تعریف بازار هدف برای هر کسب و کاری مهمه، زیرا به معنای تفاوت بین فروش محصول و خدمات یا نشستن در سایه است، در حالی که رقبا درآمد خود رو افزایش میدن. سئو روز Tweet
بازار هدف چیست؟ انواع استراتژی انتخاب بازارهای هدف
به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ زمانی که تقسیم بندی بازار را برای خودتان انجام دادید، به یک بازار هدف مشخص برای خودتان دست پیداکرده اید. اکنون بر اساس تقسیم بندی که انجام داده اید، خصوصیات و ویژگی های هر یک از این بازارهای هدف ممکن است با یکدیگر تفاوت داشته باشد.
اگر در حال انجام تقسیم بندی بر اساس خصوصیات جمعیت شناختی باشید، پس تقسیم بازار هدف شما ممکن است بر اساس میزان درآمد اعضای بازار شما باشد یا اینکه ممکن است بر جنسیت یا سن آن ها باشد.
اگر بر اساس خصوصیات روان شناختی این تقسیم بندی را انجام می دهید، نوع بازار هدف شما بازهم متفاوت است. در ادامه با 22 نوع مختلف از بازار هدف بر اساس نوع تقسیم بندی انجام شده آشنا می شویم.
9 شکل مختلف از بازارهای هدف بر اساس خصوصیات جمعیت شناختی
1. سن: بازار هدف می تواند بر اساس سن مصرف کننده انتخاب شود. بهترین مثال در این مورد لباس و پوشاک است که بر اساس سن مصرف کننده تغییر می کند.
2. جنسیت: با در نظر گرفتن همین مثال پوشاک، اگر تصمیم گرفته باشید که تنها خواهان بازاریابی محصول خود به یک جنسیت خاص باشید، پس بازار هدف شما بر اساس دو جنسیت مختلف موجود در جامعه متفاوت می باشد و به همین ترتیب محصولات شما نیز متفاوت از یکدیگر می شود.
3. نژاد: بسیار تصمیم های اتخاذشده توسط یک نفر بر اساس بومی بودن فرد و اصالت وی اتخاذ می شود. مسئله نژاد تفاوت های بسیار زیادی بر روی تصمیمات خرید شما می تواند ایجاد کند. بر این اساس یک مشتری آسیایی تصمیم خریدی متفاوت از یک فرد بومی آمریکا خواهد داشت.
4. درآمد: ساعت های ساخت برند رولکس برای این مورد مثال خیلی خوب و مناسبی هستند، چراکه محصولاتی عادی و معمولی تهیه کرده اما مشتریان خودش را بر اساس میزان درآمد آن ها از بقیه متفاوت می کند. البته، میزان درآمد می تواند به نوعی یکی از ویژگی های روان شناختی هم در نظر گرفته شود.
5. مذهب: برخی از مردم زمانی که مسئله نژاد و مذهب مطرح می شود، این دو موضوع را با یکدیگر اشتباه می گیرند و شما باید به این موضوع توجه داشته باشید. با توجه به مثال مطرح شده در بالا، افراد بومی آسیا دارای مذاهب مختلفی هستند و پای در هر کشوری که در منطقه آسیا می گذارید با یک دین و مذهب نوین روبرو می شوید که بعضاً حتی در یک کشور هم ممکن است با چندین دین مختلف روبرو باشید. به همین ترتیب اگر تصور کنید که مسیحیت نیز تنها یک دین و فرقه است، باز سخت در اشتباه هستید. با قدری بررسی به خوبی می توانید شاخه های متعددی از دین مسیحیت را پیدا کنید. بنابراین اگر بازار هدف شما بر اساس مذهب تقسیم بندی می شود، باید تصمیم های خود بر اساس آن اتخاذ کنید.
6. شغل: همانطور که یک مهندس نمی تواند یک داروی خاص ضد حساسیت را برای شما تجویز کند، یک محصول که برای استفاده در یک شغل یا توسط یک فرد حرفه ای در یک شغل خاص تهیه شده است نیز نباید برای یک شغل یا حرفه دیگر مورد استفاده قرار بگیرد.
7. اندازه خانوار: خودروهای شاسی بلند اسکورپیو، رنو داستر و تویوتا اینووا عموما برای استفاده خانواده هایی طراحی و تولیدشده اند که تعداد اعضای خانواده آن ها زیاد است یا اینکه باید بصورت گروهی با یکدیگر مسافرت کنند. بنابراین اندازه خانوار یکی دیگر از انواع بازارهای هدف است.
8. موقعیت جغرافیایی: اگر یک رستورانی که مثلا در نزدیکی منزل شما واقع شده است، محصولات خودش را برای افرادی معرفی و تبلیغ کند که در فاصله ای به نسبت دوری از منزل شما ساکن شده اند، نتیجه واضح این کار شکست شرکت در فعالیت و کسب وکار خودش است. به عبارتی می توان گفت که این رستوران باید افرادی ارتباط برقرار کند که در فاصله کمتری به وی قرار دارند، چراکه زمان مسافرت و به نوعی نقل وانتقال برای رسیدن به رستوران در زمان انتخاب این خدمات یکی از موارد اصلی و مهم در نظر گرفته می شود.
9. کد پستی: برخی شرکت های عرضه کننده کالاهای زود مصرف یا خرده فروشی های کوچک و همچنین واسطه ها مشتریان خودشان بر اساس کدهای پستی آن ها هدف تبلیغات خودشان قرار می دهند. فراتر از آن کد پستی قلمرو رقیب به حساب آمده و آن مناطق هدف تبلیغات و اهداف بازاریابی خود قرار نمی دهند.
انواع بازارهدف بر اساس خصوصیات روان شناختی
10. فعالیت های مصرف کننده: آدیداس، ریبوک و نایک همگی محصولات خودشان را بر اساس یکی از فعالیت های مصرف کننده به بازار معرفی می کنند و آن ها سلامت ماندن ازلحاظ فیزیکی است. با این ایدئولوژی و طرز فکر نایک و ریبوک باقدرت محصولات خودشان را در بازار معرفی کرده اند و رهبران بازار در این عرصه شناخته می شوند.
11. علایق: اگر بازهم به مثال مطرح شده در بالا توجه داشته باشید، می توان گفت هر کس که از برند Jimmy Choo خرید می کند درآمد کافی برای خرید از چنین برندهای لوکسی را هم دارد و علاقه مند به تهیه انواع کفش به عنوان یک کالا هست. به طور مشابه، برخی از مردم علاقه مند به جمع آوری اشیاء عتیقه یا انواع تمبر هستند. درواقع، اگر اهداف خود را بر اساس علایق مصرف کننده انتخاب کنید، سرمایه گذاری بسیار خوب و مناسبی انجام داده اید.
