کوانتوم بیلیارد در سازه های نانو
مدلسازی رفتار آشوبناک در مقیاس کوانتوم همواره برای فیزیکدانان و ریاضیدانان جذاب بوده است، اما اخیراً با حرکت دانشمندان به سوی فضای نانو، مدلسازی رفتار آشوبناک کوانتومی در مقیاس نانومتری اهمیت خاصی یافته است: رفتاری که عدم قطعیت را به جهان کوانتوم افزوده است.
مقدمه
حالت غیر قابل پیشبینی که در بردارندة هر دو حالت آشوب و مکانیک کوانتوم است را در نظر بگیرید اگر این دو اعتبارشان را از دست بدهند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ حداکثر آشوب؟ شاید.
مدلسازی رفتار آشوبناک در مقیاس کوانتوم همواره برای فیزیکدانان و ریاضیدانان جذاب بوده است، اما اخیراً با حرکت دانشمندان به سوی فضای نانو، مدلسازی رفتار آشوبناک کوانتومی در مقیاس نانومتری اهمیت خاصی یافته است؛ رفتاری که عدم قطعیت را به جهان کوانتوم افزوده است.
مطالعة مکانیک کوانتوم در قرن 19 میلادی، توسط فیزیکدان فرانسوی «هنری پوانکاره» که به دنبال یافتن معادلات حرکت سیارات حول خورشید بود، آغاز شد. در سالهای دهة60 میلادی «ادواردلورنز» (Edward Lorenz) رفتار آشوبناک را در مجموعهای از معادلاتی که برای مطالعة شرایط جوی بکار گرفته بود،
دریافت [1]. امروزه دانشمندان رفتار آشوبناک را در مدارات کهکشان تا هر نوع نوسانگرها (از فنرها تا مدارات الکترونی) دریافتهاند. اما سؤال جالب برای دانشمندان این است که آیا درون اتمها و مولکولها نیز رفتار آشوبناک وجود دارد؟ اگر وجود دارد چگونه باید آن را مدل کرد؟
از طریق شبیهسازی ریاضی، این ایده جهان شمول از آشوب را در قالب دنیای عجیب کوانتومی اتمها و مولکولها، مدل میکنیم. در برخی از موارد، رفتار آشوبناک تحت شرایطی خاص تشدید میشود. تئوریهای ریاضی و فیزیکی جدید، برای مدلسازی این رفتار بوجود آمده است، اما با رشد مهندسی نانو و گسترش محصولاتی نظیر نقاط کوانتوم، نانولولهها و ابزارهای ابررسانای مبتنی بر پایة کوانتوم، این مدلها دارای چه محدودیتها و مقدوراتی هستند؟
سیستمهای با رفتار آشوبناک، (یک کلاس پیچیده از آنچه به نام سیستمهای دینامیکی نامیده میشود) اغلب درک مستقیم را به چالش می کشند؛ اما به هر حال مطالعات، اغلب با یک مثال ساده نظیر «ذره در یک جعبه»شروع میشوند.
یک میز بیلیارد با یک ریل دایرهای در وسط، یک شاخص اساسی در شبیهسازی آشوب است که به نام «حساسیت به شرایط اولیه» نامیده میشود [10]. به عبارت دیگر، تفاوتهای بسیار کوچک در شرایط اولیه در اینجا موقعیت شروع یک توپ خروجیهای متفاوتی را در بر خواهد داشت. این آن چیزی بود که «پوانکاره» در تحلیل معادلات مفسر حرکت سیارات دریافت.
همچنین به صورت دیگرشکل مرزهای خارجی میز استادیوم مانند، رفتار آشوبناک بوجود میآورد. این مثال، مانیفست آشوب را در حوزة کوانتوم روشن میکند.
پیگیری موقعیت ذره:
با کمی اغراق در مثال بیلیارد، با یک یا ریلهای بیشتر، مشاهدهگر میتوانند مسیر توپ را نگه دارد و آن را ثبت و مدلسازی کند. ریاضیدانان و فیزیکدانان با الهام از کار «ایزاک نیوتون» با متغیرهای دوگانه- موقعیت و مقدار حرکت- فعالیتهای ذرات زیر اتمی را تفسیر میکنند. به بیان دیگر، ذره نظیر پاندول نیوتن، بوسیله موقعیت آن در فضا و مقدار مومنتوم آن تعیین میشود. پلات کردن این متغیرها یعنی مومنتوم در برابر موقعیت، < را خلق میکند. [3]
از دیدگاه ریاضی، «فضای فازی» چندین مسأله را حل میکند:
• تکنیکی است برای پیگیری و رفتارشناسی فعالیتهای یک الکترون. زیرا فضای فازی، تصورات شما را دگرگون میکند.
• در فضای 3 بعدی، تفسیر یک ذره، یک فضای فازی 6 مؤلفهای پدید میآورد اما سؤال اساسی این است که چگونه میتوان یک پلات مبتنی بر 4 مؤلفه یا بیشتر را پدید آورد؟ در مثال فوق، توپ بیلیارد به فضای 2 بعدی با 4 مؤلفه برای تفسیر محدود شده است. اما یک فضای 4 بعدی را چگونه میتوان پلات کرد؟
خوشبختانه، یک کامپیوتر میتواند در 4 بعد تصویرسازی کند (یا حتی بیشتر).
دادههای «موقعیت» و «مومنتم» به برنامه داده میشود و آنگاه کامپیوتر دادهها را در قالب معادلات آماری جهت پیگیری و تجسم حرکت ذره شبیهسازی میکند. هر برش از این گراف به نام «مقطع پوانکاره» نامیده میشود این مقاطع، تفسیر کنندة وجوه مختلف حرکت ذره، در زمانهای مختلف خواهد بود.
اگر «طرح پوانکاره» شامل خطوط پیوسته منحنی بودن خطوط مشکلی ایجاد نمیکند بود، مسأله آشوبناک نمیباشد اما اگر «طرح پوانکاره» مشتمل بر یک سری نقاط تصادفی شد، سیستم آشوبناک است. بنابراین آشوبناک بودن یک سیستم را به صورت زیر میتوانیم تحقیق کنیم:
1- توصیف آن به کمک معادلات ریاضی
2- جمع آوری دادههایی مبتنی بر موقعیت و مومنتم بر حسب زمان
3- ساخت «طرح پوانکاره»
«طرح پوانکاره»، رفتار آشوبناک» را از رفتار غیرآشوبناک متمایز میکند.
نگه داشتن ذره در یک جعبه:
با استفاده از ابزارهای گفته شده در بالا، میتوانیم فضای آشوب را نمایش دهیم. یک جعبه اسنوکر سه بادی کروی را مجسم کنید و یک ذره را بجای توپ بیلیارد تصور کنید. این مدل به نام (quantum billiard) خوانده میشود. این سیستم را میتوانیم به منظور توضیح حرکت الکترون و تصادف آنها با دیوارههای حصارکرویشان، شبیه سازی کنیم.
فرض کنید این سیستم در حوزة کوانتوم قرار میگیرد، این ذره با یک معادله از حوزة کوانتوم مکانیک موسوم به معادلة شرودینگر توصیف میشود.[6] این معادله توصیفگر جلوههایی از مکانیک کوانتوم است؛ به عنوان مثال اصل عدم قطعیت «هایزنبرگ» بیان میکند که نمیتوان موقعیت مومنتم یک ذره را از طریق شبیهسازی تعیین کرد. به بیان صحیح تر با دانستن موقعیت ذره، با دقت کمتری میتوان تفسیر مومنتوم چگونه انجام میشود؟ مومنتم آن را تعیین کرد.
معادلة شرودینگر این اصول را با هم متحد میکند.[8]
بعلاوه، در فضای کوانتوم، اشیاء به نمایش گذارنده شاخصهایی از ذره و موج هستند. آنچه که به عنوان همزاد بودن ذره موج نامیده میشود. در حقیقت یک حل از معادلة شرودینگر به نام «تابع موج» نامیده میشود بنابراین تصور «ذره محصور در کره» بصورت اغراق آمیزی به عنوان انعکاس رفت و برگشتی موج در فضای کروی، مطرح است و نیازی به اضافه کردن معادلة دیگری به منظور توصیف کره نیستیم. در حقیقت، معادلة شرودینگر تعریف شده به گونهای که تابع موج را میسازد، توصیفگر حرکت ذره مستقل از کره است.
این توابع موجی به عنوان المانهای اساسی در درک رفتار«ذره در کره» هستند. در مثال «میز بیلیارد» رفتار آشوب را میتوانیم بوسیلة عوض کردن موقعیت نقطة شروع توپ و تعقیب مسیر توپ ببینیم، اما در اینجا، بجای عوض کردن موقعیت اولیه، با اضافه کردن مد نرمال دوم، با یک فرکانس متفاوت از فرکانس اولیه، جواب کامل معادلة «معادلة شرودینگر» را بدست آوریم.
با قرار دادن یک سری بین نهایت از مدهای نرمال شده، متمایز شده بوسیلة انرژی و ژئومتری (هندسه) ، قادر به شبیهسازی خواهیم بود اما بهر حال، فقط دو مد در تابع موج کافی است. پس از انجام دادن آن، به فرم یک معادله معلوم در میآید که آشوب ساز نمیباشد، یعنی آشوب در یک ذره که در یک کرة ساکن است رخ نمیدهد.تاکنون هنوز آشوب را مدل نکردهایم.
