آیا بازار سرمایه در ۶ ماهه دوم سال مستعد رشد یا رکود است؟/آیا سهام در مکان های جذابی قرار دارند؟
به گزارش خبرنگار مهر، اواخر آذرماه سال گذشته وزیر اقتصاد جزئیات مصوبه 10 ماده ای بورس را تشریح کرد که در آن دولت قصد داشت با تعدیل قیمت مواد اولیه پتروشیمی از بازار سرمایه حمایت اساسی کند. کارخانه های فولاد و سیمان همچنین کاهش مالیات 5 درصدی برای شرکت های تولیدی در نظر گرفته شده است تا هزینه های عملیاتی بسیاری از شرکت ها کاهش و حاشیه سود خالص آنها افزایش یابد. همچنین دولت در حوزه معدن تغییری در حقوق خود نداد و 30 هزار میلیارد تومان برای صندوق تثبیت بازار سرمایه در نظر گرفت.
برای جلوگیری از تبدیل شدن اوراق قرضه به بازار پول هوشمند، دولت تصمیم گرفت اوراق قرضه دولتی را در زمانی که جریان نقدی وضعیت بهتری داشت آزاد کند. دولت برای کمک به بانکها و موسسات مالی و حتی بسیاری از شرکتها برای صادرات به بورس، نرخ ارز را معادل 90 درصد نرخ سامانه نیما تعیین کرد تا شرکتها بتوانند به سودهای جدید دست یابند و صورتهای مالی خود را بهبود بخشند. این 10 بند در زمان اجرا توانستند بازار را شوکه کنند و بورس را در فاز نوسان مثبت قرار دهند.
پس از ابلاغ این مصوبه، بازار سرمایه شاهد نوسان مثبت شدیدی بود و توانست 400 هزار واحد رشد کند، اما عوامل متعددی باعث شد تا بورس پس از رسیدن به مقاومت یک میلیون و 610 هزار واحدی و در 6 رقم بیش از 300 هزار واحد، به ریزش و نوسانات خود ادامه دهد. واحدها در ماه گذشته کاهش یافتند.
افزایش نرخ بهره توسط بانک های مرکزی در سراسر جهان
برای جلوگیری از پیامدهای اقتصادی جنگ روسیه و اوکراین، بانکهای مرکزی اروپا و آمریکا در ماههای اخیر نرخ بهره را برای کنترل تورم افزایش دادهاند، اما این افزایش نرخ بهره موجب رکود در بازارهای جهانی بهویژه کالاها شده است و این مشکل همچنین کاهش فروش صادراتی برخی از شرکتهای بزرگ بورسی ایران نیز تاثیرگذار بود، کاهش قیمتهای جهانی باعث نوسانات صنعت فولاد و برخی دیگر از صنایع بزرگ در بورس ایران شد.
افزایش فوق العاده در گسترش بهبود ترک
اما جنگ بین روسیه و اوکراین منجر به افزایش حاشیه سود پالایشگاه ها یا گسترش کراکینگ شده است.برخی از تحلیلگران این مبلغ را برای پالایشگاه ها تا 40 دلار تخمین زده اند که در گذشته بسیار کمتر از این مقدار بود. افزایش سودآوری شرکتهای پالایشگاهی باعث شد تا بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری و سرمایهگذاریهای واقعی و مشروع وارد صنعت پالایش شوند، اما بلاتکلیفی تحلیلگران کلان اقتصادی باعث شد تا شرکتهای پالایشی طبق پیشبینیها اقبال سهامداران را تجربه نکنند و تنها پالایشگاه نفت لاوان مدیریت کرد. تا سهامداران خوش شانس باشند.
گران ترین محصولات غذایی جهان
گرانی محصولات غذایی در جهان و حذف ارز ترجیحی به ویژه در صنایع غذایی، این شرکت ها را با افزایش سودآوری و ثروت سهامداران مواجه کرد، اما افزایش قیمت های جهانی و افزایش قیمت های داخلی به این معنا نیست که همه مواد غذایی شرکت ها در وضعیت خوبی خواهند بود زیرا در برخی از آنها هزینه های عملیاتی بیش از درآمدها افزایش یافته و حاشیه سود کاهش یافته است.
