زمانی که ما در مورد گیم پلی صحبت می کنیم، واقعاً سخت است که به آن اشاره کنیم. با این حال، در سطح فنی، Nine Chronicles بسیار منحصر به فرد است. Nine Chronicles با تکیه بر اکوسیستم زنجیره ای، بر روی بلاک چین سفارشی خود اجرا می شود.
تعقیب و گریز بورس و تورم / شاخص واقعی قیمت سهام به آذر ۹۸ برگشت
یکی از روشها برای فهم دقیق از بازدهی بورس، تعدیل شاخص کل با شاخص قیمت مصرفکننده است که تورم بهوسیله آن محاسبه میشود. با این شیوه، آماری حاصل میشود که میتواند تغییرات واقعی نماگر بازار سرمایه را نشان دهد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ شاخص کنونی بازار سرمایه با آخرین روزهای آذرماه سال ۹۸ یعنی زمانی که شاخص در محدوده ۳۵۴ هزار واحدی قرار داشت، برابری میکند. از سوی دیگر بازده واقعی بازار نه تنها در سال جاری منفی بوده، بلکه حتی به سبب روند صعودی تورم بازده سال ۱۴۰۰ نیز منفی بوده است. این در حالی است که بازده سال ۹۹ بدون تعدیل ۷۷/ ۷۶ درصد و با تعدیل تورم تنها ۲۷/ ۱۸ درصد بوده است. این سری زمانی مؤید آن است که حباب ایجاد شده در پایان سال ۹۸ و نیمه اول سال ۹۹، بهطور کامل تخلیه شده است. به نظر میرسد عملکرد بازار سهام نه فقط در شرایط کنونی بلکه در سالهای گذشته نیز تحت تاثیر سیاستگذاریهای نابجا و دخالتهای بیمورد در کنار بلاتکلیفی در حوزه سیاست خارجی آسیب دیده است.
بررسیهای خبرنگار نشان میدهد که شاخصکل بورس در شرایط کنونی اگرچه با قرارگرفتن در ابرکانال یکمیلیون و ۳۰۰هزار واحدی فاصله زیادی با سالهای ۹۷ و ۹۸ دارد اما اگر دادههای تاریخی را بر مبنای تورم تعدیل کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که شاخص در محدوده فعلی در سطحی مشابه آذرماه سال۹۸ یعنی سطح ۳۵۳هزار واحد قرار گرفته است. بر این اساس میتوان گفت که بیاعتمادی شدید به بازار سرمایه در کنار رفت و برگشت مذاکرات برجامی کار را بهجایی رسانده که در دوران افول بازار سهام دیگر نه کسی توانسته خود را با سرمایهگذاری در بازار از گزند تورم نجات دهد و حتی با حضور بلندمدت در این بازار بازدهی واقعی برای خود بهدست آورد.
بستر تورمخیز بازارها
تورم را میتوان یکی از نامآشناترین مشکلات اقتصاد ایران دانست. بررسیها نشان میدهد که کشور چه در آن زمانیکه وجود تورمهای دو رقمی در جهان امری غیرمعمول نبود و چه حالا که دیگر جزئی معمول در اقتصاد بسیاری از کشورها نیست با تورمهای بالا دستبهگریبان بوده است. بررسیها نشان میدهد که اگرچه تا چند سالقبل نرخ تورم ۲۰درصدی به رقمی عادی و میانگینی قابلانتظار برای اقتصاد ایران تبدیل شده بود با این حال این احتمال وجود دارد که به سبب افزایش این نرخ در سالهای قبل، تورم کشور به سبب برخی مشکلات ساختاری در محدوده بالاتری از قبل قرار گیرد.
در حالحاضر گفتههای بسیاری از کارشناسان اقتصادی حکایت از این واقعیت تلخ دارد که نهاد دولت در ایران برخلاف اغلب کشورهای جهان به کاهش هزینههای خود توجهی ندارد و برای بستن بودجه نهتنها نمیتواند از بسیاری از هزینههای خود بکاهد، بلکه ناگزیر است تقریبا همهساله بر مقدار اسمی و حتی حقیقی آن بیفزاید. همین امر سبب میشود تا در شرایطی که استقراض مستقیم از بانک مرکزی امری خلافقانون است، دولتها سعی کنند تا با روشهای غیرمستقیم برای مثال قرضگرفتن از بانکهای تجاری دست در جیب بانک مرکزی کنند. بررسیها نشان میدهد که در طول سالهای اخیر روند ادامهدار افزایش نقدینگی در ایران تا جایی ادامه داشته که تنها ظرف مدت چند سال این رقم از محدوده هزارهزار میلیاردتومان به ۵۲۵۰هزار میلیاردتومان رسیده است. آخرینبار در بهمنماه سال۹۴ سطح نقدینگی کشور زیر محدوده ۱۰۰۰هزار میلیاردتومان بوده است.مثالی از استراتژی تحلیل روند
در چنین شرایطی طبیعتا وقتی برای مدتی طولانی سایه تورم و مخصوصا انتظارت تورمی بر سر اقتصاد یک کشور باشد، مردم با ولع بیشتری پول خرج خواهند کرد. این به آن معنا خواهد بود که در چنین جامعهای چون سرعت بیارزش شدن پول بالا است، سرعت گردش پول نیز بهطور معمول در مقادیری متناسب با روند صعودی انتظارات تورمی بیشتر میشود. وقتی امیدی به آینده نداشته باشید طبیعتا سعی خواهید کرد مصرف فردا را همین امروز انجام دهید اما یک مشکل در این میان وجود دارد. مردم در شرایطی پول خود را تماما هزینه میکنند که دستکم امیدی به آینده نیز داشته باشند.
هیچکس دلش نمیخواهد در شرایطی که ارزش دارایی هر روز در یک اقتصاد رو به کاهش است با دست خالی به استقبال فردا برود. دقیقا به همین دلیل است که در شرایط افزایش تورم بهخصوص در کشورهایی که شیب رشد قیمتها در آنها بالا است، بهجز کالاهای مصرفی داراییها نیز با سرعت قابلتوجهی رو به افزایش میگذارند. از جمله این داراییها میتواند به ملک، طلا، ارز و سهام اشاره کرد. اقتصاد ایران در حالی سالهای تورمی اخیر را سپری کرده که از این وضعیت مستثنا نبوده و تنها در فاصله بین سالهای ۹۶ تا اکنون در داراییهایی نظیر دلار، رشد قیمت از کانال ۳هزارتومان تا ۳۳هزارتومان را شاهد بوده است. طبیعتا قیمت سایر داراییها نیز در این مدت متناسب با همین میزان تغییر کرده است. حال این سوال مطرح میشود که رابطه مذکور تا همیشه پابرجاست؟
بورس؛ ارتباطی که نقض شد
بررسیها نشان میدهد که در ظاهر این ارتباط میان تورم با بازار سهام نقض شده است. بورسیها در شرایطی سالجاری را آغاز کردند که انتظار داشتند تا برای گذر روزهای بحرانی سالهای ۹۹ تا ۱۴۰۰ این سال، سالخوبی باشد. در ابتدای سالجاری بررسیها نشان میداد که با توجه به انتظارات بالای تورمی و افت قابلتوجهی که ارزش سهام در سالهای قبل داشته است، واگرایی رخداده میان تورم و شاخصهای سهام خاتمه خواهد یافت، با اینحال این آرزو جامه واقعیت نپوشید و تا به اینجای سال بازار یادشده به سطوح موردانتظار سهامداران دستنیافت. بررسیها نشان میدهد که عوامل متعددی سببشده تا بازار یادشده نتواند به مسیر صعودی ایجاد شده در ابتدای سال ادامه دهد. از جمله این موارد میتوان به تداوم ریسکهای بالای سیستماتیک اشاره کرد که سایه نامبارک آن همواره بر اقتصاد کشور سایه افکنده است.
از سویی دیگر بررسیها نشان میدهد که در طول این مدت آنچه که توانسته ضربهای مهلکتر از ریسکهای یادشده بر اقتصاد کشور بزند، نااطمینانی بوده که نسبت به سازوکار خود بازار سرمایه وجود دارد. دادههای «دنیایاقتصاد» حکایت از این واقعیت دارد که بورس تهران اگرچه در طول مدت سالهای ۹۷ تا میانه ۹۹ بازدهی مثبت را به ثبت رسانده اما در شرایط پس از آن تحتتاثیر اتخاذ سیاستهای خلقالساعه، ناامنشدن محیط سرمایهگذاری در داخل بازار سهام و محیط کلان راه را برای خروج پیوسته از این بازار هموار کرد. بررسیها نشان میدهد که خروج پول از بورس در سالهای گذشته به شکلی بیوقفه ادامه داشته است، با اینحال شاید با وجود رشد قابلتوجه شاخص در سال۹۹ کمتر کسی بتواند باور کند که بهطور واقعی شاخصکل از دستاورد آن سالنیز پایینتر رفته است.