12. نظرات: شما کدام مجلات را مطالعه می کنید یا کدام وبلاگ ها را دنبال می کنید؟ اگر این سؤال را از هرکسی که می بینید بپرسید، هرکسی به گونه ای متفاوت به آن پاسخ می دهد. دلیل این موضوع آن است که هر کس از نکته و موضوعی تبعیت می کند که در نظر خودش درست و صحیح است و نظرات افراد هم همواره متفاوت است.
انواع بازارهدف بر اساس کاربرد محصول
13. استفاده برای یک مناسبت: یکی از برندهایی که بر اساس یک مناسبت خاص محصولات خود را به بازار معرفی و عرضه می کند شرکتCadbury Dairy milk است. مثلاً این شرکت شکلات های شیری تولیدی خودش را بر اساس مناسبت های خاص تولید می کند و باهدف استفاده از آن ها در این رویدادها تبلیغ می کند. یا مثلاً شرکت های Archies وHallmark که کارت های تبریک تولید خودشان بر اساس مناسبت ها طراحی و تولید کرده و بازار هدف آن ها بر این اساس شکل گرفته است.
14. استفاده برای یک موقعیت یا شرایط خاص: چه زمانی از چتر استفاده می کنید؟ یا چه زمانی از کرم ضد آفتاب استفاده می کنید؟ هر دو آن ها بر اساس موقعیت یا شرایط خاص مورداستفاده قرار می گیرند. شما زمانی از چتر استفاده می کنید که بیرون در حال بارندگی باشد یا زمانی از کرم ضد آفتاب استفاده می کنید که هوا خیلی گرم باشد یا شدت آفتاب زیاد باشد. بنابراین این موارد هم بازارهای هدف شکل گرفته بر اساس استفاده موقعیتی می باشند.
15. نوع استفاده: برخی از مشتریان از برخی محصولات به ندرت استفاده می کنند و این در حالی است که برخی دیگر از همان محصولات بیشتر استفاده می کنند. مثلاً استفاده از یک پرینتر با یک برند و مدل خاص که در خانه مورداستفاده قرار می گیرند، در یک شرکت متفاوت است و ممکن است نوع خاص دیگری از آن برند توصیه شود. بنابراین بر اساس نحوه استفاده از مصرف هم بازارهای هدف می توانند متفاوت از تقسیم بندی بازار و انتخاب بازار هدف دیگر بازارها باشند.
انواع بازارهدف بر اساس ترجیح برند
من شخصاً استفاده از لپ تاپ های مدل Dell را ترجیح می دهم. تا امروز به طورکلی 4 لپ تاپ مختلف خریده ام که همه از برند Dell بوده اند. البته از لپ تاپ های دیگر که متعلق به دوستان من هم بوده استفاده کرده ام، ولی همیشه کارکرد و سرعت این برند موردقبول من بوده است. پس این موضوع به نوعی وفاداری فوق العاده از طرف من نسبت به این برند است. بنابراین بر اساس ترجیح نام تجاری، سه دسته مختلف از مشتریان وجود دارند که به ترتیب زیر تقسیم می شوند:
16. مشتریان وفادار به برند: مشتریانی که من را دوست دارند، که به یک برند وفادار مانده و آن را تغییر نمی دهند.
17. مشتریان آگاه نسبت به برند: مشتریانی هم هستند که به طور مرتب برند خود را تغییر می دهند و برای بازگرداندن و فروش مجدد محصول به آن ها باید آن ها را هدف فعالیت های بازاریابی خود قرار دهید.
18. مشتریان ناآگاه: زمانی که تازه قصد اثبات خود به عنوان یک برند رادارید، همین زمان با یک بازار هدف خاص روبرو هستید. مثلاً برند Baidu در چین بسیار معروف و شناخته شده است، اما در بسیاری از کشورهای دیگر حتی نام آن هم شنیده نشده است.
همچنین بخوانید: روانشناسی رنگها در بازاریابی و برندسازی
بازارهدف بر اساس فرایند تصمیم گیری
بازار هدف بر اساس نوع تصمیم گیری مشتری هم تغییر می کند. مثلاً، دستگاه های تصفیه کننده آب که علاوه بر شرکت ها به افراد و خانواده هم معرفی می شود. در رابطه با افراد و خانواده ها، آن ها کالاهای مصرفی هستند، اما در رابطه با شرکت ها این محصولات جزء محصولات بر اساس نوع کاربری تقسیم می شوند.
بااین وجود در رابطه سازمان، فرایند تصمیم گیری بسیار متفاوت و زمان بر است. معرفی و فروش محصول به تولیدکننده تجهیزات اصلی و دولت نوعی از بازار هدف است که مبتنی بر شیوه و فرایند تصمیم گیری هست. در این نوع تصمیم ها بزرگ و حجم سفارش هم زیاد است، اما فرایند تصمیم گیری طولانی و خسته کننده است.
همچنان که می توانید شاهد باشید، پس ازاین اینکه از مرحله تقسیم بازار عبور می کنید، به مرحله هدف گرفتن مشتریان می رسید و با این بازارهای هدف مختلفی که در این مطلب شناختیم، شما باید برای از آن خود کردن بازار هدف یک برنامه ریزی مدون در اختیار داشته باشید. به عبارتی شما نمی توانید از برنامه های پیشین خود برای موفقیت در این مرحله استفاده کنید.
بازار هدف چیست؟
بازار هدف شامل گروههای مختلف افراد، خانوادهها و سازمانها است که یک شرکت قصد دارد محصولات و خدمات خود را به سمت آنها عرضه کند. کسب و کارها زمانی که از نیازها و خواستههای مشتریان خاص مطلع شوند، میتوانند استراتژیهای بازاریابی موثری را ایجاد و اجرا کنند. این کار باعث افزایش درآمد فروش و سهم بازار برند میشود.
کسب و کارها باید گروههای مصرف کننده را بر اساس جغرافیا، جمعیت شناسی، روانشناسی و رفتار خرید تقسیمبندی کنند تا بازار بالقوه را هدف قرار دهند. حتی بهترین تلاشهای بازاریابی نیز با شکست مواجه میشوند و در صورتی که بازار هدف خود را مشخص نکنند، زمان و هزینهای را برای شرکت به همراه خواهد داشت. تحقیق در مورد مصرفکننده و عرضه محدود محصول، روشهای رایجی هستند که برندها قبل از راهاندازی بازار و رفتار مصرفکننده انجام میدهند.
نکات کلیدی
- بازار هدف، بخش خاصی از بازار است که متشکل از گروههای مختلف افراد، خانوادهها و سازمانها با اولویتها و بودجههای انتخابی محصول هستند و شرکت میخواهد کالاها و خدمات خود را به آنها ارائه دهد.
