در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید سهمی را که به ارزندگی آن اعتقاد داریم فروخت؟ آیا اگر سهم خود را نگهداری کنیم میتوان انتظار داشت که بعد از 10-15% افت،قیمت مجدداً به قیمت خرید ما بازگردد و تازه بتوانیم سهم خود را به قیمت خرید سربهسر بفروشیم؟
آموزش روش مارتینگل در فارکس + آموزش ویدیویی 🎥
استراتژی مارتینگل شامل دوبرابر کردن اندازه یا حجم معامله در زمان ضرر است. به عبارتی دیگر، هرگاه پوزیشنها به ضرر رفت و روند عکس پوزیشنی که ما گرفتهایم حرکت کرد، یک معامله دیگر باز میکنیم تا میانگین نقطه ورود ما کمتر شود. استراتژی مارتینگل بیان میکند که با توجه به ضرر باید اندازه یا حجم معامله را دوبرابر کرد. تئوری استراتژی این است که شما هر چیزی را از دست دادهاید دوباره بهدست میآورید.
مارتینگل در فارکس چیست
رویای هر معاملهگر این است که یک استراتژی پیدا کند که اگر نه ۱۰۰% موفقیت، حداقل ۹۰% را تضمین کند. البته در نگاه اول کاملاً باورنکردنی به نظر میرسد. اما اگر امکانات بازار فارکس را دقیقتر بررسی کنید، میتوانید شواهد قانع کنندهای از وجود چنین استراتژی پیدا کنید؛ و با ورود به تاریخچه معاملات سهام، هر معاملهگر میتواند شواهد بسیار موثری در مورد کارکرد آن بیابد. و نام این استراتژی مارتینگل است.
اساس معاملات تقریباً برد-برد چیست؟ به طرز عجیبی، نظریه احتمال، نظریهای که برای طرفداران قمار وعده پیروزی و به شما امکان میدهد غیرمعمولترین فرضیات را بسازید.
چگونه بدون باخت بازی کنیم؟ بهترین راه حل میتواند یک پلن معاملاتی باشد که به شما امکان میدهد در جریان سرمایه گذاریهای خود باشید. اما حتی کم ریسکترین معاملات، موفقیت شما را در بازار تضمین نمیکند.
- استراتژی مارتینگل یک استراتژی سرمایهگذاری یا شرطبندی است که توسط ریاضیدان فرانسوی پل پیر لوی معرفی شده است. این یک روش ترید پرخطر در نظر گرفته میشود.
- این روش مبتنی بر تئوری افزایش مبلغ تخصیص یافته برای سرمایهگذاری است. حتی اگر ارزش آن در حال کاهش باشد؛ در واقع معاملهگران این کار را انجام میدهند با انتظار اینکه قیمت مجددا به روند دلخواه آنها بازگردد.
تاریخچه استراتژی مارتینگل
این استراتژی تجاری نام خود را از بازیهای شرطبندی قرن ۱۸ در فرانسه گرفته است. این استراتژی در ابتدا برای موفقیت در بازی مورد استفاده قرار گرفت که در آن قمارباز یک سکه را برمیگرداند و در صورت بالا آمدن سکه برنده میشد. این استراتژی در بین قماربازان بسیار محبوب شد و در نهایت این استراتژی مورد توجه ریاضیدانان قرار گرفت.
در سال ۱۹۳۴، پل پیر لوی از مفاهیم جدید نظریه احتمال برای تجزیه و تحلیل استراتژی استفاده کرد. لوی دریافت که با ثروت بینهایت، این استراتژی همیشه برای یک قمارباز سود خواهد داشت. ژان ویل، آماردان، سپس در سال ۱۹۳۹ نام “استراتژی مارتینگل” را ابداع کرد.
آموزش استراتژی مارتینگل در فارکس
اصل استراتژی ساده است: در صورت از دست دادن شرط اولیه، هر شرط بعدی باید دو برابر اندازه قبلی باشد. یعنی، بازیکن در هر صورت فرصتی پیدا میکند تا تمام شکستها را با یک برد جبران کند. اما هرچه احتمالات مختلف در بازی بیشتر باشد، احتمال اینکه روش مارتینگل کاملاً موثر عمل کند کمتر است.
در معاملات فارکس احتماللت بصورت نسبت ۱:۱ است یعنی خرید یا فروش به عبارت دیگر قیمت یا در جهت صعودی و یا در جهت نزولی حرکت میکند.
بنابراین اگر ما یک معامله خرید باز کنیم و قیمت در جهت نزولی حرکت کند مجددا یک معامله خرید دیگر با دو برابر حجم قبلی باز میکنیم و این روند ادامه پیدا میکند. تا در نهایت با بازگشت قیمت به مقدار کم در جهت صعودی وقتی برایند تمام معاملات مثبت شد از همه معاملات خارج میشویم.
برای درک بهتر موضوع، معاملهای را با دو نتیجه با احتمال مساوی، نتیجه ۱ و نتیجه ۲ در نظر بگیرید. معامله گر X تصمیم میگیرد مبلغ ثابت ۵۰ دلار را معامله کند، به امید اینکه نتیجه ۱ رخ دهد. با این حال، نتیجه ۲ به جای آن رخ میدهد و معامله به ضرر میرود.
با استفاده از استراتژی Martingale، اندازه معامله به ۱۰۰ دلار افزایش مییابد، و دوباره به نتیجه ۱ امیدواریم. باز هم، نتیجه ۲ رخ میدهد و ۱۰۰ دلار از دست میرود. از آنجایی که این یک ضرر است، معامله دو برابر شده و اکنون ۲۰۰ دلار است. این روند تا رسیدن به نتیجه مطلوب ادامه می یابد.
نحوه مارتینگل زدن
- اگر در معامله اول برنده شویم ۵۰ دلار سود کردهایم و معامله بسته شده است.
- اگر در معامله اول بازنده باشیم ودر معامله دوم برنده شویم.۵۰ دلار در معامله اول از دست دادهایم اما ۱۰۰ دلار در معامله دوم گرفتهایم که در نتیجه با۵۰ دلار سود خارج میشویم.
- اگر در دو معامله اول بازنده باشیم و در معامله سوم برنده شویم اتفاقی که رخ میدهد این است که ۵۰ دلار در معامله اول و ۱۰۰ دلار در معامله دوم از دست دادهایم اما ۲۰۰ دلار در معامله سوم بدست آوردهایم در نتیجه مجددا با ۵۰ دلار سود خارج میشویم.
- از دست دادن سه معامله اول، اما برنده شدن در معامله چهارم: در معامله اول ۵۰ دلار، در معامله دوم ۱۰۰ دلار و در معامله سوم ۲۰۰ دلار ضرر میکنید. با این حال، در معامله چهارم ۴۰۰ دلار برنده میشوید. باز هم ۵۰ دلار سود برای شما باقی میماند.
استراتژی مارتینگل «Martingale» معمولاً در هر بازی با احتمال مساوی برد یا باخت استفاده میشود. درک این نکته مهم است که بازارها بازیهای حاصل جمع صفر نیستند. بازارها به سادگی شرط بندی روی میز رولت نیستند. بنابراین، استراتژی معمولا قبل از اعمال در بازارهای سهام اصلاح میشود.
