۴ دلیلی که معاملات شما به حد سود برخورد نمیکنند!
رسیدن معاملات به حد سود یکی از مواردیست که بسیاری از معاملهگران به دنبال آن هستند. اما تقریبا درصد خیلی زیادی از تریدرها موفق به دستیابی به این هدف نمیشوند. این مورد به دلایل مختلفی رخ میدهد که در این مطلب قصد داریم تا ۴ دلیل عمدهای که معاملات شما به حد سود تعیین شده نمیرسند را بررسی کنیم. با طلاچارت همراه باشید.
۱- حد سود مناسبی تعریف نکردهاید
شاید مهمترین دلیل این باشد که حد سود خوبی برای ترید خود مشخص نکردهاید. به عنوان مثال ممکن است حد سودی قرار داده باشید که بر اساس تایم فریم مدنظر، ساختار و قدرت حرکتی بازار امکان دستیابی به آن مقدور و یا حداقل بسیار کم باشد.
به عنوان مثال اگر در تایم فریم ۱۵ دقیقه معاملات خود را انجام میدهید اما حد سودی بیش از ۱۰۰ واحد در نظر میگیرید به احتمال زیاد بازار به آن نخواهد رسید. چرا که میزان نوسان در تایم فریمهای پایینتر معمولا محدودتر میباشد. البته به این نکته نیز باید توجه داشته باشید که قدرت حرکت بازار در جفت ارزها، سهام و به طور کلی داراییهای مختلف نیز متفاوت است. به عنوان مثال قدرت نوسان در جفت ارزهایی مانند GBPNZD، GBPJPY و یا شاخص S&P بسیار بالاتر از جفت ارزهای متعادلتر مانند EURUSD یا AUDUSD میباشد.
یکی از اندیکاتورهایی که میتواند در تعیین حد سود به شما کمک کند اندیکاتور ATR میباشد.
۲- نسبت ریسک به سود را به صورت غیر واقع بینانه در نظر گرفتهاید
مبحث ریسک به سود یکی از مباحث بسیار مهم در معاملهگری است که باید حتما به آن توجه لازم را داشته باشید. نسبت ریسک به سود در روشهای مختلف متفاوت است و در واقع هر روشی نسبت ریسک به سود مشخصی دارد. به عنوان مثال الگوها و ساختارهای قیمتی متفاوت حد سودهای متفاوتی نیز دارند.
نکته مهم اینجاست که شما حد سود را به درستی و بر اساس الگو یا ساختاری که بر اساس آن معامله میکنید تعیین نمایید. مثلا الگویی مانند سر و شانه یک حد سود مشخص دارد که در واقع فاصله قسمت سر الگو تا خط گردن میباشد که از نقطه شکست خط گردن اعمال خواهد شد. حد ضرر نیز حد سود و حد ضرر در سر و شانه بالای شانه سمت چپ قرار خواهد گرفت.
در صورتی که ساختار کلی الگو مناسب باشد، در حداقلیترین حالت نسبت ریسک به سود ۱ به ۲ را به شما خواهد داد.
حالا اگر شما به اندازه دو برابر فاصله سر تا خط گردن را به عنوان حد سود در نظر بگیرید، یک نسبت ریسک به سود چیزی معادل ۱ به ۴ خواهد شد. این کار هم از لحاظ تعیین حد سود بر اساس الگوی سر و شانه اشتباه است و هم یک نسبت ریسک به سود غیر واقع بینانه خواهد بود. هرچند ممکن است که قیمت حد سود تعیین شده شما برسد اما تعیین چنین حد سود منطقی نخواهد بود.
۳- بر خلاف روند تایم فریم بالاتر در حال ترید کردن هستید
همانطور که احتمالا میدانید قدرت تایم فریمها بر اساس بزرگی و کوچکی آنها تعیین میشود. در واقع تایم فریمهای بالاتر چون که ساختار کلیتر از بازار را نشان میدهند، چه از لحاظ تعیین روند و چه تغیین سطوح حمایت و مقاومت کلیدی قدرت بسیار بیشتری نسبت به تایم فریمهای کوچکتر دارند.