- این کار کسبوکارها را قادر میسازد تا برنامههای بازاریابی مؤثر را توسعه و پیادهسازی کنند، مشتریان جدید به دست آورند و در بازارهای جدید پیشرفت کنند و در نهایت درآمد حاصل از فروش آنها افزایش یابد.
- برندها معمولاً از نظرسنجی مصرف کنندگان، تحقیقات بازار، تجزیه و تحلیل رقابت و عرضه محدود محصول برای ارزیابی بازار و رفتار مصرف کننده قبل از راهاندازیاستفاده می کنند.
- روشهای تقسیمبندی از نظر فاکتورهای جغرافیایی، جمعیتی، روانشناختی و خرید نمونههایی از تقسیم بندی بازار هدف هستند.
شناخت بازار هدف
بازارهای هدف بخشهایی از مشتریان بالقوه هستند که تمایل به خرج کردن پول برای محصولات و خدمات مشخصی دارند. علاوه بر این، هر مشتری انتخاب محصول و بودجه خاصی دارد. بنابراین، شرکت خواستههای مصرف کننده را با پیشنهادات خود منطبق میکند و بر این اساس استراتژیهای بازاریابی را توسعه میدهد. بنابراین، کسبوکار را قادر میسازد تا مشتریان جدیدی به دست آورد و در بازارهای جدید پیشرفت کند و آن را به یک بخش سودآور تبدیل کند.
شرکتها برای اطمینان از افزایش فروش و سود، انواع خاصی از مشتریان را دنبال میکنند. به عنوان مثال، بازار هدف اپل، شرکت متشکل از دانشجویان، مدیران، مدیران اجرایی و متخصصان است. آنها برای اهداف آکادمیک و حرفهای به ابزارها و وسایل الکترونیکی نیاز دارند.
اینقانون 80-20یا اصل پارتو نقش مهمی در شناسایی گروه هدف مشتریان دارد. این بدان معناست که 20٪ از مشتریان به 80٪ از سود منجر میشوند. از این رو، یک تجارت باید سعی کند مشتریان وفادار خود را حفظ کند.
به طور معمول، زمانی که یک شرکت محصولی را تولید می کند یا خدماتی را ارائه میدهد، از قبل انواع مشتریانی را که میخواهد هدف قرار دهد، میشناسد. بهترین استراتژی برای برندها برای شناسایی بازارهایشان استفاده از تصویر ایده آل مشتری است که در ذهن آنها وجود دارد.
انتخاب بازار هدف: یک رویکرد گام به گام
یک کسب و کار باید چندین اقدام را برای جذب بخش خاصی از بازار انجام دهد. این یک جزء حیاتی از استراتژی بازاریابی است و بر ویژگیها، قیمت و توزیع محصولات و خدمات تأثیر میگذارد:
- هدایت تحقیقات بازار و تجزیه و تحلیل صنعت
- نیازها، ترجیحات و رفتار خرید مشتری را درک کنید
- رقابت در بازار و قیمت گذاری محصول را تجزیه و تحلیل کنید
- بخش بندی بازار و ایجاد استراتژیهای بازار موثر
طراحی یک برنامه بازاریابی بدون شناسایی بازار تقریبا غیرممکن است و کسب و کارها احتمالاً مشتریانی را که میخواهند جذب کنند تقسیم بندی بازار و انتخاب بازار هدف از دست خواهند داد. از این رو، شرکتها یک برنامه بازاریابی را بر اساس گروه هدف مشتریان طراحی میکنند. اکثر آنها پس از عرضه اقلام خود به بازار این کار را انجام میدهند. با این حال، آنها باید استراتژیهای خود را قبل از عرضه محصول در نظر بگیرند.
زمانی که سازمانها مشخص کنند که چرا محصولاتشان مفید هستند، چه مزایایی ارائه میدهند و چه کسانی را جذب خواهند کرد، انتخاب بازار تقریباً کامل میشود.
انواع بازار هدف
کسبوکارها باید حوزههای اقدام خود را دستهبندی کنند و در عین حال بازار خاصی را مشخص کنند تا تلاشهای بازاریابی آنها مؤثر باشد.
آنها تنها در صورتی میتوانند موفق شوند که مشتریان هدف خود را به درستی در چهار دسته زیر طبقه بندی کنند:
1. جغرافیایی
یک کسب و کار میتواند بر اساس موقعیت مکانی و نوع محصولات و خدماتی که ارائه میدهد، انتخاب کند که بر کدام بازار تمرکز کند. این تقسیمبندی بازار هدف در نظر میگیرد که گروه های مصرف کننده مختلف در یک منطقه جغرافیایی ممکن است به محصولات یا خدمات خاصی نیاز داشته باشند.
به عنوان مثال، اگر شرکتی رنگ ضد آب بسازد که نمای بیرونی خانه را در طول بارانهای موسمی ایمن نگه دارد، مکانهایی که شاهد بارندگی شدید در طول سال هستند بهترین مکان برای بازاریابی آن خواهند بود. شرکتها میتوانند مکانهای مناسب را با استفاده از کد کشور، کد پستی، کد منطقه، شهر، استان، ایالت و غیره پیدا کنند.
2. جمعیت شناختی
یک کسب و کار باید قبل از تصمیمگیری در مورد گروه مصرفکننده ایدهآل برای هدف، در مورد جمعیت تحقیق کند. این به شرکت این امکان را میدهد که بر اساس دادههای صحیح تصمیمات آگاهانه اتخاذ کند. در نتیجه آنها میتوانند بازارهای خود را به درستی تعریف کنند و مشتریانی را با سن، جنسیت، سطح اقتصادی، نژاد، مذهب، تحصیلات، وضعیت تأهل و غیره مورد هدف قرار دهند.
به عنوان مثال، اگر شرکتی لوازم آرایش کرم ضد چروک میفروشد، باید استراتژی بازار هدف خود را برای افراد خانمهای بالای 30 سال ساله برنامهریزی کند.
3. روانشناختی
این تقسیمبندی، انتخابهای سبک زندگی مردم را در منطقهای در نظر میگیرد که یک شرکت قصد دارد کمپینهای تبلیغاتی خود را اجرا کند و محصولات جدید را معرفی کند. شخصیت، نگرش، علایق، ارزشها، باورها و وضعیت اقتصادی-اجتماعی فاکتورهای مهمی هستند که باید در هنگام شناسایی یک پایگاه مصرفکننده بالقوه در نظر گرفته شوند.
به عنوان مثال، شرکتی که قصد دارد یک محصول حیوان خانگی عرضه کند، میداند که مشتریان هدف آن در درجه اول افراد طبقه متوسط و بالا هستند. در نتیجه، تلاشهای بازاریابی آن بر روی آن افراد بهعنوان مشتریان اصلی آنها متمرکز میشود.