روش مارتینگل در ارز دیجیتال
استراتژی مارتینگل به خوبی با حرکات استاندارد بازار کریپتو جفت میشود. زمانی که بازار یکی از مراحل متلاطم خود را سپری میکند، میتوانید از مزایای استراتژی قدردانی کنید. هنگامی که بازار به طور ناگهانی سقوط میکند، ضررهای بزرگ میتواند ترسناک باشد. با این حال، هنگامی که بازار بهبود یافت، میتوانید به اندازه کافی پول به دست آورید تا بتوانید تمام زیانهای خود را مدیریت کنید و سود منظمی کسب کنید.
استراتژی Martingale میتواند به ویژه برای سرمایهگذاری در حوزه ارزهای دیجیتال موثر باشد. معاملهگران تا حدودی بر نتایج تأثیر دارند، زیرا میتوانند ارزهای دیجیتال را بر اساس عملکرد امیدوارکننده به جای انتخاب بر اساس شانس تصادفی انتخاب کنند. بر خلاف چرخش سکه، بازارهای ارز دیجیتال یک بازی حاصل جمع صفر نیستند. حتی زمانی که سودی به دست نمیآورید، به ندرت پیش میآید که تمام سرمایهگذاری شما ناپدید شود. در عوض، حتی سقوط کریپتو مقداری ارزش را حفظ میکند.
برخی از سرمایه گذاران دوست دارند از نسخه اصلاح شده استراتژی مارتینگل استفاده کنند. آنها به جای اینکه دقیقاً دو برابر شرط اولیه خود قرار دهند، ارزش کریپتو رو به کاهش خود را از سرمایهگذاری دوبرابر شده جدید کم میکنند. این به شما این امکان را میدهد که از بودجه کمتری استفاده کنید در حالی که همچنان از قلب استراتژی پیروی میکنید.
مزایای استفاده از استراتژی مارتینگل
چرا استراتژی Martingale اینقدر محبوب است حتی اگر به مبالغ هنگفتی پول نیاز باشد؟ پاسخ در این واقعیت نهفته است که مزایای زیادی برای سرمایهگذار باهوش دارد.
احساسات را از سرمایهگذاری خارج میکند
یکی از چیزهای آیا مارتینگل استراتژی خوبی است؟ مفید در مورد کار با یک استراتژی معاملاتی این است که احساسات شما را از تأثیرگذاری بر سرمایهگذاری شما جلوگیری میکند. در بسیاری از موقعیتهای معاملات کریپتو، ترس از رکود بازار یا جهش یک روند به دلیل ترس از دست دادن (FOMO) میتواند باعث مشکلات مالی شود. رعایت یک قانون واضح، ساده و آسان به شما امکان میدهد بر اساس منطق انتخاب کنید، نه احساسات.
قابل انعطاف
برخلاف سایر تکنیکهای معاملاتی کریپتو، هنگام استفاده از استراتژی مارتینگل لزوماً مجبور نیستید با یک صرافی خاص کار کنید یا نوع خاصی از رمزارز را خریداری کنید. این اساساً یک استراتژی مدیریت پول است، بنابراین میتواند در هر موقعیتی کار کند. میتوانید آن را برای خرید یک میم کوین استفاده کنید، یا میتوانید از آن در هنگام کوتاه کردن یک رمزنگاری با گزینهها استفاده کنید.
شکست حتی پس از ضررهای عمده
استراتژی Martingale یکی از اطمینان بخشترین استراتژیهای موجود است. در تئوری، با دوبرابر کردن مکرر شرطهای بازنده، در نهایت یک برنده خواهید شد. این به این دلیل است که اندازه معامله برنده برای پوشش زیانهای کل معاملات قبلی بیش از اندازه کافی خواهد بود. این استراتژی با هدف ارتقای ذهنیت متضرر از ضرر و تلاش برای بهبود شانس شکست شما میباشد. تا زمانی که سرمایه زیادی دارید، میتوانید به خود اطمینان دهید که در نهایت به نتیجه خواهید رسید. این استراتژی به ویژه در بازارهای متلاطم خوب عمل میکند، زیرا به شما کمک میکند تا برای پوشش افتهای گاه به گاه قیمت کریپتو پول پس بگیرید.
معایب استراتژی مارتینگل
مبلغی که برای هر معامله صرف میشود تنها پس از چند ترید میتواند به نسبتهای زیادی برسد.
اگر تریدر در حین استفاده از استراتژی با کمبود مارجین مواجه شود و از معامله خارج شود، ضررهای پیش آمده میتواند فاجعه بار باشد. نسبت ریسک به پاداش استراتژی مارتینگل معقول نیست. در حین استفاده از استراتژی، با هر باخت تا یک برد، مبالغ بالاتری خرج میشود و سود نهایی تنها برابر با اندازه شرط اولیه است.
محدودیتهایی توسط بروکرها برای اندازه معامله وجود دارد. بنابراین، یک معاملهگر بینهایت شانس برای دو برابر کردن یک شرط را دریافت نمیکند.
نکته مهم روش مارتینگل در فارکس
در حقیقت، همه چیز دقیقاً برعکس است. نکته اصلی در استراتژی مارتینگل توانایی انتظار است و اگر همه چیز را به درستی محاسبه کنید، دیر یا زود به هدف مورد نظر دست خواهید یافت و سود به دست آمده خسارات آیا مارتینگل استراتژی خوبی است؟ ناشی از معاملات را پوشش میدهد.
فراموش نکنید که مارتینگل یکی از خطرناکترین استراتژیها است؛ فقط در صورتی از آن استفاده کنید که واقعا اماده باشید.
استراتژی مارتینگل چیست ؟
استراتژی مارتینگل چیست و چه کاربردی دارد؟ تحلیل گران و معامله گران در بازار سهام و سرمایه از استراتژی های متعددی جهت انجام معاملات استفاده می کنند. هدف از به کارگیری و استفاده از این روش ها در واقع مدیریت سرمایه، کنترل سرمایه و کسب سود بیشتر است. یکی از این تکنیک ها که بسیاری از سرمایه گذاران از آن در بازار بوررس، سهام و علی الخصوص فارکس به کار می برند، مارتینگل می باشد. این استراتژی در ابتدا تنها در شرط بندی ها مورد استفاده قرار می گرفت؛ اما به تدریج کاربرد آن گسترش یافت و به بازار سهام راه پیدا کرد. موضوعی که در این مقاله قصد به بررسی آن داریم توضیح روش مارتینگل و روش استفاده از آن می باشد، لذا توصیه می کنیم تا انتهای مطلب با ما همراه باشید..
استراتژی مارتینگل چیست؟
روش مارتینگل یک استراتژی جهت کسب سود به شمار می رود که بر مبنای تئوری احتمال و فرضیه بازگشت به میانگین استوار است. در این تکنیک تا حدودی هر شخص نیاز به سرمایه زیادی نیازمند است و در این راستا اگر سرمایه بسیاری داشته باشید با استفاده از این استراتژی می توانید سود زیادی را کسب کنید در غیر این صورت باید خود را برای رویارویی با زیان آماده کنید. قبل از توضیح هر چیزی در این باره ابتدا به طور مختصر در رابطه با تاریخچه این روش صحبت خواهیم کرد.
