اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست و چگونه از آن سیگنال خرید یا فروش بگیریم؟
بولینگر باند از اندیکاتورهای رایج و محبوب به منظور تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال است که میتوان با استفاده از آن و ترکیب با دیگر اندیکاتورها به سیگنالهای خرید و فروش خوبی دست پیدا کرد. در این راهنمای مربوط به باندهای بولینگر (Bollinger Bands) شما را با ظاهر این اندیکاتور، اجزای سازنده آن، روشهای مختلف استفاده از آن و نحوه روش های پیدا کردن سهام برای خرید تفسیر این اندیکاتور فنی محبوب را به شما آشنا میکنیم.
بولینگر باند چیست؟
باندهای بولینگر از اجزای مهم در تحلیل تکنیکال است. ابزاری همهکاره است که در آن از ترکیب میانگینهای متحرک و انحراف معیارها برای شناسایی نواحی اشباع خرید و اشباع فروش یک کالا استفاده میشود. باندهای بولینگر یکی از محبوبترین ابزارهای تحلیل فنی است.
اجزای بولینگر باند
اندیکاتور بولینگر باند سه مؤلفه دارد:
- میانگین متحرک: به طور پیشفرض از یک میانگین متحرک ساده ۲۰ دورهای استفاده میشود.
- باند یا نوار بالایی: باند بالایی معمولاً ۲ انحراف استاندارد (محاسبه شده از ۲۰ دوره دادههای مربوط به قیمت بسته شدن) بالاتر از میانگین متحرک است.
- باند یا نوار پایینی: باند پایینی معمولاً ۲ انحراف استاندارد زیر میانگین متحرک است.
نمونه نمودار باندهای بولینگر
باندهای بولینگر (به رنگ آبی) مربوط به یک قرارداد آتی یا فیوچرز در نمودار ۱ زیر نشان داده شده است.
نمودار ۱: میانگین متحرک ۲۰ روزه باندهای بولینگر.
روشهای استفاده از بولینگر باند
معاملهگران ممکن است به سه روش اصلی از باندهای بولینگر استفاده کنند. در بخشهای زیر درمورد این تفسیرهای مختلف بحث خواهیم کرد:
- دنبال کردن باندها
- دنبال کردن بریک آوتهای باند بولینگر
- استراتژیهای نوسانهای قراردادهای آپشن
دنبال کردن باندهای بولینگر
دنبال کردن باندها بر اساس این فرض است که اکثریت قریب به اتفاق قیمتهای بسته شدن باید بین باندهای بولینگر باشد. در واقع قیمت کالا باید به ندرت از باندهای بولینگر خارج شود.
بنابراین قیمت نباید همیشه در خارج از باندها بماند و باید «خط میانه برگردد.» این خط میانه به طور کلی همان میانگین متحرک ساده ۲۰ دورهای است.
سیگنال خرید احتمالی
در مثالی که در نمودار ۲ نشان داده شده است معاملهگر میتواند زمانی که قیمت به زیر باند پایینی بولینگر رسید اقدام به خرید کند.
سیگنال فروش احتمالی
معاملهگر زمانی میتواند دارایی خود را بفروشد که قیمت سهام، قرارداد آتی یا قیمت ارز از باند بالایی بولینگر خارج شود.
این سیگنالهای خرید و فروش احتمالی به صورت گرافیکی در نمودار ۲ نشان داده شده است:
نمودار ۲: سیگنالهای خرید و فروش احتمالی با دنبال کردن باندهای بولینگر
دنبال کردن محافظه کارانهتر باندها
اقدام به خرید و فروش دقیقاً هنگامی که قیمت به باندهای بالایی و پایینی بولینگر برخورد میکند یک رویکرد معاملاتی پرریسک تلقی میشود.
شاید بهتر باشد معاملهگر منتظر بماند و ببیند آیا قیمت به طرف بالاتر یا پایینتر از باند بولینگر میرود. هنگامی که قیمت به داخل باند بولینگر بازگشته و در آنجا بسته میشود ممکن است محرک احتمالی خرید یا فروش رخ دهد.
فرصتهای از دست رفته
این رویه ممکن است در صورت خارج شدن قیمت از باندهای بولینگر به کاهش ضرر کمک کند. البته در این حالت امکان از دست رفتن بسیاری از فرصتهای معاملاتی سودآور نیز وجود دارد.
برای درک بهتر، نمودار ۲ در بالا بسیاری از فرصتهای از دست رفته احتمالی را نشان میدهد.
یک رویکرد محافظه کارانهتر
با این حال، در نمودار ۳ زیر میبینید که رویکرد محافظه کارانهتر ممکن است از بسیاری از ضررهای بزرگ جلوگیری کند.
همچنین ممکن است برخی از معاملهگران با نزدیک شدن قیمت به میانگین متحرک ۲۰ روزه معاملات خرید یا فروش خود را ببندند.
دنبال کردن بریک آوتهای باند بولینگر
به نقطه مقابل «دنبال کردن باندها» و امید داشتن به بازگشت قیمت به خط میانه دنبال کردن بریک آوتهای باند گفته میشود. بریک آوتها (شکست قیمت) پس از یک دوره تثبیت و زمانی که قیمت در خارج از باندهای بولینگر بسته میشود اتفاق میافتد.
زمانی که معاملهگر تصمیم میگیرد که آیا در جهت بریک آوت باید یک دارایی را بخرد یا بفروشد میتواند از معیارهای دیگری مانند خطوط حمایت و مقاومت بهره بگیرد.
نمودار ۳ مربوط به سهام وال مارت (WMT) در زیر دو مورد از بریک آوتهای باند بولینگر را نشان میدهد:
نمودار ۳: بریک آوت باند بولینگر از حمایت و مقاومت گذشته
سیگنال احتمالی خرید: بریک آوت قیمت باند بولینگر از سطح مقاومت
معاملهگر ممکن است در صورت شکسته شدن قیمت بالاتر از باند بالایی بولینگر بعد از یک دوره تثبیت قیمت اقدام به خرید کند.
معاملهگر میتواند از معیارهای تأییدکننده دیگر مانند شکسته شدن سطح مقاومت استفاده کند؛ این مورد در نمودار ۳ بالا نشان داده شده است.
سیگنال احتمالی فروش: بریک آوت قیمت باند بولینگر از حمایت
به همین ترتیب ممکن است معاملهگر در صورت شکست قیمت به زیر باند پایینی بولینگر اقدام به بفروش کند. او میتواند برای اطمینان بیشتر، همانطور که در نمودار ۳ مربوط به سهام وال مارت در بالا میبینید، از معیارهای تأییدکننده دیگر مانند شکسته شدن سطح مقاومت استفاده کند.
از باندهای بولینگر میتوان برای تعیین جهت و قدرت روند نیز استفاده کرد. نمودار ۴ زیر مربوط به یک قرارداد آتی نشان دهنده یک روند صعودی قوی است:
نمودار ۴: باندهای بولینگر نشان دهنده قدرت روند
باند بولینگر نشان دهنده یک روند قوی
نمودار ۴ در بالا نشان میدهد که در طی یک روند صعودی قوی قیمتها در نیمه بالایی باند بولینگر باقی میمانند و میانگین متحرک ۲۰ دورهای (خط میانی باند بولینگر) به عنوان حمایت روند قیمت عمل میکند.
عکس این مسئله در طی روند نزولی صادق خواهد بود به این ترتیب که قیمتها در نیمه پایینی باند بولینگر قرار گرفته و میانگین متحرک ۲۰ دورهای به عنوان مقاومت روند نزولی عمل میکند.
باندهای بولینگر با نوسان سازگار میشوند و بنابراین برای معاملهگران قراردادهای آپشن، به ویژه معاملهگران نوسان گیر مفید هستند.
