تجارت با یک استراتژی متعادل


ایجاد ارز از این طریق به اپراتورها اجازه می دهد در هزینه صرفه جویی کرده و این به طور بالقوه می تواند نسبت به نگهداری موثرتر واقع شود.

گره‌گشایی حاج قاسم در کمیسیون‌های مشترک ایران با عراق و سوریه/سردار طراح استراتژی تجاری در منطقه بود

رئیس اتاق مشترک ایران و عراق با بیان اینکه سردار سلیمانی به موضوع استراتژی تجاری و تأثیر آن در امنیت ملی کاملا واقف بود، گفت: یکی از معیارهای حاج قاسم چگونگی روابط اقتصادی ایران با کشورهای منطقه بود و برای تحقق آن تلاش می‌کرد تا موانع حذف شود.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، قرار گرفتن در آستانه دومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی بهانه‌ای شد تا درباره دیدگاه‌های مختلف این بزرگ مرد‌ میدان بخصوص در ابعاد مختلف اقتصاد ملی ‌گفت‌وگویی با یحیی آل اسحاق، وزیر اسبق بازرگانی و رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق داشته باشیم.

به گفته آل اسحاق، حاج قاسم جامعیت تاثیرگذاری در حوزه های نظامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشت، یعنی به همان اندازه که در حوزه نظامی به روابط ایران و عراق، ایران و سوریه و همچنین ایران و منطقه فکر می‌کرد به حوزه های اقتصادی نیز توجه داشت و تمهیدات لازم را در این باره می اندیشید.

در ادامه گفت‌وگوی‌ یحیی آل اسحاق با فارس را درباره توجه ویژه سردار سلیمانی به اقتصاد ملی و منطقه‌ای می‌خوانید.

فارس: سردار شهید حاج قاسم سلیمانی علاوه بر اینکه دارای استراتژی سیاسی و امنیتی بود بلکه دارای استراتژی اقتصادی نیز بودند، لطفا در رابطه با استراتژی اقتصادی حاج قاسم در عراق و تاثیر اقداماتشان بر روابط اقتصادی ایران و عراق توضیحاتی ارائه دهید.

آل اسحاق: بعضی از شخصیت‌ها به مرور زمان، هویتشان به تناسب موضوعات مشخص‌تر می‌شود و جنبه الگویی و نیمه رهبری پیدا می‌کنند، بدون اغراق واقعیت آن است که حاج قاسم سلیمانی نیز یکی از این شخصیت‌هاست.

سردار از نظر رفتاری، خانوادگی، استراتژی‌های ذهنی، افق دید و برنامه‌های عملیاتی در حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، روابط بین‌المللی، اعتقادات دینی و باورهای دینی مجموعا به عنوان یک شخصیت الگو مطرح می‌شود کما اینکه به عنوان یک شخصیت الگو نیز مطرح هستند. اگرچه طرح ابعاد شخصیت‌های این بزرگوار را در حوزه‌های مختلف زیاد داشته‌ایم اما اینکه یک شخصیت جامع در ابعاد مختلف تا این اندازه درخشان تر و ر‌وشن‌تر می‌شود ناشی از هویت و خصوصیات عملکردشان است.

* حاج قاسم در رفتار با خانواده و فرزندانش از یک الگوی صحیح الهی پیروی می‌کرد‌

* فارس: اگرچه با طرح این سوال از مباحث اقتصادی دور می‌شویم، اما بفرمایید که علت جامعیت شخصیت سردار سلیمانی چیست؟

آل اسحاق: اگر بخواهم علت و ریشه آن را تحلیل کنم باید بگویم که حاج قاسم شخصیتی است که علم، باور و عملش هم جهت بود و این از خصوصیات پیامبران الهی است زیرا پیامبران الهی هر چه را می‌دانستند باور داشتند و هر آنچه را باور داشتند عمل می‌کردند؛ افرادی با چنین خصوصیاتی، افراد کامل و جامعی هستند مخصوصا اینکه علم، باور و عملشان بر مبنای اعتقادات خالص و کامل باشد و حاج قاسم نیز علم، عمل، باور و اعتقاداتش از یک الگوی الهی مقتبس شده بود.

حال اگر بخواهیم رفتار حاج قاسم را در بخش‌های مختلف بررسی کنیم می‌بینیم که رفتار، ادبیات و کردار حاج قاسم به گونه‌ای بوده است که به آنچه که باور و علم داشته، عمل‌ کرده است چنانچه حاج قاسم احترام بسیار ویژه‌ای برای پدر و مادرشان قائل بوده‌اند که این موضوع ناشی از باور به یک الگوی الهی و دینی است همچنین حاج قاسم در رفتار با خانواده و فرزندانش نیز از یک الگوی صحیح الهی تجارت با یک استراتژی متعادل پیروی می‌کرده‌اند.

* شاخص سردار سلیمانی ولایت فقیه بود

در حوزه‌های اجتماعی، سردار شهید حاج قاسم یک انسان جامع نگر بود و انتزاعی فکر نمی‌کرد و در زندگی اعتدال داشت چنانچه می‌بیند وی در رفتار با مردم عادی، کوچه و بازار، مستضعف‌ و نخبه با یک الگو رفتاری برخورد می‌کرد.

در حوزه‌های سیاسی، سردار هیچ‌گاه تحت تاثیر اتفاقات روز روی آنتن نبود و همیشه براساس واقعیت‌ها عمل می‌کرد و راست و چپ، سیاه و سفید، شمال و جنوب برایشان تفاوتی نداشت بلکه شاخص‌اش ولایت بود و راست‌گرا بودن و چپ‌گرابودن و متعادل بودن افراد، در صورتی که آن افراد در مسیر ولایت بودند برایش تفاوتی نداشت.

حاج قاسم مجذوب مقامات ظاهری کسی نمی‌شد به طوری که در محیط‌های نظامی وقتی فرمانده ارشد لشکر بود برای یک سرباز ساده همان احترامی را قائل بود که برای فرماندهان قائل بود، حاج قاسم شخصی است که تمام رفتارش در حوزه های اجتماعی تابع دین و الگوی ایشان، مقام معظم رهبری و مقام ولایت بوده است.

* جامعیت تاثیرگذار سردار سلیمانی در حوزه‌های نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی

فارس: آقای آل اسحاق تا اینجا شما درباره ابعاد مختلف شخصیت سردار سلیمانی توضیحاتی را بیان فرمودید، لطفا با توجه به شناختی که از ایشان داشتید بفرمایید که حاج قاسم برای توسعه روابط اقتصادی بخصوص توسعه روابط اقتصادی در منطقه و توسعه روابط اقتصادی با عراق چه اقداماتی را انجام داده‌اند و چگونه در کنار توجه به ابعاد سیاسی و امنیتی به اقتصاد نیز توجه داشتند؟

آل اسحاق: اما در رابطه به پاسخ سوال شما و نقش حاج قاسم در روابط دیپلماسی اقتصادی در حوزه عراق با توجه به اینکه از نزدیک شاهد برخی از مسائل بوده‌ام باید بگویم که سردار جامعیت تاثیرگذاری در حوزه‌های نظامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران با کشورهای منطقه داشت‌. یعنی به همان اندازه که در حوزه نظامی به روابط ایران و عراق، ایران و سوریه، ایران و منطقه فکر می کرد به حوزه های اقتصادی نیز توجه داشت و تمهیدات لازم را می‌اندیشید. بنابراین به همان اندازه که در حوزه نظامی حضور داشت به حوزه های اقتصادی نیز وارد می شد و با مسئولان مربوطه گفت وگو می‌کرد و تذکرات لازم را به مسئولان اقتصادی و حتی وزرا می‌داد و تمهیدات لازم را می‌اندیشید.

مثلا وقتی می‌خواست در رابطه به آتیه عراق فکر کند، حتی برای برنامه اقتصادی ‌حشد الشعبی هم برنامه‌ریزی می‌کرد که چگونه باید مبانی اقتصادی آنها را تامین کرد و همان گونه که در حوزه‌های نظامی و مستشاری کمک می‌کرد در حوزه‌های اقتصادی نیز به همان نسبت وارد می‌شد.

در رابطه با مسائل‌ و پروژه های اقتصادی و جریانات اقتصادی بین ایران و عراق هرگاه مشکلی ایجاد می‌شد حاج قاسم‌ با ‌نفوذی که داشت برای حل مسائل اقتصادی استفاده می‌کرد و بنابراین یک مرجع کامل بود و از آنجا که یک رابطه اخلاصی با خدا و ائمه داشت نظراتش از پختگی برخوردار بود و در همه حوزه ها و بخش ها و حتی در مسائل اقتصادی نیز به علت اطلاعات تجارت با یک استراتژی متعادل و تجربیات صاحب نظر بود.

* سردار تمام هزینه‌های سیاسی پیشبرد مسائل اقتصادی را می‌پذیرفت

‌آل اسحاق: سردار شهید قاسم سلیمانی در رابطه با مسائل حوزه اقتصادی، حتی هزینه‌های سیاسی را قبول می‌کرد و اگر به لحاظ سیاسی، آن رابطه مناسب نبود اما هزینه آن را برای پیشبرد اهداف اقتصادی می پذیرد و نگرانی برای مذاکره کردن نداشت اگرچه برخی جریانات فکری می گفتند که نباید اینگونه باشد؛ برای پیشرفت کار با همه جریانات راست و چپ، اصولگرا و اصلاح طلب در صورتی که خط مشی این افراد خط ولایت بود تعامل می‌کرد و هیچ نگرانی نیز تجارت با یک استراتژی متعادل نداشت، حاج قاسم، مجموعه ای از اعتقاد، باور و عمل بود که برای اعتقاد، باور و عملش همه هزینه را می پذیرفت و یکی از این اینها هزینه‌های نقد، جانش بود، در همه جریانات اقتصادی و دیپلماسی، مخصوصا در نقاط استراتژیک نقش اساسی داشت و اگر مشاهده می کرد که یک جریان مسیر کج را می رود فورا مسیر آن جریان را هدایت می‌کرد.

