکنید، چالش رو به رشد سازمانها، بازنگری استراتژیها به صورت مداوم است. نیاز مستمر سازمانهای امروزی این است که بتوانیم همزمان هم تمایز ایجاد کنیم و هم هزینهها را کاهش دهیم. این چیزی است که نوآوری ارزشمند نامیده میشود و پایه و اساس استراتژی اقیانوس آبی است.
دبلیو چان کیم و رنه مابورنیا در سال ۲۰۰۵ مفهوم استراتژی اقیانوس آبی را مطرح کرده و طوفانی در فضای کسبوکار ایجاد کردند. کتاب استراتژی اقیانوس آبی به ۴۳ زبان زنده دنیا ترجمه شده و در ایران در سال ۱۳۹۵ توسط انتشارات آریانا قلم به چاپ رسیده است. امسال نیز کتاب حرکت به سوی اقیانوس آبی توسط انتشارات آریاناقلم به چاپ رسید که مکمل کتاب قبلی است و نگاه عملیاتیتری به مفهوم و ابزارهای اقیانوس آبی دارد. اما استراتژی اقیانوس آبی چیست؟ کجا به کار میآید؟ چه شرکتهایی از این استراتژی بهره بردهاند؟ تفاوت بین کتاب استراتژی اقیانوس آبی و حرکت به سمت اقیانوس آبی در چیست؟ این یادداشت به تمامی سؤالات زیر پاسخ میدهد:
استراتژی اقیانوس آبی چیست؟
استراتژی اقیانوس آبی یک فرایند سیستماتیک و تکرارشونده است که با ارائه ابزارها (روشهای ایجاد اقیانوس آبی) ، چارچوبها (ذهنیت لازم برای حرکت به سمت اقیانوس آبی) و اصول (تولید و پیادهسازی استراتژیهایی برای رسیدن به اقیانوس آبی) به شما کمک میکند تا فرصتهای بینظیری را در بازار درک کنید و در بخشهای سنتی بازار و خارج از مرزهای سنتی شروع به فعالیت نمایید. استراتژی اقیانوس آبی به دنبال راههایی برای بهبود رقابت در بازار یا افزایش تقاضا نیست بلکه این استراتژی درصدد است تا شما را به سمتی از بازار رهنمون کند که رقابتی وجود ندارد و شما به جای افزایش تقاضا، باید آن را ایجاد کنید. در واقع مفهوم داروینیسم یا جنگ برای بقا در اقیانوسهای آبی مطرح نیست در عوض شما باید به دنبال فرصتهایی باشید که شما را به سرعت به سمت سودآوری سوق دهند.
اگرچه اقیانوس آبی اصطلاح جدیدی است اما اگر به سیر تکاملی صنعت نگاهی داشته باشید متوجه میشوید که ایجاد صنایع جدید همواره در اقیانوسهای آبی اتفاق افتاده است. نکته مهم این است که تمایل همزمان به ایجاد تمایز و کاهش هزینه همیشه به آسانی اتفاق نمیافتد. بسیاری از شرکتها دچار این سوءتفاهم میشوند که استراتژی اقیانوس آبی با تمایز مترادف است. در چنین حالتی است که بیشتر تمرکز شرکت صرف بهبود وضع موجود یا ایجاد تنوع و نوآوری خواهد شد و همین رویکرد موجب میشود توجه به کاهش هزینهها از طریق حذف برخی از عوامل بیاهمیت و اضافی به صفر برسد.
در کل استراتژی اقیانوس آبی بین مدلهای برنامهریزی استراتژیک، صلحآمیزترین انها به شمار میرود. زیرا به جای اینکه شما را به اقیانوسی پر از کوسههای درنده بفرستد، به استخری کوچک، پر آرامش و انحصاری هدایت میکند.
اما شناسایی اقیانوسهای آبی از سرخ نیز انچنان کار راحتی نیست. این موضوع برای استارتاپها که منابع کمتری برای آزمونوخطا و تجربه کمتری برای استفاده دارند بیشتر چالشی است. بهتر است با شناسایی آنچه بازار نیاز دارد اما اکنون در دسترس نیست شروع کنید. سپس تمرکزتان را به آن چیزهایی معطوف کنید که توسط شرکتهای موجود به خوبی اجرا نمیشود. در واقع شما باید درک درستی از جایی که هستید داشته باشید. برای انجام این کار، شما باید همانند یک استراتژیست، استراتژی خودتان را طراحی کنید که به شما و تیمتان یک تصویر کلی از وضعیت کنونی بازی در صنعت هدف نشان دهد. این موضوع به شما اجازه میدهد تا به روشنی خطوط تعریفشده صنعت را تعریف کنید بدون اینکه جزئیات عملیاتی کوچک را از دست بدهید. مرحله بعدی این است که “تصور کنید چه کاری را میتوانید خیلی خوب انجام دهید” پرسیدن این سؤال موجب میشود به چیزی فراتر از تقاضای صنعت بیندیشید و بنابراین زمینه فعالیت و مرزهای صنعت برای شما مشخص خواهد شد.
چرا باید به استراتژی اقیانوس آبی توجه کرد؟
دیر یا زود در اقیانوسهای قرمز از بین خواهید رفت:
اگر استراتژی بازار شما شامل مبارزه برای بقا در یک بازار کاملاً اشباع و رقابتی باشد، احتمالاً بیشترین انرژیتان صرف رقابت برای سهم بازار خواهد شد. به ازای هر رقیبی که وارد فضای کسبوکار شود، سود شما کاهش مییابد. اگر بخواهید این فشار را از دوش کسبوکارتان بردارید، ناگریزید به سمت اقیانوسهای آبی حرکت کنید. برای مثال سیرک دوسولِی خود را به عنوان پدیدهای جدید معرفی کرد. شعارش این بود: ما سیرک را مجدداً کشف کردیم. این سیرک علاقهمندان به تئاتر، اپرا، باله، و دیگر روشهای نمایشی را همزمان کنار هم جمع کرد و با این نوآوری و فرصتیابی مناسب، توانست سودآوری بالایی داشته باشد.
مشکلات شغلی یک تریدر
تریدر بودن در بازارهای مالی شغلی است که صدای طبلش از دور برای همه بسیار جذاب و خوش است. اما وقتی که واردش میشوید تازه میفهمید که مشکلات شغلی یک تریدر چیست؟ و چگونه روی زندگی یک فرد میتواند اثر بگذارد. میخواهم امروز با شما کمی خودمانیتر بنشینیم و حرفهایی بزنیم که در هیچ کتابی به شما نمیگویند. پس اگر شما هنوز وارد این شغل نشدهاید و قصد دارید که وارد این حرفه جذاب اما دشوار شوید، ابتدا ذهن خود را از همه چیز پاک کنید و لطفا تا پایان این مقاله با من همراه باشید.
قصه از کجا شروع شد
روزی روزگاری که خدا نصیب گرگ بیابان هم نکند، بازار کار خراب شد. تورم بهشدت بالا رفت و رکود عجیبی کل جامعه رو گرفته بود. طوری که اگر هر پیشنهاد کاری به شما میشد، با یک دو دوتا چهارتای ساده میشد فهمید که اگر همان سرمایه را در بانک بگذاریم سودش بیشتر است، پس صرف ندارد.
روزی در یک آژانس (خدا خیرش بدهد) درحال رفتن به سمت مقصد بودم که با راننده مشغول گفتگو شدیم. هیچوقت یادم نمیرود که به من گفت منم مثل شما بودم اما اکنون در اوقات بیکاریم در بازارهای مالی بورس و فارکس مشغول مطالعه و ترید هستم.
تا رسیدن به مقصد برایم کمی تعریف کرد اما من راستش چیزی متوجه نشدم. تنها گزینه مثبتی که داشت این بود که به من نرمافزار متاتریدر را معرفی کرد که میتوانی بهصورت آزمایشی با آن معامله کنی تا در آینده یک تریدر شوی.