بررسیهای خبرنگار از این واقعیت حکایت دارد که در صورت درآمدن تورم از دل شاخص و واقعیکردن آن نماگر یادشده در جایی پایینتر از سطح یکمیلیون و ۳۱۷هزار واحدی فعلی باشد، با اینحال یافتههای «دنیایاقتصاد» حکایت از این واقعیت دارد که شاخص بورس برآمده از کسر تورم در آذرماه سال۹۸ ایستاده است. در آن زمان شاخصکل در سطح ۳۵۳هزار واحد قرار داشته است. این به آن معنا است که با توجه به دوره مدت بررسی که آخرین روز آن ۳۱ شهریور سالجاری است و شاخص در محدوده یکمیلیون و ۳۵۵هزار واحدی قرار داشته در عمل اگر مبنای بازدهی را دماسنج اصلی بازار در نظر بگیریم هیچ دستاورد مثبتی برای بورس از آذرماه ۹۸ تاکنون باقی نمانده است. بهعبارت ساده بورس تهران نهتنها از تورم سالجاری جا مانده است بلکه بهرغم بازده مثبت در سال۹۹ حتی چیزی از بازه نجومی آن سال باقی نمانده تا سرمایهگذاران به آن دلخوش کنند.
پیامدهای بورس معطل
بر این اساس میتوان اینطور در نظر گرفت که اگرچه بورس در بلندمدت از لحاظ اسمی بازده مطلوبی کسب کرده است اما در واقعیت و با گذر از آمارهای اسمی نتوانسته بازده واقعی نصیب بورسیها کند. این رابطه دقیقا برای شاخص هموزن نیز شاخص است. بر حسب اتفاق این نماگر نیز در طول مدت بررسی که از فروردینماه ۹۷ تا شهریور سالجاری را شامل میشود عقبگردی جدی داشته و بر اساس دادههای واقعی در محدوده آذرماه سال۹۸ قرار گرفته است. بر این اساس میتوان گفت که بورسیها اگرچه در وضعیت کنونی راه چندانی برای بازگشت به رونق نداشتهاند اما در مقایسه با بازارهای دیگر نیز شاهد ثبت عملکردی عجیب در بازارهای رقیب نبودهاند.
بررسیها نشان میدهد که هم قیمت ارز و هم سکه (که البته بهجز عوامل داخلی از قیمت جهانی اونس نیز اثر میپذیرد) در طول سالهای مورد بررسی به وضعیت بورس بیشباهت نبوده است؛ در واقع تورم در طول این مدت کاری با جامعه ایران کرده که همه به اشتباه فرض را بر کسب بازدهی و میلیونیشدن شاخص گذاشتهاند؛ این در حالی است که شاخص تعدیلشده با تورم دنیایاقتصاد حکایت از قرارگرفتن این نماگر در سطح ۷۳۷هزار واحدی دارد. از این نظرگاه شاخص دومیلیون و ۱۰۰هزار واحدی بورس که در میانه معاملات روز ۱۹ مردادماه سالجاری به این نقطه رسیده با کسر تورم حتی به سطح یکمیلیون واحد نیز نرسیده بود.
چرا نزدیکبینی در حال افزایش است؟
در حالی که سن معمولی برای نزدیک بینی بینی کودکان هشت تا ۱۲ سالگی است کودکان در سنین پایینتر نزدیک بین میشوند. هر چه کودک زودتر به نزدیک بینی مبتلا شود احتمال این که در بزرگسالی به نزدیک بینی شدید مبتلا شود افزایش مییابد که در نهایت میتواند بینایی او را تهدید کند.
فرارو- نرخ فزاینده نزدیک بینی در کودکان برای والدین و پزشکان در سراسر جهان نگران کننده است. آیا میتوان این روند را تغییر داد؟
به گزارش فرارو به نقل از بخش جهانی بیبی سی، در اواخر دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی والدین در سنگاپور متوجه تغییر نگران کنندهای در فرزندان خود شدند. به طور کلی، زندگی مردم در این کشور کوچک و گرمسیری در آن زمان به شدت در حال بهبود بود. دسترسی به آموزش، به ویژه یک نسل را متحول کرد و دروازههای رفاه را باز کرد. با این وجود، در یک مورد روند تاثیر مثبت کمتری وجود داشت: کودکان بیشتری دچار نزدیک بینی میشدند.
هیچ کس نتوانست جلوی این بحران بینایی ملی را بگیرد. نزدیک بینی در حال افزایش است. امروزه میزان نزدیک بینی در سنگاپور در بزرگسالان جوان حدود ۸۰ درصد است و همین موضوع باعث شده آنجا را «پایتخت نزدیک بینی جهان» قلمداد کنند.
«آدری چیا» دانشیار و مشاور ارشد مرکز ملی چشم سنگاپور (SNEC) میگوید: «ما دو دهه است که با این موضوع سروکار داریم بنابراین، تقریبا نسبت به آن بیحس شدهایم. تقریبا همه در سنگاپور اکنون نزدیک بین هستند. به نظر میرسد آن چه در سنگاپور رخ داد اکنون در سراسر جهان در حال وقوع است. کشورهایی که سبک زندگی ظاهرا کاملا متفاوتی دارند با یک پدیده شگفتانگیز متحد شده اند: افزایش نرخ نزدیک بینی».
در ایالات متحده، حدود ۴۰ درصد از بزرگسالان دچار نزدیک بینی هستند. این میزان در سال ۱۹۷۱ میلادی ۲۵ درصد بود. نرخ نزدیک بینی در بریتانیا نیز در حال افزایش است. با این وجود، وضعیت آنان در مقایسه با نوجوانان و بزرگسالان جوان در کره جنوبی، تایوان و سرزمین اصلی چین که میزان شیوع نزدیک بینی در آن بین ۸۴ تا ۹۷ درصد است قدری بهتر به نظر میرسد. اگر روند کنونی ادامه یابد نیمی از جمعیت جهان تا سال ۲۰۵۰ میلادی نزدیک بین خواهند بود.
به نظر میرسد این مشکل با سرعت بیشتری در مقایسه با گذشته در حال گسترش است. نزدیک بینی در میان کودکان در چین به طور چشمگیری افزایش یافته و به ۷۶ تا ۹۰ درصد در میان دانش آموزان بزرگتر رسیده است.
در نگاه نخست ایده یک جهان نزدیک بین ممکن است مشکل بزرگی به نظر برسد. در هر حال زمانی که فردی برای دیدن چیزها از راه دور تلاش میکند ما یک راه حل ثابت شده داریم: عینک. با این وجود، پژوهشگران هشدار میدهند که نزدیک بینی یک عارضه خوش خیم نیست و یکی از علل اصلی اختلال بینایی و نابینایی است. در کودکان اگر تشخیص آن به طول انجامد میتواند به توانایی آنان برای یادگیری در مدرسه و لذت بردن از زندگی روزمره آسیب برساند و آنان را برای مشکلات سلامت چشم در آینده آماده کند.
بدتر از آن، در حالی که سن معمولی برای نزدیک بینی بینی کودکان هشت تا ۱۲ سالگی است کودکان در سنین پایینتر نزدیک بین میشوند. هر چه کودک زودتر به نزدیک بینی مبتلا شود احتمال این که در بزرگسالی به نزدیک بینی شدید مبتلا شود افزایش مییابد که در نهایت میتواند بینایی او را تهدید کند، زیرا باعث ایجاد مشکلات مربوط به قسمتهای مختلف چشم مانند گلوکوم (آب سیاه)، جداشدگی شبکیه، آب مروارید و ماکولوپاتی نزدیک بینی (آسیب در ناحیه مرکزی شبکیه) میشود.
چه چیزی این بحران بینایی جهانی را توضیح میدهد؟
ژنتیک تنها نقش کوچکی دارد. «نیما قربانی مجرد» مدرس دانشگاه برادفورد در بریتانیا و اپتومتریست میگوید: «در حالی که سابقه خانوادگی نزدیک بینی خطر ابتلای کودک به آن را افزایش میدهد یک مورد کاملا ژنتیکی نزدیک بینی نادر است».