‌در همه حوزه های اقتصادی، رابطه مسائل اقتصادی و رابطه امنیت ملی را به خوبی درک کرده بود. حتی به خاطر دارم که در یکی از کمیسیون های مشترک اقتصادی ایران و عراق که موضوع حساسی به وجود آمده بود بلافاصله خود را به مسئولان رساند و راهکار ارائه داد و دستور دادن‌ و هیچگاه نگفت‌ که این کار در سطح و اندازه من نیست.

‌رابطه استراتژی منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران با رویکردهای توسعه و مسائل امنیت ملی و توسعه روابط بین‌الملل با هم عجین است و این نوع نگاه دقیقا نگاه مقام معظم رهبری است و این موضوع را به دلیل سابقه وزارت و سابقه ارتباطات در دوران وزارتم با مقام معظم رهبری عرض می‌کنم که ایشان زمانی که وزیر بودم صراحتا فرمودند که توجه کنید که بین امنیت، توسعه و تجارت ما رابطه مستقیم وجود دارد و تاکید داشتند که بین استراتژی تجاری منطقه و امنیت ملی و توسعه ما رابطه مستقیم وجود دارد و ما باید با ابزار استراتژی تجاری، امنیت و توسعه منطقه ای را مورد دقت قرار دهیم.

* نفوذ در منطقه با ابزار استراتژی تجاری

آل اسحاق: به علت موقعیت‌ تاریخی، استراتژی، ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک کشور ما هاب منطقه است و یکی از مزیت‌های بزرگ ما مساله استراتژی تجاری است و بنابراین با ابزارهای استراتژی تجاری باید در تمام کشورهای اطراف منطقه نفوذ کنیم و این امری امکان‌پذیر است. ما دروازه‌های طلایی شمال، جنوب، شرق و غرب هستیم و یکی از عوامل اصلی که می‌توانیم باطل‌السحر هر حرکتی علیه جمهوری اسلامی ایران در منطقه باشیم، نوع استراتژی تجاری ما در منطقه است و بنابراین باید با استراتژی تجاری در تمام منطقه نفوذ کنیم.

* می‌توان سهم 300 میلیارد دلاری از تجارت یک هزار و 200 میلیارد دلاری منطقه را به دست آورد

فارس: طی سال‌های اخیر روابط تجاری ایران و عراق چقدر پیشرفت داشته است؟

در حال حاضر 15 کشور منطقه در حدود یک هزار و 200 میلیارد دلار با یکدیگر ارتباطات تجاری دارند و در حالی که ما می‌توانیم 300 میلیارد دلار از این تجارت را به خود اختصاص دهیم اما از سهم بسیار اندکی از آن برخوردار هستیم. ما دروازه طلایی برای شرق، غرب و شمال و جنوب هستیم.

* توصیه سردار برای اتصال راه‌آهن شلمچه - بصره

آل اسحاق: در رابطه با توسعه تجارت با عراق و کشورهای منطقه حاج قاسم بسیار توصیه و تلاش کردند تا راه‌آهن شلمچه - بصره که 32 کیلومتر است تکمیل شود زیرا با این اقدام تمام منطقه ایران، سوریه و اردن به هم وصل می شوند ‌توان علمی، توان فنی و اقتصادی آن هم وجود دارد ضمن اینکه بودجه صرف شده برای آن کاملا اقتصادی است اما این خط‌آهن هنوز ساخته نشده است البته در این‌باره اقداماتی در دولت سیزدهم آغاز شده است‌.

تمام نگرانی استکبار آن است ایران، عراق، سوریه و لبنان یا همان هلال شیعی به هم وصل نشود و تمام دغدغه‌‌شان این است ‌‌در حالی که اگر این جریان وصل شود اتفاقات مهمی خواهد افتاد.

* ظرفیت 20 میلیارد دلاری برای توسعه روابط تجاری ایران و عراق

آل اسحاق: ایران و عراق از ظرفیت 20 میلیارد دلاری برای توسعه روابط تجاری برخوردارند و در مقطعی از زمان روابط تجاری این دو کشور تا سطح 14 میلیارد دلار هم رسیده است اما برای توسعه بیشتر روابط نیاز به برخی از زیرساخت ها وجود دارد و باید مناطق آزاد تجاری و شهرک صنعتی در مرزهای مشترک ایران و عراق ایجاد شود.

تجارت الان محور توسعه کشورهاست اما متاسفانه برای برخی هنوز تجارت مساله‌ای غیرمولد است و موضوع تجارت در حاشیه است. در حالی که ما باید جمله حکیمانه مقام معظم رهبری را که در بالا نیز به آن اشاره کردم مدنظر داشته باشیم و آن را خوب بفهمیم که امنیت و توسعه روابط بین‌المللی به استراتژی تجاری ما وصل است.

در حال حاضر در دنیا محور توسعه کشورها عمدتا تجارت و خدمات بازرگانی است اما در کشور ما به آن توجه جدی نمی‌شود، به طوری که تا چند سال پیش سفرا جرات ورود به مسائل اقتصادی را نداشتند و اکنون نیز اگر بررسی کنیم می‌بینیم که تعداد رایزنان بازرگانی ما کمتر از 10 نفر است در حالی که برخی از کشورها حداقل دارای 180 رایزن بازرگانی در کشورهای مختلف در سراسر دنیا هستند.

* فارس: قطعا حاج قاسم اهمیت بخش تجارت و بازرگانی را به خوبی می‌دانستند، سردار چه اقداماتی در این بخش داشت؟

آل اسحاق: بله؛ و نکته مهم نیز همین است که سردار حاج قاسم سلیمانی این موضوع را خوب فهمیده بود و در ماموریتی که داشت یکی از شاخص‌هایش، شاخص چگونگی روابط اقتصادی با عراق، سوریه و سایر مناطق بود. در کمیسیون‌های مشترک حضور می‌یافت و با مسئولان صحبت می کرد و گره‌گشایی می‌کرد و اگر در پروژه‌ای مشکلی وجود داشت آن را حل می‌کرد و نگرانی از متهم شدن نداشت زیرا می‌دانست این مسائل، مسائل استراتژیک است. حتی در رابطه با اختصاص بودجه برای توسعه اعتبارات اقتصادی، وارد عمل می‌شد و تاکید می‌کرد که مثلا این مقدار بودجه اختصاص دهید و به عنوان یک عامل اصلی برای اهداف بزرگ‌اش، حوزه اقتصادی را قبول داشت، عمل می‌کرد و اجرا می‌کرد و هزینه قبول می‌کرد و توسعه می‌داد. ضمن اینکه این اقدامات هیچ منافع اقتصادی برای خودش یا اطرافیانش نداشت و فقط اقداماتی خالص الهی بود که منافعش به همگان می‌رسید.

ببینید یکی از افتخارات انسان کامل این است که انسان الگو باشد، انسان‌ها وقتی متعالی می‌شوند که در حوزه خودشان الگو باشند. حاج قاسم سلیمانی در بخش‌های مختلف، خصوصیات یک انسان متعالی را دارند بودند و بنابراین برای همگان یک الگوی کامل است، تمام ابعاد وجود حاج قاسم، الهام بخش است و آثار حاج قاسم نه تنها برای ایران بلکه برای کل جهان زنده است.

* سردار سلیمانی نقش استراتژی تجاری را به خوبی درک کرده بود

در مجموع و به طور خلاصه باید بگویم که در درجه اول مبنای علم، باور و عمل حاج قاسم یکسان بود و این از خصوصیات مردان الهی و مقتبس از نگاه الهی است. در درجه دوم، شاخص سردار، شاخص ولایت بود و در درجه سوم نیز حاج قاسم فردی جامع‌نگر بود و در ماموریتش نگاه جامعی به حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشت که نقش استراتژی تجاری را به خوبی درک کرده بود و طراح بود و این امر نیز مقتبس از راه و روش مقام معظم رهبری در این باره بود.

سردار سلیمانی در همه ماموریت‌ها تابع رنگ و خطوط سیاسی خاصی نبود ،اما همانطور که اشاره شد شاخص‌اش ولایت بود و در همه بخش‌های حتی حوزه‌های اقتصادی هزینه‌ها را می‌پذیرفت و در هر حوزه‌ای که لازم بود وارد می‌شد و نظارت، پشتیبانی و هدایت می‌کرد.

سه استراتژی کسب سود توسط سرمایه گذاران کریپتوکارنسی در سال 2019

سرمایه گذاری در کریپتو کارنسی

سرمایه گذاران کریپتوکارنسی یک سال باورنکردنی آشفته و پر سر و صدا را تحمل کردند اما با وجود عملکرد نا امید کننده بازار، در حال حاضر استراتژی های معدودی که سرمایه گذاران بتوانند برای بدست آوردن پول در یک بازار راکد بکار گیرند، وجود دارد.