• اضافه کردن اغراق بیشتر به بازی بیلیارد:
مثال گذشتة کوانتوم بیلیارد را در نظر بگیرید با کمی پیچیدگی بیشتر، مرزهای کره در داخل و خارج ارتعاش میکنند. در این سناریو، زمانی که یک ذره اصابت میکند به دیوارة مرتعش کره، نتایج بستگی تفسیر مومنتوم چگونه انجام میشود؟ به حالات حصار و ذره دارد. این مثال کمی کار بیشتری میبرد: اما لازم است که پیچیده باشد تا آشوب کوانتومی را شبیهسازی کند.
معادلة شرودینگر برای ذره باید نوشته شود، اما این دفعه باید شامل معادلهای برای ارتعاش مرزها نیز باشد، در این شبیهسازی، فعالیت ذره بسته به خواص آن و خواص حصار آن در قالب یک معادله کوانتوم مکانیک میبایستی حل شود. به عبارت دیگر، مثال ذره در یک کره مرتعش، ما را به سوی فضائی میان جهان کوانتوم و کلاسیک هدایت میکند. جهت ادغام معادلة شرودینگر فضای کوانتوم و معادلة مکانیک کلاسیک برای حصار (کره) کمیتی موسوم به Hamiltonian تعریف میشود.
این هامیلتونی، نقش «انرژی انباشت شده» را بازی میکند و مولد یک معادلة دیفرانسیل معمولی برای این شبیهسازی است.
همانند قبل، این معادله با قرار دادن دو مد نرمال، تست میشود سپس رفتار این سیستم بیلیاردی توسط همیلتونی تفسیر میشود، بعد از هر اجراءبرنامه، شرایط اولیه را عوض میکنیم:
با استفاده از یک مقدار اولیه متفاوت، به ازاء زمان و تغییر دادن شعاع.
دادههای منتجه از هر شبیهسازی در قالب یک مقطع پوانکارهای نمایش داده میشود. در این شبیهسازی که هم رفتار حصار (کره) و ذره محاط شده در آن توضیح داده میشود، «طرح پوانکاره» را برای هر مؤلفه از سیستم، بوجود میآوریم. این شبیهسازی ریاضی آشکار کننده آشوب در اشکال متنوع است. به عنوان مثال، تعدادی از طرحهای پوانکاره، وابسته به متغیرهای کلاسیک، وابسته به شعاع حصار و مومنتوم آن، نمایش دهنده نقاط رنگی دایرهای شکل خواهند بود با خطوط ناپیوسته که بیانگر پدیده شناسی آشوب است.
سایر نقشهای پوانکاره، نشانگر نظم یافتگی بیشتری نسبت به آشوب، در حوزة متغیرهای کلاسیک هستند. به عبارت دیگر، متغیرهای کوانتمی، شاخصهای آشوب را در طرحهای پوانکاره نشان میدهند. این نوع از سیستم، که در آن مؤلفههای کوانتومی و کلاسیک هر دو دارای رفتار آشوبناک هستند، به نام آشوب شبه کوانتومی خوانده میشود.
حرکت آشوبناک کلاسیکی شعاعی، به نام موج آشوب ،در مودهای نرمال شده ارتعاش کروی شعاعی بیلیارد خوانده میشود. به بیان دیگر، آشوب در موجهای قوی درون کره رخ میدهد زیرا این موجها بستگی به شعاع کره دارند، اگر شعاع متضمن آشوب باشد، امواج نیز آشوبناک است.
آشوب در مقیاسهای کوچک:
تکنیکهای استفاده شده در حوزة مطالعاتی آشوب کوانتومی به منظور شبیهسازی محدودة وسیعی از پدیدهشناسی در حوزة اتمی به کار گرفته میشود. این شبیهسازی در بهبود درک رفتاری ما از سیستمهای نانوئی و کنترل آنها، مؤثر است.
با احتساب برخی از ملاحظات، این شبیهسازیها درحوزة «نقطه کوانتوم» قابل کاربرد است.« نقطه کوانتوم»، سازهای نانوئی است که در نیم رساناها نظیر «ایندیم آرسنیک» ، «گالیم آرسنیک» یا «سیلیکون» یا یک فلز بکار گرفته میشود. سازه میبایستی به قدری کوچک باشد که فقط نردبانی برای تعداد کمی الکترون باشد.
اگر چه ارتعاش کوانتوم بیلیاردها برای مطالعة نقاط کوانتوم مفید است، این سازهها بصورت معمول بوسیلة کوانتوم بیلیاردها با مرزیهای ایستا مطالعه میشود.
زمانی که شکل آنها نامنظم است، نظیر بیلیارد استادیوم شکل کلاسیک و سینی بیلیاردی که در بالا توضیح داده شد، شکل دیگری از آشوب کوانتمی که به نام «آشوب کوانتیده» نامیده میشود که در بردارندة اثر کوانتوم آشوب کلاسیک است،یک نقطة کوانتوم به عنوان یک ذره،یا به عنوان تعدادی ذره در قالب یک جعبه، مدل میشود.
یک درک بهتر از این رفتار، قابلیت بهبود رفتار نقاط کوانتمی به عنوان سوئیچ کنندههای دودوئی است[11] بعلاوه، اساس آشوب در مقیاس کوانتوم، ممکن است سرانجام به عنوان بهبود دهندة سوئیچهای قراردادی یا به عنوان ترانزیستورها، به ویژة ترانزیستورهای غیر متعارف، مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً اخیراً «هونگکام پارک»(Hongkum Park)و دانشجویانش در آزمایشگاه ملی لورنس برکلی، موفق به ساخت یک ترانزیستور«یونی مولیکولار»((Unimolecular از طریق اتصال یک «باکی بال» به الکترودهای طلا شدهاند. (باکی بال، شبیه توپ فوتبال است که متشکل از 60 اتم کربن به قطر تقریبی یک نانومتر است)
گروه پارک، ارتعاش این نانو ترانزیستورها را مورد مطالعه قرار دادند به گونهای که فقط یک الکترون در یک زمان مشخص میتواند جریان یابد. یک باکی بال را میان دو الکترود تصور کنید، باکی بال به عنوان «الکترون هاب»(electron hop) پرش میکند. "On "تفسیر مومنتوم چگونه انجام میشود؟ و" Off "کردن مولکول را بر عهده دارد. به منظور ساده سازی موضوع، باکی بال را به عنوان یک کره در نظر بگیرید که سیستمی مشابه آنجه بحث شد، بوجود میآورد. اگر چه کره در این سیستم، بجای«پالسینگ»((Pulsing، عمل«بانسینگ»( bouncing )را انجام میدهد. تفاوت میان این سیستم و آنچه پیش از این بحث شد، در تفاوت همیلتونی ها است. اما هنوز مؤلفههای کلاسیک و کوانتوم مکانیک برقرارند.
حال هندسة واقعی باکی بال را فرض کنید که به آن پیچیدگیهای دیگری اضافه میشود.
تکنیکهای آشوب کوانتوم، در حوزة نانوتیوبها هم میتوانند واردشوند. درست مشابه باکی بال، با تکرار همان الگو، با فرض یک تیوب بجای یک توپ. این تیوبها میتوانند در ابعاد میکرومتری یا میلی متری یا نانو متری باشد. و در طول و در قطر میتوانند ارتعاش کنند، درست شبیه کره فرضی ما در شبیهسازی.
نانو تیوب ها همچنین میتوانند شبیه یک سیم گیتار ارتعاش کنند. همه سیم گیتار مرتعش میشود و در عین حال شکل اولیهاش را حفظ میکنند، مدلسازی ارتعاشی این نانو تیوب ها در حوزة نانویی با دخالت دادن مؤلفههای فوق، در حوزة آشوب هنوز چالش برانگیز است[12]. بااین وجود، میدانیم این نانو تیوب« جعبه قرصی مانند»، اساساً یک سیلندر با شکل فنجانی در دو انتهایش است که میتواند رفتار آشوبناک را برای یک الکترون در دام افتاده بوجود آورد. بعلاوه انتظار داریم که با استفاده از کوانتوم بیلیارد، دانش درک رفتاری این سازه های نانویی شیپورمانند، را بالا ببریم.
نمونه دیگری از آشوب شبه کوانتومی، در ابزارهای ابر رسانای مبتنی بر رابط کوانتومی است. برای ساخت این مواد نیازمند یک ابر رسانا هستیم . یک SQUID مشتمل بر یک شی دایروی یا مربع شکل است. ابر رسانا بوسیلة یک نوسانگر الکترونی تحریک میشود. زمانی که SQUID در یک میدان مغناطیسی قرار میگیرد، ولتاژ عوض میشود و عوض شدن ولتاژ، ابزاری جهت اندازهگیری میدان مغناطیسی است.
«جوزف دیگینز»(Joseph Diggins)، و دانشجویانش در دانشگاه Sussex ، حرکت الکترون در رینگ ابررسانا را با استفاده از مکانیک کوانتوم مدل کردهاند و رفتار آشوبناک را در سیستمهای نانوئی رصد کردهاند. به هر حال درک بهتری از رفتار شناسی سازههای نانوئی، طراحان سازههای نانوئی را در تسلط بر ابزارهای نانوئی، کمک خواهد کرد.
راهنمای جامع اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic)
من همیشه حیرت زده میشوم وقتی که میبینم بعضی از تریدرها بدون اینکه یک اندیکاتور را درک کنند از آن استفاده میکنند. یا حتی بدتر؛ از اندیکاتورها به شکل غلطی استفاده میکنند چون هیچگاه وقت نگذاشتهاند تا نگاهی به درون آن اندیکاتور بیاندازند.
