نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی


نسبت های مالی یکی از مهم ترین ارکان در تحلیل بنیادی است که با استفاده از آن ها می توان ارزنده بودن یک شرکت را تشخیص داد.

نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی

اگر نسبت گردش موجودی کالا پایین است، دلایل زیر در آن نقش دارد: راه اندازی خط تولید و نداشتن سیستم بازاریابی و تبلیغات درست برای فروش محصولات. پایین بودن پول نقد شرکت و احتمال بروز مشکلات در حل و فصل مسائل مالی. زیاد بودن هزینه نگهداری از کالاها و اقلام موجود. کافی نبودن میزان فروش. انبار کردن بیش از حد کالاها.

اگر نسبت گردش موجودی کالا بالاست باید به موارد زیر پرداخت:

موجودی اجناس در انبار دوره رکود پایینی دارد.کالاها به سرعت به پول تبدیل می شوند. سرمایه گذاری روی موجودی کالا کم شده است. کارآیی عملیاتی شرکت بیشتر شده و فروش از موجودی پیشی گرفته است.

نسبت گردش دارایی:این نسبت نشان می دهد گردش دارایی ها چگونه بر درآمد شرکت اثر می گذارد، در واقع نسبت گردش دارایی به ما می گوید که دارایی نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی ها در مسیر ایجاد درآمد چه نقشی دارند.

این نسبت را در چند دوره محاسبه و مقایسه می کنند و مشخص می شود که آیا افزایش دارایی منجر به درآمد بیشتر می شود یا خیر.

برای محاسبه این نسبت فروش بر کل دارایی ها تقسیم می شود.

کل دارایی/ فروش خالص = نسبت گردش دارایی

تجزیه و تحلیل نسبت گردش دارایی:اگر این نسبت عدد بالایی را به ما نشان می دهد یعنی شرکت مجموع دارایی ها و امکانات خود را به خوبی مدیریت می کند. اگر دارایی ها به شکل چشمگیری افزایش یافته اما فروش به خوبی پیش نرفته است، می توان به نتایج زیر رسید:

در قسمت دارایی ها دچار تورم هستیم زیرا برنامه ریزی درستی برای افزایش دارایی ها صورت نگرفته است.بازاریابی و تبلیغات خوبی برای محصول انجام نشده است.

انواع نسبت های مالی بورس و کاربرد آن در تحلیل بنیادی

نسبت های مالی یکی از مهم ترین ارکان در تحلیل بنیادی است که با استفاده از آن ها می توان ارزنده بودن یک شرکت را تشخیص داد.

نسبت های مالی مقادیر عددی و فرمول هایی هستند که با استفاده از آن ها می توانیم بنیاد یک شرکت را بسنجیم. در واقع نسبت های مالی مهمترین ابزار برای تحلیل فاندامنتال (بنیادی) است. این نسبت ها به ما دید بهتری برای مقایسه شرکت ها و یا یک شرکت در زمان های مختلف را می دهد. داده های مالی شرکت ها مهمترین ابزار مورد استفاده در نسبت های مالی هستند و اعداد موجود در این داده ها را با قرار دادن در نسبت های مالی می توانیم به اطلاعات معنادار تبدیل کنیم و با استفاده این اطلاعات موقعیت و ارزش یک شرکت را بسنجیم. نسبت های مالی انواع مختلفی دارند و به ۵ دسته تقسیم می شوند.

دسته بندی نسبت های مالی

نسبت های مالی به ۵ دسته به صورت زیر تقسیم بندی می شود:

نسبت های نقدینگی

نسبت های اهرمی و پوششی

نسبت های فعالیت

نسبت های سودآوری

نسبت های ارزش بازار

نسبت های نقدینگی

پول نقد قویترین ابزار یک شرکت برای شروع فعالیت و ادامه راه است و نسبت های نقدینگی برای سنجش قدرت نقدینگی یک شرکت استفاده می شود. نسبت های نقدینگی در واقع دید وسیع تری به سرمایه گذار برای سرمایه گذاری در یک شرکت می دهد زیرا به ما می گوید که این شرکت در زمان نیاز به پول نقد و تسویه بدهی های جاری چه میزان قدرت نقدینگی دارد. در صورتی که وضعیت مالی یک شرکت نامناسب باشد اولین پالس های آن را می توانیم در نسبت های نقدینگی مشاهده کنیم.

نسبت های نقدینگی به ۳ دسته تقسیم می شوند:

نسبت جاری

یکی از نسبت های مالی در بخش نقدینگی، نسبت جاری است که از تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری به دست می آید. این نسبت میزان توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی‌های کوتاه مدت را نشان می دهد.

بدهی‌های جاری / دارایی‌های جاری = نسبت جاری

در نسبت جاری باید عدد بدست آمده نزدیک به ۱ باشد اگر عدد کمتر از ۱ باشد نشان دهنده ضعف قدرت نقدینگی شرکت در پرداخت بدهی های جاری است و در صورتی که شرکت بخواهد امروز تمام بدهی های خود را پرداخت کند نمی تواند و اگر بیشتر از ۱ باشد نشان دهنده توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی ها دارد. اما بالا بودن بیش از حد نسبت جاری هم نشان دهنده درست کنترل نکردن نقدینگی شرکت است و از این موضوع اطلاع می دهد که در شرکت از نقدینگی ها به شکل درستی برای سودآوری استفاده نمی شود و میزان نقدینگی شرکت بسیار بالا است.

نسبت آنی

یکی دیگر از نسبت های مالی مورد استفاده در نسبت های نقدینگی، نسبت آنی نامیده می شود. این نسبت از تقسیم دارایی های جاری (بدون در نظر گرفتن موجودی کالا و پیش پرداخت ها) بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت در واقع جزئی تر از نسبت جاری به میزان قدرت شرکت در پرداخت بدهی ها نگاه می کند و محطاتانه عمل می کند.

بدهی‌های جاری / (پیش‌پرداختها – موجودی کالا – دارایی‌های جاری)= نسبت آنی

اگر نسبت آنی نزدیک به یک باشد نشان دهنده وضعیت مناسب شرکت در بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت است، اگر کمتر از یک باشد نشان از وضعیت نگران کننده و عدم توانایی بازپرداخت سریع بدهی ها را می دهد.

اما بالا بودن عدد نسبت آنی نشان دهنده‌ی دو موضوع است: ۱) نقدینگی بالا در شرکت و یا زیاد از حد بودن میزان مطالبات. ۲) اطمینان خاطر دادن به بستانکاران برای توانایی بازپرداخت بدهی هایشان. که باز هم این دو مورد نشان از ضعف مدیریتی شرکت در استفاده از منابع نقدی است.

