لیکویید شدن یا کال مارجین چیست و چه زمانی اتفاق می افتد؟
بازار ارزهای دیجیتال به سرمایهگذاریهای خطرناک و نوسانات شدید قیمت در میان مردم جهان شهرت دارد. با وجود اینکه نوسانات این بازار چالشهایی را برای قانونگذاران ایجاد کرده است، در مقایسه با کلاسهای دارایی سنتی مانند سهام و کالا، بازار ارزهای دیجیتال فرصتی برای به دست آوردن سودهای چشمگیر در میان سرمایهگذاران ایجاد کرده است.
افزایش این نوسان، پتانسیلی است که سبب به وجود آمدن موقعیتهای معاملاتی بیشتر از طریق متدهای معاملاتی مانند Margin trading ،perpetual swaps و futures میشود. معاملات مشتقه قراردادهای مبتنی بر قیمت یک دارایی پایه هستند که این امکان را به معاملهگران میدهند تا بر قیمت آینده آن دارایی شرطبندی کنند.
معاملات مشتقه کریپتو، برای اولین بار در سال ۲۰۱۱ به بازار معرفی شده و در سالهای اخیر، بهویژه در میان سرمایهگذاران خردهفروشی gung-ho که بهدنبال حداکثر بهرهبرداری از استراتژیهای معاملاتی خود هستند، محبوبیت بالایی یافته است.
برای مثال معاملهگران میتوانند از طریق معاملات مارجین پتانسیل درآمدزایی و سوددهی خود را با استفاده از وجوه قرض گرفته شده از صرافیهای دیجیتالی افزایش دهند. صرافی کوینکس، صرافی کوکوین و صرافی بای بیت تعدادی از صرافیهای متمرکز رمزنگاریشدهای هستند که امکان انجام معاملات مارجین را برای کاربران خود فراهم کردهاند.
توجه داشته باشید این نوع معاملات مانند شمشیر دو لبه عمل میکنند؛ یعنی همانطور که معاملات مشتقه سبب افزایش پوزیشنهای سودآور معاملهگران میشوند، به همان اندازه نیز خطر لیکویید شدن یا از دست دادن سرمایه معاملهگر نیز وجود دارد.
فهرست این مقاله
لیکویید شدن چیست؟
لیکویید شدن یا Liquidation به فرایندی گفته میشود که در آن معاملهگر همه سرمایه خود در پوزیشن مارجین را از دست بدهد و ضرر کند. اصولاً این پروسه هنگام سقوط قیمت بازار اتفاق میافتد؛ با این حال در فضای ارزهای دیجیتال، اصطلاح لیکویید شدن، عمدتاً بهمنظور توصیف بستهشدن اجباری پوزیشن معاملهگر بهدنبال از دست رفتن تمام یا بخشی از حاشیه اولیه (Initial margin) استفاده میشود.
انواع لیکوئیدیشن
لیکویید شدن را میتوان به دو گروه جزئی (Partial) و کلی (Total) تقسیم کرد:
لیکویید شدن جزئی: بهمنظور کاهش پوزیشن و اهرم فشاری که معاملهگر تعیین کرده، پوزیشن مذکور را تا حدی زود میبندد.
لیکویید شدن کلی: هنگام بستن پوزیشن، از تمام حاشیه اولیهای که معاملهگر تعیین کرده، استفاده شده است.
معاملات مارجین چیست؟
معاملات مارجین نوعی از متدهای معاملاتی در برخی صرافیهای دیجیتالی هستند که براساس آن معاملهگر میتوان با وجوه قرض گرفته شده از افراد شخص ثالث مانند صرافی وارد معامله شود. درواقع این متد درست مانند قرضگرفتن یا وامگرفتن پول از یک فرد یا نهاد دیگر برای خرید رمز ارز عمل میکند. این روش معاملاتی به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا اندازه پوزیشن معاملاتی خود را با استفاده از ابزاری به نام leverage یا اهرم فشار، افزایش دهند و تنظیم کنند.
برای استفاده از پلتفرم معاملاتی مارجین لازم است معاملهگر مراحل احراز هویت در صرافی را سپری کند و سپس مقداری رمز ارز یا فیات را بهعنوان وثیقه که به Initial Margin معروف است، نزد صرافی قرار دهد. این مارجین اولیه مانند یک صندوق بیمه برای صرافی عمل میکند؛ برای مثال، اگر از یک اهرم فشار ۵× در مارجین اولیه ۱۰۰ دلاری استفاده کنید، یک وام ۴۰۰ دلاری به شما داده میشود و پوزیشن معاملاتی شما از ۱۰۰ به ۴۰۰ دلار افزایش مییابد.
چه زمانی لیکویید شدن اتفاق میافتد؟
لیکویید شدن زمانی اتفاق میافتد که معاملهگر نتواند الزامات تعیینشده در پوزیشن مارجین خود را بهدرستی برآورده کند. در واقع مارجین به درصدی از ارزش کل معامله گفته میشود که بهمنظور بازکردن و حفظ پوزیشن باید نزد صرافی سپرده شود.
زمانی که حساب مارجین معاملهگر به پایینتر از سطح توافقشده با صرافی برسد، صرافی بهطور خودکار پوزیشن را بسته و سرمایهگذار سرمایه خود را از دست میدهد. میزان ضرر معاملهگر به اهرم فشار تعیینشده و میزان کاهش قیمت بازار بستگی دارد. در برخی از موارد لیکوئیدیشن سبب ازدسترفتن کل سرمایه فرد میشود.
اگر پوزیشن اهرمدار شما به آستانه لیکویید شدن برسد، با یک Margin call مواجه خواهید شد. این فراخوان به شما میگوید که لازم است مارجین بیشتری ایجاد کنید. در این زمان دو گزینه پیش روی معاملهگر است: ۱. بهمنظور بالابردن مجدد اهرم به اندازه مورد نیاز، وجوه بیشتر به مارجین اضافه شود. ۲. صرافی بهطور خودکار پوزیشن فرد را لیکوئید کند.
مفهوم قیمت لیکوئیدیشن
قیمت لیکوئیدیشن (انحلال) یا Liquidation price نقطهای است که در آن پوزیشن لوریجدار معاملهگر بهطور خودکار بسته میشود. عواملی که بر آن تأثیرگذار هستند عبارتاند از:
اهرم استفادهشده
نرخ مارجین نگهداری
قیمت رمز ارز
ماندهحساب
قیمت لیکوئیدیشن توسط صرافیها استفادهشده محاسبه شده و ممکن است میانگینی از چندین صرافی بزرگ دیجیتالی باشد. زمانی که قیمت رمز ارز مدنظر از آستانه قیمت لیکوئیدیشن عبور کند، فرایند لیکویید شدن شروع میشود.