در این مطلب به شما کمک خواهیم کرد تا اندیکاتور استوکاستیک را درک کنید و بدانید که چکار میکند و چگونه باید از آن در معاملات خود استفاده کنید. با طلاچارت همراه باشید…
اندیکاتور استوکاستیک چیست؟
اندیکاتور استوکاستیک اطلاعاتی در مورد قدرت روند و مومنتوم به ما ارائه میدهد. همانطور که در ادامه خواهیم دید این اندیکاتور حرکات قیمت را آنالیز کرده و به ما نشان میدهد که سرعت و قدرت آنها به چه صورتی میباشد.
این یک نقل قول از “جورج لین (George Lane)” خالق اندیکاتور استوکاستیک است:
“ استوکاستیک مومنتوم قیمت را اندازه گیری میکند. اگر یک موشک را در ذهنتان مجسم کنید، قبل از اینکه به پایین برگردد باید سرعت خود را کم کند. مومنتوم همیشه قبل از قیمت جهت خود را عوض میکند “.
مومنتوم چیست؟
قبل از اینکه به سراغ روش استفاده از استوکاستیک برویم، باید به طور واضح بدانیم که مومنتوم دقیقا چیست.
وبسایت Investopedia مومنتوم را به این صورت تعریف میکند: “ مومنتوم نرخ شتاب قیمت یک دارایی (سهام، ارز، کالا و …) میباشد “ .
من همیشه علاقه دارم بدون اینکه به سراغ جزئیات ریاضیاتی بروم، ببینم که یک اندیکاتور چگونه قیمت را تجزیه و تحلیل میکند. در ادامه روش آنالیز قیمت توسط استوکاستیک را بررسی خواهیم کرد.
استوکاستیک یک رنجی قیمتی را در یک بازه زمانی مشخص و یا یک کندل آنالیز میکند. تنظیمات معمول برای استوکاستیک ۵ یا ۱۴ دوره/کندل میباشد. این بدان معناست استوکاستیک بالاترین سقف قیمت و پایینترین کف قیمت در این بازه زمانی را بدست آورده و با قیمت پایانی (Close) مقایسه میکند.
در دو مثال بعدی این موضوع را به صورت عملی خواهیم دید. برای این دو مثال از استوکاستیک با تنظیمات ۵ استفاده خواهیم کرد که به معنای در نظر گرفتن ۵ کندل آخر خواهد بود.
مثال اول: استوکاستیک با رقم بالا
زمانی که رقم استوکاستیک بالاست بدان معنا میباشد که قیمت در نزدیکی سقف بازه زمانی مدنظر بسته شده است.
در تصویر زیر میبینیم که کف بازه زمانی مدنظر قیمت ۶۰ دلار و سقف آن ۱۰۰ دلار بوده است (یک محدوده ۴۰ دلاری). آخرین کلوز قیمت در این محدوده ۵ کندلی نیز عدد ۹۵ دلار را نشان میدهد که بسیار نزدیک به همان سقف ۱۰۰ دلار میباشد. استوکاستیک عدد ۸۸% را به ما نشان میدهد که فقط ۱۲% تا سقف محدوده مدنظر فاصله دارد.
فرمول محاسباتی استوکاستیک به صورت زیر میباشد.
Stochastic Value = [(Close – Low) / (High – Low)] x 100
بنابراین برای مثال بالا به صورت زیر محاسبه خواهد شد:
(تقریبا همان ۸۸) Stochastic Value = [(95 – 60) / (100 – 60)] x 100 = 87.5
از این رقم استوکاستیک میتوانید متوجه شوید که حرکت صعودی قیمت در این بازه ۵ کندلی بسیار قوی بوده است.
مثال دوم: استوکاستیک با رقم پایین
زمانی که رقم استوکاستیک پایین باشد نشان دهنده این است که مومنتوم قیمت در جهت نزولی پرقدرت میباشد. در مثال پایین میبینیم که قیمت تنها ۵ دلار مانده به کف بازه ۵ کندلی مدنظر کلوز کرده است.
سقف بازه ۸۰، کف بازه ۵۰ و کلوز بازه ۵۵ میباشد.
(تقریبا ۱۷) Stochastic Value = [(55 – 50) / (80 – 50)] x 100 = 16.6
بنابراین طبق محاسبات بالا استوکاستیک عدد ۱۷% را به ما نشان میدهد که موید قدرت نزولی بازار است.
چگونه استوکاستیک را به نمودار قیمت اضافه کنیم؟
در نرم افزار متاتریدر کافیست کلیدهای Ctrl و N را بزنید تا پنجره Navigator باز شود. اکنون روی علامت مثبت کنار Oscillators کلیک کنید تا لیستی در زیر آن نمایش داده شود. سپس در این لیست دو بار روی Stochastic Oscillators کلیک کنید تا روی نمودارتان ظاهر شود.
در نرم افزار تحت وب Trading View یا سایتهایی که بر پایه پلتفرم تریدینگ ویو ساخته شدهاند کافیست روی گزینه Indicators کلیک کنید و سپس در بخش بالای پنجره ظاهر شده عبارت Stochastic را تایپ کنید. در نهایت روی گزینه Stochastic کلیک کنید.
ساختار استوکاستیک
ساختار تشکیل دهنده استوکاستیک شامل دو خط K% و D% میباشد. خط K سریعتر از D است و نوسانات بیشتری دارد. به این دو خط، خطوط سریع و کند نیز گفته میشود. یکی از سیگنالهایی که این دو خط تولید میکنند، قطع کردن D توسط K میباشد. در صورتی که K از پایین D را به سمت بالا قطع کند، یک سیگنال خرید تلقی خواهد شد. اما اگر K از بالا D را رو به پایین قطع کند یک سیگنال فروش خواهیم داشت. همچنین بهتر است که این قطع شدن خطوط توسط یکدیگر تفسیر مومنتوم چگونه انجام میشود؟ در نواحی بیش خرید و بیش فروش که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت رخ بدهند.
همچنین لازم به ذکر است که نباید از چنین سیگنالهایی به تنهایی استفاده نمایید و بهتر است که آنها را با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال ترکیب کنید.
نواحی بیش خرید و بیش فروش
نواحی بیش خرید (Overbought) و بیش فروش (Oversold) یکی از مسائلی هستند که بسیار دچار تفسیر غلط توسط تریدرها میشوند. حال به این موضوع نگاهی کرده و آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
استوکاستیک ناحیه بیش خرید و بیش فروش را به شما نشان نمیدهد. این اندیکاتور مومنتوم را به شما نشان میدهد.
به طور کلی تریدرها تمایل دارند که بگویند وقتی قیمت بالای ۸۰ است به معنای بیش خرید و وقتی زیر ۲۰ است به معنای بیش فروش میباشد. سپس از این تفسیر خود نتیجه میگیرند که چون قیمت در محدوده بیش خرید یا بیش فروش است شانس برگشت قیمت در جهت مخالف وجود دارد.
تفسیر بالا کمی خطرناک است!
همانطور که در بالا اشاره کردیم، وقتی استوکاستیک بالای ۸۰ است بدان معناست که روند قیمت قوی میباشد. رقم بالای استوکاستیک یعنی اینکه قیمت قادر به کلوز در نزدیکی سقف بازه مدنظر بوده است و میتواند به حرکت صعودی خود ادامه دهد. بنابراین زمانی که در طی یک روند استوکاستیک در بالای ۸۰ برای مدت طولانی میماند به معنای مومنتوم بالای آن روند میباشد نه اینکه شما خودتان را برای فروش آماده کنید!
تصویر زیر رفتار استوکاستیک را در طی یک روند صعودی و یک روند نزولی بلند مدت نشان میدهد. در هر دو مورد استوکاستیک برای مدتی در ناحیه بیش خرید (بالای ۸۰) و ناحیه بیش فروش (زیر ۲۰) مانده و حرکت قیمت نیز کماکان در همان جهت قبلی ادامه یافته است.
سیگنالهای استوکاستیک
بالاخره به بخش اصلی این مطلب رسیدیم. جایی که میخواهیم به شما سیگنالهای مختلف استوکاستیک و روشهایی که تریدرها از آن استفاده میکنند را نشان دهیم.
۱- ترید بر اساس شکستها (Breakout Trading)
زمانی که میبینید استوکاستیک ناگهان در یک جهت خاص شتاب میگیرد و دو خط آن از هم باز میشوند، آنجا میتواند شروع یک روند جدید باشد. حتی اگر بتوانید شکست یک ناحیه رنج را پیدا کنید بهتر نیز خواهد بود.
۲- دنبال کردن روند (Trend Following)
تا زمانی که استوکاستیک در یک جهت به حرکت خود ادامه میدهد نشان دهنده این است که روند همچنان معتبر است.
۳- برگشت روند (Trend Reversal)
زمانی که استوکاستیک تغییر مسیر داده و از ناحیه بیش خرید یا بیش فروش خارج میشود، میتواند یک پیشبینی در جهت برگشت روند باشد. همانطور که کمی بعد خواهیم دید میتوانیم این مورد را با میانگینهای متحرک یا خطوط روند نیز ترکیب کنیم.
- نکته مهم: زمانی که به دنبال یک برگشت صعودی هستیم، نیاز است تا خط سبز رنگ استوکاستیک به بالای خط قرمز رنگ برود و از ناحیه بیش فروش خارج شوند. در حالتی که به دنبال برگشت نزولی باشیم، خط سبز باید به زیر خط قرمز رفته و از ناحیه بیش خرید خارج شوند.
۴- واگراییها (Divergences)
به مانند تمامی اندیکاتورهایی که مومنتوم را اندازه گیری میکنند، واگراییها نیز بخشی از سیگنالهایی هستند که توسط این دسته از اندیکاتورها تولید میشوند. واگراییها میتوانند ایدههایی در مورد تغییر یا حداقل اتمام یک روند را به ما بدهند.