4. رفتاری
یک کسب و کار باید از حقایق آگاه باشد تا مشخص کند محصولش در یک محیط اجتماعی خاص چقدر خوب عمل میکند. درک عادات خرید به شرکتها این امکان را میدهد که بدانند محصولاتشان چگونه میتوانند نیازهای مصرفکننده را برآورده کنند، هم از نظر ویژگیها و هم از نظر قابلیت استفاده که مهمترین مسائل در خرید هستند.
مشخص کردن بازار هدف با استفاده از CRM
همان طور که گفته شده مشخص کردن بازار هدف برای جذب مشتریان بالقوه از اصول اولیه بازاریابی میباشد. از طرفی تقسیمبندی مشتریان یکی از وظایف اصلی نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری یا CRM است.
با استفاده از همیار فروش که یک نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری و نرم افزار صدور فاکتور فروش است به بازاریابان کمک میکند تا اطلاعات مشتریان را در یک پایگاه داده مرکزی جمعآوری میکنند تا بتوانند تبلیغات را به صورت هدفمند، گروهی و دستهبندی شده ارسال نمایند.
بازار هدف چیست؟
بازار هدف یا target market به گروهی از مشتریان بالقوه گفته میشه که یک شرکت می خواهد محصولات و خدمات خود رو به آن ها بفروشه. این گروه شامل مشتریانی خاص است که یک شرکت تلاش های بازاریابی خود رو به آن ها معطوف داره. بازار هدف بخشی از کل بازار کالا یا خدمات است. مصرف کنندگانی که بازار هدف رو تشکیل میدن از ویژگی های مشابهی از جمله جغرافیا، قدرت خرید، جمعیت و درآمد یکسان برخوردار هستن. شناسایی بازار هدف گام اساسی برای هر شرکتی در تهیه یک طرح بازاریابی است.
عدم دانستن اینکه بازار هدف کیست، می تونه هزینه و زمان زیادی رو برای یک شرکت به همراه داشته باشه.
بازار هدف یا target market چیست؟
بازار هدف به گروهی از مشتریان اطلاق میشه که شرکت می خواهد محصولات و خدمات خود رو به آن ها بفروشه و تلاش های بازاریابی خود رو به آن ها معطوف می داره. مصرف کنندگانی که یک بازار هدف رو تشکیل میدن از ویژگی های مشابهی از جمله جغرافیا، قدرت خرید، جمعیت و درآمد برخوردار هستن. شناسایی بازار هدف برای هر شرکتی در تهیه یک طرح بازاریابی مهم است.
درک بازار هدف
بخشی از موفقیت در فروش کالا یا خدمات اینه که بدونین این محصول برای چه کسانی جذابیت داره و در نهایت چه کسی آن رو خریداری می کنه. به همین دلیل مشاغل وقت و هزینه زیادی رو صرف تعریف و نظارت بر بازار هدف خود می کنن. زیرا همه محصولات و خدمات برای هر مصرف کننده ای که به طور کلی درباره پول خود احتیاط می کنه، در نظر گرفته نشده است.
بازارهای هدف به طور کلی بر اساس سن، مکان، درآمد و سبک زندگی طبقه بندی میشن. تعریف یک بازار هدف خاص به یک شرکت اجازه میده تا فاکتورهای خاص بازار رو در اختیار داشته باشه تا از طریق فروش و بازاریابی به مشتریان دسترسی پیدا کرده و با آن ها ارتباط برقرار کنه. آزمایش بازار هدف اغلب قبل از عرضه یک کالا به خوبی رخ میده. ممکنه یک شرکت در مرحله آزمایش، از عرضه محدود محصولات و گروه های کوچک استفاده کنه.
این کار به صاحبان محصول اجازه میده تا درک کنن که کدام جنبه های محصول قوی ترین هستن. پس از عرضه کالا، شرکت می تونه از طریق ردیابی فروش، نظرسنجی از مشتری و فعالیت های مختلف دیگه، به نظارت بر جمعیت بازار هدف خود ادامه بده که به این شرکت امکان میده نیاز های مشتریانش رو درک کنه.
تعریف بازار هدف برای هر کسب و کاری مهمه، زیرا به معنای تفاوت بین فروش محصول و خدمات یا نشستن در سایه است، در حالی که رقبا درآمد خود رو افزایش میدن.
سئو روز Tweet
ندانستن بازار هدف می تونه یک اشتباه بزرگ برای یک تجارت باشه. سر و صدا کردن برای مشتری های جدید بدون اینکه بدونین چه کسی رو هدف قرار دادین، می تونه هزینه و زمان زیادی رو برای کسب و کار به همراه داشته باشه.
تقسیم بندی بازار
تقسیم بازار هدف به بخش های مختلف به سادگی تقسیم جمعیت به گروه هایی است که با ویژگی های اصلی قابل اندازه گیری هستن. این موارد شامل جنسیت، سن، سطح درآمد، نژاد، تحصیلات، مذهب، وضعیت تأهل و موقعیت جغرافیایی است. مصرف کنندگانی که در این گروه ها قرار می گیرن تمایل به محصولات و خدمات مشابه دارن، به همین دلیل محدود کردن این بخش ها یکی از مهم ترین عوامل تعیین بازارهای هدف است.
به عنوان مثال، افرادی که در محدوده درآمد بالاتری قرار می گیرن، بیشتر احتمال داره که به جای Dunkin ‘Donuts، قهوه ویژه ای رو از استارباکس خریداری کنن. یک کسب و کار ممکنه بیش از یک بازار هدف داشته باشه. یک بازار هدف اصلی که کانون اصلی آن است و یک بازار هدف ثانویه که به این بزرگی نیست، اما توانایی تقسیم بندی بازار و انتخاب بازار هدف رشد داره.
بازار هدف و فروش محصول
بازار هدف تمرکز اصلی در یک برنامه بازاریابی است که سایر عوامل اساسی برای محصول رو تعیین می کنه، مانند توزیع، قیمت و تلاش برای تبلیغ. بازار هدف همچنین فاکتورهای قابل توجهی در مورد خود محصول تعیین می کنه. در حقیقت، یک شرکت ممکنه جنبه های خاصی از محصول رو تغییر بده، مانند مقدار شکر در یک نوشابه، به طوری که خرید آن توسط مصرف کنندگان با سلیقه های مختلف بیشتر بشه. یک شرکت با رشد فروش محصولات خود، ممکنه بازار هدف خود رو در سطح بین المللی گسترش بده.
گسترش بین المللی به یک شرکت امکان میده تا به زیر مجموعه گسترده تری از بازار هدف خود در مناطق مختلف جهان برسه. علاوه بر گسترش بین المللی، یک شرکت ممکنه بازار هدف داخلی خود رو گسترش بده، زیرا محصولاتش در بازار مشتری بیشتری جذب می کنن. گسترش و رشد بازارهای هدف بیشتر دلیل اصلی نظارت بر فروش و ترجیحات مشتری برای پیشرفت فرصت های درآمد توسط شرکت هاست.
