8 روش برای طراحی بهترین استراتژی معاملاتی در بازار مالی
قبل از ورود به مبحث طراحی بهترین استراتژی معاملاتی لازم است که دو مقاله زیر را به دقت مطالعه کنید.
- انواع معامله گر در بازارهای مالی ، شما جز کدام دسته از معامله گران هستید؟
- استراتژی معاملاتی به زبان ساده
در مقاله قبل به 4 اصل پایه ای طراحی یک استراتژی معاملاتی با استفاده از اصول پورتر پرداختیم:
این چهار گام را به طور خلاصه از نگاه یک تریدر جواب میدهم تا شما هم بتونید مثل یک تریدر موفق به این موضوع نگاه کنیدتا بهترین استراتژی معاملاتی را برای خودتان در بازارهای مالی تدوین کنید.
من یک تریدر اسکالپر هستم و در تایم فریم 15 دقیقه ای معامله میکنم معمولا ریسک به ریوارد من 1 به 3 است و متناسب با اندیکاتورهای X , Y , Z تاییدیه ورود به پوزیشن را میگیرم. شما هم متناسب با درس قبل باید به تعریف شفافی از خود برسید.
8 روش برای طراحی بهترین استراتژی معاملاتی در بازارمالی
برای ورود به هر پوزیشنی در بازارهای مالی اگر شرط قاطع نداشته باشید مطمئن باشید در دراز مدت قطعا ضرر خواهید کرد.
همانطور که ویلیام دلبرت گان یکی از بزرگترین معامله گران تاریخ در باره اهمیت استراتژی میگوید:
“Never trade on hope.”
هیچ وقت بر اساس امید و شانس ترید نکن!
داشتن یک متد سیستماتیک برای داشتن یک استراتژی معاملاتی نیاز به دانش کافی دارد و با داشتن دانش دیگر نیازی به امید و صلوات نیست!
رابرت پاردو مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری پادرو در کتاب معروف خود یک استراتژی معاملاتی را اینطور تعریف میکند:
عمل کردن به برنامه و روشی از پیش تعیین شده برای به دست آوردن سودی مشخص در مدت زمانی مشخص میباشد.
پس طراحی بهترین استراتژی معاملاتی ویژه خودتان، شما را به سود معقول و با ثباتی می رساند.
8 نکته کاربردی در طراحی بهترین استراتژی معاملاتی
1.ترس و طمع خود را کنترل کنید
“حالا این یه ذره بالاتر اگه بود میگرفتمش” و از این دست تحلیل ها فقط باعث میشه که شما همیشه در ورود به پوزیشن دچار ترس بشوید و حتما در این مواقع، پوزیشنهایی که احتمالا به سود ختم میشدند را از دست بدهید.
شما همیشه نظاره گر سودهای بازار می مانید و ضرر ها را به جون میخرید.
برای تسلط بر روان خود در بازارهای مالی نیاز است کتاب های متعددی بخوانید. یکی از کتاب های خوبی که بهتون پیشنهاد میدهم “معامله گر منضبط” از مارک داگلاس و دوستانی که به زبان اینگلیسی تسلط کافی دارند “Trade The Trader” از Quint Tatro پیشنهاد میدهم.
کنترل ترس و طمع در بازارهای مالی ( بازار ارز دیجیتال) بیتکوین
2. مفاهیم پایه را به خوبی درک کنید
نحوه آموزش دیدن افراد در بازارهای مالی نشان میدهد بدون درک صحیح اندیکاتورها و روند های بازار و همچنین درک صحیح مسائل فاندامنتال (بنیادی) ارز یا سهمی مشخص، دست به خرید و فروش می زنند. دلیل واضح این موضوع این است که افراد به طورعمیق مطالعه نمیکنند و توسط افراد خبره آموزش نمیبینند.
برای مثال اگه میخواید در جهت روند ترید کنید، اصلا نیازی به چک کردن ۳ تا اندیکاتور ندارید تا فقط تایید بگیرید که روند در جهت پوزیشن شما هست یا نه!
تعریف روند کاملا مشخص است، سعی کنید مفاهیم پایه رو خوب درک کنید تا برای تحلیل همیشه نیاز به 100 ابزار نداشته باشید.
به همین منظور لازم است قبل از ورود به هر بازار مالی به طور کامل آموزش ببینید و فلسفه آن بازار را درک کنید و بدانید که آن بازار مالی در اقتصاد خرد و کلان چه تاثیری میگذارد! برای مثال در دوران کرونا کلیه بازارهای مالی در جهان ریزش داشتند و در حالی کارخانه ها تعطیل بودند سهام هایی که شرکت یا کارخانه حتی تعطیل داشتند در بورس ایران روبه رشد بودند. (اینجاست که هشتمین عجایب دنیا اتفاق افتاد!)
پس ابتدا درباره تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال به طور عمیق آموزش ببینید و هرکدام را به خوبی درک کنید تا بتوانید در استراتژی معاملاتی خود بهترین سود را به دست بیاورید. برای طراحی بهترین استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی باید دقیق آموزش ببینید
پیشنهاد میکنیم به صفحه رسمی دوره جامع کریپتو مستری سر بزنید.
3.شرط های دقیق و ساده داشته باشید
برای ورود و خروج خود شرط های دقیق بگذارید و به آنها عمل کنید. مثال چک لیستی تهیه کنید که در آن شرط های ورود و خروج خود را بر اساس تحلیل تکنیکال و فاندامنتال بنویسید. این شرط ها باید بسیار ساده و البته تست شده باشند.
برای مثالی از استراتژی تحلیل روند مثال بنویس:
در جهت روند ترید کن
حد ضرر من 2% است
انتظار سود دهی من از هر پوزیشن کاملا اندازه گیری شده است و طمع نمیکنم .
و حتی جزیی تر مثل:
زمانی که میانگین متحرک 100 بتواند 200 را در بازه زمانی 4 ساعته قطع کند وارد می شوم.
پس همین الان چک لیستی برای خود تهیه کنید تا بتوانید طبق قوانین آن سود کنید.
4. ریسک به ریوارد خود را دقیق محاسبه کنید
معاملهگران در بازارهای مالی از نسبت ریسک/پاداش برای ارزیابی پتانسیل سود یک معامله نسبت به پتانسیل ضرر آن استفاده میکنند.
برای دستیابی به ریسک و پاداش یک معامله، پتانسیل ریسک و سود یک معامله باید توسط معاملهگر تعریف شود.
- ریسک با استفاده از یک حد ضرر (stop loss) تعیین میشود. مقدار ریسک معامله، قیمت بین نقطه ورود معامله و دستور حد ضرر آن است.
- حدسود (profit target) برای تعیین نقطه خروج به کار گرفته میشود. در صورتیکه معامله در جهت مطلوب حرکت کند، سود بالقوه برای معامله فاصله بین قیمت ورود و حد سود است.
اگر یک معامله گر بیتکوین را در قیمت 7100 دلار بخرد و حد ضرر آن 6900 و حد سود را 7700 دلار دلار تعیین کند.ریسک این معامله به ازای هر بیتکوین 200 دلار و پتانسیل سود آن 600 دلار میباشد پس این پوزیشن بسیار خوبی است.
“یک معامله گر حرفه ای حد ضرر و حد سود خود را به صورت تصادفی انتخاب نمیکند بلکه بر اساس استراتژی خود حد ضرر و حد سود خود را تعریف میکند”
5. به دنبال استراتژی معاملاتی خود باشید
یاد بگیرید هر لحظه و هر ثانیه در گوگل و یا در تلگرام دنبال سیگنال گرفتن و یا مطالعه تحلیل های دیگران نباشید. استراتژی معاملاتی هر شخص با شخص دیگر متفاوت است. برای مثال شاید استراتژی که من استفاده میکنم کلا برای شما ملموس نباشد و شما زمانی که استراتژی من را استفاده کنید اصلا سود نکنید چرا که من در شرایط روانی و تجربی متفاوتی با شما هستم و سبک ترید من با شما کاملا متفاوت است و بالعکس. اگر استراتژی را مطالعه مکنید سعی کنید ابتدا آن را تست بگیرید استفاده کنید. برای درک درست سبک های ترید (انواع سبک های معامله گری) این مقاله را حتما مطالعه کنید. پس بهتر است ماهیگیری را یاد بگیرید.
6.استراتژی معاملاتی خود را تست بگیرید
پس از طراحی استراتژی خود قبل از آنکه آن را مورد استفاده قرار دهید ابتدا آن را بَک تست(Back test) کنید. برای تست گرفتن آن لازم است در تایم فریم مشخصی که در نظر میگیرید در گذشته آن را تست بگیرید و نقص ها و ایرادات استراتژی را بررسی کنید.
برای بک تست گرفتن استراتژی معاملاتی خود در تریدینگ ویو از ابزار Bar Replay استفاده کنید تا بتوانید در روند های گذشته استراتژی خود را تست بگیرید.