تاریخچه مارتینگل:
این روش در واقع توسط یک ریاضی دان فرانسوی، به نام پل پیر لوی در قرن هجدهم میلادی معرفی شد، اما با گذشت زمان توسط سایر محققان بهینه سازی شد. این تکنیک در اصل یک نوع روش برای شرط بندی بوده که فرضیه آن دوبرابر آیا مارتینگل استراتژی خوبی است؟ شدن میزان شرط در هر مرحله را در پی داشته است. در نهایت یک ریاضی دان لاتین با نام جوزف لئو دوب، با فرض بر اینکه نمی توان با مارتینگل به بازدهی 100% رسید، تحقیقاتی را در پیش گرفت. اما هم اکنون بسیاری از معامله گران و تحلیل گران بازار سهام از این استراتژی برای معاملات خود استفاده می کنند.
چه موقع از این استراتژی استفاده کنیم؟
برای بسیاری از افراد که در این زمینه اطلاعات و تجربه زیادی ندارند، شاید این سوال پیش آید که چه زمانی باید از استراتژی مارتینگل استفاده کنیم؟ در این رابطه باید بگوییم که این روش برای خرید سهام شرکت هایی که در وضعیت بنیادی مناسبی قرار دارند، مناسب است. در حالت کلی، زمانی که از ارزنده بودن یک سهام اطمینان داریم اما نمی دانیم که این سهام چه زمانی رشد می کند می توان از این روش استفاده کرد.
به بیان دیگر با استفاده از مارتینگل می توان هزینه تمام شده یک سهام را در موقع عدم اطمینان بهینه سازی کرد.
چگونه از روش مارتینگل استفاده کنیم؟
توجه داشته باشید که میزان ریسک در معاملات با این روش بسیار بیشتر از میزان سود بالقوه شما خواهد بود. با این وجود تکنیک مارتینگل و به کارگیری از آن در معاملات می تواند میزان شانس موفقیت را افزایش دهد و بازدهی را به 100% برساند. در واقع در این روش میزان سرمایه در هر مرحله باید دو برابر مرحله قبل باشد و در صورتی باخت، آن قدر این بازی ادامه پیدا می کند تا سرانجام از میدان خارج شوید.
حالا، برای درک بهتر موضوع اینکه استراتژی مارتینگل چیست و چگونه می توانیم از آن استفاده کنیم، بهتر است به این مثال توجه کنید:
فرض کنید شخصی با 10 دلار شرط بندی را شروع می کند، در صورت باخت 10 دلار را از دست می دهد و علاوه بر آن، فرد باید در مرحله بعدی20 دلار را سرمایه گذاری کند و این ترتیب به همین روش ادامه دارد.
بنابراین طبق این روش باید فرضیه دو برابر شدن سهم در چندین مرحله اتفاق افتد و سرمایه اختصاص یافته در هر مرحله باید دو برابر مرحله پیش شود. بهترین روش این است تا برای استفاده از روش مارتینگل سرمایه را به چندین بخش نامساوی تقسیم و در هر مرحله بخشی از آن را وارد معامله نمود.
همانطور که بیان شد، یکی از مهم ترین مفروضات در تکنیک مارتینگل داشتن منابع پولی نامحدود می باشد؛ اما با توجه به این که این مسئله امکان ندارد پس چه کنیم؟
- در مرحله اول از استفاده از این روش، مبلغ کل سرمایه گذاری خود را مشخص و تعیین کنید که این مبلغ را قرار است در چند مرحله سرمایه گذاری کنید.
- سپس کل مبلغ را به چند قسمت مساوی تقسیم کنید.
- مقدار خرید در هر مرحله باید با نسبتی از توان 2 محاسبه شود.
یک مثال دیگر: اگر شخصی قصد استفاده از روش مارتینگل در انجام معاملات خود را داشته باشد و در این راستا 100 میلیون از سرمایه خود را به سهمی اختصاص بدهد، باید این میزان سرمایه خود را به چند بخش تقسیم و در هر مرحله یک بخش از آن را وارد بازار نماید.
در این بازار، تصور کنید که هر سهم قیمتی برابر با 1000 تومان است، سرمایه گذار نیز باید به میزان 1000 آیا مارتینگل استراتژی خوبی است؟ سهم خریداری کند؛ حالا در صورتی که پس از انجام معامله و خرید، قیمت هر سهم به جای اینکه رشد داشته باشد، 5% منفی گردد، قیمت هر سهم برابر با 950 تومان خواهد شد. و سهام گذار در دومین مرحله باید دو برابر قیمت اولیه خود یعنی:2000سهم را خریداری کند. با این روند میانگین قیمت خرید فرد966/7 تومان خواهد شد که این مبلغ به نسبت خرید اولیه کم تر است.
در صورتی که در روز معاملاتی بعد نیز، قیمت این سهام 5 درصد منفی شود، قیمت با 902/5 تومان برابر می شود و آن شخص باید در این مرحله 4000 سهم را خریداری کند، که در این صورت با احتساب کسر هزینه ها شخص 10 درصد از سهم اولیه خود را از دست داده است.
اگر در روز بعد قیمت سهام 5 درصد رشد داشته باشد، به یکباره قیمت هر سهام افزایش یافته و سرمایه به 976/5 خواهد رسید، در این صورت سرمایه گذار به سود خواهد رسید. نکته قابل توجه این است که، اگر سرمایه گذار تمام مبلغ سهم خود را در روز اول به خرید در بازار اختصاص می داد|، اکنون تمام سرمایه اش در ضرر بود.
روش مارتینگل چیست؟
همیشه دغدغه قماربازهای قدیم این بوده که چگونه بتوانند بدون ریسک، سود تضمین شده از کار خود ببرند.
قماربازان قدیم بسیار به این موضوع فکر کردهاند و حاصل آن، نتایجی بوده که در سرمایه گذاری این روزها در بورس از آن استفاده میکنند.
یکی از این روشهای شرط بندی که جای خود را در تجارت و سرمایه گذاری بخصوص در بازارهای سرمایهگذاری داخلی و خارجی نیز باز کرده، روش مارتینگل است.
روش مارتینگل در شرطبندیهایی بکار میرود که فرد دو حالت برد یا باخت دارد و احتمال رخداد هر کدام از شرایط برد یا باخت نیز برابر است. (دقت کنید در بورس شما با مقداری آموزش، بیشتر از حالت 50-50 احتمال موفقیت دارید و شرایط بسیار بهتر است اما باز هم با همین شرایط روش مارتینگل میتواند در برخی شرایط کارساز باشد)
یک مثال از نوع شرط بندی
در روش مارتینگل فرد در یک رشته شرط بندی حاضر میشود به طوریکه بعد از هر باخت میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل میکند تا جایی که بالاخره ببرد و از این بازی با سود خارج شود.
مثال زیر نشان میدهد که این استراتژی چگونه کار میکند و سود آن چقدر خواهد بود:
فرض کنید که در یک شرطبندی با انداختن یک سکه شرکت میکنیم به طوریکه سکه میاندازیم و اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی میبریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندیمان را میبازیم.
پس حالا مثلا این بازی را با B تومان شروع میکنیم.
در مرحله اول یا شیر میآید و فرد میبرد و پولش به 2B تومان افزایش مییاب.