عدم قطعیت تحلیلگران اقتصاد کلان
یکی از دلایل اصلی افت بورس پس از چهار ماه رشد یعنی. تا پایان اردیبهشت، بلاتکلیفی تحلیلگران در شرایط کلان اقتصادی است، تحلیلگران اقتصادی که در این مرحله پول هوشمند را به سمت بازار سرمایه هدایت می کنند، باید دست در دست هم حرکت کنند تا بتوانند استراتژی آینده را به درستی ارزیابی کنند. دولت به دست آورد، اما افزایش مستمر و آهسته و مستمر نرخ سود بین بانکی از اردیبهشت تا پایان تیرماه امسال به اوج خود رسید و از 20.36 به 21.31 رسید.
نرخ بین بانکی تاثیر مستقیمی بر نرخ اصلی بانکی دارد و هر چه نرخ بانکی بالاتر باشد، پول هوشمند بیشتر به سرمایه گذاری در بانک ها و صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت ترغیب می شود که نگرانی فعالان بازار سرمایه وزیر اقتصاد را به واکنش واداشت. داده و در جلسه مشترک با رئیس سازمان بورس و رئیس کل بانک مرکزی اعلام شد که نرخ بین بانکی کاهش می یابد، طبق جدول فوق که توسط سایت رسمی بانک مرکزی منتشر شده است، نرخ بین بانکی کاهش می یابد. از ابتدای اوت تا پایان سپتامبر، اما دوباره تا پایان شاخص کل واکنش منفی نشان داد و ریزش بازار سرمایه ادامه یافت.
شکست خط روند صعودی در بازار سهام
در 30 ماه گذشته، شاخص کل بورس یک خط روند صعودی ایجاد کرده بود و توانسته بود به این خط روند پایبند باشد، یعنی شاخص کل با حمایت از این خط روند دو بار به سمت بالا پرتاب شد و توانست به رشد خوبی دست پیدا کند. اولین بار در بهار 1400 که با حمایت از این روند به نزدیک به 1 میلیون و 600 هزار واحد رسیده بود و برای دومین بار در زمستان 1400 که با حمایت آن توانست به یک میلیون و 610 هزار واحد برسد. تصویر زیر را ببینید:
با این حال شکسته شدن این خط روند در معاملات هفته گذشته بازار سرمایه می تواند منجر به نوسان شدید یا رکود در بازار شود. البته دولت همچنان می تواند با تغییر مولفه های کلان اقتصادی مانند نرخ سود به بازار سرمایه کمک کند، اما برخی از بازارهای سرمایه کارشناسان معتقدند دولت در این مدت چند روزی است که اولویت با مدیریت و کنترل تورم است و این راهکار اجازه نمی دهد. دولت نرخ بهره را به زیر 20 درصد کاهش دهد.
قیمت بسیاری از سهم ها در نقاط جذابی است و بازار سرمایه مستعد رشد است، اما باید دید مشوق های دولتی می تواند دوباره به بازار سرمایه کمک کند یا حداقل 6 ماهه بازار دچار رکود می شود؟
تاثیر تورم بر بازار سرمایه
بابک سالاروند/ کارشناس بازار سرمایه افزایش پایه پولی و حجم نقدینگی منتج به افزایش تورم در کشور میشود. این اتفاق میتواند بازارهای مالی را تحتتاثیر قرار دهد که در این میان بازار سرمایه نیز از این موضوع متاثر خواهد شد و نرخ بازده موردانتظار سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی را تحتتاثیر قرار میدهد.