استراتژیهای نوسان آپشن
در این بخش نحوه استفاده معاملهگران از باند بولینگر برای انجام معاملات آپشن مبتنی بر نوسان را توضیح میدهیم.
معاملهگر به دو روش اصلی میتواند بر اساس نوسان معامله کند:
- معاملهگران سعی میکنند آپشنهایی را با نوسان کم خریداری کنند به امیدوار باشند که نوسان قیمت بیشتر شده و سپس آن قرارداد را با قیمت بالاتر بفروشند.
- معاملهگران آپشنهایی را با نوسانات بالا میفروشند به این امید که نوسان کاهش یافته و سپس همان قراردادها را با قیمت ارزانتر خریداری میکنند.
استفاده از باندهای بولینگر برای معامله کردن بر اساس نوسان
از آنجا که باندهای بولینگر با نوسان سازگار میشوند میتوانند گران بودن نسبی آپشنها (نوسان زیاد) یا ارزان بودن نسبی آپشنها (نوسان کم) را به خوبی به معاملهگر نشان دهند.
نمودار ۵ زیر مربوط به سهام وال مارت نحوه استفاده از باندهای بولینگر را برای معامله بر اساس نوسان نشان میدهد:
نمودار ۵: نوسانهای آپشنها با باندهای بولینگر
آپشنهای خرید بالقوه در هنگام کم بودن نوسان
وقتی آپشنها نسبتاً ارزان هستند، مانند زمانی که قیمت در مرکز نمودار سهام وال مارت در بالا و باندهای بولینگر به طور قابل توجهی منقبض شدهاند، خریدن قراردادهای آپشن میتواند یک استراتژی خوب باشد.
دلیل این امر این است که پس از حرکات شدید قیمت ممکن است مدتی در حالت خنثی مدتی استراحت کند. پس از استراحت قیمت، مانند دورههایی که باندهای بولینگر بسیار نزدیک به هم هستند، ممکن است قیمت مجدداً حرکت کنند.
بنابراین خرید کردن در هنگامی که باندهای بولینگر بسیار به هم نزدیک هستند میتواند یک استراتژی بسیار زیرکانه باشد.
آپشنهای خرید بالقوه هنگامی که نوسان زیاد است
هنگامی که قیمت آپشنها نسبتاً بالا است، مانند قیمت در سمت راست و چپ نمودار ۵ وال مارت در بالا هنگامی که باندهای بولینگر کاملاً از هم فاصله گرفتهاند، فروختن آپشنها میتواند گزینه خوبی باشد.
دلیل این است که هنگامی که قیمت صعود یا ریزش قابل توجهی کرده است، مانند دورههایی که باندهای بولینگر بسیار از یکدیگر فاصله دارند، ممکن است قیمت شروع به تثبیت کرده و نوسان آن کمتر شود.
بنابراین فروختن قراردادهای آپشن وقتی که باندهای بولینگر از یکدیگر دور هستند میتواند یک استراتژی معاملاتی زیرکانه باشد.
همه چیز درباره عرضه اولیه ارز دیجیتال (ICO)
استارتآپها در خرید ارز دیجیتال برای تامین سرمایه اولیهی پروژههای خود اقدام به عرضه اولیه ارز دیجیتال (Initial Coin Offering) میکنند. به این ترتیب که افراد مختلف مبالغی برای سرمایهگذاری در اختیار صاحبان پروژه قرار میدهند و در ازای آن توکن بلاک چین پروژهی جدید را دریافت میکنند. این روش تا حدودی مشابه عرضه اولیه سهام (IPO) است.
در ادامه به بررسی بیشتر این روش روش های پیدا کردن سهام برای خرید نوین جذب سرمایه در دنیای رمزارزها خواهیم پرداخت.
تاریخچه عرضه اولیه کوین
عرضه اولیه از سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ آغاز شد. در آن سالها پروژههای مختلف توانستند، از این روش جذب سرمایه کنند و فعالیت خود را در دنیای کریپتوکارنسی ادامه دهند. این روش در سال ۲۰۱۷ به اوج موفقیت رسید و طی این سال پروژههای مختلف توانستند در مجموع ۵.۶ میلیارد دلار سرمایه جذب کنند. این مبلغ در دو ماههی نخست سال ۲۰۱۸ به یک میلیارد دلار رسید.
پروژهی اتریوم یکی از موفقترین رویدادهای عرضه اولیه ارز دیجیتال است و توانسته به تنهایی ۵۰ میلیون دلار جذب سرمایه کند و بالغ بر ۱۸ میلیون دلار از این رویداد سود کسب کند.
در این سالها تعداد زیادی از پروژهها که رویداد عرضه اولیه کوین را برپا کردند؛ موفقیت آنچنانی کسب نکردند و نتوانستند انتظارات سرمایهگذاران را برآورده کنند. این عدم موفقیت سبب شد مالباختگان این پروژهها به مراجع قانونی مراجعه و از صاحبان آنها شکایت کنند. این روند پای نهادهای قانونی و نظارتی را تا حدودی به عرضه اولیه ارز دیجیتال باز کرد و سبب شد قوانین سختگیرانهای برای اجرای این رویداد وضع شود.
پس از وضع این قوانین، دیگر پروژهها قادر نبودند به آسانی سالهای نخست اقدام به عرضه اولیه توکنهای خود کنند و میبایست قوانین و شرایطی را قبل از شروع رویداد رعایت کنند. اما میتوان گفت هنوز هم این قوانین چندان موفق نبوده و نتوانسته از کلاهبرداریها در این زمینه جلوگیری کند.
عرضه اولیه کوین چگونه انجام میشود؟
پروژههای جدید ارز دیجیتال برای شروع عرضه اولیه کوین (ICO)، اقدام به انتشار یک برگه سفید یا وایت پیپر (White Paper) میکنند. در این یادداشت نقشهی کلی پروژه و اهداف اصلی آن را شرح میدهند. همچنین مشخص میکنند چه میزان سرمایه نیاز دارند، سهم صاحبان پروژه از توکنها چه مقدار است، چه ارزهایی را از سرمایهگذاران میپذیرند و مدت زمان عرضه را در این نوشته اعلام میکنند.
در زمان عرضه، کسانی که تمایل به سرمایهگذاری در پروژه را دارند؛ از طریق ارزهای دیجیتال یا ارزهای فیات که مورد پذیرش صاحبان پروژه است، اقدام به خرید توکنها میکنند. این توکنهای بلاک چینی اگر مورد پذیرش صرافیهای بزرگی چون بایننس قرار بگیرند، میتواند یک سرمایهی قابل پیشرفت برای افرادی باشد که در عرضه اولیه آنها را خریداری کردهاند.
گاهی ممکن است پس از پایان عرضه اولیه ارز دیجیتال ، سرمایهای که صاحبان استارتآپ پیشبینی کرده بودند؛ جمعآوری نشود. در این شرایط پروژه شکست خواهد خورد و صاحبان پروژه موظف هستند تمام مبالغ جمعآوری شده را به حساب سرمایهگذاران بازگردانند.
مزایای عرضه اولیه کوین
- آنلاین بودن این رویداد سبب میشود سرمایهگذاران به آسانی در آن شرکت کنند و همچنین خرید و فروش توکنهای دریافتی خود را به آسانی و در کمترین زمان از راه دور انجام دهند.
- توکنها بهراحتی و سریع تبدیل به پول نقد میشوند و نیازی نیست سرمایهگذاران نگران تبدیل آنها به نقدینگی باشند.
- شرکت در رویداد عرضه اولیه ارز دیجیتال به دلیل رشد روزافزون روش های پیدا کردن سهام برای خرید محبوبیت و جایگاه ارزهای دیجیتال در اقتصاد جهانی، بازده سریع و بالایی برای سرمایهگذاران خواهد داشت.