اگر فرد ببازد در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوبرابر میکند یعنی 2B تومان آیا مارتینگل استراتژی خوبی است؟ وسط میگذارد.
در این مرحله اگر ببرد آنگاه سود او در کل خواهد بود:
باخت از مرحله اول: B تومان
برد از مرحله دوم: 2B تومان
سود کل: B=2B-B تومان
حال اگر دوباره در این مرحله ببازد، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوبرابر میکند یعنی 4B تومان.
اگر برنده شود آنگاه سود او در این مرحله برابر خواهد بود با:
باخت از مراحل اول و دوم: B+2B=3B تومان
برد از مرحله سوم: 4B تومان
سود کل: 4B-3B= B تومان
و این موضوع اگر N بار هم تا موفقیت شما رخ دهد در نهایت باز N ام شما مقدار B سود کردهاید، البته اگر سرمایهتان تمام نشده باشد!
در مثال فوق، هزینهای که با هر بار وارد کردن سرمایه متحمل میشوید (مثلا کارمزد معامله) لحاظ نشده است!
خود را در این شرایط قرار دهید
خرید پلهای یکی از روشهایی است که معاملهگران حرفهای بهمنظور بهینه کردن قیمت خرید در هنگام تشکیل پورتفوی خود از آن استفاده میکنند.
در واقع یکی از مهمترین خصوصیاتی که یک معاملهگر موفق را از یک معاملهگر معمولی متمایز میکند توانایی خرید سهم در بهترین قیمت است.
همهی ما این انتظار را داریم که خرید سهم برای ما سودآور باشد، اما گاهی شرایط بازار بهگونهای پیش میرود که علیرغم اینکه احساس میکنیم سهم مناسبی را برای خرید انتخاب کردهایم، برخلاف انتظارمان افت قیمت سهم خود را مشاهده میکنیم.
در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید سهمی را که به ارزندگی آن اعتقاد داریم فروخت؟ آیا اگر سهم خود را نگهداری کنیم میتوان انتظار داشت که بعد از 10-15% افت،قیمت مجدداً به قیمت خرید ما بازگردد و تازه بتوانیم سهم خود را به قیمت خرید سربهسر بفروشیم؟
در این مطلب قصد داریم روشی را معرفی کنیم که در آن علاوه بر در نظر گرفتن حد ضرر بتوانیم حتی با افت قیمت سهم به زیر قیمت خرید اولیه نیز از معامله خود با سود خارج شویم.
روش مارتینگل چیست؟
مارتینگل روشی است که توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معاملهگران مختلفی با روشهای گوناگون اجرا شد.
طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد 2) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید.
فرض کنید شما 1 عدد سهم را با قیمت 100 تومان خریداری میکنید و انتظار رشد آن را دارید.ولی برخلاف انتظار قیمت آن 5% افت کرده و به 95 تومان میرسد.
بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید.
با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 96.7 تومان کاهش مییابد و در صورت رشد قیمت به بالای 96.7 تومان کل خرید شما سودآور میشود، درحالیکه قیمت هنوز به 100 تومان اولیه نرسیده است.
حال اگر قیمت سهم بهجای رشد مجدداً 5% دیگر افت نماید و به 90.25 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید.
با این کار میانگین قیمت تمامشده هر سهم شما به 93 تومان کاهش مییابد و درحالیکه قیمت فعلی سهم در حال حاضر 10% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش داشته است، اگر فقط 3.5% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد.
مزیت روش مارتینگل چیست؟
مزیت روش مارتینگل این است که هنگامیکه قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما فاصله میگیرد و منفی میشود،میتوان با اجرای آن قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه وارد سود شد، نه اینکه صبر کرد تا قیمت به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم.
چهبسا در بسیاری از موارد ممکن است که قیمت سهم پس از افت بهراحتی به قیمتهای قبلی برنگردد و ما مجبور شویم از معاملهای که میتوانست برای ما سود ده باشد، نهایتاً با زیان خارج شویم.
عیب روش مارتینگل چیست؟
این روش توسط معاملهگران بزرگی اجراشده است و هرکدام از آنها با توجه به سیستمهای معاملاتی خود و حد سود و حد ضررهای خود این روش را بومیسازی کردهاند.
طبق این روش ما میتوانیم دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچه قیمت افت نماید میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنیم.
اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما نامحدود نیست و نمیتوانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه موردنیاز برای آن بهشدت افزایش پیدا میکند.
چگونه عیب کوچک روش مارتینگل را بر طرف کنیم
باید مراحل انجام این کار را به اعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.
توصیه میشود که مراحل خرید را به 3 مرحله کاهش داد، بدینصورت که سرمایه خود را به 4 قسمت نامساوی تقسیم کنیم:1،2،4 و 8.
در این روش به این اعداد ضرایب مارتینگل گفته میشود که همان توانهای عدد 2 هستند که در هر مرحله از خرید بهکاربرده میشوند (یعنی کل سرمایه شما به 4 قسمت تقسیمشده و در هر مرحله از خرید یکی از این ضرایب استفاده میشود: مثلاً 15 میلیون تومان سرمایه به 1 میلیون، 2 میلیون، 4 میلیون و 8 میلیون تقسیم میشود).
با این تقسیمبندی شما در صورت کاهش قیمت خرید اولیهتان، بازهی حد ضرر خود را به 3 قسمت تقسیم میکنید و هر بار که قیمت به یکی از این 3 بخش میرسد، پله بعدی خرید خود را انجام میدهید.
بورسینس: درنتیجه هم حد ضرر را رعایت کردهاید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما بهینهشده است و با اولین رشد، کل خرید شما وارد سود میشود.
بهترین حالت استفاده از روش مارتینگل در سرمایه گذاری در بورس چیست ؟
این روش یک استراتژی منطقی برای بهینه کردن بهای تمامشده سهم در هنگام افت قیمت است و استفاده افراطی و نادرست از آن چیزی جز زیان را در پی نخواهد داشت.
بهتر است از این روش برای سهامی که وضعیت بنیادی خوبی دارند و به دلایلی افت مقطعی را تجربه میکنند، استفاده شود.
مثال واقعی از روش مارتینگل در خرید و فروش در بورس تهران
در زیر هم یک مثال واقعی از خرید 3 پلهای بر اساس روش مارتینگل در بورس ایران را باهم هم میبینیم.
نمودار زیر مربوط به سهم بکام است که با شکسته شدن خط روند نزولی در اسیلاتور RSI تصمیم به خرید آن گرفتهشده است.
اگر ما 15 میلیون تومان برای خرید این سهم در نظر گرفته باشیم در مرحله اول طبق روش مارتینگل 1 میلیون تومان از پول خود را در قیمت 128 تومان خرید میکنیم. (7800 سهم 128 تومانی)
با 5% افت قیمت سهم 2 میلیون تومان بعدی را هم خرید میکنیم (16200 سهم 123 تومانی)
با 10% افت قیمت سهم 4 میلیون تومان بعدی را خرید میکنیم (34200 سهم 117 تومانی)
و درنهایت با 15% افت قیمت 8 میلیون پایانی را خرید میکنیم (72700 سهم 110 تومانی)
با آخرین خرید میانگین کل خرید به 114.6 تومان کاهش مییابد.