چند هفتهای طول کشید تا سردربیاورم که داستان از چه قرار است. در آن زمان هم هنوز شبکههای اجتماعی وجود نداشت. در نهایت هم به دلیل نبودن سایتها و فیلمهای آموزشی و کسی که به عنوان پیشکسوت مرا راهنمایی کند، شاید اندازه 10 بار خرید یک محصول آموزشی، من زیان دادم تا به اشتباهات خود پی ببرم. در نهایت راه زندگی کردن بهعنوان یک تریدر را از بازار با هزینه گزافی آموختم.
چرا مردم تریدر میشوند
میتوانم با قطعیت بگویم که اکثر (بیش از 90%) مردم با امید ثروتمندشدن میخواهند در بازارهای مالی تریدر شوند. حقیقت این است که همه ما تحت تاثیر تبلیغات زندگی آسان، لوکس و بدون دغدغه مالی هستیم که دوری از این وسوسهها بسیار دشوار است. خود من هم بزرگترین سیلیهای بازار را به همین دلیل خوردم.
تریدر بودن یا نبودن، مسئله این است
چه کسی دوست ندارد در یک متر مربع جا و با آرامش کامل درحال نوشیدن یک فنجان نوشیدنی (غیرالکلی) و بدون نیاز به یک کارفرما وبدون محدودیت تایم کاری یا دغدغههای روزانه دیگر مثل ترافیک و گرما و سرما و مردم بعضا عصبانی در کوچه و خیابان، از هرجای دنیا سودآوری کند و درآمد داشته باشد؟
این ایدهآلترین تعریف از شغل یک تریدر است. از نظر شخصی من هرکسی چنین پیشنهاد شغلی جذابی را رد کند، در این دنیا زندگی نکرده است!
اما مشکل اینجاست که همیشه تعاریف ما از زندگی با آنچه که در واقعیت وجود دارد، کمی بیشتر از خیلی خیلی زیاد متفاوت است. چرا؟
چون اکثر مردم برا تریدر شدن، بدون داشتن هدفی مشخص و فقط برای کسب درآمد وارد بازارهای مالی میشوند. معمولا این افراد را میتوان در سه گروه زیر دستهبندی کرد
تریدرهای گروه اول
افرادی که ناخودآگاه و برای دستگرمی و ایجاد یک حس خوب و گذرا و با هدف بالا بردن آدرنالین خون خود، وارد بازارهای مالی میشوند. این افراد را میتوان با قماربازان ناف لاسوگاس نیز مقایسه کرد. آنها معمولا علاقهای به کسب درآمد ندارند و با هر نتیجهای خوشحالند. از این نوع تریدرها به بازندگان حرفهای نیز میتوان نام برد.
معمولا این افراد در مشاغل خود درآمد خوبی را دارند، اما همچنان اصرار دارند که مقداری از سرمایه خود را با سرمایهگذاری و ترید کردن در بازارهای مالی از دست بدهند.
تریدرهای چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ گروه دوم
گروه دوم افرادی هستند که بسیار آرمانگرا و بلند پروازند. آنها میخواهند که در بازارهای مالی، یک تریدر شوند تا به همه ثابت کنند که شخصیتی منحصر بهفرد هستند تا پدر و مادرش و عمه کتی به او افتخار کنند. اگر این افراد را ریشهیابی کنید میبینیم که نهایتا با یک ویدیویی انگیزشی به این بازار وارد شدند و اصلا تمرکزی روی کار ندارند و بعد از مدتی میبینند که اصلا علاقهای هم به تریدر بودن در آنها وجود نداشته است.
یکیدیگر از افرادی که در همین دسته تریدرهای بلندپرواز جای میگیرند، افراد بدهکار و مالباخته هستند. امیدوارم که برای هیچکس پیشنیاید، اما من پیامهای بسیاری دریافت میکنم که بهعنوان مثال میگویند که ما سرمایهمان را در فلان کار از دست دادیم و اکنون میخواهیم با معامله در این بازار جبران گذشته را بکنیم و یا اینکه من بدهکارم و میخواهم با اینکار بدهیم را پرداخت کنم.
واقعیت این است که دو نوع جواب برای این افراد وجود دارد. یکی اینکه واقعیت را بگوییم و دیگری اینکه واقعیت را نگوییم.
برایتان مثالی میزنم. حتما همه شما روی لبه جدول راه رفتهاید. حتی من دیدهام که بعضیها میدوند، میپرند و . اما بیایید همین جدول را ببریم و بالای برج میلاد بگذاریم، آیا بازهم میتوانید روی آن راه بروید؟
مشکل دقیقا همینجاست، وقتی که ذهن شما از چیزی بترسد، دیگر مغزتان کارایی لازم را نخواهد داشت. وارن بافت هم که باشید در چنین شرایطی فرقی نخواهد کرد.
تریدرهای گروه سوم
تریدرهای حرفهای و افرادی که برای زندگی این شغل را برمیگزینند. این افراد معمولا از لحاظ تیپ شخصیتی، انسانهای گوشهگیری هستند، کمصحبت، منظم، آرمانگرا، اما صبورند و عموما افراد باهوشی هستند. در ادامه بیشتر راجع به این افراد صحبت میکنیم.
هر فردی که میخواهد وارد بازارهای مالی و به اصطلاح تریدر شود، باید به این سوال پاسخ دهد که چرا بازارهای مالی را انتخاب کردهام؟
اشتباه نکنید، تریدر بودن یک بازی نیست، یک شغل است. افرادی که در بازارهای مالی کار میکنند، درواقع از این راه زندگی میکنند. درست مثل کسی که میخواهد مهندس یا یک حسابدار. اگر شخصی فقط برای اینکه پولدار شود، شغلش را انتخاب کند، بعد از اینکه به نتیجه مورد نظر نرسد، کاملا سرخورده خواهد شد. پس اگر هدفتان ماندن در بازارهای مالی است، تریدر بودن در بازارهای مالی را به چشم یک شغل ببینید و نه فقط میانبری برای پولدار شدن. در این حرفه نیز مثل بقیه شغلها، هم روزهای خوب هست و هم روزهای بد.
مشکلات شغلی یک تریدر
اما شغل تریدری در بازارهای مالی هم مثل خیلی از مشاغل دیگر میتواند معایب و مشکلات زیادی خصوصا از لحاظ سلامت فیزیکی و روانی، برای ما ایجاد کند. این عوارض چه بخواهیم و چه نخواهیم در زندگی ما اثرگذار خواهد بود؛ پس سعی کنید قبل از اینکه وارد این حرفه شوید عوارض آن را خوب بشناسید و خود را با آن وفق دهید.
تریدر بدون امنیت شغلی
معمولا درصد زیادی از تریدرهای فعال در ایران بیمه و سابقه کار ندارند. بعد از سالها تحلیل و ترید در بازارهای مختلف به خودتان میآیید و میبینید که فقط خودتان هستید و خودتان، کسی از یک تریدر حمایت نمیکند، هیچ صنف یا سازمانی برای رسیدگی به مشکلات و شکایات وجود ندارد، جالبتر اینکه اگر دربازارهای جهانی هم فعال باشید، دستتان بهجایی نمیرسد.
پس اگر میخواهید یک تریدر شوید من پیشنهاد میکنم که از بیمههای خویشفرما و یا بیمههای شرکتهای خصوصی برای عمر و سرمایه استفاده کنید. البته درصد کمی از تریدرها و تحلیلگران بورسی هم هستند که در شرکتهای فعال در این زمینه و یا کارگزاریهای مختلف مشغول بهکار میشوند؛ معمولا این دسته از افراد مشکلی از بابت سابقه شغلی و یا بیمه ندارند.