ابزار bar replay در تریدینگ ویو
7. هیچ استراتژی همیشه پیروز نیست
یکبار برای همیشه، با خودتون کنار بیایید که هیچ استراتژی ثابتی برای سودده ماندن نداریم. یعنی امکان ندارد که استراتژی معاملاتی وجود داشته باشد و هیچ معامله ضرردهی نداشته باشد.
همیشه با یک برنامه نمیتوان همه حرکت های بازار را توجیه کرد.
تلاش برای دور زدن این واقعیت مانند تلاش برای ساختن لباس هایی است که شما را در زمستان گرم میکند ، در تابستان خنک میشود ، در باران ضد آب است ، گرما را در روزهای گرم خنثی میکند ، خیلی سنگین یا خیلی سبک نیست ، همیشه راحت است ، عالی به نظر میرسد و هرگز از قرار گرفتن در معرض پارگی، عناصر آن جدا نمیشود.
پس مطلوبترین شرایط اینه که شما یه کمد لباس، مناسب با شرایط مختلف داشته باشید.
برای مثال کسی که خلاف جهت روند معامله میکنند و تایید سیگنال را ازRsi یا MFI میگیرند، آیا زمانی که بازار هفته های در بروند صعودی قوی می باشد میتواند به استفاده از استراتژی خود پافشاری کند؟
پس شما باید از ابزاری استفاده کنید که این مواقع نویزها رو فیلتر کنه، آیا rsi همچین ابزاریه؟ (اگر هم RSI را هم درست درک کرده باشید باز هم میتواند به شما سیگنال بده ولی تحت شرایطی خاص و فهم صحیح آن)
8.بر استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید نه متعصب!
اول از همه لازم است بدانید تعصب از جهل نشئت میگیرد. پس وقتی استراتژی طراحی میکنید بدانید بهترین استراتژی روی کره زمین نیست و شما باید هر روز یک ورژن جدید آن را تولید کنید اصطلاحا آن optimize کنید. یک استراتژی معاملاتی مانند یک سیستم عامل میباشد و متناسب با شرایط نیاز است آن را ارتقا بدهید. حرفه ای ترین افراد هر روز با درک بیشتر از بازار استراتژی خود را بررسی میکنند.
در این 3 درس اول از مبحث استراتژی معاملاتی سعی کردیم به شما ماهیگیری را یاد بدهیم و در مقالات تخصصی آینده سعی میکنیم استراتژی های تست شده و پر کاربردی به شما آموزش دهیم که بتوانید بهترین سود را از بازار دریافت کنید.
تحلیل رقبا چیست و چگونه انجام میشود؟
کسبوکارها برای جلب مشتریان بیشتر، بهدست آوردن سهم بیشتری از بازار، افزایش فروش، کسب سود بیشتر و بهطور کلی برای موفقیت در کسبوکار، باید محصولاتی را به مشتریان عرضه کنند که بهتر از سایر رقبا نیازهای آنها را برآورده کند. بنابراین استراتژیهای بازاریابی، نهتنها نیاز مصرفکنندگان هدف، بلکه باید خط مشی رقبا را نیز مورد بررسی قرار دهد که اولین گام برای رسیدن به این هدف «تحلیل رقبا» است.
در ادامه به بررسی مفهوم تحلیل رقبا خواهیم پرداخت و مراحل شناسایی رقبا و چگونگی انجام آن را بررسی خواهیم کرد.
مفهوم تحلیل رقبا
تحلیل رقبا، فرایند ارزیابی نقاط قوت و ضعف رقبای فعلی و رقبای بالقوه است، که امکان شناسایی و بررسی فرصتها و تهدیدات را فراهم میکند. به بیان واضحتر آنالیز رقبا، به روند شناسایی رقبای اصلی گفته میشود که طی آن، اهداف، نقاط قوت و ضعف، خط مشیها و الگوهای واکنشی آنها مورد ارزیابی قرار میگیرد. در پایان، رقبایی که باید به آنها حمله کرد و رقبایی که باید از آنها دوری کرد، مشخص میشوند.
مزایای تحلیل رقبا
در هنگام تجزیه و تحلیل رقبا این سوال مطرح میشود که شرکت ها در انجام این فرایند باید چه اطلاعاتی از رقبای خود بهدست آورند؟ یافتن پاسخ مناسب برای پرسشهایی که در ادامه میآید، اطلاعات ما از رقبا را بهخوبی تکمیل میکند.
- رقبای شما چه کسانی هستند؟
- اهداف آنها چیست؟
- خطمشی آنها چیست؟
- چه محصولاتی را به فروش میرسانند؟
- سهم بازار هریک از رقبا چقدر است؟
- رقبا از کدام رسانه برای تبلیغات استفاده میکنند؟
- نقاط قوت و ضعف هریک از آنها چیست؟
- و…
از طریق آنالیز رقبا، علاوهبر یافتن پاسخ مناسب برای این پرسشها، میتوان راهی سریع و آسان برای مقایسه محصولات و خدمات شرکتهای تولید کننده مشابه در بازار پیدا کرد.
چطور تحلیل رقبا انجام دهیم؟
حال که با مفهوم تحلیل رقبا و مزایای آن آشنا شدیم، باید به این سوال پاسخ دهیم که مدل تحلیل رقبا چیست و چگونه انجام میشود؟ برای انجام تحلیل رقبا، عبور از 2 مرحله لازم است که در ادامه به آنها اشاره میشود.
جمعآوری اطلاعات رقابتی
هرچند داشتن رقیب موضوع خوشحالکنندهای نیست، اما بههرحال در هر کسبوکاری رقیب وجود دارد و شما باید برای شناسایی آن اقدام کنید. در این صورت میتوانید از نقاط قوت و ضعف، چشمانداز و اهداف آنها آگاه شوید. همچنین شناسایی، درک و نظارت بر رقبا موجب میشود هرگز نگران وجود آنها نباشید. به این فرایند «جمعآوری اطلاعات رقابتی» گفته میشود.
تحقیق رقبا
هرچند برای پیدا کردن رقبای تجاری، راههای زیادی وجود دارد، اما گوگل و آمازون مهمترین سایتها برای انجام تحقیق رقبا هستند. ابتدا نام تجاری خود را جستوجو کنید، سپس بهدنبال سرچ ایده محصول خود بروید. با استفاده از کلیدواژههای متنوع، میتوانید کسبوکارهای مشابه، همچنین شبکههای اجتماعی فعال آنها را پیدا کنید. رتبه الکسای رقبای خود را نیز حتما چک کنید. در هنگام چیدا کردن رقبا، میان آنها تمایز ایجاد کنید. مثلا رقبایی که ممکن است نظر مشتریان شما را جلب کنند در یک دسته قرار دهید و رقبایی که بهطور مستقیم با کسبوکار شما رقابت نمیکنند در دستهای دیگر قرار دهید. بهاین ترتیب میتوانید در مورد تحلیل رقبا یک دیدگاه کلی بهدست آورید.
مراحل تحلیل رقبا
مراحل اصلی تجزیه و تحلیل رقبا در کسبوکار شامل 6 مورد است که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
شناسایی رقبا
شرکتها معمولا با طیف گستردهای از رقبا روبهرو هستند. بهطور کلی یک شرکت میتواند تمام شرکتهایی که کالاها و خدمات مشابه تولید میکنند را رقیب خود بداند. همچنین رقبای یک شرکت را میتوان تمامی شرکتهایی دانست که کالاهای تولیدی آنها، خدمات مشابهی را تامین میکند.
تعیین اهداف رقبا
مدیر بازاریابی پس از شناسایی رقبای اصلی، باید از خود بپرسد هریک از رقبا بهدنبال چه هدفی هستند و انگیزه رفتاری هرکدام چیست؟
در ابتدا ممکن است اینطور به نظر برسد که هدف رقبا فقط «به حداکثر رساندن سود» است و تمام فعالیتهای آنها بر اساس این هدف پایهگذاری شده است. اما باید توجه داشت، هدف شرکتها از نظر اهمیتی که برای سود کوتاه مدت و سود بلند مدت، قائل هستند، متفاوت است. همچنین ممکن است شرکتی برخلاف تصور ما،«تامین رضایت مصرفکنندگان» را در اولویت اهداف خود قرار دهد. بنابراین در تحلیل رقبا، علاوهبر توجه به هدف «سود آوری»، باید به سایر اهدافی که توسط آنها درنظر گرفته میشود، مانند رشد سهم بازار، ارائه خدمات برتر و… نیز توجه کرد. اطلاع از ترکیب اهداف رقیب، روشن میکند که آیا او از وضعیت فعلی خود راضی است؟ در مقابل اقدامات رقابتی مختلف، چگونه از خود واکنش نشان خواهد داد؟
شناسایی خط مشی رقبا
در فرایند تحلیل رقبا، هرچه خطمشی یک موسسه به خط مشی موسسه دیگر شبیهتر باشد، رقابت میان آنها فشردهتر است.