نکته دیگر این است که در شرایط تورمی در کوتاهمدت سود اسمی شرکتها (منظور سودی است که تورم در آن لحاظ نشده است) به واسطه کاهش ارزش پول ملی افزایش پیدا میکند، در نتیجه این اتفاق باعث ایجاد تقاضا برای خرید سهام در بازار سرمایه میشود، در صورتیکه سود حقیقیها کاهشی است، اما نکته در این است که در بلندمدت نرخ تورم روی فروش و بهای تمامشده تولید اثرگذار خواهد بود و سودآوری صنایع و شرکتها را تحتتاثیر خود قرار خواهد داد.
به این ترتیب که اگر اثر افزایش نرخ تورم بر بهای تمامشده تولید زیاد باشد و نرخ محصولات و خدمات به آن نسبت یا بیشتر رشد نداشته باشد، سود شرکت کاهش پیدا میکند، در نتیجه قیمت سهام آن نیز بهتبع آن کاهش پیدا میکند، اما باید به این موضوع توجه داشت که افزایش نرخ شرکتهای تولیدکننده کالاهای اساسی میتواند در کوتاهمدت بر حاشیه سود تاثیرگذار باشد. همچنین این اتفاق به لحاظ سرمایهدرگردش نیز میتواند ریسکی را متوجه شرکت کند، اما در کل در چنین شرایطی بهنظر میرسد که این اتفاق، تاثیر مثبتی بر سودآوری این صنایع داشته باشد. در رابطه با شرایط فعلی بازار سرمایه نیز باید این موضوع مطرح بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ شود که در حالحاضر، بازار سرمایه متاثر از عوامل مختلفی چون نرخ بهره، درآمدهای نفتی، نرخ ارز، نرخ تورم، حذف ارز ترجیحی و خارجشدن دولت از صنایع خودرویی است، در نتیجه ترکیب این عوامل و تاثیرگذاری آنها به گونهای است که هنوز نتوانسته نقدینگی قابلتوجهی را برای رونق بیشتر بازار سرمایه جذب کند. با توجه به اینکه روند رشد نرخ تورم در سالهای اخیر بالا بوده است، اثر تورم روی بازدهی داراییهای مالی از موضوعات مهم و قابلتوجه است که میتوان از نظریه فیشر بر این اثر استفاده کرد.
بنا بر این نظریه نرخ بهره اسمی بازتابدهنده اطلاعات مربوط به نرخ تورم موردانتظار است که ارتباط بین بازدهی سهام و تورم با توجه به این نظریه قابلتوضیح است. در این میان سیاستهای پولی از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است، در صورتیکه سیاست پولی انبساطی اتخاذ شود میتواند با حجم پول در گردش رونق فعالیتهای اقتصادی را ایجاد کند، در نتیجه بازار سرمایه با افزایش تقاضا برای خرید سهام مواجه خواهد شد. برعکس این موضوع سیاست پولی انقباضی است که از این رونق میکاهد، مخصوصا زمانی که قیمت سهام و داراییها بهصورت حبابی رشد کرده باشد.
بازار سرمایه آیا رشد می کند؟
درباره امین
شرکت تامین سرمایه امین متشکل از مجموعه ای از بهترین متخصصین بانکداری سرمایه گذاری و بازار سرمایه در ایران است، که با دارا بودن همه مجوز های لازم، و با هدف ارائه خدمات مشاوره عرضه، مشاوره پذیرش اوراق بهادار و نیز پذیرش کالا و اوراق بهادار مبتنی بر کالا، پردازش اطلاعات مالی و سبدگردانی، طیف کاملی از خدمات مالی را به مشتریان خود عرضه می کند. کارنامه بی نظیر امین در ارائه "راهکارهای تامین مالی از بازار سرمایه" به مشتریان، در دهه دوم فعالیت ما باعث شکل گیری مرکز راهکارهای امین شد، که با هدف ارائه راهکارهای چند جانبه در هر صنعت، تمرکز، تخصص و هوشمندی را برای مشتریان فراهم کرده است. سهم بازار 25 درصدی ما در انتشار اوراق بهادار، به واسطه اعتماد و اطمینان مشتریان و مردم حاصل شده، از این رو تلاش ما ارائه راه حل های فراگیر، انطباق پذیر و کارآمد برای رشد صنعت و سرمایه گذاری است.
