اهداف صحیح یک تریدر حرفه‌‌ ای


“اپرا وینفری : شما مسئول زندگی خود هستید. شما نمی‌توانید دیگران را مقصر عملکرد ضعیف خود بدانید.”

تارگت (هدف قیمت) در بورس چیست؟

ورود به هر بازاری برای سرمایه‌ گذاری، نیاز به آشنایی با اصطلاحات رایج آن بازار را دارد. بازار سهام نیز از این قاعده مستثنی نیست. تارگت در بورس یکی از پرکاربردترین مفاهیم مورد استفاده می‌باشد که در جای خود بسیار کارآمد و اهداف صحیح یک تریدر حرفه‌‌ ای مؤثر به نظر می‌رسد. بسیاری از تحلیلگران بازار، برای تحلیل سهام مورد نظر خود از تارگت یا هدف استفاده می کنند تا شناخت بهتری از روند حرکتی سهام داشته باشند. از همین رو ما قصد داریم تا در رابطه با مفهوم تارگت یا هدف در بورس بحث کنیم و مطالبی که در ادامه می خواهیم به آنها بپردازیم:

تارگت (هدف قیمت) در بورس چیست؟

هدف قیمت چگونه تعیین می‌شود؟

در تعیین اهداف قیمت ، چه عواملی تأثیرگذار هستند؟

تارگت حد سود و تارگت حد ضرر چیست؟

فواید تارگت زدن در بورس چیست؟

نحوه تعیین هدف قیمت

مثالی از تارگت در بورس

تعیین هدف قیمتی در تحلیل تکنیکال

تارگت (هدف قیمت) در بورس چیست؟

تارگت، همان معنی هدف قیمتی را در بورس می‌دهد. انتظاری که معامله‌ گر در بازار، برای سهام مورد نظر خود در آینده دارد تا آن قیمت را لمس کند، تارگت نامیده می‌شود. هر سهمی که در بازار بورس خریداری می‌شود معمولاً از طرف تحلیلگران، هدف مشخصی دارد که به احتمال زیاد در طول زمان به آن هدف قیمتی می‌رسد. مثلاً شما سهمی را در قیمت 12000 ریال خریداری کرده‌اید و طبق تحلیل هدف 24000 ریال را برای این سهم متصور شده‌اید. این به معنی تعیین تارگت قیمتی برای سهم در بورس می‌باشد تا نسبت به معامله خود هدف معینی داشته باشید.

222.jpg

به همین ترتیب، تعیین نقاط حد سود یکی از مهم‌ترین عناصر برای رسیدن به تارگت قیمتی می‌باشد. چراکه در این نقطه می‌توان با سود مناسب از سهم خارج شد.

هدف قیمت چگونه تعیین می‌شود؟

در این رابطه علم تکنیکال بسیار نقش مؤثری ایفا می‌کند. طبق استدلال نموداری و تحلیل آن با استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال، اهداف متنوعی می‌توان برای انواع سهام، متصور شد. خطوط ترسیم شده با شیب نمودار به ما کمک می‌کند تا برای هر سهم تارگت قیمتی مشخصی را رسم کنیم و برای انجام معامله، هدف از پیش تعیین شده داشته باشیم.

در واقع تعیین هدف قیمتی بر عهده تحلیلگران خبره می‌باشد و معامله‌گرانی که به‌تازگی در عرصه بازار بورس ورود پیدا کرده‌اند، به تبعیت از تحلیل آنها برای سهام خود، هدف تعیین می‌کنند. پیش‌بینی برای رسیدن به تارگت سهم نیاز به کسب تجربه دارد و برای هر سهم می‌تواند تحلیل‌های متفاوتی را در نظر گرفت. وقتی صحبت از تعیین هدف قیمتی می‌کنیم، حتماً به این منزله نیست که قیمت سهام قطعاً آن قیمت را لمس خواهد کرد بلکه صرفاً ارائه پیش‌بینی برای روند آتی سهم می‌باشد که طبق تحلیل نمودار قیمتی به دست می‌آید.

در تعیین اهداف قیمت، چه عواملی تأثیرگذار هستند؟

همان‌طور که تا حدودی در قسمت قبل گفته شد، تحلیل تکنیکال در تعیین اهداف قیمتی نقش قابل‌توجهی دارد؛ بنابراین در تعیین هدف قیمت می‌توان عامل مختلفی را از جمله عامل‌های زیر را در نظر گرفت:

  • شیب نمودار: طبق تحلیل تکنیکال با استفاده از رسم خطوط موازی بر مبنای شیب نمودار، می‌توان روند مشخصی را برای سهام تخمین زد و تارگت قیمتی برای آن متصور شد.
  • زمان نگهداری: هر معامله‌گری در بورس، برای سهم خریداری شده خود مدت زمانی را تعیین می‌کند تا تصمیم بگیرد تا چه مدت زمانی سهم را نگهداری خواهد کرد. برخی از سهام‌داران کوتاه‌مدت، میان‌مدت و یا بلندمدت معامله می‌کنند و طبیعی است که تارگت قیمت سهام در هر یک از بازه‌های زمانی متفاوت خواهد بود. ممکن است یک فرد بازه زمانی برای رسیدن به سود را یک سال و فرد دیگر شش ماه در نظر داشته باشد.
  • میزان ریسک‌پذیری: بازار بورس به طور مداوم نسبت مستقیمی با ریسک‌ پذیری سرمایه‌ گذاران دارد. بسته به میزان ریسکی که متحمل می‌شوید، اهداف قیمتی سهام شما می‌تواند متفاوت باشد.
  • وضعیت عمومی شرکت‌ها: هر شرکتی در بورس موظف است که صورت‌های مالی، ترازنامه، میزان سودآوری یا زیان‌ده بودن خود را به عموم سهام‌داران اطلاع‌رسانی کند. درک درست از وضعیت کلی شرکت‌ها می‌تواند نقش مهمی در تعیین هدف قیمتی برای روندهای بعدی سهام داشته باشد.

تارگت حد سود و تارگت حد ضرر چیست؟

معامله‌ای درست و منطقی به نظر می‌رسد که برای آن تارگت حد سود و حد ضرر مشخص کرد. این دو تارگت به معامله‌ گران این امکان را می‌دهد تا درک بهتری از موقعیت‌های بعدی سهام داشته باشند. در این صورت هرگاه قیمت سهام به هدف قیمتی مشخص رسید، می‌توان یک حد سود تعریف کرد تا در آن نقطه، سرمایه‌ گذار، با حفظ سود خود از سهم خارج شود. همچنین منظور از تارگت حد ضرر این است که نمودار سهام در طی زمان به سمت پایین افت کند و حمایت‌های خود را بشکند. تعیین تارگت حد ضرر در این مورد بسیار حیاتی است. چراکه هرگاه قیمت سهام به این نقطه رسید، هشدار جدی برای معامله‌ گر می‌باشد که سهام خود را حتی با ضرر، به فروش برساند تا از ضررهای احتمال بعدی جلوگیری کند.

