مفاهیم پایه ای اندیکاتورها و اوسیلاتورها
شاخص های فنی یا اندیکاتورها سیگنال های ابتکاری یا مبتنی بر الگو هستند که توسط قیمت ، حجم و / یا بهره باز اوراق بهادار یا قرارداد مورد استفاده معامله گرانی که تحلیل تکنیکال را دنبال می کنند ، تولید می شود.
با تجزیه و تحلیل داده های تاریخی ، تحلیلگران تکنیکال از اندیکاتور هایی برای پیش بینی حرکات قیمت در آینده استفاده می کنند. نمونه هایی از شاخص های فنی یا اندیکاتور های متداول شامل شاخص قدرت های نسبی ، شاخص های جریان پول ، استاتیک ها ، MACD و بولینگر باند است.
شاخص های فنی یا اندیکاتورها، محاسباتی ابتکاری یا ریاضی بر اساس قیمت ، حجم یا سود بازده اوراق بهادار یا قرارداد است که توسط بازرگانانی که تجزیه و تحلیل فنی را دنبال می کنند ، استفاده می شود.
تحلیل گران تکنیکال یا نمودارشناسان برای تعیین در مورد نقاط ورود و خروج معاملات به دنبال شاخص های فنی یا اندیکاتور در داده های تاریخی دارایی هستند.
چندین شاخص فنی وجود دارد که به طور کلی در دو دسته اصلی قرار می گیرند:پوشش ها و اسیلاتورها یا overlays and oscillators.
چگونه شاخص های فنی یا اندیکاتورها کار می کنند؟
تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری جمع آوری شده از فعالیت های تجاری ، مانند حرکت و حجم قیمت استفاده می شود.
بر خلاف تحلیلگران بنیادی ، که تلاش می کنند ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را بر اساس داده های مالی یا اقتصادی ارزیابی کنند ، تحلیلگران تکنیکال برای ارزیابی قدرت یا ضعف یک اوراق بهادار بر الگوهای حرکت قیمت ، سیگنال های تجاری و سایر ابزارهای نمودار تحلیلی تجزیه و تحلیل می کنند.
تحلیل تکنیکال را می توان در هر شاخصی با داده های معاملات تاریخی استفاده کرد.
این شامل سهام ، معاملات آتی ، کالاها ، درآمد ثابت ، ارزها و سایر اوراق بهادار است.
در این آموزش ، ما معمولاً سهام موجود در مثالهای خود را تجزیه و تحلیل می کنیم ، اما بخاطر داشته باشید که این مفاهیم را می توان در هر نوع شاخه ای به کار برد.
در واقع ، تجزیه و تحلیل تکنیکال در بازارهای کالاها و فارکس که معامله گران بر حرکت کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند ،کاربرد بیشتری دارد.
شاخص های فنی ، همچنین به عنوان "اندیکاتور" شناخته می شوند ،که به مبانی اساسی یک تجارت ، مانند درآمد ، درآمد یا حاشیه سود ، بر داده های معاملات تاریخی مانند قیمت ، حجم و سود باز متمرکز هستند.
شاخص های فنی یا اندیکاتورها معمولاً توسط معامله گران فعال مورد استفاده قرار می گیرد ، زیرا این شاخص ها برای تجزیه و تحلیل حرکات کوتاه مدت قیمت طراحی شده اند ، اما ممکن است سرمایه گذاران بلند مدت نیز از شاخص های فنی برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع اندیکاتور
شاخص های فنی یا اندیکاتور ها دو نوع اساسی دارند:
Overlays: شاخص های فنی که از مقیاس مشابه قیمت ها استفاده می شوند در بالای قیمت های نمودار سهام ترسیم می شوند.
به عنوان مثال می توان به میانگین های متحرک و بولینگر باند اشاره کرد.
اسیلاتورها: شاخص های فنی که بین حداقل و حداکثر محلی در نوسان هستند ، در بالا یا پایین نمودار قیمت رسم شده اند. به عنوان مثال می توان به نوسان ساز استاتیک ، MACD یا RSI اشاره کرد.
معامله گران اغلب هنگام تجزیه و تحلیل اوراق بهادار ، از شاخص های فنی مختلفی استفاده می کنند.
با هزاران گزینه مختلف ، معامله گران باید شاخص هایی یا اندیکاتور هایی را انتخاب کنند که بهترین عملکرد را برای آنها داشته باشد و با نحوه کار آنها آشنا شوند.
معامله گران همچنین ممکن است شاخص های فنی یا اندیکاتورها را همراه با اشکال ذهنی بیشتری از تجزیه و تحلیل تکنیکال ، مانند مشاهده الگوهای نمودار ، ترکیب کنند تا ایده های تجاری خود را ارائه دهند.
شاخص های فنی یا اندیکاتورها همچنین با توجه به ماهیت کمی که دارند می توانند در سیستم های تجاری خودکار گنجانده شوند.
نمونه ای از شاخص های فنی یا اندیکاتور
نمودار زیر برخی از متداول ترین شاخص های فنی شامل میانگین های متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) و میانگین متحرک همگرایی - واگرایی (MACD) را نشان می دهد.
در این مثال ، میانگین متحرک 50 و 200 روزه در بالای قیمت ها ترسیم شده است تا نشان دهد که قیمت فعلی نسبت به میانگین های تاریخی آن در کجا ایستاده است.
میانگین متحرک 50 روزه در این مورد بالاتر از میانگین متحرک 200 روزه است که نشان می دهد روند کلی مثبت بوده است.
RSI بالای نمودار قدرت روند فعلی را نشان می دهد - در این حالت 49.07 خنثی است –
و MACD زیر نمودار نحوه همگرایی یا واگرایی دو میانگین متحرک را نشان می دهد - در این مورد کمی نزولی است.