بنابراین همیشه برای قبل از اینکه معاملهای را در یک تایم فریم انجام دهید، بهتر است روند کلی را در یک یا دو تایم فریم بالاتر در نظر داشته باشید. چرا که اگر فرضا روند در تایم فریم روزانه صعودی باشد اما شما بر اساس تایم فریم ۳۰ دقیقه یا یک ساعته یک ستاپ نزولی پیدا کنید و بر اساس آن پوزیشن فروش بگیرید، احتمال نرسیدن قیمت به حد سودتان یا حتی فعال شدن حد ضرر شما وجود خواهد داشت. چرا که بر خلاف روند تایم فریم بالاتر در حال معامله هستید.
۴- اخبار و گزارشهای اقتصادی را نادیده گرفتهاید
اخبار و گزارشهای اقتصادی مهم میتوانند گاها باعث تغییر جهت ناگهانی و پرقدرت قیمت شوند. به همین دلیل ممکن است قیمت حتی به نزدیکی حد سود شما نیز برسد اما بر اثر انتشار یک گزارش اقتصادی به طور کلی مسیر خود را تغییر دهد و به سمت نقطه ورود شما حرکت کند.
البته نیازی نیست که نگران همه گزارشهای اقتصادی باشید چرا که همه آنها تاثیرات گستردهای ایجاد نخواهند کرد. صرفا خبرهایی که مرتبط با تغیین نرخ بهره، گزارش اشتغال و بیکاری و تحولات سیاسی باشند توانایی ایجاد نوسانات پرقدرت را دارند و بهتر است قبل از انتشار اینگونه گزارشهای معاملهای نداشته باشید.
آموزش الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم (Flag Pattern) یا مستطیل یکی از الگوهای قیمتی مهم در تحلیل تکنیکال است. پرچم یک الگوی کوتاهمدت در دل یک روند نزولی یا صعودی بلندمدت محسوب میشود. از نظر ساختار شبیه یک پرچم روی میله است. از این الگو برای تشخیص ادامهی روند استفاده میشود و در واقع یکی الگوهای ادامهدهندهی معتبر به حساب میآید. کار با این الگو بسیار ساده است. در این مطلب از چشم بورس با الگوی پرچم و نحوهی معامله با آن آشنا میشوید.
اگر با الگوهای قیمتی آشنایی ندارید، پیشنهاد میکنیم پیش از شروع مطلب زیر را بخوانید:
الگوی پرچم چگونه کار میکند؟
الگوی پرچم مناطقی از تثبیت قیمت در میانهی یک روند است. قیمت در این مناطق در خلاف جهت روند اصلی استراحت میکند. پس از شکست، قیمت با سرعت نسبتا زیاد روند اصلی را ادامه میدهد. این الگو به طور معمول از 5 تا 20 شمع تشکیل میشود و یک الگوی کوتاهمدت است. قسمت انتهایی پرچم نباید از نصف میله عبور کند. پرچمها میتوانند صعودی و یا نزولی باشند.
آموزش الگوی پرچم
اجزای الگوی پرچم
این الگو در پنج مرحله تشکیل میشود. مراحل تشکیل این الگو به شکل زیر است:
- روند قوی پیش از تشکیل الگو
- کانال تثبیت
- الگوی حجم
- یک شکست
- تاییدی که در آن قیمت در همان جهت روند قبلی حرکت میکند.
خطوط روند در الگوی پرچم موازی هستند، اگر خطوط همگرا شوند به آن الگوی کنج یا گُوِه میگویند. پرچمهای صعودی حد سود و حد ضرر در سر و شانه و نزولی از نظر ساختار بسیار شبیه به هم هستند، اما از نظر جهت روند و الگوی حجم کمی متفاوتاند. در پرچم صعودی قبل از تشکیل الگو، حجم افزایشی و در زمان تکمیل شدن الگو حجم کاهشی است. در حالی که در پرچم نزولی قبل از تشکیل الگو، حجم افزایشی است اما در حین کامل شدن الگو حجم تقریبا ثابت میماند.
نقطهی شکست ویژگی دیگر الگوهای مستطیل محسوب میشود. در هنگام تشکیل الگو حجم معاملات کاهش مییابد و معاملهگران اصطلاحا دست به ماشه هستند. در زمان استراحت قیمت، معاملهگران منتظر هستند تا روند بعدی شروع شود. پس از شکست، دوباره حجم افزایش مییابد.