سال 2017 تقریبا یک سال جادویی برای ارزهای رمزنگاری یا کریپتوکارنسی ها بود. در طول این مدت، به معنای واقعی کلمه هر شخصی می توانست سطلی رنگ روی دیوار بپاشد و نقشی بسیار زیبا بر دیوار ایجاد شود. بدیهی است این مبالغه گویی حسن تعبیری برای خوشحالی و فومو (FOMO)(fear of missing out)(ترس از دست دادن فرصت سرمایه گذاری) است که بازار رمزنگاری را در دسامبر 2017 به سطوح جدید و بالایی رسید و متاسفانه از آن روزها مدت زیادی می گذرد.

همانطور که سرمایه گذاران ارز های رمزنگاری به سه ماهه چهارم سال 2018 نزدیک می شوند، به نظر می رسد که بعد از گذشت یک سال بازار نزولی، همه در انتظار یک شانس و اقبال خوب هستند. تقریبا تمام روش های توافق شده برای کسب سود از ارزهای رمزنگاری با شکست مواجه شده اند مگر اینکه افرادی از نوسانات بازار، با تنظیم دقیق و بی عیب و نقص زمان، مبادلاتی را انجام داده باشند. افزایش سرمایه در سال 2018 به یک چالش تبدیل شده بود.

بر سر انفجار بازار کریپتوکارنسی که همه در سال 2018 در انتظار آن بودند، چه اتفاقی افتاد؟

تحلیلگران، مدیران صندوق های سرمایه گذاری و تقریبا هر سرمایه گذار جزء در اینترنت، سال 2018 را سالی برای کسب سودهای باورنکردنی پیش بینی کرده بودند. انتظار می رفت راه اندازی ICOها، شبکه های اصلی، قراردادهای آتی و سرمایه گذاری های موسساتی همگی قیمت بیت کوین را به بالای 20000 دلار و ارزش کل بازار آن را به 1 تا 4 تریلیون دلار افزایش دهند.

در حالی که در آن زمان هر یک از این اجزاء به منظور شکل گیری یک افزایش حتمی با یکدیگر ترکیب شدند اما این واپس نگری واضح ترین دیدگاه را ارائه می دهد، ما اکنون می توانیم هر یک از این مقوله ها را بازبینی و بررسی کنیم تا متوجه شویم که حتی فرضیه هایی بسیار قدرتمند گاهی اوقات می توانند گمراه کننده باشند.

عرضه های اولیه سکه با شکست مواجه شدند

عرضه اولیه سکه(ICO) که به منظور ادامه انفجار قیمت به یک بازار نزدیک به یک تریلیون دلاری در سال 2018 بود و تحلیلگران متفاوتی پیش بینی کردند اتریوم از قیمت 1400 دلار به 3500 الی 4000 افزایش خواهد یافت. حرکت سریع و تعداد زیاد عرضه های اولیه سکه، سرمایه های خود را به پول فیات نقد کرده اند و گزافه پردازی و پوشش مداوم رسانه های مربوط به عرضه های اولیه سکه تقریبا متوقف شدند.

ICO

عرضه های اولیه سکه به منظور وجود یک راه آسان برای به حداکثر رساندن سرمایه گذاری ها بودند. اما دقیقا در شروع سال 2018 فشارهای نظارتی جهانی توسط مجموعه دولت ها و کاهش شدید قیمت اتریوم، این واقعیت را کم رنگ کرد. علاوه بر این، شماری از عرضه های اولیه سکه از نوع سرمایه گذاری هایی باز، به محدود تبدیل شدند و تنها به سرمایه گذاران خصوصی و مورد اطمینان اجازه سرمایه گذاری داده می شد. در نتیجه سرمایه گذاران جزء را به طور موثری از این چرخه حذف کردند.

راه اندازی شبکه های اصلی به جایی نرسیدند و ایردراپ(airdrop)ها خاموش شدند

اجماع عمومی یک بار دیگر دیکته کرد، آلت کوین ها از استاندارد ERC20 بوسیله ی راه اندازی شبکه اصلی خود جدا خواهند شد که منجر به اغوای سایر استارت آپ های رمزنگاری، به ایجاد پلتفرم خود و قرار گرفتن بر روی آن شد. به علاوه، این قضیه بیشتر در پی اعتقاد به این بود که ارزش آلت کوین ها همچنان که مشارکت های بسیار زیادی با شرکت هایی که به دنبال تبدیل شدن به بخشی از انقلاب بلاک چین بودند، به شدت افزایش یافت.

سرمایه گذاران پس از انتقال آلت کوین های مختلف از اتریوم به شبکه اصلی خود در انتظار کسب سود خوبی از سیل ایردراپ ها بودند. در حالی که ایردراپ اتفاق افتاد، خروجی قیمت نتوانست انتظارات سرمایه گذاران را برآورده سازد.

قراردادهای آتی منجر به افت رشد قیمت ها شد و رغبت نهادهای سرمایه گذاری را موقتا متوقف ساخت.

همانطور که افزایش قیمت در ماه دسامبر سال 2017 به اوج خود رسید، انتظار قراردادهای آتی CME و CBOE بازار را به سطحی بالاتر سوق داد و تعداد زیادی از سرمایه گذاران پیش بینی کردند بیت کوین به قیمت 30000 یا 50000 دلار به ازاء هر ارز برسد. با وجود پیمایش سریع، تحقیقات انجام گرفته و همچنین مجموعه ای از تحلیل گران که در حال حاضر اظهار دارند قراردادهای آتی بیت کوین احتمالا تاثیر معکوسی داشته اند.

حتی در یک بازار نزولی سود نیز وجود دارند

بنابراین، از آنجایی که نظریه سرمایه گذارای سنتی در ارزهای رمزنگاری با شکست مواجه شد، چه گزینه های دیگری در ماه های باقیمانده سال 2018 و یا در شروع سال 2019 برای کسب سود وجود دارد؟ این سوال احتمالا در ذهن هر سرمایه گذار رمزنگاری می باشد.

خوشبختانه، همه چیز از بین نرفته است و احتمالا یک نور راهنما و نویدبخش در انتهای این تونل وجود داشته باشد. در حالی که پیش بینی های افزایشی قیمت، اکثرا با کاستی مواجه شدند، گسترش و توسعه ی سرمایه گذاری در پلتفرم های رمزنگاری قطعا در حال افزایش هستند. از نظر فنی به نظر می رسد که انتهای بازار نزولی قابل رویت است و همانطور که بیت کوین به پایان این بازار نزولی بلندمدت در حال نزدیک شدن است، سرمایه گذاران و تحلیلگران مشتاقانه منتظر یک مهلت خود خواسته برای بروز یک حرکت صعودی و یا یک حرکت نزولی هستند.

سوال بزرگتر این است که اگر این حرکت نیز رخ ندهد چه خواهد شد؟

چه می شود اگر بیت کوین به کمتر از این مرز نزولی غوطه ور شود و ارزش تمام بازار رمزنگاری بیشتر کاهش یابد؟

ایجاد مشارکت ها و پذیرش بلاک چین ادامه خواهد یافت. صرافی ها برای تجارت باز خواهند ماند. جهان به تحولات خود در این حوزه ادامه خواهد داد و فناوری بلاک چین به رشد در موارد کاربرد متفاوت خود ادامه خواهد داد، اما برای سرمایه گذاران چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و یا مهم تر از این، چگونه سرمایه گذاران در شرایط بدتری از بازار دوام خواهند آورد؟

در زیر ما درباره سه استراتژی که سرمایه گذاران ضمن اینکه در انتظار بازگشت بازار صعودی نشسته اند، می توانند آنها را بکار گیرند، بحث و گفتگو می کنیم.

استراتژی 1

سرمایه گذاری بلندمدت در شرکت های استارت آپ رمزنگاری با مشارکت های قوی

سرمایه گذاران ممکن است نیاز داشته باشند که انتظارات خود را تعدیل کنند و درصد خاصی از موجودی خود را به انتخاب های بلندمدت اختصاص دهند. البته بازار رمزنگاری سریع العمل و پرخطر است و در سال 2018 احتمالا برای معامله گران روزانه مناسب تر باشد، اما یک انتخاب کوچک از ارزها برای شخصی که می خواهد 2 الی 5 سال صبر کند ممکن است ایده ی خوبی نباشد.

با توجه به بی ثباتی ذاتی ارزهای رمزنگاری، بهتر است ارزهایی را انتخاب کرد که دارای مشارکت جامع با نقش آفرینان صنعت های رسمی و پایدار باشند که احتمالا در طولانی مدت ثمر می دهند.

شرکت هایی مانند آیوتا، ریپل(XRP)، گوبایت(GBX)، IOST و استلار لومنز(XLM) رقبایی محتمل هستند.

در حال حاضر IOTA با شرکت های فولکس واگن، بوش، فوجیتسو، و DNB ASA مشارکت دارد. ریپل(XRP) در حالی که یک ارز متضاد در بسیاری از حلقه هاست، پنجمین ارز برتر در زمینه مشارکت های قدرتمند و موارد کاربرد چندگانه در سراسر جهان است.

شبکه گوبایت(GoByte) با iVend مشارکت دارد و برای پرداخت های رو به رشد رمزنگاری موقعیت خوبی دارد. در حال حاضر، درآمدهای این شرکت از تجارت الکترونیک و پردازش پرداخت های موبایلی حدود 530 میلیارد دلار می باشد و انتظار می رود درآمد حاصل از این بخش به 886 میلیارد دلار تا سال 2021 افزایش یابد.

IOST زیرساخت های بلاک چین را توسعه می دهد و برای مشکلات رشد و گستردگی (مقیاس پذیری) بیت کوین و اتریوم مانند یک راه حل اثبات بمب عمل می کند. پلتفرم بلاک چین این شرکت کاملا قادر به برآورده ساختن نیازهای سرمایه گذاری و سازمانی است که شرکت هایی مانند آمازون یا علی بابا احتمال دارد به آنها نیاز داشته باشند. همچنین آنها دارای مجموعه ای قوی از سرمایه گذاران و مشارکت ها با سایر شرکت ها، هستند. در این لحظه قیمت IOST از سال 2017 در جذابیت ترین نقطه ی خود قرار دارد.