به نمونههایی از واگراییها در تصاویر زیر توجه کنید.
نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که هیچگاه از واگراییها به صورت خام استفاده نکنید. منظور از عدم استفاده از واگرایی به صورت خام این است که نباید تنها به صرف دیدن یک واگرایی وارد معامله شویم. باید دید که آیا فاکتورهای دیگری نیز وجود دارند که واگرایی مدنظر ما را تایید کنند یا خیر. از این فاکتورها میتوان همتراز شدن واگرایی با یک سطح مهم یا یک خط روند یا عوامل دیگر نام برد.
در تصویر زیر مشاهده میکنید که واگرایی مدنظر ما در ناحیه مهمی از لحاظ پرایس اکشن واقع شده است. به صورت خیلی ساده میتوانیم بگوییم که به یک کف قیمتی رسیدهایم (ناحیه تقاضا). همچنین در اینجا یک سطح فیک آوتی نیز داشتهایم که باز هم سیگنال مهمی در جهت برگشت قیمت است. در صورتی که با فیک آوتها آشنایی ندارید میتوانید این مطلب را در طلاچارت مطالعه کنید.
بنابراین در اینجا دو عامل دیگر علاوه بر واگرایی وجود دارند که احتمال برگشت و حرکت صعودی قیمت را میدهند.
ترکیب استوکاستیک با سایر ابزارهای تکنیکال
مانند سایر ابزارهای تکنیکال شما نباید استوکاستیک را به تنهایی مورد استفاده قرار دهید. برای اینکه سیگنالهای بهتری دریافت کنید و کیفیت معاملات خود را افزایش دهید، میتوانید استوکاستیک را با سه ابزاری که در ادامه اشاره خواهیم کرد ترکیب کنید.
۱- میانگینهای متحرک
میانگینهای متحرک میتوانند ابزارهای خوبی برای ترکیب با استوکاستیک باشند. چرا که به خوبی سیگنالها را فیلتر میکنند. همیشه سعی کنید در جهت میانگین متحرک معاملات خود را انجام دهید. یعنی تا زمانی که قیمت بالای میانگین متحرک بود به دنبال سیگنالهای خرید استوکاستیک باشید. زمانی که قیمت به زیر میانگین متحرک رفت، سیگنالهای فروش استوکاستیک را در نظر بگیرید.
۲- الگوهای قیمتی
چه به عنوان یکی تریدر مبتنی بر شکست (Breakout Trader) و چه به عنوان یک تریدر برگشتی (Reversal Trader) شما باید الگوهای قیمتی مثل مثلثها، کنجها، مستطیلها و … را زیر نظر داشته باشید. زمانی که شکست در یکی از ضلعهای این الگوها رخ داد و همزمان شتاب استوکاستیک نیز افزایش یافت، فرصت مناسبی برای انجام معامله خواهد بود.
۳- خطوط روند
از استوکاستیک میتوان برای ترید بر اساس خطوط روند نیز استفاده کرد. هم در زمانی که قیمت روی خط روند قرار میگیرد و هم در زمانی که خط روند شکسته میشود میتوان از تایید استوکاستیک بهره برد.
در تصویر زیر میبینید که در دو مورد زمانی که قیمت به خط روند صعودی برخورد کرده است، استوکاستیک نیز در حال خروج از ناحیه بیش فروش بوده و بعد از آن نیز قیمت حرکت صعودی خوبی را انجام داده است.
در این مطلب سعی کردیم تا اندیکاتور استوکاستیک را از تمامی زاویا بررسی کنیم. برای استفاده از این اندیکاتور و سایر اندیکاتورها حتما به یاد داشته باشید که آنها را با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال ترکیب نمایید تا سیگنالهای بهتری دریافت کنید.
در صورتی که به یادگیری استراتژی پرایس اکشن طلاچارت علاقمند هستید، میتوانید از این لینک وارد دوره آموزشی ما شوید . روشی بسیار ساده و در عین حال قدرتمند را به شما خواهیم آموخت!
در صورتی که به تازگی قصد آشنایی با تحلیل بازار و درک حرکات قیمت دارید، میتوانید دوره تحلیل تکنیکال طلاچارت را آغاز کنید!
واگرایی در اندیکاتور RSI – بررسی RSI Divergence
واگرایی RSI، همان شاخص قدرت نسبی یک سهام خاص است و هنگامی که روند صعودی قیمت به higher highs میرسد، lower highs را نشان میدهد. برعکس، هنگامی که قیمت روند نزولی دارد، در حالی که RSI به higher lows سقوط میکند، واگرایی به lower lows خواهد رسید. در حالی که هر دو اندیکاتور به طور همزمان صعود یا نزول میکنند، RSI شروع به واگرایی از قیمت سهام میکند.
واگرایی RSI یا همان RSI Divergence نشان میدهد که روند فعلی قیمت در حال تزلزل است و به ما میگوید که آیا زمان اقدام به خرید یا فروش آن سهام خاص رسیده است یا خیر. هنگامی که یک اندیکاتور مخالف قیمت باشد، این عدم هماهنگی نشان دهنده یک تغییر احتمالی درچارت است.
واگرایی مخفی صعودی نشانگر ادامه یک روند صعودی است. در مورد خطوط روند متوجه خواهید شد که اندیکاتور RSI قیمت را به lower low آورده و به higher low میرساند. برعکس، هنگامی که یک سهام روند نزولی داشته باشد، یک واگرایی مخفی نزولی رخ میدهد. این روند احتمالاً هنگامی ادامه خواهد یافت که متوجه شوید RSI به جای lower high به higher high رسیده است. هر یک از اینها اطلاعات لازم برای حرکت هوشمندانه در بازار سهام را فراهم میکنند.
اندیکاتور RSI (Relative strength index): جی ولز وایلدر در سال 1978 در کتاب معروفش با نام “مفاهیم جدید در تحلیل تکنیکال” با معرفی اندیکاتور RSI نحوه بررسی و تفکر جدیدی را در سیستمهای خرید و فروش تکنیکال معرفی کرد.
ترسیم خط روند برای واگرایی اندیکاتور RSI
خطوط روند RSI کمی متفاوت از خطوط روند سنتی هستند. هنگام جستجوی واگرایی، خطی را از بالاترین سطح (highest high) یا پایینترین سطح (lowest low) تا بالاترین سطح یا پایینترین سطح قبلی ترسیم کنید. فرورفتگیها و تغییرات بین آن قلهها و درهها را نادیده بگیرید. این خطوط را با خطوط روند حرکات قیمت (price action) برای آن سهام مقایسه کنید. اطمینان حاصل کنید که قلهها را با قلهها و درهها را با درهها مقایسه کنید، نه قلهها با درهها یا برعکس. اگر شیب خط اندیکاتور با شیب خط قیمت متفاوت باشد، یک واگرایی پیدا کردهاید!
استفاده از واگرایی قیمت آر اس آی – RSI Divergence
واگرایی RSI در درجه اول برای تعیین زمان فروش مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا احتمالاً قیمتها کاهش مییابند یا اینکه وارونگی یک روند در شرف وقوع است. واگرایی به عنوان اندیکاتور اصلی وارونگی یک روند، باید هنگام تصمیمگیری جهت اقدام برای یک سرمایهگذاری خاص، با سایر روشهای تحلیل تکنیکی ادغام شود. برای کسب بهترین نتیجه، هنگام خرید و فروش در بازاری که بسیار متغییر بوده یا range-bound است، به RSI اعتماد کنید. در این حالت، واگرایی میتواند به شما در یافتن سقف و کف بازار کمک کند. مانند سایر انواع اندیکاتورها، شما میتوانید واگرایی RSI را بر اساس اولویتها و استراتژیهای معاملاتی خودتان تنظیم کنید.
به خاطر داشته باشید که اگرچه واگرایی بهطور معمول نشاندهنده یک تغییر جهت در حرکات قیمت است، لزوماً به معنای یک وارونگی شدید نخواهد بود. غالباً، این نوع ناهنجاری نشاندهنده از دست رفتن مومنتوم است. فیلترینگ بر اساس موقعیت مکانی را امتحان کنید و تنها وقتی که حرکات قیمت به منطقه مقاومت یا حمایت مشخص حرکت کرد، به دنبال واگرایی احتمالی و تغییرات روند باشید.
درک اندیکاتور مومنتوم سهام (Stock Momentum)
شما از قبل میدانید که RSI اندیکاتور کلیدی یک مومنتوم سرمایهگذاری است. اما مومنتوم چگونه میتواند روی حرکات معاملاتی شما تأثیر بگذارد؟ نوسانات تفسیر مومنتوم چگونه انجام میشود؟ قیمت کوتاه مدت که با جستجوی واگرایی RSI به راحتی تشخیص داده میشوند، هنگامی که مومنتوم قوی باشد با شیبهای تند در نوسان طولانی قیمت در نمودار ظاهر میشوند و هنگامی که مومنتوم یک سهام خاص ضعیف باشد، نوسان کوتاه قیمت و شیب کم عمق در نمودار ظاهر خواهد شد. با افزایش طولانی مدت رشد، مومنتوم قویتر میشود. هنگامی که قیمت در یک نمودار خاص بسیار متغیر است، از واگرایی RSI برای صاف کردن خط روند و بهدست آوردن تصویر واضحی از نوسانات قیمت، استفاده کنید. اندیکاتور مومنتوم با فرمول M = CP – CPx تفسیر مومنتوم چگونه انجام میشود؟ محاسبه میشود، که CP قیمت نهایی فعلی است و CPx قیمت نهایی از ابتدای دورهای است که در حال تجزیهوتحلیل آن هستید.