درنتیجه بهمحض اینکه قیمت سهم از 114.6 تومان بیشتر شود این خرید وارد سود خواهد شد و اگر تاکنون نگهداری شده باشد (168 تومان) از کل این خرید در این مثال 6,990,000 تومان سود کسبشده است (معادل 46%).
در صورتی اگر کل پول در ابتدا و در قیمت 128 تومان خرید شده بود و تاکنون نگهداری شده بود، 4,680,000 تومان سود از این خرید کسب میشد (معادل 31%) و اگر هم بعد از افت قیمت به 128 تومان نمیرسید متحمل زیان میشدیم.
چند نکته بسیار مهم در مورد روش مارتینگل
این روش زمانی کاربردی است که شما آموزشهای تحلیل تکنیکال و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید تا روش مارتینگل به موفقیت بیشتر شما کمک کند.
اساس تفکر این روش این است که شما به وضعیت بنیادی سهم خود اطمینان دارید.
پس اگر در انتخاب سهم مناسب مشکل دارید شاید این روش بسیار زیانده شود.
روی روانشناسی خود نیز باید کار کنید.
نکته سوم خرید در نقاط مناسب است، نیازمند این است شما در تحلیل تکنیکال و امواج الیوت مسلط باشید.
روش مارتینگل در فارکس
فرض کنید یک معامله با حجم یک لات دارید که ۱۰ پیپ سود و ۱۰ پیپ ضرر برای آن در نظر گرفتید.
حال بازار خلاف جهت شما حرکت کرده و ۱۰ پیپ ضرر میکنید. درست در همین مکان ضرر یک معامله دیگر در جهت معامله قبلی با دوبرابر لات یعنی ۲ لات و همان حدود سود و ضرر ۱۰ پیپی میگیرید. (پله دوم)
اگر این معامله دوم به سود بیانجامد، ضرر معامله قبلی جبران شده و معادل سود معامله قبلی نیز کسب خواهد شد. اما اگر این معامله نیز به ضرر منتهی شود، در مکان ضرر، معامله جدیدی با حجم دوبرابر قبلی یعنی چهار لات و همان سود و ضرر ۱۰ پیپی باز میکنیم (پله سوم)
باز این معامله جدید اگر به سود برسد ۴۰ پیپ سود خواهد شد که مجموع ۳۰ پیپ ضرر دو معامله قبلی را جبران نموده و ۱۰ پیپ هم سود میدهد. اما اگر این معامله نیز به ضرر منتهی شود، در مکان ضرر دوباره معامله ای با حجم دوبرابر قرار خواهیم داد و ….
به این ترتیب هرچه پلههای بیشتری از مارتینگل را میپیماییم، حجم معامله بالاتر رفته و رقم سود و ضرر نیز افزایش مییابد.
به طور کلی حجم پله N ام برابر خواهد بود با حجم اولیه ضربدر دو به توان N-۱.
به دلیل بالا رفتن حجم معاملات به صورت غیرخطی و توانی، استفاده از مارتینگل معمولا به لحاظ روانی برای معاملهگران سخت است. واقعیت این است که اگر این روش صحیح به کار رود و در ورود و خروج معامله استراتژی درستی اتخاذ شده باشد، مارتینگل میتواند عامل موفقیت خوبی در بسیاری از استراتژیها باشد.
تجربه یکی از معاملهگران فارکس در مورد روش مارتینگل
اولین باری که با تکنیک مارتینگل آشنا شدم خیلی خوشحال بودم فکر میکردم گمشدهام رو پیدا کردم و با اشتیاق صبح زود از خواب بیدار میشدم و پوزیشنگیری رو در فارکس شروع میکردم خب اوایل خیلی خوب جواب میگرفتم ولی بعد یه مدت طوفانی میاومد که هر چی سود بود رو از بین میبرد و بعد کال مارجین …
با خودم میگفتم باید قلق خاصی داشته باشه و باید پیداش کنم و نقطه ضعفش رو از بین ببرم اما هر چه سعی کردم بی نتیجه بود مارتینگل رو با انواع تکنیکهای دیگه مثل هدج قاطی کردم باز هم نشد اخرش یه روزی زهر خودش رو میریخت و حساب از بین میبرد.
تا اینکه ایدهای به ذهنم رسید خیلی هم تعجب کردم که چرا تا الان به ذهنم نرسیده بود ولی به هر حال باید امتحانش رو پس میداد که خوشبختانه بدک نبود و بعدها یه تغییراتی هم دادم و هم اکنون به شکل امروزی پوزیشنگیری میکنم.
این روشی که میخوام در اینجا توضیح بدم میتوانید تغییراتی در اون ایجاد کنید و استفاده کنید. روش من به این صورته که :
حجم پوزیشن گیری در این روش به ازای هر 500 دلار با 0.01 لات
تایم : حداقل H4
برای شروع ابتدا باید جهت بازار رو تعیین کنید که من توصیه میکنم از خط روند استفاده کنید که مزیت اون نسبت به مووینگ اورج اینه که هیچ وقت تو بازار رنج گرفتار نمیشید.
دوم با استفاده از خطوط حمایت و مقاومت افقی و تشکیل الگوهای کلاسیک در تایمهای پایینتر و همچنین رسم فیبوناچی بهترین نقطه برای ورود رو حدس میزنم و با 0.01 صدم لات در جهت روند وارد میشم و استاپ رو نمیزارم اما خودم میدونم کجا خارج بشم هر موقع احساس کردم تحلیلم اشتباه بوده سریع پوزیشن رو میبندم اما شما تا زمانی که تجربه کافی کسب نکردهاید و یا زمانی که مطمئن نشدید که میتوانید توی ضرر پوزیشنتون رو ببندید این کار رو نکنید و حتما از استاپ استفاده کنید.
دلیل دیگری هم دارم برای نذاشتن استاپ، چون اکثر سودهای من بالای 300 یا 400 پیپ هستش و به این اطمینان هم رسیدم میتونم حتی ضررهای 400 پیپی رو ببندم و تعداد پوزیشنهای موفقم هم بیشتر هست زیاد روی استاپ گذاشتن تمرکز نمیکنم البته گاهی که احساس خطر کنم استاپ رو خواهم گذاشت.
پوزیشن اول رو منتظر میمونم نتیجه رو ببینم اگه با سود بسته شد که پوزیشنهای بعدی رو با همون 0.01 وارد میشم ولی در صورت شکست تحلیل، بعدی رو با 0.02 صدم وارد میشم و اگه باز هم شکست خوردم تحلیل بعد با 0.04 وارد میشم و بعد 0.08 تا حالا که پیش نیومده که سه پوزیشن پشت سر هم شکست بخوره و از اونجایی که حد سوده من همیشه بزرگتره و حدضرر ذهنی من کوچک همیشه بالانس حسابم مثبت هست.
گاهی ضررهام نسب به سودهایی که گرفتم به قدری کوچک هست که در صورت شکست یک پوزیشن باز هم با همون مقدار لات قبلی وارد پوزیشن میشم و تا حالا که خوب بوده و دنبال روش دیگری نیستم.