استلار لومنز کاملا شبیه به ریپل(XRP) می باشد جز اینکه کمتر متمرکز است. این ارز صرافی خود را دارد و همچنین اخیرا یک صرافی نامتمرکز راه اندازی کرده است که در آن هر توکن و تدر با XLM جفت شده است. استلار لومنز همچنین دارای مجموعه ای از مشارکت های چشمگیر با شرکت های بزرگ است. به عنوان مثال مشارکت با شرکت های IBM، Shift، Deloitte و Stripe تنها تعدادی از این مشارکت ها می باشند.

استراتژی 2

استراحت کنید و بگذارید تا معاملات را ربات ها به عهده بگیرند

به جای تمرکز بر سودهای 50 تا 100 درصدی و تلاش برای بدست گرفتن بازار، سرمایه گذاران می توانند از میوه های ارزان قیمت که بر روی درختان آویزان هستند برچینند و به ربات ها اجازه دهند تا همه ی این کار سخت را به عهده گیرند. اکثر ارزهای رمزنگاری روزانه حداقل 1 تا 2 درصد نوسان دارند و ربات های مبادله گر به راحتی می توانند این را 24 ساعته در هفت روز هفته برای سرمایه گذاران پوشش دهند.

ROBOTS TRADING

تا به امروز، Gekko، Zenbot، و Crypto Trader جزو محبوب ترین ربات ها محسوب می شوند. معامله گران می توانند به برخی از تازه واردان این صنعت مانند Cryptohopper، Gunbot و Haasbot نیز نگاهی داشته باشند.

استراتژی 3

راه اندازی نود اصلی جهت افزایش بهره، هنگام انباشتن ارزهای بیشتر

سرمایه گذاران به جای توجه کامل به تجارت، همچنین می توانند راه اندازی یک نود را در نظر بگیرند. این کار یک فرصت برای کسب درآمد منفعل از طریق ارزهای بیشتر فراهم می کند، در حالی که موقعیت خود را برای کسب سود از افزایش قیمت ارزهای سرمایه گذاری شده نیز حفظ می کند.

node

در حالی که راه اندازی نود اصلی نیازمند به یک سرمایه گذاری اولیه سنگین است، اپراتورها(راه اندزان نود) از طریق پاداش بلاک(توکن) هر شبکه ای که آن را پشتیبانی کنند، از آنها قدردانی خواهد شد. اکثر اپراتورها با 5 الی 20 درصد پاداش بلاک، جبران هزینه می شوند و این پاداش ها به منظور جبران هزینه ای که آنها در راه اندازی بلاک صرف کرده اند، می باشد.

در حالی راه اندازی یک نود در سال 2017 نیازمند گنجینه ای از سرمایه بود، بازار نزولی امسال به طور قابل توجهی هزینه را کاهش و فرصت کسب درآمد منفعل در سرمایه گذاری ارزهای رمزنگاری را مورد توجه قرار داده است. اپراتورهای نودها می توانند پاداش بلاک خود را در هر تعداد صرافی رمزنگاری نگهداری، مبادله، و یا بفروشند و گوبایت(GBX) در حال حاضر یکی از مقرون به صرفه ترین ارزهای رمزنگاری برای راه اندازی نود اصلی است.

حسام نصیر، مدیر ارز گوبایت، معتقد است راه اندازی یک نود اصلی حتی در یک بازار نزولی دارای مزایای متعددی است. نصیر بیان می کند:

ایجاد ارز از این طریق به اپراتورها اجازه می دهد در هزینه صرفه جویی کرده و این به طور بالقوه می تواند نسبت به نگهداری موثرتر واقع شود.

نصیر همچنین بیان کرد:

راه اندازی نود در بازار نزولی عالی است، زیرا شما در حال ایجاد ارزهای جدید برای متعادل کردن روند نزولی قیمت هستید. این کار از نگهداری(hodling) ارزهایی که در حال نزول هستند و پاداشی ارائه نمی دهند بسیار موثرتر می باشد.

در حالی که لیستی از ارزهای رمزنگاری بزرگ وجود دارد که همه می توانند سهام آنها را بگیرند، گوبایت همچنان دارای یک جایگاه محکم در تجارت الکترونیک است و پرداخت های موبایلی دارد. این بخش 46 درصد تجارت الکترونیک جهانی را تا سال 2021 در بر خواهد گرفت و یک گزارش جدید نشان می دهد 40 درصد از شرکت کنندگان در یک نظرسنجی با مقداری سطح آگاهی از ارزهای رمزنگاری برای استفاده از آن جهت خریدهای روزانه رضایت دارند.

با اینکه هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است، نسبتا معقول به نظر می رسد که فروشندگان بیشتری پرداخت های رمزنگاری را مورد پذیرش قرار دهند، و از اینرو ارزش توکن گوبایت افزایش پیدا خواهد کرد. از این رو انجام عملیات نود اصلی بسیار سود آور است.

در حال حاضر هزینه راه اندازی نود اصلی گوبایت یک سرمایه گذاری یک مرحله ای 1,001 از GBX می باشد و سرمایه گذاران بالقوه می توانند به سایت زیر جهت آموزش اطلاعات بیشتر در این رابطه مراجعه کنند:

در زمان نگارش این مقاله، این هزینه تقریبا 890 دلار و میزبانی آن تنها 1.21 تا 5.00 دلار بصورت ماهیانه می باشد.

سرمایه گذاران باهوش برای سال 2019 با یک برنامه سرمایه گذاری چند سطحی آماده خواهند شد

سال 2018 به طور باورنکردنی سالی زمخت برای ارزهای رمزنگاری بود مگر کسی در کوتاه مدت از بازار منفعت برده باشد. تحلیلگران برجسته ی جهان در اظهار پیش بینی های خود، که قیمت ها در سال 2019 افزایش خواهند یافت، با شکست مواجه شدند و هیچ اتفاقی رخ نداد. سال 2018 به بسیاری از سرمایه گذاران آموخت که فرضیه سازی در مورد ارزهای رمزنگاری خطراتی را دارد.

سرمایه گذاران و معامله گران، چه بلند مدت و چه کوتاه مدت به یک استراتژی چند جانبه احتیاج دارند و استراتژی هایی که در این مقاله ذکر شد، می توانند برای شروع فوق العاده باشند. سرمایه گذاران باید یک چشم انداز بلند مدت برای این بخش نوظهور حفظ کنند.

پذیرش عمومی بلاک چین و مشارکت های بین استارت آپ های رمزنگاری و شرکت های بین المللی مستقر در حال افزایش است. صرافی های متمرکز تقریبا پلتفرم های سرمایه گذاری خود و خدماتی که در حال حاضر برخی از سرمایه گذاران بین المللی را مجذوب ساخته است را تکمیل و به پایان رسانده اند. در ضمن صرافی های نامتمرکز نیز از چپ و راست در حال ظهور هستند و این موج جدید تجارت همتا به همتا احتمالا سرمایه گذاران جزء بیشتری را به سمت صرافی ها و استفاده از ارزهای رمزنگاری بکشاند.

تلاش و بررسی درازمدت در رابطه با استارت آپ های رمزنگاری که از مشارکت های امیدوار کننده ای برخوردار هستند گامی است که هر سرمایه گذار باید در نظر بگیرد. علاوه بر این، فناوری های جدید که می توانند بخش های خسته کننده و کند تجارت را برعهده بگیرند بدون درنگ و رایگان در دسترس هستند، بنابراین از اینکه ربات ها این امورات را به عهده بگیرند، نگران نباشید.

همچنین فراموش نکنید که تجارت الکترونیک و بخش پرداخت، پلی به سمت رشد مداوم است، و هنگامی که این اتفاق می افتد، درآمد حاصل از تجارت الکترونیک و پردازش پرداخت های موبایلی انتظار می رود به طور قابل توجهی افزایش یابند. مطمئنا شایسته ترین حرکت کوتاه و بلند مدت برای سرمایه گذاران اطمینان پیدا کردن از این است که آنها می توانند این موج را به وسیله ی سرمایه گذاری در یک نود به چنگ آورند، با در نظر گرفتن اینکه ثابت شده این امر قادر به ارائه درآمد منفعل در حالی که همچنین به اپراتورها اجازه می دهد تا از افزایش قیمت ارزهای سهام منفعت ببرند.

تاریخ نشان داده است که همیشه پرنده ی اول کرم را می گیرد و با ارزش بازار رمزنگاری در در سال نزولی 2018، این می تواند بهترین زمان برای بکارگیری استراتژی هایی که به خوبی شناخته شدند، باشد.

تجارت با یک استراتژی متعادل

پویایی توسعه منطقه‌ای در آسیای مرکزی و قالب همکاری چندجانبه

موسسه مطالعات راهبردی شرق/

آسیای مرکزی به لطف منابع طبیعی غنی، موقعیت استراتژیک و امکانات اقتصادی و داشتن زیر ساختهای حمل و نقل لجستیکی برای توسعه، همواره در مرکز توجه قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای بوده است.

