۱۶ نکته مهم در خرید و فروش سهام
سعیدپوراحمدی
اصول و نکات سرمایهگذاری در بازار سهام متعدد است، اما در مطلب وبگردی امروز به وبلاگ سرمایهگذار زدیم تا این موضوع را از نظر یکی از فعالان دنیای مجازی بررسی کنیم.
اصول و نکات سرمایهگذاری در بازار سهام متعدد است، اما در مطلب وبگردی امروز به وبلاگ سرمایهگذار زدیم تا این موضوع را از نظر یکی از فعالان دنیای مجازی بررسی کنیم. برای سرمایهگذاری در بازار سهام و بورس باید نکات زیادی را رعایت کنیم تا دچار ضرر و زیان نگردیم. موارد زیر از جمله آنها هستند که توجه به این نکات میتواند مفید بوده و ما را در رسیدن به اهدافمان یاری کند.
۱- انتخاب صنعت برتر: در میان صنایع مختلف، صنعتی را انتخاب کنیم که چشمانداز روشنی دارد. یعنی اولا در آینده بیشتر به آنها نیاز است. دوما کمتر قابل تکثیرند. سوما قابل واردات نیستند و کشورهایی که از نظر صنعت جلوتر از ما هستند بیشتر و ارزانتر و بهتر تولید نمیکنند. در واقع اگر قرار باشد مساله عضویت در WTO مطرح شود ما در آن صنایع مزیت داریم. ( فرضا در مقابل صنعت ساختمان، خودرو، معدن، قند و شکر، سیمان، ریسندگی و بافندگی، کاغذ، چرم، فلزات اساسی، معدنی غیرفلزی، رایانه، دارویی، مواد غذایی، شیمیایی، نفتی، تجهیزات، شوینده و غیره بعضی نیاز به مصرف آنها کاهش مییابد، بعضیها قابل تکثیرند، بعضیها را دیگران بهتر و ارزانتر از ما تولید میکنند و در بعضی ما مزیت داریم).
۲- از میان صنایع برتر سبد انتخاب سهام برای سرمایه گذاری سهام انتخاب کنیم. سعی میکنیم در میان انواع صنعت،
۴ تا ۵ صنعت برتر را انتخاب کنیم و در هر کدام با خرید یک سهم ۲۰ تا ۲۵ درصد سرمایه مان را سرمایهگذاری کنیم تا ریسک سرمایهگذاری را پایین بیاوریم. (برای مثال در معدن یک سهم، در ساختمان یک سهم، در رایانه یک سهم، در پتروشیمی یک سهم و در دارویی یک سهم انتخاب میکنیم که اگر به هر دلیلی آن سهم دچار زیان شد یا نماد آن سهم در بورس بسته شد یا دچار صف فروش گشت و به نقدینگی نیازمند شدیم دچار مشکل نشدیم. اما چرا خرید چهار تا پنج سهم؟ برای اینکه اگر سرمایه را زیاد خرد و پراکنده کردیم، مدیریت کمتری اعمال میگردد و جمع کردن سرمایه مشکل میشود.
۳- انتخاب شرکت برتر در میان یک صنعت: پس از گزینش چهار یا پنج ردیف صنعت برتر، در داخل صنعت به سراغ شرکتی میرویم که میانگین بازدهی آن از بقیه بیشتر است و موارد بعدی ذیل را در نظر میگیریم.
۴- میزان نقد شوندگی سهم: سهمی را انتخاب میکنیم که میزان معاملات آن در روز زیاد است، زیاد میخرند و زیاد میفروشند، حجم معاملات شرکت، تعداد سهام معامله شده، دفعات معامله، تعداد خریدار، تعداد فروشنده، سوابق باز بودن نماد سهم و. اگر سهمی انتخاب کنیم که نقد شوندگی آن خوب نباشد موقع فروش سهم دچار مشکل میگردیم. بعضا هم ممکن است شش ماه نماد آن بسته باشد. نقد شوندگی سهم مثل رتبه کنکور است در بورس ما معمولا رتبه یک تا ۵۰ خوب و ۵۰ تا ۱۰۰ قابل قبول است و بالاتر از ۱۰۰ ضعیف. لازم به یاد آوری است که رتبه نقدشوندگی سهام ثابت نیست و در یک دوره سه تا شش ماهه ممکن است تغییر کند، بنابراین نیاز است مرتب اطلاعات مان را به روز نگه داریم.
۵- میزان سهام شناور آزاد سهم: میزان سهامی است که دست سهامداران خرد یا اصطلاحا دست مردم است. سهمی را انتخاب میکنیم که میزان سهام شناور آزاد آن بالای ده پانزده درصد باشد البته سهامی هم که میزان شناور آزاد آن خیلی زیاد باشد خوب نیست و بهتر است که سهم دو سه سهامدار عمده داشته باشد. سهم بدون سهامدار عمده مثل تحصیلکرده بدون حمایت در جامعه ما است. بدون حمایت میماند و در گرفتن قراردادها هم خیلی موفق نیست.
۶- P/E سهم: یعنی نسبت سود پیشبینی شده سالانه به قیمت روز سهم. مثلا اگر قیمت سهمی امروز ۱۰۰ تومان است و سود پیشبینی شده سالانه سهم ۲۵ تومان است، ۱۰۰ تقسیم بر ۲۵ میشود ۴، میگوییم P/E این سهم ۴ است. P/E در هر صنعتی با صنعت دیگر متفاوت است. P/E سهام داخل یک صنعت را با هم مقایسه میکنیم اگر همه فاکتورهای چند سهم درون یک صنعت با هم برابر بود سهمی را انتخاب میکنیم که P/E پایینتری دارد. ( P/E به ما میگوید که جو بازار از یک سهم بهخصوص چه انتظاری دارد.) میزان بالای این نسبت میتواند نشان دهنده این واقعیت باشد که سهامداران به آینده سهم خوش بینند و باور دارند که پیشرفت قابل ملاحظه ای خواهد داشت ضمن اینکه ریسک سهم نیز زیاد است. P/E پایین نشان دهنده این است که این سهم رشد خود را کرده است یا سهامداران به آینده سهم خیلی اعتقاد ندارند، ضمن اینکه ریسک این سهم زیاد نیست.