تریدر بی تحرک
اگر مثل من علاقهمند باشید، بعد از سالها تحلیل و ترید به خودتان میآیید و میبینید که در روز 16 تا 20 ساعت را پای نمودار و روی یک صندلی و بدون تحرک نشستهاید. خوب دیگر همه ما میدانیم که کمتحرکی و پشتمیزنشینی یکی از عوامل مضر برای سلامتی ما محسوب میشود.
پس سعی کنید جدای از کار ساعاتی را در روز و برای ورزش و تحرک کنار بگذارید. ضمن اینکه شما برای ترید نیازی به ثابت ماندن ندارید، میتوانید سفر کنید و همزمان ترید کنید. مثلا یک هفته ویلایی را با منظره عالی در یکی از شهرهای شمالی کشور اجاره و آنجا کار کنید (اینکار تاثیر بسیار چشمگیری روی عملکرد ذهنی شما خواهد گذاشت).
تریدر فراموشکار
معمولا تریدرها بهخاطر اینکه غرق در اعداد و ارقام هستند، در اکثر مواقع و حتی در خواب هم به معاملات خود فکر میکنند، برای همین خیلی بیشتر از افراد عادی در فکر فرو میروند. این قضیه در دید عموم تریدرها افراد کم توجه و بعضا فراموشکاری بهنظر بیایند.
اگر از یک تریدر بپرسید که "دیشب شام چه خوردی؟" احتمال زیادی وجود دارد که فراموش کرده باشد. اما اگر از او بپرسید که در فلان تاریخ چه اتفاقی افتاد که قیمت فلان سهم ریخت، سریع و با جزئیات کامل برایتان شرح میدهد.
پس اگر فردی را ملاقات کردید که مجبور شدید هر حرفی را چندبار برایش تکرار کنید، درحالی که او به یک گوشه خیره شده و مثل مجسمه خشک شده است؛ نگران نباشید احتمالا با یک تریدر روبهرو شدهاید.
عوارض کمخوابی و بیخوابی
یکی از مشکلاتی که تقریبا همه تریدرها با آن روبهرو میشوند، کمخوابی و بیخوابی است. براساس نوع استراتژی، تریدرها ممکن است که روزی 16 الی 18 ساعت هم مجبور باشند که پای چارت بمانند. همچنین اثر نگاه کردن طولانی به صفحه نمایشگر به مدت طولانی، مخصوصا در تایم شب، میتواند علاوهبر کمخوابی، برای یک تریدر مشکلات بینایی را نیز بههمراه داشته باشد.
برای حل این مشکل، میتوان از استراتژیهای معاملاتی میانمدت و بلندمدت استفاده کرد و یا حتی بازارهایی را انتخاب کرد که 24 ساعته نباشند.
مشکلات روانی یک تریدر
شاید یک تریدر بیشترین چالشی که دارد همین احساسات مختلفی است که در زمانهای مختلف برایش پیش میآید. من شخصی را میشناختم که وقتی ریزش قیمت را در یک سهم دید، با اینکه تنها از سودش ضرر کرده بود، بازهم سکته قلبی کرد و کارش به بیمارستان کشید.
باور کنید که این یک شوخی نیست و احساسات در تریدرها میتوانند معضلهای بسیار زیادی را برای ما بهوجود بیاورند که باعث عدم موفقیت یک تریدر باشد. در ادامه باهم چند مورد از اشتباهات شغلی یک تریدر را بررسی میکنیم.
اضطراب زیاد
برای همه تریدرها پیش آمده که در گوشهای دنج درحال معامله هستید که ناگهان بازار خراب شده و دستهای پشت پرده و همه دنیا دست بهدست هم میدهند که شما ضرر کنید.
این زمان است که استرس و اضطراب در ما پدیدار میشود. میزان بروز احساسات و آستانه تحمل فشار، در طول ترید و برای هر فردی ممکن است متفاوت باشد. اما بدون شک میزان کنترل بر استرس و اضطراب یک تریدر در نتیجه عملکرد او تاثیر مستقیم خواهد داشت.
یعنی هرقدر یک تریدر بتواند آستانه تحمل فشار بالاتری داشته باشد و بتواند احساسات خود را بیشتر کنترل کند، مسلما نتیجه عملکرد بهتری نیز خواهد داشت.
راه حل
ترس از شکست و از دست دادن سرمایه و . همه اینها در ذهن ما است. یادمان باشد که سود و زیان یک مسئله کاملا نسبی و وابسته به زمان است. یعنی وقتی یک تریدر وارد معاملهای میشود، تا زمانیکه از معامله خارج نشود، سود و زیانی ندیده است و این ذهن ما است که باعث میشود تا یک تریدر سودهایش را سریع خارج کند اما به ضررهایش اجازه پیشرفت بدهد.
اگر در زمان یک معامله استرس زیادی به شما وارد میشود پس حجم معاملاتتان را کمتر کنید. زیرا شما هنوز برای آن حجم آمادگی لازم را ندارید. سعی کنید آنقدر این تمرین را ادامه دهید تا اینکه اگر معامله بازی هم داشتید بتوانید با خیال راحت و بدون هیچ استرسی بخوابید.
احساس غرور
غرور یکی از مشکلات رایج و بسیار خطرناک در تریدری است. بسیاری از معاملهگران، دقیقا زمانیکه احساس میکنند تبدیل به استادان معاملهگری شدهاند، ضررهای بزرگی میکنند. افراد مبتدی بعد از چندین ترید موفق، اعتماد به نفس زیادی را کسب میکنند.
این امر حتی برای تریدرهای حرفهای نیز میتواند اتفاق بیفتد. موفقیتهای چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ منظم و پشت سر هم ذهن آنها را از واقعیت دور میکند. درست همینجا است که بازار به ما درسهای بزرگی میدهد.
راه حل
برای حل این مشکل باید بگویم که سعی کنید برای خود یک استراتژی معاملاتی تهیه کنید و طبق آن عمل کنید. به امید سود بیشتر زیاد ترید نکنید و همیشه به استراتژی خود وفادار باشید، حتی اگر ضرر کردید، با دل و جان ضررها را بپذیرید.
در اینصورت اگر سود هم کردید نباید هیچگاه خارج از استراتژی خود معامله کنید. این قضه را باور کنید که همه سودهای بازار مال ما نیست. همانطور که یک شیر از یک گله فقط یک شکار را انتخاب میکند، ماهم بهاندازه سهم خود از بازار سود میکنیم. برای خود یک تارگت روزانه برای سود و ضرر تعریف کنید و اگر در روز به همان مقدار سود/ضرر کردید، دیگر در آن روز ترید نکنید.
استراتژی و روشهای خروج از معاملات چه هستند و چگونه در آن خبره شویم؟
یکی از لذتهای معاملات روزانه موفق، افزایش تعداد معاملات سودآور و مشاهده رشد منحنی سرمایه است. البته برعکس این موضوع نیز برای معاملات ناموفق و کاهش سرمایه نیز صادق است. در آخر، انجام معاملات ترکیبی از تجربه، صبر، نوسان بازار و مدیریت ریسک یا روشهای خروج از معاملات است که نتیجه معاملات و افزایش سرمایه بلندمدت شما را تعیین خواهد کرد.
اما اگرچه معاملات روزانه میتواند سودآور باشد، اما نکات بسیار ریزی وجود دارند که این نوع معاملات را از معاملات نوسان گیری یا بازههای زمانی بلندمدت جدا میکند. یکی از مشخصترین این نکات، فکر کردن و تصمیمگیری سریع است.
همانطور که در ادامه مقاله توضیح داده خواهد شد، تصمیمگیری در خصوص زمان خروج از بازار، حوزهای است که اغلب معاملهگران جدید در معاملات روزانه با آن مواجه هستند. در این مقاله، دستورالعمل کلی برای این دست از تریدرها به منظور دستیابی به اهداف خود و به طور کل، زمانبندی خروج از بازار را ارائه خواهیم داد.