یک شرکت برای طراحی خط مشی مناسب، باید تمامی ابعاد شرکت رقیب را مورد بررسی قرار دهد و از کیفیت کالاهای تولیدی، ویژگیها و ترکیب آنها، خدمات مشتریان، سیاست تعیین قیمت فروش، پوشش توزیعی، خط مشی فروشندگان، طرحهای تبلیغاتی و… در شرکت رقیب، اطلاع کامل داشته باشد. همچنین باید جزییات خط مشی تحقیق و توسعه، تولید، خرید، امور مالی و سایر خط مشیهای شرکت رقیب را نیز مورد بررسی و مطالعه قرار دهد.
برای تهیه یک خط مشی موثر و کارامد، شرکت باید رقبا، مشتریان بالقوه و مشتریان بالفعل خود را باهم درنظر داشته باشد و بهطور مرتب آها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. سپس نسبت به تهیه خط مشیهای بازاریابی رقابتی اقدام کند. ذکر این نکته حائز اهمیت است که باید خط مشیهایی تهیه کرد که شرکت را در مقابل رقبا در جایگاهی ممتاز قرار داده و توانمندترین مزیت رقابتی را ایجاد کند.
ارزیابی نقاط قوت و ضعف رقبا
این بخش را با طرح یک سوال آغاز میکنیم: «آیا رقبای شرکت، قادر هستند با اجرای خط مشیهای خود به اهدافشان برسند؟»
در فرایند تجزیه و تحلیل رقبا، بازاریابان باید از نقاط قوت و ضعف رقیبان خود اطلاع داشتهباشند. برای این منظور، شرکت باید نسبت به جمعآوری اطلاعات ارزشمند و کلیدی رقبای خود در چند سال گذشته اقدام کند. با این اطلاعات، شرکت نسبت به اهداف، خط مشیها و عملکرد رقبا آگاهی پیدا میکند و بهاین ترتیب میتواند برآورد درستتری نسبت به نقاط قوت و ضعف رقبای خود بهدست آورد. در روند تحلیل رقبا از سایر منابع اطلاعاتی مانند تحقیقات بازاریابی، تجربیات شخصی، شنیدهها، شایعات و… نیز میتوان به اطلاعات مهمی دست یافت. مثلا در تحقیقی راجع به تجزیه و تحلیل فایده از نظر مشتری، میتوان از مشتریان پرسید چه مزایایی برای آنها ارزشمند است؟ بهنظر آنها شرکتی که از آن خدمات و محصولات دریافت میکنند، دارای چه ویژگی مهمی است؟ و… این اطلاعات، نشان میدهد کدام یک از رقبا بیدفاع هستند و باید به آنها حمله شود؟ روشهای حمله به آنها کدام است؟ علاوهبر این، به کمک این اطلاعات، نقاط آسیب پذیر شرکت در قبال حركات رقبا نیز آشکار می شود.
همچنین شرکت حین بررسی شرکتهای رقیب باید مفروضات غلط آنها در کسبوکار را نیز بشناسد. زیرا بسیاری از شرکتها بر این باورند که: «کالای تولیدی ما، دارای بالاترین کیفیت است»، «مشتریان به قیمت بیشتر از خدمات اهمیت میدهند» و… بهاین شکل قربانی ارزیابی غلط خود میشوند. اگر رقیبی فعالیت خود را بر یک پندار غلط بنا نهاده باشد، سایر رقبا می توانند از آن به نفع خود بهرهبرداری کنند.
برآورد الگوهای واکنشی رقبا
اهداف، خط مشیها و نقاط قوت و ضعف رقبا تا اندازهای گویای واکنشهای آنها در مقابل تحرکاتی مانند کاهش قیمت فروش، افزایش بودجه تبلیغات، معرفی کالاهای جدید و… است.
در رویارویی با این مسائل، هرکدام از رقبا عکسالعمل متفاوتی از خود نشان میدهند. بعضی در مقابل حرکت رقیب، واکنش چندان سریع و شدیدی ندارند، شاید چون آنها مشتریان خود را بسیار وفادار میپندارند، یا شاید بهموقع متوجه رقیب نمیشوند، یا منابع مالی لازم برای انجام واکنش را در اختیار ندارند.
بعضی دیگر فقط در مقابل حملات خاصی از خود واکنش نشان میدهند، مثلا ممکن است فقط نسبت به کاهش قیمت فروش از خود عکسالعمل نشان دهند. بعضی نیز در مقابل هر نوع حملهای از خود واکنش سریع و شدیدی بروز میدهند.
برخی از شرکتهای رقیب نیز دارای همزیستی مسالمتآمیز هستند و بعضی همواره در حال جدال. بهطور کلی، اطلاع از نحوه واکنش رقبا اين امکان را برای شرکت فراهم میکند که بهترين برنامهها را براى حمله به آنها تدارک ببيند و به بهترين شکل ممکن از وضعيت فعلى خود دفاع کند.
انتخاب رقبا برای حمله یا گریز
مدیر بازاریابی با توجه به تحقیقات و اطلاعات جمعآوری شده در مراحل قبل، باید درمورد نحوه رفتار با رقبا تصمیمگیری کند.
بهعنوان مثال، در تحلیل رقبا بیشتر شرکتها ترجیح میدهند، رقبای ضعیف را آماج حمله قرار دهند، چون این کار به زمان و هزینه کمتری نیاز دارد. اما از طرفی حمله به این دسته از رقبا، بهره چندانی ندارد. کسبوکارها برای افزایش تواناییهای خود باید با رقبای قوی نیز روبهرو شوند، بدون شک موفقیت در مقابل این دسته از رقبا، بهره بیشتری در بر دارد.
ابزار تحلیل رقبا
ابزارهای متعددی برای شناسایی تحلیل رقبا در کسبوکار وجود دارد که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره خواهیم کرد. به کمک این ابزارها میتوانید رقبای خود را پیگیری کرده و بررسی کنید آنها در چه شرایط هستند.
الکسا: نظارت بر ترافیک
الکسا از ابزارهای آنالیز ترافیک وب است، به کمک این ابزار میتوانید ترافیک وبسایتهای رقیب و همچنین وبسایت شخصی خود را ردیابی کنید. الکسا از ابزارهایی است که می تواند به شما برای تبدیل داده به ارزش رقابتی در تجارت کمک کند.
SE Ranking
به شما کمک میکند رتبهبندی جستوجوی رقبا را در هر موتور جستوجو و مناطق هدف کنترل کنید (حداکثر پنج پروژه در هر وب سایت). همچنین به کمک این ابزار می توانید گزارشهای مفصلی در مورد آنالیز رقبا در سئو اصلی از جمله دادههای میانگین موقعیت آنها، پیشبینی ترافیک سایت و… دریافت کنید. علاوهبر این میتوانید دادهها را برای صفحه اول هر جستوجو، جمعآوری کرده و با مشاهده آنها در مورد عملکرد رقبا اطلاعات مناسبی به دست آورید.
Monitor Backlinks
به کمک این ابزار میتوانید بکلینکهای مختلف رقبا را ردیابی کرده و لینکهای بیکیفیت و باکیفیت را پیدا کنید. این موضوع میتواند به تجزیه و تحلیل لینکهای وبلاگ نویسان و مسئولان وب در زمینه فعالیت شما کمک کند تا استراتژی ساخت لینک خود را پیش ببرید، پیوندهایی با کیفیت از رقبای خود ایجاد کنید و محتوای طعمههای پیوند را بنویسید. همچنین با استفاده از این ابزار می توانید بر اساس موقعیتیابی کلمات کلیدی و تلاش برای افزایش بکلینک های خوب، به یک وب سایت خاص، میزان افزایش ترافیک را تخمین بزنید.
Spy Fu: مشاهده کلمات کلیدی رقیب
این ابزار قدرتمند، این امکان را برای شما فراهم میکند تا دادههای کلمات کلیدی رقبا را هم در جستجوی ارگانیک و هم در AdWords مشاهده کنید. همچنین این ابزار شرایطی فراهم می آورد تا کلمات کلیدی مرتبطتری نیز به دست آورید. شما فقط با اضافه کردن کلمات کلیدی رقبا، میتوانید تعداد زیادی از استراتژیهای آنها را مشاهده کنید.
Open Site Explorer: کنترل پیوندهای پشتیبان
نوعی ابزار شناخته شده با کاربرد آسان از Moz است که به نظارت بر بک لینک کمک میکند. به کمک این ابزار نهتنها میتوانید پیوندهای پشتیبان همه رقبا را دنبال کنید، بلکه میتوانید برای بهبود استراتژیهای ایجاد لینک خود نیز استفاده کنید. نکته حائز اهمیت این است که میتوانید دادههای صفحه و اختیارات دامنه، انکر تکست، دامنههای پیوند دهنده و پیوندها را تا ۵ وب سایت مقایسه کنید.