۷- میزان پرداخت سود نقدی سهم: هر شرکتی که پیشنهاد پرداخت سود نقدی بالاتری داشته باشد بهتر است. سعی کنید سهامی را انتخاب کنید که پیشنهاد پرداخت سود نقدی بالاتر از ۸۰درصد دارند. البته ممکن است سهمی برای ترغیب سهامداران پیشنهاد ۱۰۰درصد تقسیم سود نقدی را مطرح کند، ولی در مجمع به وعدههای خود عمل نکنند باید به عملکرد گذشته سهم نیز در انجام وعدههای خود توجه کنید.
۸- سرمایه شرکت: با توجه به انتخاب سهام برای سرمایه گذاری شکل و موقعیت خاص بورس در کشور ما و دامنه نوسان و حجم مبنا سهامهایی که سرمایه کمتری دارند برای انتخاب مناسبترند ضمن اینکه ریسک آنها بیشتر است.
۹- برنامه طرح و توسعه شرکت: آیا شرکت طرحی برای توسعه دارد یا خیر؟ مسلما انتخاب شرکتی که برنامه توسعه و افزایش تولید و تنوع در فعالیت دارد به جای شرکتی که پروژه جدید و طرحی برای آینده ندارد بهتر است. مخصوصا سرمایهگذاری که تصمیم به استمرار و ادامه سرمایهگذاری دارد حتما باید به این نکته توجه کند.
۱۰- ریسک سهم: ریسک به معنای دلهره و ترس سهامدار از زیان در سهم است. معمولا بعضی از شرکتها بهدلیل عملکرد مدیریتی خوب سوابق درخشانی برای خود بهوجود آوردهاند، این شرکتها در قیمت سهم، در EPS یا پیشبینی سود سهم، در طرحهای توسعه و افزایش سرمایه سهم و در تعدیل مثبت و یا منفی سهم صادقانه عمل کرده و عملکرد آنها به هدف دستکاری در قیمت سهم نیست و تمام تلاش خود را بکار میگیرند تا سهامداران دچار ضرر و زیان نگردند و اگر سوابق ده سال قبل آنها را مرور کنید رشد تدریجی بدون نوسانهای شدید مثبت و منفی را میبینید و برعکس، بعضی شرکتها که تعداد آنها در بورس ما کم هم نیست دستکاری در قیمت، اعلام EPSهای غیر واقعی، تعدیل مثبت یا منفیهای غیر واقعی به منظور متضرر ساختن سهامداران خرد و جمع کردن سهم و یا برعکس فروش سهم و فرار از سهم است. بنابر این در میان سهامهای یک صنعت سهمی را انتخاب میکنیم که ریسک آن کم باشد.
۱۱- جوان بودن شرکت: صنایع و شرکتها نیز همانند انسان مراحلی را طی میکنند این مراحل شامل تولد، رشد، بلوغ و کهنسالی است در میان یک صنعت نیز پتروشیمی را مثال بزنیم: سهم A با سرمایه کم و تاسیسات آن تازه نصب و راه اندازی شده فاز یک آن شروع بکار کرده و سود آن نیز زیاد نیست (P/E =۱۰). ، سهم B فاز دو و سه آن نیز تکمیل شده سرمایه آن چند برابر اولی است، ولی هنوز فاز چهار و پنج طرح و توسعه را دارد (P/E = ۹). سهم C طرحهای آن تکمیل شده، ولی از عمر تاسیسات آن بیش از ۱۵ سال نگذشته و نیروی انسانی آن نیز در وضعیت میانسالی هستند (P/E = ۸). سهم D در مرحله کهنسالی است کارخانه کار میکند، جایی برای طرح و توسعه ندارد، سرمایه آن بسیار زیاد و تاسیسات آن نیز فرسوده شده است و نیروی انسانی آن نیز اکثریت در مرز بازنشستگی است (P/E = ۷). طبیعی است که اولویت در انتخاب و خرید سهم بترتیب A، B و در نهایت C و D است.
۱۲- میزان رشد سود پیشبینی شده سهم: شرکتهایی که EPS واقع بینانه اعلام میکنند و در طول سال بهدلیل عملکرد مطلوب مرتب سود پیشبینی شده خود را تعدیل مثبت میدهند و بالا میبرند برای سرمایهگذاری مناسبترند. این موضوع را باید از سوابق شرکتها متوجه شد.
۱۳- گزارشهای دورهای سهم: شرکتها موظف به ارائه گزارش بهموقع عملکرد خود در دورههای سه ماهه، شش ماهه، نه ماهه، و سالانه هستند. سهمی را انتخاب میکنیم که در گزارش خود پیشبینی سود خود را پر کرده باشد. برای مثال در گزارش دوره سه ماهه ۲۵درصد، شش ماهه ۵۰درصد، و در گزارش ۹ ماهه ۷۵درصد سود پیشبینی شده خود را پوشش داده باشد.
۱۴- کف قیمتی: هر سهمی را که مورد توجه قرار دهید یک سقف قیمتی دارد (حداکثر قیمت سهم) و یک کف قیمتی (حداقل قیمت سهم) به یک سهم حتما زمانی وارد میشویم که در وضعیت کف قیمتی است و این کف و سقف متناسب با زمان و وضعیت سهم و گزارش آن متغیر است و با تجربه بهدست میآید.
۱۵- اخبار سیاسی و اقتصادی: همواره به اخبار سیاسی اقتصادی داخلی و خارجی توجه داشته باشید. ممکن است گوش دادن به اخبار یا مطالعه روزنامههای اقتصادی وقت شما را بگیرد، اما کمک بزرگی به شما خواهد کرد تا بتوانید در برخی موارد روند بازار را پیشبینی کنید و همینطور صنایع خاصی را مورد توجه قرار دهید.