از آنجا که قیمت ارزهای دیجیتال بهطور مدام در حال تغییر است، لازم است از آخرین اخبار مطلع باشید و سودآوربودن پوزیشن ایجادشده را دوباره بررسی کنید؛ در غیر این صورت به احتمال زیاد سرمایه شما لیکوئید شده و متضرر میشوید.
چطور از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟
وقتی درباره معامله در بازارهای سرمایه، از جمله ارزهای دیجیتال و متدهای معاملاتی خاص مانند معاملات مارجین صحبت میشود، بیشک مدیریت ریسک مهمترین نکته است. در این موارد لازم است هدف اصلی معاملهگر حتی پیش از رسیدن به سود به حداقل رساندن سطح ضرر احتمالی باشد. از آنجا که خطر از دست دادن سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال اجتنابناپذیر است، بهرهگیری از مکانیسمهایی که به بقای معاملهگر در بازار کمک کنند، ضروری به نظر میرسد.
از آنجا که همواره احتمال از دست دادن دارایی هنگام انجام معاملات وجود دارد، استفاده از استراتژیهای معاملاتی هوشمند مانند استفاده از لوریج کمتر و نظارت مارجین میتواند به جلوگیری از لیکویید شدن دارایی کاربر کمک کند. علاوه بر این، صرافیهای دیجیتالی صندوقهای بیمه را راهی برای به حداقل رساندن اینگونه از ضررها به کاربران ارائه میدهند.
صندوقهای بیمه صرافیهای دیجیتالی
صندوق بیمه یک استخر ذخیره وجوه است که بهعنوان یک مکانیسم محافظتی آموزش خروج از کال مارجین Margin Call در برابر ضررهای احتمالی بیش از اندازه در معاملات، عمل کرده و از آن برای پوشش ضرر قرارداد استفاده میشود. زمانی که پوزیشن یک معاملهگر در قیمتی بهتر از قیمت ورشکستی لیکوئید شود (قیمتی که زیان معاملهگر برابر با مارجین اولیه است)، هر سودی به صندوق بیمه وارد میشود.
از طرف دیگر، اگر قیمت لیکوئیدیشن کمتر از قیمت ورشکستگی (bankruptcy price) باشد، ضرر پوزیشن از میزان مارجین اولیه تعیینشده توسط معاملهگر بیشتر خواهد شد. در این حالت، صندوق بیمه این کسری را پوشش خواهد داد؛ برای مثال، جان و آلیس پوزیشنهای لانگ مختلف بیت کوین را با قیمت ورشکستگی بهترتیب ۴۰ هزار و ۳۹.۵۰۰ دلار افتتاح کرده و هر دوی آنها دارای قیمت لیکوئیدیشن ۴۰.۲۰۰ دلار هستند؛ درنتیجه زمانی که دارایی آنها لیکوئید میشود، جان در ۴۰ هزار دلار لیکوئیده شده و از صندوق آموزش خروج از کال مارجین Margin Call بیمه وی برداشت میشود؛ درحالیکه آلیس براساس آخرین قیمت معاملهشده ۳۹.۸۰۰ دلار، با قیمت ۳۹.۵۰۰ دلار منحل میشود.
استراتژی خروج از لیکوییدیشن
هنگام بازکردن یک پوزیشن و تعیین میزان اهرم فشار (لوریج)، گزینههای مؤثری برای کاهش احتمال لیکویید شدن دارایی در دسترس هستند. گزینه Stop Loss یکی از آنهاست که بهعنوان سفارش Stop Order یا Stop Market نیز شناخته میشود؛ نوعی سفارشگذاری پیشرفته که در بیشتر صرافیهای ارزهای دیجیتال در دسترس کاربران قرار دارد. سرمایهگذار با استفاده از این گزینه به صرافی دستور میدهد تا بهمحض اینکه دارایی وی به یک نقطه قیمت خاص رسید، آن را بفروشد. هنگام ایجاد سفارش توقف ضرر، لازم است موارد زیر را تنظیم کنید:
Stop Price/ قیمت توقف: قیمتی که در آن سفارش Stop Loss معاملهگر اجرا میشود.
Sell Price/ قیمت فروش: قیمتی که معاملهگر قصد دارد دارایی دیجیتالی مدنظر خود را در آن قیمت بفروشد.
Size/ اندازه: میزانی از رمز ارز مدنظر که قصد فروش آن را دارید.
اگر قیمت بازار به قیمت Stop Price تعیینشده توسط معاملهگر برسد، سفارش Stop Order وی بهصورت خودکار اجرا میشود و دارایی مدنظر به قیمت و میزان از قبل تعیینشده به فروش میرسد. اگر معاملهگر احساس کند وضعیت بازار با سرعت برخلاف انتظار پیش میرود، میتواند میزان Sell Price را پایینتر از Stop Price قرار میدهد؛ زیرا در این صورت احتمال فروش سفارش بالا میرود. همانطور که مشخص شد، هدف اولیه ثبت سفارش Stop Loss، محدودکردن ضررهای احتمالی است. برای در نظر گرفتن تمام جنبهها باید دو سناریوی زیر را در نظر داشته باشید.
یک معاملهگر ۵.۰۰۰ دلار در حساب خود دارد، اما تصمیم میگیرد برای ایجاد پوزیشن ۱.۰۰۰ دلاری، از مارجین اولیه ۱۰۰ دلار و اهرم فشار ۱۰× استفاده کرده و یک Stop Loss، ۲.۵ درصدی از پوزیشن ورودی خود تنظیم میکند. در این مثال، معاملهگر میتواند بهطور بالقوه ۲۵ دلار را در این معامله از دست میدهد، این میزان تنها ۰.۵ درصد از گل حساب وی است، اما اگر معاملهگر از گزینه توقف ضرر استفاده نکند، درصورت کاهش قیمت ۱۰ درصدی دارایی، پوزیشن وی لیکوئید میشود.
معاملهگر دیگری ۵۰۰۰ دلار در حساب معاملاتی خود دارد. این شخص برای ایجاد پوزیشن ۷۵۰۰ دلاری، از مارجین اولیه ۲۵۰۰ دلار و اهرم ۳ × استفاده میکند. با قراردادن Stop Loss، ۲.۵ درصدی از پوزیشن ورودی، این معاملهگر میتواند در این معامله ۱۸۷.۵ دلار از دست بدهد. این میزان به معنای ۳.۷۵ درصد ضرر از کل حساب وی است.
نکته: درحالیکه استفاده از اهرم فشار بالا همواره آموزش خروج از کال مارجین Margin Call بسیار پرخطر در نظر گرفته میشود، این فاکتور زمانی اهمیت پیدا میکند که اندازه پوزیشن شما بسیار بزرگ باشد (مانند سناریو دوم). بهعنوان یک قاعده کلی، سعی کنید در هر معامله میزان ضرر را کمتر از ۱.۵ درصد از کل اندازه حساب خود نگه دارید.