چرا هدف گذاری در بازاریابی بسیار مهم است؟
هدف گذاری در بازاریابی مهمه، زیرا بخشی از استراتژی جامع بازاریابی است. این امر بر تبلیغات و همچنین تجربه مشتری، برند و فعالیت های تجاری تأثیر میذاره. هنگامی که شرکت شما بر تقسیم بازار هدف متمرکز است، می تونین موارد زیر رو انجام بدین: مستقیماً با مخاطب تعریف شده صحبت می کنین. پیام های بازاریابی هنگامی که خوانندگان می تونن مستقیماً با اطلاعات ارتباط برقرار کنن، عمیقاً در آنها طنین انداز میشن.
برند هایی که بازار متنوعی از مشتری دارن، اغلب با ایجاد کمپین های بازاریابی که مستقیماً با مخاطبانشان صحبت می کنن، دست و پنجه نرم می کنن. از آنجا که بینندگان آن ها بسیار متفاوت هستن، تعداد کمی شعار یا داستان می تونه در سطح شخصی برای هر فرد طنین انداز بشه. از طریق بازاریابی هدفمند، می تونین این مشکل رو برطرف کرده و روی ساخت پیام برای یک مخاطب خاص تمرکز کنین.
مشتری با کیفیت بالا جذب می کنین. وقتی مستقیماً با افرادی که می خواهید آن ها رو هدف قرار بدین صحبت می کنین، به احتمال زیاد افراد مناسب رو جذب خواهید کرد. بازاریابی شما به طور مؤثرتری به افرادی خواهد رسید که به احتمال زیاد می خواهند با شما تجارت کنن. وقتی با افراد مناسب ارتباط برقرار می کنین، احتمالاً منجر به دریافت آگهی های با کیفیت میشین که به مشتریان نمایش داده میشه. برند خود رو از رقبا متمایز می کنین. هنگامی که تلاش برای صحبت با هر مشتری در بازار خود رو متوقف کرده و تمرکز خود رو بر روی بخش کوچک تری از مخاطبان خود قرار میدین، از سایر رقبا در صنعت خود نیز متمایز میشین.
وقتی مشتری ها بتونن به وضوح با برند شما و پیشنهادهای فروش منحصر به فرد شما ارتباط برقرار کنن، شما رو به جای رقیبی انتخاب می کنن که به طور خاص با آن ها صحبت نمی کنه یا آن ها رو هدف قرار نمیده. شما می تونین از موقعیت خود در بازاریابی برای شناخته شدن و منحصر به فرد شدن برند استفاده کنین. وفاداری مشتری رو عمیق تر می کنین. توانایی برجسته شدن در برابر رقبا با دستیابی به مشتری در سطح شخصی تر و انسانی، روابط طولانی مدتی ایجاد می کنه. وقتی مشتری ها با برند شما آشنا شده و احساس می کنن شما مدافع دیدگاه ها و نیازهای خاص آن ها هستین، احتمالاً به برند شما وفادارتر خواهند بود و در مدت زمان طولانی تری با شما معامله خواهند کرد.
محصولات و خدمات رو بهبود می بخشین. شناخت صمیمی بیشتر مشتریان به شما کمک می کنه محصولات و خدمات خود رو با روشی جدید بررسی کنین. وقتی درک عمیقی از مخاطب هدف خود دارین، می تونین خود رو جای او قرار داده و ببینین چگونه می تونین پیشنهادات خود رو بهبود ببخشین. می تونین ببینین که چه ویژگی هایی رو می توان برای خدمات بهتر به مشتریان اضافه کرد. متمرکز خواهید ماند. سرانجام، مزیت استفاده از هدف گذاری در بازاریابی اینه که به برند و تیم شما کمک می کنه نتایج بهتر کسب کنین.
بازاریابی هدفمند به شما امکان میده در مورد استراتژی های بازاریابی، ابتکارات و جهت دهی به برند خود، اطلاعات بیشتری کسب کنین. این روش به شما کمک می کنه دید خود رو روشن کنین و همه اعضای سازمان رو در یک صفحه قرار بدین. شما در مورد شکل دادن به برنامه های آینده برای بازاریابی و به طور کلی تجارت دید بهتری دارین. یک رویکرد متمرکز به شما کمک می کنه منابع، زمان و بودجه خود رو کاملاً بهینه کنین.
بازار هدف خود را در 6 مرحله ساده تعریف کنید
برای اینکه مخاطب هدف خود رو به روشنی درک کنین، ابتدا باید کمی تحقیق کنین. با درک اینکه محصولات و خدمات شما برای چه کسانی است و چگونه می تونین آن ها رو پیدا کنین، می تونین یک استراتژی بازاریابی ایجاد کنین که در واقع باعث رشد درآمد شما بشه.
مديريت
بخش بندي بازار، فرايندي است كه بر اساس آن يك بازار به زيربخشهاي متمايزي از مشترياني كه نيازها و مشخصاتشان يكسان است تقسيمبندي مي شود. از آنجاكه مشتريان هر بخش نيازها و خواستههاي يكساني دارند، به يك طرح بازاريابي تقسیم بندی بازار و انتخاب بازار هدف و يك محصول خاص به شيوهاي مشابه پاسخ ميدهند. بخشبندي بازار كمك ميكند با تقسيم يك بازار بزرگ به بخشهاي كوچكتر، منابع سازمان به طور بهينه صرف مشتريان اصلي شود.
اهميت بخشبندي بازار
به دلايل مختلف، نقش بخشبندي بازار افزايش يافته است. اولاً روند رشد جمعيت كند شده و بيشتر بازار –محصولها رو به بلوغ هستند. كه اين امر موجب افزايش رقابت شده چراكه شركتها رشد خود را در كسب سهم بازار بيشتر و همچنين در افزايش انواع محصولات مختلف تحت يك نام تجاري جستجو ميكنند.
ثانياً عوامل اجتماعي و اقتصادي مانند افزايش سطح درآمدهاي خالص، ارتقاي سطح تحصيلات و افزايش آگاهي مردم، موجب شده است نيازها، خواستهها، سلايق و سبكهاي زندگي مشتريان نسبت به قبل متنوعتر و پيچيدهتر گردد. اين امر موجب افزايش تعداد و تنوع كالاها و خدماتي شده است كه با يكديگر بر سر جلب گروهي از مشتريان رقابت ميكنند.