۱۶- مشورت گرفتن از افراد آگاه، با تجربه و قابل اطمینان: چون بازار به انتخاب سهام برای سرمایه گذاری آن اندازه ساده نیست که متاثر از یک یا چند عامل ساده باشد بلکه عوامل مختلف و متعدد و بعضا پیچیده و غیرقابل پیشبینی وجود دارند که علاوه بر آن که خودشان به تنهایی یک فاکتور تاثیرگذارند، تعامل آنها با یکدیگر نیز نتایج متفاوتی را باعث میشود، سعی کنید فقط از افراد آگاه، با تجربه و قابل اطمینان مشورت بگیرید و از افراد کم تجربه، بیاطلاع، یا سودجو مشورت نکنید چرا که آنان استراتژی و اهداف و منافع خود را دنبال مینمایند و شما را به آن سو میکشانند. مشورت دادن آنان نیز ولو به غلط و در جهت زیان شما تاثیرگذار خواهد بود. سعی کنید در نهایت خودتان تصمیم بگیرید و کسی را مقصر زیان خود قلمداد نکنید.
منبع: وبلاگ سرمایهگذار
* درج مطالب «گشتی در وب» صرفا به منظور انعکاس نظرات سرمایهگذاران فعال در دنیای مجازی انجام میشود و مفاد آن لزوما مورد تایید روزنامه دنیایاقتصاد نیست.
انتخاب سهام برتر به روش تحلیل بنیادی (ویراست دوم)
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از فروشگاه اینترنتی رشد خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.
You must be logged in to post a review.
شما نیز میتوانید سوالات خود را ثبت کنید!
اگر سوالی در مورد محصول دارید از این قسمت بپرسید!
محصولات مرتبط
پست رایگان
پیک رایگان
فروشگاه حضوری
پشتیبانی و مشاوره
ضمانت اصلبودن
با فروشگاه رشد
- اتاق خبر فروشگاه رشد
- فروش در فروشگاه رشد
- همکاری با سازمانها
- فرصتهای شغلی
خدمات مشتریان
- پاسخ به پرسشهای متداول
- رویههای بازگرداندن کالا
- شرایط استفاده
- حریم خصوصی
راهنمای خرید از فروشگاه رشد
- نحوه ثبت سفارش
- رویه ارسال سفارش
- شیوههای پرداخت
فروشگاه اینترنتی کتاب رشد
کتابفروشی رشد به عنوان یکی از قدیمیترین کتابفروشیهای بخش خصوصی کشور با بیش از دو دهه تجربه موفق و بیش از 100 پرسنل آزموده در زمینه عرضه و فروش کتاب و سایر محصولات فرهنگی موفق شده به محیطی معتبر برای تامین کالاهای فرهنگی بدل شود. با اتکا به این تجربه غنی و در راستای روزآمد کردن خدمات به مخاطبین گستردهاش، کتابفروشی رشد تصمیم به حضور و فروش محصولات به صورت مجازی نیز گرفته است و این وبسایت درگاه رسمی فروش اینترتی کتاب رشد میباشد. در این فروشگاه مفتخریم محصولات فرهنگی متنوع و رو به گسترشی اعم از کتابهای عمومی، کتاب درسی، کتاب کمکدرسی و کتاب دانشگاهی، انواع نوشتافزار اداری، نوشتافزار فنی و مهندسی، نوشتافزار هنری و محصولات آموزشی و سرگرمکننده برای تمام سنین عرضه کنیم.
روش انتخاب سهام مناسب
پیشتر طی دو مقاله به توصیف نحوه سرمایه گذاری در بورس و بهترین سهام برای خرید توضیحاتی خدمت کاربران عزیز ارائه شد. در این مقاله به توصیف مدیریت ریسک می پردازیم.
مدیریت ریسک در بورس از عبارتهایی است که در عین سادگی یکی از رموز اصلی بازارهای مالی را در خود نهفته است. این رمز چیزی نیست جز “ماندگاری در بازار”
ماندگاری در بازارهای مالی رابطه مستقیمی با مدیریت ریسک دارد. مدیریت ریسک شامل بخشهایی است بهتفصیل توضیح خواهیم داد.
سهام با نقد شوندگی مناسب
یکی از بخشهای اصلی مدیریت ریسک در بورس ، انتخاب سهام مناسب است. برای انتخابات سهام مناسب آیتمهای زیادی باید مورد بررسی قرار گیرد اما مهمترین آیتم بحث نقد شوندگی سهم است.
چنان چه سهم دارای نقد شوندگی مناسب نباشد ریسک معاملات را بالا برده و سرمایه ما را به خطر میاندازد. برای مثال سهمی را در نظر بگیرید که بازار گردان مناسبی ندارد و در طول مسیر صعودی دارای صف خرید مداوم و در مسیر نزولی دارای صف فروش سنگین است.
چنان چه میانگین ارزش معاملات روزانه سهم در حد مناسبی نباشد نه از مسیر صعودی میتوان سود گرفت نه اینکه در مسیر نزولی میتوان سود کسبشده را ذخیره نمود. در عین اینکه در صورت عدم نقد شوندگی مناسب، سرمایهگذار نمیتواند تعداد سهام درخواستی را خرید یا فروش نماید.
تشکیل سبد سهام مناسب
یکی از بخشهای مهم مدیریت ریسک در بورس ، تشکیل سبد سهام است. یک سرمایهگذار حرفهای آگاه است یک سبد سهام با شرایط مشخص، ریسک موجود را تا حد ممکن کاهش میدهد و تسلط شما صرفاً بر روی سبد سهام انتخابشده قرار میگیرد.
در رابطه با سبد سهام ذکر این نکته ضروری است که از انتخاب سبد با تعداد زیادی سهم تمرکز شما را کاهش میدهد. انتخاب تعداد سهام داخل یک سبد رابطه مستقیمی با سرمایه شما دارد.
مدیریت سرمایه
بخش مهم دیگر در مدیریت ریسک در بورس ، مدیریت سرمایه است. سرمایهگذار باید سرمایه خود را بر روی تعداد مشخصی سهم سرمایهگذاری نماید. بهعبارتدیگر باید سرمایه به تعداد سهمهایی که خریداری میشود به نسب مساوی تقسیم شود.