تفاوت Forced Liquidation با Liquidation
اصطلاح لیکویید شدن (Liquidation) در بازارهای سرمایه به معنای تبدیل داراییها به پول نقد است، اما لیکویید شدن آموزش خروج از کال مارجین Margin Call در معاملات ارزهای دیجیتال، به تبدیل غیرارادی داراییهای کریپتو به پول نقد یا معادلهای نقدی دیگر مانند استیبل کوین اشاره دارد. از طرف دیگر، لیکویید شدن اجباری (Forced Liquidation) زمانی اتفاق میافتد که معاملهگران نتوانند مارجین موردنیاز تعیینشده برای یک موقعیت اهرمی مشخصشده را برآورده کنند.
تفاوت اصلی این دو در این است که در انحلال اجباری پوزیشن معاملاتی معاملهگر بهطور خودکار توسط صرافی بسته میشود، اما در انحلال معمولی، معاملهگر بهطور داوطلبانه تصمیم به نقدکردن دارایی خود میکند. تفاوت دیگر آنها این است که لیکویید شدن در سایر بازارهای سرمایه ممکن است بهتدریج انجام شود، اما در انحلال اجباری تمام پوزیشنهای معاملاتی فرد همزمان بسته میشوند.
انحلال اجباری معاملهگران را از متحملشدن هرگونه ضرر اضافی محافظت میکند و به آنها این امکان را میدهد تا کنترل بیشتری بر پوزیشن خود داشته باشند. از طرف دیگر در انحلال اجباری همه پوزیشنها بهطور همزمان بسته شده و این امر به از دست رفتن فرصتهای معاملاتی فرد منجر میشود.
نتیجهگیری
قبل از آنکه شروع به استفاده از امکانات صرافیهای دیجیتالی مانند معاملات مارجین و فیوچرز کنید، لازم است بهطور کامل با این نوع معاملات آنها آشنا شوید و اطلاعات لازم را کسب کنید؛ چراکه معاملات اهرمی، به همان اندازه که سودبخش هستند، ممکن است به لیکویید شدن سرمایه شما منجر شوند.
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
سیگنال بایننس فیوچرز (Binance Futures)
با سیگنال بایننس فیوچرز ، می توانید معاملات آتی خود را با آموزش خروج از کال مارجین Margin Call اهرمی تا 125 برابر قدرت بیشتر ترید نمایید. با این حال، به عنوان یک مبتدی، باید سعی کنید از معامله با مارجین خودداری کنید، زیرا خطر از دست دادن سرمایه شما سریعتر از آنچه تصور می کنید بیشتر است. ما توصیه می کنیم که فقط معامله گران با تجربه و حرفه ای به دلیل دانش گسترده مورد نیاز، معاملات فیوچرز را انجام دهند.
ترید ارزهای دیجیتال و استفاده از سیگنال های معاملاتی کریپتو برای بهتر کردن استراتژی های خرید و فروش ممکن است یک روش عالی باشد، ولی اگر نقطه ورود یا زمان انجام معامله را بدانیم عالی خواهد بود . در واقع، به این دلیل که چندین ارائه دهنده سیگنال ارز دیجیتال در بازار وجود دارد، برای معامله گران کریپتو بسیار مهم است که از سیگنال های ارز دیجیتال که در چند سال گذشته خوب بوده است استفاده کنند.
معاملات آتی (فیوچرز) بایننس چیست؟
قبل از هر چیزی باید بدانیم که بایننس یکی از مهمترین و بزرگترین صرافی ارزهای دیجیتال در جهان است. بایننس در حال حاضر خدمات ترید ارزهای دیجیتال را برای افرادی که در همه جای کره زمین هستند ارائه می دهند. علاوه بر این، برای جذب تعداد بیشتری از کاربران، خدمات خوبی را به صرافی اضافه می کنند، از جمله بایننس فیوچرز(Binance Futures).
پلتفرمهای Binance Futures به کاربران این امکان را میدهند که بسته به قیمت بلندمدت بیت کوین، معاملات خود را انجام دهند. کاربران می توانند مطابق با شرایط بازار ، ترید شورت پوزیشن (short) یا لانگ پوزیشن(long) شروع کنند. علاوه بر آن، کاربران همچنین میتوانند برای سفارشهای معاملاتی خود حدضرر (stop-loss) مشخص کنند و منتظر عملکرد خود در بازار باشند.
بایننس تنها صرافی معاملات فیوچرز بیتکوین و ارزهای دیجیتال در بازار نیست، صرافیهای دیگری نیز در حال حاضر خدمات معاملاتی کریپتو (فیوچرز) را نیز ارائه میدهند. یکی از این صرافی ها کوینکس است و یکی از مهمترین صرافی ها در این حوزه است.
اصطلاحات کاربردی و مهم در فیوچرز
- شورت پوزیشن (short) : این نوع از معامله زمانی انجام می شود که شما پیش بینی کردید قیمت سهام یا ارز مورد نظر کاهش می یابد پس یعنی فروش ارز.
- لانگ پوزیشن(long) : این نوع از معامله زمانی انجام می شود که شما پیش بینی کردید قیمت سهام یا ارز مورد نظر افزایش می یابد پس یعنی خرید ارز.
- لوریج(leverage) : به معنای اهرم بوده که به هر میزان باشد ارزش سرمایه شما در آن ضرب می شود. در نتیجه سود و یا ضرر شما هم به همان نسبت زیاد می شود.
- مارجین کال (margin call) : کال مارجین و یا در اصطلاح لیکویید شدن به معنای بیش از اندازه ضرر کردن شما است و باید نسبت به شارژ کردن حساب خود اقدام کنید.
نحوه استفاده از سیگنال فیوچرز
چگونه در معاملات فیوچرز لیکویید نشویم؟
لیکویید زمانی اتفاق میافتد که یک معاملهگر سرمایه کافی برای باز نگهداشتن یک معامله اهرمی را نداشته باشد. لیکویید در معاملات مارجین و آتی رخ میدهد.
هنگام استفاده از اهرم(Leverage) ، گزینه های کمی برای کاهش احتمال لیکویید وجود دارد. یکی از این گزینهها به عنوان حد ضرر “stop loss” شناخته میشود.
حد ضرر، سفارش پیشرفتهای است که سرمایهگذار در صرافی ارز دیجیتال قرار میدهد و به صرافی دستور میدهد تا زمانی که دارایی به یک نقطه قیمت خاص رسید، آن را بفروشد.
معاملات مارجین
تا بحال شده معامله ای ببینید که آموزش خروج از کال مارجین Margin Call از لحاظ شرایط استراتژی و سیستم شما بسیار مساعد باشد و با خودتان بگید ای کاش مبلغ بیشتری داشتم تا از این فرصت بهره ببرم؟ معاملات مارجین شرایطی برای شما ایجاد میکند تا بتوانید از چنین شرایطی تا حد کافی استفاده کنید, لازم به ذکر است معاملات مارجین ریسک و اصول خود را دارد که لازم است قبل از هرچیز با آنها آشنا شوید. فراموش نکنید نقش مدیریت سرمایه بخصوص زمان هایی که میخواهید ریسکی بالاتر از سرمایه خودتون به روش مارجین انجام بدید بسیار مهم است. با هم به مقاله زیر بپردازیم.