در عوض، تصور میشود که عوامل سبک زندگی مهمتر هستند به ویژه کمبود گذراندن وقت در خارج از منزل و تمرکز بر روی اشیاء نزدیک برای مدت طولانی از طریق فعالیتهایی مانند خواندن. این عوامل به توضیح این که چرا یک روند کاملا مثبت در زندگی کودکان به طور ناخواسته گسترش نزدیک بینی را بدتر کرده است کمک میکند: آموزش.
البته آموزش به خودی خود به معنای کشف جهان و توانمندسازی خود از طریق دانش و مهارت باعث کاهش سلامت چشم نمیشود. در واقع، آموزش با بسیاری از اثرات مثبت و قابل اندازه گیری سلامت همراه است. اما به نظر میرسد روشی که کودکان در دنیای مدرن تحصیل میکنند با تاکید بر ساعتهای طولانی در کلاسهای درس به طور مداوم به سلامت چشم آنان آسیب میرساند.
قربانی مجرد میگوید: «ما گمان میکنیم که مطالعه و گذراندن زمان بیشتر در داخل خانه باعث تشدید نزدیک بینی و شیوع آن شده است. هر سال تحصیلات تکمیل شده میزان مورد انتظار کوته بینی را افزایش میدهد».
تناقض آموزش
قربانی مجرد و همکارانش با بررسی تاثیر افزایش سن فارغ التحصیلی در بریتانیا از ۱۵ به ۱۶ در دهه ۱۹۷۰ میلادی تاثیر آموزش را که با سالهای تحصیلی اندازه گیری میشود بر نزدیک بینی بررسی کردند. او میگوید: «به معنای واقعی کلمه یک برآمدگی در نمودار مدرسه وجود دارد».
اکثر نوزادان تازه متولد شده زندگی را با دوربینی آغاز میکنند. در سال نخست زندگی چشمها به طور طبیعی رشد میکنند و دوربینی به حدی کاهش مییابد که بینایی آنان تقریبا کامل میشود. با این وجود، در برخی موارد رشد چشمها متوقف نمیشود و نزدیک بینی ایجاد میشود. کره چشم برای قادر بودن در تشخیص اجسام در فاصله دور بدون کمک اقدامات اصلاحی مانند عینک به شدت کشیده میشود.
قربانی مجرد میگوید: «همه افراد دارای مقدار محدودی شبکیه هستند و اگر چشم به رشد خود ادامه دهد مانند این است که بخواهیم همان مقدار کره را روی یک تکه نان بزرگتر بتراشیم. شبکیه واقعا نازک میشود و بیشتر مستعد پارگی است. به نظر میرسد که بودن در داخل خانه ممکن است این مشکل را بدتر کند شاید به دلیل تفاوت نورپردازی داخلی با نور طبیعی».
در سنگاپور که برخی از طولانی مدتترین پژوهشها را در مورد نزدیک بینی دوران کودکی انجام داده کارشناسان به نتیجه مشابهی رسیده اند. چیا میگوید: «نسل پدرم زمان زیادی را در خارج از منزل به ماهیگیری و فعالیتهای دیگر میگذراند. با این وجود، پس از آن شهرنشینی در سنگاپور گسترش یافت و فشار زیادی برای پیشرفت تحصیلی به وجود آمد. والدین میخواستند فرزندانشان به بهترین مدرسه و به دانشگاه بروند. این موارد بچهها را برای مطالعه بیشتر به داخل خانه سوق داد، زیرا خواندن قرار بود برای آنان خوب باشد».
البته تناقض این موضوع آن است که خواندن برای کودکان خوب است. البته همین طور است. سواد و به طور کلیتر مدرسه برای رفاه کودکان بسیار مهم است و از دست دادن آن میتواند باعث آسیبهای پایدار شود. «ناتان کانگدون» استاد بهداشت جهانی چشم در مرکز بهداشت عمومی در دانشگاه کوئین بلفاست میگوید: «تلاش برای پیشرفت تحصیلی در کنار حذف سایر جنبههای زندگی مانند گذراندن وقت در بیرون از خانه میتواند برای سلامت چشم مضر باشد.»
او با اشاره به این که کشورهایی مانند ژاپن، کره، ویتنام، چین، هنگ کنگ و سنگاپور دارای نرخ بسیار بالایی از نزدیک بینی هستند خاطرنشان ساخت: «آنان هم چنین موفقیتهای آموزشی زیادی کسب کرده اند. این یک پدیده فرهنگی پیچیده است».
در چین آزمایشهایی در کلاسهای درس انجام شده که یادگیری در فضای باز را انجام داده اند. کودکان و معلمان در یک مطالعه در سال ۲۰۱۷ میلادی توسط مرکز چشم پزشکی «ژونگ شان» جایی که کانگدون نیز کار میکند کلاسهای درس روشن را که شبیه یک گلخانه است در مقایسه با یک کلاس درس سنتی ترجیح دادند. با این وجود، در تابستان و در روزهای آفتابی شدت نور در «حد بالایی عملی برای استفاده معمول» بود. هزینه ساخت یک کلاس درس روشن نیز دو برابر کلاس معمولی است تا حدی به این دلیل که سازوکارهای خنک کننده مورد نیاز است.
این مشکل پیچیده نزدیک بینی به عنوان یک عارضه جانبی بد آن است که یک عامل مثبت دیگر در آن تاثیرگذار است: سطح درآمد.
مانند تحصیل، درآمد بالاتر معمولا با رفاه بیشتر برای کودکان مرتبط است، اما نه در مورد سلامت چشم. در عوض، نزدیک بینی با وضعیت اجتماعی -اقتصادی بالاتر همراه است.
همان طور که کانگدون توضیح میدهد: «هرچه ثروتمندتر شویم بهتر از فرزندانمان در برابر بیرون رفتن محافظت میکنیم، زیرا آنان کارهای بیشتری برای انجام دادن دارند. آنان باید پیانو بنوازند و ساکسیفون یاد بگیرند و تلویزیون تماشا کنند».
اثر سواد
در کشورهای با درآمد کم و متوسط نرخ نزدیک بینی هم چنان پایینتر است. برای مثال، بنگلادش و هند نرخهای حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد را در بزرگسالان گزارش میدهند، اما این وضعیت در حال تغییر است. برای مثال، در آفریقا نزدیک بینی نسبتا غیر معمول بود، اما مثالی از استراتژی تحلیل روند در ده سال گذشته شیوع نزدیک بینی در دوران کودکی به سرعت در حال افزایش بوده است. بهعلاوه، کشورهای کم درآمد ممکن است منابع لازم برای تشخیص و تصحیح نزدیک بینی در کودکان را نداشته باشند که تاثیر زیادی بر زندگی و تحصیلات آنان خواهد داشت. برخی از جوامع در آفریقا گزارش دادهاند که اصلا به عینک دسترسی ندارند و دسترسی بسیار کمی به مراقبت از چشم دارند. ناتوانی در دیدن به این معنی است که کودکان نمیتوانند آن چه را که معلمشان روی تخته مینویسد دنبال کنند و هم چنین ممکن است شرکت در سایر فعالیتهای معمول مدرسه برایشان سخت باشد.
کارشناسان هشدار میدهند با بهبود نرخ با سوادی در آن کشورها این مشکل میتواند افزایش یابد مگر آن که تلاش زیادی برای ارائه آزمایشهای چشمی و عینک انجام شود.
کانگدون میگوید: «ما میتوانیم انتظار داشته باشیم که نرخ نزدیک بینی هم چنان افزایش یابد، زیرا کشورهایی مانند هند تعداد بیشتری از کودکان را به مدرسه میبرند و اگر بچهها زمان بیشتری را در مدرسه میگذرانند زمان بیشتری را صرف مطالعه کرده و زمان کمتری را در خارج از منزل میگذرانند».
با این وجود، همان طور که قرنطینههای ناشی از شیوع کووید-۱۹ نشان داده زمان در مدرسه بودن به خودی خود لزوما ریشه مشکل نیست. به نظر میرسد که مشکل اصلی در داخل خانه ماندن است. در طول قرنطینه، مدارس در سراسر جهان تعطیل شدند و سلامت چشم کودکان بدتر شد. به طور معمول آنان در طول قرنطینه در داخل میماندند و ساعتها به صفحههای نمایش خیره میشدند و کلاسها را نیز از طریق مجازی دنبال میکردند چرا که اشکال دیگر یادگیری و سرگرمی ناپدید شدند.
به دلیل میراث قرنطینهها، بزرگترین نگرانی «چیا» در حال حاضر برای کودکان بین چهار تا ششساله است. چیا میگوید: «ما نگران این هستیم که به دلیل کووید-۱۹ کودکان زمان بیشتری را در داخل خانه سپری کنند و نرخ نزدیک بینی افزایش یابد».