روشهای خروج از معاملات
تصمیم به خروج از بازار معمولا بسیار به چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ موارد احساسی، به ویژه برای تریدرهای تازهکار وابسته است.
شاید در آستانه چهارمین معامله سودآور متوالی یا سومین معامله همراه با ضرر خود قرار دارید. تمام اضطراب پیرامون این نکته که در آستانه ضرر قرار دارید یا احساس ناآرامی که بعد از روند مطلوب شما را در نظر بگیرید. این شرایط را با نیاز به تصمیمگیری سریع در بازه زمانی کوتاه ترکیب کنید، تا بدانید که چرا بررسی خروج به موقع از بازار میتواند برای معاملهگران بسیار مهم و ضروری باشد.
اگرچه بازههای زمانی بلندمدت میتوانند به معاملهگران امکان دهند که زمان بیشتری برای فکر کردن داشته باشند، اما تصمیم مهمی همانند خروج نهایی از بازار، برای این افراد یک مهارت لازم است؛ زیرا تاخیر در تصمیمگیری و اقدام میتواند هزینه زیادی برای آنها به دنبال داشته باشد.
یکی از روشها برای پرداختن به این مشکل، استراتژی خروج قطعی است که تمام حدس و گمانها را از بین میبرد و شاید حتی به شما امکان دهد تا استراتژی خود را به صورت یک رویه خودکار تبدیل کنید. اما این موضوع میتواند یک اشتباه مهلک باشد.
چرا خروج قطعی، پاسخ مناسبی نیست؟
قطعیت کامل در معاملات به ندرت میتواند در بلندمدت باعث سودآوری شود. با توجه به ماهیت پرنوسان و بیثبات بازارها، در نظر گرفتن تمام احتمالات تقریبا غیرممکن است، چه برسد به یک برنامه خروج که مناسب تمام معاملات باشد.
این نکته را به خاطر داشته باشید که ما در صدد ارائه رویکردی هستیم که تمام استراتژیهای از قبل تعریف شده برای تمام معاملات را شامل شود؛ زیرا معاملهگران به دنبال این هستند تا فکر کردن را به عنوان یک اقدام برای هماهنگ شدن با ماهیت سریع معاملات در بازههای زمانی کوتاهمدت حذف کنند. به عبارت سادهتر، تمایلی به صرف وقت برای فکر کردن برای معاملات خود نیستند. این موضوع برای معاملهگران بسیار منطقیتر است که گاهی اوقات هدف از پیش تعیین شدهای برای معاملات مبتنی بر شرایط بازار و پیامدهای آن داشته باشند.
در ادامه به مثالی میپردازیم که در آن، استراتژی معاملاتی شامل الگوهای کندل استیک در نظر گرفته شده است.
اگر معاملهکنندهای در صدد فروش در روند نزولی در بازه زمانی ۱۵ دقیقهای باشد، بررسی سطوح حمایتی و مقاومتی صورتی رنگ به عنوان هدف قطعی قابل قبول نیست.
اما با انجام معاملات بیشتر، سریعا متوجه خواهید شد که هر معاملهای مناسب داشتن هدف سودآور نخواهد بود.
نمودار فوق، سختی انتخاب یک هدف قطعی از پیش تعیین شده را برای هر معامله نشان میدهد.
در این مثال، یک الگوی صعودی داریم که فاصله کمی چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ با وارد شدن به سطح قیمت مشکلساز دارد و میتواند به عنوان هدف قطعی برای معامله کوتاهمدت عمل کند.
همانطور که مشاهده میکنید، نوسان مورد نظر ارزش بسیار بیشتری نسبت به هدف تعیین شده خواهد داشت.
رویکرد بهتر میتواند شامل استراتژی خروج انعطافپذیری باشد که میتواند شما را به هدف ۱ برساند و به معامله امکان دهد که تا هدف ۲ ادامه یابد و بقیه سود را کسب کند.
رویکرد انعطافپذیرتر برای انجام معاملات، مخصوصا در بازههای زمانی کوتاهتر، میتواند دشوارتر از داشتن هدف قطعی بدون فکر و بررسی باشد. اما موفقیت واقعی انجام معاملات، به شدت به مهارتهای معاملاتی غریزی و بداهه وابسته است که به شما امکان میدهد تا مطابق با شرایط بازار پیش بروید و معاملات خود را بر اساس ساز و کارهای بازار مدیریت کنید.
ما نه هدف قطعی و نه رویکرد انعطافپذیر را برای تمام معاملات توصیه نمیکنیم. یکی از بهترین روشها برای از بین بردن اضطراب موجود در معاملات و خروج از آنها، استفاده از هر رویکرد بر اساس مزایای آن به جای پیروی از یک قانون مشخص است.
این موضوع بدان معنا است که با شرایطی مواجه خواهید شد که باید سریعا تصمیم بگیرید که از معامله خارج شوید. این موضوع ما را به نکته بعدی میرساند.
یادگیری خوانش بهتر بازار
مهارتی که باید یاد بگیرید و در آن خبره شوید، قابلیت خواندن نوسانات قیمت از روی نمودار و پیروی از تاثیراتی است که هر کندل استیک میگذارد. اغلب اوقات، حتی معاملهگرانی که نوسانات قیمت را بر اساس استراتژیهای مختلف دنبال میکنند، تحلیلهای خود را محدود کرده و به نقاط و زمانهایی دقت میکنند که میدانند در آن نقطه میتوانند وارد معاملات شوند.
این موضوع باعث میشود که در تمام اوقات از ریتم بازار پیروی کنید. بازههای زمانی کوتاهتر، فرصتهای بسیار بیشتری را امکانپذیر میسازد. اگر زیاد معامله میکنید، احتمالا به یک یا چند ابزار معاملاتی معدود تمرکز میکنید که به شما امکان میدهند تا نوسانات قیمت را در کل دوره معاملاتی دنبال کنید.
دانستن این موضوع که قیمت در چه شرایطی است و دلیل آن چیست، نه تنها میتواند در معاملات با سودآوری بالقوه، بلکه در مدیریت معاملات نیز مهم باشد؛ زیرا هر چه تصمیمات بیشتر بر اساس دانش و منطق باشد، سطح اضطراب شما مخصوصا در هنگام تصمیمگیری در خصوص خروج از معاملات را کاهش میدهد.
فارغ از این که سطوح حمایتی و مقاومتی یا خطوط روند را در نظر میگیرد، گاهی اوقات بهترین رویکرد برای مدیریت یک معامله، مشاهده تاثیر آن معامله است. در این مقاله بیان کردیم که چگونه یک رویکرد انعطافپذیر میتواند به شما امکان دهد تا خروج بهتر خود را زمانبندی کنید. شناخت بازار میتواند به شما در خصوص خروج منطقی از معاملات کمک کند.
اتکا به نوسان قیمت برای خروج از معاملات میتواند شامل صبر کردن برای وقوع یک کندل استیک خاص باشد، تا سمت و سوی بازار را نشان دهد یا حتی تاثیر بسته شدن یک کندل استیک باشد.
مثال فوق را برای بیان بهتر این نکته در نظر میگیریم:
در مانع چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ اول، شاهد بسته شدن قیمت در روند نزولی و سپس بازگشت به سطحی هستیم که کندل استیک بسته شده، هنوز در محدوده سطح مقاومتی یا حمایتی قرار دارد. در سطح مقاومتی دوم، شاهد افزایش قیمت بدون توقف هستیم.
ایجاد سفارشهایی نظیر حد ضرر لزوما به معنای محدود کردن صبر شما به مقدار مشخص نیست؛ زیرا شرایط بازار ممکن است اجرای چنین سفارشهایی را غیرممکن سازد.
صبر کردن و مشاهده نحوه بسته شدن کندل استیکهای نزولی در این سطوح، میتواند دلایل منطقی برای معاملهگران به منظور باقی ماندن در این معامله را ایجاد کند.