امینِ امروز
- دارنده رکورد بالاترین حجم انتشار اوراق بهادار در سال ۱۳۹۶با سهمی حدود ۳۰درصد بازار
- دارنده بالاترین رکورد تامین مالی حوزه انرژی
- منتشر کننده اولین اوراق اجاره سیستم بانکی کشور
- عرضه کننده اولین اوراق اجاره سهام در بازار سرمایه کشور
تاریخچه امین
اولین، و همچنان تاثیرگذار ترین
تامین سرمایه امین (سهامی خاص) به عنوان نخستین نهاد در صنعت بانکداری سرمایهگذاری ایران در ١٢ شهریور ١٣٨٦ مجوز تاسیس خود را از شورای عالی بورس و اوراق بهادار دریافت کرد. تامین سرمایه امین در ١٦ دی ١٣٨٦ با شماره ٣١٥٠٨٣ نزد اداره ثبت شرکتها ثبت شد و سازمان بورس و اوراق بهادار در ٢٨ فروردین سال ١٣٨٧، مجوز فعالیت شرکت را صادر کرد.
به استناد صورتجلسه مجمع عمومی فوق العاده تاریخ ١٣۹۹/٠۴/۰٨ ، شخصیت حقوقی شرکت از «سهامی خاص» به «سهامی عام» تبدیل شد. تبدیل شرکت در تاریخ ١٣۹۹/٠۴/٢۴ نزد ادارة ثبت شرکتها و موسسات غیرتجاری تهران ثبت و در تاریخ ١٣۹۹/٠۴/٢۹ در روزنامه رسمی شماره ٢١۹۴۴ درج و منتشر گردید. در تاریخ ١٣۹۹/٠٢/٠٦ هیئت پذیرش بورس اوراق بهادار تهران با پذیرش شرکت تامین سرمایه امین (سهامی خاص) موافقت نمود و در تاریخ ١٣۹۹/٠٥/٠٧ ، شرکت تامین سرمایه امین (سهامی عام) با نماد "امین" در فهرست نرخهای بازار دوم بورس اوراق بهادار تهران درج گردید و در تاریخ ١٣۹۹/٠٥/١٥ عرضه گردید. تامین سرمایه امین با دریافت همه مجوزهای لازم شامل مشاور عرضه، مشاور پذیرش اوراق بهادار و نیز پذیرش کالا و اوراق بهادار مبتنی بر کالا، پردازش اطلاعات مالی و سبدگردانی، طیف کاملی از خدمات مالی را به مشتریان خود عرضه میکند. تامین سرمایه امین موفق شده است طی یک دهه فعالیت، کارنامه بینظیری در ارائه «راهکارهای تامین مالی از بازار سرمایه» به مشتریان خود ثبت کند. با توجه به نیاز مبرم صنایع کشور به مشاورههای تامین مالی شرکتی نیز، تجهیز مرکز ارائه مشاوره های مالی تخصصی با هدف پوشش کامل نیازهای تامین مالی و مشاوره مالی شرکتها، در دستور کار قرار گرفته است.
درباره تامین سرمایه امین
همزمانی دهه ۸۰ شمسی در ایران با رشد صنعت و سرمایهگذاری، باعث ایجاد کشش لازم برای شکلگیری اولین نهاد "بانکداری سرمایه گذاری" شد، که با مشارکت و تعامل بزرگترین بازیگران عرصه صنعت و سرمایهگذاری کشور، منجر به پایهگذاری اولین بانک سرمایهگذاری ایران با نام "شرکت تامین سرمایه امین" شد. اکنون با بلوغ بیشتر بازار سرمایه ایران، واژه بانکداری سرمایهگذاری برای بسیاری از فعالان اقتصادی معنی و مفهوم یافته است، و نام شرکت تامین سرمایه امین، به عنوان اولین و موثرترین نهاد در این زمینه مطرح است.