معامله مارجین، روشی برای خریدوفروش و معامله دارایی است که از سرمایهای که توسط شخص ثالث تامین و فراهم میشود، بهره میگیرد. در مقایسه با انواع روشهای معمولی معامله، حسابهای مارجین به معاملهگران با استفاده از اهرمها، امکان دسترسی به مقادیر بیشتری از سود (و همچنین ضرر) را میدهند.
سرمایهگذاران نترسی که احساس میکنند نوسانات شدید بازار ارزهای دیجیتال بهاندازه کافی هیجانانگیز نیست، میتوانند از امکانات معاملات مارجین که امروزه بسیاری از صرافیها آن را ارائه میدهند، استفاده کنند.
معاملات مارجین با استفاده از اهرم، میتواند از لحاظ تئوری سود بسیاری را به ارمغان آورده و همچنین ممکن است نقطه مقابل آن نیز رخ دهد که سرمایهای بیش از حد انتظارتان را از دست بدهید. به همین ترتیب، برخی از صرافیها، انتظار بیشتری از تریدرهای مارجین داشته و در تأیید هویت آنها سختگیری بیشتری را اتخاذ کرده یا حتی شروطی را برای واجد شرایط بودن آنها تعیین میکنند.
اکنون قصد داریم نگاه مختصری به تعریف مارجین تریدینگ و نحوه انجام آن انداخته و خطرات و مزایای احتمالی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
معاملات مارجین به زبان ساده
معاملات مارجین در بازار رمز ارزها، تفاوت عمدهای با معاملات مارجین مربوط به اوراق بهادار سنتیتر مانند سهام و اوراق قرضه ندارد. ایده اصلی این است که شما سرمایه اولیه خود را توسط قرض گرفتن پول و استفاده از اهرم، افزایش میدهید. این مسئله معمولاً توسط یک نسبت، بیان میشود.
برای مثال، سپرده گذاری ۵ دلاری بهوسیله اهرمی با نسبت ۵:۱ (یک به پنج) به این معناست که شما در بازار آزاد به میزان 25 دلار شرط میبندید. اما نکتهای که وجود دارد این است که شما باید در هر حال، پول قرض گرفته شده را بازگردانید. پس در تمام معاملات مارجین، سود بهدست آمده باید بهگونهای تخمین زده شود که علاوه بر وام دریافت شده، کارمزد مربوط به پول اضافی قرض گرفتهشده را نیز تحت پوشش قرار دهد.
معامله مارجین میتواند برای هر دو موقعیت فروش استقراضی (short) و خرید استقراضی (long) مورد استفاده قرار گیرد. موقعیت خرید استقراضی نشاندهنده این فرض است که با افزایش قیمت دارایی معاملهگر سود میکند و موقعیت فروش استقراضی درست برعکس آن با کاهش ارزش دارایی معاملهگر به سود میرسد.
فرض کنید که فردی یک بیت کوین دارد. او پیشبینی میکند که قیمت بیت کوین از 15,000 دلار به 20,000 دلار برسد و یک معامله مارجین با اهرم 5 انتخاب میکند. در این صورت، گویی که فرد مورد نظر حالا 5 بیت کوین دارد و اگر قیمت به 20,000 دلار برسد سودش 5 برابر بیشتر از وقتی است که با یک بیت کوین سرمایهگذاری کند. اما از سوی دیگر، اگر این فرد اشتباه کرده باشد و قیمت کاهش یابد، صرافی از پول اولیه او نسبت به ضرر صورت گرفته کم میکند یا حتی ممکن است تمام پول او را بردارد که به این حالت به اصطلاح لیکوئید شدن سرمایه گفته میشود)
دو قسمت اصلی برای بازار مارجین تریدینگ وجود دارد. اولین قسمت، معاملات مارجین در بازار نقدی است.
در اینگونه از معاملات، مبالغ قرض گرفتهشده باید بهمحض اتمام معامله عودت داده شود. این ساز و کار معمولاً توسط صرافیها و از طریق سیستم وامدهی همتا به همتا انجام میپذیرد. به عبارت دیگر، یک نهاد دادوستد مجزا مبالغ قرض گرفتهشده را تأمین کرده و انتظارات از این نهاد برای تأمین پرداختها (با بهره یا کارمزد معامله) بالاست.
www.lotusinvestor.com
تصویری از صرافی بیتمکس که معاملات مارجین ارزهای دیجیتال را ارائه میدهد
این مسئله بهنوبه خود باعث ایجاد آستانه تسویه خواهد شد. اگر میزان بدهی معاملهکننده بیشتر از ارزش کل تضمین باشد، وامدهنده میتواند فراخوان مارجین (margin call) انجام دهد تا مطمئن شود که خواهد توانست پول قرض داده شده خود را پس بگیرد. این مسئله به خودی خود به دو سطح تقسیم میشود.
- اولین بخش یک حد مجاز اولیه که معاملهگران را از ایجاد موقعیتهای نامعقول بازمیدارد و حد مارجین پایینتر که در صورت نزول معاملهگر به قلمرو خسارت است، یک مارجین کال فوری را فراخوانی میکند.
- دومین بخش عمده معاملات مارجین، مبادله مشتقات است. مشتقات، همانطور که از نامشان پیداست ابزارهایی مالی هستند که در لایهای بالاتر از دارایی اصلی ایجاد شدهاند که آشناترین نوع آن، معاملات آتی هستند. هنگامیکه تریدر یک معامله مارجین را در بازار مشتقات انجام میدهد، خود دارایی اصلی دستنخورده باقیمانده و طرفین متقابل قرارداد آتی انتخاب میشوند.
همچنین، وامی وجود ندارد که خود به خود بازگردانده شود. با این حال، صرافی باید خود را در مقابل برخی از معاملاتی که ضررده هستند مصون نگه دارد. صرافیهای مختلف، مکانیزمهای متفاوتی برای دوری از این مخاطرات دارند. برخی از آنها به هنگام فراخوان مارجین از تریدرها جانبداری میکنند در حالی که سایر صرافیها، بدهیهای حاصله را از منابع بیمه خود تأمین میکنند.
www.lotusinvestor.com
موضع معاملاتی خرید و فروش استقراضی
بهکارگیری موضع معاملاتی خریدوفروش استقراضی، در بطن معاملات مارجین قرار دارد. در موضع معاملاتی خرید فرض بر این است که ارزش دارایی تحت معامله درنهایت افزایش خواهد یافت در حالی که در فروش استقراضی پیشفرض معامله این است که ارزش داراییها با گذر زمان کاهش خواهد یافت. هر دوی این مفاهیم میتوانند در اهرم بهکار گرفته شوند.