همان‌طور که ملاحظه می‌شود، تعیین تارگت، صرفاً برای اهداف بالای نمودار نیست و در مرحله افت قیمتی نیز باید تارکت معقول را داشت.

5698.jpg

فواید تارگت زدن در بورس چیست؟

مهم‌ترین نکته در این خصوص، تعیین دید کلی برای سهام می‌باشد تا چشم‌بسته سراغ سهمی نرویم. هر سهمی در بورس، با نوسانات مختلفی روبه‌رو می‌باشد که تعیین تارگت می‌تواند یک وضعیت کلی برای روند حرکتی سهام مشخص کند تا سهام‌داران درک بهتری نسبت به حرکت سهام خود داشته باشند.

درنظرگرفتن پارامترهای ریسک و بازدهی از فواید دیگر تارگت زدن در بورس است. در این خصوص سهام‌دار می‌تواند هدفی را تعیین کند که نسبت به آن میزان ریسک و بازدهی سهام را بسنجد و اگر نتیجه مطلوبی را برداشت کرد، نسبت به خرید سهام اقدام کند.

یافتن استراتژی معاملاتی، از دیگر فواید تارگت در بورس می‌باشد. تعیین هدف قیمت برای سهام می‌تواند در چینش استراتژی خرید یا فروش نقش تعیین‌کننده‌ای داشته باشد تا طبق آن نقاط مهم برای موقعیت سهام مشخص شود و با رسیدن به آن نقاط، تصمیم‌ گیری انجام بپذیرد. این به معنی داشتن هدف، برنامه و اصول مناسب برای معامله می‌باشد.

نحوه تعیین هدف قیمت

تحلیلگران تکنیکال معمولاً از پارامترهای نموداری، پرایس اکشن، مومنتوم، اندیکاتورها و روند، در تعیین تارگت و هدف استفاده می‌کنند تا طبق آن اهداف سهم را پیش‌بینی نمایند

تحلیلگران بنیادی نیز با استفاده از صورت‌های مالی شرکت‌ها، محاسبه سودها و نرخ رشد، می‌توانند با محاسبات لازم، هدف قیمتی را برای سهام تعیین کنند.

target4.jpg

مثالی از تارگت در بورس

به طور مثال، قیمت سهام شرکتی 2000 تومان می‌باشد. باتوجه‌به شرایطی که برای زمان نگهداری و میزان ریسک در نظر گرفته‌اید، هدف قیمتی برای آن تعیین می‌شود.

اگر به لحاظ بنیادی، عملکرد شرکت در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشد و حاشیه سود مناسبی را بسازد، ممکن است تحلیلگران تارگت قیمتی 2500 را برای هدف اول، مشخص کنند. همچنین امکان دارد به لحاظ تکنیکالی نیز برای سهم دو هدف کوتاه‌مدت یعنی 2500 تومان و هدف بلندمدت مثلاً 3800 تومان لحاظ کرد تا در پیش‌بینی برای روند بعدی تأثیرگذار باشد.

حال اگر تصور کنیم که وضعیت سودسازی و بنیادی شرکت در وضعیت مناسبی قرار نگرفت، تحلیلگران افت قیمت را برای آن پیش‌بینی می‌کنند و ممکن است هدف قیمتی پایین‌تر، مثل 1500 تومان یا در بلندمدت 1000 تومان را در نظر بگیرند و باتوجه‌به این پیش‌بینی سهام‌داران برای جلوگیری از زیان‌ده بودن سهم، از سهام خود خارج شوند.

تعیین هدف قیمتی در تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال، رسم شیب نمودار از اهمیت بالایی برخوردار است به همین منظور، تحلیلگران تکنیکال با رسم شیب نمودار طبق کندل‌های قیمتی ثبت شده در طول بازه‌های زمانی مختلف، هدف قیمتی را برای صعود یا نزول روند سهام، تعیین می‌کنند. این اهداف معمولاً با عنوان هدف اول، هدف دوم و یا هدف بلندمدت تعیین می‌گردند.

تعیین حد سو طبق پیش‌بینی برای روند صعودی سهام و تعیین حد ضرر طبق پیش‌بینی برای روند نزولی سهام با استفاده از تحلیل تکنیکال صورت می‌گیرد.

ابزارهای مختلف دیگری در تحلیل تکنیکال مثل رسم چنگال، اندیکاتورها و مومنتوم اهداف صحیح یک تریدر حرفه‌‌ ای قیمتی در تعیین تارگت قیمت سهام نقش بسیار مهمی دارند که اغلب تحلیلگران حرفه‌ای بازار از این ابزار برای تعیین هدف سهام استفاده می‌کنند تا روند بعدی نمودار را پیش‌بینی نمایند.

target5.jpg

همچنین مشخص‌کردن نقاط مقاومتی و ناحیه حمایتی در هر سهم از نکات مهم در تحلیل تکنیکال است که بر اساس آنها می‌توان اهداف مختلفی را برای سهام متصور شد.

جمع‌بندی

تارگت در بورس یکی از مفاهیم مهم و بنیادی برای سرمایه‌ گذاران و معامله گران می‌باشد. در خرید و فروش سهام در بازار بورس به طور معمول هدفی را برای سهام تعیین می‌کنند تا نسبت به آن معامله موفق و منطقی صورت بگیرد. تعیین اهداف قیمتی با استفاده از شیوه‌های مختلفی شکل می‌گیرد که در این مقاله سعی بر این داشتیم تا به بررسی مفهوم تارگت در بورس بپردازیم و مزایای آن و نحوه تعیین هدف را بیان کنیم.

کسب آگاهی و آموزش‌های بیشتر برای تعیین هدف قیمت در بورس از نیازهای مبرم در این زمینه می‌باشد که کارگزاری اقتصاد بیدار خدمات آموزشی و تحلیلی خود را به سهام‌داران بورس و علاقه‌ مندان به حوزه سرمایه‌ گذاری در بورس، ارائه می‌دهد که برای این امر کافی است با دفاتر کارگزاری در تماس باشید.

6 اصل حیاتی برای یک معامله گر

6 اصل ترید

در این جا می خواهیم در رابطه با اصول یک معاملگر یا 6 اصل حیاتی برای معامله گران را توضیح دهیم.

معامله گری و سود مستمر

در بیشتر موارد، رعایت لایف استایل معامله گری از مرحله آموزش نیز مهم تر می باشد. اگر می خواهید از طریق ترید کردن نیز در آمد کسب کنید باید قدم هایتان را با دقت و به درستی بر دارید تا تبدیل به یک معامله گر با درآمد مستمر نیز شوید.
این مبحث مخصوص افرادی است که می خواهند تریدر حرفه ای شوند، پس تا پایان این مبحث با دقت همراه ما باشید.