تاثیر ذهنیت متناقض معامله گران بر تولید
تهران (پانا) - جریان بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ غالب در بازارهای داخلی بهگونهای است که اگرچه با گذشته تغییر محسوسی داشته؛ اما از نگرانیهای خاص و ذهنیتهای اهالی بازار زیر پوست معاملات حکایت دارد. این وضعیت به گونهای خودنمایی میکند که میل به خرید را در برههای از معاملات افزایش داده و در گونهای دیگر بهشدت محدود کرده است. این وضعیت عمومی اما و اگرهای بسیاری دارد و نیازمند موشکافی مضاعف بوده؛ اگرچه در شیوههای مختلف معاملاتی نیز متفاوت است.
به گزارش دنیای اقتصاد، ذهنیت متفاوت و بعضا متناقض فعالان بازار در بخشهای مختلف زنجیره تولید از مواد اولیه تا محصولات نهایی موجب شده است بازارهای کالایی به یک دوقطبی و دوگانگی مبتلا شوند که در شرایط فعلی میتواند بهعنوان یک تهدید پیش روی تولید صنعتی ایفای نقش کند. اینکه ذهنیت خریدار و فروشنده از دورنمای رخدادهای اقتصادی، بهشدت متناقض است، اثر خود را بر نوسان قیمتها در بازارها برجای گذاشته است بهطوریکه در برخی از کالاها با هجوم تقاضا و در برخی دیگر با عقبگرد بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ خریداران روبهرو هستیم. اینکه در یک بازار خاص، مواد اولیه با افزایش تقاضا و رشد نرخ همراه شده ولی محصول نهایی تولیدشده از همان کالا با بیرغبتی عمیق خریداران روبهرو میشود، به آفتی جدید برای صنایع تبدیل شده است. در بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ این شرایط تولیدکننده مجبور است مواد اولیه خود را با قیمت بالا خریداری کند؛ ولی برای محصول تولیدی خود افت تقاضا را تحمل کند. اینک این تناقض نگرانکننده در بسیاری از صنایع مشاهده میشود که میتواند ریسک رکود تورمی را افزایش دهد.
نگاهی به وضعیت معاملات در بورس کالای ایران و به تبع آن در بازار داخلی از دوگانگی رویکردها حکایت دارد. بهطور کلی میل به خرید افزایش یافته است و اغلب خریداران ترجیح میدهند حجم زیادی از کالای موجود را خریداری کنند. به عبارت سادهتر، خرید نقدی با تحویل فیزیکی با رقابت صورت میگیرد؛ ولی در کنار آن خرید سلف همان کالا بعضا بهقدری با عقبگرد خریداران روبهرو میشود که به دلیل عدمثبت تقاضا وارد رینگ معاملاتی بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ نشده و اصطلاحا حذف میشود. این در حالی است که خریداران برای خرید اعتباری بهشدت دست به کار شدهاند و پیشنهادهای خرید با اعتبار اسنادی داخلی رونق دارد؛ آنهم در شرایطی که فروشندهها اغلب از پذیرش این شرایط بهخصوص برای سررسیدهای طولانیمدت طفره میروند. البته این شرایط بیشتر برای مقاطع فولادی است و البته کالاهای بازارپسند هنوز از پذیرش عام قدرتمندی برخوردارند.
نکته دیگر آنکه برای گروههایی از کالاها که ریسک نگهداری بیشتری دارند، میل به خرید و انبارکردن آنها کاهش داشته است. البته باید به این نکته نیز توجه کرد، محصولات نهایی که با مصرفکننده واقعی رودررو هستند، با کاهش تقاضا و افت موجودی انبارها مواجه شدهاند که این وضعیت پیچیدگیهای بازارها را افزایش میدهد. نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت که رفتار مصرفکننده تغییر کرده و حجم خرید محصولات نهایی افت داشته است؛ آن هم در شرایطی که دورنمای مشخصی پیشروی بازارها ترسیم نمیشود. حجم خرید بهنسبت برای مواد اولیه بالاست؛ ولی این خرید نسبت به دورههایی که ذهنیت التهاب نرخ به تبع تنشهای ارزی جدیتر بود، کمتر ارزیابی میشود. به عبارت سادهتر، اگر فقط ذهنیت خریداران برخی مواد اولیه رشد بهای ارز باشد، باید بیشتر از این ارقام وارد فاز خرید شوند؛ ولی اینگونه نیست بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ و میزان رقابت نشان میدهد که اوضاع نسبت به گذشته با حفظ جانب احتیاط همراه شده، گویی معاملهگران در تلاش هستند بخشهایی از دارایی خود را به کالا، بخشی را به وجه نقد و بخشی را به ارز و طلا اختصاص دهند.