دادههای چین نشان میدهد که قرنطینهها در واقع ضربهای به سلامت چشم کودکان خردسال وارد ساختهاند. یک مطالعه میزان نزدیک بینی را در میان کودکان که با غربالگری سالانه اندازه گیری شد مقایسه کرد. پیش از شیوع کرونا در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ میلادی بالاترین میزان نزدیک بینی در میان کودکان ششساله به میزان ۵.۷ درصد بود. در ژوئن ۲۰۲۰ میلادی پس از ۵ ماه در خانه ماندن پژوهشگران بینایی کودکان را در آن گروه سنی اندازه گیری کرده و دریافتند که میزان بینایی به ۲۱.۵ درصد میرسد.
پژوهشگران از این اثر به عنوان «نزدیک بینی قرنطینه ای» یاد کردهاند چرا که اساسا ناشی از نزدیک بینی است. با توجه به شیوع مداوم قرنطینهها نزدیک بینی در کشورهایی که قبلا چندان با آن مشکل نداشتند نیز به یک نگرانی تبدیل شده است. این امر به ویژه در کشورهایی که کودکان معمولا پیش از قرنطینه در فضای باز پرسه میزدند نیز قابل توجه است. چیا میگوید: «در کشورهایی که سبک زندگی در فضای باز دارند ممکن است افزایش چشمگیری در میزان نزدیک بینی به دلیل قرنطینههای ناشی از شیوع کرونا وجود داشته باشد. در کشورهایی مانند سنگاپور جایی که ما زیاد بیرون نمیرویم تغییرات ناشی از پاندمی کرونا ممکن است آن قدر بزرگ نباشند».
محافظت از بینایی کودکان
در مواجهه با این حقایق، بسیاری از والدین ممکن است تعجب کنند که برای محافظت از بینایی فرزندشان چه کاری میتوانند انجام دهند و از آنجایی که سلامت چشم یک مسئله جهانی است بسیاری از کشورها آن را نیز در اولویت قرار داده اند.
برای مثال، چین استراتژیهای مختلفی را دنبال میکند و هشدار میدهد که نزدیک بینی گسترده میتواند باعث کمبود نیروی کار در تعدادی از صنایع شود.
قربانی مجرد میگوید: «اکثر مداخلاتی که برای جلوگیری از بدتر شدن نزدیک بینی وجود دارد در چین توسعه یافته یا آزمایش شده است. در این راستا چین بازیهای ویدئویی کودکان را به مدت زمان مشخصی در هفته محدود کرده است، اما این تا حد زیادی به دلیل نگرانیها در مورد تاثیر منفی درک بازیها بود نه زمان نمایش صفحه. در مورد ارتباط بالقوه بین زمان استفاده از صفحه نمایش و نزدیک بینی شواهد قطعی نیستند.»
قربانی مجرد میگوید: «انواع مختلف صفحه نمایش و متغیرهای بسیار زیادی وجود دارد. بنابراین، دستیابی به دادههای دقیق خطر دشوار است. اگر فرزند دارید احتمالا ارزش آن را دارد که در مورد صفحه نمایشها محتاط باشید اگر فرزند شما واقعا تماشای صفحه نمایش را دوست دارد تنها او را بیرون بنشانید تا این کار را انجام دهد».
راه حلهای دیگر به پیشرفتهای فناوری بستگی دارند. برای مثال، استراتژی نزدیک بینی سنگاپور شامل لنزهای تماسی یا عینک ویژه است. پژوهشگران هیچ شواهدی را پیدا نکردهاند که نشان دهد درمانهایی مانند مکملهای خوراکی، ورزشهای چشم، دستگاههای آرامش بخش چشم، طب فشاری یا مغناطیس درمانی مؤثر هستند. با این وجود، قطرههای چشمی ساده ممکن است کمک کننده باشند.
یک درمان جدید با نور قرمز نیز ممکن است نویدبخش باشد. قربانی مجرد میگوید: «این دستگاه برای چند دقیقه در روز و به مدت پنج روز در هفته نور قرمز را به چشم کودک ساطع میکند. نشان داده شده که سرعت رشد نزدیک بینی را کاهش میدهد، اما ما به طور کامل دلیلی آن را نمیدانیم».
کارشناسان میگویند در نهایت درمان مناسب به کودک بستگی دارد. اگر والدین نگران هستند باید با اپتومتریست صحبت کنند.
با این وجود، در حال مثالی از استراتژی تحلیل روند حاضر برخی از قویترین راه حلها چه برای مدیریت یا پیشگیری از نزدیکبینی به طور شگفت آوری ساده هستند.
زندگی سالم، چشمان سالم
در بسیاری از نقاط جهان، تهیه یک عینک معمولی میتواند زندگی را تغییر دهد. کانگدون از اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی در چین مشغول به کار است و همراه با ORBIS International یک موسسه خیریه به ۲.۵ میلیون کودک در چین و هند عینک ارزان قیمت ارائه کرده است. او اولین آزمایش را انجام داد تا دریابد که آیا عینک نتایج آموزشی را بهبود میبخشد یا خیر. مطالعه او روی ۲۰۰۰۰ کودک در گوانگ دونگ چین نشان داد که تاثیر ارائه یک عینک ۴ دلاری از تاثیر تحصیلات والدین یا درآمد خانواده بیشتر است.
کانگدون میگوید: «این بدان معناست که یک مداخله ساده و کم هزینه میتواند بسیاری از مضراتی را که یک کودک ممکن است به دلیل تحصیلات و یا درآمد کم خانواده با آن مواجه باشد معکوس کند. این تاثیری هیجانانگیز است».
پژوهشگران هنوز در حال بررسی دقیق این موضوع هستند که چرا بودن در فضای باز و قرار گرفتن در نور طبیعی به جلوگیری از نزدیک بینی کمک میکند. در سنگاپور، به عنوان بخشی از استراتژی ملی مبارزه با نزدیک بینی زمان حضور در فضای باز در پیش دبستانیها دو برابر شد و به یک ساعت رسید. برای کاهش زمان صرف شده برای انجام تکالیف امتحانات کوچکترین دانش آموزان لغو شده است.
چیا میگوید: «ما میخواهیم زمان در فضای باز را برای دانشآموزان با سن بالاتر افزایش دهیم، اما برنامه درسی کاملا فشرده است. ما جزیره کوچکی هستیم بنابراین، برخی از مدارس اتاقی برای بیرون رفتن بچهها ندارند و به پارک یا چیزی شبیه به آن نزدیک نیستند. در حالی که بسیاری از ابهامات در مورد نزدیک بینی باقی مانده است. او از پیشرفتهای حاصل شده در طول دههها تحقیق تشویق میشود: سه سال پیش ما نمیدانستیم نور خورشید تا چه اندازه عامل تاثیرگذاری میباشد».
در نهایت، بینایی کودک بخشی از سلامت عمومی آنان است او میگوید: «ما نمیخواهیم فقط روی چشمها تمرکز کنیم بلکه در مورد کل بدن و سلامت روان است. ما میخواهیم فرزندانمان زندگی سالمی مثالی از استراتژی تحلیل روند داشته باشند».
تعقیب و گریز بورس و تورم / شاخص واقعی قیمت سهام به آذر ۹۸ برگشت
یکی از روشها برای فهم دقیق از بازدهی بورس، تعدیل شاخص کل با شاخص قیمت مصرفکننده است که تورم بهوسیله آن محاسبه میشود. با این شیوه، آماری حاصل میشود که میتواند تغییرات واقعی نماگر بازار سرمایه را نشان دهد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ شاخص کنونی بازار سرمایه با آخرین روزهای آذرماه سال ۹۸ یعنی زمانی که شاخص در محدوده ۳۵۴ هزار واحدی قرار داشت، برابری میکند. از سوی دیگر بازده واقعی بازار نه تنها در سال جاری منفی بوده، بلکه حتی به سبب روند صعودی تورم بازده سال ۱۴۰۰ نیز منفی بوده است. این در حالی است که بازده سال ۹۹ بدون تعدیل ۷۷/ ۷۶ درصد و با تعدیل تورم تنها ۲۷/ ۱۸ درصد بوده است. این سری زمانی مؤید آن است که حباب ایجاد شده در پایان سال ۹۸ و نیمه اول سال ۹۹، بهطور کامل تخلیه شده است. به نظر میرسد عملکرد بازار سهام نه مثالی از استراتژی تحلیل روند فقط در شرایط کنونی بلکه در سالهای گذشته نیز تحت تاثیر سیاستگذاریهای نابجا و دخالتهای بیمورد در کنار بلاتکلیفی در حوزه سیاست خارجی آسیب دیده است.