شما هم اگر به این روش علاقمند شدید سعی کنید روشی بسازید که سیگنالهای اون از 4 تا حداقل یکیش درست از آب دربیاد و همچنین حد ضرر اون نباید زیاد بزرگ باشه که در صورت موفقیت یک پوزیشن به دلیل اینکه هم مقدار لات و پیپ اون بیشتر هست لااقل در کل ضرری نکرده باشید بعدا که تجربهتون بیشتر شد تعداد معاملات موفقتون افزایش پیدا میکنه و سود بیشتری میبرید.
توجه کنید که فارکس به طور کلی با بورس ایران متفاوت است و مطالبی که درباره فارکس منتشر میشود فقط جهت افزایش اطلاعات شماست.
نظر شما در مورد روش مارتینگل چیست؟
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
استراتژی مارتینگل در خرید سهام
یکی از روشهای خرید پلهای در بازار سهام، استفاده از روش مارتینگل است. سرمایهگذاران زیادی در بازار هستند که خرید سهم به روش مارتینگل را روشی ناکارآمد معرفی میکنند و اعتقاد دارند که ریسک این روش در خرید سهام بسیار بالاست. اما باید گفت که اگر این روش به درستی و صحیح به کار برده شود و معاملهگر برای نقطه ورود به سهم، استراتژی مناسبی داشته باشد؛ این روش، یک روش مناسب به حساب میآید. در روش مارتینگل هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه فاصله میگیرد؛ میتوان با اجرای آن و درست قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید، به راحتی سود کرد و از زیان خارج شد. البته در استفاده از روش مارتینگل سرمایهگذار باید سهمی را برای خرید انتخاب کند که به لحاظ بنیادی و یا تکنیکال در موقعیت مناسبی باشد تا با کاهش قیمت سهام، دائما مجبور به کم کردن قیمت میانگین نباشد، چرا که سرمایه ما نامحدود نیست و نمیتوانیم هر بار بر روی خرید قبلی خود چند برابر خرید جدید انجام دهیم. در این صورت با گذشتن چند مرحله از این روش، حجم خرید و از طرفی سرمایه مورد نیاز به شدت افزایش پیدا میکند.
بهتر است با یک مثال این روش را توضیح دهیم:
در این روش فرد سرمایهگذار، میزان سرمایهای را که برای خرید سهم در نظر گرفته؛ به 15 قسمت نامساوی بر مبنای ضرایب مارتینگل (شامل 1 ، 2 ، ۴ ، ۸) تقسیم کرده و بر اساس این ضرایب در قیمتهای مختلف سهم را خریداری میکند. در این روش، سرمایهگذار با تقسیم حد زیان به ۳ قسمت مساوی و با رسیدن قیمت به محدودههای مورد نظر، اقدام به خرید میکند. به عنوان مثال سرمایهگذاری قصد دارد با رعایت میزان کل سرمایه و درصد یک سهم در سبد سهام، ۳۰ میلیون تومان از سهمی را خریداری کند. در این حالت این سرمایهگذار باید بر اساس ضرایب مارتینگل، سرمایه مورد نظر را به ۱۵ قسمت تقسیم نماید. بر طبق ضرایب مارتینگل مقدار سرمایه مورد نیاز برای هر بار خرید به ترتیب ۲ میلیون، ۴ میلیون، 8 میلیون و ۱۶ میلیون تومان است. فرض کنیم که اولین محدوده قیمتی مناسب برای خرید سهم ۱۵۰ تومان باشد و سرمایهگذار باید با هر بار کاهش ٪۵ در قیمت سهم، پله بعدی را خریداری کند.
در مرحله اول سرمایهگذار با ۲ میلیون تومان، سهم را در قیمت ۱۵۰ تومان و به تعداد 13333 سهم خریداری و سپس با کاهش ۵ درصدی قیمت سهم، پله بعدی را به مبلغ ۴ میلیون تومان و در قیمت ۱۴۲ تومان (28070 سهم) خریداری میکند. با کاهش مجدد قیمت معادل ٪۵ ، پله بعدی خرید را به مبلغ ۸ میلیون تومان و در قیمت ۱۳۵ تومان (59095 سهم) انجام داده و در مرحله بعدی و با کاهش ۱۵ درصدی قیمت سهم نسبت به قیمت اولیه، پله آخر را به مبلغ ۱۶ میلیون تومان و در قیمت ۱۲۸ تومان (124411 سهم) خریداری میکند. در این شرایط با خرید سهم در قیمتهای مختلف، میانگین قیمت خريد به ۱۳۳ تومان کاهش پیدا کرده است. حال با فرض تحلیل درست در سهم، با افزایش ٪5 در قیمت سهم، سرمایهگذار در این معامله سربهسر شده (در این مرحله سرمایهگذار نه دارای سود است و نه زیان) و با افزایش قیمت بعد از این مرحله، وارد سود میشود. در این روش سرمایهگذار با در نظر گرفتن همه جوانب به راحتی میتواند یک معامله زیانده را به سرعت به سود تبدیل کند.
گاهی اوقات شاهدیم که سرمایهگذار در فروش سهام نیز از روش پلهای استفاده میکند ولی صرفاً بر اساس روش مارتینگل نبوده و هر سرمایهگذاری ممکن است از روشی استفاده کند. برای فروش سهم هم بهتر است در مقاومتها به صورت پلهای اقدام کنیم و حجمهای بالای فروش را برای مقاومتهای اصلی که از لحاظ روانی و رفتاری هم مهم به شمار میآیند، در نظر بگیریم. یک نکته مهم در استفاده از روش مارتینگل، بررسی وضعیت بنیادی و تکنیکال سهم است؛ در صورتی که سهم به لحاظ تحلیلی وضعیت مناسبی داشته، ولی بنا به شرایطی دچار افت قیمتی شود، بهتر است از این روش استفاده کنیم. (کاهش قیمت در هر مرحله 5 % در نظر گرفته شده است ولی سرمایهگذار میتواند برای کاهش ریسک این نسبت را 10 % در نظر گیرد). البته روش خرید پلهای به دیدگاه و استراتژی معاملاتی هر سرمایهگذار در بازار بستگی دارد و شاید درصد کمی از فعالان بازار از این روش برای خرید سهم استفاده کنند.
در کل میتوان گفت که فعالان بازار سرمایه از روش خاصی برای تعیین حجم معاملات خود استفاده نمیکنند و به همین دلیل عمدتاً تابع شرایط هیجانی بازار هستند يعنی در هنگام افزایش قیمت، با خیال پی بردن بازار به اهمیت سهم و یا در زمان کاهش قیمت با تصور پایان اصلاح قیمتی سهم و یا کاهش میانگین قیمت خرید، اقدام به خرید سهم میکنند که ممکن است خریدهای ناموفقی باشد. در کل سرمایهگذار باید در هنگام خرید سهام از یک رویه ثابت و تایید شده استفاده کند تا بیدلیل اسير هیجانات بازار نشود.
نمونهای دیگر از روش مارتینگل در خرید سهام با سرمایه 15 میلیون تومان:
همانطور که در تصویر نمایان است در روش مارتینگل علی رغم خرید در قیمت 2000 ریال و کاهش 20 درصدی قیمت سهم، بهای تمام شده خرید ما 1.779 ریال است که با یک روز مثبت میتوان با سود از سهم خارج شد.