مواضع معاملاتی خرید مفاهیم آشنایی هستند. به این معنا که وقتی یک تریدر، ارزهای دیجیتالی یا سهام دیگری را خریداری کرده و منتظر میماند تا قیمت آن از قیمت خرید خود بالاتر رود، در واقع از این مفهوم استفاده کرده است. در واقع، این مسئله همان جمله مشهور «خرید در قیمت پایین، فروش در قیمت بالا» را بیان میکند.
معاملات مربوط به فروش استقراضی در ابتدا نامعقول به نظر میرسند. در واقع یک تریدر با استفاده از ابزار مالی، ارزهای دیجیتال یا اوراق بهاداری را میفروشد که فعلاً مالک آنها نیست. در اینگونه معاملات هدف این است که داراییهای فروختهشده را هنگامیکه قیمتشان بهطور قابلتوجهی پایین آمد، بازخرید کنید.
شاید این مفاهیم کمی گنگ به نظر برسند اما مقایسه ساختار این معاملات، در درک آن به شما کمک خواهد کرد. مواضع معاملاتی خرید، نوعی از معامله است که در آن احتمال بیشتر میدهید با خرید کنونی یک دارایی و فروش آن در آینده، به سودآوری خواهید رسید. اما در معاملات فروش استقراضی، معاملهکننده بر این باور است که دارایی موردنظر در طی زمان افت قیمتی خواهد داشت.
مخاطرات و مزایای احتمالی معاملات مارجین
معامله کردن به صورت مارجین، ذاتا خطرناکتر و پرریسکتر از معامله معمولی است؛ اما وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال است، ریسک این نوع معامله بیشتر هم میشود. با توجه به نوسان بسیار زیاد در بازار ارز دیجیتال، تریدرهای مارجین ارز دیجیتال باید بیشتر مراقب باشند (علت نواسانات بالای بازار ارزهای دیجیتال حجم نقدینگیه پایین یا به اصطلاح مارکت کپ پایین آنهاست که نتیجه آنها روی نمودار نواسانات شدید و یا کندهایی با سایه های بسیار بلند است) . حقیقت این است که اهرم بکار گرفتهشده در معاملات، حکم پول را داشته و یا حداقل در مورد معاملات مشتقات که باید دارایی استفادهشده در معامله، قرض گرفته شود نهایتاً باعث ایجاد موقعیت مطلوبی خواهد شد. چیزهای کمی در دنیا رایگان هستند. خصوصاً آموزش خروج از کال مارجین Margin Call زمانی که صحبت از پول باشد. پس یک تریدر باید انتظار خروجیهای بزرگی را از معاملات خود داشته باشد تا بتواند اصل مبلغ وام گرفتهشده، به همراه کارمزدهایش را بهراحتی تسویه کند.
www.lotusinvestor.com
خطر واقعی زمانی رخ میدهد که فراخوان مارجین صادر شده باشد. تریدر، در معرض خطر از دست دادن تمام سرمایهگذاری اولیه خود قرارگرفته و حتی در شرایطی که فراخوان مارجین بهموقع صادر نشود تا از ورود تریدر به منطقه ضرر جلوگیری کند، میتواند باعث شود که وی بیش از آنچه که سرمایهگذاری کرده است را از دست بدهد. پس معاملات مارجین یکی از معدود روشهای مبادله است که ممکن است در آن مبلغی را بدهکار شوید که ارزش آن بیشتر از سرمایه اولیهتان بوده است. در دنیای قماربازان، این روند بهعنوان دامنهای از پولهای قرض دادهشده با ربا شناخته میشود. وامی با درصد سود بالا که برای اهداف مشکوکی مثل شرطبندی با خطر بالا، گرفته میشود. قماربازان امیدوارند مبلغی که برنده خواهند شد، آن وام و درصد ربای وام را پوشش دهد. اگر درنهایت اینگونه نباشد، زمینه برای ایجاد فیلمهای کلاسیک مافیایی مناسب خواهد بود.
معاملات ارزهای دیجیتال، به خودی خود کاملاً خطرناک نیستند ولی در حوزه مارجین تریدینگ، هنوز هم خطر از دست دادن سرمایه بسیار بالاست. صرافیهای بسیاری درنتیجه ارائه خدمات معاملات مارجین، به دستکاری بازار متهم شدهاند. در پایه این مفهوم، جهش قیمتی وجود دارد. جهش قیمتی زمانی رخ میدهد که تقاضا برای خرید یک ارز دیجیتال بالا بوده و عرضه آن محدود باشد. هنگامیکه سری متوالی از تقاضا انباشته شود، جهش سریع قیمتها را به دنبال خواهد داشت. این اتفاق باعث خواهد شد که معاملات استقراضی دیگر به موقعیت فراخوان مارجین رسیده، قیمتها بالاتر و بالاتر رفته و جهشهای قیمتی بیشتری به وجود آید. سر انجام در پایان روز معاملاتی، یک جهش قیمتی باعث نوسانی بزرگ در افزایش قیمت خواهد شد.(معمولا نهنگ ها منجر به این جهش ها و یا ریزش های شدید ناگهانی در بازار میشوند نهنگ ها حکم همان اشخاص حقوقی در بازار بورس را دارند که با حجم نقدینگی بالا میتوانند در یک لحظه با ایجاد هیجان مد نظر خود از بازار سود خود را بدست اورند. در واقع با ورود آنها قیمت ها بصورت ناگهانی بشدت افزایش میبابد و با خروج آنها عکس این اتفاق میفتد. بهرحال نهنگ است و قدرت ایجاد موجی که هر ماهی ریزه رو از بین میبرد)
www.lotusinvestor.com
بنا به گزارشات، برخی از صرافیها در ایجاد این طعمههای استاپ-لاس (stop-loss) برای جمعآوری کارمزدهای فراخوان مارجین، مشارکت میکنند. با این حال، نهنگها یا همان تریدرهایی که موقعیتهای ویژهای در بازار ایجاد میکنند، اغلب اوقات باعث شرایط بحرانی بازار هستند. برای ایجاد یک جهش قیمتی، نهنگ نیازمند ایجاد موقعیت استقراضی است که بهاندازه کافی بزرگ باشد تا با بهکارگیری بخشی از این موقعیت، یک جهش قیمتی را پدید آورد. سپس بقیه موقعیتهای استقراضی خود را بهتدریج و با برنامهای مشخص در بازار وارد میکند تا روند صعودی قیمت را حفظ کند. درنتیجه ارز دیجیتال موردنظر شاهد افزایشی مصنوعی در قیمت خود بوده و نهنگ موردنظر، روز معاملاتی خود را که با سود بسیار بالایی بهدست آمده از بازی دادن موقعیت استقراضی خود تمام میکند.