بکارگیری واگرایی RSI با سیگنالهای دیگر
واگرایی RSI (RSI Divergence) با شمار زیادی از استراتژیهای تحلیل تکنیکی دیگر به خوبی عمل میکند. برخی از این ایدهها را امتحان کنید تا این اندیکاتور قدرتمند را در معاملات فعلی خود وارد کنید:
جفت شدن واگرایی RSI با بولینگر باند
استراتژی باند بولینگر هنگام استفاده به همراه تجزیهوتحلیل واگرایی RSI، در مورد قیمتهای بالاتر و پایینتر از ارزش بازار، اطلاعاتی را در اختیارتان قرار میدهد. باند بولینگرها یکی از پرکاربردترین ابزارهای سهام هستند و دادههایی را در اختیار شما قرار میدهند که به شما امکان میدهند زمان مناسب برای خرید، فروش یا معامله سهام را تشخیص دهید. با استفاده از این ابزار، خط میانگین متحرک و باندهای موقعیت را در هر دو طرف پیدا کنید که بر اساس میزان انحراف استاندارد تعیین میشوند. این کار به شما امکان میدهد تا نوسانات سهام را سنجیده و برای قدمهای بعدی خود برنامهریزی کنید.
آموش اندیکاتور بولینگر باند
تکنیک کاربردی باند های بولینگر (Bollinger Bands)
این تکنیک توسط جان بولینگر مطرح شد. در این روش دو نوار یا همان باند معامله یعنی چیزی شبیه تکنیک پوشش در دو طرف میانگین متحرک قرار داده می شود با این تفاوت که باند های بولینگر با انحراف معیاری در بالا و پایین میانگین متحرکی که اکثرا 20 روزه می باشد قرار می گیرند.
ترکیب RSI با نمودار شمعی
RSIدر ترکیب با یک استراتژی نمودار شمعی میتواند یک دید کلی در مورد مناطق مقاومت و حمایت و همچنین ساختار قیمت ارائه دهد. نمودارهای شمعی که در درجه اول در معاملات روزانه مورد استفاده قرار میگیرند، نشان میدهند که آیا یک سهام خاص در چارچوب زمانی تعیین شده شما، نزولی است یا صعودی. با استفاده از این استراتژی، تریدرها میتوانند ورود و خروج دقیق از این بازار را برای دستیابی به سود بهینه برنامهریزی کنند.
ترکیب RSI با میانگین متحرک متقاطع
استراتژی میانگین متحرک متقاطع را امتحان کنید که سیگنالهای متقاطع، حمایت و مقاومت را همراه با واگرایی RSI برای تأیید روندها فراهم میکنند. این استراتژی، هنگامی که خط روند میانگین متحرک از یک نقطه مشخص شده عبور میکند، تغییر روند را نشان میدهد.
استفاده از RSI به همراه اندیکاتور MACD
میانگین متحرک همگرایی/واگرایی (MACD) همراه با RSI، برای جستجوی تقاطعهای هیستوگرام و سطوح حمایت و مقاومت روزانه میتواند میزان سود را بهینه کند. همچنین، این استراتژی مانند RSI، در تلاش برای پیشبینی مومنتوم بعدی سهام، به بررسی روندها و مومنتوم میپردازد.
آموش هیستوگرام MACD
آموزش و بررسی هیستوگرام مکدی
به یاد داشته باشید که اگر واگرایی و قیمتی را پیدا کردید که قبلاً معکوس شده، برای عمل خیلی دیر است. هر چه مدت زمانی که در نظر میگیرید طولانیتر باشد، سیگنالهای شما دقیقتر و احتمال شکست شما با فعالیت روی یک سیگنال اشتباه کمتر میشود. برای RSI، زمان ایدهآل چارت یک ساعت است، اگرچه برخی از تریدرهای فصلی حتی از چارتهای 15 دقیقهای نیز استفاده میکنند تا از این استراتژی بهره ببرند.
کارشناسان توصیه میکنند هنگام تجارت شناور (swing trading)، به دنبال سود 15 تا 20% باشید. با سیگنالهای یک روند معکوس، میتوانید با دقت بیشتری اقدام به خرید و فروش کنید و به لطف اطلاعاتی که از واگرایی جمعآوری میکنید، سود خالص خود را بهطور قابل توجهی افزایش دهید.
راهنمای جامع اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic)
من همیشه حیرت زده میشوم وقتی که میبینم بعضی از تریدرها بدون اینکه یک اندیکاتور را درک کنند از آن استفاده میکنند. یا حتی بدتر؛ از اندیکاتورها به شکل غلطی استفاده میکنند چون هیچگاه وقت نگذاشتهاند تا نگاهی به درون آن اندیکاتور بیاندازند.
در این مطلب به شما کمک خواهیم کرد تا اندیکاتور استوکاستیک را درک کنید و بدانید که چکار میکند و چگونه باید از آن در معاملات خود استفاده کنید. با طلاچارت همراه باشید…
اندیکاتور استوکاستیک چیست؟
اندیکاتور استوکاستیک اطلاعاتی در مورد قدرت روند و مومنتوم به ما ارائه میدهد. همانطور که در ادامه خواهیم دید این اندیکاتور حرکات قیمت را آنالیز کرده و به ما نشان میدهد که سرعت و قدرت آنها به چه صورتی میباشد.
این یک نقل قول از “جورج لین (George Lane)” تفسیر مومنتوم چگونه انجام میشود؟ خالق اندیکاتور استوکاستیک است:
“ استوکاستیک مومنتوم قیمت را اندازه گیری میکند. اگر یک موشک را در ذهنتان مجسم کنید، قبل از اینکه به پایین برگردد باید سرعت خود را کم کند. مومنتوم همیشه قبل از قیمت جهت خود را عوض میکند “.
مومنتوم چیست؟
قبل از اینکه به سراغ روش استفاده از استوکاستیک برویم، باید به طور واضح بدانیم که مومنتوم دقیقا چیست.
وبسایت Investopedia مومنتوم را به این صورت تعریف میکند: “ مومنتوم نرخ شتاب قیمت یک دارایی (سهام، ارز، کالا و …) میباشد “ .
من همیشه علاقه دارم بدون اینکه به سراغ جزئیات ریاضیاتی بروم، ببینم که یک اندیکاتور چگونه قیمت را تجزیه و تحلیل میکند. در ادامه روش آنالیز قیمت توسط استوکاستیک را بررسی خواهیم کرد.
استوکاستیک یک رنجی قیمتی را در یک بازه زمانی مشخص و یا یک کندل آنالیز میکند. تنظیمات معمول برای استوکاستیک ۵ یا ۱۴ دوره/کندل میباشد. این بدان معناست استوکاستیک بالاترین سقف قیمت و پایینترین کف قیمت در این بازه زمانی را بدست آورده و با قیمت پایانی (Close) مقایسه میکند.
در دو مثال بعدی این موضوع را به صورت عملی خواهیم دید. برای این دو مثال از استوکاستیک با تنظیمات ۵ استفاده خواهیم کرد که به معنای در نظر گرفتن ۵ کندل آخر خواهد بود.
مثال اول: استوکاستیک با رقم بالا
زمانی که رقم استوکاستیک بالاست بدان معنا میباشد که قیمت در نزدیکی سقف بازه زمانی مدنظر بسته شده است.
در تصویر زیر میبینیم که کف بازه زمانی مدنظر قیمت ۶۰ دلار و سقف آن ۱۰۰ دلار بوده است (یک محدوده ۴۰ دلاری). آخرین کلوز قیمت در این محدوده ۵ کندلی نیز عدد ۹۵ دلار را نشان میدهد که بسیار نزدیک به همان سقف ۱۰۰ دلار میباشد. استوکاستیک عدد ۸۸% را به ما نشان میدهد که فقط ۱۲% تا سقف محدوده مدنظر فاصله دارد.
فرمول محاسباتی استوکاستیک به صورت زیر میباشد.
Stochastic Value = [(Close – Low) / (High – Low)] x 100
بنابراین برای مثال بالا به صورت زیر محاسبه خواهد شد:
(تقریبا همان ۸۸) Stochastic Value = [(95 – 60) / (100 – 60)] x 100 = 87.5
از این رقم استوکاستیک میتوانید متوجه شوید که حرکت صعودی قیمت در این بازه ۵ کندلی بسیار قوی بوده است.
مثال دوم: استوکاستیک با رقم پایین
زمانی که رقم استوکاستیک پایین باشد نشان دهنده این است که مومنتوم قیمت در جهت نزولی پرقدرت میباشد. در مثال پایین میبینیم که قیمت تنها ۵ دلار مانده به کف بازه ۵ کندلی مدنظر کلوز کرده است.
سقف بازه ۸۰، کف بازه ۵۰ و کلوز بازه ۵۵ میباشد.
(تقریبا ۱۷) Stochastic Value = [(55 – 50) / (80 – 50)] x 100 = 16.6
بنابراین طبق محاسبات بالا استوکاستیک عدد ۱۷% را به ما نشان میدهد که موید قدرت نزولی بازار است.
چگونه استوکاستیک را به نمودار قیمت اضافه کنیم؟
در نرم افزار متاتریدر کافیست کلیدهای Ctrl و N را بزنید تا پنجره Navigator باز شود. اکنون روی علامت مثبت کنار Oscillators کلیک کنید تا لیستی در زیر آن نمایش داده شود. سپس در این لیست دو بار روی Stochastic Oscillators کلیک کنید تا روی نمودارتان ظاهر شود.