بخشبندي بازار علاوه بر اين كه شركتها را به پذيرش واقعيتهاي بازار وا ميدارد، منافع زير را نيز به آنها عرضه ميكند:
فرصتهاي توليد محصولات جديد را شناسايي ميكند. بخش بندي ميتواند تجزيه و تحليل دقيقي از گروههاي مشتريان بالقوهاي كه نيازهاي آنها توسط محصولات فعلي به خوبي تامين نشده است را ارائه كند. اين بخشهاي پنهان و كشف نشده ميتوانند فرصتهاي جذابي براي طراحي و توليد محصولات جديد يا روشهاي نوين بازاريابي فراهم آورند.
به طراحي طرحهاي بازاريابي كه براي حصول به گروههاي همگن مصرفكنندگان، موثرتر است كمك ميكند.
فرايند تخصيص استراتژيك منابع بازاريابي را بهبود ميبخشد. گاهي به منافع استراتژيك بخشبندي توجه كافي نميشود. چنانچه انتخاب محصولات قابل عرضه در بخش هاي مختلف به خوبي تعريف و مشخص شوند، آنگاه اين بخشها ميتوانند به مثابه مراكز سرمايهگذاري يك فعاليت عمل كنند. بيشتر استراتژيهاي تجاري موفق بر مبناي بخشبندي بازار و تمركز منابع در بخشهاي جذابتر استوار هستند.
بخشهاي بازار چگونه تعريف ميشوند ؟
در اجراي فرايند بخشبندي بازار، جند هدف مهم وجود دارد كه عبارتند از:
· اين فرايند ميبايد يك يا چند گروه تقريباً همگن از خريداران بالقوه را با توجه به خواستهها و نيازهاي آنها و پاسخهاي احتمالي آنها به تفاوتهاي موجود در عناصر آميخته بازاريابي، شناسايي كند.
· تفاوتهاي موجود در يك بخش بازار، در مقايسه با تفاوتهاي موجود ميان بخشهاي مختلف، بايد كم و ناچيز باشد.
· معيارهاي بخشبندي بايد بخشها را به اندازه كافي ارزيابي يا مشخص و توصيف كنند.
· فرايند بخشبندي بايد اندازه و پتانسيل بازار هر بخش را به منظور استفاده در اولويتبندي بخشها تعيين كند.
مبناي بخش بندي بازارهاي مصرف
· بخشبندي بازار بر مبناي مناطق جغرافيايي: بخشبندي بازار بر مبناي مناطق جغرافيايي ايجاب ميكند كه بازار را بر اساس مناطق مختلف جغرافيايي مانند كشور، استان، ناحيه، شهرستان، شهر و . تقسيم كرد. يك شركت ميتواند در يك يا چند حوزه جغرافيايي فعاليت نمايد، ولي تنها به گروههاي محلي توجه خاص داشته باشد.
· بخشبندي بازار برحسب تركيب جمعيت: در اين روش كه مشهورترين روش بخشبندي بازار به شمار ميآيد، برحسب تركيب جمعيت تقسيم ميكنند. يك دليل شهرت اين روش براي بخشبندي بازار مصرف اين است كه بازار را برمبناي خواست، سليقه و ميزان مصرف، بخشبندي ميكنند. دليل ديگر اين است كه محاسبه و اندازهگيري متغيرهاي متعلق به تركيب جمعيت راحتتر است. برخي از متغيرهاي مربوط به تركيب جمعيت براي بخشبندي بازار مصرف عبارتند از: سن و چرخه زندگي، جنس، سطح درآمد، نسل، طبقه اجتماعي و .
· بخش بندي بازار بر مبناي متغيرهاي روانشناختي: در بخشبندي بازار بر مبناي متغيرهاي روانشناختي خريداران را بر اساس شيوه زندگي يا شخصيت و ارزش ها، به گروه هاي مختلف تقسيم ميكنند.
· بخش بندي بازار بر مبناي رفتار خريداران: در اين روش خريداران را بر مبناي ميزان دانش، نگرش، استفاده از محصول يا نوع واكنش در برابر آن، تقسيم ميكنند. منافع خريداران، نرخ مصرف، ميزان وفاداري و ميزان آمادگي خريدار از جمله شاخصهاي مورد استفاده در اين روش به شمار ميآيند. نوع نگرش خريداران (شيفته، مثبت، بي تفاوت، منفي، دشمن) نيز يكي ديگر از شاخصهاي مورد استفاده براي بخش بندي كردن بازار در اين روش است.
براي مثال در يك مبارزه تبليغاتي نيروها ميكوشند، با توجه به نوع نگرش راي دهندگان، مقدار وقتي را كه بايد صرف هر گروه كرد، تعيين كنند. امكان دارد آنها از شيفتگان تشكر و به آنها يادآوري كنند كه بايد راي بدهند، ديدگاه كساني را تقويت كنند كه نسبت به حزب مثبت است، بكوشند راي گروههاي بي تفاوت را به دست آورند و براي تغيير نگرش گروههايي كه ديدگاه منفي يا دشمنانه دارند هيچ وقتي را صرف نكنند.
مبناي بخش بندي بازارهاي تجاري
در اين قسمت مباني بخشبندي بازارهاي تجاري را به صورت خلاصه مورد اشاره قرار ميدهيم. براي اين منظور سوالاتي كه در هر روش و براي اتخاذ بهترين تصميم بايد از خود بپرسيم نيز آورده شدهاند.