همه چیز درباره روش مارتینگل در بورس
روش مارتینگل در بورس زمانی اجرا میشود که بازار نزولی است و نمیدانیم چه زمانی ممکن است قیمتها صعودی شوند. در چنین شرایطی، استراتژی مارتینگل به معاملهگر کمک میکند تا خریدهایش را در گامهای مختلف انجام بدهد و با مدیریت سرمایه درست، میانگین قیمت خریدش را به حداقل ممکن برساند. اما روش مارتینگل چیست و چگونه کار میکند؟
روش مارتینگل چیست؟ تاریخچه و سابقه آن
برای درک بهتر روش مارتینگل، باید ایده پشت آن را خوب بفهمیم. از نظر فنی، مارتینگل در واقع یک استراتژی شرطبندی در یک شرایط خاص و حتی آرمانی است که پیشینه آن به قرن هجدهم و کشور فرانسه میرسد. سادهترین روش مارتینگل را میتوان برای بازی شیر یا خط در نظر گرفت؛ فرض کنید در یک شرطبندی، سکهای به هوا پرتاب میشود و شرکتکنندگان میتوانند روی شیر آمدن یا خط آمدن سکه شرط ببندند. از آنجا که در این بازی دو حالت (شیر یا خط) بیشتر وجود ندارد، اگر شرکتکنندهای بعد از هر بار باخت مقدار شرط خودش را دو برابر کند و به بازی ادامه بدهد، در اولین باری که برد میآورد، تمام باختهایش جبران خواهد شد.
مثال ساده: به زبان سادهتر، اگر بار اول ۱۰۰ تومان شرط بستید و باختید، بار دوم ۲۰۰ تومان شرط ببندید. اگر بار دوم هم باختید، این بار ۴۰۰ تومان شرط ببندید و به این کار ادامه بدهید. به این ترتیب، اولین باری که برنده میشوید، تمام باختهای قبلیتان جبران خواهد شد.
اما یک نکته را فراموش نکنید؛ این روش در عالم واقعیت، تا زمانی میتواند مفید باشد که شرکتکننده به منبع پول نامتناهی وصل باشد که در این صورت هم شاید نیازی به شرطبندی نداشته باشد!
روش مارتینگل در بورس چیست؟
از روش مارتینگل برای خریدوفروش در بازارهای مالی هم میشود استفاده کرد. در محیط بورس، معاملهگر سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم میکند و در هر مرحله با بخشی از سرمایه اقدام به خرید میکند.
روش مارتینگل زمانی بهطور قطع جواب میدهد که سرمایهگذار به مقدار بسیار زیادی پول دسترسی داشته باشد. به عبارت دیگر، معاملهگران دنیای واقعی سرمایه محدودی دارند و نمیتوانند در مراحل متعدد اقدام به خرید سهام کنند و هر بار مبلغ خریدشان ۲ برابر مقدار قبلی باشد
مثال ساده: فرض کنید قیمت سهامی که میخواهید بخرید، در حال حاضر ۱۰۰۰ تومان است. علاوه بر این، به دلایلی احتمال میدهید که روزهای آینده قیمت سهم پایینتر از امروز باشد. اما از طرفی فکر میکنید که تحت شرایطی خاص ممکن است قیمت سهام رشد کند. در این حالت پله اول خریدتان را در قیمت ۱۰۰۰ تومان به ازای هر برگه سهم انجام میدهید (فرض کنید مبلغ کل خریدتان در این مرحله یک میلیون تومان باشد).
روز بعد قیمت سهم کاهش مییابد و به ۹۵۰ تومان میرسد. اکنون طبق روش مارتینگل باید ۲ برابر مبلغ قبلی (یعنی ۲ میلیون تومان) خرید کنید. پس از این مرحله، مجموع خریدتان ۳ میلیون تومان خواهد شد و تعداد سهامتان ۳۱۰۵ سهم خواهد بود. حالا اگر مبلغ ۳ میلیون را بر عدد ۳۰۱۵ تقسیم کنید، میانگین خریدتان به دست میآید که تقریبا برابر است با ۹۶۶ تومان. اکنون برای اینکه معاملهتان وارد سود شود، دیگر لازم نیست که قیمت سهامی که خریدهاید بالای ۱۰۰۰ تومان برود، بلکه تقریبا به محض اینکه قیمت سهم از ۹۶۶ تومان بیشتر شود، معامله شما وارد سود خواهد شد.
نکته: میتوانید طبق میزان ریسکپذیری خودتان، این روش را شخصیسازی کنید. مثلا میتوانید سرمایهتان را به ۳ قسمت (مثلا یک میلیون، ۲ میلیون و ۴ میلیون تومان) تقسیم کنید و خریدتان را در ۳ پله انجام بدهید. همچنین میتوانید به جای اینکه فاصله پلههای خریدتان را ۵ درصد در نظر بگیرید، در بازههای ۱۰ درصدی اقدام به خرید کنید. برای مثال، خرید اولتان را در قیمت ۱۰۰۰ تومان، خرید دومتان را در قیمت ۹۰۰ تومان و خرید سومتان را در قیمت ۸۰۰ تومان انجام بدهید.
مزیت روش مارتینگل چیست؟
اگر از استراتژی مارتینگل (یا همان خرید پلهای) در کنار مدیریت سرمایه بهره بگیرید، بیشتر اوقات معاملات موفقتری خواهید داشت. مزیت اصلی روش مارتینگل در این است که بعد از هر بار خرید، میانگین خریدتان به مقدار قابل توجهی پایین میآید و بعد از برگشت بازار و صعودی شدن قیمتها، در کوتاهترین زمان ممکن وارد سود خواهید شد.
به عبارت سادهتر، دیگر لازم نیست صبر کنید تا قیمت سهام به قیمت خرید اولیهتان برسد و بعد از آن تازه وارد سود شوید. حتی ممکن است قیمت سهم به این زودیها به قیمت خرید اولیهتان نرسد و تا مدتها زیر این قیمت نوسان کند، در این صورت باید تا مدتها افت ارزش سرمایهتان را تحمل کنید یا اینکه با زیان از معامله خارج شوید.
عیب روش مارتینگل چیست؟
همانطور که اشاره کردیم، روش مارتینگل زمانی بهطور قطع جواب میدهد که سرمایهگذار به مقدار بسیار زیادی پول دسترسی داشته باشد. به عبارت دیگر، معاملهگران دنیای واقعی سرمایه محدودی دارند و نمیتوانند در مراحل متعدد اقدام به خرید سهام کنند و هر بار مبلغ خریدشان ۲ برابر مقدار قبلی باشد.
مثلا معاملهگری که در مجموع ۶۳ میلیون تومان سرمایه دارد، اگر بخواهد از این روش استفاده کند و در اولین پله فقط یک میلیون تومان خرید کند، تنها میتواند در پنج مرحله خرید کند. حالا اگر بین پلههای خریدش فقط ۵ درصد فاصله بیندازد، بین پله اول تا پله آخر خریدش فقط ۲۰ درصد فاصله خواهد بود. اما ممکن است قیمت سهم بیشتر از اینها (مثلا ۴۰ الی ۶۰ درصد) ریزش داشته باشد و این استراتژی بهراحتی زیان سنگینی به معاملهگر وارد کند.