الگوی پرچم صعودی
در پرچم صعودی در انتهای روند با افزایش حجم شاهد خارج شدن تعدادی از معاملهگران کوتاهمدت هستیم. سپس معاملهگران تازهنفس در یک ساختار در حال تثبیت به مرور وارد میشوند. آنها تمایل دارند قیمت را در روند قبلی حفظ کنند و شاهد صعود دوباره هستیم.
در این مثال از پرچم صعودی، قیمت در روند اولیه افزایش مییابد. سپس در منطقهی تثبیت شاهد کاهش قیمت هستیم. ممکن است در نقطهی شکست شاهد حجم بالا نباشیم، اما تحلیلگران ترجیح میدهند شکست با افزایش حجم همراه باشد. افزایش حجم به معنای ورود موج جدیدی از سرمایهگذاران برای ادامهی روند صعودی است.
پرچم صعودی
الگوی پرچم نزولی
پرچم نزولی نیز بسیار شبیه به پرچم صعودی است. در این الگو تعدادی از فروشندگان کوتاه مدت خارج میشوند و پس از یک دورهی تثبیت، فروشندگان بلندمدت دوباره قیمت سهم را به پایین میکشند. در پرچم نزولی، همیشه حجم کاهش نمییابد. روند نزولی با ترس و بدبینی همراه است. معاملهگران با کاهش قیمت ترجیح میدهند به سرعت از معامله خارج شوند. به بیان دیگر، هیجان بیشتری در روندهای نزولی وجود دارد. در روندهای نزولی در هنگام تشکیل الگو حتی ممکن است حجم افزایش یابد.
پرچم نزولی
چگونه با الگوی پرچم معامله کنیم؟
برای معامله با این الگو باید سه محدودهی کلیدی را مشخص کنیم: نقطهی ورود، حد ضرر و حد سود.
نقطهی ورود
حتی اگر به تحلیل خود کاملا مطمئن هستید، بهتر است منتظر شکست اولیه باشید. معاملهگران معمولا پس از شکست الگو یک کندل صبر میکنند. علاوه بر این، پولبک و تروبک به خطوط روند شکسته شده نقطهای بسیار امن برای ورود است.
خط ضرر
از پایینترین نقطهی الگو به عنوان حد ضرر استفاده کنید. پایینترین نقطه جایی است که نمودار خط روند پایینی را لمس میکند. حتی برای معاملات بلندمدت میتوانید حد ضرر را کمی پایینتر قرار دهید.
حد سود
به دو شکل میتوانید حد سود را تعیین کنید. فاصلهی بین خطوط روند میتواند یک حد سود باشد. البته این رویکرد بسیار محتاطانه به حساب میآید. رویکرد خوشبیانهتر استفاده از اندازهی میلهی پرچم است. در این رویکرد انتظار میرود که نمودار قیمت پس از شکست به اندازهی میله رشد خواهد کرد. به شکل زیر نگاه کنید:
نحوهی معامله با الگوی پرچم
سخن پایانی
در این مطلب با الگوی پرچم و نحوهی معامله با آن آشنا شدیم. پرچمها الگوهایی پرکاربرد برای نوسانگیری و معاملات کوتاهمدت هستند. این الگو ساختار پیچیدهای ندارد، اما کار با آن نیازمند تمرین و تجربه است.
به خاطر داشته باشید پرچمها ممکن است انتهای روند نیز تشکیل شوند پس نقطهی شکست و تایید بسیار مهم است. همچنین میتوانید از پولبکها استفاده کنید. حتما به روند کلی بازار توجه کنید. الگوهای قیمتی وقتی کارآمد هستند که با روند کلی بازار هماهنگ باشند. پوزیشن گرفتن بر خلاف جهت بازار همیشه با ریسک زیادی همراه است.
به عنوان نکتهی پایانی، به یک روش بیش از حد تکیه نکنید. الگوهای قیمتی را در کنار سایر روشهای تحلیل تکنیکال مانند اندیکاتورها یا الگوهای شمعی استفاده کنید.
سوالات متداول
الگوی پرچم یک الگوی قیمتی (نموداری) است. این الگو در میانهی روند تشکیل میشود و یک محدودهی استراحت و تثبیت قیمت است.