· تركيب جمعيت (بوم شناسي)
o صنعت: خدمات خود را به چه صنايعي ارائه خواهيم داد؟
o اندازه يا بزرگي شركت: شركتهايي كه خدمات به آنها ارائه ميكنيم چه اندازه بزرگ هستند؟
o محل: خدمات خود را در كدام منطقه جغرافيايي ارائه خواهيم كرد؟
· متغيرهاي عملياتي
o فناوري: براي ارائه خدمت به مشتري بر چه فناوريهايي تمركز خواهيم كرد؟
o استفاده كنندگان: آيا محصولات خود را به استفاده كنندگان عمده، متوسط يا كم و يا مشترياني كه از اين محصول استفاده نمي كنند، عرضه خواهيم كرد؟
o تواناييهاي مشتري: آيا ما محصولات خود را به مشترياني ارائه ميكنيم كه به اين خدمات نياز زياد يا اندك دارند ؟
· شيوه خريد
o واحد خريد سازمان: آيا ما محصولات خود را به شركتي عرضه ميكنيم كه واحد خريد متمركز يا غير متمركز دارد ؟
o ساختار قدرت: آيا ما محصولات خود را به شركتهايي ارائه مي كنيم كه داراي قدرت مهندسي، مالي و .. هستند ؟
o ماهيت روابط موجود: آيا ما محصولات خود را به شركتهايي ارائه ميكنيم كه با آنها روابط قوي داريم و يا به سادگي در پي جذب مطلوبترين شركتها هستيم ؟
o سياستهاي كلي خريد: آيا ما محصولات خود را به شركت هايي ارائه ميكنيم كه ترجيح ميدهند داراييهاي اصلي را اجاره كنند؟ براي دريافت خدمات قرارداد مي بندند؟ خريدهاي سيستمي دارند و يا پيشنهاد قرارداد را مهر و موم شده ارائه ميكنند؟
o شاخصهاي خريد: آيا ما محصولات خود را به شركتهايي ارائه مي كنيم كه خواستار كيفيت، خدمات پس از فروش يا قيمت پائين هستند ؟
· عوامل موقعيتي
o ضرورت: آيا ما محصولات خود را به شركتهايي ارائه ميكنيم كه نياز آني دارند و بايد كالاها و خدمات را به سرعت به آنها ارائه كرد ؟
o كاربرد ويژه: آيا ما بايد بر كاربردهاي مشخص محصول خود تاكيد كنيم ؟
o ميزان سفارش: آيا ما بايد فعاليتهاي خود را بر گرفتن سفارشهاي كلان يا اندك متمركز كنيم؟
· ويژگي هاي شخصي
o مشابه بودن خريدار و فروشنده: آيا محصولات خود را به شركتهايي عرضه ميكنيم كه افراد و ارزشهاي آنها مشابه افراد و ارزش هاي شركت خودمان است؟
o نگرش نسبت به ريسك: آيا مشتريان ما ريسك پذير هستند؟
o وفاداري : آيا ما محصولات خود را به شركتهايي ارائه ميكنيم كه نسبت به عرضهكنندگان خود بسيار وفادارند؟
فرايند بخش بندي بازار
1.تعيين شاخصها و فاكتورهاي تقسيم بازار : در اين گام شاخصهاي تقسيم بازار انتخاب ميشوند. در اين مرحله ميتوان جهت تقسيم بازار شاخصهاي رفتاري، جغرافيايي و . را انتخاب نمود.
2.تحقيقات بازار: در اين گام براساس شاخصهايي كه در قسمت قبل مشخص شده است، ويژگيهاي مشتريان هر بخش مورد بررسي و تحليل قرار ميگيرد. در اين گام براساس تكنيكهاي آماري چون فاكتور آناليز، Cluster و . بخشهاي مختلف شناسايي و تحليل ميشوند. (در شماره 169 تدبير، بخش كلينيك بازاريابي و تبليغات مراحل تحقيقات بازار توضيح داده شد)
3.ارزيابي بخشهاي مختلف بازار: در اين مرحله بخشهاي مختلف بر اساس شاخص سوددهي يا مطلوبيت براي شركت ارزيابي ميشوند. نهايتاً بخش يا بخشهاي از بازار انتخاب ميشوند.
4.طراحي آميخته بازاريابي مناسب براي بخشهاي انتخاب شده: در اين گام با توجه به ويژگيهاي بخش يا بخشهاي انتخاب شده از بازار، آميخته بازاريابي مناسب طراحي و پيشنهاد ميگردد.
منبع: ماهنامه تدبير – شماره 175 – بخش كلينيك بازاريابي و تبليغات
بازار هدف چیست؟
بازار هدف یا target market به گروهی از مشتریان بالقوه گفته میشه که یک شرکت می خواهد محصولات و خدمات خود رو به آن ها بفروشه. این گروه شامل مشتریانی خاص است که یک شرکت تلاش های بازاریابی خود رو به آن ها معطوف داره. بازار هدف بخشی از کل بازار کالا یا خدمات است. مصرف کنندگانی که بازار هدف رو تشکیل میدن از ویژگی های مشابهی از جمله جغرافیا، قدرت خرید، جمعیت و درآمد یکسان برخوردار هستن. شناسایی بازار هدف گام اساسی برای هر شرکتی در تهیه یک طرح بازاریابی است.
عدم دانستن اینکه بازار هدف کیست، می تونه هزینه و زمان زیادی رو برای یک شرکت به همراه داشته باشه.
بازار هدف یا target market چیست؟
بازار هدف به گروهی از مشتریان اطلاق میشه که شرکت می خواهد محصولات و خدمات خود رو به آن ها بفروشه و تلاش های بازاریابی خود رو به آن ها معطوف می داره. مصرف کنندگانی که یک بازار هدف رو تشکیل میدن از ویژگی های مشابهی از جمله جغرافیا، قدرت خرید، جمعیت و درآمد برخوردار هستن. شناسایی بازار هدف برای هر شرکتی در تهیه یک طرح بازاریابی مهم است.
درک بازار هدف
بخشی از موفقیت در فروش کالا یا خدمات اینه که بدونین این محصول برای چه کسانی جذابیت داره و در نهایت چه کسی آن رو خریداری می کنه. به همین دلیل مشاغل وقت و هزینه زیادی رو صرف تعریف و نظارت بر بازار هدف خود می کنن. زیرا همه محصولات و خدمات برای هر مصرف کننده ای که به طور کلی درباره پول خود احتیاط می کنه، در نظر گرفته نشده است.
بازارهای هدف به طور کلی بر اساس سن، مکان، درآمد و سبک زندگی طبقه بندی میشن. تعریف یک بازار هدف خاص به یک شرکت اجازه میده تا فاکتورهای خاص بازار رو در اختیار داشته باشه تا از طریق فروش تقسیم بندی بازار و انتخاب بازار هدف و بازاریابی به مشتریان دسترسی پیدا کرده و با آن ها ارتباط برقرار کنه. آزمایش بازار هدف اغلب قبل از عرضه یک کالا به خوبی رخ میده. ممکنه یک شرکت در مرحله آزمایش، از عرضه محدود محصولات و گروه های کوچک استفاده کنه.
این کار به صاحبان محصول اجازه میده تا درک کنن که کدام جنبه های محصول قوی ترین هستن. پس از عرضه کالا، شرکت می تونه از طریق ردیابی فروش، نظرسنجی از مشتری و فعالیت های مختلف دیگه، به نظارت بر جمعیت بازار هدف خود ادامه بده که به این شرکت امکان میده نیاز های مشتریانش رو درک کنه.
تعریف بازار هدف برای هر کسب و کاری مهمه، زیرا به معنای تفاوت بین فروش محصول و خدمات یا نشستن در سایه است، در حالی که رقبا درآمد خود رو افزایش میدن.
سئو روز Tweet
ندانستن بازار هدف می تونه یک اشتباه بزرگ برای یک تجارت باشه. سر و صدا کردن برای مشتری های جدید بدون اینکه بدونین چه کسی رو هدف قرار دادین، می تونه هزینه و زمان زیادی رو برای کسب و کار به همراه داشته باشه.