شناخت نوسان قیمت و نقش کندل استیکها و الگوهای نمودار، میتواند کمک شایانی به مدیریت معاملات کند. این موضوع، یک راهکار بینقص نیست؛ زیرا بازار همواره سرشار از غافلگیری است، مخصوصا در بازههای زمانی کوتاهتر با ماهیت پرنوسانتر. اما در اکثر موارد مدیریت معاملات، این شناخت و دانش میتواند منجر به تصمیمگیریهای منطقی از جانب شما شود.
هنگامی که خروج از معاملات منطقی است، شرایط بعد از آن کمتر باعث نگرانی و اضطراب میشود. از اینها گذشته، شما نهایت تلاش خود در خصوص خوانش بازار را انجام دادهاید. هر چند، بهترین مزیت داشتن شناخت کافی از نوسان قیمت در خصوص خروج از معاملات، قابلیت اعتماد به غریزه خود در زمان مناسب است.
از آنجایی که اکثر کسانی که معاملات زیادی انجام میدهند باید به تصمیمگیری غریزی خود اتکا و اعتماد کنند، شناخت نوسان قیمت، به آنها امکان میدهد تا توازن بینقص و کاملی بین اتکا به غریزه خود و تاثیر عوامل چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ بیرونی به دست آورند.
نتیجه گیری
ارتباط خبره شدن در معاملات کوتاهمدت و استفاده همزمان از مدیریت ریسک نکته بسیار مهمی است.
ما درباره رویکردهای مشخصی صحبت کردیم که باید به صورت غریزی در شما شکل بگیرد، تا به شما امکان دهد تا تصمیمگیریهای سریعی داشته باشید. متاسفانه هیچ جایگزینی برای تجربه و به کارگیری دانش خود در این بازار پویا و فعال وجود ندارد.
معاملهگران اغلب زمان بسیار زیادی را برای تمرین در نسخههای آزمایشی معاملات یا انجام معاملات با مقادیر کم صرف میکنند.
اگرچه این محیطها و شرایط به شما کمک میکنند تا در استراتژی معاملاتی خود بازنگری کنید، اما هرگز نمیتوانند محیط واقعی تصمیمگیریهای معاملاتی با سرمایههای واقعی را شبیهسازی کنند. هنگام بررسی نکات معاملاتی نظیر خروج مناسب که شامل احساسات انسانی هستند، توصیه میشود که در شرایط واقعی و در حساب معاملاتی واقعی خود تمرین کنید.
معامله گر منضبط موفق و 10 قانون برای تبدیل شدن به آن
چگونه به یک معامله گر منضبط موفق و برنده تبدیل شویم؟
هرکسی که می خواهد به یک معامله گر منضبط موفق و برنده سهام تبدیل شود. فقط کافیست چند دقیقه ای را به جستجوی آنلاین در اینترنت صرف کند. تا عباراتی مانند “تجارت خود را برنامه ریزی کنید. یا برنامه خود را معامله کنید.” و همچنین “ضرر خود را به حداقل برسانید.” پیدا کند.
شاید معامله گران تازه کار، این ریزه کاری ها را بیشتر شبیه به حواس پرتی بدانند. تا توصیه های عملی و کارآمد. اگر شما تازه وارد معاملات شده اید، احتمالاً فقط می خواهید بدانید که چگونه می شود سریع درآمد کسب کنید.
هر یک از قوانین زیر مهم است. اما وقتی در کنار هم قرار می گیرند، می توانند شما را به یک معامله گر منضبط و منظم تبدیل کنند.
با در نظر گرفتن این قوانین می توانید شانس موفقیت خود را در بازارهای مالی، تا حد زیادی افزایش دهید. تا تبدیل به یک معامله گر برنده و منضبط شوید.
پندهای کلیدی برای تبدیل شدن به یک معامله گر برنده:
- با معامله گری مانند یک سرمایه گذاری رفتار کنید. نه یک سرگرمی یا شغل.
- همه چیز را در مورد دنیای معامله گری بیاموزید.
- انتظارات واقع بینانه ای برای بازار مالی خود تعیین کنید.
قانون یکم: همیشه از یک استراتژی و طرح معاملاتی استفاده کنید.
استراتژی معاملاتی مجموعه ای از قوانین است. که معیارهای ورود، خروج و مدیریت سرمایه را برای هر خرید و فروشی مشخص می کند. این استراتژی ها هستند که می توانند شما را تبدیل به یک معامله گر منضبط و سودآور کنند.
با فناوری امروزی، به راحتی می توان استراتژی خود را قبل از به خطر انداختن پول واقعی آزمایش کرد. این عمل که به عنوان تست مجدد شناخته می شود، به شما امکان می دهد طرح و استراتژی خود را با استفاده از داده های تاریخی به کار بگیرید. و تعیین کنید که آیا این استراتژی قابل اجرا است و می تواند موفق باشد یا خیر.
هنگامی که استراتژی معاملاتی شما تدوین شد. و آزمایش مجدد نتایج خوبی را نشان داد، می توان از آن در معاملات واقعی استفاده کرد. اما شاید گاهی اوقات استراتژی معاملاتی شما به خوبی کار نکند. پس ناراحت نشوید و خیلی سریع آن را کنار بگذارید و از نو شروع کنید.
نکته اصلی این است که به باید همچون یک معامله گر منضبط به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید. انجام معاملات خارج از استراتژی، حتی اگر موفق هم به نظر برسند، عملکرد ضعیفی محسوب می شود و شما را تبدیل به معامله گر نا منظم خواهد کرد.
قانون دوم: با معامله گری مانند یک سرمایه گذاری رفتار کنید.
برای تبدیل شدن به یک معامله گر منضبط و برنده، باید به معامله گری به عنوان یک سرمایه گذاری تمام وقت یا پاره وقت نگاه کنید. نه به عنوان یک سرگرمی یا شغل.
اگر به عنوان یک سرگرمی به آن توجه شود، هیچ تعهد واقعی برای یادگیری وجود ندارد. و اگر به دید شغل به آن نگاه کنید، می تواند ناامید کننده باشد زیرا حقوق و دستمزد ثابتی برای آن وجود ندارد.
معاملات همانند یک سرمایه گذاری است و شامل هزینه ها، زیان ها، مالیات ها، عدم اطمینان، استرس و ریسک می باشد. شما به عنوان یک معامله گر در اصل صاحب یک شغل کوچک هستید. پس باید برای به حداکثر رساندن پتانسیل معامله گری خود تحقیق و یک استراتژی قدرتمند بسازید.
قانون سوم: از فناوری به نفع خود استفاده کنید.
معامله گری همچون یک تجارت رقابتی است. به راحتی می توان فرض کرد که شخصی که در طرف دیگر معاملات نشسته است از تمام فناوری های موجود به طور کامل استفاده می کند.
پلتفرم های نمودار به معامله گران انواع مختلفی از روش ها برای مشاهده و تحلیل بازارها را می دهد. آزمایش مجدد یک استراتژی با استفاده از داده های تاریخی از گام های اشتباه پرهزینه جلوگیری می کند. دریافت به روزرسانی های بازار از طریق تلفن های هوشمند به ما امکان می دهد معاملات را در هر نقطه نظارت کنیم.
فناوری که ما آن را مسلم می دانیم، مانند اتصال به اینترنت پرسرعت، می تواند عملکرد معاملات را تا حد زیادی افزایش دهد. استفاده از فناوری به نفع خود و در جریان بودن محصولات جدید، می تواند در معاملات سرگرم کننده و مفید باشد. همچنین ما به کمک فناوری می توانیم راحت تر تبدیل به یک معامله گر منضبط شویم.
قانون چهارم: از سرمایه معامله گری خود محافظت کنید.