ضررهای خود را مرور کنید تا سود کنید | مدیریت ریسک در فارکس – درس ششم
مجله افیکس کار: در درس قبلی مدیریت ریسک در فارکس، درباره نسبت ریسک به پاداش خواندیم و اکنون از نحوه محاسبه متوسط سود و ضرر صحبت میکنیم.
معامله گران غالباً چنان در معاملات سود آور خود غرق میشوند که معاملات زیان ده خود را کاملاً نادیده می گیرند.
اما شما باید از باخت های خود بیشتر یاد بگیرید.
در اینجا سه روش برای یادگیری از “معاملات بی نتیجه” آورده شده است.
۱- عملکرد خود را محاسبه کنید
معاملات گذشته خود را جستجو کنید. اگر نمی توانید آنها را پیدا کنید ، از کارگزار خود کمک بگیرید.
داده های سود و زیان خود را جمع آوری کنید تا بتوانید عوامل موثر بر عملکرد کلی خود را تجزیه و تحلیل کنید.
اکنون ، متوسط سود خود را محاسبه کنید:
متوسط سود = کل سود / تعداد معاملات سودآور
در مرحله بعدی ، متوسط ضرر خود را محاسبه کنید:
متوسط ضرر = کل ضرر / تعداد معاملات زیان ده
هنگامی که هر دو عدد را بدست آوردید ، بیایید آن را به صورت نسبت نمایش دهیم تا بتوانید بیشتر در مورد سود و زیان خود کاوش کنید:
نسبت سود / ضرر = متوسط سود / متوسط ضرر
به عنوان مثال ، بگذارید بگوییم شما 10 معامله سودآور داشتید که به طور متوسط 200 دلار سود در هر معامله داشتید و 5 معامله زیان ده با متوسط ضرر 300 دلار در هر معامله داشتید:
نسبت سود / ضرر = 200 دلار / 300 دلار
نسبت سود / ضرر = 0.67
نسبتسود / زیان به اندازه متوسط سود در مقایسه با اندازه متوسط زیان در هر معامله اشاره دارد.
در مثال فوق ، از آنجا که متوسط سود شما 200 دلار و متوسط ضرر شما 300 دلار است ، نسبت سود / زیان شما 0.67 است.
این بدان معناست که متوسط سود شما فقط 67٪ متوسط ضرر شماست.
به زبان دیگر ، شما 1.5 برابر بیشتر از سود خود ضرر کردید (متوسط ضرر 300 دلار در مقابل متوسط سود 200 دلار).
خوشبختانه شما از 15 معامله 10 معامله را سود کردید.
درصد برد شما 67٪ بود.
همچنین نسبت متوسط سود در مقابل متوسط ضرر در هر معامله به شما نشان می دهد که چگونه پوزیشن های خود را مدیریت کرده و می بندید.
اگر متوسط ضرر شما بیش از متوسط سود شماست ، از خود بپرسید:
۱- آیا من به طور کلی به برنامه های خود پایبند هستم ؟
۲- وقتی معاملات من سودآور هستند ، چه چیزی در تصمیم من برای خروج از معامله تأثیر می گذارد؟
۳- وقتی معاملات من سودآور نیستند ، آیا مطابق با قوانین مدیریت ریسک از پیش برنامه ریزی شده از آن خارج می شوم یا در معاملات زیان ده، بیش از حد باقی می مانم؟
با پاسخ دادن به این سوالات می توانید نقاط ضعف را شناسایی کرده و با گذشت زمان عادت های معامله خود را بهبود ببخشید.
۲- بر روی باختهای خود تمرکز کنید
اگر می خواهید از اشتباهات گذشته خود بیاموزید ، باید به متوسط ضرر و زیان خود بسیار توجه کنید. حتی وقتی تمام برنامه خود را انجام می دهید ، یک پوزیشن معامله می تواند در یک چشم به هم زدن علیه شما تغییر جهت دهد و ترید سودآور را به یک معامله زیان ده تبدیل کند.
نحوه مدیریت و کنترل این شرایط خاص که می تواند موفقیت شما را به عنوان یک تریدر تضمین کند.
اگر در گذشته در چنین شرایطی قرار داشتید ، آرام بنشینید و فکر کنید که چرا و چگونه اجازه داده اید پوزیشن معامله شما قبل از اینکه اقدامی بکنید، سقوط کند.
تمرکز بر متوسط ضررها به شما کمک می کند عادات بد را در رویکرد معامله گری خود شناسایی کنید.
به احتمال زیاد ، به شما نشان خواهد داد که چگونه اجازه داده اید، معاملات زیان ده برای مدت طولانی باز بماند. احتمالاً باید زودتر آنها را ببندید.
قبل از رسیدن به عدد متوسط ضرر ، از یک معامله زیان ده خارج شوید. ممکن است با این کار بهبود فوری در عملکرد خود داشته باشید.
در هر صورت، متوسط سود شما باید بسیار بیشتر از متوسط ضرر شما باشد.
ساده ترین راه برای پیگیری این مسئله با تعیین “توقع سود” محقق میشود.
۳- توقع سود خود را محاسبه کنید
“توقع سود” میانگین مقدار دلاری است که انتظار دارید در هر معامله بر اساس عملکرد قبلی کسب کرده یا از دست بدهید.
این تفریقی است از “درصد معاملات سودآور در سود متوسط هر معامله “با “درصد از معاملات زیان ده در متوسط ضرر هر معامله”.
عدد توقع سود = (٪ معاملات سودآور x سود متوسط) – (٪ معاملات زیان ده x ضرر متوسط)
به عنوان مثال ، بگذارید بگوییم 30٪ از معاملات شما در سه ماه گذشته سودآور بوده و متوسط سود شما 300 دلار در هر معامله بوده است ، در حالی که 70٪ از معاملات زیان ده شما با متوسط ضرر در هر معامله 100 دلار زیان بوده است.
بر اساس محاسبه فوق ، باید انتظار داشته باشید که سود معاملات شما به طور متوسط 20 دلار باشد.
توقع سود = (۷۰ درصد * ۱۰۰ دلار) – (۳۰ درصد * ۳۰۰ دلار)
توقع سود = (۷۰ دلار) – (۹۰ دلار)
توقع سود = ۲۰ دلار
همانطور که مشاهده می کنید ، اساساً توقع سود مبلغی است که می توانید در هر معامله برنده (یا بازنده) باشید.
شما باید با هر معامله ای به دنبال یک توقع سود مثبت باشید.
اگر عکس این اتفاق می افتد ، معاملات زیان ده خود را دوباره ببینید تا بفهمید که کجا اشتباه کردید.
عملکرد معاملات شما تا حد زیادی به انتظار یا توقع! شما بستگی دارد.
خلاصه
بررسی عملکرد شما به طور منظم به شما کمک می کند رفتارها و سایر عواملی را که ممکن است در نتایج معاملات شما تأثیرگذار باشند درک کنید. توجه دقیق به ضررها راهی عالی برای شناسایی ریشه مشکل است.