بررسیهای خبرنگار نشان میدهد که شاخصکل بورس در شرایط کنونی اگرچه با قرارگرفتن در ابرکانال یکمیلیون و ۳۰۰هزار واحدی فاصله زیادی با سالهای ۹۷ و ۹۸ دارد اما اگر دادههای تاریخی را بر مبنای تورم تعدیل کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که شاخص در محدوده فعلی در سطحی مشابه آذرماه سال۹۸ یعنی سطح ۳۵۳هزار واحد قرار گرفته است. بر این اساس میتوان گفت که بیاعتمادی شدید به بازار سرمایه در کنار رفت و برگشت مذاکرات برجامی کار را بهجایی رسانده که در دوران افول بازار سهام دیگر نه کسی توانسته خود را با سرمایهگذاری در بازار از گزند تورم نجات دهد و حتی با حضور بلندمدت در این بازار بازدهی واقعی برای خود بهدست آورد.
بستر تورمخیز بازارها
تورم را میتوان یکی از نامآشناترین مشکلات اقتصاد ایران دانست. بررسیها نشان میدهد که کشور چه در آن زمانیکه وجود تورمهای دو رقمی در جهان امری غیرمعمول نبود و چه حالا که دیگر جزئی معمول در اقتصاد بسیاری از کشورها نیست با تورمهای بالا دستبهگریبان بوده است. بررسیها نشان میدهد که اگرچه تا چند سالقبل نرخ تورم ۲۰درصدی به رقمی عادی و میانگینی قابلانتظار برای اقتصاد ایران تبدیل شده بود با این حال این احتمال وجود دارد که به سبب افزایش این نرخ در سالهای قبل، تورم کشور به سبب برخی مشکلات ساختاری در محدوده بالاتری از قبل قرار گیرد.
در حالحاضر گفتههای بسیاری از کارشناسان اقتصادی حکایت از این واقعیت تلخ دارد که نهاد دولت در ایران برخلاف اغلب کشورهای جهان به کاهش هزینههای خود توجهی ندارد و برای بستن بودجه نهتنها نمیتواند از بسیاری از هزینههای خود بکاهد، بلکه ناگزیر است تقریبا همهساله بر مقدار اسمی و حتی حقیقی آن بیفزاید. همین امر سبب میشود تا در شرایطی که استقراض مستقیم از بانک مرکزی امری خلافقانون است، دولتها سعی کنند تا با روشهای غیرمستقیم برای مثال قرضگرفتن از بانکهای تجاری دست در جیب بانک مرکزی کنند. بررسیها نشان میدهد که در طول سالهای اخیر روند ادامهدار افزایش نقدینگی در ایران تا جایی ادامه داشته که تنها ظرف مدت چند سال این رقم از محدوده هزارهزار میلیاردتومان به ۵۲۵۰هزار میلیاردتومان رسیده است. آخرینبار در بهمنماه سال۹۴ سطح نقدینگی کشور زیر محدوده ۱۰۰۰هزار میلیاردتومان بوده است.
در چنین شرایطی طبیعتا وقتی برای مدتی طولانی سایه تورم و مخصوصا انتظارت تورمی بر سر اقتصاد یک کشور باشد، مردم با ولع بیشتری پول خرج خواهند کرد. این به آن معنا خواهد بود که در چنین جامعهای چون سرعت بیارزش شدن پول بالا است، سرعت گردش پول نیز بهطور معمول در مقادیری متناسب با روند صعودی انتظارات تورمی بیشتر میشود. وقتی امیدی به آینده نداشته باشید طبیعتا سعی خواهید کرد مصرف فردا را همین امروز انجام دهید اما یک مشکل در این میان وجود دارد. مردم در شرایطی پول خود را تماما هزینه میکنند که دستکم امیدی به آینده نیز داشته باشند.
هیچکس دلش نمیخواهد در شرایطی که ارزش دارایی هر روز در یک اقتصاد رو به کاهش است با دست خالی به استقبال فردا برود. دقیقا به همین دلیل است که در شرایط افزایش تورم بهخصوص در کشورهایی که شیب رشد قیمتها در آنها بالا است، بهجز کالاهای مصرفی داراییها نیز با سرعت قابلتوجهی رو به افزایش میگذارند. از جمله این داراییها میتواند به ملک، طلا، ارز و سهام اشاره کرد. اقتصاد ایران در حالی سالهای تورمی اخیر را سپری کرده که از این وضعیت مستثنا نبوده و تنها در فاصله بین سالهای ۹۶ تا اکنون در داراییهایی نظیر دلار، رشد قیمت از کانال ۳هزارتومان تا ۳۳هزارتومان را شاهد بوده است. طبیعتا قیمت سایر داراییها نیز در این مدت متناسب با همین میزان تغییر کرده است. حال این سوال مطرح میشود که رابطه مذکور تا همیشه پابرجاست؟
بورس؛ ارتباطی که نقض شد
بررسیها نشان میدهد که در ظاهر این ارتباط میان تورم با بازار سهام نقض شده است. بورسیها در شرایطی سالجاری را آغاز کردند که انتظار داشتند تا برای گذر روزهای بحرانی سالهای ۹۹ تا ۱۴۰۰ این سال، سالخوبی باشد. در ابتدای سالجاری بررسیها نشان میداد که با توجه به انتظارات بالای تورمی و افت قابلتوجهی که ارزش سهام در سالهای قبل داشته است، واگرایی رخداده میان تورم و شاخصهای سهام خاتمه خواهد یافت، با اینحال این آرزو جامه واقعیت نپوشید و تا به اینجای سال بازار یادشده به سطوح موردانتظار سهامداران دستنیافت. بررسیها نشان میدهد که عوامل متعددی سببشده تا بازار یادشده نتواند به مسیر صعودی ایجاد شده در ابتدای سال ادامه دهد. از جمله این موارد میتوان به تداوم ریسکهای بالای سیستماتیک اشاره کرد که سایه نامبارک آن همواره بر اقتصاد کشور سایه افکنده است.
از سویی دیگر بررسیها نشان میدهد که در طول این مدت آنچه که توانسته ضربهای مهلکتر از ریسکهای یادشده بر اقتصاد کشور بزند، نااطمینانی بوده که نسبت به سازوکار خود بازار سرمایه وجود دارد. دادههای «دنیایاقتصاد» حکایت از این واقعیت دارد که بورس تهران اگرچه در طول مدت سالهای ۹۷ تا میانه ۹۹ بازدهی مثبت را به ثبت رسانده اما در شرایط پس از آن تحتتاثیر اتخاذ سیاستهای خلقالساعه، ناامنشدن محیط سرمایهگذاری در داخل بازار سهام و محیط کلان راه را برای خروج پیوسته از این بازار هموار کرد. بررسیها نشان میدهد که خروج پول از بورس در سالهای گذشته به شکلی بیوقفه ادامه داشته است، با اینحال شاید با وجود رشد قابلتوجه شاخص در سال۹۹ کمتر کسی بتواند باور کند که بهطور واقعی شاخصکل از دستاورد آن سالنیز پایینتر رفته است.
بررسیهای خبرنگار از این واقعیت حکایت دارد که در صورت درآمدن تورم از دل شاخص و واقعیکردن آن نماگر یادشده در جایی پایینتر از سطح یکمیلیون و ۳۱۷هزار واحدی فعلی باشد، با اینحال یافتههای «دنیایاقتصاد» حکایت از این واقعیت دارد که شاخص بورس برآمده از کسر تورم در آذرماه سال۹۸ ایستاده است. در آن زمان شاخصکل در سطح ۳۵۳هزار واحد قرار داشته است. این به آن معنا است که با توجه به دوره مدت بررسی که آخرین روز آن ۳۱ شهریور سالجاری است و شاخص در محدوده یکمیلیون و ۳۵۵هزار واحدی قرار داشته در عمل اگر مبنای بازدهی را دماسنج اصلی بازار در نظر بگیریم هیچ دستاورد مثبتی برای بورس از آذرماه ۹۸ تاکنون باقی نمانده است. بهعبارت ساده بورس تهران نهتنها از تورم سالجاری جا مانده است بلکه بهرغم بازده مثبت در سال۹۹ حتی چیزی از بازه نجومی آن سال باقی نمانده تا سرمایهگذاران به آن دلخوش کنند.