بارها پیشآمده که سهامی را خرید کردهاید و سود مناسبی از آن کسب کردهاید و با خود گفتهاید: ای کاش بیشتر از این سهم میخریدم. عبارت “ای کاش” در بازارهای مالی دو مفهوم اساسی را تداعی میکند: ۱- ترس ۲- طمع
ای کاش در جمله بالا کاملاً ریشه در طمع دارد. طمعی انتخاب سهام برای سرمایه گذاری که در صورت عدم کنترل ذهنی ماندگاری شما در بازارهای مالی را به خطر میاندازد.
آیا شما اطمینان ۱۰۰ درصد و کامل داشتید که به چنین سودی دست مییابید؟ طبیعتاً پاسخ منفی است.
نکته قابلتأمل اینجاست که درصورتیکه سهم خریداری شده به ضرر سنگین فرو میرفت با خود میگفتید: ای کاش کمتر از این سهم میخریدم؛ و “ای کاش” در این عبارت نشأت گرفته از ترس است.
ترس و طمع به یک نسبت سرمایه شما را به خطر میاندازند. اغراق نیست که دانستن مفهوم این دو کلمه ساده، از شما یک معاملهگر حرفهای میسازد.
پس با تقسیم سرمایه به نسبتهای مساوی و سرمایهگذاری بر تعداد سهام مشخصشده میتوانید در خط میانه ترس و طمع حرکت کنید و ماندگاری خود در بازارهای مالی را تضمین کنید.
ذهن آرام
بخش مهم دیگر در مدیریت ریسک، پرورش ذهن آماده سرمایهگذاری است. یک سرمایهگذار حرفهای میداند که ضرر جزئی از معاملات است و باید در معاملات اشتباه با کمترین ضرر خارج شد.
اینکه برخی از سرمایهگذاران در هنگام نزول بازار دائم به دنبال کفهای جدیدی در بازارهای مالی بالاخص بازار بورس هستند کاملاً با مقوله خروج با کمترین ضرر در معاملات اشتباه در تضاد است.
حتی در بسیاری از موارد سرمایهگذاران زیادی تأکید دارند که در ضررها، خریدهای متوالی انجام شود و به اصطلاح تا جایی میانگین خریدهای خود را کم میکنند تا شاید با اولین واکنش مثبت به سود برسند.
شاید در واکنش به این رفتار سرمایهگذاران تنها بتوان این جمله را گفت که “ضرر نکردن در بازار نزولی، نوعی سود است.”
لذا باید بهقدری روی هیجانات رفتاری و ذهن خود تسلط داشته باشید که پس از کسب سود مناسب از بازار خارج شوید و در معاملات اشتباه نیز با کمترین ضرر نسبت بهنقد کردن سرمایه خود اقدام نمایید.
بخش مهم دیگر مدیریت ریسک در بورس ، مدیریت ریسک به بازده است. روش انتخاب نقاط خریدوفروش سهام باید بهگونهای باشد با کمترین ریسک موجود، بیشترین بازده را به همراه داشته باشد. بهعبارتدیگر باید مجموع سودهای شما بسیار بیشتر از ضررهای شما باشد. هر چه نسبت سود به بازده از مرتبه بالاتری برخوردار باشد روش انتخاب نقاط خریدوفروش شما قبل استنادتر است.
بخش مهم دیگر مدیریت ریسک در بورس ، عدم حضور در تایم کامل بازار است. حضور در ثانیه ثانیه معاملات در بازار بورس، هیجان شما را افزایش میدهد و از تصمیمگیریهای منطقی شما میکاهد. اگر با تحلیل شخصی اقدام به خریدوفروش مینمایید، پس از خرید سهم موردنظر از حضور لحظهای در بازار دوری کنید و منتظر به وقوع پیوستن تحلیل خود باشید و چنانچه از پیشنهادات خریدوفروش شرکتها و افراد حقیقی استفاده میکنید، پس خرید سهم موردنظر در قیمت اعلامی از حضور لحظهای در بازار بپرهیزید و منتظر اعلام قیمت فروش توسط پیشنهاددهنده سهم باشید.
معیارهای انتخاب سهام مناسب برای سرمایه گذاری
یکی از این عوامل موثر و تقویتکننده که به نوبه خود میتواند سبب تداوم رشد و توسعه بورس اوراق بهادار گردد و سر منشاء گفتمان بهتری در مدیریت نقدینگی جامعه و مبحث فاینانس شرکتها باشد، بدون تردید گسترش آموزشهای مورد نیاز جهت انجام معاملات سودمند و در وهله بعد آموزشهای لازم در خصوص مهارت تحلیل گری و تجزیه و تحلیل اوراق بهادار است.
به گزارش پایگاه 598، یکی از عواملی که در توسعه و رشد بازار سرمایه نقش موثری دارد آشنایی سرمایه گذاران و معامله گران بازار سرمایه با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و افزایش توان تحلیل گیری آنها است. بی شک از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و هوشیارانه میتوان ریسک بازار سرمایه یا مخاطره سرمایهگذاران را تقلیل داد و جلوی ضرر و زیان افراطی و ناشیگری حاصل از برآیند سرمایه گذاری را خنثی نمود.
با توجه به سیاستهای بورس اوراق بهادار در خصوص گسترش جغرافیایی و موضوعی بورس که در پی آن تالارهای متعدد منطقهای در اقصی نقاط کشور ایجاد شده است یقیناً میطلبد که فرهنگ عامه سرمایه گذاری در بازار سرمایه تقویت گردد.
یکی از این عوامل موثر و تقویتکننده که به نوبه خود میتواند سبب تداوم رشد و توسعه بورس اوراق بهادار گردد و سر منشاء گفتمان بهتری در مدیریت نقدینگی جامعه و مبحث فاینانس شرکتها باشد، بدون تردید گسترش آموزشهای مورد نیاز جهت انجام معاملات سودمند و در وهله بعد آموزشهای لازم در خصوص مهارت تحلیل گری و تجزیه و تحلیل اوراق بهادار است.