نسبت نقدی

نسبت نقدی میزان توانایی شرکت برای پرداخت بدهی ها با پول نقد موجود در شرکت را نشان می دهد.در این نسبت حساب های دریافتنی هم از سرمایه های شرکت برداشته می شود.

بدهی‌های جاری / (وجوه نقد + سرمایه گذاری کوتاه‌مدت)=نسبت نقدی

نسبت های سودآوری

سود یکی از مهمترین ارکان جذب سرمایه گذار است و بیشترین تلاش شرکت ها برای بدست آوردن سود بیشتر است، نسبت های سودآوری یکی از نسبت های مالی است که معیاری برای سنجش قدرت سودآوری یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرد.

نسبت های سودآوری به ۵ دسته زیر تقسیم می شود:

نسبت های حاشیه سود ناخالص

نسبت حاشیه سود عملیاتی

نسبت حاشیه سود خالص

نسبت بازده سرمایه گذاری

نسبت بازده حقوق صاحبان سهام

نسبت حاشیه سود ناخالص

نسبت مالی حاشیه سود ناخالص بخشی از نسبت های سودآور است که درصد سود ناخالص یک شرکت از کل فروش محصولاتش را نشان می دهد.

فروش خالص / سود ناخالص = نسبت سود ناخالص

نسبت حاشیه سود خالص

نصبت حاشیه سود خالص یکی از مهترین نسبت های مالی مورد استفاده در سنجش ارزنده بودن یک شرکت بورسی است. و از تقسیم سودخالص(سود پس از کسر مالیات) بر فروش خالص بدست می آید.

فروش خالص / سود پس از کسر مالیات = نسبت سود خالص

نسبت حاشیه سود عملیاتی

نسبت مالی حاشیه سود عملیاتی بیان کننده درصد سود عملیاتی شرکت از کل فروش محصولاتش است.

فروش خالص / سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی

نسبت بازده سرمایه گذاری

نسبت بازده سرمایه گذاری یکی از نسبت های مالی مورد استفاده در تعیین سوداوری شرکت است که میزان بازده دارایی شرکت را نشان می دهد.

کل دارایی‌ها / سود خالص = نسبت بازده سرمایه گذاری

بازده حقوق صاحبان سهام(بازده ویژه)

نسبت بازده حقوق صاحبان سهام که بازده ویژه هم نامیده می شود این نسبت از تقسیم سود خالص به جمع کل حقوق صاحبان سهام بدست می آید.

جمع حقوق صاحبان سهام / سود خالص = نسبت بازده حقوق صاحبان سهام

از تفاضل نسبت بازده سرمایه گذاری با بازده ویزه سوداوری بدهی ها بدست می آید

برای تعیین مفید بودن دریافت وام از تقسیم بازده سرمایه گذاری به بازده ویژه استفاده می شود که آن نسبت سودمندی وام و اعتبار می نامند و هرچه این نسبت بزرگتر از یک باشد دریافت وام را به نفع صاجحبان سهام شرکت می داند.

نسبت های فعالیت

نسبت های فعالیت بخشی از نسبت های مالی است که نشان دهنده کارایی دارایی های شرکت است. درواقع این نسبت ها میزان کارایی مدیران یک شرکت را در به کارگیری داراییها را نشان می دهد.

نسبت های فعالیت به ۷ دسته تقسیم می شود:

نسبت گردش دارایی

دوره وصول مطالبات

دوره گردش عملیات

نسبت کالا به سرمایه در گردش

گردش سرمایه جاری

دوره واریز بستانکاران

نسبت گردش دارایی

نسبت گردش دارایی بخشی از نسبت های فعالیت است که کارایی مدیریت را در اداره­ دارایی­ها جهت ایجاد فروش نشان می دهد. هرچه نتیجه این نسبت بیشتر باشد کارایی بیشتر مدیریت را در بکارگیری دارایی نشان می دهد و هرچه کمتر باشد فروش کم یا سرمایه گذاری بیش از حد شرکت را نشان می دهد.

جمع دارایی­ها/ فروش خالص = نسبت گردش دارایی­ها

نسبت دوره وصول مطالبات

در نسبت های مالی نسبتی وجود دارد که برای ارزیابی سیاست های اعتباری یک شرکت استفاده می شود که آن را نسبت دوره وصول مطالبات می نامند. این نسبت نشان دهنده اسن است که در یک شرکت چند روز طول می کشد تا مطالبات حاصل از فروش محصول بدست شرکت برسد و وصول شود.

دفعات گردش مطالبات/۳۶۰= دوره وصول مطالبات

متوسط مطالبات/ فروش سالیانه (نسیه)= دفعات گردش مطالبات(۱)

دوره گردش کالا

نسبت مالی دوره گردش کالا نشان دهنده مدت زمانی است که طول می کشد تا کالا در یک شرکت به فروش برسد.

بهای تمام شده کالای فروش رفته/۳۶۰×متوسط موجودی کالا= دوره گردش کالا

دوره گردش عملیات

نسبت دوره گردش عملیات در واقع توانایی مالی یک شرکت را از دید سرمایه گذاری در کالا نشان می دهد یعنی نتیجه این نسبت هر چه بزرگتر باشد نشلن دهنده بالا بودن حجم کالا در برابر وضع مالی شرکت است.

سرمایه در گردش / موجودی کالا = نسبت کالا به سرمایه در گردش

گردش سرمایه جاری

یکی از نسبت های مالی در تعیین نسبت های فعالیت گردش سرمایه جاری است که نشان دهنده چگونگی قرارگیری سرمایه در گردش شرکت در مسیر فروش است و نتیجه این نسبت نشان می دهدکه آیا مقدار سرمایه در گردش کافی و متناسب با حجم فروش و فعالیت شرکت است یا نه؟

سرمایه در گردش / فروش خالص = گردش سرمایه جاری

نسبت های اهرمی یا ساختار سرمایه

نسبت های اهرمی بخشی از نسبت های مالی است که بر روی بخش بدهی های شرکت تمرکز دارد و برای سنجش سطح بدهی های کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده می شود.

نسبت های اهرمی به ۳ دسته تقسیم می شود:

نسبت تسهیلا به سرمایه

نسبت بدهی

نسبت بدهی بخشی از نسبت های اهرمی است که توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه و بلندمدت نسبت به کل دارایی‌های موجود را نشان می دهد.

نسبت بدهی = مجموع بدهی‌ها / مجموع دارایی‌ها

نسبت تسهیلات به سرمایه

نسبت های تسهیلات سرمایه درواقع نسبت مالی است که میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود را نشان می دهد.

نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

نسبت پوشش بهره

در نسبت های پوششی نسبتی وجود دارد که نشان‌ دهنده توان شرکت در پرداخت هزینه‌های مالی مثلا بهره وام­‌های دریافتنی از محل سود عملیاتی است.

نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینه‌های مالی

نسبت مالکانه

نسبت‌ مالکانه بخشی از نسبت های پوششی است که درصدی از دارایی‌های شرکت را که از طریق سرمایه سهامداران تامین شده است را نشان می‌دهد.

جمع کل دارایی‌ها / جمع حقوق صاحبان سهام = نسبت مالکانه

نکته:

جمع نسبت بدهی و نسبت مالکانه در هر شرکت، برابر با یک خواهد بود.

نسبت های ارزش بازار

نسبت های ارزش بازار بخشی از نسبت های مالی است که تحلیلگر از آن برای سنجش عملکرد گذشته و پیش‌ بینی روند آتی شرکت استفاده می کند

نسبت های ارزش بازار به دسته های زیر تقسیم می شوند:

نسبت ارزش دفتری

نسبت قیمت به درآمد(P/E)

نسبت قیمت به فروش (P/S)

نسبت قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)

نسبت ارزش دفتری

نسبت ارزش دفتری در نسبت های مالی نشان دهنده ارزش ثبت‌ شده خالص دارایی‌ها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.

نسبت ارزش دفتری= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت (P/E) درواقع دیدگاه تحلیلگر بازار را نسبت به سودآوری آینده شرکت تعیین می‌کند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست می‌آید.

نسبت قیمت به درآمد= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی

نسبت قیمت به فروش (P/S)

نسبت (P/S) نشان می دهد که برای هر یک ریال فروش سالانه شرکت چقدر هزینه می کند.

نسبت قیمت به فروش= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت

قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)

نسبت قیمت به جریان نقدینگی سنجشی برای پیش ­بینی بازده سهام است نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف می‌کند.

P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم

جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک دارایی‌های مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)

نسبت PEG

این نسبت راهی برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نسبت در اصل بر پایه نسبت P/E و چشم‌انداز رشد یک سهم است. محاسبه آن اینگونه است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم می‌کنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار به‌طور کامل چشم‌اندازی در خصوص این سهم ندارد.

PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی / نرخ رشد سالانه درآمد

گردش مالی چیست

گردش مالی مهم ترین اصل اقتصادی و پایه ای برای صاحبان کسب و کار است. اهمیت گردش مالی مخصوصاً برای کارآفرینان اهمیت زیادی دارد. چه صاحب کسب و کار قدیمی باشید، چه کارآفرین و تولید کننده صنعتی نوپا باشید، گردش مالی فرآیندی است که در هر حالتی به آن نیازمندید. این نوشتار برای آشنایی بیشتر شما با این بخش از حسابداری است.

تعریف گردش مالی:

گردش مالی از مهم‌ترین امور اقتصادی است که برای کارآفرینان و سرمایه‌گذاران اهمیت زیادی دارد. گردش مالی برای شروع کسب و کار نیز قابل توجه است چون نشان دهنده هزینه‌های شروع و ادامه کسب و کار است. گردش مالی میزان و نحوه تأمین هزینه‌ها را تخمین می‌زند.

با 2 نوع گردش مالی آشنا شوید:

1- گردش مالی نقدی

2- گردش مالی غیر نقدی

گردش مالی نقدی شرکت:

سیستم انتقال وجوه نقد شرکت اگر هر روز به بانک منتقل شود قابل محاسبه از نظر گردش مالی است.

گردش مالی نقدی شامل تمام‌پرداختی‌های نقدی شرکت می‌شود مانند:

پرداخت وجه نقد به کارمندان شرکت مانند حقوق و دستمزد

وجوه نقدی که در خرید و فروش کالاها مبادله می‌شود.

گردش مالی غیر نقدی شرکت:

گردش مالی غیر نقدی شرکت مزایا بیشتری نسبت به گردش مالی نقدی دارد. این شیوه گردش مزایای بیشتری نسبت به گردش نقدی دارد. در این شیوه نیازی به انجام مراحل نظارتی دولت نیست و برای همین به سرعت انجام‌پذیر است.

ویژگی‌های گردش مالی:

گردش مالی دارای ویژگی های زیر می باشد.

  • گردش مالی گزارشی است که نشان دهنده درآمد شرکت است.
  • به کمک گردش مالی مدیران می‌توانند منبع درآمد شرکت را بفهمند و بدانند که درآمد شرکت در چه مسیری خرج شده است.
  • گردش مالی نشان می‌دهد شرکت چطور وجه نقد مطالبات خود را جمع‌آوری می‌کند.
  • به کمک گردش مالی می‌توانید از چگونگی فروش موجودی خود مطلع شوید.

3 دلیل اهمیت گردش مالی برای کارآفرینان

محاسبه صورتحساب گردش مالی برای کارآفرینان به این دلایل بسیار با اهمیت است:

  1. با استفاده از آن می‌توانند برای آینده شرکت برنامه‌ریزی کنند.
  2. قرض‌های خود را بپردازند.
  3. مسیر سرمایه‌گذاری شرکت را مشخص کنند.

گردش مالی مثبت یا منفی، کدام بهتر است:

وقتی درآمد شرکت از مخارج آن بیشتر باشد، گردش مالی واحد اقتصادی مثبت است.

وقتی مخارج شرکتی از درآمدش بیشتر باشد گردش مالی آن منفی است.

در صورتی که گردش مالی منفی باشد، صاحبان شرکت باید برای رونق کسب و کار خود چاره‌ای بیندیشند، چون این مسئله کسب و کار و مانعشان را به خطر می‌اندازد

محاسبه و تخمین گردش مالی در کسب و کار:

محاسبه گردش مالی کسب و کار، مانند برنامه‌ریزی برای دسته چک است. همان طور که با هر بار پرداخت هزینه‌ها یک برگ از دسته چک کم شده و مبلغی نیز از حسابتان کسر می‌شود، با پرداخت هر مبلغی از سوی مشتری پولی به حساب شرکت واریز شده و گردش مالی مثبتی اتفاق می‌افتد.

نسبت گردش مالی چیست:

ازآنجا که بزرگ‌ترین دارایی هر کسب و کاری حساب‌های دریافتنی و موجودی آن‌ها است، بنابراین اهمیت زیادی دارد که چگونگی جمع‌آوری سریع پول نقد را اندازه‌گیری نمایید تا بتوانید دارایی‌ها را مدیریت کرده و جلوی ضرر را بگیرید.