پیامدهای بورس معطل
بر این اساس میتوان اینطور در نظر گرفت که اگرچه بورس در بلندمدت از لحاظ اسمی بازده مطلوبی کسب کرده است اما در واقعیت و با گذر از آمارهای اسمی نتوانسته بازده واقعی نصیب بورسیها کند. این رابطه دقیقا برای شاخص هموزن نیز شاخص است. بر حسب اتفاق این نماگر نیز در طول مدت بررسی که از فروردینماه ۹۷ تا شهریور سالجاری را شامل میشود عقبگردی جدی داشته و بر اساس دادههای واقعی در محدوده آذرماه سال۹۸ قرار گرفته است. بر این اساس میتوان گفت که بورسیها اگرچه در وضعیت کنونی راه چندانی برای بازگشت به رونق نداشتهاند اما در مقایسه با بازارهای دیگر نیز شاهد ثبت عملکردی عجیب در بازارهای رقیب نبودهاند.
بررسیها نشان میدهد که هم قیمت ارز و هم سکه (که البته بهجز عوامل داخلی از قیمت جهانی اونس نیز اثر میپذیرد) در طول سالهای مورد بررسی به وضعیت بورس بیشباهت نبوده است؛ در واقع تورم در طول این مدت کاری با جامعه ایران کرده که همه به اشتباه فرض را بر کسب بازدهی و میلیونیشدن شاخص گذاشتهاند؛ این در حالی است که شاخص تعدیلشده با تورم دنیایاقتصاد حکایت از قرارگرفتن این نماگر در سطح ۷۳۷هزار واحدی دارد. از این نظرگاه شاخص دومیلیون و ۱۰۰هزار واحدی بورس که در میانه معاملات روز ۱۹ مردادماه سالجاری به این نقطه رسیده با کسر تورم حتی به سطح یکمیلیون واحد نیز نرسیده بود.
پذیرش بازی بلاک چین به معنای انتخاب بیشتر برای گیمرها است
بازیهای بلاک چین در ژانرهای مختلف ظاهر میشوند و انتخابی از بازیهایی را که میتوانید انجام دهید ارائه میدهند.
در سال های اخیر، بازی هایی که از فناوری بلاک چین استفاده می کنند، حضور خود را در صنعت بازی افزایش داده اند.
نمونههای اولیهای مانند CryptoKitties وجود داشت که در سال 2017 راهاندازی شد، اما این روند واقعاً در حال افزایش است و استودیوهای بزرگ بازی در حال بررسی این فناوری هستند.
در ابتدای سال 2022، ارزش بازار بازی های بلاک چین حدود 25 میلیارد دلار خواهد بود و به نظر نمی رسد به مثالی از استراتژی تحلیل روند این زودی ها کاهش یابد، حتی در پایین ترین سطح بازار نزولی. به گزارش سرویس تحلیلی DappRadar، دو حوزه با ثبات بازار ارزهای دیجیتال در سال جاری، بازیهای بلاک چین و توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) هستند که اخیراً برای ایجاد یک پدیده اقتصادی جدید بسیار در هم تنیده شدهاند.
یک مثال قابل توجه در اینجا بازی معروف Axie Infinity است که قیمت توکن آن در پاییز گذشته از 150 دلار گذشت و بیش از 9 میلیارد دلار سرمایه برای پروژه به ارمغان آورد. در همین مدت، مثالی از استراتژی تحلیل روند بیننده روزانه بازی به 2 میلیون نفر نزدیک شد.
در دسامبر 2021، زمانی که بیت کوین (BTC) از بالاترین حد خود شروع به سقوط کرد، توکن Axie Infinity (AXS) نیز کاهش یافت، اما Axie Infinity همچنان حدود 3 میلیون بیننده در روز داشت. افزایش یافت و فعالیت معاملاتی در شبکه آن چهار برابر شد
دلایل عینی برای چنین پویایی وجود دارد. اولاً، بیشتر بازیهای بلاک چین از مرورگرها استفاده میکنند و سازندگان از فناوری HTML5 و WebGL استفاده میکنند که به طور اساسی امکانات توسعه بازیهای مرورگر را گسترش میدهد. بازیهایی مانند این مرورگر را بازسازی کردهاند و در عین حال امکان اتصال کیف پولهای کریپتو و استخراج NFT به بازارهای خارجی را بدون محدودیتهای نظارتی ارائه میدهند.
دوم، بازیهای بلاک چین خود هیچ رقابتی ندارند، زیرا صنعت بازیهای رایانههای شخصی سنتی هنوز بلاک چین را فضایی غیرقابل درک یا حتی «سمی» مینامد. این به استودیوهای کوچکتری که هنوز یک فرنچایز بازی بزرگ ایجاد نکرده اند، شروع بزرگی در توسعه می دهد. توانایی راهاندازی سریع اقتصاد درونبازی به توسعهدهندگان این امکان را میدهد تا بدون پرداخت بدهی یا منفجر کردن سرمایه در گردش، به سرعت توسعهی ادامهی دنیای بازیشان را تأمین کنند.
در نهایت، بازی های بلاک چین در درجه اول در مورد درآمد هستند، زیرا بازی های مبتنی بر بلاک چین به بازیکنان این امکان را می دهد که فقط با بازی درآمد کسب کنند. با انجام وظایف و گذراندن زمان در بازی، کاربران توکن هایی دریافت می کنند که می توانند سرمایه گذاری یا به پول واقعی تبدیل شوند.
آنچه خواهید خواند
کدام ژانر را انتخاب کنید
مانند بازیهای سنتی رایانه شخصی، بازیهای بلاک چین همه سلیقهها را برآورده میکنند. آنها ویژگی های مشترک زیادی دارند. این برنامه از طریق یک مرورگر یا برنامه تلفن همراه کار می کند، دارای کنترل های ساده و یک رابط کاربر پسند است که حتی افراد مبتدی نیز می توانند از عهده آن برآیند.
بازیهای بلاک چین به ژانرهای مختلفی مرتبط هستند، اما همه آنها یک ویژگی مشترک دارند. با استفاده از قراردادهای هوشمند توسعه یافته است. به عبارت دیگر این امکان را به شما می دهد که دارایی های مجازی ارزشمند را دریافت کنید. بنابراین، همه بازی ها صرف نظر از مولفه بصری یا داستانشان، بازی های play-to-ween (P2E) هستند. ژانرهای این گونه بازی ها شامل اکشن، استراتژی، عرصه آنلاین چندنفره، سندباکس و … می شود، اما می توان محبوب ترین بازی ها را تعریف کرد.
بازیهای نقشآفرینی آنلاین انبوه چند نفره (MMORPG) معمولاً دارای یک سیستم پاداش پویا هستند که در آن بازیکنان با انجام وظایف درون بازی، توکنهایی به دست میآورند. توکنها برای ارتقای شخصیت شما استفاده میشوند تا در قالب یک زرادخانه مستحکم یا توسعه توانایی شخصیت، نسبت به حریف خود برتری پیدا کنید. از محبوب ترین بازی های این سبک می توان به CryptoBlades، My Crypto Heroes و البته Axie Infinity اشاره کرد.
وقتی هیولاهای جیبی و نبردهای بی پایان خسته کننده به نظر می رسند، گیمرها می توانند توجه خود را به بازی های کارتی کلکسیونی معطوف کنند. چنین بازی هایی از سیستم های NFT استفاده می کنند تا کارت های دیجیتال را شبیه به کلکسیون واقعی کنند. بازیکنان باید با ساختن عرشه برای مقابله با تاکتیکهای مختلف، حریفان خود را استراتژیک شکست دهند و کارتها را میتوان خرید، فروخت یا مانند کارتهای واقعی معامله کرد. برخی از محبوب ترین بازی های کارتی عبارتند از Splinterlands، Gods Unchained و Sorare.
ژانر جالب دیگر این است “x-to-earn” یعنی انجام کاری برای کسب درآمد به جای اینکه فقط “بازی” بازی کند. مفهوم “X-to-earn” برای اولین بار توسط Ben Schecter، رئیس عملیات در RabbitHole ارائه شد. RabbitHole پلتفرمی است که به کاربران برای یادگیری در مورد کریپتو پاداش می دهد. “X” در این معادله فعالیت روزانه شما مانند خوردن، ورزش، خواب، خرید یا مطالعه است. “کسب” سود مالی است که در نتیجه انجام این اقدامات خاص به دست می آورید.