زیرا هر اندازه که بینش و درک سرمایه گذاران و معامله گران در این زمینهها افزایش یابد از رکودهای لحظهای، رشد قیمتها بصورت حبابی و واکنشهای نابهنگام در معاملات جلوگیری میکند و نه تنها شفافیت و روشنگری در معاملات را تقویت میکند بلکه بازار را به سمت و سوی کارا بودن سوق خواهد داد.
بدیهی است که این امر با افزایش انگیزش سهامداران، رقم معاملات در بورس را نیز افزایش داده و از نظر حجم معاملاتی فاصله بورس ایران را با کشورهای همردیف خود کاهش خواهد داد.
در خصوص تحلیل قیمت سهام و سرمایه گذاری در دارائیهای مالی در ادبیات مالی سه دیدگاه کلی وجود دارد که شامل روش بنیادی (Fundamental) روش تکنیکال (Technical) و روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT) است که در ادامه این مطلب از بورسینس به آنها پرداخته میشود.
1- انتخاب سهام با روش بنیادی
در بازار سرمایه ارزش سهام بر اساس میزان منافع آتی و اطمینان از تحقق آنها میتواند کاهش و افزایش یابد و هر اندازه اطمینان نسبت به کسب بازده بیشتر باشد، خطر از دست دادن اصل سرمایه و سود آن کمتر میرسد.
عوامل و متغیرهای متعددی در بازار سرمایه و در سطح کلان کشور بر روی قطعیت یا عدم قطعیت سود و نیز تغییرات قیمت دارائیهای مالی اثر میگذارد. به همین خاطر روش بنیادی به بررسی دقیق عوامل محیطی که ممکن است بر روند حرکت قیمت سهام و به تبع آن بر بازده دارائیهای مالی تاثیر گذارد می پردازد.
در تحلیل بنیادی به منظور تحلیل گزینههای سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار قاعدتاً بایستی به سه مرحله اساسی ذیل که ارکان اصلی تحلیل بنیادین است توجه نمود.
الف- بررسی و تحلیل اوضاع اقتصادی کشور:
در نظام کنونی اقتصاد جهانی، بورس اوراق بهادار نقش دماسنج اقتصادی را ایفاء میکند و وضعیت اقتصادی و حتی سیاسی و اجتماعی کشور در حال و آینده تاثیر بسزایی بر میزان سود آوری شرکتها خواهد گذاشت. بنابراین در تحلیل بنیادی ابتداً بایستی تغییر و تحولات اوضاع اقتصادی حال و جهتگیریهای آتی بدقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
این تجزیه و تحلیل شامل بررسی شاخصهای کلان اقتصادی از قبیل نرخ تورم، تولیدات ملی، نرخ بهره، نرخ ارز، میزان بیکاری، نرخهای رشد اقتصادی، واردات و صادرات، سیاستهای پولی و مالی دولت و سایر نهادهای تاثیر گذار است که تحلیلگر با بررسی آنها پیشبینیهای دقیقتری از وضعیت بازار سهام و صنعت خاص بعمل میآورد و از دورنمای آتی سهام موجود در بازار و مخصوصا سهام شرکت مورد نظر مطلع میشود.
ب – بررسی صنعت مورد نظر:
دومین مرحله از تحلیل بنیادین بررسی وضعیت و موقعیت فعلی صنعت مورد نظر و روند رشد آتی آن است. سهامداران و معاملهگران برای شرکتهایی که در صنایع روبه رشد و سود آور فعالیت میکند ارزش بیشتری قایل هستند.
عوامل مطلوب صنعت در این تحلیل عبارتند از:
- تقاضای رو به رشد و فزاینده برای محصولات یا خدمات آن صنعت
- برخورداری از ویژگی ممتاز به گونهای که محصولات مشابه خارجی یا رقیب تهدید جدی برای نفوذ در بازار داخلی نباشند. ویژگی ممتاز میتواند از نیروی کار ماهر و متخصص، اسم و رسم تجاری مناسب، فناوری پیشرفته تولید و سهم بازار در خور توجه ناشی شود.
- محدود بودن کالاهای جانشین برای محصولات آن صنعت که در این حالت هر چقدر تعداد کالاهای جانشین محدودتر باشد موقعیت بازاری آن صنعت، مطلوبتر خواهد بود.
- دخالت محدود ارگانهای تصمیمگیرنده دولتی در تعیین قیمت محصولات صنعت و کم و کیف فعالیت آنها یک عامل مثبت تلقی میگردد زیرا مداخله نهادهای دولتی در فعالیت شرکتها و اتخاذ تصمیمات اثرگذار توسط آنها موجبات تضعیف حیطه عملکرد مدیریت و انتخاب سهام برای سرمایه گذاری نوسانات حاد قیمت سهام و بازده شرکت را فراهم میآورد.
- استراتژیک بودن محصولات صنعت و نیز گاهاً فشردگی بازار صنعت مورد نظر باعث میگردد که رقباء جدید به آسانی وارد آن صنعت نگردند و بازار صنعت دستخوش نوسانات ناشی از ورود آنها قرار نگیرد.
ج- تجزیه و تحلیل شرکت :
در مرحله سوم تحلیل بنیادی، تحلیلگر بازار سرمایه بعد از انتخاب صنعت مناسب بایستی شرکتی را از میان شرکتهای موجود در آن صنعت با توجه به معیارهای زیر انتخاب نماید.
موقعیت رقابتی برتر شرکت: در هر صنعتی شاید دهها شرکت و موسسه به فعالیت بپردازند، اما ممکن است تنها چند شرکت عمده موفقیت چشمگیری در بازار داشته باشند. بررسی موقعیت رقابتی شامل میزان فروش و نرخ رشد آن، سهم بازار شرکت انتخاب سهام برای سرمایه گذاری از صنعت، کیفیت محصولات یا خدمات و تمایز آنها و سایر عوامل خاص رقابتی است.