بهطورکلی از اندیکاتورها در بازارهای مالی بر اساس تغییرات گذشته قیمت، به سه شکل استفاده میشود:
هشدار: اندیکاتورها در برخی مواقع و بر اساس شرایط، قبل از تغییر روند یا همزمان با آن، علائم بازگشت روند را نمایش میدهند. پس یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور، اعلام هشدارهای مناسب تغییر روند و جهت حرکتی قیمت است.
پیشبینی: یکی دیگر از موارد استفاده از اندیکاتورها، پیشبینی قیمت مناسب برای ورود به سهم است.
تایید: مهمترین استفادهای که از اندیکاتورها میشود، برای گرفتن تایید از تشخیص درست روند و جهت آن است. این روش معمولاً زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که تحلیلگر بر اساس دادههای تکنیکالی یا بنیادی، جهت و قیمت ورودی مناسب در بازار را پیشبینی کرده و از اندیکاتور برای تاییدگرفتن استفاده میکند.
اندیکاتورها از نظر نوع نمایش یا مدل محاسبات به 4 دسته تقسیم میشوند:
Trend:1 برای شناسایی روندها کاربرد دارند.
2. اسیلاتور یا نوسانگرنما (به انگلیسی Oscillators) ابزارهایی برای تشخیص روند جاری و محدوده بیش خرید و بیش فروش هستند. اسیلاتورها خود به دو دسته Banded و Centered تقسیم میشوند.
3. Volumes: برای تشخیص حجم معاملات کاربرد دارند.
4. Bill Williams: برای تشخیص جابجایی سطوح قیمتی روند مورد استفاده قرار میگیرند.
تفکر واگرا چیست؟ افراد خلاق چطور فکر می کنند؟
تفکر واگرا یکی از انواع نگرشها به مسائل است. بسیاری از روانشناسان معتقدند تفکر واگرا از مهمترین ابعاد تفکر خلاقیت است. حتی بعضی از روانشناسان پا را از این تعریف فراتر میگذارند و تفکر واگرا را مساوی با تفکر خلاق میدانند. اما تفکر واگرا چیست؟ ما در این مقاله زیروبم تفکر واگرا را بررسی کردهایم. با ما در ذهن همراه باشید.
تفکر واگرا و خلاقیت
قبل از طرح هر مسالهای باید به این سوال جواب بدهیم که اصلا تفکر واگرا چیست؟
تفکر واگرا به نوعی از نگرش اطلاق میشود که در آن افراد به جای فکر به چارچوب های مرسوم و نظمهای همیشگی، دوست دارند جور متفاوتی به مسائل نگاه کنند. افرادی که تفکر واگرا دارند برای حل مسائل به روشهای موسوم اکتفا نمیکنند و روشهایی را امتحان میکنند که عمدتا جدید و خلاقانه به حساب میآیند. اصلا به همین دلیل است که نام این تفکر، واگرا است.
بسیاری از روان شناسان عقیده دارند تفکر واگرا مهمترین رکن تفکر خلاق است. اگر میخواهید فردی خلاق محسوب شوید، باید واگرا فکر کنید. یعنی باید به دنبال شکستن چارچوبها و درهم ریختن قواعد معمول باشید. بهاین صورت میتوانید قدمی مهم به سمت خلاقیت بردارید.
لازمه داشتن تفکر واگرا، نپذیرفتن قالبهای فکری همسان است. معمولا افرادی که واگرا فکر میکنند به استفاده از تجربیات مشابه علاقهای ندارند. آنها اصولا دوست دارند تجربیات جدید را کشف و آزمایش کنند.
به همین دلیل، معمولا تفکر واگرا منجر به خلق راههای جدید و بدیع میشود. معمولا افرادی که واگرا فکر میکنند، افراد خلاقی محسوب میشوند.
تفکر همگرا در برابر تفکر واگرا
در نقطه مقابل تفکر واگرا، تفکر همگرا وجود دارد. این تفکر برخلاف تفکر واگرا بر استفاده از تجربیات پیشنیان، پیروی از اصول و مفاهیم سنتی و حرکت در چارچوب قواعد و هنجارها تاکید میکند. برخلف تفکر واگرا که مشخصه اصلی افراد خلاق محسوب میشود، تفکر همگرا ویژگی اصلی افراد منطقی است.
معمولا کسانی که تفکر خطی و اصول منطقی را دنبال میکنند، به صورت همگرا فکر میکنند. آنها به دنبال پیدا کردن جوابهای متعدد برای یک سوال نیستند. بلکه ترجیح میدهند از اصولی پیروی کنند که از قبل آزمایش شده است و صحت و اعتبار آنها از قبل تایید شده است.
اصولا افراد با تفکر همگرا، برخلاف کسانی که تفکر واگرا دارند، افرادی قاعدهمند، دقیق، منظم و محافظهکار شناخته میشوند. درصورتیکه افراد با تفکر واگرا، افرادی نامنظم، هنجارشکن، خلاق و متفاوت شناخته میشوند.
این افراد شخصیتهای برونگرایی دارند و درمقابل اتفاقات متفاوت از خود انعطاف نشان میدهند. میتوانید برای مطالعه نکات تفاوت تفکر واگرا و تفکر همگرا این مقاله ما را مطالعه کنید. اما در ادامه به صورت مفصل به ویژگیهای شخصیتی افرادی که تفکر واگرا دارند خواهیم پرداخت.