صرفه جویی برای تامین پول کافی جهت راه اندازی حساب معاملاتی خود، زمان و تلاش زیادی می طلبد. اگر مجبور باشید دوبار این کار را انجام دهید، حتی می تواند دشوارتر باشد. پس برای تبدیل شدن به یک معامله گر منضبط موفق و برنده بهتر است به شدت از سرمایه خود مراقبت کنید
توجه به این نکته ضروری است که محافظت از سرمایه معامله گری شما به معنی تجربه نکردن ضرر در یک معامله از دست رفته نیست. همه معامله گران بعضی معاملات خود را از دست داده و با ضرر از آن خارج می شوند. منظور ما این است که حفاظت از سرمایه مستلزم عدم پذیرش ریسک های غیر ضروری و انجام هر کاری است که می توانید برای حفظ سرمایه معامله گری خود انجام دهید.
قانون پنجم: دانشجوی بازار مالی خود شوید.
فعایت در بازار مالی مورد نظر خود را به عنوان ادامه تحصیل تصور کنید. معامله گران باید هر روز بر یادگیری بیشتر تمرکز کنند. مهم است که به خاطر داشته باشید که درک بازارها و همه پیچیدگی های آنها یک فرایند مستمر و مادام العمر است.
تحقیقات سخت به معامله گران اجازه می دهد تا حقایق را بفهمند، مانند گزارش های مختلف اقتصادی. تمرکز و مشاهده به معامله گران اجازه می دهد تا غرایز خود را تیز کرده و تفاوت های ظریف را بیاموزند. این امر شما را به یک معامله گر منضبط موفق و برنده تبدیل خواهد کرد.
سیاست های جهانی، رویدادهای خبری، روندهای اقتصادی – حتی آب و هوا – همه بر بازارها تأثیر می گذارد. محیط بازار پویا است. هرچه معامله گران بازارهای گذشته و کنونی را بیشتر بفهمند، آمادگی بیشتری برای مواجهه با آینده خواهند داشت. پس زودتر تبدیل به معامله گر منضبط موفق و برنده خواهند شد.
قانون ششم: فقط بر روی آن چیزی که می توانید از دست بدهید ریسک کنید.
قبل از شروع استفاده از پول واقعی، مطمئن شوید که تمام پول موجود در حساب معاملاتتان واقعا قابل از دست دادن است یا خیر. اگر اینطور نیست. معامله گر باید تا زمانی که این اتفاق بیفتد، پس انداز کند.
پول حساب معاملاتی شما نباید برای شهریه دانشگاه بچه ها یا پرداخت وام مسکن اختصاص داده شود. معامله گران هرگز نباید به خود اجازه دهند فکر کنند که به سادگی از این تعهدات مهم دیگر می توانند پول قرض بگیرند.
از دست دادن پول به اندازه کافی آسیب زا است. حتی اگر سرمایه ای باشد که شاید هرگز به آن نیازی پیدا نکنید. پس برای تبدیل شدن به یک معامله گر منضبط موفق و برنده از سرمایه ای استفاده کنید که از دست دادن آن تاثیری در زندگی شما ایجاد نمی کند.
قانون هفتم: روش شناسی مبتنی بر حقایق را توسعه دهید.
صرف وقت برای توسعه یک استراتژی معاملاتی مناسب ارزش تلاش را دارد. باور به کلاهبرداری های دنیای مالی که در اینترنت رایج است ممکن است وسوسه انگیز باشد. اما واقعیت ها، نه احساسات یا امید، باید الهام بخش توسعه یک استراتژی معامله گری باشند.
معامله گرانی که برای یادگیری و آموزش بازارهای مالی عجله ای ندارند، معمولاً راحت تر می توانند تمام اطلاعات موجود در اینترنت را مرور کنند. این را در نظر بگیرید که اگر می خواهید یک شغل جدید را شروع کنید، به احتمال زیاد شما باید حداقل یک یا دو سال در یک کالج یا دانشگاه تحصیل کنید که واجد شرایط باشید. تا برای موقعیتی در زمینه جدید درخواست دهید.
یادگیری مهارت معامله گری و تبدیل شدن به معامله گر منضبط موفق و برنده حداقل به همان مقدار زمان و تحقیق و مطالعه مبتنی بر واقعیت و نه توهم نیاز دارد.
قانون هشتم: همیشه در معاملات از حد ضرر استفاده کنید.
حد ضرر مقدار زیانی است از پیش تعیین شده که یک معامله گر مایل است در هر معامله آن را بپذیرد. حد ضرر می تواند مقداری یا درصدی باشد.
اما در هر صورت، قرار دادن حد ضرر و خروج با ضرر ازمعامله، ضرر معامله گر منضبط را در طول معامله محدود می کند. استفاده از حد ضرر می تواند تا حدی استرس را از معاملات دور کند. زیرا می دانیم که در هر معامله فقط مقدار مشخصی را از دست خواهیم داد.
نداشتن حد ضرر یک اقدام خطرناک است. حتی اگر منجر به یک معامله سودآور شود. خروج با حد ضرر و در نتیجه داشتن یک معامله با ضرر، اگر در چارچوب قوانین استراتژی معاملاتی شما باشد، همچنان معامله خوبی است. این مورد نشان می دهد شما یک معامله گر منظم و منضبط هستید.
ایده آل این است که از تمام معاملات با سود خارج شوید. اما این واقع بینانه نیست. استفاده چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ از حد ضرر مشخص، به اطمینان از محدود شدن ضررها و خطرات کمک می کند.
قانون نهم: بدانید چه زمانی معامله گری را متوقف کنید.
دو دلیل برای متوقف کردن معامله گری وجود دارد: یک استراتژی معامله گری نا کارآمد و دو معامله گر نا منظم.
یک استراتژی معاملاتی ناکارآمد ضررهای بسیار بیشتری را نسبت به آنچه در آزمایشات تاریخی پیش بینی می شد به شما تحمیل خواهد. ممکن است بازارها تغییر کرده یا نوسانات کاهش یافته باشد. به هر چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ دلیلی، استراتژی معاملاتی به سادگی مطابق انتظار عمل نمی کند.
بدون احساس و منطقی عمل کنید. وقت آن است که استراتژی معامله گری خود را دوباره ارزیابی کنید و چند تغییر ایجاد کنید. یا از ابتدا با یک استراتژی معاملاتی جدید را بسازید. یک استراتژی معاملاتی ناموفق مشکلی است که باید حل شود. این لزوما پایان دنیای معامله گری شما نیست.
معامله گر نا منظم کسی است که استراتژی معاملاتی ایجاد می کند. اما قادر به پیروی و اجرای درست آن نیست. استرس بیرونی، عادات ضعیف و عدم فعالیت بدنی همگی می توانند در این مشکل دخیل باشند. معامله گری که وضعیت مناسبی در کنترل هیجانات خود ندارد و نمی تواند مانند یک معامله گر منضبط عمل کند، باید استراحت کند. پس از رفع مشکلات و چالش ها، معامله گر می تواند به دنیای معامله گری بازگردد.
قانون دهم: معامله گری را برای چشم اندازش ادامه دهید.
هنگام معامله روی چشم انداز اصلی تمرکز کنید. معامله از دست رفته نباید ما را احساسی و نا امید کند. ضرر بخشی از دنیای معامله گری است. از طرف دیگر یک معامله برنده و سودآور تنها یک قدم کوچک در مسیر معامله گری سودآور است. این تجمع سود است که می تواند برای یک معامله گر منضبط، تفاوت ایجاد می کند.
هنگامی که یک معامله گر برد و باخت را به عنوان بخشی از معامله گری قبول کرد، احساسات تأثیر کمتری بر عملکرد معاملات او خواهند داشت. این بدان معنا نیست که ما نمی توانیم از معاملات سودآورمان هیجان زده باشیم. اما باید در نظر داشته باشیم که معاملات زیان ده نیز هرگز دور از دسترس نیست.