در نرم افزار تحت وب Trading View یا سایتهایی که بر پایه پلتفرم تریدینگ ویو ساخته شدهاند کافیست روی گزینه Indicators کلیک کنید و سپس در بخش بالای پنجره ظاهر شده عبارت Stochastic را تایپ کنید. در نهایت روی گزینه Stochastic کلیک کنید.
ساختار استوکاستیک
ساختار تشکیل دهنده استوکاستیک شامل دو خط K% و D% میباشد. خط K سریعتر از D است و نوسانات بیشتری دارد. به این دو خط، خطوط سریع و کند نیز گفته میشود. یکی از سیگنالهایی که این دو خط تولید میکنند، قطع کردن D توسط K میباشد. در صورتی که K از پایین D را به سمت بالا قطع کند، یک سیگنال خرید تلقی خواهد شد. اما اگر K از بالا D را رو به پایین قطع کند یک سیگنال فروش خواهیم داشت. همچنین بهتر است که این قطع شدن خطوط توسط یکدیگر در نواحی بیش خرید و بیش فروش که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت رخ بدهند.
همچنین لازم به ذکر است که نباید از چنین سیگنالهایی به تنهایی استفاده نمایید و بهتر است که آنها را با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال ترکیب کنید.
نواحی بیش خرید و بیش فروش
نواحی بیش خرید (Overbought) و بیش فروش (Oversold) یکی از مسائلی هستند که بسیار دچار تفسیر غلط توسط تریدرها میشوند. حال به این موضوع نگاهی کرده و آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
استوکاستیک ناحیه بیش خرید و بیش فروش را به شما نشان نمیدهد. این اندیکاتور مومنتوم را به شما نشان میدهد.
به طور کلی تریدرها تمایل دارند که بگویند وقتی قیمت بالای ۸۰ است به معنای بیش خرید و وقتی زیر ۲۰ است به معنای بیش فروش میباشد. سپس از این تفسیر خود نتیجه میگیرند که چون قیمت در محدوده بیش خرید یا بیش فروش است شانس برگشت قیمت در جهت مخالف وجود دارد.
تفسیر بالا کمی خطرناک است!
همانطور که در بالا اشاره کردیم، وقتی استوکاستیک بالای ۸۰ است بدان معناست که روند قیمت قوی میباشد. رقم بالای استوکاستیک یعنی اینکه قیمت قادر به کلوز در نزدیکی سقف بازه مدنظر بوده است و میتواند به حرکت صعودی خود ادامه دهد. بنابراین زمانی که در طی یک روند استوکاستیک در بالای ۸۰ برای مدت طولانی میماند به معنای مومنتوم بالای آن روند میباشد نه اینکه شما خودتان را برای فروش آماده کنید!
تصویر زیر رفتار استوکاستیک را در طی یک روند صعودی و یک روند نزولی بلند مدت نشان میدهد. در هر دو مورد استوکاستیک برای مدتی در ناحیه بیش خرید (بالای ۸۰) و ناحیه بیش فروش (زیر ۲۰) مانده و حرکت قیمت نیز کماکان در همان جهت قبلی ادامه یافته است.
سیگنالهای استوکاستیک
بالاخره به بخش اصلی این مطلب رسیدیم. جایی که میخواهیم به شما سیگنالهای مختلف استوکاستیک و روشهایی که تریدرها از آن استفاده میکنند را نشان دهیم.
۱- ترید بر اساس شکستها (Breakout Trading)
زمانی که میبینید استوکاستیک ناگهان در یک جهت خاص شتاب میگیرد و دو خط آن از هم باز میشوند، آنجا میتواند شروع یک روند جدید باشد. حتی اگر بتوانید شکست یک ناحیه رنج را پیدا کنید بهتر نیز خواهد بود.
۲- دنبال کردن روند (Trend Following)
تا زمانی که استوکاستیک در یک جهت به حرکت خود ادامه میدهد نشان دهنده این است که روند همچنان معتبر است.
۳- برگشت روند (Trend Reversal)
زمانی که استوکاستیک تغییر مسیر داده و از ناحیه بیش خرید یا بیش فروش خارج میشود، میتواند یک پیشبینی در جهت برگشت روند باشد. همانطور که کمی بعد خواهیم دید میتوانیم این مورد را با میانگینهای متحرک یا خطوط روند نیز ترکیب کنیم.
- نکته مهم: زمانی که به دنبال یک برگشت صعودی هستیم، نیاز است تا خط سبز رنگ استوکاستیک به بالای خط قرمز رنگ برود و از ناحیه بیش فروش خارج شوند. در حالتی که به دنبال برگشت نزولی باشیم، خط سبز باید به زیر خط قرمز رفته و از ناحیه بیش خرید خارج شوند.
۴- واگراییها (Divergences)
به مانند تمامی اندیکاتورهایی که مومنتوم را اندازه گیری میکنند، واگراییها نیز بخشی از سیگنالهایی هستند که توسط این دسته از اندیکاتورها تولید میشوند. واگراییها میتوانند ایدههایی در مورد تغییر یا حداقل اتمام یک روند را به ما بدهند.
به نمونههایی از واگراییها در تصاویر زیر توجه کنید.
نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که هیچگاه از واگراییها به صورت خام استفاده نکنید. منظور از عدم استفاده از واگرایی به صورت خام این است که نباید تنها به صرف دیدن یک واگرایی وارد معامله شویم. باید دید که آیا فاکتورهای دیگری نیز وجود دارند که واگرایی مدنظر ما را تایید کنند یا خیر. از این فاکتورها میتوان همتراز شدن واگرایی با یک سطح مهم یا یک خط روند یا عوامل دیگر نام برد.
در تصویر زیر مشاهده میکنید که واگرایی مدنظر ما در ناحیه مهمی از لحاظ پرایس اکشن واقع شده است. به صورت خیلی ساده میتوانیم بگوییم که به یک کف قیمتی رسیدهایم (ناحیه تقاضا). همچنین در اینجا یک سطح فیک آوتی نیز داشتهایم که باز هم سیگنال مهمی در جهت برگشت قیمت است. در صورتی که با فیک آوتها آشنایی ندارید میتوانید این مطلب را در طلاچارت مطالعه کنید.
بنابراین در اینجا دو عامل دیگر علاوه بر واگرایی وجود دارند که احتمال برگشت و حرکت صعودی قیمت را میدهند.
ترکیب استوکاستیک با سایر ابزارهای تکنیکال
مانند سایر ابزارهای تکنیکال شما نباید استوکاستیک را به تنهایی مورد استفاده قرار دهید. برای اینکه سیگنالهای بهتری دریافت کنید و کیفیت معاملات خود را افزایش دهید، میتوانید استوکاستیک را با سه ابزاری که در ادامه اشاره خواهیم کرد ترکیب کنید.
۱- میانگینهای متحرک
میانگینهای متحرک میتوانند ابزارهای خوبی برای ترکیب با استوکاستیک باشند. چرا که به خوبی سیگنالها را فیلتر میکنند. همیشه سعی کنید در جهت میانگین متحرک معاملات خود را انجام دهید. یعنی تا زمانی که قیمت بالای میانگین متحرک بود به دنبال سیگنالهای خرید استوکاستیک باشید. زمانی که قیمت به زیر میانگین متحرک رفت، سیگنالهای فروش استوکاستیک را در نظر بگیرید.
۲- الگوهای قیمتی
چه به عنوان یکی تریدر مبتنی بر شکست (Breakout Trader) و چه به عنوان یک تریدر برگشتی (Reversal Trader) شما باید الگوهای قیمتی مثل مثلثها، کنجها، مستطیلها و … را زیر نظر داشته باشید. زمانی که شکست در یکی از ضلعهای این الگوها رخ داد و همزمان شتاب استوکاستیک نیز افزایش یافت، فرصت مناسبی برای انجام معامله خواهد بود.
۳- خطوط روند
از استوکاستیک میتوان برای ترید بر اساس خطوط روند نیز استفاده کرد. هم در زمانی که قیمت روی خط روند قرار میگیرد و هم در زمانی که خط روند شکسته میشود میتوان از تایید استوکاستیک بهره برد.
در تصویر زیر میبینید که در دو مورد زمانی که قیمت به خط روند صعودی برخورد کرده است، استوکاستیک نیز در حال خروج از ناحیه بیش فروش بوده و بعد از آن نیز قیمت حرکت صعودی خوبی را انجام داده است.
در این مطلب سعی کردیم تا اندیکاتور استوکاستیک را از تمامی زاویا بررسی کنیم. برای استفاده از این اندیکاتور و سایر اندیکاتورها حتما به یاد داشته باشید که آنها را با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال ترکیب نمایید تا سیگنالهای بهتری دریافت کنید.
در صورتی که به یادگیری استراتژی پرایس اکشن طلاچارت علاقمند هستید، میتوانید از این لینک وارد دوره آموزشی ما شوید . روشی بسیار ساده و در عین حال قدرتمند را به شما خواهیم آموخت!
در صورتی که به تازگی قصد آشنایی با تحلیل بازار و درک حرکات قیمت دارید، میتوانید دوره تحلیل تکنیکال طلاچارت را آغاز کنید!
اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟ | آموزش نحوه استفاده از مکدی در معاملات
اگر شما نیز از فعالان حوزههای مالی و طرفداران تحلیل تکنیکال باشید، بدون شک نام اندیکاتور مکدی به گوشتان خورده است. این اندیکاتور را میتوان یکی از برجستهترین و پرکاربردترینهای این حوزه به حساب آورد که طرفداران زیادی نیز دارد. مکدی در دسته اندیکاتورهای پیرو یا مومنتوم قرار دارد که اندازه و قدرت یک روند را به ما نشان میدهد. اگر شما نیز میخواهید از جزئیات این اندیکاتور و نحوه استفاده از آن در معاملات آشنا شوید، تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
اندیکاتور MACD چیست؟
اندیکاتور مکدی، مخفف عبارت "Moving Average Convergence Divergence"، به معنای "میانگین متحرک همگرایی-واگرایی" است که به اختصار MACD گفته میشود. این اندیکاتور در سال 1970 توسط یک فیزیکدان و محقق آمریکایی با نام «جرالد اپل» طراحی شد. MACD در خانواده اسیلاتورها قرار داشته و از محبوبترین اندیکاتورها در بین معاملهگران تکنیکال کار به شمار میرود.
همانطور که از اسم آن نیز پیداست، در محاسبات این اندیکاتور از میانگینهای متحرک استفاده شده و فرمول محاسباتی پیچیدهای ندارد. MACD شامل 3 میانگین متحرک بوده که به سرمایهگذاران کمک میکند تا جهت، قدرت و شدت روند را شناسایی کنند. میانگینهای متحرک استفاده شده در این اندیکاتور، شامل میانگینهای 9، 12 و 26 روزه میباشند که پر کاربردترین زمانها در MACD هستند.
- اسیلاتورها که با نام نوسانگر نماها نیز شناخته میشوند، دستهای از اندیکاتورها هستند که به ما در تشخیص ورود درست کمک میکنند.
آشنایی با اجزای اندیکاتور مکدی (MACD)
پیش از شروع آموزش کار با اندیکاتور MACD، لازم است تا با اجزای آن نیز آشنا شویم. به طور کلی، این اندیکاتور در نمایش نموداری از سه جز اساسی تشکیل شده است که عبارتند از:
- خط MACD: خط مکدی از تفاضل دو میانگین متحرک نمایی (EMA) 26 دوره ای و 12 دورهای بدست آمده که به طور پیش فرض با رنگ آبی نمایش داده میشود. نوسانات این خط بسیار بالا و تند میباشد.
- خط سیگنال: این خط در اصل همان میانگین متحرک نمایی (EMA) 9 دورهای میباشد که تحت عنوان «خط سیگنال» شناخته میشود. به طور پیش فرض، خط سیگنال با رنگ قرمز نمایش داده شده و نوسانات آن نیز در مقایسه با خط مکدی، بسیار کند میباشد. دلیل این امر، تفاوت میانگینگیری خط سیگنال با خط مکدی است. خط سیگنال بر روی خط MACD ترسیم شده و در نتیجه آن، سیگنالهای خرید و فروش صادر میگردد.
- میلههای هیستوگرام: هیستوگرام را میتوان نشاندهنده اختلاف بین دو خط مکدی و خط سیگنال دانست که در قالب خطوطی عمودی ترسیم میگردد. به این صورت که، زمانی که خط مکدی و سیگنال، اختلاف زیادی داشته باشند، هیستوگرام بزرگتر و چنانچه اختلاف آنها کم باشد، هیستوگرام کوچکتر خواهد شد. باید اشاره کرد که هیستوگرام، خط صفر مخصوص به خودش را دارد.
تنظیمات اندیکاتور مکدی
همانطور که گفته شده، اندیکاتور مکدی به طور پیش فرض با سه عدد 12، 9 و 26 تفسیر مومنتوم چگونه انجام میشود؟ مورد استفاده قرار می گیرد. این اعداد با توجه به روش معاملاتی معاملهگر قابلیت تغییر نیز دارند. برای این کار کافیست از منوی تنطیمات، اعداد مورد نظر خود را در قسمتهای مربوط به هر یک وارد نمایید.
توجه داشته باشید که چنانچه معاملهگر به دنبال کاهش حساسیت در این اندیکاتور باشد، میبایست اعداد بزرگتری را برای EMA ها در نظر بگیرد. به عنوان نمونه، اعداد (5،35،5) برای شما مناسب خواهد بود که در تایم فریمهای طولانیتر، مانند هفتگی یا ماهانه مورد استفاده قرار میگیرد. در این حالت، مکدی همچنان نوسانات خود را داشته، اما دره ها و قله های کمتری شکل می گیرد. از طرف دیگر، چنانچه معامله گر به دنبال افزایش حساسیت باشد، می بایست از اعداد کوچکتری استفاده نماید.
اندیکاتور مکدی کلاسیک و تفاوت آن با مکدی جدید
اندیکاتور MACD به طور پیش فرض، در دو حالت مکدی و مکدی کلاسیک مورد استفاده قرار میگیرد. باید بدانید عملکرد این دو اندیکاتور چندان متفاوت نبوده و تنها مربوط به شکل ظاهری آنهاست. همانطور که گفتیم، اندیکاتور مکدی کلاسیک دارای دو خط (MACD و سیگنال) و هیستوگرام میباشد. در حالیکه اندیکاتور مکدی تنها یک خط (خط MACD) و هیستوگرام را دارا میباشد.
در واقع، خط سیگنال در اندیکاتور مکدی حذف شده و به نوعی هیستوگرام، نشان دهنده این خط نیز میباشد. همین امر سبب شده است تا برخی صاحب نظران، اندیکاتور مکدی جدید را در مقایسه با مکدی کلاسیک ناقص بدانند. البته باید اشاره کرد که به جز این یک مورد، بین این دو اندیکاتور هیچ تفاوت دیگری وجود ندارد.
مکدی و شناسایی روندهای آن
در اندیکاتور مکدی، دو فاز مثبت و منفی را میتوانیم در نظر داشته باشیم. این فازها در نتیجه حرکت خطوط مکدی در بازه زمانی چند روزه و یا چند ماهه شکل خواهند گرفت. چنانچه حرکت بازار در یک جهت قدرت بیشتری داشته باشد، مدت زمان باقی ماندن روند نیز بیشتر خواهد بود. به طور کلی فاز مثبت و منفی به روشهای زیر شناسایی میشود:
- فاز منفی مکدی، حالتی است که خط EMA سریع (شامل دوره های کمتر)، از خط EMA کند، پایینتر قرار گرفته باشد. علاوه بر این، در روند نزولی، میله های هیستوگرام نیز در زیر خط صفر قرار خواهند گرفت.
- فاز مثبت مکدی، حالتی است که خط EMA کند در زیر خط EMA سریع قرار گرفته است. به علاوه، میلههای هیستوگرام نیز در بالای خط صفر قرار خوهند داشت.
نکته: توجه داشته باشید که هر چه روند قدرتمندتر باشد، خطوط مکدی نیز ارتفاع بیشتری خواهند داشت.
تغییر روند در اندیکاتور مکدی
در قسمت قبل، با روندهای اندیکاتور مکدی آشنا شدیم. حال باید بدانید که تغییر در این روندها، با چه نشانههایی قابل شناسایی است. چنانچه یک روند صعودی یا نزولی در این اندیکاتور قصد تغییر داشته باشد، نشانههای زیر ظاهر خواهد شد:
- کاهش یافتن ارتفاع میلههای هیستوگرام
- خارج شدن خط سیگنال از هیستوگرام مکدی
توجه داشته باشید که برای درک بهتر از روندهای این اندیکاتور، لازم است تا تایم فریم آن را کاهش دهید. این نکته را نیز مد نظر داشته باشید که با شروع روند جدید، EMA سریع زودتر از EMA کند واکنش نشان داده و به نوعی آن را قطع خواهد کرد.
آموزش تصویری اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن
مکدی شاخصی بسیار مهم جهت شناسایی فاز منفی یا مثبت سهم، شاخص کل و. میباشد. همانطور که گفتیم، اندیکاتور مکدی، از دو خط سیگنال و MACD استفاده کرده که هر دو میانگینهای متحرک نمایی هستند. تحلیل این دو خط به صورت زیر انجام میگیرد:
دریافت سیگنال فروش از اندیکاتور MACD
هرگاه خط MACD در بالای صفر قرار گرفته باشد و از سمت بالا به پایین خط سیگنال را قطع نماید، دو حالت زیر متصور خواهد بود. حالت اول آن است که یک حرکت اصلاحی برای سهم در پیش خواهد بود و حالت دوم آنکه، ممکن است یک روند منفی در حال شکلگیری باشد که منجر به شکسته شدن روند مثبت خواهد گردید. این مورد را میتوان به عنوان سیگنالی برای فروش سهم در نظر گرفت.
علاوه بر این، چنانچه میلههای هیستوگرام در بالای خط صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال از میلههای هیستوگرام خارج شود، سیگنالی برای فروش خواهد بود. البته در صورتی که میلههای هیستوگرام در پایین خط صفر قرار داشته باشند و خط سیگنال در این موقعیت وارد میلههای هیستوگرام شود، نیز سیگنال فروش صادر میگردد.
دریافت سیگنال خرید از اندیکاتور MACD
چنانچه، خط مکدی در ناحیه زیر صفر قرار داشته و از خط سیگنال به سمت بالا عبور نماید، نشانه شروع روندی مثبت و یا افزایشی موقت برای موج کاهشی است. این وضعیت را میتوان سیگنالی برای ورود به سهم دانست.
به علاوه، اگر میلههای هیستوگرام زیر خط صفر قرار داشته و خط سیگنال از آنها خارج شود، سیگنالی برای خرید صادر شده است. البته چنانچه میلههای هیستوگرام بالای خط صفر بوده و خط سیگنال داخل میلههای هیستوگرام شود نیز سیگنال خرید صادر خواهد شد.