معایب عرضه اولیه کوین
- نوسانات بالای کریپتوکارنسیها، ممکن است سرمایهی سرمایهگذار را در مدتی بسیار کوتاه از بین ببرد.
- تا به امروز در رویدادهای ICO کلاهبرداریهای متعدی انجام شده است.
- امکان به موفقیت نرسیدن پروژه و از دست رفتن سرمایه وجود دارد.
تفاوتهای ICO با IPO
قبلتر اشاره کردیم که ICO روشی مشابه عرضه اولیه سهام یا IPO است. در رویداد IPO، شرکتهای خصوصی هنگامی که تصمیم میگیرند در کسبوکار خود تحول ایجاد کنند و پیشرفت داشته باشند، اقدام به عمومی کردن شرکت میکنند. به این ترتیب که سهام شرکت را به فروش میگذارند و سرمایهگذارانی که سهام میخرند، به شرکای تجاری صاحبان شرکت تبدیل میشوند.
شاید در نگاه اول ICO نوع آنلاین IPO به نظر بیاید و تفاوتی بین این دو رویداد وجود نداشته باشد. اما در واقع عرضه اولیه ارز دیجیتال با عرضه اولیه سهام تفاوتهای اساسی دارد.
- ICO به صورت آنلاین برگزار میشود.
- برای ICO نیاز به حداقل سرمایه برای ضمانت نیست.
- ICO نیاز به اخذ مجوز خاصی ندارد.
- نزدیک کردن توکنهای ICO به پول نقد بسیار آسانتر از فروش سهام است.
- در ICO سرمایهگذاران در پروژه شریک نمیشوند و فقط از سود توکنهای بلاک چین آن بهره خواهند برد (سرمایهگذاران اجازهی ارائهی نظر در رابطه با مسائل مدیریتی را ندارند).
- ریسک سرمایهگذاری در رویدادهای ICO به مراتب بالاتر از IPO است.
- قانونگذاری در عرضه سهام قویتر از عرضه کوین انجام شده است و IPO قانونمندتر اجرا میشود.
توکن و سهام نیز تفاوت زیادی به لحاظ قانونی و حقوقی با یکدیگر دارند. توکن هیچ ارزش ذاتی و پشتوانهای ندارد؛ اما برگ سهام با توجه به قوانین از ضمانت حقوقی برخوردار است.
چگونه از عرضه اولیه ارز دیجیتال مطلع شویم؟
دستورالعمل مشخصی برای اطلاع از عرضه اولیه ارز دیجیتال وجود ندارد. افراد فعال در این حوزه، به صورت مداوم اخبار حوزه رمزارزها را روش های پیدا کردن سهام برای خرید روش های پیدا کردن سهام برای خرید از منابع مختلف دنبال میکنند. اگر شما هم قصد دارید از طریق خرید عرضه اولیه ارز دیجیتال، سود کسب کنید، باید سایتها و شبکههای اجتماعی مرتبط با ارزهای دیجیتال را به صورت منظم دنبال کنید. از آنجایی که عرضههای اولیه بین مردم هیجان ایجاد میکند، در مدت بسیار کوتاهی بسیاری از سایتها به صورت اختصاصی روی آن تمرکز میکنند.
کلاهبرداری از طریق عرضه اولیه کوین
تا به اینجا چندین بار به کلاهبرداری از طریق پروژههای ICO اشاره کردیم. اما با این تفاسیر آیا باید بهطورکلی قید شرکت در رویدادهای عرضه اولیه کوین را زد؟
خیر؛ میتوان با توجه به نکاتی در همان آغاز کار پروژه را اعتبارسنجی کرد و با خیال آسوده به سرمایهگذاری در آن پرداخت.
در ابتدا باید بررسی کنیم که چه عواملی سبب شده که ICO بستر مناسبی برای کلاهبرداری باشد.
این رویداد به طور کامل آنلاین است و همه میدانیم که سرقت و کلاهبرداری از طریق اینترنت بسیار آسان و سریع صورت میگیرد.
هنوز بسیاری از کشورها قوانین خاصی در رابطه با عرضه اولیه ارز دیجیتال وضع نکردند و مراجع قانونی در برخی کشورها نظارتی بر این رویداد ندارند.
نوشتن یک White Paper جذاب و فریبنده کار سختی برای کلاهبرداران نیست. این یادداشتها اولین انگیزه برای سرمایهگذاری در این رویدادها هستند و با تهیهی یک وایت پیپر حرفهای بهراحتی میتوان افراد را فریب داد.
سودهای کلان همیشه افراد را طعمه کلاهبرداران میکند. به دلیل رشد جایگاه ارزهای دیجیتال، اینگونه تصور میشود که هر پروژهای حتی گمنام میتواند در آیندهای نهچندان دور سود فراوانی برای سرمایهگذاران داشته باشد. این تصور دلیل دیگر موفقیت کلاهبرداران در این حوزه است.
تشخیص معتبر بودن ICO
اگر تازه وارد دنیای ارزهای دیجیتال شدهاید و تجربهی آنچنان در این حوزه ندارید؛ باید از افراد خبره در کریپتوکارنسی برای بررسی اعتبار ICO کمک بگیرید.
صاحبان پروژه باید به طور کامل شناسایی شده باشند. وجود یک سایت معتبر برای ارائهی White Paper و سایر اطلاعرسانیها، فعالیت مداوم و شفاف اعضای اصلی در شبکههای اجتماعی، حضور افراد مطرح در حوزه ارزهای دیجیتال در تیم استارتآپ و همچنین معرفی پروژه توسط افراد و کانالهای معتبر، نکاتی است که باید به آنها توجه کرد.
وایت پیپر پروژه را به طور دقیق مطالعه و بررسی کنید. این یادداشت باید به طور دقیق و جامع اهداف پروژه و نقشهی راه را شرح دهد. هیچ ابهامی در وایت پیپر نباید برای شما وجود داشته باشد.
اهداف ذکر شده در وایت پیپر باید واقعی و قابل لمس و درک باشد. اگر اهدافی غیر منطقی در وایت پیپر پروژه ارائه شده است، بههیچعنوان نباید به آن پروژه اطمینان کنید.
وعدهی سودهای نجومی و غیرواقعی بدون شک نشاندهندهی نامعتبر بودن پروژه است. تمامی پروژههای مالی و اقتصادی برای پیشرفت نیاز به زمان دارند. وعدهی یک شبه پولدار شدن همیشه دردسرساز بوده و هست.
وجود سرمایهگذاران مطرح در حوزه ارزهای دیجیتال یک نکتهی مثبت برای هر پروژه است. افرادی که در دنیای کریپتو نام و نشانی دارند، بدون شک در پروژههای قابل اطمینان سرمایهگذاری خواهند کرد. همچنین میتوان بررسی کرد که افراد فعال این حوزه به آن پروژه اشارهای داشتهاند و آن را تایید کردهاند یا خیر.
در سایتهای معتبری که ICOها را رتبهبندی میکنند نام پروژهی مورد نظر خود را جستجو کنید. ICOBench ،ICODorps ،ICOMarks برخی از این وبسایتها هستند.
در آخر استارتآپ باید یک تالار گفتگو و یک فضای باز برای تبادل اطلاعات و نظرها داشته باشد تا سرمایهگذاران با نظرات افراد مختلف در رابطه با آن آشنا شوند.
روشهای جایگزین ICO
به دلیل آنکه عرضه اولیه ارز دیجیتال بستری برای کلاهبرداریهای مختلف بوده و قوانین جامعی در رابطه با آن وضع نشده، تا به امروز چندین و چند روش مختلف بهعنوان جایگزین برای آن معرفی شده است؛ اما فقط تعداد محدودی از آنها قابلیت اجرایی شدن داشتند.