ویژگیها
کسانی که تفکر واگرا دارند، از چند مشخصه اصلی برخوردارند. مشخصه این افراد به صورت زیر تعریف میشود:
برونگرایی
یکی از جالبترین ویژگیهای افرادی که تفکر واگرا دارند برونگرایی آنهاست. این افراد معمولا بسیار اجتماعی، خونگرم و خوش اخلاق هستند. آنها معمولا به فعالیت در قالب گروه علاقه دارند. مشارکت گروهی و همکاری این افراد با گروه، در وضعیت ایدهآلی قرار دارد و معمولا جزو افراد موثر در گروه بهحساب میآیند.
آنها مثبتنگر هستند و به نسبت افراد با تفکر همگرا، خوشبرخوردتر و باانرژیترند. همین مشخصه تاثیر زیادی در خلاقیت این دسته از افراد دارد.
کنجکاوی
یکی دیگر از مشخصههای افراد با تفکر خلاق، کنجکاوی آنهاست. آنها علاقه دارند از هرموضوعی سر دربیاورند. میل و عطش آنها به کسب دانش و مهارتهای جدید تمام نشدنی است. همین ولع آنها نسبت به یادگیری دانش و مهارت جدید باعث میشود علاقه داشته باشند راههای مختلف و غیرمتعارف را برای حل مسائل مختلف امتحان کنند.
ذهن پیچیده و سیال
افرادی که تفکر واگرا دارند از ذهن مثال هایی از انواع واگرایی پیچیده و سیالی برخوردارند. آنها به سادگی میتوانند بین مسائل مختلف پل بزنند و مسائل مختلف را باهم ترکیب کنند. قدرت تحلیلی آنها در رویارویی با مسائل بسیار زیاد است و ذهنشان در آنالیز و ترکیب پدیدهها باهم از توانایی خاصی برخوردار است.
ذهن آنها میتواند بین بیربطترین مسائل هم ارتباط منطقی برقرار کند و به همین دلیل است که در پیداکردن راهحلهای نو و بدیع یک استاد تمام عیار بهحساب میآیند.
انعطافپذیری
مهمترین ویژگی افرادی که به صورت واگرا فکر میکنند، انعطافپذیری آنها است. آنها به سادگی میتوانند با موقعیتها و چالشهای جدید روبهرو شوند. برای این دسته از افراد، هیچ بحرانی وجود ندارد. بلکه هر موقعیت و تغییر جدید، یک چالش جذاب است مثال هایی از انواع واگرایی و به سادگی میتوان با آن روبهرو شد.
آنها از تغییرات نمیترسند و از آنها فرار نمیکنند. بلکه آغوششان برای رویارویی با تغییرات جدید باز است و با روی خوش از آن استقبال میکنند. اگر با عوض شدن برنامه کاری و تغییر موقعیت، عصبانی نمیشوید یا ذهنتان بهم نمیریزد، احتمالا یک فرد با تفکر واگرای قوی هستید یا پتانسیل تبدیل شدن به چنین شخصیتی در شما وجود دارد.
تفکر واگرا در چه موقعیتهایی به کمکمان میآید؟
واقعیت این است که استفاده مطلق از تفکر واگرا، همیشه خوب نیست. ما نیاز داریم که برای پیدا کردن صحیحترین انتخابها در زندگیمان از ترکیب این تفکر و تفکر همگرا استفاده کنیم. اما تفکر واگرا به چه کارمان میآید؟
همانطور که قبلا هم گفتیم، این تفکر مهمترین وجه اثرگذار بر خلاقیت است و وقتی قرار است دست به کارهایی بزنیم که به خلاقیت زیادی نیاز دارند، کمک بزرگی برای ما خواهد بود. از طرفی در تصمیمگیری نهایی و انتخاب میان گزینهها، به تفکر همگرا نیاز داریم.
[su_box title=”همچنین بخوانید: ” style=”bubbles” box_color=”#a631a8″ radius=”20″]
ما باید بتوانیم درنهایت بین گزینههای موجود یک گزینه را انتخاب کنیم و به تصمیم درست برسیم. در این مواقع است که تفکر همگرا با چاشنی منطق به مهمترین نیاز ما تبدیل میشود.
کشف پدیدهها
یکی از مهمترین چالشهایی که نیاز ما به تفکر واگرا را افزایش میدهد، زمانی است که مغزمان به آنالیز، تحلیل و کشف پدیدهها نیاز دارد. وقتی میخواهیم به دلایل موجود برای یک مساله فکر کنیم، به تفکر واگرا نیاز داریم تا مغزمان توان ترکیب و تحلیل مسائل را بهدست بیاورد.
با استفاده از تفکر واگرا میتوانیم مسائل زیادی را تحلیل کنیم و بین متغیرهای مختلف، پیوند برقرار کنیم تا به درک ۳۶۰ درجهای از پدیدهها برسیم.
درک صحیح موقعیتها
یکی دیگر از فواید این تفکر درک صحیح موقعیت است. وقتی مغزمان توان کسب اطلاعات دقیق از علل پدیدهها را پیدا کرد، میتواند متغیرهای زیادی را بررسی کند و در چالشهای گوناگون به صحیحترین درک ممکن برسد.
شاید از نظر افرادی که منطقی فکر میکنند، تفکر افراد خلاق کمی عجیب بهنظر برسد؛ اما معمولا این دسته از افراد به درک درستی میرسند.
پیدا کردن راهحل
پیدا کردن راهحلهای نو و بدیع از دیگر فواید داشتن تفکر واگرا است. افراد خلاق میتوانند با صرف این تفکر در تحلیل مسائل و پیوند دادن متغیرها به یکدیگر، معمولا راهحلهایی پیدا کنند که نو و بدیع هستند.
شاید درصدی از خطا همیشه همراه کسانی که به صورت واگرا فکر میکنند وجود داشته باشد؛ اما معمولا راهحلهای آنها نو و بدیع و درصورت درستی، به بهترین شکل ممکن عمل میکند. آنها هیچوقت تسلیم نمیشوند و سعی میکنند به بهترین شکل ممکن از پس حل مسائل بربیایند.