تعیین اهداف واقع بینانه بخش مهمی از چشم انداز معاملات یک معامله گر منضبط است. معامله گری شما باید در مدت زمان معقول بازده معقولی داشته باشد. اگر انتظار دارید که تا انتهای هفته میلیاردر شوید، خود را برای شکست آماده می کنید.
نتیجه نهایی قوانین تبدیل شدن به معامله گر منضبط موفق:
درک اهمیت هر یک از این قوانین استراتژی معاملاتی و نحوه کنار هم قرار گرفتن آنها می تواند به یک معامله گر در ایجاد یک سرمایه گذاری موفق کمک کند. معامله کردن کار سختی است. معامله گران که به صورت منظم و منضبط قوانین استراتژی معاملاتی خود را اجرا می کنند، می توانند شانس موفقیت خود را در دنیای بازارهای مالی، افزایش دهند.
آموزش ژورنال نویسی معاملاتی؛ سفرنامهای از زندگی در بازارهای مالی
در بسیاری از موارد گاها معامله گران یک اشتباه را چندین بار تکرار میکنند، بدون اینکه بیاد بیاورند که همین اشتباه را در ماه گذشته انجام دادهاند. بیشتر معاملهگران به دنبال این هستند که بتوانند راهی پیدا کنند تا موفقیتهای گذشته را تکرار کرده و از اشتباهات گذشته درس گرفته و آنها را تکرار نکنند.
ژورنال نویسی بورس یا ژورنال معاملاتی که بین معاملهگران با نام مجلههای معاملاتی نیز شناخته میشوند، همان آینههای عبرتی هستند که میتوانند توسط خود تریدر تهیه شوند و به بهترین معلم برای هر تریدری تبدیل شوند. اهمیت ژورنال نویسی بورس درست در جایی بیشتر حس میشود که میتواند در ایجاد نظم، انتخاب استراتژی مناسب، عدم اتخاذ تصمیمات هیجانی و… تاثیرگذار باشند.
شما نیز اگر علاقهمند به آشنایی با ژورنال نویسی معاملاتی میباشید مقاله کالج تیبورس در خصوص ژورنال نویسی بورس را از دست ندهید.
در این مقاله چه میآموزیم؟
- ژورنال معاملاتی چیست؟
- مزایای ژورنال معاملاتی چه مواردی میباشد؟
- ضرورت تنظیم یک ژورنال معاملاتی چیست؟
این مقاله برای چه کسانی مناسب است؟
- کسانی که به دنبال اجرای دقیق و صحیح استراتژی خود هستند.
- افرادی که در مقابل نتایج معاملات خود مسئولیتپذیر میباشند.
- افرادی که علاقهمندند معاملات خود را به صورت منظم و دقیق انجام دهند.
ژورنال معاملاتی چیست؟
ژورنال معاملاتی چیست؟ | کالج تی بورس
ژورنال نویسی عملی است که ممکن است هر فرد حتی بدون اینکه متوجه باشد در انجام برخی از کارهای مختلف خود به آن توجه کرده باشد. به زبان ساده ژورنال نویسی معاملاتی به معنای ثبت نتایج نهایی معاملات تریدر میباشد.
در دنیای بازارهای مالی ژورنال یا مجله معاملاتی را میتوان جزء بهترین سیستمهایی دانست که پیادهسازی آن میتواند عملکرد و بازدهی معاملات یک معاملهگر را برای خودش یا دیگران تعیین کند، تا آسانتر بتواند درصد موفقیت خود را بررسی کند. ژورنال معاملاتی منبعی است که تریدرها میتوانند برای بررسی موفقیتها و شکستهای خود در معاملاتشان و به نوعی برآیند کلی که در مدت معینی از فعالیتشان در بازار داشتند به آن مراجعه کنند.
ژورنال نویسی بورس این امکان را برای معاملهگران فراهم میکند تا پیشرفت آنها در تریدرهایشان را به آنها نمایش داده و با یادآوری اشتباهات معاملهگران در معاملات گذشته، باعث میشود تا آنها از تکرار آن اشتباه اجتناب کنند.
ثبت نتایج معاملات یا به نوعی تهیه یک ژورنال معاملاتی باعث میشود تا هر معاملهگری در طولانیمدت به فردی تبدیل شود که به راحتی اشتباهات گذشته را تکرار ننماید.
ژورنال معاملاتی مانند یک دوست برای شما عمل خواهد کرد و تمام عیب و ایرادهای شما را گوشزد میکند تا مبادا اشتباهات گذشته را تکرار نمایید.
معمولا چه مواردی در ژورنال معاملاتی ثبت میشوند؟
شما میتوانید تمام تجربه های معاملاتی که حاوی اطلاعات مفیدی هستند را در ژورنال های معاملاتی خود ثبت نمایید. دقت داشته باشید قبل از اینکه بخواهید یک ژورنال معاملاتی را تهیه کنید باید مواردی که میخواهید در آن درج کنید مشخص شوند. اما به صورت کلی برخی از اطلاعاتی که وجود آنها در ژورنال های معاملاتی لازم میباشد به شرح زیر میباشند:
- قیمت نهایی که معامله در آن انجام میشود.
- ساعت و روزی که معامله انجام میشود.
- انگیزه انتخاب و انجام چنین معامله ای.
- وسوسه هایی که در طول این معامله تریدر را تهدید نموده است.
- نتایج توجه به ترس و طمعهایی که تریدر را در طول معامله تحریک کرده است.
- چه تعداد روزهایی تریدر در این معامله حضور داشته است.
- چه چیزی باعث خروج از معامله شده است؟
- نتیجه حاصل از معامله (سود یا ضرر)
آموزش ژورنال نویسی بورس
ژورنال نویسی در بورس | کالج تی بورس
در قسمت قبل برخی از مهمترین مواردی که میتوانستند موارد تشکیلدهنده ژورنال معاملاتی باشند را مورد بررسی قرار دادیم. این قسمت قصد داریم بررسی کنیم که چگونه این موارد را در بخشهای مختلف قرار داده و آن را با سبک معاملاتی خود ساماندهی نمایید.
- در ابتدا باید دقت داشته باشید که باید یک دفترچه یادداشت معاملاتی که میتواند شامل اطلاعات اولیه یک نمونه معاملاتی مانند نماد بورسی و… باشد تهیه کنید. این دفترچه یادداشت میتواند یک فایل اکسل آماده یا یک دفترچه فیزیکی ساده باشد.
- در قدم دوم خود، چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ باید مشخص کنید که چه اطلاعاتی را میخواهید در ژورنال معملاتی خود ثبت نمایید.
- در قدم سوم باید مستندات خود از تحلیلهای تکنیکالی یا بنیادی را ثبت نمایید.
- در قدم چهارم میبایستی زمان ورود به معامله را وارد نمایید مانند تاریخ، ساعت و زمان.
- در قدم پنجم بایستی مشخص کنید طبق چه تحلیل و استراتژی به معامله ورود کردید و بر اساس چه تحلیلی از معامله خارج شدهاید و دلیل خروج از معامله خود را نیز ذکر نمایید.
- در قدم بعدی باید قیمت خروج ثبت شود و نتیجه معامله را ثبت کنیم. منظور از نتیجه معامله این است که مشخص کنیم این معامله با سود همراه بوده است یا با ضرر؟
- نهایتا در مرحله پایانی بایستی نتایج و جمعبندی حاصل از معامله به همراه تجربههای از این معامله کسب کردید را ثبت نمایید، تا در آینده با یک فلش بک سریع به این گزارشات، بتوانید تصمیمات موفقیتآمیزتری را در انجام معاملات خود اتخاذ نماییم.
مزایای ژورنال نویسی بورس یا ژورنال نویسی معاملاتی چیست؟
به صورت کلی داشتن یک ژورنال معاملاتی برای هر فرد ممکن است به صورت اختصاصی مزایای مهم و برجستهای را به دنبال داشته باشد. در این بخش برخی از مهمترین مزایایی که ژورنال معاملاتی میتواند برای هر معاملهگر به دنبال داشته باشد را با یکدیگر بررسی خواهیم کرد.