پرچمها به دو دستهی پرچم صعودی و پرچم نزولی تقسیم میشوند.
پرچمها دو جزء اصلی دارند: میله (صعود یا نزول قبل از تشکیل پرچم) و پرچم (کانالی که قیمت در آن نوسان میکند)
حد سود و حد ضرر در سر و شانه
تحلیل طلا
تحلیل طلا
تحلیل یورودلار
تحلیل یورودلار
تحلیل دلار
اخبار روز 26/07/2021
8 نکته مهم برای معاملات فارکس
معامله گری موفق لزوما نباید پیچیده و بسیار سخت باشد. در واقع، معامله گران برتر نکات و ترفندهای پنهانی ندارند؛ اما نسبت به معامله گران آماتور و معمولی چند کار ساده را متفاوت انجام می دهند.
در این مقاله، به 8 نکته و ترفندهایی می پردازیم که می توانید همین الان انجام دهید و تأثیر بی اندازه آنها را بر معاملات خود ببینید.
نکته اول: بازار خوب و بد را یاد بگیرید
بسیاری از معامله گران، صرف نظر از عملکرد قیمت یک جفت ارز خاص، همیشه وارد معاملات آن جفت ارز فارکس می شوند. این کار اشتباه است. جفت ارزهای فارکس معمولا مراحل مختلفی را تجربه می کنند.
بنابراین، اولین قدم این است که تشخیص دهید کدام بازار برای معامله کردن خوب و کدام بد است. برای یک استراتژی معاملاتی خوب، بهتر است دنبال بازارهای رونددار خوب بگردید و از بازارهای رنج و محدود دوری کنید.
پیشنهاد ما این است که بازارهای بیشتری را زیر نظر داشته باشید اما نسبت به انتخاب خود حساسیت بیشتری نشان دهید. هر هفته بازارهایی که می خواهید معامله کنید را بررسی کنید و فقط آنهایی را دنبال کنید که عملکرد قیمت خوبی دارند.
نکته دوم: انتخاب بازه زمانی
این نکته با نکته قبلی مرتبط است. بسیاری از معامله گران، بسته به عملکرد قیمت یک جفت ارز، به طور مداوم در بازه های زمانی روزانه، 4 ساعته و 1 ساعته معامله می کنند. گاهی وقت ها بازه زمانی روزانه در دامنه محدودی قرار دارد، اما بازه زمانی 4 ساعته یا 1 ساعته می توانند روندهای خوبی را در اختیار شما قرار دهند. در چنین مواقعی می توانید در تایم فریم های پایین تر معامله کنید. اما بازه های زمانی 1 ساعته و 4 ساعته بیش از حد نامنظم باشند، می توانید در بازه زمانی روزانه معامله کنید که نوسان کمتری دارد.
ما شدیدا معتقد هستیم که انعطاف پذیر بودن و دانستن نحوه انطباق با بازار می تواند تفاوت بزرگی را در معاملات هر معامله گر ایجاد کند؛ البته زمانی که بداند چگونه بهترین نمودارها را پیدا کند.
نکته سوم: یاد بگیرید که چه زمانی نباید معامله کرد
این شاید مهمترین مهارت معاملاتی برای هر معامله گر باشد: بدانید که در چه مواقعی نباید معامله کرد. شما معمولا می توانید دلایلی برای افزایش یا کاهش قیمت بیاورید، اما این به این معنا نیست که حتما باید معامله کنید.
شما باید مانند یک تیرانداز در خفا معامله کنید؛ یعنی فقط منتظر بهترین موقعیت ها باشید و سعی کنید در این میان ضرر نکنید. در بازار فارکس معمولا با روزهایی مواجه می شوید که هیچ معامله ای نمی توان انجام داد. معامله گران تازه کار معمولا به راحتی صبر خود را از دست می دهند و وارد معاملات محاسبه نشده می شوند. در چنین مواقعی این معاملات ضررده می شوند و معامله گران تازه کار آنقدر پول از دست می دهند که ممکن است به سختی بتوانند ضررهای حاصل را جبران کنند.
9 دلیل برای دوری از معاملات:
- زمانی که نیاز به بررسی معاملات خود دارید.
- زمانی که نمی دانید در چه سطحی باید حد سود و حد ضرر را اعمال کنید.