Moat: مکان تبلیغ را پیدا کنید
Moat ابزاری چند منظوره برای صنعت تبلیغات است. به کمک آن متوجه میشوید چه تبلیغاتی برای وبسایتهای مختلف و برندهای برتر اجرا میشود. همچنین به کمک این ابزار میتوانید مکانها و اندازه تبلیغاتی که اخیرا نمایش داده شده را نیز مشاهده کنید. به طور کلی، Moat یک راهنمای گام به گام درمورد محل قرار دادن تبلیغات شخصی ارائه میدهد و میتواند به برندینگ شما کمک کند.
ISpionage: ردیابی کلمات کلیدی
این ابزار به شما میگوید رقبا، چه جستوجوهای ارگانیکی انجام میدهند. این مجموعه ابزارهایی دارد که شامل بررسی سئو رقبا، نظارت اجتماعی و پیگیری کلمات کلیدی است.
Followerwonk : دنبال کنندگان توییتر را تجزیه و تحلیل کنید
این ابزار جهت تقویت استراتژیهای بازاریابی توییتر، هر پروفایل توییتری را به صورت رایگان تجزیه و تحلیل میکند و طیف گسترده ای از جزئیات، مانند توییتهای اخیر، بایگانی، مکانها و اختیارات فالوئرها را فراهم میکند تا یک تصویر کلی از توییتر رقبا به دست آورید.
Ontolo: برای بازاریابی محتوا
آنتولو، ابزاری مناسب برای نظارت بر بکلینک و بازاریابی محتوا است. به کمک این ابزار میتوانید برای تعیین موضوعات محتوایی، دستیابی به نویسندگان، بهبود استراتژیهای ایجاد لینک و… اقدام کنید.
و در انتها…
همانطور که بیان شد، برای موفق بودن در کسبوکار و پیشی گرفتن از رقیبان، انجام فرایند آنالیز و تحلیل رقبا ضروری است. برای انجام آن، ابتدا باید به تجزیه و تحلیل بازار بپردازید، سپس با شناسایی کامل رقبا، کسبوکار هرکدام را تجزیه و تحلیل کرده و یک مدل تحلیل رقبا آماده کنید. حالا باید رفتار کاری خود را طوری تنظیم کنید که مشتریان، شما را بر رقبا ترجیح دهند و به سمت شما بیایند.
در این نوشتار ضمن بیان مفهوم تحلیل رقبا، مراحل آن و همچنین ابزارهای تحلیل رقبا در کسبوکار مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت.
تحلیل رقبا چیست و چگونه انجام میشود؟
کسبوکارها برای جلب مشتریان بیشتر، بهدست آوردن سهم بیشتری از بازار، افزایش فروش، کسب سود بیشتر و بهطور کلی برای موفقیت در کسبوکار، باید محصولاتی را به مشتریان عرضه کنند که بهتر از سایر رقبا نیازهای آنها را برآورده کند. بنابراین استراتژیهای بازاریابی، نهتنها نیاز مصرفکنندگان هدف، بلکه باید خط مشی رقبا را نیز مورد بررسی قرار دهد که اولین گام برای رسیدن به این هدف «تحلیل رقبا» است.
در ادامه به بررسی مفهوم تحلیل رقبا خواهیم پرداخت و مراحل شناسایی رقبا و چگونگی انجام آن را بررسی خواهیم کرد.
مفهوم تحلیل رقبا
تحلیل رقبا، فرایند ارزیابی نقاط قوت و ضعف رقبای فعلی و رقبای بالقوه است، که امکان شناسایی و بررسی فرصتها و تهدیدات را فراهم میکند. به بیان واضحتر آنالیز رقبا، به روند شناسایی رقبای اصلی گفته میشود که طی آن، اهداف، مثالی از استراتژی تحلیل روند نقاط قوت و ضعف، خط مشیها و الگوهای واکنشی آنها مورد ارزیابی قرار میگیرد. در پایان، رقبایی که باید به آنها حمله کرد و رقبایی که باید از آنها دوری کرد، مشخص میشوند.
مزایای تحلیل رقبا
در هنگام تجزیه و تحلیل رقبا این سوال مطرح میشود که شرکت ها در انجام این فرایند باید چه اطلاعاتی از رقبای خود بهدست آورند؟ یافتن پاسخ مناسب برای پرسشهایی که در ادامه میآید، اطلاعات ما از رقبا را بهخوبی تکمیل میکند.
- رقبای شما چه کسانی هستند؟
- اهداف آنها چیست؟
- خطمشی آنها چیست؟
- چه محصولاتی را به فروش میرسانند؟
- سهم بازار هریک از رقبا چقدر است؟
- رقبا از کدام رسانه برای تبلیغات استفاده میکنند؟
- نقاط قوت و ضعف هریک از آنها چیست؟
- و…
از طریق آنالیز رقبا، علاوهبر یافتن پاسخ مناسب برای این پرسشها، میتوان راهی سریع و آسان برای مقایسه محصولات و خدمات شرکتهای تولید کننده مشابه در بازار پیدا کرد.
چطور تحلیل رقبا انجام دهیم؟
حال که با مفهوم تحلیل رقبا و مزایای آن آشنا شدیم، باید به این سوال پاسخ دهیم که مدل تحلیل رقبا چیست و چگونه انجام میشود؟ برای انجام تحلیل رقبا، عبور از 2 مرحله لازم است که در ادامه به آنها اشاره میشود.
جمعآوری اطلاعات رقابتی
هرچند داشتن رقیب موضوع خوشحالکنندهای نیست، اما بههرحال در هر کسبوکاری رقیب وجود دارد و شما باید برای شناسایی آن اقدام کنید. در این صورت میتوانید از نقاط قوت و ضعف، چشمانداز و اهداف آنها آگاه شوید. همچنین شناسایی، درک و نظارت بر رقبا موجب میشود هرگز نگران وجود آنها نباشید. به این فرایند «جمعآوری اطلاعات رقابتی» گفته میشود.
تحقیق رقبا
هرچند برای پیدا کردن رقبای تجاری، راههای زیادی وجود دارد، اما گوگل و آمازون مهمترین سایتها برای انجام تحقیق رقبا هستند. ابتدا مثالی از استراتژی تحلیل روند نام تجاری خود را جستوجو کنید، سپس بهدنبال سرچ ایده محصول خود بروید. با استفاده از کلیدواژههای متنوع، میتوانید کسبوکارهای مشابه، همچنین شبکههای اجتماعی فعال آنها را پیدا کنید. رتبه الکسای رقبای خود را نیز حتما چک کنید. در هنگام چیدا کردن رقبا، میان آنها تمایز ایجاد کنید. مثلا رقبایی که ممکن است نظر مشتریان شما را جلب کنند در یک دسته قرار دهید و رقبایی که بهطور مستقیم با کسبوکار شما رقابت نمیکنند در دستهای دیگر قرار دهید. بهاین ترتیب میتوانید در مورد تحلیل رقبا یک دیدگاه کلی بهدست آورید.
مراحل تحلیل رقبا
مراحل اصلی تجزیه و تحلیل رقبا در کسبوکار شامل 6 مورد است که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
شناسایی رقبا
شرکتها معمولا با طیف گستردهای از رقبا روبهرو هستند. بهطور کلی یک شرکت میتواند تمام شرکتهایی که کالاها و خدمات مشابه تولید میکنند را رقیب خود بداند. همچنین رقبای یک شرکت را میتوان تمامی شرکتهایی دانست که کالاهای تولیدی آنها، خدمات مشابهی را تامین میکند.
تعیین اهداف رقبا
مدیر بازاریابی پس از شناسایی رقبای اصلی، باید از خود بپرسد هریک از رقبا بهدنبال چه هدفی هستند و انگیزه رفتاری هرکدام مثالی از استراتژی تحلیل روند چیست؟
در ابتدا ممکن است اینطور به نظر برسد که هدف رقبا فقط «به حداکثر رساندن سود» است و تمام فعالیتهای آنها بر اساس این هدف پایهگذاری شده است. اما باید توجه داشت، هدف شرکتها از نظر اهمیتی که برای سود کوتاه مدت و سود بلند مدت، قائل هستند، متفاوت است. همچنین ممکن است شرکتی برخلاف تصور ما،«تامین رضایت مصرفکنندگان» را در اولویت اهداف خود قرار دهد. بنابراین در تحلیل رقبا، علاوهبر توجه به هدف «سود آوری»، باید به سایر اهدافی که توسط آنها درنظر گرفته میشود، مانند رشد سهم بازار، ارائه خدمات برتر و… نیز توجه کرد. اطلاع از ترکیب اهداف رقیب، روشن میکند که آیا او از وضعیت فعلی خود راضی است؟ در مقابل اقدامات رقابتی مختلف، چگونه از خود واکنش نشان خواهد داد؟
شناسایی خط مشی رقبا
در فرایند تحلیل رقبا، هرچه خطمشی یک موسسه به خط مشی موسسه دیگر شبیهتر باشد، رقابت میان آنها فشردهتر است.