نمایش نقاط قوت و ضعف تریدرها
زمانی که هر تریدری در بازارهای مالی تمام معاملات خود را بر مبنای یک ژورنال نویسی معاملاتی دقیق ثبت مینماید، نقاط قوت و ضعف خود را کشف میکند. این کشف باعث میشود تریدرها نقاط قوت خود را تقویت کرده و نقاط ضعف خود را رفع نمایند. بدین صورت شما به نوعی قادر خواهید بود خود مربی و مشاور خودتان شوید.
یافتن استراتژی معاملاتی مناسب
زمانی که تریدر تجربیات و نتایج معاملات استراتژی خود را ثبت میکند با توجه به عملکرد خود در این معاملات متوجه خواهد شد که آیا استراتژی که هماکنون در این برهه زمانی از بازار، استفاده میکند مثمرثمر میباشد یا خیر؟ در صورتی که نتایج و درصد برد موفقیتآمیزی در معاملات خود نداشته باشد متوجه خواهد شد که، این استراتژی معاملاتی با توجه به وضعیت فعلی بازار مناسب نمیباشد.
پایبندی به استراتژی معاملاتی
هر تریدری برای اینکه بتواند درصد موفقیت خود در معاملات را بالا ببرد باید استراتژی معاملاتی داشته باشد. و از آن مهمتر باید بتواند در چهارچوب این استراتژی عمل کند. از طریق ثبت و ضبط معاملات خود، تریدر قادر است چهارچوب استراتژی معاملاتی خود را بهتر تشخیص داده و عواقب عدم پایبندی به این چهارچوب را عینا مشاهده نماید.
ژورنال معاملاتی همراه با سود موجب تشویق تریدر میشود
زمانی که معاملهگری معاملات خود را ثبت کند این مسئله باعث میشود که تریدر عملکرد معاملات خود را بهبود بخشد و اشتباهات خود را اصلاح کند.
هنگامی که شما معاملات خود را ثبت کنید، به منظور عملکردی بهتر و سود بیشتر معاملات خود را بررسی مینمایید. و زمانی که به این سود بیشتر و بهتر برسید ژورنال معاملاتی موفقی را خواهید داشت که این موضوع باعث خواهد شد تا به ثبت ژورنال نویسی معاملاتی ادامه داده و مرتبا بازدهی معاملات خود را ارتقا دهید.
ممانعت از انجام معاملات احساسی
یکی از مهمترین مسائلی که میتواند در نتیجه معاملات هر تریدر تاثیرگذار باشد احساسات و روانشناسی معاملهگر است. اگر از بیشتر تریدرها بپرسید که بزرگترین اشتباهات خود را چه زمانی انجام دادهاند احتمالا پاسخ خواهند داد دقیقا زمانی که احساسات را در معاملات خود دخیل کردند و نتوانستند از تاثیر احساسات خود در معاملات جلوگیری کنند.
حقیقت این است که در 99 درصد مواقع کسانی که احساست را در معاملات خود وارد کردهاند، معاملاتی منتهی به شکست را تجربه کردهاند. اما با نکته برداری و نوشتن تمام زوایای معاملات در ژورنال معاملاتی میتوان از رفتارهای هیجانی نشأت گرفته از احساسات جلوگیری نمود.
ثبت ژورنال معاملاتی میتواند هم عواقب ترکیب احساسات و معاملات را به تریدر نشان دهد و هم باعث شود تا در معاملات بعدی خود از رفتارهای هیجانی دوری کند.
چرا باید حتما ژورنال معاملاتی داشته باشیم؟
چرا باید حتما ژورنال معاملاتی داشته باشیم؟ | کالج تی بورس
با قرار دادن ژورنال معاملاتی در دستور کار معاملات خود میتوانید به تریدری موفقتر تبدیل شوید. آمار و ارقام نتایج معاملهگران نشان میدهد تریدرهایی که دارای ژورنال معاملاتی میباشند معاملات با درصد موفقیت بالاتری را تجربه میکنند. با استفاده از ژورنال نویسی معاملاتی شما قادر خواهید بود استراتژی معاملاتی را که با شخصیت معاملهگری شما همخوانی دارد را بیابید. مهمترین مسئلهای که در خصوص ژورنال نویسی وجود دارد این است که در آینده، یادآوری اشتباهات گذشته باعث میشود درصد موفقیت معاملات خود را افزایش دهید.
بسیاری از معاملهگران بازار وجود دارند که به دلیل تجربه اندک یا آموزشهای محدود، به صورت اجتنابناپذیر اشتباهاتی را مرتکب میشوند یا به قولی اشتباهاتی را انجام میدهند، تا مسیر مناسب خود را بیابند. به همین دلیل اینگونه افراد باید تجربیات خود یا به نوعی آزمون و خطاهایی را که ممکن است انجام دهند را ثبت کنند تا بتوانند از آنها نهایت بهره را ببرند. نکتهای که باید بدانید این است که کمرنگترین خودکار یا مدادها از قویترین ذهنها ماندگارتر هستند. پس ثبت تجربیات معامله گری به منظور کسب موفقیتهای مستمر و بیشتر لازم الاجرا میباشد.
نرم افزاری برای ثبت ژورنال معاملاتی
نرم افزارهای ژورنال معاملاتی، ثبت اطلاعات ژورنال های معاملاتی مربوط به بازارهای مختلف مانند فارکس، بورس اوراق بهادار و… را آسانتر میکند.
اینگونه نرم افزارهای معاملاتی در انواع مجموعهها، برای انواع مختلف معاملهگران با استراتژیهای متفاوت وجود دارد. نرم افزارهای موجود در رابطه با ژورنال نویسی معاملاتی در نسخههای رایگان و غیررایگان موجود میباشد و قطعا نرم افزارهای غیررایگان دارای آپشنهای بیشتری هستند.
به طور مثال نرم افزار ژورنال معاملاتی مایکروسافت اکسل یکی از نرم افزارهای معاملاتی مطرح میباشد که بسیاری از افراد در ثبت اطلاعات مربوط به معاملات خود از آن استفاده میکنند.
کلام پایانی
در این مقاله در خصوص ژورنال معاملاتی یا مجله معاملاتی سخن گفته شد.
تریدرهای حرفهای فعال در بازارهای مالی متوجه هستند که اگر بخواهند درصد موفقیتهای خود را در معاملات افزایش دهند، قطعا باید برای خود ژورنال معاملاتی داشته باشند.
برخی از تریدرها که از نتایج عملکردهای خود در بازار حراص دارند و دستاوردهای خود را در ژورنال معاملاتی ثبت نمیکنند یا اگر هم ثبت نمایند صادقانه این کار را انجام نمیدهند تا مبادا مسئولیت اعمال خویش را بر عهده بگیرند و از این بار مسئولیت شانه خالی میکنند.
اما باید بدانید قطعا یک ژورنال معاملاتی صادقانه و منظم میتواند راه دستیابی به هدف تمام معاملهگران یعنی کسب سود را محقق سازد. ضمن چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ اینکه تهیه یک ژورنال معملاتی نیازمند ابزار پیچیدهای نیست این فرایند حتی با دفترچه فیزیکی سادهای نیز امکانپذیر میباشد.
هر فرد برای تهیه یک ژورنال معاملاتی نیازمند یادگیری آموزشهای تکنیکالی و بنیادی بازار میباشد. تا بتواند این اطلاعات را به صورت صحیح در ژورنال معاملاتی خود ثبت نماید. شما میتوانید برای دریافت اطلاعات و آموزشهای حرفهای در خصوص آموزش فارکس، آموزش ارز دیجیتال و آموزش بورس از دورههای صفرتاصد کالج تی بورس به عنوان بهترین آموزشگاه آموزش بورس در مشهد استفاده کنید.
دیدگاه شما