[su_box title=”همچنین بخوانید: ” style=”bubbles” box_color=”#a631a8″ radius=”20″]
اختراع و نوآوری
معمولا مخترعان از افراد خلاق هستند و این تفکر مهمترین رکن خلاقیت بهحساب میآید. کسانیکه به صورت واگرا فکر میکنند از ایدههای نو و بدیع استقبال میکنند و از واکنش غیرمتعارف دیگران به راهحلهایشان نمیترسند. آنها از تمسخر یا مخالفت سایرین نسبت به راهحلهایشان ابایی ندارند و به درستی کارشان ایمان دارند.
چگونه تفکر واگرا را در خودمان تقویت کنیم؟
داشتن تفکر واگرا در بسیاری از موارد به کمک ما میآید. بنابراین تقویت توان تفکر واگرا اهمیت زیادی دارد. با استفاده از دستورالعملهای زیر میتوانید این تفکر را در خودتان تقویت کنید:
- ایدهپردازی کنید و ایدههایتان را روی کاغذ بنویسید. یادتان باشد هرایدهای ارزش فکر کردن و پرداخته شدن دارد.
- در تحلیل مسائل و موضوعات مختلف، همه جوانب را درنظر بگیرید و فقط به یک وجه ماجرا نگاه نکنید. تفکر تک بعدی شما را از واگرایی دور خواهد کرد.
- آغوشتان را برای مواجهه با تغییرات باز کنید. به تغییرات به چشم چالشهای جذابی نگاه کنید که میتوانند تجربیات ارزشمندی را برایتان به همراه داشته باشند.
- دایره معاشرتتان را وسیع کنید. همنشینی با افراد و کارکردن در گروه به معنای کسب تجربههای جدید و استفاده از تجربیات دیگران است. چه چیزی در داشتن تفکر واگرا از این مساله کارامدتر است؟
- کسب مهارت و دانش را فراموش نکنید. هرچقدر که مهارتهای بیشتری داشته باشید، توان تفکرتان به طرز موثری افزایش خواهد یافت. هر دانش جدید، مانند پنجرهای جدید رو به دنیا است و افق دید شما را گسترش خواهد داد.
- از هر فعالیتی که ذهنتان را تقویت میکند استقبال کنید. از بازیهای فکری تا خواندن کتاب و انجام تمرینهای تقویت ذهن. همیشه به دنبال ورزش دادن مغز و توان ذهنیتان باشید.
[su_box title=”همچنین بخوانید: ” style=”bubbles” box_color=”#a631a8″ radius=”20″]
[su_animate type=”shake” duration=”0.5″]
آموزش سطوح حمایت و مقاومت در خرید سهام و ارز | تحلیل تکنیکال
آموزش مثال هایی از انواع واگرایی بورس بین الملل - فارکس را با سایت Googleforex.net شروع کنید.
منظور از حمایت و مقاوت در بورس و فارکس چیست؟
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن نقش کلیدی و بسیار مهمی را دارد و به عنوان یکی از روشهایی می باشد که معامله گران در خرید سهام و ارز از آن استفاده میکنند.
«حمایت» معادل فارسی کلمه Support میباشد . به طور مثال در یک روند صعودی سهام منظور از حمایت ، محدوده ای است که در آن تمایل به معاملات Buy (خرید یا تقاضا) زیاد می باشد و بر معاملات فروش غلبه میکند.
در مقابل «مقاومت» معادل فارسی کلمه Resistance میباشد . به طور مثال در یک روند صعودی منظور از مقاومت ، محدوده ای است که در آن تمایل به معاملات Buy کم می باشد .
آموزش سطوح حمایت و مقاومت در خرید سهام و ارز
خطوط حمایت Support :
در تحلیل تکنیکال به سطوحی که باعث امتداد یک روند بشوند؛ خطوط حمایت Support گفته میشود. به طور مثال در یک روند صعودی ؛ سطح حمایت در زیر خط قیمت قرار دارد. هنگامیکه کندل ها به این خط برسند با حمایت بازار روبرو و باعث رشد قیمت خواهد شد. در یک روند صعودی سطوح حمایت Support نقاط بسیار خوبی برای ورود به معاملات Buy میباشد. خط حمایتی معتبر است که بیش از یک بار قیمت آن را لمس کرده باشد.
عکس زیر سطوح حمایت Support یک روند صعودی را در تایم فریم روزانه نشان میدهد :
خطوط مقاومت Resistance :
در تحلیل تکنیکال به سطوحی که باعث توقف یک روند بشوند؛ خطوط مقاومت Resistance گفته میشود. به طور مثال در یک روند صعودی ؛ سطح مقاومت در بالای خط قیمت قرار دارد. هنگامیکه کندل ها به این خط برسند با مقاومت بازار روبرو و باعث توقف روند صعودی خواهد شد. خط مقاومتی معتبر است که بیش از یک بار قیمت آن را لمس کرده باشد.
عکس زیر سطوح مقاومت Resistance یک روند صعودی را نشان میدهد:
انواع خطوط حمایت و مقاومت
1- خطوط حمایت و مقاومت افقی
2- خطوط حمایت و مقاومت روند دار (مورب)
جهت ثبت نام در بروکر آمارکتس کلیک کنید و 20% بونوس هدیه از این بروکر معتبر دریافت نمایید.
آموزش رسم خطوط حمایت و مقاومت
تا اینجای مقاله، مفاهیم اولیه و کاربرد خطوط حمایت و مقاومت را آموختیم. در این مرحله، شیوه ترسیم درست خطوط حمایت و مقاومت را خواهیم آموخت. اساسیترین مفهوم در مورد رسم این خطوط ، وجود دو یا چند نقطه برای ترسیم یک خط حمایت یا مقاومت است. به عبارت دیگر این خطوط از اتصال دو یا چند کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل میشود.