یک شرکت برای طراحی خط مشی مناسب، باید تمامی ابعاد شرکت رقیب را مورد بررسی قرار دهد و از کیفیت کالاهای تولیدی، ویژگیها و ترکیب آنها، خدمات مشتریان، سیاست تعیین قیمت فروش، پوشش توزیعی، خط مشی فروشندگان، طرحهای تبلیغاتی و… در شرکت رقیب، اطلاع کامل داشته باشد. همچنین باید جزییات خط مشی تحقیق و توسعه، تولید، خرید، امور مالی و سایر خط مشیهای شرکت رقیب را نیز مورد بررسی و مطالعه قرار دهد.
برای تهیه یک خط مشی موثر و کارامد، شرکت باید رقبا، مشتریان بالقوه و مشتریان بالفعل خود را باهم درنظر داشته باشد و بهطور مرتب آها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. سپس نسبت به تهیه خط مشیهای بازاریابی رقابتی اقدام کند. ذکر این نکته حائز اهمیت است که باید خط مشیهایی تهیه کرد که شرکت را در مقابل رقبا در جایگاهی ممتاز قرار داده و توانمندترین مزیت رقابتی را ایجاد کند.
ارزیابی نقاط قوت و ضعف رقبا
این بخش را با طرح یک سوال آغاز میکنیم: «آیا رقبای شرکت، قادر هستند با اجرای خط مشیهای خود به اهدافشان برسند؟»
در فرایند تجزیه و تحلیل رقبا، بازاریابان باید از نقاط قوت و ضعف رقیبان خود اطلاع داشتهباشند. برای این منظور، شرکت باید نسبت به جمعآوری اطلاعات ارزشمند و کلیدی رقبای خود در چند سال گذشته اقدام کند. با این اطلاعات، شرکت نسبت به اهداف، خط مشیها و عملکرد رقبا آگاهی پیدا میکند و بهاین ترتیب میتواند برآورد درستتری نسبت به نقاط قوت و ضعف رقبای خود بهدست آورد. در روند تحلیل رقبا از سایر منابع اطلاعاتی مانند تحقیقات بازاریابی، تجربیات شخصی، شنیدهها، شایعات و… نیز میتوان به اطلاعات مهمی دست یافت. مثلا در تحقیقی راجع به تجزیه و تحلیل فایده از نظر مشتری، میتوان از مشتریان پرسید چه مزایایی برای آنها ارزشمند است؟ بهنظر آنها شرکتی که از آن خدمات و محصولات دریافت میکنند، دارای چه ویژگی مهمی است؟ و… این اطلاعات، نشان میدهد کدام یک از رقبا بیدفاع هستند و باید به آنها حمله شود؟ روشهای حمله به آنها کدام است؟ علاوهبر این، به کمک این اطلاعات، نقاط آسیب پذیر شرکت در قبال حركات رقبا نیز آشکار می شود.
همچنین شرکت حین بررسی شرکتهای رقیب باید مفروضات غلط آنها در کسبوکار را نیز بشناسد. زیرا بسیاری از شرکتها بر این باورند که: «کالای تولیدی ما، دارای بالاترین کیفیت است»، «مشتریان به قیمت بیشتر از خدمات اهمیت میدهند» و… بهاین شکل قربانی ارزیابی غلط خود میشوند. اگر رقیبی فعالیت خود را بر یک پندار غلط بنا نهاده باشد، سایر رقبا می توانند از آن به نفع خود بهرهبرداری کنند.
برآورد الگوهای واکنشی رقبا
اهداف، خط مشیها و نقاط قوت و ضعف رقبا تا اندازهای گویای واکنشهای آنها در مقابل تحرکاتی مانند کاهش قیمت فروش، افزایش بودجه تبلیغات، معرفی کالاهای جدید و… است.
در رویارویی با این مسائل، هرکدام از رقبا عکسالعمل متفاوتی از خود نشان میدهند. بعضی در مقابل حرکت رقیب، واکنش چندان سریع و شدیدی ندارند، شاید چون آنها مشتریان خود را بسیار وفادار میپندارند، یا شاید بهموقع متوجه رقیب نمیشوند، یا منابع مالی لازم برای انجام واکنش را در اختیار ندارند.
بعضی دیگر فقط در مقابل حملات خاصی از خود واکنش نشان میدهند، مثلا ممکن است فقط نسبت به کاهش قیمت فروش از خود عکسالعمل نشان دهند. بعضی نیز در مقابل هر نوع حملهای از خود واکنش سریع و شدیدی بروز میدهند.
برخی از شرکتهای رقیب نیز دارای همزیستی مسالمتآمیز هستند و بعضی همواره در حال جدال. بهطور کلی، اطلاع از نحوه واکنش رقبا اين امکان را برای شرکت فراهم میکند که بهترين برنامهها را براى حمله به آنها تدارک ببيند و به بهترين شکل ممکن از وضعيت فعلى خود دفاع کند.
انتخاب رقبا برای حمله یا گریز
مدیر بازاریابی با توجه به تحقیقات و اطلاعات جمعآوری شده در مراحل قبل، باید درمورد نحوه رفتار با رقبا تصمیمگیری کند.
بهعنوان مثال، در تحلیل رقبا بیشتر شرکتها ترجیح میدهند، رقبای ضعیف را آماج حمله قرار دهند، چون این کار به زمان و هزینه کمتری نیاز دارد. اما از طرفی حمله به این دسته از رقبا، بهره چندانی ندارد. کسبوکارها برای افزایش تواناییهای خود باید با رقبای قوی نیز روبهرو شوند، بدون شک موفقیت در مقابل این دسته از رقبا، بهره بیشتری در بر دارد.
ابزار تحلیل رقبا
ابزارهای متعددی برای شناسایی تحلیل رقبا در کسبوکار وجود دارد که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره خواهیم کرد. به کمک این ابزارها میتوانید رقبای خود را پیگیری کرده و بررسی کنید آنها در چه شرایط هستند.
الکسا: نظارت بر ترافیک
الکسا از ابزارهای آنالیز ترافیک وب است، به کمک این ابزار میتوانید ترافیک وبسایتهای رقیب و همچنین وبسایت شخصی خود را ردیابی کنید. الکسا از ابزارهایی است که می تواند به شما برای تبدیل داده به ارزش رقابتی در تجارت کمک کند.
SE Ranking
به شما کمک میکند رتبهبندی جستوجوی رقبا را در هر موتور جستوجو و مناطق هدف کنترل کنید (حداکثر پنج پروژه در هر وب سایت). همچنین به کمک این ابزار می توانید گزارشهای مفصلی در مورد آنالیز رقبا در سئو اصلی از جمله دادههای میانگین موقعیت آنها، پیشبینی ترافیک سایت و… دریافت کنید. علاوهبر این میتوانید دادهها را برای صفحه اول هر جستوجو، جمعآوری کرده و با مشاهده آنها در مورد عملکرد رقبا اطلاعات مناسبی به دست آورید.
Monitor Backlinks
به کمک این ابزار میتوانید بکلینکهای مختلف رقبا را ردیابی کرده و لینکهای بیکیفیت و باکیفیت را پیدا کنید. این موضوع میتواند به تجزیه و تحلیل لینکهای وبلاگ نویسان و مسئولان وب در زمینه فعالیت شما کمک کند تا استراتژی ساخت لینک خود را پیش ببرید، پیوندهایی با کیفیت از رقبای خود ایجاد کنید و محتوای طعمههای پیوند را بنویسید. همچنین با استفاده از این ابزار می توانید بر اساس موقعیتیابی کلمات کلیدی و تلاش برای افزایش بکلینک های خوب، به یک وب سایت خاص، میزان افزایش ترافیک را تخمین بزنید.
Spy Fu: مشاهده کلمات کلیدی رقیب
این ابزار قدرتمند، این امکان را برای شما فراهم میکند تا دادههای کلمات کلیدی رقبا را هم در جستجوی ارگانیک مثالی از استراتژی تحلیل روند و هم در AdWords مشاهده کنید. همچنین این ابزار شرایطی فراهم می آورد تا کلمات کلیدی مرتبطتری نیز به دست آورید. شما فقط با اضافه کردن کلمات کلیدی رقبا، میتوانید تعداد زیادی از استراتژیهای آنها را مشاهده کنید.
Open Site Explorer: کنترل پیوندهای پشتیبان
نوعی ابزار شناخته شده با کاربرد آسان از Moz است که به نظارت بر بک لینک کمک میکند. به کمک این ابزار نهتنها میتوانید پیوندهای پشتیبان همه رقبا را دنبال کنید، بلکه میتوانید برای بهبود استراتژیهای ایجاد لینک خود نیز استفاده کنید. نکته حائز اهمیت این است که میتوانید دادههای صفحه و اختیارات دامنه، انکر تکست، دامنههای پیوند دهنده و پیوندها را تا ۵ وب سایت مقایسه کنید.