کیفیت عملکرد مدیریت شرکت: از آنجا که موقعیت هر شرکت وابسته به قابلیتها و تواناییهای مدیریت آن است لذا بایستی در وهله اول به ویژگی مدیران آن شرکت همانند تجربه، تحصیلات، موفقیتهای قبلی، نوآوری، ابتکارات و جدیت و تلاش آنها توجه نمود. در وهله دوم اعمال مدیریت یعنی کارایی مدیریت در اداره دارائیها، تولید و عملیات، فروش محصولات، به خدمت گرفتن فناوری جدید و عرضه محصولات جدید مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
بررسی موقعیت مالی شرکت: این بررسی شامل نسبتهای سود آوری، بدهی، کارایی و نقدینگی و مقایسه آن با گذشته شرکت و رقباء موجود در صنعت است.
بررسیها نشان می دهد که تحلیل بنیادی از پتانسیل خوبی برای تشخیص وضعیت کلان اقتصاد حاکم برخوردار است و تغییر و تحولات جاری شرکتها را به خوبی در تیررس نگاه خود قرار میدهد و نیز مهارت نگاه نمودن از بالا به پائین را به تحلیلگران می آموزد.
این مشخصهها ضمن اینکه احتمال بدست آوردن منفعت مورد انتظار را تقویت میکند نوعی منطقگرایی مالی را نیز به سرمایهگذاران عرضه میدارد. مزیت اصلی تحلیل بنیادی کاربرد فراوان آن در سرمایهگذاریهای میان مدت و بلند مدت است.
در تحلیل بنیادی فاکتورهای بسیار زیادی باید بررسی شود. این نوع تحلیل نیاز به انرژی، زمان، تخصص و جمعآوری دادههای بسیار زیاد دارد.
2- انتخاب سهام با روش تکنیکال
متخصصین و افراد معتقد به تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) بر این باورند که در بازار سهام، تمامی اطلاعات موردنیاز در قیمتها نهفته است و با تمرکز بر روی قیمتهای دوره های قبل و زمان حال سهام و پیش بینی آتی آن میتوان از یک انتخاب مناسب در بازار سود جست. در واقع تکنیکالیستها بر عکس بنیادیکارها که به چرایی قیمتها تاکید داشتند بر روی «چیستی قیمت تمرکز دارند».
این نوع سرمایهگذاری با استفاده از مطالعه رفتار و حرکات قیمت سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده آن و امکان تکرار الگوهایی مشابه صورت میپذیرد. زیرا تکنیکالیستها معتقدند که تمامی وقایع جاری اقتصادی کشور و نیز صنعت و انتظارات سهامداران نهایتاً بر قیمت سهام تاثیر گذاشته است.
بنابراین کافیست پیشینه تاریخی و نمودار قیمت سهام بدقت بررسی گردد و نیازی به بررسی عوامل بنیادی نیست چون عوامل بنیادی تاثیر خود را در نهایت در قیمت نشان میدهند.
در واقع تحلیلگر تکنیکال صرفاً به یک روند قیمتی نیاز دارد که در قالب نمودار (Chart) عرضه میشود به همین دلیل به تحلیلگران تکنیکال، چارتیست نیز گویند. چارتیستها عنوان میکنند که قیمتهای کنونی یک سهم که به نظر تصادفی میرسد ممکن است بتدریج به الگوهای قابل تکراری تبدیل شوند.
این تکرار قیمتها یک روند (Trend) را ایجاد میکند که میتواند حالت صعودی (uptrend) یا نزولی (Down Trend) به خود گیرد و نوع معامله (Trade) در هر یک از حالت متمایز از دیگری خواهد بود.
استراتژی معاملهگر (یا سهامدار) برای تعیین زمانهای خرید یا فروش بستگی مستقیم به مدت انتظار او برای رسیدن به سود دارد. این زمانها میتواند بسیار کوتاه در حد چند ساعت یا نسبتاً طولانی و به چندین سال برسد.
این متد تحلیل نیاز به یک ذهن باز و عاری از هرگونه تعصب به سهام شرکت مورد نظر دارد تا تحت تاثیر شایعات و اطلاعات نادرست و گمراه کننده قرار نگیرد. برای تحلیل تکنیکال نیاز به نرم افزار تحلیل تکنیکال است تا اطلاعات شرکتها را بعنوان ورودی پذیرفته و خروجی آن نموداری از روند قیمتها باشد و تحلیلگر بتواند انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها را روی آن پیاده کند.
عوامل اصلی موفقیت در تحلیل تکنیکال
1- مطالعه و بررسی عمیق که باید با صرف وقت و در آرامش و بدور از هیاهوی بازار و خصوصاً شایعات صورت گیرد.
2- تصمیم گیری به موقع و قاطعانه خرید یا فروش که بلافاصله باید به آن عمل کرد.
3- بعد از اقدام (خرید یا فروش سهم) رفتار آن سهم همواره زیر ذرهبین قرار گیرد و بررسی و تحلیل حالت استمرار داشته باشد.
مراحل بررسی قیمت سهام توسط چارتیست ها یا تکنیکالیست ها به قرار زیر است
1- انتخاب نوع نمودار از لحاظ بعد زمانی (همانند تغییرات قیمت در هر ساعت، روز، هفته، ماه و … ) و نیز انتخاب اشکال نمودار از قبیل میلهای، خطی، شمعی (Gandlistick) که معمولاً در ایران از نمودار میلهای و شمعی استفاده میشود.
2- بررسی روند شاخص کل
3- بررسی روند شاخص 50 شرکت برتر (خصوصاً اگر سهم مورد نظر بین این شرکتها باشد)
4- روند قیمتی سهم که برای معاملات میانمدت و کوتاهمدت دورههای روزانه و هفتگی انتخاب سهام برای سرمایه گذاری و برای افق بلندمدت دورههای ماهانه بررسی میگردد.
5- تعیین سطح مقاومت (Risstance) یا حد بالای قیمت و سطح حمایت (Support) یا حد پائین قیمت و نقطه شکست (Breakout). در این حالت فرصتهای خرید یا فروش از راه برآورد محدوده نوسانات در دو سطح حمایتی و مقاومتی مشخص میشود که نحوه تعیین اینگونه فرصتها خود به مهارت و تبحر نیاز دارد. تحلیلگران تکنیکال حرفهای بدقت حرکات بازار را تشخیص میدهند تا از روند گذشته نتیجه گیری بهتری بدست آورند.
3- روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT)
این روش که ابتدا توسط هری مارکویتز بصورت عملی بیان شد بر اساس یک سری مفروضات خاصی است که اهم آن گویای این است که بازار کارا است و انتشار اطلاعات بصورت یکپارچه و در اختیار همکان است و شفافیت اطلاعات در معاملات حاکم است.
مبنای این روش بر پایه این استدلال استوار است که احتمال خطر از دست دادن سرمایه یا سود یک نوع سهام در بازار بسیار بیشتر از مجموعه یا ترکیب سهام است. لذا قاعدتاً سرمایهگذار حرفهای نباید تمامی سرمایه خود را در یک دارایی سرمایهگذاری کند (منطق اقتصادی نیز این را تایید میکند ).
بلکه بایستی آن را در مجموعه ای از سهام یا دارائیها سرمایه گذاری کند که این مجموعه به پرتفوی معروف است.
البته سرمایهگذاران بزرگی همانند وارن بافت به تشکیل سبد سهام به این شکل اعتقاد ندارند.
پرتفوی یا سبد سهام متشکل از سهام متعدد شرکتهایی است که در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه دارائیها تا حدودی به صفر نزدیک است. با تشکیل پرتفوی، تلاشها بر این است که ریسک غیر سیستماتیک یا تنوع پذیر به حداقل ممکن تقلیل یابد.
به همین جهت ترکیب پرتفوی بهتر است به گونهای باشد که نوسانات مشابهی نداشته باشند یعنی زمانیکه بازده یکی کاهش پیدا میکند بازده دیگری افزایش یابد در این راستا مراحل زیر توسط سرمایهگذار و یا معاملهگر در بازار طی میشود:
1- تعیین بازده مورد انتظار سبد سهام و تک تک سهام
2- ارزیابی وضعیت سهام مختلف و انتخاب آنها
3- بهینه نمودن ترکیب سهام (پرتفوی)
4- ارزیابی پرتفوی و بازنگری در مجموعه سهام
تحلیل پرتفوی، کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و بازده و نیز تجزیه و تحلیل بازار دارد و به همین خاطر نرمافزارهای طراحی شده است که قابلیت محاسبه ریسک بازار و مقایسه آن با ریسک صنعت و شرکتها را دارد.
در روش پرتفوی مدرن مجموعه تلاشها وقف این است که بازده پرتفوی فرد سرمایهگذار به بازده بازار نزدیک گردد و در وضعیت مطلوب، بازدهی بیشتر از آن بدست آورد. در این حالت پرتفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن نیز با شاخص بتا (Beta) محاسبه میشود. این انتخاب سهام برای سرمایه گذاری تحلیل کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و تجزیه و تحلیل بازار دارد و مبنای کار سرمایه گذاران حرفه ای است.
چند نکته کلی برای انتخاب سهم مناسب
1 – وضعیت داراییها و بدهیهای شرکت: یکی از عوامل موثر در انتخاب سهام یک شرکت، وضعیت دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام شرکت است. هر اندازه این وضعیت مطلوب تر باشد، نشان دهنده شرایط مناسب شرکت برای سرمایه گذاری است. به این منظور، می توان ترازنامه شرکت را مورد بررسی قرار داد.
2 – سود نقدی هر سهم: علاوه بر وضعیت درآمدی شرکت، میزان سودی که شرکت به هر سهم خود می دهد نیز در انتخاب سهم خوب، حائز اهمیت است.
3 – تداوم روند سودآوری: اگرچه سودآور بودن شرکت در انتخاب سهام آن بسیار مهم است، اما باید توجه داشت که این سودآوری، باید یک فرآیند مستمر و مداوم باشد، نه مقطعی. با مطالعه اطلاعات و برنامه های آتی شرکت، می توان نسبت به این موضوع آگاهی کسب نمود.
4 – نسبت قیمت به درآمد سهم ( P/E ): نسبت قیمت به درآمد سهم بیانگر آن است که قیمت سهام شرکت، چند برابر میزان سود نقدی است که شرکت به هر سهم خود تخصیص می دهد. به عبارت دیگر، این نسبت نشان می دهد که آیا قیمت سهام به نسبت سودی که بین سهامدارانش توزیع می کند، ارزش دارد.
5 – صنعتی که شرکت در آن فعالیت میکند: هنگام انتخاب سهام یک شرکت، باید به این موضوع توجه کرد که آیا صنعتی که شرکت در آن صنعت فعالیت می کند، از شرایط مناسبی در حال و آینده برخوردار است یا خیر. شرایط خرد و کلان اقتصادی چه تأثیری بر این صنعت خواهد گذاشت. صنایع رقیب این صنعت در حال و آینده، چه وضعیتی دارند. آیا شرایط بین المللی بر این صنعت تأثیر مثبت یا منفی خواهد داشت و…
6 – قابلیت نقدشوندگی: یکی از انتخاب سهام برای سرمایه گذاری معیارهای انتخاب سهام خوب، قابلیت نقدشوندگی سهام است، به این معنا که هر وقت دارنده آن سهم قصد فروش آن را داشت، بتواند به راحتی، سهام خود را بفروشد. هر اندازه که دفعات خرید و فروش روزانه یک سهم بیشتر باشد، قابلیت نقدشوندگی آن سهم نیز بالاتر خواهد بود.
تحلیلگران تکنیکال شاید معیار دیگری برای انتخاب یک سهم داشته باشند.
سخن آخر
در تجزیه و تحلیل قیمتهای سهام و گرفتن تصمیمات سرمایه گذاری، هر سه روش فوق کاربرد زیادی دارند، با این حال ترکیبی از هر سه متد، قدرت تشخیص و رویههای انتخاب بهتری را برای سرمایه گذار به همراه خواهد داشت.