در درس اول بخش تکمیلی آموزش مدیریت ریسک، از اهرم و مارجین صحبت خواهیم کرد
۵ نکته که قبل از شروع ترید و معامله باید بدانید
بسیاری از مردم وقتی وارد دنیای ترید و معاملهگری میشوند، تقریبا هیچ اطلاعاتی در این زمینه ندارند. از این گذشته، فشار دادن دکمه ماوس و باز کردن یک معامله خرید یا فروش کار بسیار سختی است. ممکن است آسانی تجارت در عصر دیجیتال باعث شود روند معاملات بسیار ساده به نظر برسد، اما در بازارهای مالی همه چیز وجود دارد، جز سادگی!
باتجربه بودن در بازارهای مالی، همکاری با موسسات و سازمانهای مالی مختلف، برخوردار بودن از ذکاوت لازم و حتی «باهوش» بودن به معنای عرفی آن، هیچکدام نخواهند توانست تضمینی برای موفقیت در معاملهگری باشند. شاید فکر کنید برای فردی با ویژگیهای ذکرشده، ترید کردن و سودگیری از بازار به آسانی آب خوردن خواهد بود. اما این تصور، اشتباه محض است!
ترید ، یکی از سختترین کارهایی است که در زندگی تجربه میکنید. چیزی که در عرف از آن به عنوان «هوش» یاد میشود، در بازار کارایی خاصی نخواهد داشت. ممکن است در همان روزهای ابتدایی بارها و بارها توسط بازار تحقیر شوید و روزهای فرسایشی و دردناکی را پشت سر بگذارید، اما بعد از چندین تجربه تلخ، نوری را از انتهای یک تونل تاریک و طولانی مشاهده کنید.
۱- معامله روزمره با هر روز ترید کردن فرق میکند
تقریبا تمام معاملهگران کهنهکار، به تازهواردها توصیه میکنند که ترید را به صورت معامله روزانه شروع نکنند. آنها ادعا میکنند که معاملات روزانه پرریسک هستند و برای ارزیابی وضعیت و تصمیمگیری سریع، به میزان مشخصی از تجربه و دانش نیاز است.
این استراتژی درست است، اما نکتهای که از آن غفلت شده است و اکثر معاملهگران آن را درک نکردهاند، این است که بسیاری از تریدرهای جوان، معامله روزمره را با هر روز ترید کردن اشتباه میگیرند. این موضوع، دلیلِ بسیاری از ضرر و زیانها در بازار است.
نیازی نیس روزی دهها معامله انجام دهید!
برخی از تریدرهای جدید تصور میکنند معامله کردن به اندازهای آسان است که میتوانند هر روز به سادگی ترید کرده و مقداری سود به صورت روزانه به دست آورند. آنها گرفتار ترید روزمره میشوند و قبل از اینکه معاملات بلندمدت را شروع کنند، داراییشان توسط بازار بلعیده میشود. روز بعد، تریدر دوباره وارد حساب کاربری خود میشود، با این تفکر که امروز روز متفاوتی است. اما از آنجایی که هیچ برنامه و راهبرد مشخصی برای ترید ندارد، در پایان هر روز مقدار بیشتری از سرمایه خود را از دست میدهد.
معامله روزمره نیز مانند هر معامله دیگری به دانش کافی در مورد حمایتها و مقاومتها، نقطه ورود خوب، نقطه خروج مناسب و حد ضرر نیازمند است. اگر آگاهی شما درباره هر یک از این موارد ناقص است، بهتر است وارد هیچ تریدی نشوید، چه رسد به ترید روزمره.
۲- روند کار بسیار مهمتر از نتیجه است
هر کسی میتواند در بازارهای مالی درآمد کسب کند. این درست است، اما هر کسی نمیتواند از بازار درآمد پایدار بدست آورد! انجام یک معامله صحیح و درآمدزایی از آن کار بزرگی نیست. شما فقط به صورت آموزش خروج از کال مارجین Margin Call اتفاقی در زمان و مکان مناسب بودهاید. بسیاری از تریدرهای تازهوارد به صورت اتفاقی از پدیده «خوششانسی برای تازهکارها» بهرهمند میشوند و چند معامله سودده انجام میدهند.
چنین بردهایی، اعتماد به نفس آنها را بالا میبرد و آنها را متقاعد میکند که درآمدزایی در بازارهای مالی بسیار آسان است. اما هدف یک معاملهگر نباید کسب سود برای فقط یک بار باشد. هدف معاملهگر باید کسب جریان دائمی از درآمد باشد تا بتواند از لحاظ مالی پیشرفت کند. تریدر برای کسب چنین درآمدی، نباید کورکورانه و بدون هیچ برنامه مشخصی وارد معامله شود.
پروسه از نتیجه مهمتر است
بنابراین، داشتن یک برنامه منسجم و ترید براساس آن برنامه، فرایند بسیار مهمی است که هر تریدر باید آن را بیاموزد. یک ترید موفق شما را به تریدر موفقی تبدیل نخواهد کرد، اما اگر بتوانید آن موفقیت را به طور منظم تکرار کنید، متوجه خواهید شد که روند قدرتمندی را ایجاد کردهاید.
۳-معاملهگر خوب، کسی است که عادات خوبی دارد
چگونه میتوان روند قدرتمند و مستحکمی ایجاد کرد؟ با پرورش عادات خوب و پایدار!
ایجاد عادات خوب در ترید، به اندازه ایجاد عادات خوب در زندگی تاثیرگذار است. وقتی تازه وارد دنیای ترید میشوید، ممکن است به آسانی در دام عادتهای بد بیفتید. به محض اینکه این عادتها در شما شکل گرفتند، خلاص شدن از دست آنها بسیار دشوار خواهد بود.
همواره بعد از اتمام یک معامله، به تجزیه و تحلیل آن معامله اهمیت دهید. بله! این کار خستهکننده است، اما مانع از شکستهای بعدی میشود. یک نقشه راه برای معاملات خود بنویسید و همه اطلاعات را در آن وارد کنید، اطلاعات وارد شده میتواند شامل این موارد باشد؛ در چه بازاری میخواهید ترید کنید، دلیل این ترید چیست، قیمت ورود چند است، حد ضرر در چه قیمتی قرار دارد، در چه قیمتی خروج خواهید کرد و چه مقدار از سرمایه خود را وارد این معامله خواهید کرد.
بعد از اینکه ترید تمام شد، دوباره به نوشتههای خود رجوع کنید و میزان پایبندی خود به نقشه راه را ارزیابی کنید. اگر تریدر تازهکاری هستید، متوجه خواهید شد که در بسیاری از موارد در قید و بند نقشه خود نبودهاید. برای مثال خیلی زود یا خیلی دیر وارد معامله شدهاید و یا سرمایه زیاد یا کمی وارد کردهاید.