- زمانی که بازار با استراتژی معاملاتی شما در یک راستا نباشد.
- زمانی که قصد افزایش حجم معامله را دارید (جهت جبران ضررهای قبلی).
- زمانی که فکر می کنید بازار به اوج یا کف خود رسیده باشد.
- اگر قیمت از سطح ورودی مورد نظر شما دور شده باشد (معمولا به دلیل وارد شدن دیرهنگام به معامله).
- زمانی که بدون انجام تحلیل های مورد نیاز قصد ورود به معامله داشته باشید.
- زمانی که دنبال نظرات دیگران باشید (معامله گر باید به تحلیل شخصی خود متکی باشد).
- زمانی که می خواهید هفته را با سود به پایان برسانید.
نکته چهارم: کل نمودار را بررسی کنید
بسیاری از معامله گران این اشتباه را مرتکب می شوند که فقط الگوهای نمودار یا الگوهای کندل استیک را به صورت جداگانه تحلیل می کنند و نمای کلی نمودار را نادیده می گیرند.
اگرچه الگوهای نمودار و الگوهای کندل استیک نقش مهمی را در معاملات ایفا می کنند، اما همیشه باید نمای کل نمودار را بررسی کرد و اعتبار این الگوها را نسبت به عملکرد کلی قیمت سنجید. برای مثال، الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) می تواند علایم بسیار ارزشمندی را در اختیار معامله گر قرار دهد، اما اگر در سطحی از بازار شکل بگیرد که منطقی نباشد یا اگر امواج روند (قسمت سر یا شانه های الگو) جذاب به نظر نرسند، به هیچ وجه نباید وارد چنین معامله ای شد. فرصت های دیگر همیشه وجود خواهند داشت.
باز هم تاکید می کنیم که مانند یک تک تیرانداز معامله کنید و سعی کنید واقعاً بفهمید که نمودار به شما چه چیزی را نشان می هد. با کمک علایم عملکرد قیمت می توانید نشانه ها و الگوهای موجود در نمودار را به نحو احسن یاد بگیرید.
نکته پنجم: یاد بگیرید که چه زمانی باید ضرر را کاهش دهید
ما معتقدیم که رعایت این نکته به راحتی می تواند بین یک معامله گر بازنده و یک معامله گر برنده تفاوت ایجاد کند.
هنگامی که یاد بگیرید عملکرد قیمت را به گونه ای بررسی کنید که به شما امکان دهد زمان آغاز معامله سودده را تشخیص داده و بتوانید با کمک آن ضرر خود را کاهش دهید، رویکرد معاملاتی شما متحول خواهد شد.
معاملات خوب معمولاً در آغاز روند صورت می گیرند و هر معامله گری می تواند نحوه خروج از معاملات بد را یاد بگیرد.
نکته ششم: هنگام اعمال حد ضرر و حد سود واقع بین باشید
هنگامی که وارد یک معامله خوب شدید، در مورد اعمال حد ضرر و حد سود غیر واقع بینانه اشتباه نکنید. این معمولا زمانی اتفاق می افتد که معامله گران حساب های کوچکی داشته باشند یا سعی کنند ضررهای قبلی خود را جبران کنند.
ما معمولاً توصیه می کنیم که در اولین منطقه حمایت/مقاومت عمده حد سود یا حد ضرر خود را قرار دهید. به طور کلی، چنین اهدافی 2 تا 4 برابر از سطح ورودی فاصله دارند که بسیار مناسب است. همیشه چیزی را که «تضمینی» است انتخاب کنید و سعی نکنید سود بزرگی را یکمرتبه کسب کنید. اتفاقی که معمولا رخ می دهد این است که معامله خوب شما در نهایت ضررده می شود و سرمایه یا مقداری از سرمایه خودتان را از دست می دهید.
نکته هفتم: سودهای کوچک جمع می شوند
لازم نیست هر چند هفته یکبار حساب خود را دو برابر کنید و باید از وعده ها یا شعارهای بازاریابی که استراتژی های معاملاتی با بازدهی غیرمعقول را تبلیغ می کنند دوری کنید.