دو مورد از مهمترین روشهای جایگزین برای ICO، عرضه اولیه ارز دیجیتال صرافی (IEO) و عرضه اولیه کوین اوراق بهادار (STO) هستند.
در رویداد عرضه اولیه کوین صرافی (Initial Exchange Offering)، یک صرافی معتبر ارز دیجیتال نمایندهی پروژهی جدید برای اجرای رویداد میشود و قبل از آغاز عرضه تمام جوانب کار را بررسی میکند تا از درست و قانونی بودن پروژه اطمینان کسب کند. سپس عرضه را آغاز میکند و در ازای دریافت مبالغ مختلف از سرمایهگذاران به آنها توکنهای پروژهای که نمایندهی آن بوده را عرضه میکند.
در روش عرضه اولیه کوین اوراق بهادار (Security Token Offering)، عرضه توکنها باید بهعنوان اوراق بهادار و با گذر از مجاری قانونی ثبت شوند. این روش برای سرمایهگذاران امن و کم ریسک است. در این رویداد صاحبان پروژه به طور کامل احراز هویت میشوند و سرمایهگذاران میتوانند با خاطری آسوده، سرمایهی خود را در اختیار آنها قرار دهند.
روشهای دیگری چون RICO که مخفف Reversible initial coin offering به معنای عرضه اولیه ارز دیجیتال برگشتپذیر است (امکان بازپسگیری سرمایه در هر مرحله وجود دارد) و IICO که مخفف Interactive Initial Coin Offering به معنای عرضه اولیه کوین تعاملی است (سرمایهگذاری برای هر فرد روش های پیدا کردن سهام برای خرید دارای سقف مشخص است)؛ نیز برای رویداد عرضه اولیه کوین تا حدودی شناخته شده و قابل اجرا در مقیاس بزرگ هستند.
چگونه عرضه اولیه ارز دیجیتال بخریم؟
هر پروژهای که قرار است منابع مالی خود را از طریق عرضه اولیه تامین کند، مشخصات کمپین مانند مدت زمان کمپین، اهداف کمپین، مقدار پول موردنیاز و غیره را در یک وب سایت قرار میدهد. اولین مرحله برای خرید عرضه اولیه ارز دیجیتال، ثبت نام در سایت است. در صورتی که نیاز به ثبت نام در وب سایت نباشد، بهتر است دقت و تحقیق بیشتری کنید، زیرا ممکن است با یک سایت کلاهبرداری مواجه باشید.
سپس برای خرید عرضه اولیه باید بیت کوین یا اتر دریافت کنید. از طریق این دو ارز دیجیتال است که میتوانید عرضه اولیه ارز دیجیتال بخرید. حداقل مبلغ سرمایهگذاری به نوع پروژه ربط دارد و متغیر است. در نهایت تنها کاری که باید انجام دهید این است که ارز دیجیتال خود را به آدرس کمپین ارسال کنید. جهت جلوگیری از هرگونه خطا، هنگام ارسال ارز دیجیتال، آدرس کیف پول پروژه را چند بار بررسی کنید. زیرا در صورتی که ارز دیجیتال خود را به آدرس اشتباه انتقال دهید، امکان پس گرفتن آن برای شما وجود نخواهد داشت.
بعد از اتمام این مراحل، شما توکنهای خریداری شده را در کیف پول خود دریافت خواهید کرد. در کمپینهای مختلف زمان انتقال توکن به کیف پول کاربران، متفاوت است و ممکن است گاهی تا ماهها طول بکشد.
Pre-ICO چیست؟
در آخر باید اشارهای هم به Pre-ICO یا پیشفروش عرضه اولیه ارز دیجیتال اشاره کنیم. در این حالت استارتآپها برای بهدستآوردن سرمایهی موردنیاز برای تبلیغات و معرفی پروژهی خود، تعدادی از توکنهای بلاک چینشان را با قیمتی بسیار پایین به فروش میرسانند. آنها با این روش میتوانند با کسب درآمد اولیه، پروژه را در سطح وسیعتری معرفی کنند و در ICO سرمایه بیشتری جمعآوری کنند.
در این رویداد تعداد توکنها بسیار محدود است و در عرض چند ثانیه ممکن است موجودی آنها به پایان برسد. پیشخرید عرضه اولیه کوین معمولاً سودهای کلان برای سرمایهگذاران در پی خواهد داشت. اگر توانایی و دانش شرکت در عرضه اولیه ارزهای دیجیتال را دارید، میتوانید در پیشفروشها نیز برای کسب سود بیشتر شرکت کنید.
در صورتی که اطلاعات کافی و بنیادی از کوین مورد نظر خود داشته باشید، عرضه اولیهها میتوانند گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری باشند.
مبالغ جمع شده در ICO معمولا جهت پیشرفت پروژه استفاده میشود اما در صورتی که یک ICO ناموفق باشد، مبالغ به کاربران بازگشت داده میشود.
ICO یک فرصت ایده آل برای سرمایهگذاران در جهان است تا روی یک پروژه جدید با پتانسیل بالا سرمایهگذاری کنند و در صورت تحقق اهداف مورد نظر پروژه، به سود بالایی دست پیدا کنند.
چطور مچ بازیگر سهم رو در بورس بگیریم | آموزش تابلوخوانی در بورس
یکی از مهارت هایی است که اگر سهامداری آن را بلد باشد، قادر است سود بسیاری کسب کند اما این مهارت از عهده هر فردی بر نمی آید و نیاز به تجربه و علم کافی در خصوص اصول اولیه بورس دارد؛ در ادامه قصد داریم آموزش تابلوخوانی در بورس را تا حد امکان برای شما عزیزان شرح دهیم تا از این طریق بتوانید دست بازیگر سهم خود را خوانده و در زمان مناسب برای خرید یا فروش اقدام کنید. با سایت بتاکاپ همراه باشید.
همانطور که می دانید، هر سهمی در بازار بورس ایران یک یا چند بازیگر فعال دارد که عمدتاً حقوقی های آن شرکت با توجه به سیاست های خود مبنی بر کسب سود حداکثری سعی می کنند در مقاطعی با قیمت سهام، آنگونه که دوست دارند بازی کنند و اینکار را در نهایت دقت و ظرافت انجام می دهند تا نهاد ناظر نیز آنها را متهم به دستکاری در معاملات نکند و از طرفی نیز سهامداران خرد نیز فریب اردهای ترس یا ترغیب آنها را در تابلوی معاملات شرکت مذکور خورده و به طور هیجانی اقدام به فروش یا خرید سهام مذکور کنند تا بازیگر به هدف خود که بالا یا پائین بردن قیمت سهم است برسد.
معمولاً بازیگران سهام شرکتها به اصول تحلیل تکنیکال مسلط هستند و قیمت سهم را به صورتی در یک بازه زمانی حرکت می دهند که در مناسبت های خاص، قیمت سهام مذکور به تارگت مدنظر بازیگر سهم برسد. انها معمولاً به ارزش ذاتی فعلی یا ارزش ذاتی آتی سهم واقف هستند و قیمت سهم را در یک بازه زمانی که برای خودشان مشخص است، حرکت می دهند و سهامداران خردی که غافل از همه جا سهم مذکور را با توجه به شایعات خریداری می کنند، بعضاً از رفتار معکوس سهم با آنچه انتظار داشته اند، در تعجب می مانند.
به عنوان مثال انها با توجه به گزارش خوی که یک شرکت از عملکردش منتشر کرده، به سرعت اقدام به خرید سهم مذکور می کنند اما در اولین روز معاملاتی با صف فروش سهم مذکور مواجه می شوند که این اتفاق با آنچه انها انتظار داشته اند در تناقض به نظر می رسد.