در روند صعودی خطوط حمایت و مقاومت چگونه رسم می شود؟
برای ترسیم خطوط حمایت صعودی میبایست کف یا دره های قیمت را با یک خط به یکدیگر متصل کنیم. در مقابل سقف هایی که باعث توقف روند صعودی میشوند مقاومت هستند مطابق عکس زیر:
در روند نزولی خطوط حمایت و مقاومت چگونه رسم می شود؟
برای ترسیم خطوط حمایت نزولی میبایست سقف یا قله های قیمت را با یک خط به یکدیگر متصل کنیم. در مقابل کف هایی که باعث توقف روند نزولی میشوند مقاومت هستند مطابق عکس زیر:
خطوط حمایت و مقاومت افقی چگونه رسم می شود؟
این خطوط از اتصال دو یا چند کف یا سقف افقی در نمودار تشکیل میشود. مطابق عکس زیر:
استراتژی حمایت و مقاومت
تصور کنید ما در تایم فریم دیلی یا ماهانه تحلیل خود را انجام داده ایم و سطح مقاومتی را در بازار بدست آورده ایم که در 1 سال گذشته قیمت بیش از 3 بار آنرا لمس کرده اما نتوانسته از آن عبور کند ؛ در این حالت اعتبار این مقاومت بسیار زیاد خواهد بود.
با یادگیری و ترسیم صحیح خطوط حمایت و مقاومت میتوانید از استراتژی نوسان گیری بصورت روزانه کسب درامد کنید. با بررسی سابقه چارت می توان موارد تثبیت شده ای از سطوح حمایت و مقاومت را به عنوان سیگنالهای ورود در نظر گرفت. در این سیستم نیازی به اندیکاتورها نبوده و توانایی رسم خطوط حمایت و مقاومت روی چارت به تنهایی کافی می باشد.
در اکثر مواقع در سطوح کلیدی حمایت و مقاومت ، نسبت ریسک به ریوراد مناسبی شکل میگیرد. خصوصا هر چقدر تایم فریم بالاتری را انتخاب کنیم سطح حمایت و مقاومت بدست آمده قوی تر خواهد بود. برای استفاده از استراتژی حمایت و مقاومت نیاز است تشخیص شکست خطوط حمایت و مقاومت را نیز فرا بگیرید.
مثال هایی از انواع واگرایی
بسیاری از تحلیلگران یا تریدرها، در حین تحلیل خود از اندیکاتورهای زیادی استفاده میکنند تا دقت تحلیل خود را بالا ببرند. یکی از آنها، اندیکاتور MACD میباشد. در ادامه به بررسی به بررسی اندیکاتور مکدی اجزای تشکیل دهندهی آن، نحوهی محاسبات این اندیکاتور، نحوهی دریافت سیگنال از این اندیکاتور و ویژگیهای آن میپردازیم. تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
اندیکاتور MACD
اندیکاتور MACD یک اندیکاتور پیرو روند میباشد که میتواند مومنتوم موجود در بازار را شناسایی کتد. اندیکاتور مکدی با کم کردن میانگین متحرک نمایی(EMA) 26 دوره ای از میانگین متحرک نمایی(EMA) 12 دوره ای محاسبه می شود. نتیجهی این محاسبه خط MACD است. سپس یک EMA نه روزهی MACD به نام “خط سیگنال” در بالای خط MACD رسم میشود که می تواند به عنوان یک محرک برای سیگنالهای خرید و فروش عمل کند. در بخشهای بعدی به توضیح سیگنالهای خرید و فروش پرداخته شدهاست.
MACD = ۱۲-Period EMA − ۲۶-Period EMA
هر زمان که EMA با دورهی ۱۲ (خط قرمز در نمودار قیمت) بالای EMA با دورهی ۲۶ (خط آبی در نمودار قیمت) باشد، اندیکاتور MACD(خط آبی در نمودار پایین) یک مقدار مثبت دارد. زمانی که EMA با دورهی ۱۲ پایینتر از EMA با دورهی ۲۶ باشد مقدار اندیکاتور منفی است. هر چه فاصلهی MACD بالاتر یا پایین تر از خط پایهی خود باشد نشان میدهد که فاصلهی بین دو EMA در حال افزایش است.
عناصر اندیکاتور MACD
در قسمت اول به دو عنصر اندیکاتور MACD اشاره کردیم که خط سیگنال و خط مکدی بودند. اما عنصر سومی به نام هیستوگرام هم وجود دارد که فاصلهی بین خط سیگنال و مکدی را به ما نشان می دهد. به نمودار زیر توجه کنید.
عناصر اندیکاتور MACD
اگر مکدی بالاتر از خط سیگنال باشد، هیستوگرام بالای خط پایهی MACD خواهد بود. اگر MACD زیر خط سیگنال خود باشد، هیستوگرام زیر خط پایهی MACD خواهد بود. معاملهگران از هیستوگرام MACD برای شناسایی زمانی که حرکت صعودی یا نزولی (bearish or bullish)، بالا است استفاده میکنند.
سیگنال خرید و فروش چگونه توسط اندیکاتور MACD صادر می شود؟
قبل از اینکه نحوهی دریافت سیگنال به وسیلهی اندیکاتور MACD را آموزش دهیم، لازم است بگوییم که یک تریدر یا معاملهگر موفق، به تنها دریافت سیگنال از طریق یک اندیکاتور توجه نمیکند. بلکه ابتدا از سیگنالهای دریافتی خود از طریق ابزارهای دیگر اطمینان حاصل میکند و سپس برای تایید به اندیکاتور مراجعه میکند. حال برگردیم به سراغ موضوع اصلی یعنی دریافت سیگنال از طریق اندیکاتور مکدی. اگر در این اندیکاتور، خط مکدی، خط سیگنال را از پایین به سمت بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر می شود. در چنین حالتی، هیستوگرام بنا به پلتفرم معاملاتی قابل استفاده، به سمت بالا یا به رنگ سبز میشود. سیگنال فروش نیز در این اندیکاتور بر خلاف سیگنال خرید میباشد. بدین صورت که هر وقت خط مکدی، خط سیگنال را از بالا به سمت پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر میشود.