باید این موضوع را مهم ارزیابی کرد که در بازار خریدار بسیار است؛ ولی فروشنده برای برخی کالاها کم و برای برخی دیگر بهوفور پیدا میشود. محصولات فولادی و سایر فلزات مشابه با التهاب خرید روبهرو هستند؛ ولی کالای چندانی برای فروش مهیا نیست. این در حالی است که خریداران نیز بهوفور یافت میشوند؛ ولی اولویت آنها خرید اعتباری یا دریافت فوری کالاست. این مطلب بیشتر این ذهنیت را ایجاد میکند که در بازار برخی به دنبال استفاده از اعتبار برای خرید هستند تا امکانات مالی را بهعنوان پشتوانه و وثایق به دارایی دیداری تبدیل کنند و چه بهتر که در ابتدا به کالا و بعضا به پول نقد تبدیل شود. نکته دیگر آنکه وضعیت وامدهی بانکها تعریفی ندارد و اوضاع در بازار اوراق بدهی نیز بهشدت بههم ریخته است؛ تا جایی که شاهد افزایش محسوس هزینه تامین مالی در بازار سرمایه هستیم. این مطلب بهوضوح کاهش توان بانکها در اعتباردهی و افزایش نامحسوس نرخ سود را در بر دارد. استفاده از اعتبارات اسنادی داخلی یا اوراق گام یا هرگونه خرید اعتباری در این شرایط جذابتر عمل میکند. البته باید موارد فوق را واقعیتهای بازار به شمار آورد که ممکن است برای همه بازارها نیز صادق نباشد.
در بازار فولاد با محوریت مصنوعات ساختمانی شاهد التهاب قیمتها و رقابت برای خرید هستیم؛ ولی خریداران حتی با وجود جذابیتهای صادراتی، جانب احتیاط را رعایت میکنند. در بازار شمش میل به خرید روزافزون است و واحدهای نوردی به دلایل مختلف آمادگی خود را برای هر رخدادی با افزایش موجودی انبارها حفظ میکنند. در بازار محصولات پتروشیمی نیز شرایط مشابهی را شاهد هستیم؛ ولی رقابت برای خرید و تلاش حداکثری برای استفاده از امکان خرید با در اختیار داشتن سهمیه بیشتر از بازار فولاد است. این در حالی است که بهای هر تن پلیمر بیشتر از قیمت فولاد است و امکان نقدشوندگی کمتری دارد.
این مطلب اندکی عجیب است؛ زیرا بازار محصولات نهایی (مصنوعات) پلیمری به بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ دلیل اینکه با مصرفکننده نهایی یا پروژههای عمرانی و ساختمانی همراستا ارزیابی میشود، رونق چندانی ندارد. همچنین شاهد کاهش نسبی موجودی انبارها از محصولات نهایی صنایع پلیمری در بازار در کنار افزایش موجودی انبارها از تولیدات در واحدهای تولیدی هستیم. این دو بازار اصلی بورسکالا بهعنوان معرف بازارهای فلزی و پتروشیمیایی وقتی اینگونه با یکدیگر اختلاف فاز داشته باشند ولی در هر دو التهاب را حس کنیم، نشان میدهد که ذهنیتها در بازارهای مختلف، متفاوت است.