ازبکستان که دارای مرز مشترک با تمام کشورهای آسیای مرکزی، از جمله افغانستان است، امتیاز ژئوپلیتیک منحصر به فردی دارد که امکان تاثیرگذاری آن را بر فرآیندهای سیاسی و اقتصادی و همچنین امکان تامین امنیت را در مرکز اوراسیا فراهم می‌آورد. بدین ترتیب، منطقه آسیای مرکزی همواره اولویت اصلی سیاست خارجی ازبکستان بوده است، چرا که امنیت و توسعه منطقه‌ای به طور مستقیم با این کشور در ارتباط است.

طبق استراتژی اقدامات برای سال‌های 2021-2017، ازبکستان سیاست منطقه‌ای خود را پیرامون ایجاد "کمربند امنیت، ثبات و حسن همجواری" در اطراف ازبکستان از طریق تبدیل آسیای مرکزی به منطقه فرصت‌ها اجرا می‌کند.
در اوایل پاندمی جهانی، دولت ازبکستان یک بار دیگر پایبندی خود را به همکاری منطقه‌ای نشان داد و از تمام کشورهای آسیای مرکزی خواست به پاندمی کووید-19 واکنش مشترک نشان دهند. کشورهای آسیای مرکزی از تبادل تجربه و اطلاعات پیرامون مبارزه با ویروس کرونا حمایت کرده و همبستگی منطقه‌ای را در مبارزه با مشکلات مشترک نشان دادند. کمک‌های انسان دوستانه ازبکستان به قرقیزستان و تاجیکستان و همچنین کمک‌های انسان دوستانه قزاقستان به قرقیزستان به همکاری منطقه‌ای کمک کردند.

پویایی جدید توسعه منطقه‌ای در آسیای مرکزی
شوکت میرضیایف، رئیس جمهور ازبکستان پس از رسیدن به قدرت، اصلاحات گسترده را در کشور آغاز کرد و همچنین توجه خاصی به تقویت روابط منطقه‌ای و همکاری بین المللی داشت. این استراتژی منطقه‌ای فعال فضای دیپلماتیک مناسبی را بین کشورهای آسیای مرکزی ایجاد کرده است. ابتکار میرضیایف در مجمع کل سازمان ملل در ماه سپتامبر سال 2017 پیرامون برگزاری نشست‌های مشورتی بین رهبران کشورهای آسیای مرکزی مورد حمایت همتایان وی قرار گرفت و دو نشست مشورتی در شهر آستانه (مارس سال 2018) و تاشکند (نوامبر سال 2019) برگزار گردید. به دلیل پاندمی، سومین نشست به سال 2021 موکول گردید. این نشست توسط ترکمنستان سازماندهی خواهد شد.

به لطف سیاست باز و عملگرایانه ازبکستان در قبال کشورهای آسیای مرکزی، روابط منطقه‌ای احیا و مرزها باز شدند؛ مسیرهای هوایی، جاده‌ای و ریلی با مسیرهای جدید غنی شدند و همچنین روابط بین مردم آسان شد که این امر به نوبه خود به توسعه روابط منطقه‌ای و اقتصادی کمک کرد. در نتیجه، سطح همکاری دوجانبه و چندجانبه در منطقه به میزان قابل توجهی افزایش یافت. به عنوان مثال، در سال‌های 2019-2017 حجم کلی تجارت ازبکستان با کشورهای آسیای مرکزی به صورت سالیانه افزایش یافت و به 5.2 میلیارد دلار رسید. طبق آمار، در سال 2020 علی‌رغم پاندمی جهانی، این مبلغ 5 میلیارد دلار بود.

  • قزاقستان و قرقیزستان به عنوان اعضای اتحادیه اقتصادی اوراسیا از یک فضای گمرکی واحد استفاده می‌کنند؛
    قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان عضو سازمان تجارت جهانی هستند؛
    کشورهای آسیای مرکزی (به استثناء ترکمنستان) جزء منطقه تجارت آزاد کشورهای مستقل مشترک المنافع هستند.

از این نقطه نظر، ابتکارها و پروژه‌های فرامرزی منطقه‌ای مانند مرکز همکاری تجاری-اقتصادی بین المللی "آسیای مرکزی"(ICTEC) بین ازبکستان و قزاقستان، برنامه همکاری اقتصادی منطقه‌ای آسیای مرکزی و فضای سرمایه گذاری آسیای مرکزی برای بهبود و تحریک روابط تجاری-اقتصادی دوجانبه و حمایت از تلاش‌های بین المللی پیرامون تقویت تعامل و همکاری منطقه‌ای دارای ظرفیت هستند.

قابل توجه است که فضای سرمایه گذاری آسیای مرکزی که توسط ازبکستان، قزاقستان و آمریکا در ماه ژانویه سال 2021 راه اندازی شده است، در طول 5 سال حداقل 1 میلیارد دلار برای گسترش روابط اقتصادی در منطقه جذب می‌کند. این ابتکار همچنین از طریق پلتفرم "1+5" به گسترش تجارت، توسعه و روابط برای تبدیل کشورهای آسیای مرکزی به کشورهای قوی‌تر و مرفه‌تر کمک می‌کند.

تقویت روابط تجاری-اقتصادی منطقه‌ای از طریق ابتکارات و برنامه‌های منطقه‌ای مذکور توجه قدرت‌های جهانی پیشرو را که به توسعه روابط متنوع با کشورهای آسیای مرکزی به عنوان شریک منطقه‌ای واحد علاقه‌مند هستند افزایش می‌دهد.

پلتفرم‌های چندجانبه در حال توسعه همکاری: 1+5
در نتیجه تغییرات مثبت اخیر در کشورهای آسیای مرکزی که با اقتصاد دارای رشد روزافزون، نیروی سیاسی و خودمختاری، در ارتباط است، توجه قدرت‌های بین المللی کلیدی به مسائل آسیای مرکزی افزایش یافته است. به عنوان مثال، آمریکا و اتحادیه اروپا در استراتژی خود در قبال آسیای مرکزی تجدیدنظر کرده‌اند. از سوی دیگر، بازیگران سنتی مانند روسیه و چین همچنین در تلاش اند همکاری خود را در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا و ابتکار "یک کمربند-یک جاده" تقویت کنند. لازم به ذکر است که آسیای مرکزی نه تنها مورد توجه قدرت‌های جهانی، بلکه مورد توجه کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، ترکیه، ایران، هند و غیره است. تمام این بازیگران خارجی که در ژئوپلیتیک آسیای مرکزی مشارکت دارند، هم دارای منافع شخصی و هم دارای منافع متقابل در منطقه هستند.

قالب نشست‌های چندجانبه "1+5" شامل 5 کشور آسیای مرکزی (5) و یک شریک خارجی (1) می‌شود. این قالب یک پلتفرم دیپلماتیک برای گفتگو در چارچوب نشست‌های وزرای خارجه و مجامع سازماندهی شده در سطح کارشناسان است.

قالب همکاری "1+5" در ماه نوامبر سال 2015 در شهر سمرقند توسط وزرای خارجه کشورهای آسیای مرکزی و وزیر خارجه آمریکا راه اندازی شد. از آن زمان، چندین نشست سازماندهی شده است. دو نشست اخیر به دلیل پاندمی جهانی به صورت مجازی برگزار شدند. به هنگام نشست مجازی قبلی "1+5" در مورخ 23 آوریل سال 2021 انتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا بر پایبندی همیشگی آمریکا به استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی کشورهای آسیای مرکزی تاکید کرد. وی همچنین به پنجمین سالگرد "1+5" و 30-امین سالگرد استقلال کشورهای آسیای مرکزی اشاره کرد. وزیر خارجه آمریکا و وزرای خارجه کشورهای آسیای مرکزی همچنین فرآیند صلح در افغانستان و همچنین احیا پس از کووید-19 و تغییر آب و هوا را مورد بررسی قرار دادند.

در واقع ژاپن اولین کشوری بود که قالب همکاری "آسیای مرکزی-ژاپن" – "1+5" را در سطح وزرای خارجه در سال 2004 مطرح کرد. پس از آن کره جنوبی (2007)، اتحادیه اروپا (2008) و سپس دیگر کشورها آن را مطرح کردند. در همین حال، از سال 2017 بازیگران خارجی همچنین توجه خود را به آسیای مرکزی از طریق پلتفرم چندجانبه "1+5" افزایش دادند. به عنوان مثال، هند در سال 2019 و روسیه و چین از سال 2020 قالب "1+5" را راه اندازی کردند. علی‌رغم تصورات گسترده در مورد عدم تایید پلتفرم "1+5" توسط روسیه و چین، این دو کشور تمایل خود را نه تنها به تقویت روابط دوجانبه با کشورهای آسیای مرکزی، بلکه به بررسی آسیای مرکزی به عنوان موضوع مشترک روابط بین المللی نشان داده‌اند.

در عین حال، مسکو و پکن پروژه‌های مختلف همکاری چندجانبه را از طریق سازمان‌های منطقه‌ای مانند سازمان همکاری شانگهای، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، "یک کمربند-یک جاده و سازمان پیمان امنیت جمعی که برخی کشورهای آسیای مرکزی در آنها عضویت دارند، اجرا می‌کردند.

می‌توان بیانیه مشترک وزرای خارجه کشورهای آسیای مرکزی و روسیه را پیرامون جهت‌گیری‌های استراتژیک همکاری که بدنبال آن نشست‌های "1+5" برگزار شدند، یک سند برنامه ریزی شده دانست که رویکرد تغییر یافته روسیه را نسبت به منطقه تقویت می‌کند.