مدیران شرکت با محاسبه نسبت گردش مالی می‌توانند متوجه شوند که چگونه و در چه زمانی سرمایه دریافتنی و موجودی‌های شرکت را جمع‌آوری کنند.

اهمیت گردش مالی برای مدیران و سرمایه‌گذاران:

اهمیت ثبت گردش مالی ماهانه و سالانه از آن جهت است که بدانید:

  1. چه زمانی با جذب سرمایه مانع از ضرر و زیان شرکت شوند.
  2. مدیران بدانند که چگونه با میزان مشخصی فروش هزینه‌های شرکت را تأمین کنند.
  3. نسبت گردش مالی به تحلیلگران و سرمایه‌گذاران اصلی نشان می‌دهد که آیا این شرکت برای سرمایه‌گذاری فرصت خوبی دارد یا در وضعیت مناسبی نیست.
  4. گردش مالی میزان سرعت جمع‌آوری وجوه نقد و حساب‌های دریافتنی را نشان می‌دهد.
  5. از سوی دیگر مدیران شرکت به کمک نسبت گردش مالی، متوجه میزان پیشرفت کسب و کار می‌شوند.
  6. مدیران با استفاده از گردش مالی متوجه می‌شوند که چه زمانی برای کسب و کار نیاز به پول دارند و این میزان را چگونه و در چه مدتی می‌توانند به دست بیاورند.

گردش مالی سالانه چیست:

گردش مالی سالانه شرکت، میزان درآمد بنگاه اقتصادی را از فعالیت‌های آن نشان می‌دهد. گردش مالی سالانه میزان کل فروش محصولات، کالاها، خدمات و کارها را در یک سال نشان می‌دهد و میزان درآمد سالانه را محاسبه می‌کند. با استفاده از گردش مالی سالانه مجموع درآمد ناخالص شرکت در طول یک سال قابل محاسبه است.

مراحل محاسبه گردش مالی سالانه:

5 مرحله محاسبه گردش مالی سالانه به شرح زیر می باشد.

  • مرحله اول، تعیین گردش سالانه شرکت در سال‌های گذشته است.
  • مرحله دوم، در نظر گرفتن میزان تورم اعلام شده در برنامه‌ریزی‌های دولت است.
  • مرحله سوم، برنامه‌ریزی برای گردش مالی سالانه است. برای افزایش ضریب گردش مالی سالانه باید با اقدامات تبلیغی، به‌روزرسانی محصولات، افزایش قیمت و غیره برای این کار اقدام نمایید.
  • مرحله چهارم، اصلاح افزایش یا کاهش گردش سالانه با استفاده از نتایج به دست آمده در سال‌های قبل به کمک نرخ تورم برنامه‌ریزی‌شده و با استفاده از ضریب اصلاح.
  • مرحله پنجم، تقسیم گردش مالی سالانه بر ماهانه، برای به دست آوردن میزان فروش مورد انتظار در هر ماه. برای این کار باید ویژگی‌های فعالیت خود را در نظر بگیرید و گردش مالی را به قطعات مساوی تقسیم نکنید. گردش مالی ماهانه را باید با توجه به نوسانات بازار محاسبه کنید تا برنامه‌ریزی دقیق و موفق‌تری داشته باشید.

اهمیت محاسبه گردش مالی:

صاحبان کسب و کار و مدیران شرکت باید ایده روشنی از میزان سود مورد انتظار شرکت داشته باشند و هزینه‌ها را نیز به طور کامل برآورد کنند. اگر شرکتی بدون داشتن اطلاعات کافی از گردش مالی، شروع کسب و کار یا تولید کالای جدید کند، به احتمال زیاد با شکست روبرو می‌شود.

بنابراین مهم است که قبل از شروع هر کسب و کاری گردش مالی شرکت را محاسبه کرده تا بتوانید برای آینده کسب و کارتان برنامه‌ریزی لازم را داشته باشید.

شیوه محاسبه گردش مالی سالانه:

گردش مالی سالانه واحد اقتصادی با میزان نقدینگی در مراحل مختلف تولید، ارتباط مستقیمی دارد. هر چه میزان گردش سرمایه شرکت بیشتر باشد، سود بیشتری نصیب واحد اقتصادی می‌کند.

اگر شرکتی تازه کار است برای برنامه ریزی سرمایه در گردش، می‌تواند با ارزیابی وضعیت رقبا و آمار صنعت از آن‌ها الگوبرداری کند.

سرمایه در گردش چیست:

سرمایه در گردش شرکت اصطلاحات رایج حسابداری و مدیریت مالی که میزان نقدپذیری اموال یک شخص یا کسب و کار را نشان می‌دهد

سرمایه در گردش یا همان دارایی‌های جاری آن دسته از اموال شرکت هستند که در طول سال مالی جاری می‌شوند انواع سرمایه در گردش مانند پول نقد سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت موجودی انبار و غیره است حساب‌های دریافتنی دیگری از دارایی‌های جاری است

شیوه محاسبه سرمایه در گردش:

دارایی‌های جاری شرکت همان دارایی‌هایی هستند که به طور مداوم در فرآیند تولید شرکت پیشرفت کرده و درآمد نقدی را به واحد اقتصادی وارد می‌کنند.

بر ای تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش می‌توانید میزان گردش مالی سالانه در دوره‌های گذشته را بررسی کنید یا با استفاده از ارزیابی رقبا وضعیت بازار را بررسی کنید.

چرا سرمایه در گردش:

سرمایه در گردش وضعیت مالی شرکت و میزان نقدینگی کسب و کار را نشان می‌دهد. صاحبان کسب و کار و سرمایه‌گذاران با دیدن سرمایه در گردش شرکت متوجه وضعیت سوددهی یا ضرر شرکت می‌شوند سرمایه در گردش وضعیت مالی کسب و کار و موقعیت نقدینگی کوتاه‌مدت شرکت را نشان می‌دهد.

لازم است بدانید هرچه سرمایه در گردش شرکت بیشتر باشد، فشار مالی آن کمتر می‌شود اما زیاد شدن سرمایه در گردش نیز باعث کاهش درآمد می‌شود.

سرمایه در گردش شامل چه چیزهایی می‌شود:

  • صاحبان شرکت و هیئت‌مدیره با استفاده از میزان سرمایه در گردش تصمیم می‌گیرند که بخشی از سرمایه را به شکل سود سهام یا بازخرید آن توزیع کنند.
  • در واقع شرکت با اندازه‌گیری سرمایه در گردش می‌تواند برای چگونگی دریافت مطالبات و هزینه‌های خود در طول سال جاری برنامه‌ریزی کند.
  • با استفاده از سرمایه در گردش متوجه می‌شویم که شرکت منابع کافی برای گسترش داخلی خود را دارد، یا باید برای رسیدن به برنامه‌های مالی از بانک یا بازارهای مالی کمک بگیرد.