فرصت طلبی حقوقیها برای جمع کردن سهم
علت این اتفاق واضح است چرا که بازیگران سهم های مختلف معمولاً به دنبال جمع کردن سهام ارزشمند شرکت مذکور در پائین ترین قیمت ممکن از دست سهامداران خرد هستند و با توجه به قدرتشان که از تعداد سهام زیاد آنها در سهم نشئت گرفته، می توانند با صحنه سازی و ایجاد رعب و وحشت در دل سهامداران تازه وارد، قیمت سهم را آنقدر پائین بیاورند تا حد ضرر این عده از سهامداران فعال شده و مجبور به خروج از سهم با ضرر شوند و بازیگر سهم نیز مسرور از اینکه در کف قیمتی توانسته سهام شرکت را از چنگ سهامداران خرد در بیاورد، پس از اطمینان از اینکه به اندازه کافی سهامداران خرد را از لیست سهامداران شرکت خارج کرده، به یکباره دست از عرضه های آبشاری برداشته و اینبار در سمت خرید ظاهر می شود و با توجه به اینکه بسیاری از سهامداران خرد روش های پیدا کردن سهام برای خرید را از سهم خارج کرده، برای چند روز، قیمت سهم مذکور را بالا می برد و در طول مسیر نیز در سقف قیمتی به تعداد محدود، اقدام به عرضه و فروش سهام به خریداران جدید می کند و از این طریق، سود خوبی را عاید مجموعه متبوعش می کند و یا قیمت سهم شرکت را در محدوده خاصی کنترل می نماید. با یادگیری تابلوخوانی در بورس می توانید به سادگی از دام بازیگر سهام در این شرایط فرار کنید.
اردر ترس یکی از ابزارهایی است که بسیاری از بازیگران برای ترساندن سهامداران خرد و ترغیب آنها برای فروش سهامشان از آن استفاده می کنند؛ در این روش معمولاً بازیگر سهم با سفارش های سنگین فروش در سمت عرضه ظاهر می شود و از آنجا که سهامداران خرد قدرت خرید آن تعداد از سهم را ندارند، از این طریق جلوی بالا رفتن قیمت سهم را می گیرد و سپس در سمت دیگر با کدهای مختلف حقیقی یا حقوقی به انتظار طعمه هایی می نشیند که از روند فرسایشی سهم خسته شده اند و به طور هیجانی سهم ارزشمند خود را به فروش می رسانند و اینگونه اقدام به جمع آوری سهم از دست سهامداران خرد می کند.
صف های فروش صوری
یکی از وحشتناکترین کابوس های سهامداران خرد در بازار بورس در ایران، مواجه شدن با صف فروش است که در ظاهر به نظر می رسد خریداری برای خرید آن سهم در کف قیمتی وجود ندارد و این بیم می رود که در روز معاملاتی بعدی، سهامدار خرد مجبور باشد تا با 5 درصد پائینتر از قیمت کف امروز سهم را به فروش برساند که این موضوع اگر برای روزهای متوالی اتفاق بیفتد، ضرر سنگینی را برای وی رقم می زند و معمولاً بسیاری از سهامداران خرد ترجیح می دهند اسیر صف های فروش نشوند و به سرعت سرمایه خود را از افت نجات دهند و دست به فروش هیجانی می زنند. جالب است بدانید بازیگر بسیاری از سهام شرکتها با استفاده از ایجاد صف های فروش صوری که فروشنده واقعی در کف قیمتی وجود ندارد، ابتدا ترس شدیدی در دل برخی سهامداران به وجود می آورد و پس از اینکه آنها را ترعیب به فروش سهام خود در صف فروش کرد، به یکباره سفارش های صوری که خود برای ایجاد ترس در سیستم معاملات قرار داده بود، لغو می کند تا سفارش های فروش واقعی سهامداران خرد به ابتدای سرخط معاملات برسد و پس از این اتفاق بازیگر سهم یا گروهی که با او هماهنگ هستند، اقدام به خرید سهام ارزشمند عده ای سهامدار هیجان زده و وحشت زده را در کف قیمتی می کنند.
شاید بارها با این صحنه مواجه شده باشید که سهم شما در وضعیت صف فروش قرار گرفته و به یکباره بدون اینکه سهمی معامله شود، چندین هزار یا میلیون از صف فروش کاسته می شود. در این زمان قطعاً باید بدانید که بازیگر سهم در حال بازی روانی با سهامداران خسته و وحشت زده سهم است و به زودی روند صعودی سهم با اراده همان بازیگر آغاز خواهد شد و او تنها با سو استفاده از شرایط مترصد جمع کردن سهم به قیمت مورد نظر خود است.
حجم نمایشی فریبنده
در صورتی که با سفارش های خرید یا فروش که تنها یک ریال با هم فاصله دارند نیز مواجه شدید، احتمال اینکه بازیگر سهم قصد کنترل قیمتی سهم را در آن محدوده قیمتی داشته باشد بسیار زیاد است.
بازیگر سهم نیز به ابزار سفارش فروش یا خرید با نمایش حجم نمایشی دسترسی دارد و ممکن است تعداد 10000 سهم در سیستم معاملات به عنوان حجم فروش نمایش داده شود اما در پشت این عدد، 30000 سهم برای فروش وجود داشته باشد و معمولاً این اتفاق زمانی رخ می دهد که بازیگر سهم قصد دارد سهامی را در کف قیمتی جمع آوری کرده در قیمتهای بالاتر به فروش برساند و به همین منظور برای جلوگیری از انصراف سهامداران جدید برای خرید سهم از او، مباردت به استفاده از حجم های کوچک برای فروش سهام می کند چرا که استفاده از حجم سنگین برای فروش، معمولاً خریداران را از خرید آن سهم منصرف می کند؛ البته این گزاره در شرایط نرمال و عادی بازار صدق می کند و وقتی سهمی با اقبال هیجانی بازار مواجه می شود، سهامداران تازه وارد با هر قیمتی تا سقف قیمتی خواهان خرید سهم مذکور هستند.
رنج منفی کشیدن نیز یکی دیگر از حربه های بازیگران سهم برای ایجاد ترس در دل سهامداران فعلی سهم و ترغیب آنها به فروش است. احتمالاً شما نیز با این شرایط مواجه شده اید که سهم مورد نظرتان در یک روند صعودی در یک بازه زمانی از زمان انجام معاملات قرار گرفته و نزدیک به سقف قیمتی شده است اما به یکباره با فروش آبشاری بازیگر سهم، قیمت سهم به محدوده منفی و یا صفر تابلو باز می گردد که این اتفاق زمانی رخ می دهد که بازیگر سهم قصد کنترل کردن قیمت سهم و جلوگیری از بالا رفتن هیجانی را دارد؛ در زمان مواجه شدن با این اتفاق می بایست در مورد تصمیم به خرید سهم تامل کنید چرا که به نظر می رسد بازیگر سهم تمایلی به افزایش یافتن قیمت سهم در آن مقطع ندارد و در روزهای آتی نیز می توانید با قیمتی پائینتر سهم مذکور را خریداری نمائید.