در بازیهای بلاک چین، مفهوم «x-to-earn» عمدتاً به شکل حرکت برای کسب درآمد توسعه داده شد. در مثال بازی معروف STEPN به کاربران برای انجام ورزش و ورزش پاداش داده می شود. راه اصلی کسب درآمد در بازی آموزش زبان انگلیسی Let Me Speak خرید آواتار NFT و شروع یادگیری زبان انگلیسی با اپلیکیشن است. هر چند دقیقه، بازیکنان فوراً نشانه هایی را برای پیشرفت خود دریافت می کنند.
بلندپروازانه ترین و بزرگ ترین پروژه ها، بازی های AAA یا بازی هایی هستند که توسط ناشران بزرگ توسعه یافته اند و توسعه آنها به زمان، منابع زیاد و هزینه زیادی نیاز دارد. چنین بازی هایی نه تنها برای جذب بازیکنان با فرصت کسب درآمد، بلکه صرفاً برای لذت بردن از گیم پلی طراحی شده اند. ترکیبی از گیم پلی معتبر AAA و گرافیک خیره کننده آن را از بقیه متمایز می کند. بهترین نمونه از یک بازی AAA امروزه، Illuvium است که از سال 2020 توسعه یافته و امسال منتشر شده است. با توجه به CoinMarketCap، توکن “ILV” ایلوویوم در حال حاضر حدود 60 دلار با ارزش بازار 560 میلیون دلار معامله می شود.
مربوط: آیا ایلوویوم اولین بازی ویدیویی سرگرم کننده Crypto RPG است؟
Lesley Fung، متخصص عملیات محتوای تجزیه و تحلیل ردپایی، معتقد است که بازی AAA آینده GameFi است.
برخی از بازیهای AAA تیمهای با تجربه را با تولید ظریف ترکیب میکنند. منابع بالقوهای دارد. روایت گیمفای این است که بازیهای کنونی فاقد کیفیت هستند و نشانهها ناپایدار هستند. با این حال، اگر بازیهای AAA از راه برسد، GameFi پس از بازار نزولی رشد خواهد کرد. توده ها و بسیاری از مشکلات کنونی حل خواهد شد.»
بر اساس گزارش Footprint Analytics، شرکتی که به کشف و تجسم داده های بلاک چین اختصاص دارد، محبوب ترین سبک بازی بلاک چین در 9 ماه اول سال 2022، بازی های کارتی مانند Splinterland خواهد بود، در حالی که x-to I بازی های -earn و AAA را پشت سر گذاشت.
به این ترتیب، فضای بازی با انواع بازی های بلاک چین برای هر سلیقه ای غنی شده است. در اینجا ما چند بازی منحصر به فرد از هر سبک را انتخاب کرده ایم.
نه وقایع نگاری
Nine Chronicles یک MMORPG بیکار است که توسط Planetarium با همکاری Ubisoft توسعه یافته است. کلاینت بر روی موتور Unity اجرا می شود و باطن کاملاً روی بلاک چین است.
رابرت هوگندورن، مدیر محتوای DappRadar، به کوین تلگراف گفت:
زمانی که ما در مورد گیم پلی صحبت می کنیم، واقعاً سخت است که به آن اشاره کنیم. با این حال، در سطح فنی، Nine Chronicles بسیار منحصر به فرد است. Nine Chronicles با تکیه بر اکوسیستم زنجیره ای، بر روی بلاک چین سفارشی خود اجرا می شود.
علاوه بر این، تقلب برای گیمرها غیرممکن است زیرا کل مجموعه قوانین بازی بر روی بلاک چین قرار دارد. هر بازیکن می تواند گره ها را مدیریت کند و در تعمیر و نگهداری شبکه شرکت کند. بنابراین، به روز رسانی بازی مستلزم آن است که همه کاربران گره های خود را نیز آپدیت کنند.
تمرکز این بازی بر روی کاردستی است و از بازیکنان میخواهد که دائماً غارت کنند و تجهیزات قدرتمندتری را در بازیکن در مقابل محیط (PvE) ایجاد کنند تا شخصیت خود را توسعه دهند.
موجودی زره Nine Chronicles.
تمام نبردها به طور خودکار حل می شوند و پیروزی بر اساس سطح تجهیزات بازیکن، عناصر آن و تصادفی بودن ضربه ها تعیین می شود. بازیکنان می توانند با استفاده از تجهیزات مشابه برنده یا ببازند.
در مارس 2022، توسعهدهندگان تغییراتی جهانی در گیمپلی ایجاد کردند و محدودیتهای سطح دنده را معرفی کردند.
بازی Solitaire Blitz
در ژانر ورق بازی، بازی فانتزی Splinterlands بسیار محبوب است. اما اگر گیمرها بخواهند بازی های ورق کلاسیک را روی بلاک چین انجام دهند، چه؟
یکی از پربازدیدترین بازیهای کارتی در تمام دوران، بازی یک نفره کلاسیک بود. شاید به همین دلیل است که توسعه دهندگان بازی Solitaire Blitz این بازی را مبنای پروژه خود قرار دادند و اکنون تعداد کمی از بازیکنان فعال از آن لذت می برند. این یک بازی کارتی استاندارد یک نفره است که بر روی بلاک چین Flow ساخته شده است. این بازی دارای یک گیم پلی جذاب، یکپارچه و نسبتا ساده است.
تصاویری از بازی Solitaire Blitz.
در بازی Solitaire Blitz، بازیکنان در برابر بازیکنانی با رتبه مشابه قرار می گیرند. بازیکنی که بیشترین امتیاز را داشته باشد برنده بازی است. یک سیستم خواستگاری مبتنی بر مهارت با یک الگوریتم منحصر به فرد، رقابت منصفانه را تضمین می کند. بازی Solitaire Blitz یک بازی موبایلی است که برای دانلود از گوگل پلی یا اپ استور iOS در دسترس است.
شبکه XCAD
وقتی به سبک کسب درآمد x فکر می کنیم، اولین چیزی که به ذهنمان خطور می کند، تصویر یک بازی دست ساز است، اما این سبک به حرکت محدود نمی شود. یکی از بصری ترین تغییرات x-to-earn، ساعت برای کسب درآمد است. این مدلی است که در آن بازیکنان می توانند با تماشای فیلم ها توکن کسب کنند.
در حال حاضر، صنعت ساعت برای کسب درآمد توسط پروژه شبکه XCAD اداره می شود. این یک بازی نیست، بلکه پلتفرمی است که در آن سازندگان محتوای YouTube میتوانند فان توکنها را ایجاد کرده و NFTها را منتشر کنند و منابع جدیدی برای کسب درآمد و راههایی برای جذب طرفداران باز کنند. خود طرفداران با تماشای محتوای وبلاگ نویسان مورد علاقه خود، فان توکن کسب می کنند.
شبکه XCAD با سایر پروژههای x-to-earn متفاوت است زیرا مقدار پاداش مستقیماً با فعالیت کاربر در ارتباط است.تعداد کل مشترکین برای همه وبلاگ نویسان کار کردن شبکه XCAD در حال حاضر بیش از 260 میلیون دارد.
یکی دیگر از ویژگی های منحصر به فرد پروژه این است که کاربران نیازی به دیدن آنچه پلتفرم در شبکه XCAD ارائه می دهد ندارند. در عوض، فقط پلاگین XCAD را نصب کنید و همان ویدیوی قبلی را تماشا کنید. همچنین، از آنجایی که این پلتفرم بر روی بلاک چین Zilliqa ساخته شده است، کاربران با حداقل مبلغ برداشت مواجه نمی شوند.
MIR4 یک بازی AAA است که در آگوست 2021 وارد بازار بازی های رمزنگاری شد و در پلتفرم های موبایل و استیم، بزرگترین فروشگاه آنلاین بازی های رایانه ای، موفقیت آمیز بوده است.
مهمترین ویژگی این بازی اتوماسیون جزئی است. نبرد خودکار، جمع آوری خودکار منابع بازی و تکمیل خودکار وظایف تا حدی جایگزین گیم پلی دستی مناسب برای بازیکنانی می شود که زمان کافی ندارند.
داستان به افسانه بازی های رایانه شخصی MIR3 ادامه می دهد که در فوریه 2012 بسته شد. .
رابط کاربری بازی بسیار جذاب است و دنیای بازی بسیار وسیع است. فروشگاه بازی دارای طیف گسترده ای از آیتم ها مانند تقویت کننده های تراز، ارز، طومارها، سنگ های قدرت و غیره است.
به عنوان یک بازی موبایل، MIR4 بسیار زیبا است. البته، برای بازیکنانی که با چنین پروژه هایی آشنا نیستند، صفحه نمایش بیش از حد مملو از اطلاعات و کتیبه ها به نظر می رسد، اما همه چیز به طور فشرده در کنار هم قرار گرفته است. مدل شخصیت ها و هیولاها بسیار دقیق است.