تفاوت گردش مالی و سرمایه در گردش چیست:

سرمایه در گردش میزان واقعی دارایی نقدی است که سازمان برای تأمین هزینه و نیازهای روزمره خود از آن استفاده می‌کند.

اما گردش مالی محلی است که پول از آن به دست آمده و جایی است که پول در آن صرف شده است.

بدهی جاری چیست:

‌ بدهی جاری بدهی‌های هستند که در طول سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر می‌توانند به پول نقد تبدیل شوند.

اگر بدهی‌های جاری از دارایی‌های جاری شرکت کم شوند سرمایه در گردش به دست می‌آید، سرمایه در گردش نشان دهنده میزان واقعی دارایی‌های نقد شرکت است.

تفاوت گردش مالی و درآمد:

درآمد و گردش مالی دو اصطلاح حسابداری هستند که در سیاست‌های شرکت، نقش مهمی و تعیین کننده دارند. درآمد و گردش مالی دو مفهوم پرکاربرد در حسابداری هستند که وابسته به سیاست‌های کاری شرکت هستند.

1- گردش مالی برای توسعه دارایی‌های جاری استفاده می‌شود.

2- درآمد شرکت به صورت ماهانه میزان فروش شرکت را نشان می‌دهد اما گردش مالی چگونگی وصول پول نقد از حساب‌های دریافتی و چگونگی فروش موجودی را نشان می‌دهد.

تفاوت سرمایه در گردش با ترازنامه:

ازآنجا که سرمایه در گردش میزان نقدینگی شرکت در کوتاه‌مدت را نشان می‌دهد، از ترازنامه قابل اعتمادتر است!

سرمایه در گردش نشان می‌دهد که چگونه شرکت می‌تواند با استفاده از منابع مالی کوتاه‌مدت، بدهی‌های خود را بپردازد و پس از پرداخت بدهی‌ها میزان نقدی باقی‌مانده را نیز محاسبه کند.

رابطه سرمایه در گردش با کارآمدی شرکت:

سرمایه در گردش معیاری است که نشان دهنده کارآمدی شرکت است. با محاسبه نسبت سرمایه در گردش، که از تفاوت دارایی‌های جاری و بدهی‌های جاری به دست می‌آید، میزان توان شرکت برای پرداخت بدهی‌ها را می‌توانید بفهمید.

گردش حساب دریافتنی:

گردش حساب دریافتنی وقتی که به صورت اعتباری انجام می‌شود، مشتریان را وادار به پرداخت می‌کند.

زمانی که گردش حساب دریافتنی با زمان تعیین شده برای تسویه‌حساب باشد، زمان پرداخت مشتریان به روابط آن‌ها با مطالبات مربوطه و ماهیت معاملات بستگی دارد، به طور مثال وقتی که مبلغ بدهی بزرگ باشد، دریافتی قابل پرداخت به صورت اقساط است و به زمان طولانی‌تری نیاز دارد.

از نظر شرکت هر چه جمع‌آوری وجوه نقد با سرعت بیشتری انجام شود، بهتر است و شرکت بدون نیاز به اعتبار اضافی می‌تواند برای اجرای عملیات در تجارت و سرمایه‌گذاری وارد شود. لازم است بدانید، اگر مطالبات قابل پرداخت زمان بیشتری برای وصول شدن طول بکشد شرایط بدهی برای شرکت بد می‌شود.

تفاوت گردش مالی با سود:

گردش مالی با سود تفاوت چندانی ندارد و بسیاری از افراد بین گردش مالی و ثروت تفاوتی قائل نمی‌شوند.

گردش مالی، کل درآمد کسب و کار در یک دوره زمانی است، یعنی رقم فروش خالص است که پس از کسر هزینه‌ها باقی می‌ماند.

اما برای محاسبه سود باید میزان فروش را اندازه‌گیری کرد تا سود خالص به دست بیاید. در واقع سود خالص رقمی است که پس از کسر همه هزینه‌ها در یک دوره خاص باقی می‌ماند.

سؤالات متداول

سرمایه در گردش چیست؟

سرمایه در گردش یعنی اختلاف بین دارایی‌های جاری و بدهی‌های جاری شرکت. در واقع سرمایه در گردش چیزی است که هزینه‌ها و نیازهای روزمره شرکت را تأمین می‌کند.

سرمایه در گردش خالص شرکت چه چیزی را نشان می‌دهد؟

سرمایه در گردش خالص میزان واقعی دارایی‌های نقدی یا نزدیک به نقل از سازمان یا شرکت را نشان می‌دهد.

نقش خرید نسیه در گردش مالی چیست؟

گردش مالی در ثبات درآمدی کاربرد دارد اما میزان وجه نقد تا زمانی که پرداخت نشود در گردش مالی تأثیری ندارد.

شیوه محاسبه گردش مالی در کسب و کار چگونه است؟

برای محاسبه گردش مالی کافی است کل فروش خود را از گردش مالی خود کسر کنید. برای به دست آوردن سود خالص و ناخالص نیز میزان برداشت را از هزینه‌ها کم کنید.

دلیل اهمیت تجزیه و تحلیل گردش مالی چیست؟

مدیران شرکت با استفاده از گردش مالی قادر خواهند بود کسب و کار خود را ارزیابی کرده و در زمان لازم منابع مالی را وارد شرکت کنند.

تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن

تحلیل مالی بر اساس صورت‌های مالی معنی می‌شود و در دنیای امروز به خصوص در بورس بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در واقع یک سری محاسباتی که سبب می‌شود اطلاعات معنی داری برای یک شرکت در راستای شرایط مالی ایجاد شود، تحلیل مالی نامیده می‌شود که با عنوان نسبت‌های مالی نیز شناخته می‌شود. برای تحلیل مالی یک سری فرمول‌ها مطرح است نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی که در فضای ارقام و اعداد بسیار مورد توجه قرار می‌گیرد. فرمول‌های تحلیل مالی بر روی ترازنامه‌ها و میزان سود و زیاد بررسی می‌شوند و در مدیریت مالی نقش ویژه‌ای دارند. از سوی دیگر تجزیه و تحلیل‌های آماری نیز وجود دارند که می‌توانند اهرم مالی محسوب شوند. در نسبت‌های مالی قرار است که نرخ بازگشت سرمایه، وضعیت سودآوری و رشد و حاشیه‌ها نیز مدنظر قرار بگیرد.