12 می سال 2021 در شهر شی‌آن چین دومین نشست وزرای خارجه "آسیای مرکزی-چین" (1+5) برگزار شد. وزرای خارجه مسائل تقویت همکاری متقابلا سودمند، توسعه روابط متقابل در حوزه حمل و نقل و تامین تجارت بی‌وقفه، تعمیق روابط اقتصادی برای تامین امنیت منطقه‌ای و مبارزه مشترک را با مشکلات مورد بررسی قرار دادند. وضعیت افغانستان و احیای زیرساخت‌های اجتماعی-اقتصادی آن نیز مورد توجه خاص قرار داشت.
علی‌رغم ویژگی‌های مشترک، محتوای قالب "1+5" متفاوت است، چرا که از رقابت بین روسیه-چین-آمریکا نشات می‌گیرد.

اگرچه آسیای مرکزی دارای اولویت نسبی در استراتژی سیاسی خارجی دولت جدید آمریکا است، در 30 سال اخیر، سیاست آمریکا در قبال آسیای مرکزی به طور مداوم بر شناخت و حمایت از استقلال منطقه مبتنی بوده است، بنابراین، "1+5" در سال‌های آینده ممکن است به عنوان یک مکانیسم موثر همکاری با کشورهای آسیای مرکزی برای کمک به همکاری اقتصادی، سرمایه گذاری، انسان دوستانه و منطقه‌ای و همکاری در حوزه امنیت عمل کند.

اگرچه قالب "1+5" چین-روسیه اخیرا راه اندازی شده است و در مرحله ابتدایی با نتایج عملی کمتر قرار دارد، ممکن است صرف نظر از آمادگی تمام طرفها برای همکاری موثر، نتایج مثبتی بدنبال داشته باشد.
در عین حال، پروژه‌های مورد حمایت در چارچوب قالب "1+5" مانند پروژه کاسا-1000 و پروژه خط لوله گاز تاپی فعلا به دلیل مسائل مالی و خطرات امنیتی در افغانستان اجرا نشده‌اند.

لازم به ذکر است که نقش و تلاش‌های ازبکستان در فرآیندهای مصالحه صلح آمیز در افغانستان با توجه به موقعیت جغرافیایی و امتیازهای سیاسی و اقتصادی آن اهمیت زیادی دارند. علی‌رغم بلاتکلیفی سیاسی پس از تصمیم‌های آمریکا و ناتو در مورد خروج نیروها، ازبکستان به طور فعال با شرکای منطقه‌ای و جهانی برای تامین ثبات منطقه‌ای همکاری می‌کند. علاوه بر این، ازبکستان افغانستان را بخش جدایی ناپذیر آسیای مرکزی دانسته و به مشارکت آن در فرآیندهای اقتصادی منطقه‌ای و پروژه‌های زیرساختی کمک می‌کند.

در این پس زمینه، نشست‌های سه جانبه "ازبکستان-آمریکا-افغانستان"، مباحث رسمی "ازبکستان-ژاپن-افغانستان"، "ازبکستان-چین-افغانستان" و همچنین مشارکت هیئت‌های نمایندگی افغانستان در اقدامات مهم مانند کنفرانس بین المللی سطح عالی "آسیای مرکزی و جنوبی: ارتباط متقابل منطقه‌ای. چالش‌ها و فرصت‌ها"، گفتگوی "هند-آسیای مرکزی" و غیره بر نقش سازنده ازبکستان در مسائل افغانستان و امور آسیای مرکزی تاکید می‌کنند. در واقع، در حال حاضر، یک استراتژی منطقه‌ای مشترک و حمایت از حل و فصل صلح آمیز وضعیت افغانستان مورد نیاز است.

نتیجه‌گیری
قالب جدید همکاری چندجانبه کشورهای آسیای مرکزی- قالب 1+5 - یک مکانیسم مناسب برای گفتگوی منظم بین کشورهای آسیای مرکزی و شرکای خارجی آنها به منظور بهبود همکاری است که به ثبات منطقه‌ای و توسعه اقتصادی و فراگیر کمک می‌کند.

در عین حال، تشکیل قالب‌های جدید و میادین گفتگو بین بازیگران خارجی و منطقه‌ای اهمیت ژئوپلیتیکی و اقتصادی آسیای مرکزی را افزایش می‌دهد. از یک سو، قالب "1+5" یک پلتفرم دیپلماتیک مناسب برای همکاری است و از سوی دیگر در چارچوب نظریه "منطقه‌گرایی متعادل" که شامل پلتفرم‌ها و گفتگوهای غیررسمی چندجانبه می‌شود، "1+5" یک درک کلی از اجرای سیاست خارجی چندجانبه و مکانیسمی برای متعادل سازی نفوذ خارجی قدرت‌های بزرگ است. علاوه بر این، در وضعیت و شرایط ژئوپلیتیکی فعلی، حمایت از همکاری چندقطبی و متعادل با شرکای خارجی برای کشورهای آسیای مرکزی بسیار مهم است. در این پس زمینه، تعمیق همکاری منطقه‌ای یک فاکتور تعیین کننده برای افزایش اهمیت آسیای مرکزی و حل و فصل مشکلات حوزه اقتصادی و امنیت در راستای منافع منطقه است.

ماتریس بوستون BCG در دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی دیجیتال)

ماتریس بوستون BCG Matrix ( همچنین به عنوان تحلیل گروه مشاوران بوستون ، ماتریس سهم-رشد ، ماتریس سبد محصول یا جعبه بوستون نیز شناخته می شود) اولین ­بار توسط گروه مشاوره بوستون در سال 1970 به عنوان ابزاری برای تحلیل موقعیت استراتژیک کسب‎­و­­کار مطرح شد .

ماتریس بوستون BCG در دیجیتال مارکتینگ بازاریابی دیجیتال


این یک ابزار استراتژی تجاری استراتژیک برای تحلیل واحدهای تجاری یا خطوط تولید است.

ماتریس بوستون بر اساس دو متغیر ترسیم می شود :

  1. سهم نسبی از بازار
  2. نرخ رشد بازار

با ترکیب این دو متغیر در یک ماتریس ، یک شرکت می تواند واحدهای تجاری خود را بر این اساس ترسیم و تعیین کند که در آن منابع اضافی (مالی) ، از کجا حاصل و به کجا خواهد رفت.

هدف اصلی ماتریس بوستون BCG تصمیم گیری در زمینه سرمایه گذاری در سطح شرکت است.

بسته به چگونگی عملکرد واحد و صنعت ، چهار وجه طبقه بندی مختلف را می توان به هر وجه تخصیص داد:

در این مقاله به هریک از این چهار وجه و نحوه استفاده صحیح از ماتریس بوستون BCG می پردازیم.

مثالی برای ماتریس بوستون BCG : سبد سرمایه گذاری سامسونگ

سامسونگ یک شرکت از نوع خوشه ای Conglomerate است (شرکتی از تعدادی شرکتها تشکیل شده است که در صنایع کاملاً متفاوت (نامربوط) زیر یک چتر (شرکت مادر) فعالیت می کنند. هر یک از مشاغل مستقل SBU یا واحد تجاری نامیده می‌شود) .

سامسونگ تلفن ، دوربین ، تلویزیون ، مایکروویو ، یخچال ، ماشین لباسشویی و حتی مواد شیمیایی و بیمه می فروشد.

این یک استراتژی هوشمندانه برای شرکت است زیرا ریسک را در بین تعداد زیادی از واحدهای تجاری پخش می‌نماید.

به عنوان مثال اگر اتفاقی برای صنعت دوربین رخ دهد ، سامسونگ هنوز هم می تواند در سایر دسته بندی محصولات جریان نقدی مثبت از سایر واحدهای تجاری داشته باشد.

این به سامسونگ کمک می کند تا با نقصان مالی در جای دیگر کنار بیاید.

با این حال ، حتی در یک سبد محصولات که به خوبی متعادل شده است ، استراتژیست های شرکت ها باید در مورد تخصیص پول و توزیع پول در کل آن واحدهای تجاری تصمیم بگیرند.

اینکه پول را از کجا و به کجا باید تخصیص داد؟ شرکت سامسونگ برای تعیین سهم نسبی از بازار و نرخ رشد بازار از ماتریس بوستون BCG استفاده می کند.

مثالی برای ماتریس بوستون BCG : سبد سرمایه گذاری مارک و اسپنسر

با نگاهی به خرده فروش انگلیسی ، Marks & Spencer ،این برند طیف گسترده ای از محصولات و خطوط مختلف دارند. ما می توانیم هر عنصر از ماتریس بوستون BCG را در کسب و کار آنها تشخیص دهیم:

ستاره ها
مثال: لباس زیر زنانه.

M&S به عنوان محلی برای انتخاب لباس زیر در زمان محدود انتخاب انتخاب شد.

در یک محیط چند کاناله ، لباس زیر زنانه M&S همچنان با رشد و سهم بالای بازار ، صدرنشین بازار انگلستان است.

علامت سوال

برای سال ها M&S از اضافه کردن مواد غذایی به سبد محصولاتش خودداری می نمود و امروزه بیش از 400 فروشگاه غذای ساده در سراسر انگلیس وجود دارد.

در حالی که یک سوپرمارکت بزرگ نیست ، M&S Simply Food دارای رشد بالا و سهم بازار پایین است.

گاو شیرده

مثال: محصولات کلاسیک.

ارائه لباس زنانه برای زنان بالای 55 سال

برند M&S Classic با رشد کم و سهم بالای بازار ، حامیان قدرتمندی دارد.

سگ

مثال: محصولات autograph

طیف وسیعی لباس زنانه با سهم بازار و رشد پایین.

گرچه در رده سگها قرار می گیرد ، قیمت گذاری رده بالای بازار به معنای کمک مالی به شرکت می باشد.

همچنین می توانید مدل BCG را در مناطقی غیر از استراتژی محصول خود اعمال کنید.