تقسیم بندی بازار
تقسیم بازار هدف به بخش های مختلف به سادگی تقسیم جمعیت به گروه هایی است که با ویژگی های اصلی قابل اندازه گیری هستن. این موارد شامل جنسیت، سن، سطح درآمد، نژاد، تحصیلات، مذهب، وضعیت تأهل و موقعیت جغرافیایی است. مصرف کنندگانی که در این گروه ها قرار می گیرن تمایل به محصولات و خدمات مشابه دارن، به همین دلیل محدود کردن این بخش ها یکی از مهم ترین عوامل تعیین بازارهای هدف است.
به عنوان مثال، افرادی که در محدوده درآمد بالاتری قرار می گیرن، بیشتر احتمال داره که به جای Dunkin ‘Donuts، قهوه ویژه ای رو از استارباکس خریداری کنن. یک کسب و کار ممکنه بیش از یک بازار هدف داشته باشه. یک بازار هدف اصلی که کانون اصلی آن است و یک بازار هدف ثانویه که به این بزرگی نیست، اما توانایی رشد داره.
بازار هدف و فروش محصول
بازار هدف تمرکز اصلی در یک برنامه بازاریابی است که سایر عوامل اساسی برای محصول رو تعیین می کنه، مانند توزیع، قیمت و تلاش برای تبلیغ. بازار هدف همچنین فاکتورهای قابل توجهی در مورد خود محصول تعیین می کنه. در حقیقت، یک شرکت ممکنه جنبه های خاصی از محصول رو تغییر بده، مانند مقدار شکر در یک نوشابه، به طوری که خرید آن توسط مصرف کنندگان با سلیقه های مختلف بیشتر بشه. یک شرکت با رشد فروش محصولات خود، ممکنه بازار هدف خود رو در سطح بین المللی گسترش بده.
گسترش بین المللی به یک شرکت امکان میده تا به زیر مجموعه گسترده تری از بازار هدف خود در مناطق مختلف جهان برسه. علاوه بر گسترش بین المللی، یک شرکت ممکنه بازار هدف داخلی خود رو گسترش بده، زیرا محصولاتش در بازار مشتری بیشتری جذب می کنن. گسترش و رشد بازارهای هدف بیشتر دلیل اصلی نظارت بر فروش و ترجیحات مشتری برای پیشرفت فرصت های درآمد توسط شرکت هاست.
چرا هدف گذاری در بازاریابی بسیار مهم است؟
هدف گذاری در بازاریابی مهمه، زیرا بخشی از استراتژی جامع بازاریابی است. این امر بر تبلیغات و همچنین تجربه مشتری، برند و فعالیت های تجاری تأثیر میذاره. هنگامی که شرکت شما بر تقسیم بازار هدف متمرکز است، می تونین موارد زیر رو انجام بدین: مستقیماً با مخاطب تعریف شده صحبت می کنین. پیام های بازاریابی هنگامی که خوانندگان می تونن مستقیماً با اطلاعات ارتباط برقرار کنن، عمیقاً در آنها طنین انداز میشن.
برند هایی که بازار متنوعی از مشتری دارن، اغلب با ایجاد کمپین های بازاریابی که مستقیماً با مخاطبانشان صحبت می کنن، دست و پنجه نرم می کنن. از آنجا که بینندگان آن ها بسیار متفاوت هستن، تعداد کمی شعار یا داستان می تونه در سطح شخصی برای هر فرد طنین انداز بشه. از طریق بازاریابی هدفمند، می تونین این مشکل رو برطرف کرده و روی ساخت پیام برای یک مخاطب خاص تمرکز کنین.
مشتری با کیفیت بالا جذب می کنین. وقتی مستقیماً با افرادی که می خواهید آن ها رو هدف قرار بدین صحبت می کنین، به احتمال زیاد افراد مناسب رو جذب خواهید کرد. بازاریابی شما به طور مؤثرتری به افرادی خواهد رسید که به احتمال زیاد می خواهند با شما تجارت کنن. وقتی با افراد مناسب ارتباط برقرار می کنین، احتمالاً منجر به دریافت آگهی های با کیفیت میشین که به مشتریان نمایش داده میشه. برند خود رو از رقبا متمایز می کنین. هنگامی که تلاش برای صحبت با هر مشتری در بازار خود رو متوقف کرده و تمرکز خود رو بر روی بخش کوچک تری از مخاطبان خود قرار میدین، از سایر رقبا در صنعت خود نیز متمایز میشین.
وقتی مشتری ها بتونن به وضوح با برند شما و پیشنهادهای فروش منحصر به فرد شما ارتباط برقرار کنن، شما رو به جای رقیبی انتخاب می کنن که به طور خاص با آن ها صحبت نمی کنه یا آن ها رو هدف قرار نمیده. شما می تونین از موقعیت خود در بازاریابی برای شناخته شدن و منحصر به فرد شدن برند استفاده کنین. وفاداری مشتری رو عمیق تر می کنین. توانایی برجسته شدن در برابر رقبا با دستیابی به مشتری در سطح شخصی تر و انسانی، روابط طولانی مدتی ایجاد می کنه. وقتی مشتری ها با برند شما آشنا شده و احساس می کنن شما مدافع دیدگاه ها و نیازهای خاص آن ها هستین، احتمالاً به برند شما وفادارتر خواهند بود و در مدت زمان طولانی تری با شما معامله خواهند کرد.
محصولات و خدمات رو بهبود می بخشین. شناخت صمیمی بیشتر مشتریان به شما کمک می کنه محصولات و خدمات خود رو با روشی جدید بررسی کنین. وقتی درک عمیقی از مخاطب هدف خود دارین، می تونین خود رو جای او قرار داده و ببینین چگونه می تونین پیشنهادات خود رو بهبود ببخشین. می تونین ببینین که چه ویژگی هایی رو می توان برای خدمات بهتر به مشتریان اضافه کرد. متمرکز خواهید ماند. سرانجام، مزیت استفاده از هدف گذاری در بازاریابی اینه که به برند و تیم شما کمک می کنه نتایج بهتر کسب کنین.
بازاریابی هدفمند به شما امکان میده در مورد استراتژی های بازاریابی، ابتکارات و جهت دهی به برند خود، اطلاعات بیشتری کسب کنین. این روش به شما کمک می کنه دید خود رو روشن کنین و همه اعضای سازمان رو در یک صفحه قرار بدین. شما در مورد شکل دادن به برنامه های آینده برای بازاریابی و به طور کلی تجارت دید بهتری دارین. یک رویکرد متمرکز به شما کمک می کنه منابع، زمان و بودجه خود رو کاملاً بهینه کنین.
بازار هدف خود را در 6 مرحله ساده تعریف کنید
برای اینکه مخاطب هدف خود رو به روشنی درک کنین، ابتدا باید کمی تحقیق کنین. با درک اینکه محصولات و خدمات شما برای چه کسانی است و چگونه می تونین آن ها رو پیدا کنین، می تونین یک استراتژی بازاریابی ایجاد کنین که در واقع باعث رشد درآمد شما بشه.
دیدگاه شما