خالی کردن در صف خرید
خالی شدن صف خرید در سقف قیمتی نیز یکی دیگر از مواردی است که بعضاً برخی سهامداران در مواجهه با آن وحشت می کنند و اقدام به فروش سهم خود در سقف قیمتی می کنند اما در بسیاری از موارد این بازیگر سهم است که با هماهنگی با کدهای دوست(!) اقدام به خالی کردن صف خرید در سقف قیمتی کرده تا از این طریق برخی سهامداران را از طمع فروش در سقف قیمتی روز معاملاتی بعد منصرف کند و آنها را ترسانده و وادار به فروش در سقف قیمتی همان روز می کند و در عین حال در این شرایط شاهد افت قیمتی سهم نیز نیستیم چرا که کدهای دوست نیز در سقف قیمتی خریدار سهم هستند تا قیمت پایانی سهم مذکور تقویت شود. در این شرایط توصیه به نگهداری سهم می شود چرا که بازیگر قصد دارد قیمت سهم مذکور را در روزهای آینده باز هم بالاتر ببرد و تنها درصدد خالی کردن سهم از تعداد بیشتری از سهامداران خرد است.
در نهایت باید گفت بازیگر فعال به نقدشوندگی آن سهم کمک می کند و اگر در برخی موارد با ترفند و شگردهای خاص خود اقدام به کنترل قیمتی می نماید نیز به واسطه رعایت دستورالعمل هایی است که از سوی سازمان بورس به شرکتها ابلاغ شده تا از رشد یا افت بیش از اندازه قیمت سهام جلوگیری کنند و تنظیم قیمت سهم با توجه به ارزش ذاتی آن در هر مقطع زمانی، معمولاً بر عهده بازیگر هر سهم است. روانشناسی بورس و یادگیری تابلوخوانی در بورس به شما در تصمیم گیری در مورد خرید یا فروش به موقع کمک خواهد کرد و پیشنهاد می کنیم اگر قصد خرید سهمی را دارید، ابتدا برای مدتی رفتار و روند سفارش گذاری در سهم مذکور را دنبال کنید تا شناخت بیشتری از عملکرد بازیگر سهم مذکور به دست آورید و سپس به سهم ورود کنید چرا که ورود نامناسب به یک سهم ممکن است سرمایه شما را به خواب فرو ببرد.
آموزش تابلوخوانی در بورس به موارد بالا خلاصه نمی شود و شما می توانید با استفاده از رصد کندل های مختلف در تایم فریم ساعتی نیز به رفتار احتمالی سهم در ساعات آینده پی ببرید که آموزش تابلوخوانی از طریق کندل ها را در مطلبی مجزا برای شما عزیزان قرار خواهیم داد.
محاسبه و تعریف نرخ رشد بازار
یک روش کلیدی برای تست دوام و بقا در تجارت شما محاسبه نرخ رشد بازار است. در اینجا نحوه انجام این کار و این که چرا لازم است آن را بدانید را توضیح می دهیم.
آیا تجارت جدید شما موفقیت آمیز است؟ همه ما آرزو می کنیم قبل از شروع به خواندن این مقاله جواب را بدانیم. هر کسب و کاری در ابتدای شروع خود در حد فقط یک آرزو یا یک ایده بوده است
شما نمی توانید آینده را بگویید، اما می توانید برخی از پیش بینی های محکم را محاسبه کنید. یکی از این پیش بینی ها نرخ رشد بازار است. نرخ رشد بازار چقدر است و چگونه می تواند به شما کمک کند؟
نرخ رشد روش های پیدا کردن سهام برای خرید مقداری است که در آن ارزش یک سرمایه گذاری، دارایی، پرتفوی یا کسب و کار در یک دوره خاص افزایش می یابد. نرخ رشد اطلاعات مهمی در مورد ارزش دارایی یا سرمایه گذاری در اختیار شما قرار می دهد، زیرا به شما کمک می کند بفهمید که آن دارایی یا سرمایه گذاری چگونه در طول زمان رشد یا تغییر می کند و یا در شرایط مختلف چه عملکردی از خود نشان می دهد. این اطلاعات می تواند به شما در پیش بینی درآمد آینده یک دارایی یا سرمایه گذاری خاص کمک کند.
ما می توانیم پیش بینی کنیم که نرخ رشد بازار شغل های خدماتی مربوط به نظافت و بسته بندی محصولات پس از همه گیری ویروس کویید 19 سر به فلک کشیده است. یا به طور مثال ما می توانیم پیش بینی کنیم که نرخ رشد بازار در صنعت سیگار کند و تاکنون وجود ندارد. این تعداد مشتری مطمئناً در حال کاهش است. بازارهای عمده و هزینه های مصرف کننده با گذشت زمان تغییر می کند.
وقتی یک معیار قابل قبول یا یک دید وسیع به کسب و کار خود و اتفاقات پیرامون داشته باشید، می توانید درمورد ارزش شغلی خود قضاوت کنید. به عنوان مثال، امروزه ما یک شرکت دخانیات تاسیس نمی کنیم.
این یک اتفاق خوب است که صنعت شما در حال رشد است. اما این مهم هنوز به طور کامل اعتبار کسب و کار شما را به عنوان یک بازیگر بلند مدت تأیید نمی کند.
به عنوان مثال، ممکن است به دلیل شیوع ویروس کرونا، صنعت محصولات تمیز کننده در حال افزایش باشد. بیایید یک محصول خاص را بررسی کنیم، به طور مثال صابون. اکنون هیچ کس نمی خواهد یک صابون جامد به اشتراک بگذارد. دستگاه های توزیع صابون مایع به طور خودکار صابون مایع را در کف دست شما می ریزند. ژل آنتی باکتریال در هر گوشه ای قرار دارد. آیا سهم بازار شما با محصولات صابون فقط به این دلیل است که این صنعت به طور کلی در حال رشد است؟
پاسخ میتواند آری یا خیر باشد. این نمونه ای از چگونگی تأثیر نگرش مصرف کننده بر سهم بازار شماست. به همین دلیل شما برای ساخت مدل های دقیق تجاری باید سهم بازار را محاسبه کنید.
رشد بازار مهم است زیرا شما می خواهید مطمئن شوید خدمات یا محصول شما دارای پایه ایی قابل قبول باشد. در آینده چقدر مفید خواهد بود؟ آیا محصول یا خدمات شما در مدت 5 سال همچنان مورد تقاضا است؟ آیا بیش از هر زمان دیگری مشتری برای خرید در بازار وجود دارد؟
این همان چیزی است که شما به دنبال آن هستید. شما می خواهید وقت و انرژی خود را صرف مشاغلی کنید که دارای طول عمر بالایی است.
اگر به دنبال سرمایه گذاری هستید، نرخ رشد بازار از اهمیت دو چندانی برخوردار است. سرمایه گذاران می خواهند ببینند که شما در مورد مسیر موقعیت صنعت خود فکر کرده اید. چه عواملی می تواند روی آن تأثیر روش های پیدا کردن سهام برای خرید بگذارد؟ آیا ساختن تجارت دیگری در این فضا منطقی است؟
اگر نرخ رشد بازار خود را به عنوان یک تجارت مستقر موجود محاسبه می کنید، بازهم مفید است. شما می دانید که آیا کسب و کار شما هنوز می تواند رشد کند و پیشرفت کند. یا وقت آن رسیده است که محوری شود؟
به عنوان مثال شرکت های دخانیات می توانند به دنبال تغییر مسیر صنعت خود به سمت سیگار های الکترونیکی و. باشند.
نرخ رشد مهم است زیرا به شما می گوید که یک دارایی، سرمایه گذاری، پورتفوی یا کسب و کار در یک دوره خاص چقدر رشد می کند و به شما کمک می کند تا رشد آینده را پیش بینی کنید. از نرخ رشد می توان برای نشان دادن موارد زیر استفاده کرد:
- درصد تغییر در کل جمعیت از یک سال به سال دیگر
- عملکرد یک کسب و کار و رشد مورد انتظار آن در آینده
- رشد آتی مورد انتظار سایر دارایی ها و سرمایه گذاری ها
ابتدا باید مدت زمانی را که اندازه گیری می کنید تعریف کنید. شما می خواهید محاسبه کنید که بازار شما در یک زمان مشخص چقدر رشد کرده است. این می تواند 1 سال، 3 سال یا 5 سال باشد. اگر می خواهید یک تغییر چشمگیر را ببینید، حتی 10 سال کار می کند.