سهم نسبی از بازار در ماتریس بوستون BCG

سازنده ماتریس BCG از این متغیر برای اندازه گیری رقابت پذیری یک شرکت استفاده کرد.

برای اندازه گیری دقیق برای تعین سهم نسبی از بازار ، باید سهم شرکت مدنظر را نسبت به سهم بزرگترین رقیب خود در بازار تعیین نمود.

بنابراین اگر سهم بازار سامسونگ در صنعت تلفن همراه 20% باشد و اپل (بزرگترین رقیب آن) 60% سهم بازار را داشته باشد، این نسبت 1: 3 (0.33) خواهد بود و این بدان معنی است که سامسونگ از موقعیت نسبتاً ضعیفی برخوردار است.

اگر اپل تنها 10٪ سهم داشته باشد ، این نسبت 2: 1 (2.0) خواهد بود ، این بدان معنی است که سامسونگ در موقعیتی نسبتاً قوی قرار دارد ، که این ممکن است در سود دهی و جریان نقدی بالاتر از حد متوسط خود را منعکس نماید.

نقطه حداقل برای توجیه داشتن حضور یک محصول در بازار 1.0 است ، به این معنی که شرکت مادر باید حداقل سهم بازار مشابهی در مقابل بزرگترین رقیب خود داشته باشد تا سهم نسبی بالایی در بازار داشته باشد.

فرض در این چارچوب این است که افزایش سهم نسبی بازار منجر به افزایش پول بیشتر خواهد شد ، زیرا شرکت مادر از اقتصاد مقیاس ( تولید بیشتر برای افزایش سهم بازار و کاهش هزینه های ) بهره می برد و بدین ترتیب یک مزیت هزینه نسبت به رقبا دارد.

نرخ رشد بازار در ماتریس بوستون BCG

متغیر دوم نرخ رشد بازار است که برای اندازه گیری جذابیت بازار استفاده می شود.

بازارهایی که به سرعت در حال رشد هستند ، معمولاً دارای سازمان هایی هستند که در حال تلاش بسیار هستند و قول می‌دهند که در بلندمدت بازده جالبی به سرمایه گذارهای خود ارائه دهند.

با این حال ، نقطه ضعف آن است که شرکتهایی که در بازارهای رو به رشد هستند به احتمال زیاد به منظور حفظ روند رشد نیاز به سرمایه گذاری دارند.

به عنوان مثال این سرمایه گذاری ها برای تأمین هزینه فعالیت های بازاریابی یا افزایش ظرفیت تولید مورد نیاز است.

نرخ رشد بالا یا پایین می تواند از صنعت به صنعت دیگر متفاوت باشد ، اما به طور کلی نقطه حداقلی باقی ماندن در یک بازار، معمولاً حدود 10 درصد در سال انتخاب می شود.

این بدان معناست که اگر سامسونگ در صنعتی فعالیت کند که بازار به طور متوسط 12 درصد در سال رشد می کند ، نرخ رشد بازار بالا خواهد بود.

علامت سوال Question Mark

مشاغل یا استارتاپ ها معمولاً به عنوان علامت سؤال شروع به فعالیت می شوند.

علامت سؤال ها ( کودکان تازه وارد ) ، مشاغل با سهم بازار پایین در یک بازار در رشد بالا هستند.

آنها این پتانسیل را دارند که سهم بازار را بدست آورند و سرانجام به ستاره (رهبران بازار) تبدیل شوند.

علامت سؤال ها اگر به خوبی اداره شود ، به سرعت رشد می کنند و بنابراین مقدار زیادی سرمایه گذاری نقدی طلب می‌کنند.

اگر علامت سؤال ها نتوانند رهبر بازار شوند ، ممکن است هنگامی که رشد بازار پس از سال ها خوردن پول ها کاهش می یابد ، به سمت سگ شدن سوق پیدا کنند.

بنابراین باید علامت سؤالها با دقت مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود آیا آنها ارزش سرمایه گذاری لازم برای رشد سهم بازار را دارند یا خیر.

ستاره Star

ستارگان واحدهای تجاری با سهم بالای بازار (رهبران بالقوه بازار) در یک صنعت با رشد سریع هستند.

ستارگان به دلیل سهم نسبی بالای بازار ، مقادیر زیادی پول نقد ایجاد می کنند ، همچنین برای مبارزه با رقبا و حفظ نرخ رشد خود نیاز به سرمایه گذاری های کلانی دارند.

شرکت های موفق با تنوع زیاد همیشه باید ستاره های زیادی در سبد سرمایه گذاری خود داشته باشند تا از این طریق بتوانند در درازمدت از جریان نقدی اطمینان حاصل کنند.

جدای از اطمینانی که ستاره ها نسبت به آینده می دهند ، برای تصویر شرکت شما نیز بسیار مناسب هستند.

گاو شیرده Cash Cow

سرانجام پس از سالها فعالیت در یک صنعت ، رشد بازار کاهش می یابد و درآمد راکد می شود. در این مرحله ، ستاره های شما به احتمال زیاد به گاو شیردل تبدیل می شوند.

از آنجا گاوهای شیرده ؛ هنوز در بازار راکد ( به بلوغ رسیده) سهم نسبی زیادی دارند ، انتظار می رود سود و جریان نقدینگی زیاد باشد.

به دلیل نرخ رشد پایین ، سرمایه گذاری های مورد نیاز نیز باید کم باشد.

بنابراین گاوهای شیرده به طور معمول بیش از مقدار پول نقد مورد نیاز برای حفظ شرایط موجود ، پول نقد ایجاد می کنند.

این “پول اضافی” برای سرمایه گذاری در سایر واحدهای تجاری (ستاره ها و علائم سوال) از همین گاو شیرده ها ایجاد می شود.

گاوهای شیرده در نهایت تعادل و ثبات را به سبد سرمایه گذاری می آورند.

سگ Dog

واحدهای تجاری در یک بازار با رشد کاهشی یا نزول در سهم نسبی از بازار، سگ در نظر گرفته می شوند.

این واحدها معمولاً در نقطه سر بر سر هستند ( نه مقدار زیادی پول نقد ایجاد می کنند و نه مصرف زیاد دارند) و به اندازه حفظ سهم بازار پول ایجاد میکنند.

بنابراین این مشاغل برای سرمایه گذاران چندان جالب نیست.

از آنجا که هنوز پول در این واحدهای تجاری وجود دارد می توانند در واحدهای با پتانسیل بیشتری استفاده شوند ، احتمالاً سگها واگذار یا انحلال می شوند.

وضعیت در بازار در ماتریس بوستون BCG

رشد کم ، سهم بالا :

شرکت ها برای سرمایه گذاری مجدد باید این “گاوهای شیرده” را به صورت دائما بدوشند.

رشد بالا ، سهم بالا :

شرکت ها باید به میزان قابل توجهی در این “ستاره ها” سرمایه گذاری کنند زیرا پتانسیل بالایی در آینده دارند.

رشد بالا ، سهم کم :

شرکتها بسته به شانس ستاره شدن در این “سؤالات” باید سرمایه گذاری کرده یا آنها را از بین ببرند.

سهم کم ، رشد کم :

شرکت ها باید این “سگ ها” را منحل کنند ، واگذار کنند یا مجدداً جایگزین کنند.

کاربرد ماتریس بوستون BCG در بازاریابی دیجیتال (دیجیتال مارکتینگ)

ماتریس بوستون BCG بیشتر مبتنی بر محصولات است تا خدمات ، اما برای هر دو کاربرد دارد.

اگر قادرید که طیف وسیعی از محصولات خود و رقبا را بررسی نمایید ، به خصوص قبل از شروع تولید محصولات جدید ، می توانید از ماتریس بوستون BCG استفاده کنید.

روشهای بازاریابی دیجیتال می توانند به شما کمک کنند تا محصولات خود را بر اساس مکانی که در ماتریس بوستون BCG قرار می گیرند ، بهتر معرفی نمایید.

بر اساس ماتریس BCG ، می توانید از استراتژی های بازاریابی دیجیتالی خاصی استفاده کنید که برای آن محصول بهترین کارایی را دارند.

شبکه های اجتماعی خود نیز بر اساس نرخ رشد و نرخ بازگشت سرمایه ROI می‌توانند در ماتریس بوستون BCG قرار گیرند.

ماتریس بوستون دیجیتال مارکتینگ Boston BCG

استفاده از بازاریابی دیجیتال با ماتریس بوستون BCG

در بازاریابی دیجیتال محصولات و خدماتی که بازار عرضه شده و یا خواهند شد را می توان در ماتریس بوستون BCG قرارداد.

فرض که شما در اینستاگرام یک مزون آنلاین دارید و قرار است که در تابستان فعالیت خود را شروع نمایید.

مانتوهای خنک تابستانه در ماتریس شما در خانه علامت سوال قرار می‌گیرد.

اگر از ابتدای معرفی آن به بازار ، با فروش مناسبی روبرو شوید ، این محصول تبدیل به ستاره می‌شود.

اما این محصول فروش نرود و شاید چند عدد فروش رود در همان ابتدای کار ، محصول شما از علامت سوال به سگ تبدیل می‌شود.

اگر مانتو تا آخر تابستان به سرعت فروش رود و در پایان تابستان ، فروش متوقف نشود و شما تا تابستان سال بعد ، همچنان آن مانتو را به تعداد مشخصی بتوانید بفروشید، محصول شما تبدیل به گاو شیرده شده است.

اگر مانتو در تابستان سال بعد از مد خارج و دیگر فروش نرود ، مانتو به مرحله سگ رفته است.