واگرایی و همگرایی در اندیکاتور MACD
یکی از کاربردهای اصلی اندیکاتور MACD برای تریدرها در بازارهای مالی، استفاده از ویژگی واگرایی یا همگرایی آن میباشد. به عنوان مثال، اگر خط روندی بر روی خط مکدی رسم کنیم و این روند، در شیبی خلاف روند حرکت قیمتی باشد، می گوییم واگرایی رخ داده است. معمولا پس از تشکیل واگرایی، روند به سمت شیبی که در اندیکاتور مکدی به وجود آمدهاست، حرکت می کند. به عنوان مثال اگر شیب تشکیل شده در مکدی، به سمت پایین باشد، باید شاهد نزول قیمت و اگر به سمت بالا باشد، باید شاهد رشد قیمت باشیم.
توضیح کامل واگرایی و همگرایی در لینک زیر آمدهلست.
بیشتر بخوانید : اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟ |
مثالی از واگرایی در اندیکاتور مکدی
در اندیکاتور MACD واگرایی زمانی اتفاق میافتد که چارت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت کنند. به چه صورت؟ وقتی در خط مکدی بالا و پایینهایی اتفاق بیفتد که از بالا و پایینهای مربوطه در نمودار قیمت متفاوت است، به آن واگرایی میگویند. اگر هنوز متوجه نشدید به ادامهی مطلب توجه کنید تا با ذکر مثال کاملا متوجه واگرایی و انواع آن شوید.
واگرایی صعودی هنگامی رخ میدهد که مکدی دو مقدار پایین در حال رشد شکل دهد که با دو مقدار پایین در حال افت روی نمودار قیمت متناظر باشند. زمانی که روند بلندمدت همچنان مثبت باشد، این یک سیگنال صعودی معتبر است.
واگرایی مثبت و صعودی به این شکل است:
واگرایی مثبت و صعودی در اندیکاتور MACD
واگرایی نزولی در اندیکاتور MACD هنگامی رخ میدهد که MACD مقادیر بالا و پایینی شکل دهد که از مقادیر بالا و پایین متناظر روی نمودار قیمت فاصله بگیرند.
واگرایی منفی و نزولی به این شکل است :
واگرایی منفی و نزولی در اندیکاتور MACD
سخن پایانی
همانطور که در این مقاله بیان شد، اندیکاتور MACD جزو قدرتمندترین اندیکاتورهای موجود برای تحلیل گران میباشد. این اندیکاتور مومنتوم قیمتی را تشخیص میدهد و میتواند به تریدر، کمک زیادی کند. به عنوان نکتهی آخر، باید تاکید شود که به تنهایی نباید از اندیکاتورها مانند مکدی برای دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده کرد. زیرا این اندیکاتورها دارای اشتباهاتی میباشند و باید در کنار سایر ابزارهای معاملاتی، از آنها برای تایید، استفاده کرد. در انتها امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده باشید و اطلاعات مفیدی کسب کرده باشید.
آموزش اندیکاتور استوکاستیک به صورت کامل
اندیکاتور یا اسیلاتور استوکستیک یک نوسان ساز تصادفی محبوب برای تولید سیگنال هایی در نواحی بیش از حد خرید و فروش بیش از حد است. این نوسانگر در اواخر دهه ۱۹۵۱ معرفی شده و از نوع نوسانگرهایی است که سرعت و شتاب تغییرات قیمت را در یک بازه زمانی مشخص اندازه گیری میکند. از این اندیکاتور میتوان برای پیش بینی تغییر روند قیمت ها و یا مشخص کردن زمان پیش خرید یا پیش فروش شدن یک سهم یا دارایی کمک گرفت. در ادامه با آموزش اندیکاتور استوکاستیک به صورت کامل و کاربردی با ما همراه باشید.
مطالب مرتبط: اندیکاتور چیست؟
استوکاستیک نسبت به دیگر اندیکاتورها توسط افراد بسیار زیادی استفاده میشود پس میتوان نتیجه گرفت تغییرات درصدی از قیمت بازار ناشی از احساسات معاملهگرانیست که از این اندیکاتور استفاده میکنند. از جمله کاربرد های استوکستیک می توان به استفاده در واگرایی و بدست آوردن سیگنال خرید و فروش اشاره کرد. منتهی باید توجه داشت که این اندیکاتور استوکاستیک در شرایط روندی بازار و خنثی به طور متفاوت مورد استفاده قرار میگیرد. یعنی با تفسیر درست شرایط بازار است که میتوان از این اندیکاتور به درستی استفاده کرد. مثلا در بازارهای رنج سیگنالهای حاصل از تقاطع دو منحنی سیگنال و اصلی از مثال هایی از انواع واگرایی اعتبار بیشتری برخوردار هستند.
طرز کار اندیکاتور استوکاستیک
همانند سایر اندیکاتور های کاربردی این اندیکاتور هم دارای یک فرمول است که برای ترید با این اندیکاتور از آن استفاده می شود.