اگرچه سرمایه گذاران مایل به دیدن شواهدی از رشد سریع هستند. بنابراین هرچه دوره زمانی کوچکتر باشد، بهتر است.
((اندازه بازار فعلی - اندازه اصلی بازار در ابتدای دوره زمانی مشخص شده) / (اندازه اصلی بازار))* 100 = نرخ رشد بازار
اکثر بازارها دارای رشد سالانه آهسته و ثابت هستند. به ندرت با نرخ ثابت. برخی از صنایع از سایر صنایع متغیر هستند. کسب و کارتان ارزش این را دارد که چندین بار محاسبات مختلف انجام دهید تا میانگین نرخ رشد صنعت خود را در طول سال مقایسه کنید. در حالت ایده آل می خواهید یک خط روند رو به بالا، حتی اگر اندک باشد، ببینید.
نرخ رشد بازار برای صنعت شما می تواند به شما کمک کند تا آینده کسب و کار خود را پیش بینی کنید. شما می توانید اهداف و نقاط عطفی واقع بینانه تعیین کنید. می توانید اعتبار یک ایده جدید تجاری را تأیید کنید. شما همچنین می توانید سرمایه گذاران را متقاعد کنید که صنعت شما فقط در حال صعود و افزایش است.
هنگام معامله با سرمایه گذار ها یا افراد صاحب دارایی که علاقه مند به صرف دارایی خود در یک تجارت را دارند اعداد متعددی وجود دارد که به شما کمک می کند ارزش دارایی یا سرمایه گذاری خود را درک کنید. نرخ رشد که معمولاً به آن "درصد تغییر" نیز گفته می شود، یکی از محاسباتی است که باید در نظر گرفته شود. درک نحوه محاسبه نرخ رشد می تواند به شما کمک کند تغییرات را در طول زمان اندازه گیری کنید و آن تغییر را به صورت درصد نشان دهید.
در این مقاله ما سعی کرده ایم که چندین روش برای محاسبه نرخ رشد را با مثال به شما آموزش دهیم امیدواریم که برای شما مفید واقع شود.
روش های محاسبه نرخ رشد
سه نوع فرمول وجود دارد که می توانید برای محاسبه نرخ رشد بسته به موقعیت خود استفاده کنید:
1) روش تغییر درصد خط مستقیم
2) روش نقطه میانی
3) محاسبه میانگین نرخ رشد در طول زمان
1) روش تغییر درصد خط مستقیم
روش درصد تغییر خط مستقیم رایج ترین فرمولی است که برای محاسبه نرخ های رشد پایه و ساده استفاده می شود. این روش محاسبه نرخ رشد هنگام محاسبه نرخ های رشد ساده که نیازی به مقایسه با نتایج دیگر ندارید، بهترین کارایی را دارد. با این حال، مهم است که بدانید این فرمول ممکن است نتایج یکنواختی برای تغییرات منفی در رشد ایجاد نکند. این محدودیت روش درصد تغییر خط مستقیم به عنوان مسئله نقطه پایانی شناخته می شود.
2) روش نقطه میانی
روش نقطه میانی فرمولی است که برای محاسبه نرخ رشد در زمانی که نیاز به استفاده از اطلاعات برای مقایسه دارید استفاده می شود. مزیت استفاده از روش نقطه میانی این است که نتایج یکنواختی را بدون توجه به جهت تغییر ارائه می دهد و از مشکل نقطه پایانی که هنگام استفاده از روش درصد تغییر خط مستقیم وجود دارد اجتناب می کند. روش نقطه میانی با استفاده از میانگین مقادیر اصلی و پایانی به عنوان مخرج بر این چالش غلبه می کند.
3) محاسبه میانگین نرخ رشد در طول زمان
روش محاسبه درصد تغییر خط مستقیم و روش محاسبه نقطه میانی زمانی که تغییر رشد را بین دو سال مقایسه میکنید، به خوبی کار میکنند. با این حال، زمانی که تغییرات رشد را برای چندین سال مقایسه می کنید، بهتر است از این روش محاسبه برای یافتن میانگین نرخ رشد در سال استفاده کنید.
نحوه محاسبه نرخ رشد با استفاده از روش درصد تغییر خط مستقیم
برای محاسبه نرخ رشد با استفاده از روش درصد تغییر خط مستقیم مراحل زیر را دنبال کنید:
1. فرمول را بنویسید
2. تغییر مطلق را پیدا کنید
3. تغییر مطلق را بر مقدار اصلی تقسیم کنید
4. تبدیل به درصد
1. فرمول را بنویسید
اولین قدم نوشتن فرمول درصد تغییر خط مستقیم است. فرمول به عنوان پایه ای برای محاسبه شما عمل می کند. برای این فرمول، باید مقدار اصلی و مقدار جدید را بدانید. فرمول استفاده شده برای روش درصد تغییر خط مستقیم، تقسیم تغییر مطلق بر مقدار اصلی است.
(نرخ رشد = تغییر مطلق / مقدار اصلی)
2. تغییر مطلق را پیدا کنید
اولین محاسبه ای که باید هنگام استفاده از روش درصد تغییر خط مستقیم پیدا کنید، تغییر مطلق بین مقدار جدید و مقدار اصلی است. شما می توانید تغییر مطلق را به سادگی با کم کردن مقدار اصلی از مقدار جدید محاسبه کنید. تفاوت حاصل تغییر مطلق است.
(تغییر مطلق = مقدار جدید - مقدار اصلی)
3. تغییر مطلق را بر مقدار اصلی تقسیم کنید
سپس، تغییر مطلق را بر مقدار اصلی تقسیم کنید. پاسخ این محاسبه نرخ رشد است.
(نرخ رشد = تغییر مطلق / مقدار اصلی)
4. تبدیل به درصد
در نهایت، باید نرخ رشد را به درصدی تبدیل کنید تا نشان دهنده درصد تغییر باشد. برای تبدیل نرخ رشد به درصد بدیهی و کافی است که نرخ رشد را در 100 ضرب کنید.
(درصد تغییر = نرخ رشد × 100)
نحوه محاسبه نرخ رشد با استفاده از روش نقطه میانی
برای محاسبه نرخ رشد با استفاده از روش نقطه میانی مراحل زیر را دنبال کنید:
فرمول را بنویسید
تغییر مطلق را پیدا کنید
مقدار متوسط را پیدا کنید
تغییر مطلق را بر مقدار متوسط تقسیم کنید
1. فرمول را بنویسید
اولین قدم نوشتن فرمول نقطه میانی است. فرمول به عنوان پایه ای برای محاسبه شما عمل می کند. برای فرمول نقطه میانی، باید مقدار اصلی، مقدار جدید و میانگین دو مقدار را بدانید. فرمول استفاده شده برای روش نقطه میانی تقسیم تغییر مطلق بر مقدار میانگین است.
(نرخ رشد = تغییر مطلق / مقدار متوسط)
2. تغییر مطلق را پیدا کنید
اولین محاسبه ای که باید هنگام استفاده از روش نقطه میانی پیدا کنید، تغییر مطلق بین مقدار جدید و مقدار اصلی است. شما می توانید تغییر مطلق را به سادگی با کم کردن مقدار اصلی از مقدار جدید محاسبه کنید. تفاوت حاصل تغییر مطلق است.
(تغییر مطلق = ارزش جدید - ارزش اصلی)
3. مقدار متوسط را پیدا کنید
در مرحله بعد، باید میانگین مقدار اصلی و مقدار جدید را محاسبه کنید. شما می توانید مقدار میانگین را با جمع کردن دو مقدار با هم و تقسیم بر دو محاسبه کنید.