طبقه بندی تحلیل مالی و اهداف اصلی آن

تحلیل مالی در ۵ دسته بزرگ تقسیم شده است که عبارت است از: نسبت‌های نقدینگی، نسبت‌های اهرمی، نسبت‌های کارایی، نسبت‌های سودآوری و همینطور نسبت‌های ارزش بازار.

اهداف اصلی برای تحلیل مالی در دو بخش مهم بررسی می‌شود. بخش اول ردیابی عملکرد شرکت است. در این بخش هر یک از نسبت‌های مالی برای یک دوره مشخص مورد محاسبه قرار می‌گیرد. تغییراتی مشخص می‌شود که در طول زمان رخ داده است و روند عملکرد شرکت را مشخص می‌کند. در واقع بررسی می‌شود که شرکت در طول زمان در حال رشد بوده است یا سیر نزولی داشته باشد.

هدف دیگر از تحلیل مالی مقایسه عملکرد شرکت است. در واقع تحلیل مالی یک شرکت با سایر رقبای اصلی او در بازار مورد مقایسه قرار می‌گیرد و قرار است مشخص شود که شرکت مورد نظر به طور میانگین از سایر شرکت‌های هم رده خود بهتر عمل می‌کند یا عملکرد ضعیف‌تری دارد. یک مثال بارز در این راستا این است که آیا بازده دارایی شرکت‌های مختلف به تحلیلگر یا سرمایه گذار کمک خواهد کرد یا خیر. در واقع مشخص می‌شود که کدام شرکت بر اساس دارایی‌های خود می‌تواند به بیشترین بهره وری دست یابد.

صورت‌های مالی برای استفاده کنندگان برون سازمانی و درون سازمانی مورد بررسی قرار می‌گیرند. استفاده کنندگان برون سازمانی شامل تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران خرد هستند. رقبا و مقامات مالیاتی نیز در این دسته قرار می‌گیرند. مدیریت و کارمندان و سایر مالکان اغلب در لیست استفاده کنندگان درون سازمانی قرار می‌گیرند.

فرمول‌های تحلیل مالی مربوط به بخش نقدینگی

بخش اول از فرمول‌های تحلیل مالی مربوط به بخش نقدینگی است. نسبت‌های نقدینگی به نسبت‌هایی گفته می‌شود که شرکت برای پرداخت بدهی‌های کوتاه مدت و بلند مدت خود خواهد داشت و در واقع توانایی شرکت در این زمینه بررسی می‌شود. در بررسی تحلیل مالی نقدینگی، نسبت جاری، نسبت سریع، نسبت نقدی و نسبت جریان وجه نقد عملیاتی ارزیابی می‌شود.

نسبت جاری: در بررسی نسبت جاری دو پارامتر بدهی‌های جاری و دارایی جاری دخالت دارند به طوری که توانایی شرکت از نظر دارایی را نشان می‌دهد که می‌بایست برای بدهی‌های کوتاه مدت بررسی شود.

بدهی جاری/دارایی جاری = نسبت جاری

نسبت سریع: در بررسی تحلیل سریع یا آنی سه پارامتر بدهی جاری و موجودی مواد و دارایی‌های جاری بررسی می‌شوند. در واقع توانایی شرکت برای پرداخت بدهی‌های کوتاه مدت را نشان می‌دهد که با استفاده از دارایی‌های موجود بررسی می‌کند که قرار است در زمانی سریع و آنی به وجه نقد تبدیل شوند.

بدهی جاری/(موجودی مواد و کالا – داراییهای جاری) = نسبت سریع

نسبت نقدی: پارامترهای ارزیابی شده برای بخش نسبت نقدی مربوط به بدهی جاری و وجه نقد و معادل آن است. به طوری که بررسی می‌کند شرکت در پرداخت بدهی‌ها از طریق وجه نقد چقدر توانایی دارد. در این تحلیل مالی ، معادل وجه نقد نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بدهی جاری/وجه نقد و معادل وجه نقد = نسبت نقدی

نسبت جریان وجه نقد: این نسبت مالی به دفعاتی از پرداخت شرکت در یک دوره بخصوص اشاره دارد که برای بدهی‌های جاری در نظر گرفته می‌شود و توسط وجه نقد صورت می‌گیرد در این نسبت از پارامترهای بدهی جاری و وجه نقد عملیاتی استفاده می‌شود.

بدهی جاری/وجه نقد عملیاتی = نسبت جریان وجه نقد عملیاتی

فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبت‌های اهرمی

در بخش تحلیل مالی اهرمی ‌تمرکز اصلی بر روی میزان سرمایه‌ای است که از طریق بدهی تامین شده است و این میزان سرمایه باید اندازه گیری شود. در واقع نسبت‌های اهرمی‌ در ابتدا وضعیت بدهی یک سازمان را به طور دقیق محاسبه و اندازه‌گیری می‌کنند. در بررسی تحلیل مالی اهرمی ‌نسبت‌های بدهی، نسبت بدهی به سرمایه و نسبت پوشش هزینه بررسی می‌شود.

نسبت بدهی: این بخش از تحلیل مالی با دو متغیر کل دارایی و نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی کل بدهی همراه است به طوری که میزان دارایی شرکت را که از طریق بدهی‌ها تامین شده است، مورد محاسبه قرار می‌دهد.

کل دارایی/کل بدهی = نسبت بدهی

نسبت بدهی به سرمایه: سرمایه ای که از سوی سهامداران وارد یک سازمان می‌شود بخش مهمی‌از این تحلیل مالی را شامل می‌شود و در این فرمول دو پارامتر کل سرمایه و کل بدهی بررسی می‌شود به طوری که قرار است وزن کل بدهی و تعهدات مالی بر اساس میزان سهام وارده توسط سهامداران مقایسه شود.

کل سرمایه/کل نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی بدهی = نسبت بدهی به سرمایه

نسبت پوشش هزینه بهره: این بخش در خصوص توانایی شرکت تمرکز می‌کند که بتواند از پس پرداخت کل بدهی‌های شرکت بر آید. در فرمول این نسبت نیاز است که دو متغیر کل بدهی و درآمد عملیاتی بررسی شود.

کل بدهی/درآمد عملیاتی = نسبت پوشش کل بدهی

فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبت‌های کارایی

سومین دسته از فرمول‌های تحلیل کالی مربوط به بخش کارایی است. این بخش در واقع مشهور به نسبت‌های فعالیت است به طوری که قرار است میزان مطلوبیت شرکت در راستای دارایی و منابع مورد نظر را بررسی کند. در این نسبت هم فرمول‌های مربوطه وجود دارند که شامل نسبت گردش دارایی، نسبت گردش موجودی کالا، نسبت گردش حساب‌های دریافتی و نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا.