فرمول محاسبه منحنی اصلی
K%=100 x (price – L5) / (H5 – L5)
فرمول محاسبه منحنی سیگنال
D=%((K1+K2+K3) / 3)
H5: بیشترین قیمت در بین پنج کندل قبل
L5: کمترین قیمت بین پنج کندل قبل
K :K%میانگین متحرک سه روزه
در فیلم آموزشی زیر می توان به صورت کامل با فرمول اندیکاتور استوکاستیک و قسمت های مختلف آن آشنا شد.
ساختمان اندیکاتور استوکاستیک و تفسیر کار آن
نوسان ساز تصادفی از دو خط میانگین متحرک تشکیل شده است که در سه ناحیه متمایز مربوط به نمودار حرکت می کنند – یک منطقه بیش از حد خرید در بالا، یک منطقه خنثی در مرکز و یک منطقه فروش بیش از حد در پایین.
- منحنی اصلی مشکی K% و منحنی سیگنال قرمز D% بین صفر و صد نوسان می کنند.
- منحنی اصلی معمولا به صورت خط پیوسته و منحنی سیگنال به صورت خط چین نمایش داده می شود.
در تنظیمات پیش فرض این اندیکاتور، منطقه اشباع خرید بین سطوح ۸۰ و ۱۰۰ در نمودار نشانگر رخ می دهد در حالی که منطقه فروش بیش از حد بین سطوح ۰ و ۲۰ درنظر گرفته شده است. سطح ۵۰ نیز بعنوان کفه ترازو میتواند نشان دهنده قدرت خرس و گاو در بازار باشد. برای مثال وجود دو منحنی k% و D% در قسمت پایین محدوده ۵۰ نشان دهنده تسلط فروشندگان بر بازار است .
تصویر زیر نشان میدهد که چگونه استوکستیک نسبت به رفتار قیمت در یک نمودار واکنش میدهد:
- خطوط منحنی اصلی و سیگنال در منطقه بیش از حد خرید هستند که میتواند دلیل کاهش یافتن قیمت باشد
- همینطور در پایین این خطوط در منطقه فروش بیش از حد هستند که میتواند فرصتی برای افزایش قیمت تلقی شود
- منطقه خنثی
انواع فرصت های معامله در اندیکاتور استوکاستیک
نوسانگر استوکاستیک به تشخیص تغییر جهت قیمت کمک میکند. معاملهگران از نوسانگر تصادفی برای کمک به خروج از معاملات موجود قبل از تغییر روند استفاده میکنند. آنها همچنین از آن برای ورود به معاملات استفاده می کنند، درست زمانی که یک روند جدید شروع می شود .در ادامه نشانههای ورود به یک پوزیشن معامله را بیان میکنیم:
استفاده از سطوح اشباع برای تشخیص بازگشت قیمت
فروش بیش از حد به این معنی است که فشار بیش از حد فروش، قیمت دارایی را به طور غیرمنطقی پایین آورده است. بنابراین خطوط میانگین متحرک یک دارایی در منطقه فروش بیش از حد، به معاملهگر نشان میدهد که جهت یک دارایی در شرف تغییر از پایین به بالاست و آنها در این نقطه به دنبال خرید هستند.
- خطوط میانگین متحرک از زیر خط ۲۰ عبور کرده است.
- فرصت خرید بالقوه زمانی که خطوط میانگین متحرک از خط ۲۰ بر میگردند.
اگر خطوط میانگین متحرک در منطقه ۸۰ باشد، ممکن است دلیل بازگشت قیمت دارایی به سمت پایین و وجود خطوط میانگین متحرک در منطقه ۲۰
میتواند نشانه ای برای برگشت قیمت به سمت بالا باشد
خرید بیش از حد خلاف تعریف بالاست. بنابراین، عبور خط میانگین متحرک یک دارایی در این منطقه ۸۰، نشان دهنده تغییر به روند نزولی برای دارایی و فرصتی برای فروش برای یک معامله گر است.
در تصویر زیر، خطوط تصادفی از بالای خط ۸۰ عبور کردهاند که نشاندهنده خرید بیش از حد یا سیگنال نزولی است. سپس هنگامی که خط از خط ۸۰ عبور میکند و به سمت نزول میرود، یک معاملهگر به دنبال سفارش فروش بالقوه است.
- خطوط میانگین متحرک از خط ۸۰ عبور کرده است
- فرصت فروش بالقوه زمانی که خطوط از ۸۰ عبور می کنند و به سمت نزول می روند
گاهی اوقات نیز معاملهگران عبور هر دو منحنی از سطح ۵۰ را به عنوان نشانه ای بر تغییر فاز بازار در نظر میگیرند. یعنی با عبور منحنی K% و D% از سمت بالا به پایین سطح ۵۰ نشان دهنده از دست رفتن سلطه گاوها بر بازار باشد.
تقاطع خطوط سیگنال
همچنین معامله گران تقاطع دو منحنی K% و D% را به عنوان سیگنالی برای ورود به معامله تلقی میکنند؛ بدین صورت هنگامی که منحنی سیگنال منحنی اصلی را به سمت بالا قطع کند سیگنال خرید و در صورت تقاطع معکوس سیگنال فروش در نظر گرفته میشود. اما این نشانه استوکاستیک ممکن است با خطا همراه باشد و در صورت تقاطع دو منحنی قیمت روند خود را ادامه دهد. این اتفاق معمولا در تنظیمات کوچکتر اتفاق میافتد که اندیکاتور حساسیت بیشتری به نوسانات قیمت نشان میدهد و موجب تقاطع های پی درپی دو منحنی ذکر شده میشود. از این تنظیمات بهتر است در استراتژی های تحت اسکالپ (کوتاه مدت) مورد استفاده قرار گیرد و برای دوره های زمانی بلندتر تقاطع هایی که در منطقه اشباع خرید و فروش رخ میدهد میتواند سیگنالهای قوی تری را ارائه دهد. به مثال زیر توجه کنید:
منحنی سیگنال اندیکاتور نسبت به تغییرات قیمت سریعتر از منحنی اصلی واکنش نشان میدهد. این خط زودتر هشدارهایی را در مورد خرید یا فروش بیش از حد دارایی میدهد.
در تصویر زیر، خط سیگنال از میانگین متحرک کندتر زیر خط ۲۰ عبور کرده است که نشان دهنده یک سیگنال فروش بیش از حد یا صعودی است. همچنین نشانه دیگری که رشد قیمت را نوید میدهد تقاطع دو منحنی سیگنال و اصلی در این ناحیه است. (تقاطع ۳)
- خط سیگنال
- خط کندتر
- خط سیگنال از خط کندتر عبور می کند که نشان دهنده سیگنال صعودی است
یکی از خطوط میانگین متحرک در نوسانگر تصادفی سریعتر تغییر می کند و هشدارهای قبلی را در مورد اینکه آیا دارایی بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد خواهد شد، می دهد.
نکته مهم: بهتر است در بازارهای دارای روند از پوزیشنگیری در خلاف جهت روند خودداری کنید، زیرا در بازار رونددار قدرت در دست یک جناح بوده و ممکن است تقاطعهایی که خلاف جهت قیمت باشند معاملهگران را گمراه کند.
نمودار لایت کوین در تایم فریم یک ساعته با تنظیمات پیش فرض اندیکاتور استوکاستیک و سیگنالهای خطا حاصل از تقاطع منحنی سیگنال و اصلی
وقتی میانگین متحرک وارد مناطق اشباع میشوند
یکی از روش های دیگر استفاده از نوسانگر استوکاستیک ورود خطوط سیگنال و اصلی به مناطق اشباع و خروج از آن است. وقتی هر یک از خطوط میانگین متحرک به زیر سطح ۲۰ برسد و یا از سطح ۸۰ بالاتر برود، برگشت قیمت و عبور از این سطوح یک سیگنال در نظر گرفته می شود و انتظار می رود روند قیمت تغییر کند. مخصوصا اگر با تقاطع دو منحنی K% و D% همراه باشد.
در تصویر زیر، خط سیگنال به زیر ۲۰ می رسد و سپس از آن به سمت بالا عبور می کند. این یک فرصت برای خرید است.
- خط سیگنال از ۲۰ عبور کرد و به پایینتر رسید
- سیگنال ورودی بالقوه هنگامی که خط از بالای ۲ عبور می کند.
هنگام تغییر پارامترهای نوسانگر استوکستیک، مهم است که آزمایش کنید آیا این تغییرات واقعاً نتایج معاملات شما را بهبود می بخشد یا بدتر می کند.
مطالب مرتبط: اندیکاتور پیووت پوینت
تشخیص واگرایی سیگنالی دیگر از استوکاستیک
واگرایی زمانی رخ میدهد که حرکت قیمت توسط اندیکاتور استوکستیک تایید نشود. واگرایی صعودی زمانی اتفاق میافتد که قیمت دره پایینتر، از دره اندیکاتور را ثبت کند.
در تصویر زیر یک نمونه واگرایی مثبت (صعودی) را مشاهده میکنید. واگرایی مثبت به معنی وجود قدرت بیشتر خریداران نسبت به فروشندگان است و میتواند علامتی برای افزایش قیمت باشد. در تصویر زیر یک نمونه از واگرایی کلاسیک مثبت نشان داده شده است.
همینطور هنگامی که قیمت قله بالاتر را تشکیل دهد و اندیکاتور قادر به انجام اینکار نباشد واگرایی منفی (نزولی) اتفاق می افتد.
واگرایی مخفی در اندیکاتور استوکاستیک
واگرایی مخفی درست برعکس واگرایی کلاسیک است. این پدیده زمانی رخ میدهد که اندیکاتور توسط حرکات قیمت نقض شود که در این صورت سیگنال صحیح از قیمت گرفته میشود نه اندیکاتور (حرکت در جهت روند خواهد بود). به تصویر زیر دقت کنید که چطور اندیکاتور خلاف جهت قیمت قله و دره تشکیل داده است.
یک استراتژی به کمک اندیکاتور استوکاستیک
استفاده از واگرایی در کنار اندیکاتور میانگین متحرک (moving average)
همانطور که بالاتر اشاره کردیم بهتر است از پوزیشن گیری در خلاف جهت روند خودداری کنیم، پس برای تشخیص روند قیمت میتوانیم از اندیکاتور میانگین متحرک با دوره زمانی ۲۰۰ کندله استفاده کنیم. هنگامی که قیمت بالای منحنی میانگین متحرک باشد نشان دهنده تسلط قدرت خریداران و در شرایط بالعکس نشانی بر تسلط فروشندگان بر بازار دارد. بنابراین در این شرایط باید بدنبال یافتن موقعیت های خرید باشیم.
در این استراتژی تمرکز بر استفاده از واگرایی مخفی در جهت روند است. بنابراین واگرایی در مواقع اصلاحی را نادیده میگیریم.
مطالب مرتبط: آموزش اندیکاتور MFI
این استراتژی بهتر است در تایم فریم های بلند مدت مانند ۱ ساعته ، ۴ ساعته و روزانه استفاده کنیم تا از نوسانات نویزی بازار در امان بمانیم.
قیمت زیر نمودار مایانگین متحرک ۲۰۰ دوره ، واگرایی ها مخفی اندیکاتور و در نتیجه پیشروی قیمت در جهت روند
در این قسمت که نیاز به توضیح دادن نخواهد داشت و تنها باید فیلم آموزشی زیر را مشاهده کنید این اندیکاتور را تحلیل کرده و شیوه استفاده از آن را در ترید ها آموزش خواهیم داد.
دیدگاه شما