بهترین حالت استفاده از روش مارتینگل در بورس
همانطور که اشاره کردیم، استفاده کورکورانه از روش مارتینگل برای خریدوفروش سهام میتواند به سرعت سرمایه اولیه برای خرید سهام را صفر کند (چون هر بار باید ۲ برابر مقدار قبلی خرید کنیم) و در نهایت ممکن است باعث شود تا مدتها در زیان بمانیم (چون ممکن است قیمت سهم بیشتر از آن چیزی که در ابتدا تصور میکردهایم کاهش پیدا کند).
از نظر حرفهایهای بازار، روش مارتینگل (یا خرید پلهای) مانند بسیاری از روشهای دیگر باید در جای درست و در کنار ابزارها و روشهای آیا مارتینگل استراتژی خوبی است؟ دیگر به کار گرفته شود. همچنین معاملهگر نباید انتظار داشته باشد که روش مارتینگل (یا هر ابزار و روش دیگری) با موفقیت صددرصد همراه باشد. در معاملهگری در بورس، برآیند معاملات مهم است، نه موفقیت در تکتک معاملاتی که انجام میدهیم.
اما جای درست استفاده از روش مارتینگل کجاست؟ به نظر «رده» اول از همه باید با استفاده از روشهای تحلیل بنیادی سهام مناسب برای خرید را انتخاب کنیم و در مرحله بعد به کمک ابزارهای تحلیل تکنیکال نوسانهای کوتاهمدت قیمت این سهام را زیر نظر بگیریم و محدودههای حمایتی معتبر را شناسایی کنیم. سپس در این محدودهها ۳ یا ۴ پله برای خرید در نظر بگیریم و در این پلهها با روش مارتینگل اقدام به خرید سهم کنیم.
ممکن است در نگاه اول این استراتژی پیچیده به نظر برسد، اما اگر تجربه بورسیتان بهمرور افزایش پیدا کند، متوجه خواهید شد که این چند مرحله سادهترین کاری است که باید برای رسیدن به بازدهی معقول و پایدار طی کنید. کلیت کار موفقترین معاملهگران و سرمایهگذاران هم چیزی شبیه به همین فرایند است.
آیا برای موفقیت در معاملات به ماشین حساب یا اندیکاتور مارتینگل نیاز داریم؟
شاید اصطلاحهای ماشین حساب مارتینگل و اندیکاتور مارتینگل به گوشتان خورده باشد و فکر کنید با داشتن این ابزارها ضررها کمتر خواهد شد. اما نباید بگذارید این اسمهای عجیبوغریب گمراهتان کند. این ابزارها در بیشتر اوقات ابزارهایی برای انجام سریعتر محاسبات هستند و فایده بیشتری ندارند.
اگر میخواهید از روش مارتینگل بهترین استفاده را ببرید، باید اصول آن را بدانید و با نقاط ضعف و قوت آن در عمل آشنا شوید. بعد از آن اگر نیاز به ابزارهای کمکی داشتید میتوانید خودتان در نرمافزار اکسل یک ماشینحساب مارتینگل ساده و شخصی برای خودتان طراحی کنید یا از برنامهها و نرمافزارهای مشابه کمک بگیرید.
یک مثال واقعی از این روش در بورس ایران
فرض کنید با استفاده از تحلیل بنیادی به این نتیجه رسیدهایم که سهم شرکت فولاد مبارکه در مقطع فعلی ارزش سرمایهگذاری دارد. با بررسی نمودار قیمت سهم فولاد، به این نتیجه خواهیم رسید که حمایتهای معتبر این سهم ۱۲۰۰ تومان، ۹۰۰ تومان و ۸۰۰ تومان است. بنابراین پلههای خریدمان را در محدودههای این حمایتها در نظر میگیریم.
در این مثال فرض میکنیم کل سرمایهای که میخواهیم به خرید سهام فولاد اختصاص بدهیم ۷ میلیون تومان است. پس پولمان را به ۳ قسمت (۱ میلیون تومان، ۲ میلیون تومان و ۴ میلیون تومان) تقسیم میکنیم. خرید اولمان (مبلغ ۱ میلیون تومان در این مثال) را زمانی انجام میدهیم که قیمت سهم فولاد به ۱۲۰۰ تومان برسد. مرحله دوم خرید (مبلغ ۲ میلیون تومان) هم برای وقتی است که قیمت سهم به ۹۰۰ تومان برسد و مرحله سوم و آخر (مبلغ ۴ میلیون تومان) هم برای زمانی است که قیمت سهم به محدوده ۸۰۰ تومان برسد. به این ترتیب در این ۳ مرحله چیزی در حدود ۸۰۵۵ برگه سهام با خواهیم داشت و میانگین خریدمان به ازای هر سهم ۸۷۰ تومان خواهد بود. به این ترتیب اگر قیمت سهم صعودی شود و به بالای ۸۷۰ تومان برسد، معامله ما وارد سود خواهد شد.
نکته یک: ممکن است این پرسش پیش بیاید که شاید قیمت سهم به ۹۰۰ یا ۸۰۰ تومان نرسد. در این حالت دیگر لازم نیست پله دوم یا سوم خریدتان را انجام بدهید و همان بخشی از سرمایه که درگیر خرید سهام کردهاید (۱ میلیون یا ۳ میلیون) وارد سود خواهد شد. بعد از رسیدن به هدف قیمتی (مثلا ۱۵۰۰ یا ۲۰۰۰ تومان) هم میتوانید سهامتان را بفروشید و با یک سود مناسب از معامله خارج شوید.
نکته ۲: روش مارتینگل در بورس، در واقع ابزاری برای مدیریت سرمایه و کاهش ریسک است. معاملهگران حرفهای در دورههای مختلف بازار ممکن است استراتژیهای تدافعی یا تهاجمی در پیش بگیرند. مثلا وقتی کلیت بازار نزولی یا خنثی است، بهتر است سراغ استراتژیهای تدافعیتر برویم. در این حالت پلههای خریدمان را بیشتر میکنیم (به جای ۳ پله، ۴ یا ۵ پله در نظر میگیریم) و فاصله بیشتری بین پلهها میاندازیم.
مثلا اگر به این نتیجه برسیم که حمایت ۱۲۰۰ تومان در فولاد به سمت پایین شکسته خواهد شد، در این محدوده خریدی انجام نمیدهیم و پله اول خریدمان را برای محدوده ۹۰۰ تومان در نظر میگیریم.
در بازار صعودی هم بهتر است برعکس عمل کنیم؛ یعنی پلهها را کمتر کنیم و فاصلههای کمتری بین پلهها در نظر بگیریم.
استراتژی مارتینگل روشی است که در بازیهای شرطبندی از آن استفاده میشود. اگر بخواهیم از این روش در بازار بورس استفاده کنیم، بهتر است آن را در کنار روشها و ابزارهای تحلیلی مناسب به کار بگیریم. برای بهینهسازی برآیند معاملات، خوب است که این روش را برای خودمان شخصیسازی کنیم و در دورههای مختلف بازار (صعودی، نزولی و نوسانی) از شکلهای مختلف روش مارتینگل بهره بگیریم.
دیدگاه شما