Moat: مکان تبلیغ را پیدا کنید
Moat ابزاری چند منظوره برای صنعت تبلیغات است. به کمک آن متوجه میشوید چه تبلیغاتی برای وبسایتهای مختلف و برندهای برتر اجرا میشود. همچنین به کمک این ابزار میتوانید مکانها و اندازه تبلیغاتی که اخیرا نمایش داده شده را نیز مشاهده کنید. به طور کلی، Moat یک راهنمای گام به گام درمورد محل قرار دادن تبلیغات شخصی ارائه میدهد و میتواند به برندینگ شما کمک کند.
ISpionage: ردیابی کلمات کلیدی
این ابزار به شما میگوید رقبا، چه جستوجوهای ارگانیکی انجام میدهند. این مجموعه ابزارهایی دارد که شامل بررسی سئو رقبا، نظارت اجتماعی و پیگیری کلمات کلیدی است.
Followerwonk : دنبال کنندگان توییتر را تجزیه و تحلیل کنید
این ابزار جهت تقویت استراتژیهای بازاریابی توییتر، هر پروفایل توییتری را به صورت رایگان تجزیه و تحلیل میکند و طیف گسترده ای از جزئیات، مانند توییتهای اخیر، بایگانی، مکانها و اختیارات فالوئرها را فراهم میکند تا یک تصویر کلی از توییتر رقبا به دست آورید.
Ontolo: برای بازاریابی محتوا
آنتولو، ابزاری مناسب برای نظارت بر بکلینک و مثالی از استراتژی تحلیل روند بازاریابی محتوا است. به کمک این ابزار میتوانید برای تعیین موضوعات محتوایی، دستیابی به نویسندگان، بهبود استراتژیهای ایجاد لینک و… اقدام کنید.
و در انتها…
همانطور که بیان شد، برای موفق بودن در کسبوکار و پیشی گرفتن از رقیبان، انجام فرایند آنالیز و تحلیل رقبا ضروری است. برای انجام آن، ابتدا باید به تجزیه و تحلیل بازار بپردازید، سپس با شناسایی کامل رقبا، کسبوکار هرکدام را تجزیه و تحلیل کرده و یک مدل تحلیل رقبا آماده کنید. حالا باید رفتار کاری خود را طوری تنظیم کنید که مشتریان، شما را بر رقبا ترجیح دهند و به سمت شما بیایند.
در این نوشتار ضمن بیان مفهوم تحلیل رقبا، مراحل آن و همچنین ابزارهای تحلیل رقبا در کسبوکار مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت.
استراتژی معامله با خط روند به زبان ساده
استفاده از استراتژی معامله با خط روند به شما عزیزان کمک می کند تا بتوانند معاملات خود را به بهترین شکل بهینه کنند. این که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چطور باید آن را رسم کرد را اشاره هایی کرده ایم و در ادامه به بررسی استراتژی معامله با خط روند پرداخته ایم و چند استراتژی موثر و مختلف را مورد بررسی قرار داده ایم که از هر کدام از این استراتژی های می توانید در بازارهای مالی مختلف مثل بازار ارز دیجیتال، بورس، فارکس، طلا و سکه، دلار و … استفاده نمایید. بنابراین اگر شما هم دوست دارید این استراتژی های معامله با خط روند را یاد بگیرید، همین الان این مطلب آموزشی و رایگان را تا انتها مطالعه کنید.
استراتژی معامله با خط روند
خط روند یا همان Trendline بهترین و مرسوم ترین ابزار تحلیل تکنیکال به حساب می آید و چنانچه اصولی استفاده شود، می تواند عملکرد تریدر را تا حدود زیادی بهبود بخشد. در این مطلب قصد داریم با چهار استراتژی قدرتمند معامله با خطوط روندی آشنا شویم، ولی پیش از این که معرفی استراتژی ها را آغاز کنیم، در نظر داشته باشید که خطوط روندی دو قابلیت مهم دارند؛ یک این که حداقل بازار سه بار به آن ها برخورد کرده و واکنش نشان داده، ثانیاً خط روندی هیچ وقت از بدنه کندل عبور نخواهد کرد.
خط روند می تواند از روی دنباله کندل عبور کند، ولی نباید از روی بدنه کندل عبور کرده باشد. پیش از این که استراتژی های کاربردی استفاده از خط روند برای انجام معاملات را بررسی کنیم، بهتر است به این که خط روند دقیقا به چه صورت رسم می شود و اصول ترسیم آن چگونه است پرداخته ایم تا دید مناسبی نسبت به این موضوع پیدا کنید و استراتژی های خط روند را بهتر درک نمایید.
اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند یکی از ابتدایی ترین مواردی است که در آموزش تکنیکال با آن مواجه می شوید. به صورت کلی رسم خط روند صعودی از اتصال نقاط پایین های بالاتر و خط روند نزولی نیز با اتصال نقاط بالاهای پایین تر در نمودار قیمتی قابل ترسیم است. پایین های بالاتر یعنی اتصال دره هایی که یکی پس از دیگری بالاتر می روند. بالاهای پایین تر یعنی اتصال قله هایی که با گذر زمان، پایین تر می آیند. در نظر داشته باشید که خط روند صعودی در پایین نمودار قیمتی با شیب مثبت و خط روند نزولی در بالای نمودار قیمتی با شیب منفی رسم می شود.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
دو نوع تفکر در رسم خط روند داریم؛ گروه نخست بر این باور است که برای ترسیم خط روند باید از سایه های بالایی و پایینی کندل ها کمک بگیرد. در روش گروه اول، هیچ بخشی از کندل ها بر روی خط روند قرار نخواهند گرفت. گروه دوم نیز بر این باورند که باید از انتهای بدنه کندل ها به منظور رسم خط روند نیز بهره برد. نکته حائز اهمیت اینجاست که هیچکدام از این دو روش را نمی توان اشتباه دانست، ولی توصیه ما بر این است که هر روشی را که انتخاب کردید، به هیچ عنوان آن را تغییر ندهید و همواره از همان روش بهره بگیرید.
تغییر روش امکان دارد موجب برداشت اشتباه از تحلیل شود. به صورت معمول روش دوم، سیگنال ها را سریع تر خواهد داد، ولی ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت. نکته حائز اهمیت اینجاست که خط روندی که به صورت کامل منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع های قیمتی باشد، در مواقع نادر ایجاد خواهد شد. لذا به صورت کلی قاعده خاص و تثبیت شده ای در این خصوص وجود ندارد و هر شخص قادر است بر اساس دیدگاه و تجربه های فردی خود یکی از دو روش را مورد استفاده قرار دهد.
۱) استراتژی خط روند پرچم – Trendline Flag
استراتژی خط روند پرچم برای معاملات پیرو روندی بهترین گزینه محسوب می شود. در این استراتژی شما می بایست برای اصلاح بازار خط روندی کوتاه ترسیم نمایید و در ادامه مانند الگوی پرچم در جهت روند غالب بر بازار وارد معامله شوید. در اینجا باید توجه داشته باشید که خط روند رسم شده، همان خطی است که برای الگوی پرچم رسم می شود و منظور از روند غالب هم روند بازار پیش از تشکیل الگوی پرچم به می باشد.
در تصویر بالا بازار ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت و در ادامه بازار وارد فاز اصلاحی شده و الگویی شبیه به پرچم را تشکیل داد. در اینجا هدف ما رسم خط روندی برای این الگوی شبیه به پرچم است و چنانچه الگوی پرچم هم نباشد، اشکالی نخواهد داشت، لذا این نکته حائز اهمیت است که خط روند کوتاهی را برای این حرکت اصلاحی ترسیم نماییم. شکست این خط روندی کوتاه مثل الگوی پرچم یا Flag عمل خواهد کرد و این بدین معنی است که با شکست آن، بازار در راستای روند غالب حرکت می کند.
شما می توانید در استفاده از این استراتژی از میانگین متحرک ۵۰ نیز برای تشخیص روند غالب بر بازار بهره بگیرید. در این استراتژی شما فقط در راستای روند غالب بر بازار می بایست معاملات خود را تنظیم کنید. یعنی چنانچه روند بازار نزولی بوده و در ادامه حرکت اصلاحی آغاز شده، خط روندی برای این حرکت اصلاحی ترسیم نمایید و با شکست خط روندی وارد معامله فروش شوید.
۲) استراتژی معامله با جهش از خط روندی – Trendline Bounce
این استراتژی نیز در راستای روند غالب بازار مورد استفاده قرار می گیرد، ولی با این وجود در این استراتژی از خود خطوط روند برای ورود به معامله استفاده نمی شود، بلکه خط روند در قالب حمایت یا مقاومت عمل می کند. در تصویر زیر قیمت از خط روندی برای سومین بار متوالی جهش کرده و قدرت خط روند تایید خواهد شد. در ادامه تریدر می بایست به دنبال دیگر الگوی های تکنیکال در اطراف این جهش باشد. در این تصویر یک خط مقاومت افقی بعد از جهش بازار از خط روندی نشان داده شده است.