نسبت گردش دارایی: در فرمول به کار رفته در این نسبت قرار است که توانایی شرکت در راستای فروش بر اساس دارایی را بررسی شود و اندازه گیری بر اساس دو پارامتر کل دارایی و فروش خالص دنبال می‌شود.

کل داراییها/فروش خالص = نسبت گردش دارایی‌ها

نسبت گردش موجودی کالا: این بخش از فرمول تحلیل مالی مربوط به دفعاتی است که یک کالا در دوره ای مشخص به فروش می‌رسد و جایگزین صورت می‌گیرد. در بررسی این فرمول دو پارامتر میانگین پولی موجودی کالا و هزینه تمام شده کالای فروخته موارد مهم هستند.

میانگین(پولی) موجودی کالا/بهای تمام شده کالای فروش رفته = نسبت گردش موجودی کالا

نسبت گردش حساب دریافتی: در این نسبت از تحلیل مالی دو پارامتر میانگین حساب‌های دریافتنی و وضعیت خالص از فروش نسیه بررسی می‌شود و در واقع بررسی می‌کند که چند دفعه حساب‌های دریافتنی شرکت می‌توانند در یک دوره زمانی مشخص تبدیل به وجه نقد شوند.

میانگین حسابهای دریافتنی/خالص فروش نسیه = نسبت گردش حسابهای دریافتنی

نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا: در این فرمول روزهایی که شرکت موجودی کالا را پیش از فروش نگهداری کرده است به صورت میانگین نمایش داده می‌شود.

نسبت گردش موجودی کالا/۳۶۵ = نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا

فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبت‌های سودآوری

در بخش نسبت‌های سودآوری از تحلیل مالی ، توانایی شرکت در راستای هزینه‌های عملیاتی، سرمایه، دارایی‌های ترازنامه ای و میزان سود نسبت به میزان درآمد بررسی می‌شود. نسبت‌های معمول سودآوری در این راستا اهمیت زیادی دارد که شامل، نسبت حاشیه سود ناخالص، نسبت حاشیه سود عملیاتی، نسبت بازده دارایی‌ها، نسبت بازده سرمایه است.

نسبت حاشیه سود ناخالص: این بخش مربوط به میزان سود شرکت است که به واسطه فروش خالص صورت می‌گیرد. در واقع شرکت پس از بهای تمام شده کالای فروش رفته می‌بایست کسب سود را بررسی نماید. در این فرمول پارامترهای فروش خالص و سود ناخالص دخالت دارند.

فروش خالص/سود ناخالص = نسبت حاشیه سود ناخالص

نسبت حاشیه سود عملیاتی: این فرمول قرار است فروش خالص و درآمد عملیاتی سازمان را مورد مقایسه قرار دهد و کارایی عملیاتی واحد تجاری را نیز مشخص سازد و پارامترهای فروش خالص و درآمد عملیاتی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

فروش خالص/درآمد عملیاتی = نسبت حاشیه سود عملیاتی

نسبت بازده دارایی‌ها: در این بخش از فرمول تحلیل مالی وضعیت کارایی شرکت بررسی می‌شود که در راستای استفاده از دارایی‌ها بوده و قرار است میزان سود مشخص شود و پارامترهای کل دارایی و سود خالص مدنظر خواهد بود.

کل دارایی‌ها/سود خالص = نسبت بازده دارایی‌ها

نسبت بازده سرمایه: بررسی وضعیت کارایی شرکت در قبال سرمایه بسیار مهم است و در این فرمول از نسبت بازده سرمایه دو پارامتر مهم کل سرمایه و سود خالص ارزیابی می‌شود.

کل سرمایه/سود خالص = نسبت بازده سرمایه

فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبت‌های ارزش بازار

در بررسی تحلیل مالی موضوعی به نام نسبت ارزش بازار وجود دارد که برای ارزیابی قیمت سهام یک شرکت بررسی می‌شود و به طور کلی شامل نسبت ارزش دفتری، نسبت بازده سود به صورت نقدی و سهم و نسبت قیمت به درآمد خواهد بود.

نسبت ارزش دفتری: در این بخش قرار است میزان سرمایه متعلق به هر سهم باید محاسبه شود. پارامترهای مورد ارزیابی در این روش تعداد سهام در دست سهامدار و کل سرمایه خواهد بود.

تعداد سهام در دست سهامداران/کل سرمایه = نسبت ارزش دفتری سهام

نسبت بازده سود نقدی: در بررسی بازده سود نقدی قرار است که وضعیت سود نقدی به نسبت قیمت بازار بررسی شود و سهم در این راستا مورد سنجش قرار می‌گیرد. پارامترهای مهم مربوط به این بخش شامل قیمت هر سهم و سود نقدی مربوط به هر سهم است.

قیمت هر سهم/سود نقدی هر سهم = نسبت بازده سود نقدی

نسبت سود هر سهم : در مورد میزان سود به ازای هر سهم محاسبه می‌شود. در این فرمول از تحلیل مالی در ابتدا باید تعداد سهام هر سهامدار بررسی شود و سپس سود خالص مورد محاسبه قرار بگیرد. نسبت سود هر سهم میزان سود به ازای هر سهم را محاسبه می‌کند.

نسبت قیمت به درآمد : این بخش از فرمول تحلیل مالی مربوط به پارامترهای سود هر سهم و قیمت سهم است که در واقع بین قیمت سهام یک شرکت با سود هر سهم مقایسه در نظر گرفته می‌شود.

سود هر سهم/قیمت سهم = نسبت قیمت به درآمد

جمع بندی

در بررسی تحلیل مالی بهتر است روش‌های تجزیه و تحلیل نیز بررسی شود. به هر صورت یک سری روش‌ها وجود دارد که رویکرد درونی، مقایسه‌ای، سرمایه در گردش و تحلیل خطر هستند که هر یک می‌تواند راه حل مناسبی برای تحلیل مالی باشد. در روش تجزیه و تحلیل درونی قرار است که اقلام مندرج در صورتحساب مورد مقایسه قرار بگیرد. در روش تجزیه و تحلیلی مقایسه‌ای، بین اقلام مندرج در صورت حساب‌های چند دوره یک سری مقایسه‌ها در نظر گرفته می‌شود. در تجزیه و تحلیل سرمایه می‌بایست عوامل موثر شناسایی شود و همینطور موقعیت پول در روند صعودی و نزولی بررسی شود. همینطور روشی با عنوان تجزیه و تحلیل خطر نیز وجود دارد که می‌تواند رویکرد سرمایه گذاری موسسه را با سنجش خطران بررسی کند و بخش مهمی ‌از رویکرد تحلیل مالی را در بر می‌گیرد.