این اتفاقات می‌تواند برای یک مترجم زبان انگلیسی نیز رخ دهد . مثلا فردی که ترجمه طلایی .نقره ای ، برنزی انجام می‌دهد.

توجه : اگر تک محصول یا خدمت هستید ، شانس از بازار خارج شدن شما بسیار زیاد است.

رابطه ماتریس بوستون BCG و چرخه عمر محصول PLC

ماتریس بوستون BCG ارتباط محکمی با چرخه عمر محصول دارد.

برای درک این ارتباط مقاله زیر را مطالعه نمایید : رابطه BCG و چرخه عمر محصول PLC

مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد

سرمایه گذاری در بازار مسکن ؛ قبل از اقدام به این ۸ نکته توجه کنید!

سرمایه گذاری در بازار مسکن ؛ قبل از اقدام به این ۸ نکته توجه کنید!

سرمایه گذاری در بازار مسکن به ویژه برای افرادی که اولین بار در این بازار سرمایه گذاری می کنند، تا حدودی مانند یک کتاب بسته به نظر می رسد، اما اگر تمام اطلاعات مورد نیاز در بازار مسکن را بدانید، بدون هیچ دغدغه و نگرانی می توانید به راه خود ادامه دهید، بنابراین در ادامه این مطلب چند نکته مهم قبل از سرمایه گذاری در املاک و مستغلات برای شما آورده شده است.

استراتژی سرمایه گذاری در بازار مسکن

سرمایه گذاری در بازار مسکن به همان اندازه که می تواند یک سرمایه گذاری خوب تلقی شود، به همان اندازه هم می تواند ریسک بالایی برای ما تجارت با یک استراتژی متعادل داشته باشد! پس دانستن چند نکته قبل از خرید ملک بی ضرر نیست. در حوزه ساخت و ساز اغلب شاهد حضور سرمایه گذارانی هستیم که با تجربه ای کم و با امید بدست آوردن سود وارد این حوزه شده اند، اگر شما از سرمایه گذاری در بازار مسکن اطلاع چندانی ندارید و تازه کار هستید و قصد سرمایه گذاری در بازار مسکن را دارید، پس این چند نکته را فراموش نکنید.

نکات و استراتژی های سرمایه گذاری در بازار مسکن

۸ نکته ای که قبل از سرمایه گذاری در بازار مسکن باید بدانید:

۱.قبل از شروع تحقیق کنید

بهتر است قبل از سرمایه گذاری کمی تحقیق کنید. بهترین راه این است که قبل از هر کاری به فشارهای وارده از جانب آژانس های معاملات ملکی بی توجه باشید، در عوض آمار و املاک محله ها را در چارچوب سرمایه خود مورد بررسی قرار دهید. منطقه ای که در آن ملک و یا زمین خریداری می کنید، در میزان موفقیت سرمایه گذاری شما تاثیر مستقیم دارد؛ به طور مثال در نظر بگیرید که زمینی را در نزدیکی یک دانشگاه انتخاب کنید، قطعا پس از ساخت این زمین و تبدیل آن به ملک، واحد های شما پر از دانشجویان و یا استادهایی می شود که محل زندگی آنها از دانشگاه دور است.

اقدام بعدی این است که نگاهی به چشم انداز فعلی املاک و مستغلات بیندازید: آیا قیمت خانه در حال افزایش است یا کاهش؟ کدام مناطق از امکانات رفاهی برخوردارند و کدام نه؟ نرخ بهره بالاست یا پایین؟ این تحقیقات به شما کمک می کند تا در فرآیند انتخاب ملک دچار اشتباه نشوید.

۲.مناطق قرمز را بشناسید

دور مناطق قرمز خط بکشيد! هيچکس نمي خواهد که در يک منطقه نا امن زندگي کند. به پليس يا به آمار دقيق جرم و جنايت ها در محله های مختلف شهر رجوع کنيد. سعی نکنيد از ساکنين محله مورد نظر در اين باره بپرسيد چون آنها هرگز محل زندگی خودشان را زير سوال نمی برند. بايد به سراغ آمار و نرخ خرابکاری، جرايم بسيار جدی، جرايم خرد و اتفاقات اخير (جرم هايی که اخيرا در آن منطقه اتفاق افتاده است) برويد. همچنين بايد درخصوص حضور پليس در آن منطقه پرس و جو کنيد. اين را هم بدانيد که نزديکی به پاسگاه و کلانتری خود امتياز بزرگی است و به نوعی امنيت اقتصادی زمين شما را تضمين می کند.

۳. توجه به خانه های خالی زیاد در محله

ليست بلند بالای خانه های فروشی يا اجاره ای در يک محله؛ زنگ خطر است! اگر با يک ليست بلند بالا و غيرمعمولی از خانه های فروشی يا اجاره ای در يک محل روبرو شديد دو حالت وجود دارد يا اينکه يک مورد فصلی و زود گذر است و يا اينکه دائمی است و به قول معروف «اسم آن محله بد در رفته» و کسی مايل به سکونت در آنجا نيست. حتما قبل از خريد يا اجاره ملکی از اين دو حالت اطمينان حاصل نماييد.

۴.از قیمت های روز اطلاع داشته باشید

از قیمت های روز در زمینه اجاره بها، مالیات و هزینه های دیگر منطقه اطلاعات خود را کامل کنید، تا در آخر کار میزان اجاره بها و یا خرید زمین به قدری نباشد که مالیات ها و هزینه های شما جبران نشود. اگر هم قصد ساخت و ساز در زمین را دارید، قبل از هر چیزی تمام هزینه های مختلف برای ساخت را در نظر بگیرید و سپس زمین و منطقه را انتخاب کنید.

۵. موقعیت جغرافیایی

نکته بعدی که باید در رابطه با آن تصمیم بگیرید این است که می خواهید ملک در کدام منطقه قرار گرفته باشد؛ این تصمیم به اندازه انتخاب خود ملک مهم است. چندین روش وجود دارد که می توانید مکان مورد نظر خود را با شانس بازدهی بالا انتخاب کنید. توصیه می‌شود مناطقی که از نرخ‌ گردشگری بالا، دسترسی ها و امکانات رفاهی مناسب و همچین سابقه خوب در مورد افزایش ارزش ملک برخوردارند را مورد هدف قرار دهید.

۶. نوع ملک

نوع ملکی که برای سرمایه گذاری انتخاب می کنید نشان دهنده تفاوت بین بازدهی خوب و متحمل شدن زیان می باشد. به طور کلی، اولین انتخابی که باید انجام دهید ملک تجاری یا مسکونی است. اگر خانه مسکونی را انتخاب کنید، انتخاب بین املاک چند سال ساخت یا املاک نوساز است، املاک نوساز ریسک بیشتر و نیاز به ورودی بیشتری دارند، در حالی که املاک چند سال ساخت پایدارتر هستند و به نگهداری کمتری نیاز دارند.

انتخاب بعدی اجاره در مقابل خرید املاک است، به طور کلی، املاک اجاره ای مناسب سرمایه گذارانی است که به دنبال سود بلندمدت هستند، در حالی که رویکرد خرید به فروش شانس بازدهی بالاتر را در کوتاه مدت ارائه می دهد، اما استراتژی خطرات بیشتری را به همراه دارد.

در مرحله بعد به جزئیات دیگر ملک بپردازید به عنوان مثال واحد کوچک یا بزرگ، سطح بالا یا پایین، لوکس یا غیر لوکس؟ این را مد نظر داشته باشید که املاک لوکس همیشه در شرایط مناسب تری قرار دارند چرا که این املاک تمایل به ایجاد امنیت بیشتر دارند و انحصاری بودن آنها به این معنی است که آنها به اندازه دیگر ملک ها تحت تأثیر نوسانات بازار نیستند.

استراتژی سرمایه گذاری در بازار مسکن ایران

۷. بلند مدت در مقابل کوتاه مدت

قبل از سرمایه گذاری در ملک، باید مشخص کنید که هدف نهایی شما چیست. آیا می خواهید فرصتی برای به دست آوردن بازدهی فوری داشته باشید یا می خواهید آنها را به آرامی در طول زمان بسازید؟ اگر به دنبال گزینه کوتاه‌مدت هستید، به دنبال فرصت‌های خرید برای فروش و اصلاح و تلنگر باشید اگرچه اینها شانس بازدهی بالاتر را فراهم می کنند، اما می توانند بسیار خطرناک باشند.

از سوی دیگر، اگر به دنبال سودهای بلندمدت هستید، سرمایه گذاری در املاک اجاره ای گزینه خوبی است، به خصوص اگر بتوانید فرصتی برای سرمایه گذاری در ملک اجاره ای لوکس واقع در یک مکان گران قیمت پیدا کنید. استراتژی های سرمایه گذاری بلندمدت برای جمع آوری تدریجی بازده در طی چند سال طراحی شده اند. این یک استراتژی کم خطر با هدف ثبات و افزایش پایدار است.

۸. تنوع بخشی

هنگام سرمایه گذاری در ملک، همیشه باید آماده تنوع سازی باشید ، توصیه نمی شود که تمام سرمایه خود را به پای یک ملک بریزید. توزیع پول خود در چندین ملک به شما این امکان را می دهد که ریسک کمتری کنید و پتانسیل بازدهی را افزایش دهید چرا که فقط در معرض موفقیت یا شکست یک قطعه املاک قرار نخواهید داشت. اگر یک ملکی برای شما سودی به همراه نداشته باشد، بقیه آن را متعادل می کنند. در حالی که دیگری ممکن است در جای دیگر پیشرفت کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.