در بازار جهانی فولاد شاید اوضاع بهتر شود یا بازار پتروشیمیها هنوز با ابهام روبهروست که باید اینها را از دلایل شرایط فعلی دانست. در هر حال این بازار حرفهای بسیاری برای گفتن دارد که موشکافی آنها به مباحث متفاوتی نیاز دارد؛ ولی باید به دو رکن دیگر در بازارها نیز اشاره کرد؛ یکی بازار سرمایه و دیگری بازار ارز.
اینکه ماههاست بازار سرمایه روزهای سختی داشته و هرچه میکنند نکته مثبت بزرگی از این بازار استخراج نمیشود را باید مهم ارزیابی کرد. در بازار ارز نیز ردپای رشد قیمتها مقطعی و کوچک است و اگر یکسال قبل اعلام میشد که برجامی محقق نخواهد شد ولی دلار ۳۳هزار تومان باقی میماند، کمتر کسی باور میکرد. هماکنون در نقطهای قرار داریم که حتی بهرغم انتظار عام از رشد قیمتها، چنین چیزی به صورت گسترده در بازارهای یادشده دیده نشده و رفتار معاملهگران نیز بهشدت چندقطبی است؛ نه به خرید گسترده آنها میتوان دل خوش کرد و نه به میل به خرید در همه بازارها، بلکه عدمتصمیمسازی در مواقع مهم را بهوضوح میتوان در رفتارهای معاملاتی مشاهده کرد. بازارها هماکنون ابهام را با بدبینی و نگرانی درهمآمیختهاند و حتی به امید رشد بهای ارز نیز خرید گسترده ندارند. بنابراین چندگانگی نظرات اجازه نخواهد داد که بازارها از روندی مشخص تبعیت کنند؛ گویی رفتار بازارها نیز به رفتار مردم شبیه شده است.
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی یا Financial Markets زیر مجموعهای از نظام اقتصادی هستند که در آنها وجوه، اعتبارات و سرمایه در قالب قوانین و مقررات مشخصی، از صاحبان پول و سرمایه به سمت متقاضیان جریان دارد. به بیان سادهتر به بازاری که در آن داراییهای مالی مانند سهام، سپردههای سرمایهگذاری، طرحهای بازنشستگی، انواع بیمه نامهها و اوراق بهادار معامله میشود، بازار مالی گفته میشود که نقش یک واسطه بین خریداران و فروشندگان را ایفا میکند.
در واقع این بازارها شرایطی را فراهم میکنند تا افراد بتوانند اوراق بهادار خود را به فروش برسانند و یا در ازای پرداخت پول، صاحب قسمتی از سهام یک شرکت شوند و تیم آسانبورس تصمیم دارد تا در راستای آموزش بورس به توضیح جامع مفهوم فوق بپردازد.
کاربرد بازارهای مالی
بازارهای مالی پویا، منافع بسیار زیادی را برای نظامهای اقتصادی فراهم میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
- تجمیع منابع خرد و تخصیص آنها به سرمایهگذاران
- کمک به کشف قیمت منابع به صورت غیر دستوری
- تقویت نقدشوندگی در نظامهای مالی
- ایجاد ارتباط مشخص بین ریسک و بازده
- هدایت نقدینگی به مسیری درست و جلوگیری از رشد بازارهای ناسالم
- بهبود شفافیت در فعالیتهای اقتصادی
- کمک به اعمال سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی و دولت
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری در چهار دستهی مختلف طبقهبندی میشوند:
بازارهای مالی بر اساس حق مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی به دو دستهی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم میشوند:
بازار بدهی (Debt Market)
به بازاری که در آن ابزارهای بدهی مختلفی مانند اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ دولتی و اوراق مشارکت معامله میشود، بازار بدهی میگویند. این اوراق ممکن است متعلق به شرکتها، دولتها، بانکها، شهرداریها و سایر سازمانها باشد.