اصل اول – لایف استایل

رها کردن عادت های غلط و اشتباه و همچنین رعایت کردن یک سری از شرایط منظم، اولین و مهم ترین قدم در زندگی معامله گران نیز می باشد.
سعی کنید همیشه ذهنتان را با ورزش و مطالعه کردن آماده و باز نگه دارید. با محدود کردن زمان معاملات روزانه خودتان به یک بازه زمانی خاص، این حس را برای خودتان به وجود آورید که در حال انجام کار مهمی هستید. بسیار مهم است که شما هنگام ترید سر حال و با انرژی باشید که شما می توانید با تنظیم خوابتان و رعایت تغذیه مناسب، اهداف صحیح یک تریدر حرفه‌‌ ای آن انرژی را بدست آورید.

اصل دوم – Trading plan

جنس ترید خودتان را بشناسید. اصول و قواعدی را که برای ترید خودتان استفاده می کنید، باید با جنس ترید شما متناسب باشد. یعنی برای این که برنامه خاص برای معاملاتتان داشته باشید و معاملاتتان با قمار متفاوت باشد، ابتدا باید بدانید که Daily Trader هستید و یا Scalper. اگر شما بدون هیچ پایه و اساسی معاملاتتان را انجام دهید، مطمئن باشید که موفق نخواهید شد.

اصل سوم – Back testing

هنگامی که شما به یک استراتژی می رسید و حس می کنید که آن استراتژی درست می باشد، برای این که آن استراتژی قابل اطمینان باشد و بتواند برایتان یک قانون و ماشین چاپ پول باشد، باید از آن بک تست (back test) بگیرید تا بدانید آن استراتژی در گذشته به چه میزان موفق بوده است تا میزان احتمالی موفقیت شما در آینده سنجیده شود.

توجه !

بک تست باید در دوره های متفاوتی از بازار انجام شود تا معتبر باشد.
بک تست موفق به شما اعتماد به نفس آن را می دهد که در هر شرایطی از اصول خودتان تخطی نکنید.

اصل چهارم – ژورنال معاملات

هنگامی که شما برای معاملاتتان قواعد و چار چوب خاصی را در نطر گرفتید، وقت آن است که همه چیز را ثبت و اصطلاحاً مستند سازی کنید.

شاید از خودتان بپرسید که چه چیزهایی را ثبت کنیم؟

نقاط ورود و خروج، دلایل معامله، ساعت معامله، میزان حجم معامله و… نیز می تواند بخشی از این ثبت ها باشد. شما اثر کار ثبت کردن خودتان را در سه ماه بعد درک می کنید زیرا در نهایت شما از رفتار و عملکردتان یک دیتابیس دقیق خواهید داشت که پاسخ دهنده بیشتر سوالات آینده شما نیز می باشد.

اصل پنجم – مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه باعث می شود برای هر معامله ریسک خاص خودش را قائل شوید و ذهن شما را به قانون مند بودن نیز عادت می دهد.
برای شروع مدیریت سرمایه کافی است شما حس طمع خودتان را کنترل کنید و فراموش نکنید که اگر شما متناسب با اهداف صحیح یک تریدر حرفه‌‌ ای چار چوب های خودتان عمل کنید، می توانید در هر شرایطی از بازار نیز در آمد کسب کنید. پس احساسی برخورد نکنید.

اصل ششم – هدف گذاری

شما در مسیر ترید با چالش های بزرگی نیز سر و کار دارید و ممکن است نا امید شوید ولی شما نباید فراموش کنید که برای رسیدن به اهدافتان وارد این مسیر شده اید و ابعاد این اهداف اصلا مهم نمی باشد. اهدافتان را به صورت هفتگی، ماهانه و میان دوره ای ثبت کنید تا قابل انجام شود و دل سرد نشوید. هنگامی که شما مراحل قبلی را درست گذرانده باشید، باید بدانید که با وجود تمام مشکلات، شما موفق می شوید.

* همیشه در حال یادگیری باشید زیرا این بازار مدام در حال پیشرفت می باشد.
* شما با ما می توانید از پیشرفت های بازار آگاه شوید.

اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی

قبل از معرفی مدیریت سرمایه باید معنی و مفهوم سرمایه را بدانیم؛ سرمایه یعنی هر چیزی که جزء دارایی محسوب می‌شود و برای همه ما ارزشمند است. ما در بازار ارز دیجیتال با سرمایه خود کار می‌کنیم و با این سرمایه ترید انجام می‌دهیم. به طور خلاصه، مهارت و دانشی که با آن بتوان، در یک بازه زمانی برآیند ضرر معاملات را به حداقل و سود معاملات را به حداکثر رساند.، مدیریت سرمایه نامیده می‌شود.

مدیریت سرمایه

در واقع، یکی از آیتم‌ هایی که به ما کمک می‌کند تا در بازارهای مالی به موفقیت برسیم، بحث مدیریت سرمایه است. مدیریت سرمایه یک علم و یا دانش است که می‌توان به کمک آن ریسک‌ها را کنترل کرد. همچنین، از این طریق می‌توان سرمایه‌ای را که وارد بازار کار، بورس و یا ارز دیجیتال کرد را به طور صحیحی مدیریت نمود. شما با نظارت بر نوع مدیریت سرمایه می‌توانید شانس خود را برای به دست آوردن سود بیشتر و ضرر کمتر بیشتر کنید. اما، اگر شما توانایی درست در مدیریت سرمایه را نداشته باشید؛ باعث از دست رفتن سرمایه‌تان خواهد شد.

بالانس مثبت در مدیریت سرمایه

از طریق مدیریت سرمایه؛ باید سرمایه را به گونه‌ای تنظیم نمود که بتوان از آن سود دریافت کرد و یا تریدهایی انجام داد که مجموع آنها بالانس مثبت به وجود بیاورد. برای اینکه بالانس مثبت باشد باید به چند نکته دقت نمایید:

  • میزان سرمایه‌ای که وارد بازار کار می‌کنید.
  • سبد خریدی که سرمایه در آن تقسیم می‌شود.
  • نوع تریدی که انتخاب می‌کنید.
  • میزان ضرری که سیگنال خروج می‌دهد.
  • میزان سودی که سیگنال به شما می‌دهد.
  • سیستم کاری که تضمین‌کننده حفظ اصل سرمایه باشد.

میزان سرمایه و مدیریت آن

میزان سرمایه‌ای که یک کاربر وارد بازار کار می‌کند به چند چیز بستگی دارد؛

  • مشخص کردن نوع بازار کار؛ سهام، ارز و .
  • کشش بازار؛ باید کشش بازاری را که برای سرمایه گذاری انتخاب می‌کنید، بسنجید.
  • ریسک تریدر؛ شما باید توان ریسک‌پذیری خود را بسنجید.
  • سطح مهارت تریدر؛ نسبت به سطح مهارت خود باید نوع ترید کردن را مشخص کنید.
  • میزان نیاز مالی روزانه؛ نیاز مالی در زندگی شخصی خود را مشخص و روی آن برنامه‌ریزی کنید.

سبد خرید

برای سرمایه گذاری و کسب درآمد در بازار بوس و ارز دیجیتال فقط داشتن سرمایه و خرید و فروش کافی نیست. مهمترین قدم برای موفقیت در بازار سرمایه، روش تشکیل پرتفوی یا سبد کالا به صورت صحیح و مدیریت شده می‌باشد.

نوع ترید

نوع تریدی که شما انتخاب می‌کنید باید مشخص شود؛ ترید روزانه، هفتگی، ماهیانه، سالیانه و یا بلندمدت

میزان ضرر

وقتی احساس کردید که در سرمایه خود ضرر کرده‌اید؛ می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا از بازار خارج شوید یا نه.

میزان سود

یعنی وقتی احساس کردید که به میزان سود دلخواه خود در سرمایه‌تان رسیده‌اید؛ می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا از بازار خارج شوید یا نه.

تضمین کننده اصل سرمایه

در وهله اول در ورود به بازار سرمایه باید سرمایه اولیه شما حفظ شود و سیستمی را انتخاب کنید که سرمایه اولیه شما سوخت نشود.

سیستم معاملاتی در مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه بخشی از یک سیستم معاملاتی می‌باشد. در واقع، دانشی که از به کارگیری همزمان تحلیل, روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده می‌شود را یک سیستم معاملاتی می‌گویند. سیستم معاملاتی همانند یک صندلی سه پایه است که یک پایه آن را تحلیل بازار، پایه دیگر روانشناسی و دیگر پایه آن مدیریت سرمایه است. برای موفقیت در بازارهای مالی هر سه عامل می‌بایست در کنار هم و با هم مورد استفاده قرار بگیرد.

❔ سوالی که وجود دارد این است که، چطور باید در مدیریت سرمایه ضرر معاملات را به حداقل و سود را به حداکثر رساند؟
در پاسخ باید گفت؛ اکثر معامله‌گران حرفه‌ای بر این باورند که، نباید در یک بازه زمانی بیشتر از 10% ضرر کرد، چون برای جبران 10% حدوداً نیاز به سود 10% داریم. اما به عنوان مثال؛ برای جبران ضرر 50% می‌بایست 100% سود کسب نمود تا 50% جبران شود.

فرمول مدیریت سرمایه در سرمایه گذاری

پیشنهاد می‌شود قبل از ورود به حوزه سرمایه گذاری و رمز ارز دیجیتال ابتدا شخصیت خود را در سرمایه گذاری بسنجید. اولین نکته در بدو ورود به این سیستم این است که، کدام یک از شخصیت‌های زیر را دارا هستید؛ یعنی در واقع، علایق ما در کدام زمینه است.

✔️ Trade (معامله گر): تریدر باید بتواند در پایین‌ترین سطح، یک کالا، خدمات و یا وسیله را بخرد و همان را در بالاترین سطح قیمت بفروشد.

✔️ Investor (سرمایه گذار): سرمایه گذار باید دانش خود را به حدی بالا ببرد که بداند در چه سطح و یا رشته‌ای سرمایه گذاری کند. سرمایه گذار احتمالاً هیچ سررشته‌ای با ترید ندارد و فقط می‌خواهد سرمایه گذاری کند، اما باید آنقدر علم کسب کند که در بهترین بازار، سرمایه گذاری کند.

✔️ Marketing (بازاریابی): در قسمت مارکتینگ، شخص نه اینوستر است نه تریدر؛ و هیچکدام از این شخصیت‌ها را ندارد. این شخص سرمایه کافی برای ترید را ندارد بنابراین، از طریق بازاریابی می‌تواند سرمایه زیادی را جذب و شخصاً وارد بازار کار شود.

مدیریت سرمایه گذاری در ارز دیجیتال

فرمول سرمایه گذاری را می‌توان از طریق نمودار زیر در مدیریت سرمایه استفاده کرد؛

  • 50 درصد از سرمایه اصلی خود را در حیطه‌ای امن نگه دارید؛ یعنی، بخاطر ریسک بازار نباید همه سرمایه را وارد کار کرد.
  • 10 درصد از سرمایه باید آزاد باشد که بتوان از آن در شرایط سخت، مشکلات مالی و پیشنهاد کاری استفاده کرد.
  • 10 درصد از دارایی را برای ملزومات دارای ریسک مانند خودرو و . قرار دهیم.
  • 30 درصد از دارایی را باید در سبدهای مختلف سرمایه گذاری کنیم. (پرتفوی سرمایه گذاری)

به عنوان مثال: * 10 درصد برای ترید

* 10 درصد برای خرید بیت کوین

* 10درصد برای بخشی از کارهای مختلف

که اگر یکی از این 10 درصد به ضرر رسید بتوان از 20 درصد باقیمانده آن جبران کرد.

✍ نکته: همیشه سرمایه گذاری قرار نیست که سود 100% دهد و گاهی نیز ضرر را به همراه دارد. باید طوری سرمایه گذاری کنید که اگر ضرر کردید تاثیری در زندگی نداشته باشد.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازار بورس

اگر می‌خواهید به بهترین نحو ممکن سرمایه خود را مدیریت نمایید؛ باید به چند نکته مهم در استراتژی مدیریت سرمایه دقت کنید:

  • ریسک
  • بازده
  • حجم معاملات
  • نسبت بازده به ریسک
  • نسبت افت سرمایه

مدیریت سرمایه در فارکس

هم اکنون، در بازار فارکس متخصصان در این حوزه به جای اینکه روی بحث تکنیکال تمرکز کنند، در بحث مدیریت سرمایه کار می‌کنند. البته می‌دانیم که، بحث تکنیکال نیز مهم است و باید حتما اطلاعات کافی را در این زمینه داشته باشید. اما بیشتر حرفه‌ای‌ها و متخصصان تمرکز خود را روی سیستم‌های مدیریت سرمایه می‌گذارند.

یک کاربر فعال در بازار فارکس باید از هر لحاظ خود را آماده ضرر کند. زیرا، اگر بدون مدیریت سرمایه وارد این کار شود، به نوعی ممکن است تمام سرمایه و دارایی خود را اهداف صحیح یک تریدر حرفه‌‌ ای ببازد. در حالی که، اگر به طور صحیح از مدیریت سرمایه استفاده نماید، می‌تواند بهترین سود را از معاملات خود در فارکس بدست بیاورد.

اگر شما بتوانید برنامه مدیریت سرمایه را 10% ارتقاء دهید، میزان سودسازی شما در بازار فارکس تا 50% می‌تواند افزایش پیدا کند. اما اگر فقط روی تکنیکال کار کنید و به مدیریت سرمایه توجهی نداشته باشید، مطمئناً همان قدر که سود می‌کنید به نسبت ضرر هم خواهید کرد. اما، مدیریت سرمایه یک اثر اهرمی عجیب دارد که اگر 10% برنامه مدیریت سرمایه شما ارتقاء پیدا کند، میزان سودسازی شما در بازار می‌تواند تا 50% و بلکه بیشتر افزایش پیدا کند.

در فارکس باید این را بدانید که در هر معامله بیش از یک درصد نباید ریسک کرد.

نکات مهمی که هنگام ورود به فارکس باید به آن توجه کرد:

  • استفاده از مدیریت سرمایه در فارکس
  • بلندمدت فکر کردن و تصمیم گرفتن برای کسب سود
  • انتخاب هدفی منطقی نه احساسی و زودگذر
  • خودداری از انجام معاملات پر ریسک برای حفظ سرمایه اولیه
  • عدم استفاده از تمام دارایی خود و حذف هزینه‌های اصلی زندگی برای انجام معامله در فارکس

معتبرترین شرکت های مدیریت سرمایه

شما به عنوان یک سرمایه گذار مبتدی یا حرفه‌ای می‌بایست بهترین اطلاعات را درباره بهترین و معتبرترین شرکت‌های مدیریت سرمایه گذاری در دنیا کسب کنید. هم اکنون، بخش عمده‌ای از سرمایه گذاری های دنیا در بازارهای بورس نیویورک انجام می‌شود. در ادامه، نام چند شرکت معتبر در این زمینه به شما پیشنهاد می‌گردد؛

  • بلک راک (Black Rock)
  • چارلز شواب (Chales SCHWAB)
  • الیانز (Allianz)
  • بانک ملون (Mellon)
  • مورگان چیز (Morgan Chase)
  • یو بی اس (UBS)

ویژگی یک شرکت سرمایه گذاری خوب

یک شرکت سرمایه گذاری شرکتی است که سرمایه های مردم را برای دریافت سود در بازارهای بورس و ارز دیجیتال با عقد قراردادی جمع‌آوری می‌نماید که، شرکت نسبت به این قرار متعهد و مسئول است که طبق مفاد قرارداد منعقد شده اقدام نماید. این شرکت‌ها بخشی از سود به دست آمده را با مشتریان خود طبق قرارداد تقسیم می‌نمایند.

مواردی که باید در انتخاب این شرکت ها در نظر گرفت؛

  • استراتژی سرمایه گذاری
  • ایجاد پس‌انداز بازنشستگی
  • انتخاب‌های متعدد و محصولات متنوع در سرمایه گذاری مشتری

توصیه هایی از بزرگان سرمایه گذاری

* دنیس گارتمن «سرمایه گذار و ناشر نشریه‌های سرمایه گذاری»: در معاملاتی که در حال سود دادن هستند صبور باشید اما در معاملات زیان‌ده صبور نباشید و تا جایی که ممکن است از معامله خارج شوید.

* وارن بافت «نابغه سرمایه گذاری»: خریدن یک دارایی فوق‌العاده با قیمت معقول، بسیار بهتر از خریدن یک دارایی معقول با قیمت فوق‌العاده است.

* بیل گراس «مالک بزرگترین صندوق سرمایه گذاری مشترک در جهان»: از یک دارایی خاص خوشتان می‌آید؟ شانس خود را از دست ندهید و 10%، کمی کمتر یا بیشتر، از پرتفولیو خود را به آن اختصاص دهید. این ایده‌های خوب سرمایه گذاری را نباید به فراموشی سپرد.

  • کارلوس اسلیم «کارآفرین مکزیکی-لبنانی»: من متقاعد شده ام که فقر فرصتی برای موفقیت و رشد در سرمایه گذاری است. کشورهای فقیر آمریکای لاتین را ببینید، آنها می توانند به راحتی مانند چین رشد کنند؛ این یک فرصت برای آنهاست.

بیشتر بدانید

و اما کلام آخر..

مدیریت سرمایه بزرگترین رکن بازارهای مالی است که باید به آن توجه ویژه‌ای داشت. با مدیریت سرمایه همیشه در بازار، فعال و در حال دریافت سود خواهید بود. از آنجایی که، ما اعتقاد داریم ضرر همیشه هست پس به مدیریت سرمایه حتما نیاز داریم؛ چون مدیریت سرمایه یک اصل است نه سلیقه؛ یک اصل درست، منطقی و علمی. یک سرمایه گذار، تریدر و یا اینوستر فعال در بازار، هر کدام باید بدانند که در پایین‌ترین سطح یک سهم، کالا و یا هر چیز دیگری را بخرند و همان را در بالاترین سطح ممکن بفروشند؛ همه اینها منوط به استفاده درست از مدیریت سرمایه است.

سوالات متداول

منظور از مدیریت سرمایه چیست؟

مهارت و دانشی که با آن بتوان در یک بازه زمانی برآِیند ضرر معاملات را به حداقل و سود را به حداکثر رساند.

۹ نکته برای تبدیل شدن به یک معامله گرمنظم

حداقل یک‌بار در روز این پرسش مطرح می‌شود که من چگونه می‌توانم یک معامله گر منظم باشم. ابتدا بیایید ببینیم اساساً تفکر یک معامله گر منظم چگونه است.

حرفه ای های بازار بورس ویژگی‌ها و مشخصات خاصی دارند. آن‌ها هر کاری که لازم و ضروری است را انجام می‌دهند حالا چه به انجام آن علاقه‌مند باشند چه نباشند. معامله گر موفق کاری که باید را انجام می‌دهد. شاید گاهی تمایلی هم به انجام آن کار نداشته باشند ولی بدون بهانه‌گیری مسیر مطلوب و ضروری خود را طی می‌کنند.

ویژگی معامله گر منظم

بیایید خصوصیت و ویژگی‌های کلیدی معامله گر موفق را بررسی کنیم:

» معامله گر منظم کار خود را با رغبت انجام می‌دهند, آن‌ها همواره اولین نفر برای شروع کار و آخرین نفری که کار را ترک می‌کنند.

“میچالکو: اگر مردم می‌دانستند که برای به دست آوردن مهارت‌های خود, چقدر سخت کار کردم, هرگز آن مهارت‌ها برایشان عجیب نبود.”

» معامله گر منظم بهانه‌گیری نمی‌کنند و مسئولیت کارهای خود را می‌پذیرند.

“اپرا وینفری : شما مسئول زندگی خود هستید. شما نمی‌توانید دیگران را مقصر عملکرد ضعیف خود بدانید.”

» معامله گر منظم استوار و مطمئن است. هرگز تحت تأثیر افکار و اهداف صحیح یک تریدر حرفه‌‌ ای عقاید دیگران قرار نمی‌گیرند.

“مایکل جُردن: هرگز نباید از دیگران انتظاری داشته باشید وقتی خود می‌توانید آن را انجام دهید.”

» معامله گر منظم هرگز دنبال راه میان‌بر نیست!

“ست گادین: افرادی که بیشترین تلاش را برای جستجوی راه میانبر انجام می‌دهند اغلب ناامید و ناکام و دارای حداقل میزان موفقیت هستند.”

» معامله گر منظم با شکست دلسرد نمی‌شوند, آن‌ها می‌دانند که شکست هم جزئی از سفر زندگی است.

“ناپلئون هیل: هر مشقتی, هر شکستی و هر اندوهی خیر و منفعت مساوی و یا بزرگ‌تر را با خود به همراه دارد.”

» معامله گر منظم به تمام جزییات دقت می‌کنند و از هر فرصتی برای بهتر شدن بهره می‌گیرند.

“کانر مک گرگور: هیچ استعداد خاصی وجود ندارد, فقط کار سخت و علاقه وافر وجود دارد. ما همه در نوع بشر باهم برابر هستیم. ما می‌توانیم هر آنچه می‌خواهیم باشیم اگر برای آن زمان صرف کنیم. من مستعد نیستم من مشتاقم.”

ما همواره می‌دانیم که کار درست کدام است اما به‌ندرت آن را انجام می‌دهیم. ما می‌دانیم که باید به‌سختی کارکنیم، باید شکست‌ها را بپذیریم، نباید از دیگران و شرایط گله‌مند باشیم و یا می‌دانیم که هیچ راه میان‌بری وجود ندارد.

اگر نمی‌توانید متعهد به انجام کاری باشید پس قادر نخواهید بود که یک تفکر حرفه ایی و درنتیجه یک معامله گر منظم باشید. اگر شما رؤیای بزرگی دارید هیچ راهی وجود ندارد جز این‌که از ناله و شکایت دست‌بردارید و منتظر تحسین و تمجید دیگران نباشید و تنها به‌سوی اهداف معامله‌گری خود رهسپار شوید.

۹ قدم برای تبدیل‌شدن به یک معامله گر موفق

اگر می‌خواهید یک معامله گر منظم باشیم، پس باید رفتار حرفه ایی را آغاز کنیم. اغلب مردم معامله‌گری را یک نوع سرگرمی تلقی می‌کنند و به همین دلیل هرگز وارد این کار نمی‌شوند. معامله گری یک شغل جدی است و باید آن را چنین تلقی نمود.

۹ قدم زیر به ما کمک می‌کند تا اندک‌اندک در مسیر صحیح قرار گیریم و به یک معامله گر حرفه‌ای تبدیل شویم.

۱ ) معامله گر موفق تنها یک روش دارد. او مدام استراتژی معاملاتی خود را تغییر نمی‌دهد. از امدادهای غیبی کمک نمی‌گیرد! در عوض مدام در حال یادگیری است و روی یک روش مهارت کسب می‌کند.

۲ ) معامله گر منظم هرگز قمار نمی‌کند. برای مدیریت دارایی خود قوانین سخت‌گیرانه ایی دارد. اگر موجودی حساب معاملاتی شما نوسان‌های شدیدی را تجربه می‌کند, این یعنی شما اصول مدیریت مالی را رعایت نمی‌کنید. یک حرفه ایی ریسک‌هایش را کنترل می‌کند.

۳ ) معامله گر منظم یک‌روال و طرز فکر خاصی را دنبال می‌کند. شما باید بدانید چه موقع بازار را تحلیل کنید، چطور برای معاملات روزانه و هفتگی آماده شوید، چه موقع چارت‌ها را بررسی کرده و معاملات را مرور کنید. غیرحرفه‌ای ها همواره (بدون هیچ نقشه و طرحی) با تردید عمل می‌کنند.

۴ ) معامله گر منظم معاملات خود را از پیش طراحی می‌کنند. او طرح‌های معامله را می‌نویسد و سپس منتظر می‌ماند تا زمان انجام معامله فرارسد؛ بجای این‌که معاملات و قیمت‌ها را دنبال کند.

۵ ) معامله گر موفق همه معاملات و خلاصه اجرای آن‌ها را ثبت می‌کند. اگر شما معاملات را ثبت نکنید, چطور می‌توانید انتظار داشته باشید که از اشتباهات گذشته درس بگیرید؟

۶ ) معامله گر منظم نقش یک معامله ازدست‌رفته را درک می‌کنند و می‌دانند که آن‌ها نیز یک اتفاق طبیعی همانند معاملات موفق هستند. یک حرفه ایی هرگز بعد از یک شکست نگرش خود را عوض نمی‌کند و یا اعتمادبه‌نفس خود را از دست نمی‌دهد؛ او می‌پذیرد که شکست هم جزئی از بازی است.

۷ ) معامله گر موفق انتظارات معقولی دارند و می‌دانند که یک معامله او را در مدت کوتاهی میلیونر نمی‌سازد. اگر شما صبور و واقع‌بین باشید آنگاه می‌توانید مانند یک معامله گر تصمیمات درست و اجراهای عالی داشته باشید.

۸) حرفه ایی ها قوانین خاص خود رادارند و به آن احترام می‌گذارند. درحالی‌که غیر حرفه‌ای‌ها کورکورانه و خودسر وارد معامله یا خارج می‌شوند. حرفه ایی ها برای همه جوانب معاملات خود قوانینی دارند.

۹ ) معامله گر موفق می‌دانند که انجام معامله فقط ورودی‌ها نیستند و می‌دانند که اگر می‌خواهند موفق باشند باید روی همه جنبه‌های معامله تمرکز کنند. اما آماتورها تنها به ورودی‌ها توجه دارند و به اجرای صحیح دیگر جنبه‌های معامله بی‌توجه هستند.

امروز شما می‌توانید یک معامله گر منظم باشید اگر واقعاً می‌خواهید نباید این کار را به هفته یا ماه آینده موکول کنید. امروز هم به همان خوبی روزهای دیگر است. مثل یک حرفه ایی آغاز کنید و ۹ اصل گفته‌شده را دنبال کنید. به‌عبارت‌دیگر: اگر شما همان الگوهای قدیمی را دنبال کنید، همان نتایج قدیمی را بدون شانس موفقیت در سودآوری به دست خواهید آورد.

گرداوری و ترجمه: ابراهیم شمسی

مطالبِ گردآوری یا ترجمه‌شده ” صرفاً ” جهت آگاهی کاربران سایت تهیه می‌شود و نشان‌دهنده نظرات مترجم نیست!

ویژگی‌ های یک تریدر موفق چیست؟

ما معتقدیم معامله‌گران موفق، اغلب دارای مجموعه‌ای از ویژگی‌های منحصر به فرد هستند که آن‌ها را از سایر تریدر‌ها متمایز می‌کند. اگر شما هم بتوانید در کنار دانش شخصی خود این رفتارها را درک و تقلید کنید، بدون شک شانس بیشتری در بازار‌های مالی خواهید داشت. شاید از خودتان بپرسید که چرا باید تقلید کرد؟ در جواب به این سوال به یک جمله‌ی معروف قدیمی اشاره می‌کنیم؛ “اگر مدتی رفتار‌های بزرگان را تقلید کنید، پس از مدتی به خودتان می‌آیید و می‌بینید که دیگر تقلید نمی‌کنید، بلکه شما هم به جمع بزرگان پیوسته‌اید.” البته برای تبدیل این ویژگی‌ها به بخش جدا نشدنی از شخصیت خود باید به صورت مداوم آن‌ها را تکرار کنید. در ادامه مهم‌ترین ویژگی‌های یک تریدر موفق را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهیم چرا که آگاهی به این نکات شانس شما را برای انجام معاملات موفق چندین برابر افزایش می‌دهد.

ویژگی‌ های یک تریدر موفق چیست؟

برای این که بتوانیم مثل یک تریدر موفق در بازار‌های مالی فعالیت کنید، باید کمی صبر و حوصله به خرج دهید. اما بیش از آن‌ها، باید برخی ویژگی‌های حیاتی که تریدر‌های معروف را به قله‌‌ی موفقیت رسانده را بشناسیم و سعی کنیم که این ویژگی‌ها را در سیستم کاری خود پیاده کنیم. در ادامه‌ی این مقاله، لیستی از ویژگی‌ها و نکاتی را خواهیم دید که با رعایت آن‌ها می‌توان انتظار دیدن سود در سبد دارایی خود را داشته باشیم.

به برنامه‌ی خود پایبند باشید

هیچ تریدر موفقی بدون برنامه‌‌ریزی درست و حساب شده برای معاملات خود، مدت زمان زیادی در بازار دوام نمی‌آورد. اگر تا به حال زندگی خود را بدون برنامه‌ی جدی پیش می‌بردید، الان وقت خوبی برای تغییر است، مخصوصاً اگر قصد فعالیت در بازار‌های مالی را دارید. تریدر‌های موفق برنامه‌ای منسجم و فکر شده را برای هر لحظه از بازار در ذهن خود دارند. به بیان ساده‌تر، یک استراتژی مالی دارند و به آن پایبندند‌. شما هم باید به همین شکل یک استراتژی و برنامه‌ی مالی فکر شده برای خود طراحی کنید و به آن پایبند بمانید، زیرا تغییرات متوالی در تصمیمات مالی، تنها منجر به ضرر خواهد شد.

تریدر‌های موفق، برای هر موقعیت یک برنامه‌ی خاص دارند. آنان بهترین زمان ورود به بازار و نقاط خروج از آن را از قبل مشخص می‌کنند و همیشه حد ضرر را در نظر می‌گیرند.

تریدر‌های موفق، گاهی اوقات به سود کمتر رضایت می‌دهند، اگر به نظرشان این تنها چیزی است که می‌توانند در حال حاضر از بازار خارج کنند، ریسک بیشتری نمی‌کنند. به بیان ساده‌تر آن‌ها به راحتی می‌توانند با تحلیل و بررسی دقیق شرایط بازار به احساس طمع خود غلبه کنند با سود کمتری از بازار خارج شوند، مگر اینکه تغییرات روند بازار به نفع آن‌ها پیش برود. در واقع شما باید با بکارگیری راهکارهای مختلف مدیریت ریسک کنید.

پیش‌بینی و در نظر گرفتن تمام احتمالات بازار

می‌توان معامله‌گری را تا حدودی شبیه به بازی شطرنج دانست چرا که در بازارهای مالی هم بهترین بازیکن کسی است جلوتر از حریف خود فکر می‌کند. تریدر‌های موفق نیز مانند شطرنج‌باز‌ها باهوش عمل می‌کنند و همواره در تلاشند که چند گام جلوتر بازار را پیش بینی کنند. پس از انجام پیش‌بینی، سعی می‌کنند که واکنش‌های احتمالی بازار را در صورت مطابقت یا عدم مطابقت با انتظاراتشان بسنجند و سپس استراتژی‌های معاملاتی را پیرامون نتایج احتمالی پیاده‌سازی کنند.

شخصیت منعطف

افراد مبتدی در بازارهای مالی، مثل جوانان یک خانواده رفتار می‌کنند چرا که خیلی زود تصمیم می‌گیرند و خیلی زود هم ناامید می‌شوند. اما از سوی دیگر افراد حرفه‌ای و موفق، در برابر موقعیت‌ها‌ی هیجانی مقاومت می‌کنند. افراد موفق احساسات خودشان را در روند باز کردن معاملات درگیر نمی‌کنند و به هیچ وجه احساسی تصمیم نمی‌گیرند. آن‌ها تشخیص می‌دهند که سرمایه‌گذاری موفق به معنای سود همیشگی و ممتد نیست بلکه به معنی کسب سود و به حداقل رساندن زیان است. در عین حال، آن‌ها تمام فرصت‌های معاملاتی که ممکن است در آینده اتفاق بیافتند را پیش‌بینی می‌کنند تا بتوانند قبل از هر شخص دیگری نسبت به آن‌ها واکنش نشان دهند. بنابراین شما به عنوان یک معامله‌گر باید حاشیه سود کافی برای استفاده از چنین فرصت‌هایی را ایجاد کنید.

آمادگی بالا در برابر هر اتفاقی

تریدر‌های موفق، تا جای ممکن، در بازار‌های مالی گوش به زنگ هستند و رویداد‌های متفاوت خبری را دنبال می‌کنند تا بتوانند با آگاهی و آمادگی کامل در برابر هر اتفاقی در بازار ارزهای دیجیتال فعالیت کنند. برای مثال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • اطلاعات، گزارش‌ها و صورت‌های مالی منتشر شده: شما باید بتوانید با بکارگیری تجربیات و دانش تکنیکال خود گزارشات قبلی را بررسی کرده و روند بازار را در آینده را پیش‌بینی کنید.
  • جلسات و زمان اعلام نرخ بهره بانک مرکزی: به عنوان یک تریدر باید بدانید برنامه‌ریزی این نهاد‌های مالی به چه صورت است و بازار چه واکنشی به آن‌ها نشان می‌دهد.
  • میزان نقدینگی: به طور کلی لازم است که میزان نقدینگی بازار را در طول یک ماه چندین بار، در بازه‌های مختلف مورد بررسی قرار دهید و تمام عوامل تاثیرگذار در نقدینگی را به خوبی بشناسید.
  • اتفاقات و حوادث غیر منتظره: می‌توانید با استفاده از ابزارهای معاملاتی موجود در پلتفرم‌های مختلف و فعال کردن قابلیت هشدار در لحظه از اخبار مهم و فرصت‌های خوب معاملاتی مطلع شوید.