شکست این خط روند برای ورود به بازار کفایت می کند. در این استراتژی تریدران محافظه کار قادرند حد ضرر یا استاپ لاس را در زیر خط روند قرار دهند و یا حد ضرر را به زیر خط مقاومتی ببرند. همچنین می توان از استراتژی جهش از خط روند در تایم فریم های گوناگون استفاده کرد که این موضوع می تواند برای معامله گران مختلف بسیار جذاب باشد. زمانی که خط روند بلندمدت تائید شده، معامله گر می تواند به تایم فریم پایین تر نگاه کرده و از دیگر سطوح تکنیکال مانند حمایت برای زمان بندی ورود به معامله فروش بهره بگیرد.
این بدین معنی است که در نمودار روزانه خط روندی را تشخیص داده و در نمودار ۱ ساعته با شکست الگو یا خط حمایتی وارد بازار شده است. در نمودار ۶۰ دقیقه یا ۱ ساعته نخستین جهش از خط روند نزولی و روزانه در مثالی از استراتژی تحلیل روند AUDUSD مشاهده خواهد شد.
در اینجا نوسانات بازار شدید بودند، از همین روی شاید ورود به معامله کار خیلی ساده ای نباشد، ولی در نمودار سمت راستی، الگوی سر و شانه ایجاد شده است و به کمک این الگوی تکنیکال می توان زمان ورود به معامله را به سادگی مشخص نمود.
۳) استراتژی شکست و برخورد دوباره – Retest
استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از استراتژی های پرطرفدار و مرسوم بین تریدران بازارهای فارکس و سهام به حساب می آید ولی با این وجود از این استراتژی می توان برای دیگر بازارها مانند بازار رمزارز و معاملات بیت کوین نیز بهره گرفت. گفتنی است که در این استراتژی پس از این که خط روند فعال بازار را مشخص کردید، باید برای شکست خط روند منتظر بمانید. بعضی مواقع شاید بازار پس از شکست خط روندی دیگر هیچ وقت با آن برخورد نداشته باشد ولی در بیشتر اواقت بازار پس از شکست خط روندی مجددا با آن برخورد خواهد داشت.
اما هنگامی که بازار برخورد مجدد به خط روندی را انجام داد، بهترین وقت برای ورود به معامله خواهد بود و باید در تایم فریم های پایین تر به دنبال سیگنال بود. خط روند می تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد و هم محلی برای تعیین حد ضرر. به صورت معمول حد ضرر را در سمت دیگر خط روندی قرار می دهیم و خط روند نیز به عنوان مانعی عمل خواهد کرد که نمی گذارد حد ضرر فعال شود. هر اندازه تعداد برخوردها به یک خط روندی بیشتر باشد، استراتژی شکست و برخورد مجدد نیز عملکرد بهتری از خود نشان خواهد داد.
در تصویر بالا بازار حداقل سه تا چهار بار با خط روند برخورد داشته است. در زمان شکست خط روند، نوسانات زیادی را در بازار مشاهده کردیم و قیمت در اطراف خط روند نوساناتی را تجربه کرده است. شدت نوسانات بازار در اطراف خط روند می تواند بیانگر این باشد که چقدر زودتر باید وارد بازار شد. چنانچه نوسانات زیاد باشد، تریدران ریسک پذیر قادرند با نخستین برخورد مجدد به خط روند شکسته شده وارد بازار شوند، ولی معامله گرانی که جوانب احتیاط را بیشتر رعایت می کنند، بهتر است که صبر کنند تا تایید سیگنال صادر شود. برای مثال زمانی که خط روند مقاومتی یا نزولی شکسته می شود، بهتر است که قبل از ورود به موقعیت خرید، صبر کنید و منتظر شکست نخستین مقاومت جزئی و نزدیک بمانید.
۴) استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی شماره ۴ استراتژی معاملاتی در روند خنثی است که باید در کف سهم را خرید و در سقف آن را به فروش رساند. البته به منظور خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی می بایست عواملی مثل حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. برای مثال این طور فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه ۵۰۰ هزار سهم باشد؛ از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش پیدا کند، بنابراین می توان گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرف دیگر در حمایت ها یا بایستی تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا این که قدرت خریدار به فروشنده بیشتر باشد.
در مورد هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال باید گفت که هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی می تواند استفاده کند ولی نکته حائز اهمیت، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود می باشد. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و بر خلاف روند معامله را انجام ندهیم و این بدین معنی است که وقتی که روند میان مدت سهم نزولی است، در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را به شرط تغییر روند نزولی و آغاز روند جدید در سهم انجام دهیم.
البته این را هم باید گفت که در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلندمدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم و این به این معنی است که امکان دارد شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و تریدر نیز قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد، ولی نکته بسیار مهم اینجاست که معامله با قصد نوسان گیری و به دست آوردن بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه است.
در مورد اعتبار روند هم باید گفت که هر اندازه نموداری از روند طولانی تری برخوردار باشد، اعتبار تحلیل به مراتب بیشتر خواهد بود. برای مثال تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه از اعتبار معاملاتی بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توانیم به تحلیل ها و روند های بلندمدت اعتماد کنیم و بر اساس آن ها معامله نماییم.
نکات مهم در مورد خطوط روند
- اعتبار خط روند به بازه زمانی مورد بررسی سهم وابسته است. برای مثال امکان دارد سهم شرکت الف در بازه زمانی دو ماه اخیر از خط روند نزولی برخوردار باشد و این در حالی است که در بازه زمانی ۱ ساله، خط روند صعودی داشته باشد و نزولی که در دو ماه اخیر داشته، صرفا یک اصلاح میان مدتی باشد. هر اندازه دوره زمانی بلندمدت تری را به منظور رسم خط روند انتخاب کنیم، اعتبار آن افزایش خواهد یافت.
- شیب زیاد خط روند موجب خواهد شد که تغییرات قیمتی سریع تر اتفاق افتد. این شیب زیاد، حاصل یک جهش یا افت ناگهانی در یک بازه زمانی کوتاه مدت می باشد. به صورت کلی در نظر داشته باشید که هر اندازه شیب خط روند بیشتر باشد، خط روند نامعتبرتر خواهد بود و احتمال شکست آن افزایش خواهد یافت. شیب ۴۵ درجه در تحلیل خط روند، شیبی مناسب و معتبر به شمار می رود.
- به منظور ترسیم خط روند به حداقل ۲ نقطه احتیاج خواهیم داشت. با وجود دو نقطه نمی توان انتظار اعتبار بالایی از خط روند ترسیم شده داشت. هر اندازه تعداد نقاط برخورد با خط روند بیشتر باشد، خط روند اعتبار و ارزش به مراتب بالاتری خواهد داشت.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۴ استراتژی معامله با خط روند را به شما عزیزان آموزش داده ایم.
همچنین اگر دوست دارید آموزش پرایس اکشن به زبان ساده و عامیانه را نیز مطالعه کنید، از این مطلب کمک بگیرید.
به نظر شما استفاده از خط روند میتواند سیگنال خرید به ما بدهد؟
استراتژی های تحلیل تکنیکال برای افراد تازه کار کدامند؟
استراتژی های تحلیل تکنیکال برای افراد تازه کار کدامند؟
بسیاری از سرمایهگذاران، سهام را با استفاده از موارد بنیادیشان بررسی میکنند – این موارد شامل درآمد (revenue)، ارزش (valuation) و یا روندهای موجود در آن صنعت میباشد – اما باید بدانید که تمامی موارد بنیادی در قیمت بازاری سهام، لحاظ نشدهاند. تحلیل تکنیکال به دنبال پیشبینی حرکات قیمت با استفاده از اطلاعات گذشته قیمت، مانند قیمت و حجم میباشد.مثالی از استراتژی تحلیل روند
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل تکنیکال میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل تکنیکال چیست» دیدن نمایید.
این اطلاعات به معاملهگران و سرمایهگذاران کمک میکند تا متوجه فاصلهٔ موجود بین ارزش ذاتی (Intrinsic Value) و قیمت بازاری سهم شوند. آنها این کار را با استفاده از تکنیکهایی مانند تحلیل آماری (Statistical Analysis) و بررسی اقتصاد رفتاری (Behavioral Economics)، انجام میدهند.
تحلیل تکنیکال به معاملهگران کمک میکند تا احتمالات حرکت قیمتی را با توجه به اطلاعات منتشر شده بسنجند. بیشتر سرمایهگذاران از هر دو تحلیل بنیادی و تکنیکال در اتخاذ تصمیمهای معاملاتی استفاده میکنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- تحلیل تکنیکال – یا استفاده از نمودارها برای شناخت سیگنالهای معاملاتی و الگوهای قیمتی – ممکن است در ابتدا کمی گیجکننده و یا ترسناک بهنظر برسد.