بازار سهام (Stock Market)
به بازاری که در آن سهام از طریق بازارهای منسجم و قانونمند مانند بورس؛ توزیع و مبادله میشود، بازار سهام یا به اصطلاح بازار بورس گفته میشود. این بازار یکی از حساسترین حوزههای اقتصاد است، زیرا به شرکتها این امکان را میدهد که از طریق توزیع بخشی از مالیکت خود به سرمایهگذاران، سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.
بازارهای مالی بر اساس سررسید ابزار مورد معامله
بازارها بر اساس سررسید ابزار مورد معامله به دو دستهی بازار پول و سرمایه تقسیم میشوند:
بازار پول (Money Market)
به بازاری که در آن اوراق بهادار با سررسیدی کمتر از یک سال معامله میشوند و نرخ بهره متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق تعیین میشود، بازار پول میگویند. سرعت نقدشوندگی بالا، ریسک عدم پرداخت پایین و کمتر بودن نرخ بهره نسبت به سایر بازارها، از جمله فاکتورهای مثبت در بازار پول میباشد.
بازار سرمایه (Capital Market)
به بازاری که خرید و فروش داراییهای مالی با سررسید بیش از یک سال یا بدون سررسید در آن انجام میشود، بازار سرمایه میگویند. بطور کلی این بازار فرایند هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را تسهیل میکند و خود به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم میشود:
- بازار اولیه: به بازاری که تشکیل سرمایه در آن اتفاق میافتد و اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله میشوند، بازار اولیه میگویند.
- بازار ثانویه: بازار ثانویه این امکان را فراهم میکند تا اوراقی که برای اولین بار در بازار اولیه عرضه شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و صاحبان این اوراق نگرانی از جهت خرید یا فروش آنها نداشته باشند.
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی به چهار دستهی بازارهای رسمی، بازارهای خارج از بورس، بازار سوم و بازار چهارم تقسیم میشوند:
بازارهای رسمی
بورس اوراق بهادار یکی از بازارهای رسمی سازمانیافته است که قوانین و شرایط سختگیرانهای را برای پذیرش شرکتها اعمال میکند؛ در واقع شرکتها ابتدا از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و ترازهای مالی مورد بررسی قرار میگیرند و سپس در این بازار پذیرفته میشوند.
بازار خارج از بورس
به بازاری که اوراق بهادار شرکتهای پذیرفته نشده در بورس در آن معامله میشود، بازار خارج از بورس یا بازار مبتنی بر چانهزنی میگویند. این بازار دارای مکان فیزیکی جهت معامله نیست و شرایط آسانتری را برای پذیرش شرکتها در نظر گرفته است.
بازار سوم
معمولاً سازمانها و موسسات بزرگ سرمایهگذاری به دلیل حق کمیسیون و کارمزد کمتری که در بازار سوم وجود دارد، مشغول به فعالیت در این بازار هستند.بازار سرمایه آیا رشد می کند؟
بازار چهارم
شرکتها و سازمانهایی در این بازار فعال هستند که قصد انجام معاملات عمده و بلوکی را دارند. این شرکتها برای اینکه در معاملات خود کارمزدی پرداخت نکنند، معمولاً به صورت مستقیم و بدون دخالت کارگزار وارد معامله میشوند.
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری به دو دستهی بازار آتی و بازار نقدی تقسیم میشوند:
بازار آتی (Future Market)
به بازاری که در آن اوراق مشتقه معامله میشود، بازار آتی یا بازار اوراق مشتقه نام دارد. اوراق مشتقه، قراردادی است که بر اساس آن صاحب اوراق موظف یا مختار است که در تاریخ مشخصی در آینده، یک دارایی را بخرد یا بفروشد.
بازار نقدی (Spot Market)
به بازاری که برای انجام فوری معاملات شامل خرید و فروش کالاها و اوراق بهادار تشکیل شدهاست، بازار نقدی میگویند. بازار نقدی در نقطهی مقابل بازار آتی قرار دارد و از آنجا که معاملات این بازار در نقطهای از زمان انجام میشود، به آن بازار نقطهای نیز میگویند.
دیدگاه شما