روش بنیادی از دید کلی وضعیت کنونی بازار و دورنمای آتی را شناسایی میکند. در روش تکنیکال با بررسی انتخاب سهام برای سرمایه گذاری دقیق قیمتها وتشخیص الگوهای قیمتی، تصمیمات خرید و فروش گرفته میشود و تحلیلگر عاری از هرگونه احساسات فردی باید عمل نماید.
از سمت دیگر، در روش MPT هدف این است که از ریسکهای غیرسیستماتیک اجتناب شود و با تشکیل سبد سهام، ریسک کاهش یافته و به کسب بازده معقول (نسبت به ریسک آن) بسنده شود.
تجربه نشان داده است که ترکیب روشهای فوق ابزاری به مراتب بهتر جهت تحلیل قیمت و بازده سهام است مخصوصاً در بازارهای سهامی که سرمایه گذاران آن زیاد حرفهای بنظر نمیرسند.
گام چهارم آموزش; انتخاب و بهینه سازی سبد سهام
حالا که با مفهوم ریسک و بازدهی آشنا شدیم بهتر است برای سرمایه گذاری با سود مناسب سبدی رو داشته باشیم که همیشه پر بار باشه .
چطور با کاهش سطح ریسک سبدی سبز را در بازار سهام داشته باشیم ؟؟
چه وزنی از سرمایه را به چه سهمی و صنعتی تخصیص بدیم ؟؟
وزن سبد بورسی با سرمایه ما چقدر باید همخوانی داشته باشد ؟؟
چقدر از سرمایه کلی را برای سرمایه گذاری در بورس در نظر بگیریم ؟؟
چند درصد بازدهی از سبدی که تشکیل دادم میتونم بگیرم ؟؟
حالا ؛ کجا ! و چجوری ؟
اگر ذهنت درگیر این موضوع است ولی نمیدونی چکار کنی؛ با ما همراه شو….
حالا که مقداری از سرمایه مازاد را در صندوقها سرمایه گذاری کردیم و با ریسک و بازدهی آشنا شدیم میتونیم با مبلغ کم برای شروع وارد بورس بشیم اصطلاحی که خیلی رایج هست در بورس اینکه " بهتر همه تخم مرغ ها را در یک سبد نذاریم " به این دلیل که اگر ضرر کردیم همان مبلغ کمی که سرمایه گذاری کردیم را هم از دست ندیم پس بهتره بدونیم چی بخریم و به نسبت سرمایه مازادمون چند سهم از صنایع بورسی که فعال هستند رو تو سبدمون داشته باشیم که سود خوبی رو کنار سودی که ماهیانه در صندوقها سرمایه گذاری کردیم داشته باشیم پس باید صنایع رو بشناسیم بدونیم چه صنعتی رو چه زمانی باید بخریم گزارشات شرکتها و ارزش ذاتی شرکتها را بررسی کنیم اگر نمیتونیم خودمون سبد بورسی داشته باشیم بهتره سرمایه خودمون رو به دست کسی بسپریم که بتونیم استفاده مفیدی رو ازش داشته باشیم.
موفقیت در بازار سهام یا هر بازار دیگری نیاز به انتخاب یک رویکرد مناسب و نظم فکری دارد . سبد سهامی که به خوبی تنوع بخشی شده باشد بهترین شانس برای رشد پایدار و طولانی مدت در سرمایه گذاری شما خواهد داشت .
برای خرید سهام بهتر به نکات زیر توجه کنیم :
سرمایه مازاد را برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم سرمایهای که حداقل 6 تا 12 ماه به آن احتیاج نداشته باشیم . ممکن است پس از سرمایه گذاری در سهام شما مجبور باشید برای مدتی سهم را در سبد خود نگه دارید که اینکار به سرمایه بیکار نیاز دارد .
با اخبار یا تحلیلهای سیاسی و اقتصادی همراه باشید قبل از سرمایه گذاری باید به اتفاقات سیاسی اقتصادی توجه داشته باشیم و تصمیمات سرمایه گذاری را با توجه به ( قیمت جهانی کالا، قیمت ارز، اقتصاد کلان و نرخ انتخاب سهام برای سرمایه گذاری انتخاب سهام برای سرمایه گذاری تورم، رشد ، تورم و. ) این مسائل انجام بدهیم.
سبد سهام یا پرتفوی تشکیل بدیم برای سرمایه گذاری در بورس باید بخشی از سبد سهام را کوتاه مدت و بخشی را بلند مدت و میان مدت تقسیم کنیم عمدتا سرمایه گذارانی که روش میان مدت را برای سرمایه گذاری خود انتخاب میکنند به مراتب بازدهی بیشتری از سرمایه گذارانی که کوتاه مدت سرمایه گذاری کردن را دارند.
راههای تنوع بخشی سهام
هر چقدر تعداد سهمهای یک سبد بیشتر و وابستگی بازده سهمها به هم کمتر باشد ریسک غیر سیستماتیک هم کمتر میشود اما تنوع بخشی با هزینه میباشد و اداره یک سبد بزرگ از سهام نیاز به زمان دارد
سبد مبتنی بر ارزش بازار
وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با دیگر سهمهای سبد تعیین میشود مثلا اگر 10 سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب شده و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم 15 درصد بیشتر باشد وزن سهم اول در سبد هم باید 15 درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد
وزن هر سهم در سبد با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد مشخص می شود.
برای مثال برای سرمایه یک میلیون تومانی 10 سهم را در سبد خود قرار میدهید در این صورت اگر 1000 سهم یک شرکت به قیمت 200 تومان خریداری شود ارزش خرید آن سهم 200 هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل 20 درصد است
پس برای اینکه سبد مبتنی بر وزن بازار باشد باید نسبت وزن سهام در سبد با نسبت ارزش بازار شرکت مطابقت داشته باشد
سبد هم وزن
ساختار سبد هم وزن ساده و تمام سهمها در سبد با یکدیگر برابر میباشد بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکتهای مربوطه چقد میباشد
سبدگردانی اختصاصی که یکی از انواع سرمایه گذاریهای غیر مستقیم میباشد که از مزایایی زیر برخورد دارد است :
دیدگاه شما