- افراد مبتدی، باید در ابتدا نحوهٔ کارکرد تحلیل تکنیکال را بیاموزند. تحلیل تکنیکال بهمانند پنجرهای به روانشناسی بازار میماند و به شناخت موقعیتهای معاملاتی کمک میکند.
- بر یک روش معاملاتی تمرکز کرده و سعی کنید که یک استراتژی منظم را توسعه دهید، استراتژی که شما میتوانید از آن، بدون دخیل کردن احساسات و یا حدسهای اضافه، استفاده کنید.
- کارگزاری را پیدا کنید که به شما در اجرای معاملاتتان کمک کند، مقرونبهصرفه باشد و پلتفرم معاملاتیای با ابزارهای مورد نیازتان را در اختیار شما قرار دهد.
انتخاب رویکرد مناسب
بهطور کلی، دو رویکرد متفاوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد. یک رویکرد از بالا به پایین (top-down)، و رویکرد دیگر از پایین به بالا (bottom-up). در بیشتر مواقع، معاملهگران کوتاهمدت از روش بالا به پایین، و سرمایهگذاران بلندمدت از روش پایین به بالا، استفاده میکنند. در ادامه پنج قدم اساسی برای شروع تحلیل تکنیکال را با یکدیگر بررسی میکنیم.
رویکرد از بالا به پایین
رویکرد از بالا به پایین (top-down)، تحلیل اقتصاد کلانی (macroeconomics analysis) میباشد که در آن پیش از بررسی سهام، به بررسی وضعیت کلی اقتصاد میپردازیم. در این روش معاملهگر در ابتدا بر روی وضعیت اقتصادی، سپس بخشهای صنعتی، سپس شرکتها و در نهایت بر روی سهام، تمرکز میکند. معاملهگرانی که از این روش استفاده میکنند بر روی کسب سود در کوتاهمدت تمرکز کردهاند. برای مثال، یک معاملهگر ممکن است به سهمی که توانسته میانگین متحرک 50 روزهاش را رد کند، بهعنوان یک فرصت خرید نگاه کند.
رویکرد از پایین به بالا
رویکرد از پایین به بالا (bottom-up)، بر روی تحلیل سهام تمرکز دارد. این رویکرد شامل بررسی سهامی که از لحاظ بنیادی قابل توجهاند، برای پیدا کردن نقاط احتمالی ورود و یا خروج میباشد. برای مثال، یک سرمایهگذار ممکن است سهامی با قیمت پایینتر از ارزش ذاتیاش را در یک روند پیدا کند. سپس از تحلیل تکنیکال برای یافتن نقاط ورود به سهم – زمانی که به کف قیمتیاش رسیده است – استفاده کند. این دسته از معاملهگران، دید بلندمدتی نسبت به معاملات خود دارند.
علاوه بر این ملاحظات، انواع معاملهگران ممکن است از روشهای مختلفی از تحلیل تکنیکال استفاده کنند. معاملهگران روزانه (day traders) ممکن است از خطوط روند ساده (simple trendlines) و اندیکاتورهای حجم (volume indicators) برای اتخاذ تصمیمهای معاملاتی استفاده کنند، در حالی که معاملهگران سویینگ (swing traders) و یا معاملهگران پوزیشن (position traders)، ممکن است استفاده از الگوهای نموداری و اندیکاتورهای تکنیکالی را ترجیح دهند. معاملهگرانی که از الگوریتمهای خودکار استفاده میکنند، نیازمندیهای متفاوتی دارند. آنها از ترکیبی از اندیکاتورهای حجم و اندیکاتورهای تکنیکال برای تصمیمگیری استفاده میکنند.
1- انتخاب یک استراتژی و یا توسعهٔ یک سیستم معاملاتی
اولین قدم، ایجاد یک استراتژی و یا توسعهٔ یک سیستم معاملاتی میباشد. برای مثال، یک معاملهگر تازهکار ممکن است تصمیم بگیرد تا از استراتژی تقاطع میانگینهای متحرک (moving average crossover strategy) بهره ببرد. او در این استراتژی، حرکت دو میانگین متحرک (50 روزه و 200 روزه) را در حرکات قیمتی یک سهم بهخصوص، دنبال خواهد کرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک میتوانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
در این استراتژی، اگر میانگین متحرک کوتاهمدت 50 روزه، به بالای یک میانگین متحرک 200 روزه حرکت کند، نشاندهندهٔ احتمال آغاز یک روند صعودی بوده و سیگنال خرید صادر میکند. نقطهٔ مقابل این تقاطع، سیگنال فروش صادر میکند.
2- شناسایی اوراق بهادار
تمامی سهام یا اوراق بهادار در استراتژی فوق بهخوبی کار نمیکنند، بنابراین باید سهامی با نقدینگی و یا نوسان بالا را انتخاب کنیم. سهام و یا قراردادهای گوناگون، نیازمند توجه به پارامترهای متفاوت هستند. در این مورد، ما نیازمند استفاده از میانگینهای متحرک متفاوتی مانند میانگینهای متحرک 15 روزه و 50 روزه، هستیم.
3- یافتن کارگزاری مناسب
یک حساب معاملاتی مناسب افتتاح کنید که از اوراق بهادار مدنظر شما (مانند سهام، سهمی که نرخ آنها عموماً کمتر از 5 دلار آمریکا میباشد (penny stock) قراردادهای آتی، قراردادهای اختیار معامله و غیره) پشتیبانی کند. این حساب باید در بررسی و مانیتور اندیکاتورهای متفاوت کارا باشد و هزینهٔ زیادی برایتان ایجاد نکند. برای استراتژی فوق، یک حساب پایه که از میانگینهای متحرک و نمودار کندلی پشتیبانی کند، کافی میباشد.
4- نظارت و بررسی معاملات
معاملهگران، نیازمند سطوح کارکردی متفاوتی، بسته به استراتژی مورد نظرشان دارند. برای مثال، معاملهگران روزانه به حسابهای مارجین (margin accounts)، که به آنها دسترسی به (Level II Quotes) و رؤیت بازارساز بازار (market maker visibility) را میدهد، نیاز دارند. اما در مثال فوق، یک حساب ساده با هزینهٔ پایین، کفایت خواهد کرد.
5- استفاده از ابزارها و یا نرمافزارهای اضافه
ممکن است یک معاملهگر برای حداکثرسازی عملکرد خود، به برخی ویژگیهای دیگر نیاز داشته باشد. برخی از معاملهگران نیازمند هشدارهای معاملاتی در موبایل خود میباشند، و یا میخواهند تا در حین حرکت، به سامانهٔ معاملاتی خود دسترسی داشته باشند. در حالی که دستهٔ دیگر از آنها، نیازمند دسترسی به سیستمهای معاملاتی خودکار شده اهرمی (automated trading systems)، میباشند. سیستمهایی که بتوانند بهصورت خودکار، دستورهای معاملاتی را اعمال نمایند.
نکات و فاکتورهای ریسک
معاملهگری میتواند چالشبرانگیز باشد، و این بدین معنی است که شما باید تمرینهای زیادی را، مقدم بر موارد ذکرشده انجام دهید. برخی دیگر از مواردی که باید در نظر داشته باشید، شامل لیست زیر میباشد:
- درک منطقی و عمیق مفاهیم پایه موجود در تحلیل تکنیکال.
- آزمایش استراتژی معاملاتیتان (Backtesting)، بهمنظور بررسی نحوهٔ عملکرد آن در حرکات قیمتی گذشته مثالی از استراتژی تحلیل روند بازار.
- تمرین معاملهگری با استفاده از حساب آزمایشی (Demo account)، پیش از ورود سرمایهٔ اصلیتان به بازار.
- از محدودیتهای تحلیل تکنیکال آگاهی داشته باشید، تا بتوانید از شکستهای هزینهبَر پیشگیری کنید.
- در مورد مقیاسپذیری و الزامات مورد نیاز آینده، آگاه و آماده باشید.
- سعی کنید که با درخواست استفادهٔ رایگان از حساب حرفهای، به بررسی کامل امکانات آن بپردازید.
- کوچک شروع کنید و در ادامه مسیر، با کسب تجربه رشد کنید.
جمعبندی
بسیاری از سرمایهگذاران در اتخاذ تصمیمهای سرمایهگذاری از هر دو تحلیل بنیادی و تکنیکال استفاده میکنند، زیرا هر دو آنها اطلاعات مفیدی به آنها میدهند. با بهدست آوردن درکی کامل از تحلیل تکنیکال، معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند میزان سود به ریسک کنترل شده (risk-adjusted returns) خود را در بلندمدت تقویت نمایند. اما مهم است که پیش از وارد کردن سرمایه اصلیتان به بازار، به تمرین و بررسی این تکنیکها بپردازید.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما