مناسب‌ترین استراتژی سرمایه‌گذاری


استراتژی خرید و فروش پله ای | آکادمی آینده

مقاله نشریه
مقایسه کارآمدی استراتژی های ترکیبی تحلیل تکنیکال با روش خرید و نگهداری برای خرید سهام در دوره های صعودی و نزولی

چکیده:
سرمایه گذاران و مدیران سرمایه گذاری در زمان انتخاب و خرید سهام شرکت ها، با فرایند تصمیم گیری روبرو هستند. آنها در این فرایند به دنبال انتخاب سهامی هستند که حداکثر منافع را داشته باشد. درفرایند سرمایه گذاری، موفقیت و کسب سود بدون تجزیه و تحلیل صحیح و داشتن آشنایی از شرایط سهام و بازار امکان پذیر نمی باشد، لذا هر سرمایه گذار می بایست پس از بررسی و تجزیه و تحلیل سهام اقدام به خرید و فروش آن نماید. در این راستا در تحقیق حاضر کارآمدی روش های خرید سهام با استفاده از استراتژی های تکنیکال نسبت به روش خرید و نگهداری بررسی شد. استراتژی های تکنیکال مورد آزمون، میانگین متحرک نمایی، شاخص قدرت اندازه حرکت و استراتژی ترکیبی شاخص قدرت اندازه حرکت و میانگین متحرک نمایی می باشند. موقعیت های خرید ایجاد شده براساس دوره های روزانه(کوتاه مدت) و هفتگی(میان مدت) برای 16شرکت سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادارتهران در پنج سال 1390تا1394 استخراج گردید. نتیجه نشان می دهد در دوره هایی که بازار به شدت صعودی باشد(سال 1392) استراتژی های تکنیکال کارایی لازم را ندارند، اما در دوره هایی که روند بازار متعادل است یا بازار نزولی(سال1393) است، استراتژی های تکنیکال برای خرید سهام کارآمدتر هستند.

مقایسه کارآمدی استراتژی های ترکیبی تحلیل تکنیکال با روش خرید و نگهداری برای خرید سهام در دوره های صعودی و نزولی 3/21/2017 12:00:00 AM

استراتژی مالی

هدف یک بنگاه اقتصادی خلق ارزش برای سهامداران است.گرچه سایر ذینفعان نیز مهم هستند اما سهام‌دار، ذینفع اصلی بنگاه اقتصادی به‌شمار آمده و خلق ارزش پایدار برای سهام‌دار، هدف اصلی هر بنگاه است. چگونه می‌توان از استراتژی مالی برای شناسایی و بهره‌جویی از فرصت‌های خلق ارزش استفاده کرد؟

هدف یک بنگاه اقتصادی خلق ارزش برای سهامداران است.گرچه سایر ذینفعان نیز مهم هستند اما سهام‌دار، ذینفع اصلی بنگاه اقتصادی به‌شمار آمده و خلق ارزش پایدار برای سهام‌دار، هدف اصلی هر بنگاه است. چگونه می‌توان از استراتژی مالی برای شناسایی و بهره‌جویی از فرصت‌های خلق ارزش استفاده کرد؟ استراتژی مالی شامل دو بخش است:

1- تأمین وجوه مورد نیاز سازمان به مناسب‌ترین شیوه ممکن

۲- مدیریت به‌کارگیری وجوه تأمین شده در چارچوب سازمان

استراتژی مالی

همواره “مناسب‌ترین شیوه” الزاماً به مفهوم “کم‌ هزینه‌ترین شیوه” نیست. همچنین، هنگامی که از به‌کارگیری وجوه سخن به‌میان می‌آید، تصمیم‌گیری درباره‌ی سرمایه‌گذاری مجدد و توزیع سود کسب شده توسط بنگاه اقتصادی با به‌کارگیری مناسب‌ترین استراتژی مالی، جهت افزایش ارزش قابل ملاحظه متعلق به سهامداران مورد بحث است. اما ارزش، تابعی از رابطه‌ی بین ریسک مفروض و بازده مطلوب است. تمامی سهامداران و سایر ذینفعان اصلی، برآورد یکسانی از ریسک و بازده ندارند. از این رو ارزش می‌تواند در فواصل این برداشت‌های مختلف خلق شود و این درست همان جایی است که استراتژی مالی می‌تواند شکوفا گردد.

ارتباط استراتژی سرمایه­گذاری با ارزش افزوده اقتصادی

یکی از ویژگی­های بازار سرمایه وجود اوراق بهادار گوناگون با ریسک و بازده متفاوت است که شرکت­های سرمایه­گذاری با تشکیل پرتفوی متنوع قابلیت سرشکن کردن ریسک و کاهش آن را دارند و می­توان ارزیابی عملکرد پرتفوی را به عنوان یک ساز وکار کنترلی و بازخوردآخرین مرحله از فرآیند مدیریت سرمایه­گذاری دانست که برای شرکت­ها و سرمایه­گذاران بسیار موثر است و یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد که مورد بحث اکثر اندیشمندان است، ارزش افزوده اقتصادی است. در این تحقیق که با هدف بررسی ارتباط بین استراتژی سرمایه­گذاری باارزش افزوده اقتصادی، انجام شده؛ با انجام مقایسه­ی ساختار پرتفوی ایجاد شده با استفاده از نسبتهای ارزش دفتری به ارزش بازار، قیمت به سود هر سهم به نرخ رشد و ارزش افزوده اقتصادی به ارزش بازار، سعی براین است که مناسب­ترین معیار از لحاظ عملکرد، که باعث می­شود ارزش شرکت بصورت واقعی ارزیابی شود، معرفی گردد. چراکه ارزیابی صحیح ارزش شرکت باعث می­شود که قیمت سهام به سمت ارزش واقعی خود سوق پیدا کند. جامعه آماری تحقیق شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده، که بر اساس شرایط در نظر گرفته شده برای انتخاب نمونه، 71 شرکت طی دوره 1379 تا 1388، انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل آزمون فرضیه­ها با استفاده ازآزمون t، ویلکاکسون و آزمون آنالیز درون موردی انجام شده و برای ارزیابی عملکرد شرکت­ها از شاخص شارپ استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان دهنده­ی برتری نسبت BM، نسبت به دوشاخص EVAMو PEGبر اساس شاخص شارپ در کل دوره تحقیق است و اینکه نسبتها با استفاده از آزمون های ذکر شده از لحاظ عملکرد تفاوت معناداری باهم ندارند

کلیدواژه ها:

ارزش افزوده اقتصادی به ارزش بازار ، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار ، نسبت قیمت به سود هر سهم به نرخ رشد ، ارزیابی سرمایه­گذاری

آموزش خرید و فروش پله ای ارز دیجیتال؛ روش محبوب بزرگان

خرید و فروش پله ای ارز دیجیتال | آکادمی آینده

خرید و فروش پله ای یا خرید پلکانی، راه نجات از ضررهای سنگین در بازار نزولی و کسب بیشترین سود در بازار صعودی است.

بازار مالی که در آن فعالیت می‌کنید هر روز بیشتر ریزش می‌کند و مانند تمام سرمایه‌گذاران به دنبال بهترین کف قیمتی برای خرید هستید؟ معمولا در این مواقع هر شخصی تحلیلی متفاوت با سایر نظرات تحلیلگران ارائه می‌دهد و باعث سردرگمی معامله‌گران می‌شود. جواب این سوال که کف قیمت دقیقاً کجاست را کسی با قطعیت نمی‌داند. اما استراتژی خرید و فروش پله ای راهکار خوبی برای کاهش استرس و کسب سود در این شرایط است.

خرید و فروش پله ای یا خرید پلکانی روش بسیاری از سرمایه‌گذاران یزرگ بازارهای مالی برای کاهش استرس سرمایه‌گذاری، کاهش ریسک معاملات و… باشد. اگر قصد دارید در خصوص خرید پلکانی ارز دیجیتال و استراتژی خرید و فروش پله ای بیشتر بدانید، مقاله خرید و فروش پله ای آکادمی آینده را از دست ندهید.

در این مقاله می‌آموزید:

  1. خرید و فروش پله ای چیست؟
  2. مزایا و معایب استراتژی خرید پلکانی ارز دیجیتال
  3. نتایجی که، خرید و فروش پله ای بر روی ریسک خواهد گذاشت چیست؟
  4. چگونه خرید و فروش پله ای بیت کوین می‌تواند برای شما سودآور باشد
  5. و…

این مقاله برای چه کسانی مناسب است:

  1. کسانی که به دنبال یک سرمایه گذاری کم ریسک هستند.
  2. کسانی که فرصت تحلیل بازار را ندارند.
  3. کسانی که علاقه‌مند هستند با پیروی از یک استراتژی معاملاتی هم پس‌انداز داشته باشند و هم سرمایه گذاری کنند.
  4. افرادی که نسبت به سرمایه و سرمایه گذاری خود صبور هستند.

خرید و فروش پله ای (استراتژی خرید پلکانی) چیست؟

استراتژی خرید پلکانی | آکادمی آینده

استراتژی خرید و فروش پله ای | آکادمی آینده

اولین چیزی که باید در خصوص مناسب‌ترین استراتژی سرمایه‌گذاری این استراتژی بدانید این است که DCA مخفف عبارت Dollar Cost Averaging می‌باشد. که به معنای متوسط هزینه دلاری است.

قطعا هیچ معامله‌گری در بازار نمی‌تواند بگوید مناسب‌ترین استراتژی سرمایه‌گذاری که بهترین موقع خرید فلان زمان یا فلان قیمت می‌باشد. مگر اینکه دستی در بازار داشته باشد و بتواند روند قیمتی را به خوبی تحلیل کند.

درست است که نمودار تکنیکال قیمت در مورد اینکه چه زمانی موقع خرید است می‌تواند به ما کمک کند. اما باز هم احتمال شکست، ریسک بالا و استرس زیاد را به دنبال دارد. همچنین وقت زیادی نیز از ما گرفته می‌شود. به همین دلیل معامله‌گران یا شاید بیشتر سرمایه گذاران بلندمدتی، روش سرمایه گذاری‌ای را به نام خرید و فروش پله ای ابداع کردند.

استراتژی خرید پلکانی یکی از روش‌های سرمایه گذاری بلند مدت می‌باشد؛ که در آن، فرد سرمایه خود را به بخش‌های مساوی تقسیم کرده؛ و بدون توجه به قیمت یا موقعیت تکنیکال، در فواصل زمانی مشخصی این سرمایه را وارد بازار می‌کند. این بازه زمانی می‌تواند به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و… باشد.

دقت داشته باشید که سرمایه‌گذار در خرید پلکانی سرمایه‌های تقسیم شده را فقط بر روی یک کالا یا ارز وارد می‌کند. به طور مثال باید در خصوص ارز دیجیتال یکی از ارزها را مثل بیت کوین انتخاب می‌کند و فقط روی آن معامله می‌کند. به نظر می‌رسد استراتژی DCA برای بازاری مثل بازار ارزهای دیجیتال که نوسانات قیمتی شدیدی را شامل می‌شوند گزینه بسیار مناسبی می‌باشد. زیرا با این روش در صورت ریزش ناگهانی قیمت، ضرر کمتری را متحمل خواهید شد.

مثال استراتژی خرید پلکانی

به طور مثال فرض کنید شخصی در ازای کار ماهیانه خود، در انتهای هر ماه می‌تواند مبلغ یک میلیون تومان را پس‌انداز نماید. با خود قرارداد می‌کند که هر ماه از این مبلغ پس‌انداز خود، 20 درصد آن یعنی 200 هزار تومان آن را برای سرمایه گذاری در بیت کوین، به عنوان بهترین دارایی دیجیتال اختصاص دهد. در این مثال می‌توان گفت که شخص در عین پس‌انداز سرمایه خود، همزمان می‌تواند آن را سرمایه گذاری نیز بنماید.

اما در روشی دیگر شخص سرمایه‌گذار از قبل میزان سرمایه خود را می‌داند و به طور قطعی آن را در اختیار دارد. به طور مثال شخصی می‌خواهد سرمایه 10000 هزار دلاری را به روش استراتژی DCA سرمایه‌گذاری کند. در این زمان شخص با خود قرارداد می‌کند که هر 3 ماه یک بار، مبلغ هزار دلار آن را بدون در نظر گرفتن روند قیمت یا هر چیز دیگر در بیت‌کوین سرمایه گذاری کند. که در این صورت این سرمایه گذاری 30 ماه به طول خواهد انجامید.

راهکارهای پیروزی در سرمایه‌گذاری

آیا شما نیز در فکر یک سرمایه‌گذاری مناسب و اصولی برای مازاد درآمد و پس ‌اندازتان هستید؟
اگر اینچنین است ابتدا باید بدانید که یک نقشه‌ی کاری «BUSSINES PLAN» درست و مدیریت شده برای سرمایه‌گذاری با رویکردی به افق چشم‌اندازهای مالی آینده، شما مناسب‌ترین استراتژی سرمایه‌گذاری را در رسیدن به اهدافتان یاری می‌نماید.
حتی تصور اینکه یک تیم ورزشی هم بتواند بدون اتخاذ یک استراتژی از پیش تعیین شده، گوی سبقت را از تیمهای دیگر بگیرد، کمی مشکل و دور از ذهن است.
با این وجود وقتی بحث از سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه می‌شود،‌ نخستین مساله خرید و فروش اوراق بهادار است که در بین مردم رواج بیشتری دارد آن هم بدون اینکه استراتژی خاص یا هدف معینی در نظر گرفته شده باشد.
باید دانست که بدون یک برنامه‌ی مدون و مشخص،‌ تضمین اینکه سرمایه‌گذاری شما خواهد توانست نیازهای مالی شما را برآورده سازد کمی دور از منطق است. در دوران بحران اقتصادی هیچ چیزی مهم‌تر از داشتن یک استراتژی قوی و کارآمد نیست. در این دوران حتی سرمایه‌گذاران مجرب و حرفه‌ای هم ممکن است با تردید به چشم‌اندازهای توسعه بنگرند و از خود بپرسند آیا این احتمال وجود دارد که اهداف مالی آینده برآورده شود؟ چرا که آنها می‌دانند بدون یک راهکار مدون و اصولی تضمین ادامه سیاست‌های گردش مالی بسیار سخت می‌شود حتی ممکن است پیشنهادهای خوب و بلکه ایده‌آل کنونی را هم از دست رفته ببینند.
پس ناگفته پیداست ایجاد یک استراتژی طولانی مدت لزوما موجب خلق مشکل نخواهد بود. پس با پیروزی از یک برنامه‌ی منظم و بلندمدت و انجام سرمایه‌گذاری‌هایی در حد متوسط و معمولی این احتمال برای این گونه سرمایه‌گذاران وجود خواهد داشت که به حفاظت از دارایی‌های در گردش خود در مقابل این چهار خطر اصلی بازار کمک کنند: نوسانات نرخ بهره‌، خطر اعتبارات، ریسک سرمایه‌گذاری مجدد و نقدینگی.
اینجاست که باید گفت: یک نقطه شروع مناسب برای شما آن است که یک الگو و مدلی را متناسب با نیازها و شرایط خود طراحی نمایید. برای مثال یک سرمایه‌گذار محافظه کار ممکن است 50 درصد اوراق قرضه. 25 درصد سهام و 25 درصد نقدینگی را نیاز مبرم تسلط بر بحرانهای آتی بداند و در مقابل یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای و پیشتاز که به دنبال به حداکثر رساندن سود خود است، ممکن است که سرمایه خود را تبدیل به 15 درصد اوراق قرضه، 80 درصد سهام و 5 درصد نقدینگی کند. بطور کلی هر چه سرمایه‌گذاران به دوران بازنشستگی خود نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند سیاست اوراق قرضه بیشتر و نقدینگی بیشتر را اتخاذ می‌نمایند. اگر چه خطر در بازار اوراق قرضه مانند بازار سهام نیست ولی یک سرمایه‌گذار باید آگاه باشد که احتمال شکست و نزول سرمایه همیشه وجود دارد و فقط از طریق بررسی دقیق اوراق بهادار و تمرکز بر روی متنوع‌سازی، ‌تحقق اهداف طولانی مدت و کوتاه‌مدت محتمل‌تر خواهد بود.
برای اطمینان از فلسفه سرمایه‌گذاری، هر فرد باید انواع سرمایه‌گذاری‌هایی را که مجموعه اوراق بهادار او را تشکیل می‌دهند، تعیین نماید. برای نمونه شخصی که علاقمند به حفظ سرمایه است ممکن است خزانه‌ها را انتخاب کند، در حالی که فردی که بدنبال افزایش سود خود می‌باشد بر اوراق مشارکتی تکیه نماید.
با این وجود انتخاب درست از میان انواع اوراق بهادار هم خود نیاز به تحقیق و کندوکاو مبسوطی دارد که این امر از واجبات تحقق سرمایه‌گذاری‌های آینده مناسب‌ترین استراتژی سرمایه‌گذاری ‌نگرانه محسوب می‌شود.
خطر اعتبارت: یک سرمایه‌گذار اوراق قرضه ابتدا باید تعیین نماید که تا چه مقدار و کدام سطح از ریسک سرمایه‌گذاری برای وی قابل قبول مناسب‌ترین استراتژی سرمایه‌گذاری است زیرا بر روی اوراق قرضه همیشه احتمال کاهش و نزول سرمایه‌گذاری‌ها وجود دارد.
ریسک سرمایه‌گذاری مجدد: اگر چه بسیاری از سرمایه‌گذاران به انتظار داشتن اوراق با درآمد ثابت وارد بازار می‌شوند، شرکت یا سازمانی که آن اوراق قرضه را صادر می‌کند ممکن است که قادر به بازخرید آن باشد یا آن را تا یک میزان یا بیشتر ادا کند. اگر چه ممکن است که درآمدها را بتوان از چنین اقداماتی تشخیص داد ولی یک سرمایه‌گذار خیلی اوقات خودش را در وضعیتی می‌بیند که مجبور به سرمایه‌گذاری مجدد پول با میزان پایین‌تری از سود می‌باشد. پس با وجود این گونه مصداق‌ها دانستن این مساله بسیار مهم است که کدام اوراق قرضه ویژگی فراخوانی را دارند و کدام‌شان ندارند. از آنجا که اوراق و اسناد قابل فراخوانی سود بیشتری از سایر اوراق دارند، ‌سرمایه‌گذاران ممکن است اینگونه نتیجه‌گیری نمایند که اضافه کردن ترکیبی از اوراق قابل فراخوانی و غیرقابل فراخوانی سود و عادیات آنها را افزایش می‌دهد.
نقدینگی: اگر یک سرمایه‌گذار بخش زیادی از نقدینگی‌اش را در یک اوراق قرضه جداگانه و یا سبدی از اوراق (که در همین زمان به موعد خود می‌رسد) سرمایه‌گذاری می‌کند، باید مطمئن شود که مجبور نخواهد بود قبل از رسیدن موعد سرمایه‌گذاری، پول خود را از بازار بیرون بکشد. اگر چه ممکن است بعضی اوقات برای رسیدن به سود بیشتر و یا رفع یک مشکل مالی اوراق قرضه خود را بفروشید ولی این احتمال وجود دارد که با یک فقدان و یا یک شکست اساسی مواجه شوید؛ هر چند بسیاری از سرمایه‌گذاران به گونه‌ای برنامه‌ریزی می‌ کنند که اوراق خود را به سرانجام برسانند ولی حوادث زندگی و نوسانات رویدادهای سیاسی و اقتصادی ممکن است مزاحم این روند شوند.
نوسانات نرخ بهره: به روشنی پیداست که راهی برای جلوگیری از بالا و پائین رفتن نرخ سود وجود ندارد و در حقیقت همین تغییرات نرخ سود است که باعث بوجود آمدن فرصتهای بزرگ در زندگی بسیاری از افراد می‌شود. در ضمن این نکته بسیار مهم را نیز حتی المقدور نباید فراموش کنید که بهتر است سبدی از سهام را تهیه کنید که سررسید آنها در تاریخ‌های متفاوت با یکدیگر باشند.
کلید اصلی ایجاد یک استراتژی موفق این است که یک سبد متنوع از اوراق و سهام متناسب با برآیند کارشناسی‌ها و برآورد نیازهای فردی جمع‌آوری شود. این مساله می‌تواند بدین معنا باشد که ترکیبی از سهام شرکتها، اوراق قرضه دولتی و یا اوراق رهن مناسب‌ترین گزنیه باشد. همچنین این استراتژی مشخصا می‌بایست شامل تاریخ تنظیم سررسید، میزان نقدینگی،‌ ریسک اعتباری و موضوع نرخ سود نیز باشد. باید توجه داشت که صرفا خرید سهام فقط یک شرکت می‌تواند خطر قابل توجهی را برای سرمایه شخص ایجاد نماید و البته از سوی دیگر نیز خرید اوراق بهادار آن هم بدون یک استراتژی و برنامه مشخص غالبا یک ریسک جبران‌ناپذیر برای سرمایه‌گذار به شمار می‌رود.
روش پلکانی و توازنی (Iadering and barbelling)
در بسیاری از موارد سرمایه‌گذاران حرفه‌ای اوراق بهادار می‌توانند از استراتژی‌های مشخص سرمایه‌گذاری از جمله پلکانی (Iadering) و توازنی (barbelling) استفاده نمایند. بطور خلاصه باید گفت: در استفاده از روش پلکانی، سرمایه‌گذار تاریخ سررسید برای اوراق ایجاد می‌نماید نظیر 2 سال،‌4 سال،‌6 سال و. .. در نتیجه چنین مجموعه‌ای از اوراق قرضه یک میانگین سررسید چند ساله را ایجاد می‌نماید. این روش اگر خوب طراحی شود خطرات میزان نقدینگی، فراخوانی، اعتباری و سرمایه‌گذاری مجدد را به میزان بسیار قابل توجهی کاهش می‌دهد. روش دیگری نیز روش توازنی است که آن هم به نوبه خود می‌تواند این دسته از ریسک‌ها و خطرات را کاهش داده باعث افزایش سود شده و عوایدی را نیز نصیب فرد کند.
در این روش هم به مانند روش قبلی از استراتژی تاریخ‌های سررسید استفاده می‌شود ولی با این تفاوت که تاکید بر روی هر دو تاریخ سررسید طولانی مدت و کوتاه‌مدت می‌باشد.
برای نمونه یک سرمایه‌گذار ممکن است بخشی از اوراق بهادار را 2 ساله یا 5 ساله و بقیه ارواق را 15 ساله یا 20 ساله خریداری نماید. به این ترتیب مشخصه این روش و استراتژی دارا بودن قابلیت انعطاف‌پذیری بیشتر نسبت به روش قبلی می‌باشد.
به هر روی اگر در فکر بازاندیشی و ایجاد راه کاره‌ای موفقیت‌آمیز در سرمایه‌گذاری‌هایتان هستید حتما بر روی مطالب و موضوعات فوق پرداخت‌های گسترده‌تری را انجام دهید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.