(مقدار متوسط = مجموع مقادیر / 2)
4. تغییر مطلق را بر مقدار متوسط تقسیم کنید
بعد، تغییر مطلق را بر مقدار متوسط تقسیم کنید. پاسخ این محاسبه نرخ رشد است.
(نرخ رشد = تغییر مطلق / مقدار متوسط)
5. تبدیل به درصد
در نهایت، باید نرخ رشد را به درصدی تبدیل کنید تا نشان دهنده درصد تغییر باشد. برای تبدیل نرخ رشد به درصد کافی است نرخ رشد را در 100 ضرب کنید.
(درصد تغییر = نرخ رشد × 100)
نحوه محاسبه میانگین نرخ رشد در طول زمان
برای محاسبه میانگین نرخ رشد مداوم سالانه مراحل زیر را دنبال کنید:
فرمول را بنویسید
تفاوت بین ارزش حال و گذشته را پیدا کنید
اختلاف را در توان 1/Nام ضرب کنید
1. فرمول را بنویسید
اولین قدم نوشتن فرمول میانگین نرخ رشد در طول زمان است. فرمول به عنوان پایه ای برای محاسبه شما عمل می کند. برای فرمول روش های پیدا کردن سهام برای خرید میانگین نرخ رشد در طول زمان، باید مقادیر هر سال و تعداد سال هایی را که مقایسه می کنید بدانید. فرمول مورد استفاده برای روش میانگین نرخ رشد در طول زمان، تقسیم مقدار فعلی بر مقدار گذشته، ضرب در توان 1/N و سپس تفریق یک است. "N" در این فرمول تعداد سال ها را نشان می دهد.
[نرخ رشد = (مقدار فعلی / ارزش گذشته) 1/N - 1]
2. تفاوت بین ارزش حال و گذشته را بیابید
اولین محاسبه ای که باید هنگام استفاده از روش محاسبه میانگین نرخ رشد در طول زمان پیدا کنید، تفاوت بین ارزش فعلی و ارزش گذشته است. شما می توانید این مقدار را به سادگی با کم کردن مقدار گذشته از مقدار فعلی پیدا کنید.
(مقدار فعلی - ارزش گذشته)
3. اختلاف را در توان 1/N ضرب کنید
در مرحله بعد، باید اختلاف حاصل را از مرحله دو در توان 1/N ضرب کنید، جایی که N نشان دهنده تعداد سال ها است.
4. یک را روش های پیدا کردن سهام برای خرید کم کنید
در مرحله بعد، یکی از پاسخ به دست آمده را از مرحله سه کم کنید.
(نرخ رشد = پاسخ مرحله 3 - 1)
5. تبدیل به درصد
در نهایت، باید پاسخ خود را به درصدی تبدیل کنید تا نشان دهنده میانگین نرخ رشد سالانه در سال باشد. برای تبدیل نرخ رشد به درصد کافی است نرخ رشد را در 100 ضرب کنید.
چگونه بهترین نقطه ورود به سهم را تشخیص دهیم؟
اینکه بتوانیم چگونه نقطه ورود به سهم را تشخیص دهیم؟ یکی از معضل های سرمایه گذاران بازار بورس می باشد زیرا این کار ریسک سرمایه گذاری را به میزان چشمگیری کاهش می دهد.
بطو کلی می توان گفت که شناسایی بهترین نقطه ورود به سهم با بکارگیری روش و ابزار های تحلیل و همچنین دنبال کردن اخبار بورسی امکان پذیر می باشد.
تعیین نقطه ورود به سهم یکی از قوانین است که هر سرمایه گذار فعال در بازار بورس باید با روش های تحلیل آن را شناسایی نماید. در پست های آموزشی به تعیین استراتژی برای سرمایه گذاری در بازار بورس بارها تاکید نمودیم زیرا با یادگیری روش های تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال و تعیین نقطه ورود به سهام و استراتژی مناسب برای سرمایه گذاری می تواند از سود این بازار پر تلاطم بهره برد.
بهترین نقطه ورود به سهم را چگونه تشخیص دهیم؟
به جد می توان گفت یکی از مهمترین نکاتی که باید پیش از خرید سهام به آن توجه کنیم ، شناسایی نقطه ورود به آن است. اگر با بکارگیری ابزار و روش های تحلیل دریافتید که سهمی برای خرید مناسب است اکنون بدون توجه به قیمت آن اقدام به خرید می نمایید؟ ، صبر می کنید به سطح حمایتی برسد سپس می خرید؟ و سیستم معاملاتی تان برای خرید و تعیین نقطه ورود چیست؟
سهم هر چقدر با ارزش باشد به هر حال شما باید برای خرید سهم یک نقطه ورود و یا نقطه خرید تعیین نمایید بعد اقدام به خرید آن نمایید. البته ناگفته نماند، اینکه شما از چه روشی برای تحلیل سهم استفاده می کنید در تعیین نقطه ورود به سهم متفاوت می باشد.
تحلیل گرانی که از روش تکنیکال یک سهم را آنالیز می کنند، به حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش می کند، توجه می کنند. به عبارتی از نظر تحلیلگران تکنیکی بهترین نقطه ورود به سهم زمانی است که قیمت سهم به کف کانال که همان سطح حمایتی سهم نیز محسوب می شود یر خورد کند.
حال به تصویر زیر خوب نگاه کنید :
همانطور که در تصویر فوق مشاهده می نمایید خطوط حمایت و مقاومت یک سهم در تحلیل تکنیکال نشان داده شده است این خطوط محدود خرید و فروش سهام را نشان میدهد. خطوط حمایتی یک سهم برای خریداران جذابیت دارد یعنی قیمت سهام به خداقل خود رسیده و بالعکس خطوط مقاومتی برای فروشندگان حائز اهمیت می باشد.
اگر از روش تحلیل تکنیکال برای تشخیص بهترین سهم استفاده می کنید ، برای تعیین نقطه ورود از اندیکاتور های اصلاحی مانند استوکاستیک استفاده نکنید زیرا این اندیکاتور دائما در حال اصلاح بوده و ممکن است نقطه درستی را برای ورود به سهم را نشان ندهند.
تراز های فیبوناتچی٬ شکسته شدن مقاومت و یا موج شماری الیوت و … بهترین سطوح حمایتی را نشان می دهند که میتوانید از آنها بهره مند شوید و برای اینکه سیستم معاملاتی بهینه ای دست پیدا کنید، بهتر است که ابزارتان را همواره مورد آزمون قرار دهید تا به سیستم معاملاتی بهینه ای دست پیدا کنید.
چرا شناسایی بهترین نقطه ورود به سهم اهمیت دارد؟
شناسایی بهترین نقطه برای ورود به بورس از آن جهت برای سرمایه گذاران بازار بورس اهمیت دارد که رابطه مستقیم با میزان سودآوری و کاهش ریسک دارد.
به عنوان مثال پس از تحلیل سهام بانک دی به این نتیجه می رسید که این سهم ارزنده است و در قیمت 6000 تومان اقدام به خرید سهم می نمایید اما بعد از چند روز قیمت سهام به 5000 تومان رسیده و بعد از مدتی صعودی شده و قیمت آن 7000 تومان رسیده است شما در هر دو حالت از این معامله سود می برید اما درصورتیکه شما این سهم را با قیمت 5000 خرید میکردید سود بیشتری می بردید.
به توجه به مثال فوق بطور کامل درک نمودید که شناسایی بهترین نقطه برای ورود به سهم چرا اهمیت دارد، صرفا برای کسب سود بیشتر در انجام معاملات بورسی و کاهش ریسک می باشد.
دیدگاه شما