آگاهی کامل به مباحث تحلیل تکنیکال

حتی اگر تریدر‌های موفق، یک استراتژی تجاری مبتنی بر فاکتورهای مختلف و دانش تکنیکال را دنبال نکنند، باز‌ هم از سطوح فنی مهم در معامله آگاه هستند. به عنوان مثال، آن‌ها سطوح اصلی فیبوناچی، خطوط بالا و پایین را می‌شناسند و همواره در تلاشند که تا حد امکان از این اصول پیروی کنند، زیرا احتمال کسب سود در چنین شرایطی به مراتب بالا‌تر است.

شناخت محیط و اصول بازاری که قصد ورود به آن را دارید

تریدر‌های موفق می‌توانند ارزیابی کنند که آیا بازار روند رو به رشدی دارد یا احتمالاً محدود باقی می‌ماند. هدف اصلی معامله‌گران این است که بیشتر از آن‌ که بر خلاف روند حرکت کنند، جریان را دنبال کنند. برای مثال اگر دو کشور وارد جنگ شوند، معمولاً بازار‌های مالی با سقوط مواجه می‌شوند. اما در این میان، اگر یک شرکت بزرگ تجاری شروع به جمع آوری کمک مالی برای کشور جنگ زده بکند، احتمال رشد سهام آن شرکت وجود دارد. در عین حال، تریدر‌های موفق می‌دانند که روندها بالاخره متوقف یا اصلاح خواهند شد. بنابراین سعی می‌کنند به طور فعال سود ببرند و ضررها را در نقاط کلیدی فنی با ظهور روند بزرگتر به حداقل برسانند.

تمرکز بالا

تریدر‌های موفق، در بیشتر معاملات خود تنها بر یک یا دو جفت‌ ارز یا سهم تمرکز می‌کنند. انجام این کار آن‌ها را قادر می‌سازد تا از نظر سطح قیمت و رفتار قیمت، تسلط بهتری نسبت به آن بازارهای هدف خود داشته باشند. همچنین میزان اطلاعات و داده‌هایی را که برای نظارت بر بازار نیاز دارند را محدود می‌‌کنند زیرا اطلاعات پراکنده فقط تمرکز آنان را برهم می‌زند و احتمال اشتباه را بالاتر می‌برد. مهم‌تر از همه، تریدر‌های موفق تشخیص می‌دهند که جفت ارزهای مختلف یا سهام‌های متفاوت، دارای ویژگی‌های معاملاتی متفاوتی هستند و می‌توانند تاکتیک‌های خود را از یک جفت به جفت دیگر بازنویسی کرده و تغییر دهند.

سیو سود

معامله‌گران موفق سعی می‌کنند به طور منظم سود ببرند و ضررها را به حداقل برسانند، حتی اگر مواردی مثل سود جزئی، تغییرات در قوانین یا جمع شدن کامل سهم و یا عقب‌نشینی پس از حرکت سودآور بازار اتفاق بیفتند. مهم‌تر از همه، وقتی معامله‌ای سودآور است یا ریسک آن به حداقل رسیده، تمرکز اصلی تریدر‌های موفق حفظ آنچه به دست آورده‌اند است، نه ریسک برای کسب کمی سود بیشتر. زیرا اولین گام برای به خطر انداختن سرمایه‌، طمع و زیاده‌خواهی در بازار‌های مالی است.

دنبال کردن سایر بازارهای مالی

ارزها و سهام‌ها بی‌دلیل معامله نمی‌شوند و معامله‌گران موفق، دیگر بازارهای مالی مهم را به طور منظم تحت نظر دارند. تریدر‌ها به صورت روزانه به دنبال بازار‌های دیگر برای کسب سود‌های کوتاه مدت هستند. به عنوان مثال، اگر دلار در بازه‌ی ۱۰ ساله در حال افزایش است و طلا در حال سقوط است، این تأییدی از سایر بازارها به نفع افزایش قیمت دلار است. در بلندمدت، معامله‌گران سایر بازارها را از نظر سطوح فنی قابل توجه و روندهای کلی جهت گیری، تجزیه و تحلیل می‌کنند. گاهی اوقات شرایط نامناسب یک بازار مالی مثل بورس، و افزایش محبوبیت یک بازار دیگر مثل کریپتوکارنسی، منجر به مهاجرت تریدر‌ها از بازار ضعیف‌تر خواهد شد که نشان دهنده‌ی هوش مالی این افراد است.

سابقه‌ معاملات خود را ثبت کنید

در پایان هر ماه، سه ماه یا یک سال، حساب معاملاتی شما در یکی از این سه موقعیت قرار می‌گیرد:

۱. معاملات شما در آن دوره یا سود‌آور بوده

۲. معاملات شما تقریباْ با شکست مواجه شده

۳. سرمایه خود را از دست داده‌اید

صرف نظر از اینکه در کدام دسته قرار می‌گیرید، کلید بهبود نتایج در دوره‌ی بعدی این است که سوابق معاملات خود را ثبت کرده و مرور کنید. به عنوان مثال، اگر متوجه شدید که در معامله یک سهم در ده ماه از دوازده ماه، پول از دست داده‌اید، می‌توانید با اجتناب از معاملات در آن بازه زمانی در سال آینده، نتایج خود را از لحاظ نظری بهبود بخشید و به بیان ساده‌تر اشتباهات گذشته را تکرار نکنید.

کنترل احساسات

بزرگترین دشمن معامله‌گران، عوامل سیاسی، تحریم‌ها یا کارگزار شخصی شما نیستند، بلکه خودتان هستید. بسیاری از تریدر‌های تازه کار، برنامه معاملاتی خود را تنها پس از معاملات موفق یا پس از یک دوره شکست، تغییر می‌دهند، اما این کار فقط شدت بحران را افزایش می‌دهد. به طور خاص در معاملات، احساسات شدید می‌توانند تجزیه و تحلیل منطقی را خراب کرده و منجر به ضررهای قابل توجه شوند. تریدر‌های موفق می‌دانند چگونه احساسات خود را کنترل و مدیریت کنند، برای مثال استراحت یک یا دو روزه در زمانی که بازار متلاطم است، می‌تواند در روحیات و درصد موفقیت آن‌ها تاثیرگذار باشد.

سخن پایانی

در بازار‌های مالی همه‌ی افراد موفق نیستند، اگر سود چیزی‌ است که از بازار میخواهید، باید رد پای تریدر‌های موفق را دنبال کنید، با برنامه باشید، دانش کافی را کسب کنید و احساسی عمل نکنید. یادتان باشد، که در این کار، دشمن بزرگ شما، احساسات شماست. امیدواریم که با رعایت و پیاده‌سازی نکاتی که گفته شده میزان سودآوری خود را تا حد قابل توجهی افزایش دهید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.