در تصویر زیر، سیگنال خرید در سهم وسپه را مشاهده مینمایید:
واگرایی چیست؟
واگرایی را میتوان وضعیتی تعریف کرد که بین قیمت و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، اختلاف و تضاد وجود داشته باشد. به عبارتی، حرکت اندیکاتور و قیمت در خلاف جهت یکدیگر بوده و میتوان آن را نشانه و هشداری دانست که روند فعلی قیمت ضعیف بوده و در آینده، تغییر جهت خواهد داد. واگرایی را میتوان به عنوان سیگنالی تفسیر مومنتوم چگونه انجام میشود؟ بسیار پرکاربرد و قدرتمند در بین طرفداران تحلیل تکنیکال به شمار آورد.
واگرایی در مکدی (MACD)
همانطور که گفته شد، واگرایی را میتوان سیگنالی قوی در تحلیل یک سهم به حساب آورد. این سیگنال به کمک اندیکاتور مکدی نیز قابل تشخیص میباشد. در واقع یکی از کاربردهای اصلی اندیکاتور مکدی، استفاده از آن در شناسایی واگراییها بوده که ارائه سیگنالهای آن با بالاترین کیفیت ممکن صورت میگیرد. به عقیده بسیاری از تحلیلگران، مکدی یک از بهترینها جهت بررسی قدرت روند میباشد. معاملهگران نیز باید در زمان وقوع سیگنالهای واگرایی، انتظار تغییر روند را داشته و هوشیار باشند. در ادامه با انواع واگراییهای این اندیکاتور به همراه تصاویر هر یک آشنا خواهیم شد.
گریزی بر انواع واگرایی با اندیکاتور مکدی
به طور کلی، واگراییها را میتوان در دو دسته معمولی و مخفی دستهبندی کرد که هر کدام انواع خود را خواهند داشت:
1. واگرایی معمولی (Regular Divergence)
واگرایی معمولی به دوسته واگرایی مثبت و منفی قابل تقسیم بوده که به اختصار با عبارت RD نیز از آنها یاد میشود:
- واگرایی معمولی منفی: در صورتی که قیمت سقف جدیدی تشکیل دهد اما اندیکاتور موفق به تشکیل سقفی بالاتر از سقف قبلی خود نشود، واگرایی معمولی منفی رخ خواهد داد. این وضعیت را میتوان به عنوان هشداری برای نزول قیمت، قلمداد نمود. از این رو، لازم است تا معاملهگران توجه و دقت کافی به خرج دهند.
- واگرایی معمولی مثبت: چنانچه قیمت کفی پایینتر از کف قبلی خود تشکیل دهد اما کف جدید اندیکاتور بالاتر از کف پیشین آن باشد، واگرایی معمولی مثبت رخ داده است. در این حالت، میتوانیم انتظار افزایش و رشد قیمت سهم را داشته باشیم
2. واگرایی مخفی (Hidden Divergence)
به طور کلی، واگرایی مخفی زمانی رخ میدهد که قیمت در حال اصلاح باشد و به اختصار به آن HD نیز گفته میشود. این واگرایی نیز به دو دسته مثبت و منفی قابل تقسیم میباشد:
- واگرایی مخفی منفی: در HD منفی، قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی خود زده، در حالیکه اندیکاتور موفق به ثبت سقفی بالاتر از سقف پیشین خود شده است. پس از وقوع این حالت، میتوان انتظار داشت که قیمت افت و ریزش خواهد داشت.
- واگرایی مخفی مثبت: در حالتی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خود تشکیل دهد، اما اندیکاتور کفی پایینتر کف قبلی خود داشته باشد، واگرایی مخفی مثبت رخ داده است. در این حالت، میتوان انتظار داشت که سهم با افزایش تقاضا و قیمت رو به رو خواهد شد.
4 مزیت اساسی اندیکاتور MACD
مکدی از اندیکاتورهای بسیار محبوب در میان تحلیلگران تکنیکال میباشد. از مهمترین مزایای استفاده از این اندیکاتور، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مکدی علاوه بر تحلیل روند بازار، قدرت روند را نیز به ما نشان خواهد داد. این امر، به معاملهگران کمک میکند تا روندها و سیگنالهای قوی را شناسایی کرده و معاملات سودآورتری داشته باشند. قدرت روند در MACD، با استفاده از میلههای هیستوگرام مشخص میشود.
- مکدی تا حد زیادی اشتباهات تحلیلی ما را کاهش خواهد داد. در واقع این اندیکاتور، سیگنالهای خود را در مقایسه با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون moving average بسیار زودتر ارائه میدهد. از این رو، میتوان ورود به موقعی به بازار داشت.
- اندیکاتور مکدی قابلیت اجرا بر روی هر تایم فریمی، از یک دقیقه تا یک ماه را دارد.
- سیگنالهایی که این اندیکاتور ارائه میدهد به راحتی قابل تفسیر بوده و میتوان بهترین زمان ورود و خروج را بر اساس آنها شناسایی کرد.
ترکیب مکدی و RSI برای دست یابی به بازدهی بیشتر
بسیاری از معاملهگران به دنبال این هستند که با ترکیب تعداد زیادی از اندیکاتورها به بازدهی بیشتری در تحلیلهای خود دست یابند. اما باید توجه داشته باشید که نباید خود را درگیر اندیکاتورهای فراوان سازید. چرا که این کار، تمرکز شما را سلب کرده و از چهارچوب اصلی معاملات خود خارج خواهید شد. البته استفاده از چندین ابزار تحلیل تکنیکال در کنار هم به شرط رعایت اعتدال، برای شما کمک کننده خواهد بود.
با این حال، چنانچه به دنبال تقویت اعتبار سیگنالهای دریافتی خود از اندیکاتور مکدی هستید، ترکیب آن با RSI، به شما کمک شایانی خواهد کرد. بر اساس تستهایی که صورت گرفته است، استفاده همزمان از این دو اندیکاتور مومنتوم، سیگنالهای قویتری داده و میتوانید با اطمینان بیشتری معاملات خود را انجام دهید.
دانلود اندیکاتور مکدی
باید توجه داشته باشید که بر خلاف باور بسیاری از تازهواردان، اندیکاتور مکدی نیاز به دانلود نداشته و در تمامی سامانههای معاملاتی قابل دسترس میباشد. جهت اجرای اندیکاتور مکدی در سامانههای معاملاتی (برای نمونه متاتریدر)، کافی است پس از ورود، بر روی گزینه اندیکاتور (indicator) کلیک نمایید. در صفحه باز شده، عبارت "MACD" را وارد و انتخاب نمایید. جهت ایجاد تغییراتی در تنظیمات این اندیکاتور نیز تنها کافی است بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه فرمت را برگزینید.
سیگنال های اشتباه و نقاط ضعف اندیکاتور MACD
اندیکاتور مکدی علیرغم اینکه بسیار پر کاربرد می باشد اما محدودیتهایی را نیز می توان برای آن در نظر گرفت. یکی از اساسیترین مواردی که میتوان به آن اشاره کرد، مشکلات مربوط به واگرایی این اندیکاتور است. به این صورت که مکدی، سیگنال بازگشتی صادر کرده اما در واقعیت بازگشتی اتفاق نمیافتد. به عبارتی، سبب ایجاد یک واگرایی مثبت کاذب میشود. علاوه بر این، واگرایی قادر نیست تمامی بازگشتها را پیشبینی کند. به عبارتی، مکدی، برای بازگشتهای واقعی سیگنالی به ما نداده و در عین حال، بازگشت های زیادی را پیشبینی کرده که در عمل اتفاق نمیافتند. این امر در جریان تحلیلها مشکل ساز خواهد بود.
برای غلبه نمودن بر بروز چنین اشتباهاتی در معاملات، لازم است تا فیلترهای بیشتری را جهت ورود برای خود تعریف نماییم. به عنوان مثال در زمان خرید، چنانچه سیگنال خرید را از واگرایی دریافت نمودیم، تقاطع خط سیگنال و مکدی را نیز بررسی نماییم. در صورتی که هر دو، مورد تایید بودند، اقدام به معامله نماییم. با این کار اگرچه احتمال کاهش معاملات و کاهش سود متصور خواهد بود، اما در مقابل، سیگنالهای اشتباه و گمراه کننده نیز به حداقل خواهند رسید.
- واگرایی مثبت خطا، زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک طرفه حرکت کند، مانند زمانی که سهم یک الگوی مثلثی روی نمودار ایجاد کرده یا در حال رنج زدن باشد. این حرکت یک طرفه یا آهسته قیمت، سبب میشود که MACD از کف و سقفهای قیمتی خود فاصله گرفته و به سمت صفر برود.
اندیکاتور مکدی در یک پاراگراف
اندیکاتور مکدی را میتوان یکی از پرکاربردترین و محبوبترین اندیکاتورها در بین طرفداران تحلیل تکنیکال معرفی نمود. همانطور که گفته شد مکدی از دسته اندیکاتورهای پیرو یا مومنتوم بوده که پس از شروع یک روند، سیگنالهایی در خصوص اندازه آن میدهد. این اندیکاتور علیرغم محدودیتهای اندکی که برای آن اعلام شد، در تشخیص روندها و قدرت آنها بسیار کمک کننده خواهد بود. اگر شما نیز از تازهواردان بازار هستید، توصیه میکنیم استفاده از این اندیکاتور را در روند تحلیلهای خود، از یاد نبرید.
این مقاله به کوشش فاطمه محمدجانی و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
دیدگاه شما