فقط با داشتن چنین عادتهایی است که میتوانید به تدریج متوجه اشتباهات خود شوید و به دنبال راهکارهایی برای اصلاح اشتباهات خود باشید.
اشتباهات خود را یادداشت کنید
عادت کنید که پس از پایان ترید، همیشه این بررسیها را انجام دهید و دلایل شکست یا موفقیت خود را تحلیل کنید.
۴- انتظار خبره شدن در بازار را نداشته باشید
بعضیها معتقدند که برای کسب درآمد پایدار از بازار، باید به یک کارشناس و متخصص بازار تبدیل شوند. اما با گذشت سالها خواهید فهمید که نیازی نیست در بازار به یک کارشناس تبدیل شوید. بازار بسیار پیچیده است و در هر مقطع زمانی، عوامل بیشماری در تغییرات بازار نقش دارند. هیچکس نمیتواند برای یک ترید موفق، تمام عوامل دخیل در بازار را به صورت تماموقت پیگیری کند و در تمام جنبههای بازار به کارشناس خبرهای تبدیل شود. به همین دلیل است که اگر از هر تریدر باتجربهای که برای مدت طولانی در بازار فعال بوده است سوال کنید، خواهد گفت که هنوز در حال یادگیری از بازار است. بازار هر روز چیزهای جدیدی به شما خواهد آموخت، فقط احمقها میتوانند ادعا کنند که در چنین حیطه گستردهای، متخصص هستند.
پس نگران متخصص نبودن نباشید. به جای آن ذهنیت خود را روی دو موضوع مهم متمرکز کنید که کنترل آنها به دست شماست؛ یک: یافتن یک سیستم معاملاتی با درصد موفقیت بالا و دو: مدیریت ریسک. بیایید کمی مفصلتر درباره این دو موضوع صحبت کنیم.
سیستم معاملاتی
روشهای مختلفی برای کسب درآمد در بازار وجود دارد. برای مثال، تحلیل تکنیکال ابزار مختلفی را در اختیار تریدرها قرار میدهد تا از آنها استفاده کنند. بعضی از افراد ممکن است سیستمی بر پایه میانگین متحرک را انتخاب کنند، برخی دیگر به دنبال سیستم فیبوناچی هستند و برخی حتی به سیستمهای عجیب و غریبتر علاقهمندند. هر تریدری باید تعداد زیادی از این سیستمها را امتحان کند تا سیستمی را که برای وی مناسب است پیدا کند. همچنین یک سیستم معاملاتی باید بارها مورد آزمایش قرار گیرد تا میزان کارایی آن مشخص شود.
نقشه راه و سیستم معاملاتی مشخصی داشته باشید
اما نکته مهمی که باید به آن توجه کنید، این است که درصد پیروزی در معاملاتی که از این آزمایشها به دست میآید به شما نمیگوید که این بردها در چندمین معامله محقق میشوند، این کاملاً اتفاقی است. برای مثال، فرض میکنیم که به یک سیستم معاملاتی مناسب رسیدهاید، آن را امتحان کردهاید و به ۶۰ درصد برد در معاملات خود رسیدهاید. این عدد به این معنی است که اگر از این سیستم معاملاتی استفاده کنید، از هر ۱۰۰ معامله در ۶۰ مورد از بازار سود خواهید گرفت و در ۴۰ مورد ضرر خواهید کرد. اما سیستم به شما نمیگوید که در کدام معاملات سود خواهید کرد. به عنوان یک مثال تقریبا ناممکن، در نظر بگیرید که ممکن است تمام ۴۰ معامله ابتدایی را ببازید و از معامله ۴۱ تا ۶۰ را پیروز شوید. اما در این حالت، آیا بعد از ۴۰ ترید ناموفق، سرمایهای برای تریدر باقی خواهد ماند که با آن بخواهد ۶۰ معامله بعدی را پیروز شود؟ پس با توجه به تاثیر شانس در معاملات، هر تریدر باید علاوه بر داشتن سیستم معاملاتی مناسب، بر مسئله مهمِ مدیریت ریسک نیز تمرکز کند.
مدیریت ریسک
یک تریدر خوب به جای تلاش و تمرکز زیاد برای کارشناس شدن در بازار، باید توجه خود را به کارشناس شدن در مدیریت ریسک معطوف کند. به این معنی که باید تصمیم بگیرد چقدر از سرمایه خود را وارد معامله کند و میزان ریسک هر معامله چقدر باشد. تا زمانی که کسی اهمیت این دو موضوع را درک نکند، در معاملهگری پیشرفت نخواهد کرد.
۵-مهم نیست چقدر باهوش باشید، بازار معامله بالاخره شما را تحقیر خواهد کرد
بازار به ضریب هوشی، میزان تحصیلات، دستاوردهای شغلی و حتی تریدهای موفق قبلی شما هیچ اهمیتی نمیدهد. هر معامله جدید، روند جداگانهای دارد و باید با طرز فکر کاملا جدیدی با آن برخورد شود. موفقیتهای بزرگ و پرتعداد در معاملات پیشین، تضمینکننده پیروزی در معاملات پیشرو نخواهد بود.
عوامل بسیاری در به ثمر نشستن یک ترید موفق وجود دارد. در هر مقطع زمانی مشخص، ممکن است هر کدام از این عوامل علیه شما باشد و شما را متضرر کند. شکست در برخی از معاملات یک اتفاق قطعی است و باید آن را بپذیرید.
ترید کاری شخصی است، و نقصهای عمیق در شخصیت هر کس را به او نشان خواهد داد. برخی اوقات ترید باعث از بین رفتن اعتماد به نفس شما خواهد شد، گاهی باعث خواهد شد که به ظرفیتها و تواناییهای خود شک کنید. اما بعد از هر شکست، فرصتی را فراهم خواهد کرد تا شخصیت خود را از نو بسازید. هر درسی که در بازار میآموزید، فرصتی برای تبدیل شدن به یک تریدر بهتر و به یک انسان بهتر خواهد بود. پس اگر میخواهید در این راه پیشرفت کنید، باید شکستها را با ذهنی باز بپذیرید.
سخن پایانی
هر تازهواردی با این تصور اشتباه که سودهای کلانی منتظر اوست، وارد بازارهای مالی میشود. اما بازار به کسی بدهکار نیست. تنها راه سود گرفتن از بازار، احترام به قوانین آن است.
اگر رویکرد درستی را در پیش بگیرید، سرمایهگذاری میتواند سودده و دلچسب باشد؛ اما اگر به قوانین و اصول بازار پایبند نباشید، به زودی و با زیانی هنگفت از بازار خارج خواهید شد.
همواره به یاد داشته باشید موفقیت، تکرار بلندمدت عادتهای کوچک و مثبت، در مسیر درست و در راستای اهداف است.
دیدگاه شما