جالب اینجاست که توسعه دهنده به طور رسمی به 4 ویندوز اجازه بازی می دهد. یکی Steam، دو تا کلاینت رسمی بازی و یکی گوشی است. لطفاً توجه داشته باشید که نسخه Steam با توجه به شرایط پلتفرم با ارزهای دیجیتال و برداشت پول مرتبط نیست.
کنترل ها در نسخه PC بهتر است، اما گرافیک در نسخه موبایل بسیار بهتر است.
اسکرین شات رایانه شخصی از مبارزه شخصیت نویسنده با هیولا.
وقتی صحبت از کسب درآمد واقعی در بازی به میان می آید، این بازی با “فولاد تیره” پر شده است. این منبعی است که می توان آن را با توکن های DRACO در سطح 40 و بالاتر مبادله کرد. این فلز برای ساخت و ارتقاء مورد نیاز است. نرخ متفاوت است، اما تقریباً با ارزش 100000 فولاد تیره برای 1 DRACO مطابقت دارد. توکن ها را می توان به ارز فیات تبدیل کرد و به کارت های بانکی منتقل کرد.
معامله در بازار درون بازی نیز از سطح 40 شروع می شود. کالاها و منابع برای سکه طلا فروخته می شود که بعداً می تواند با فولاد تیره مبادله شود و به DRACO تبدیل شود.
MIR4 دارای گرافیک عالی، انیمیشن، جلوه های ویژه، مبارزات پویا و شخصیت های زیبا می باشد. این کراس پلتفرم، اتوماسیون، سیستم توسعه انشعاب و جذاب برای بسیاری از وظایف است.
نظرات و نظرات بیان شده در اینجا صرفاً متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات Cointelegraph.com نیست.
سرمقاله رسالت/ ارتقای امنیت ملی پشت سنگر فرهنگی
رسالت / « ارتقای امنیت ملی پشت سنگر فرهنگی » عنوان سرمقاله مدیر مسئول روزنامه رسالت، محسن پیرهادی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
تبدیلشدن اعتراضات و مطالبات مردمی به مسئله امنیتی، ماحصل مصادره آن از سوی معاندان و دشمنان نظام جمهوری اسلامی است؛ جریاناتی که بیهیچ خط قرمزی در ۴ دهه اخیر مترصد کوچکترین فرصت برای موجسواری بر بستر نارضایتیهای اجتماعی بودهاند، تا بهواسطه دمیدن بر نارضایتیهای بروز یافته اهداف شومشان علیه ملت و نظام جمهوری اسلامی را پیاده کنند. نیتی که با هوشیاری مردم همواره ناکام مانده و خواهند ماند.
ورای موجسواری معاندان نظام بر بستر کنشهای اجتماعی که تنها دستاوردش گره امنیتی زدن بر خواستههای مردم و تقسیم اعتراضات به دو بخش نرم (علت بروز اعتراضات) و سخت (بُعد امنیتی اعتراضات) بوده است؛ نکته مهم در این میان، آن است که در کنار توجه به بحث امنیتی موضوع و مقابله با توطئه دشمنان، هسته اولیه بروز ناآرامیها نیز باید موردبررسی و ریشهیابی قرار گیرد تا روشن شود علل و عوامل بروز آن، چه بوده و نیازمند چه پاسخی است. در پرداختن به ریشه ناآرامیهای اخیر توجه به چند نکته ضروری است.
اول: در ناآرامیهای سالهای گذشته، ریشه اعتراضات، محدود به دو حوزه سیاسی و اقتصادی بود و بهواسطه اقتصادی یا سیاسی بودن مسئله، جنس و سبک پاسخگویی به اعتراضات، الگویی مشخص داشت. اما در مورد هسته اولیه ناآرامیهای اخیر بحث و جنس مطالبات، متفاوت با اعتراضات گذشته است. این بار شعارها و مطالبات معترضان، حوزه فرهنگی - اجتماعی را نشانه گرفته است؛ مطالبهای که به خاطر جنس متفاوتش، در کف جامعه منهای تعلق سیاسی یا نفع اقتصادی، حامیان یا منتقدانی را بهدست آورد.
دوم: در سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی از اصل بهروزرسانی سیاستها متناسب با رویکرد و نگاه جامعه غفلت شده است؛ سیاستهای فرهنگی - اجتماعی کشور اغلب سیاستهایی هستند که در دهه ۶۰ و ۷۰ تدوینشدهاند و تلاش هم همچنان بر پیاده کردن همان رویکردها با همان روشهای قدیمی است. توقف سیاستگذاریها در بخشی از حوزههای فرهنگی و اجتماعی در حالی است که هم تعلیمات دینی و هم فرهنگ ایرانی همواره بر اصل در نظر گرفتن عنصر زمان در تحولات جامعه توجه دارند.
همچنان که مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام تأکید کردند: «بعضی از سیاستها، ماندگار، اما برخی دیگر مختص یک دوره خاص و نیازمند بهروزرسانی هستند.»
متأسفانه بهرغم این مهم در برخی حوزههای فرهنگی و اجتماعی بدون داشتن استراتژی و برنامهای مشخص، جامعه به حال خود رهاشده است. این در حالی است که به همان میزانی که لغو تحریمها برای ایجاد رونق و گشایش اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم مهم است به همان میزان و شاید بیش از آن به کار فرهنگی و سیاستگذاری در این حوزه نیاز داریم؛ اقداماتی که مردم را به ریشهها و باورهای اسلامی - ایرانیشان نزدیکتر و آگاهتر میکند.
سوم: باید توجه داشته باشیم که فرهنگ و سیاستگذاریهای فرهنگی دستوری نیست. فرهنگ در خلق قانون، اثرگذار است و حتی سمتوسوی مصوبات قانونی را برای قانونگذار مشخص میکند. اگر توجهی به راهبردهای فرهنگی و اجتماعی نباشد قطعا نمیتوان، قانون را که اساس و ناموس یک جامعه است را بهدرستی آرایش داد. بر همین اساس پرداختن به امور فرهنگی و بازتولید فرهنگ اصیل ایرانی - اسلامی ضرورتی غیرقابلاغماض است.
چهارم: همانطور که مقام معظم رهبری تأکید فرمودند:
«تا آنجایی که ممکن است فضا نباید امنیتی شود اما کار فرهنگی جای خود و کار قضائی و امنیتی هم در جای خود.» حساب افرادی که از روی هیجان به خیابان آمدند از معاندان و عناصرشان جداست. همانطور که رهبر انقلاب تأکید فرمودند باید در مورد افرادی که هیجانزده رفتار کردند کار فرهنگی شود. نکته مهم دیگر این است که اگر به زمینه اعتراض، ولو آن مطالبه یا اعتراض به انحراف کشیده شده باشد، باید توجه کرد وگرنه سبب بایگانی شدن نارضایتی در حافظه جمعی بخشی از مردم خواهد شد. باید در جای خود گلایه، ابهامات و مطالبات را شنید و به آن پاسخ داد. با این شیوه بستر موجسواری معاندان و دشمنان نظام محدود و قدرت مانور از آنها بیشازپیش گرفته میشود. اگر ابهامات و ریشه نارضایتی مردم به رسمیت شناخته شود، میتوان با ریشهیابی و آسیبشناسی، نارضایتی را به رضایتمندی اجتماعی بدل کرد.
اتفاقات، حوادث و رویدادهایی که منجر به بروز نارضایتی شده است از اشتباهات سهوی مدیریتی گرفته تا مطالبات اجتماعی، صنفی و. اگر مورد اغماض قرار گیرند و تلاش و اقدامی جهت جبران آن صورت نگیرد، سبب میشود بخشی از بدنه اجتماعی تصور کند نادیده گرفته میشود و ماحصل این بیتوجهی، آسیب دیدن سرمایه اجتماعی و ایجاد شکاف بین مردم و مسئولان است.
پنجم: پاک کردن ظاهر مسائل به حذف اثرات آن در جامعه منجر نمیشود. بحثی که سبب بروز نارضایتی، خشم و حتی هیجانزدگی جمعی از مردم شده را باید دید و به آن پاسخ داد؛چشم بستن بر نارضایتیها هرچند کوچک و انگشتشمار و حتی ناآگاهانه فقط به بایگانی شدن آن در ذهن معترضان میانجامد که با بروز نارضایتی دیگر سرباز میزند و ضمیمه نارضایتی دیگری میشود.
دیدگاه شما