نسبت‌های بدنی در رویکرد جاری و بلند مدت و همینطور در بخش دارایی‌های ثابت به ارزش ویژه دنبال می‌شود و بخش مهمی‌ از تحلیل مالی هستند. از سوی دیگر یک سری مشکلات اقتصادی نیز دیده می‌شود که سطح ارزشمندی از شاخص‌های مالی را در بر می‌گیرد.

نسبت توان پرداخت بهره نیز بخش دیگری از تحلیل مالی محسوب می‌شود که بر اساس دارایی‌های مدیران سنجیده می‌شود و می‌تواند یک ساختار مهم از تحلیل مالی شرکت‌های کوچک و بزرگ باشد.

کاروکسب دوره‌های آموزشی متنوعی را در حوزه‌های تحلیل کسب‌وکار، هوش تجاری، مدیریت فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و . برگزار می‌کند. جهت آشنایی با دوره‌های آموزشی کاروکسب از تقویم دوره‌های آموزشی بازدید نمایید.

۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

10 شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبه‌ای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق می‌کند. در دنیای سرمایه‌گذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده‌ ماشین سرمایه‌گذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روش‌های مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راه‌ها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام است. بررسی شرایط به کمک تحلیل‌ها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری می‌شود. در ادامه مهم‌ترین شاخص‌های تحلیل بنیادی را معرفی می‌کنیم.

درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتدایی‌ترین یا اساسی‌ترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورت‌های مالی، حاشیه سود و سایر شاخص‌های کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسب‌وکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه می‌توانند بر این اساس از آن‌ها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آن‌ها معمولاً تحلیل‌های اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه می‌کنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیش‌بینی کنند.

 درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار می‌رود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آن‌ها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی قیمت سود می‌برند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود که منجر به توصیه فروش می‌شود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کم‌تر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، انتظار می‌رود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار می‌رود.

برترین شاخص‌های تحلیل فاندامنتال

همانطور که می‌دانید مدل‌های مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که می‌توان از آن‌ها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوب‌ترین پارامترها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شده‌اند. درک این شاخص‌های کلیدی می‌تواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.

۱. درآمد به ازای هر سهم (EPS)

این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص می‌یابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین می‌شود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایه‌گذاران است؛ زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما می‌توانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش می‌شود.

۲. نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به درآمد، رابطه نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازه‌گیری می‌کند. این به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان می‌دهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایه‌گذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه می‌کنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایه‌گذاران مطلوب است.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازای هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).

دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبه‌ی آن‌ها استفاده می‌شود. اگر سود پیش‌بینی‌شده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آینده‌نگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.

۳. رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)

نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمی‌شود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران می‌کند. تحلیلگران می‌توانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کامل‌تری از ارزش‌گذاری سهام ارائه می‌دهد. برای محاسبه رشد سود پیش‌بینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف می‌شود.

به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:

PEG = نسبت PE / رشد درآمد

PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل می‌شود

PEG = 1.5

قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزش‌گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی می‌شود.

۴. جریان نقدی آزاد (FCF)

به عبارت ساده‌تر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینه‌های عملیاتی و مخارج سرمایه‌ای یک شرکت باقی می‌ماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکت‌هایی با جریان نقدی آزاد بالا می‌توانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری‌ کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی می‌دانند زیرا نشان می‌دهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینه‌های سرمایه را دارد یا خیر.

FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت می‌شود، به همان شکل محاسبه می‌شود. همچنین می‌توان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمول‌های زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه می‌کنیم:

NOPAT = EBIT مالیات –

NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴

FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )

FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴

۵. نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته می‌شود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه می‌کند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزش‌گذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه می‌شود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام دارایی‌ها منهای بدهی‌ها محاسبه می‌شود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه می‌شود.

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایه‌گذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزش‌گذاری شده باشد مفید خواهد بود.

۶. بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)

ROE یک نسبت سودآوری است که نرخ بازدهی را نشان می‌دهد که سهامدار برای بخشی از سرمایه‌گذاری خود در آن شرکت دریافت می‌کند. این نسبت اندازه‌گیری می‌کند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایه‌گذاری سهامداران خود ایجاد می‌کند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما می‌توانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایه‌گذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش می‌دهد. این تحلیل به این مؤلفه‌های اصلی می‌پردازد:

ROA = درآمد خالص / دارایی‌ها، که می‌توان آن‌ها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:

حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص

نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی

اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام

فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:

ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم

ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام

با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار می‌تواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE می‌شود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟

۷. نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

همانطور که می‌دانید شرکت‌ها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت می‌کنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت می‌کند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما می‌گوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز می‌گرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار می‌گذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه می‌شود.

نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

۸. نسبت قیمت به فروش (P/S)

نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که می‌تواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان می‌دهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که می‌تواند در ارزش‌گذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاورده‌اند یا به دلیل یک عقب‌گردی موقت، آن‌طور که انتظار می‌رود عمل نمی‌کنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه می‌شود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایه‌گذاران تلقی می‌شود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.

۹. نسبت سود سهام

نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن می‌پردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش می‌یابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آن‌ها می‌گوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایه‌گذاری کرده‌اند، چه میزان به آن‌ها باز می‌گردد.

نسبت سود تقسیمی به درصد بیان می‌شود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت می‌کنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله می‌شود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله می‌شود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. به‌عنوان یک سرمایه‌گذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح می‌دهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.

۱۰. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری می‌کند. سرمایه‌گذاران می‌توانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی دارایی‌های شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان می‌دهد که در صورت مواجهه کسب ‌و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام می‌تواند تعهدات را برآورده کند.

شما می‌توانید نسبت را با تقسیم کل بدهی‌ها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان می‌دهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه می‌شود:

$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰

نتیجه گیری

همه شاخص‌های تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آن‌ها می‌توانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر می‌گذارند که اندازه‌گیری اکثر آن‌ها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایه‌گذاری می‌شود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و داده‌های خاص صنعت استفاده می‌شود. این مسائل به شما کمک می‌کند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام می‌خواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخص‌ها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاری‌های بالقوه استفاده می‌کنید.

سوالات متدوال

سوالات متداول

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟

تحلیل بنیادی شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتدایی‌ترین یا اساسی‌ترین سطح مالی آن است.

هدف از تحلیل فاندامنتال چیست؟

هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورت‌های مالی، حاشیه سود و سایر شاخص‌های کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسب‌وکار و ارزش ذاتی سهام است.

نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.