فقط به این فکر کنید که سود ثابت حاصل از نسبت ریسک به ریوارد 1 یا 2 در هر ماه (نه روز) چقدر می تواند حساب معاملاتی شما را بزرگ کند. حتی ریسک 1% در هر معامله، می تواند به سرعت به 12% تا 24% در سال تبدیل شود.
البته بزرگ کردن یک حساب کوچک به زمان نیاز دارد، اما در عین حال، این روش موفقیت آمیز کسب معاملات سودده در بلند مدت است. و هنگامی که بتوانید سود سالانه 20 درصدی داشته باشید، هر سرمایه گذار خوشحال خواهد شد که مقداری پول به شما بدهد.
نکته هشتم: زنگ پایان ذهنی داشته باشید
در اینجا منظور ما این نیست که چه زمانی از یک معامله خارج شوید، بلکه چه زمانی از میز معاملات خود دور شوید و معامله کردن را متوقف کنید.
احساسات و تکانشگری مشکلات بزرگی برای بسیاری از معامله گران آماتور ایجاد می کنند و معاملات انتقامجویانه از بازار یا معاملات با اهرم بسیار بالا اغلب منجر به ضررهای شدید یا حتی مسدود شدن حساب می شوند.
هر معامله گر باید یک معیار روزانه یا هفتگی داشته باشد که در صورت رسیدن به آن معاملات خود را متوقف کند. به عنوان مثال، پس از 2 یا 3 معامله ضررده متوالی، معاملات روزانه خود را به پایان برسانید و از بازار فارکس دوری کنید. اگر در هفته 5 درصد کاهش سرمایه داشتید، زودتر معاملات هفتگی خود را تمام کنید.
همانطور که می بینید، هیچ یک از این نکات معاملاتی سیگنال ورودی به شما نمی دهند یا در مورد اندیکاتورهای تکنیکال بحث نمی کنند، اما مطمئن هستیم که وقتی با خودتان صادق باشید، اهمیت هر نکته را درک خواهید کرد.
معامله کردن دو سرعت نیست بلکه بیشتر شبیه ماراتن است. شما باید اطمینان حاصل کنید که بر روی آن اصول اساسی معامله کنید زیرا با این نکات می توان به معاملات موفق و سودده رسید.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
الگوی سر و شانه چیست و چگونه با آن معامله کنیم؟
یکی از مصطلحترین چیزهایی که در بازارهای مالی میشنوید، الگوی سر و شانه یا همان Head and Shoulders است و خیلیها نمیدانند چطور باید با این الگو کار کنند یا آن را بکشند. در واقع مفهوم این الگو برای این افراد جا نیفتاده است. بعضی از معاملهگران تازهنفس هم هستند که هیچ اطلاعی درباره الگوی هد اند شولدرز ندارند و برای اولینبار میخواهند با آن آشنا شوند. لیدوما فارکس بهترین جا برای شما است تا این موضوع را از صفر تا صد بیاموزید.
الگوهای کلاسیک
مطمئنم که برای خیلی از شماها اتفاق افتاده است که از محل کارتان خارج شدهاید و با دیدن ابرهای سیاه گفتهاید: باران در راه است! در راه رسیدن به خانه با دیدن نور خیرهکنندهای به این فکر میافتید که کمی بعد صدای بلندی خواهید شنید که همان رعد و برق است و… . زندگی ما پر از این الگوها است و همه ما به طریقی از آنها استفاده میکنیم. بعضی از این الگوها تنها برای افراد هوشمند نمایان میشوند و آنها با استفاده از نظمیکه در روند رخ دادن آن اتفاق وجود دارد، اتفاقات بعدی را پیشبینی میکنند و از این روش برای رسیدن به موفقیت حد سود و حد ضرر در سر و شانه کمک میگیرند.
یک روز یکی از همین افراد باهوش که در حال کار کردن با نمودارهای یک بازار مالی بود متوجه نظم خاصی در روندها و نوسانات میشود. به عنوان مثال او متوجه میشود که هر دفعه با دیدن الگویی مشابه الگوی سر و شانه، بازار واکنشی مشخص و قابل پیشبینی دارد. بنابراین او توانست از این طریق به کسب درآمد بپردازد.
ماجرای الگوهای کلاسیک همین بود که در بالا خواندید. یک الگوی خاص در نمودار ظاهر میشود و شما پیشبینی میکنید تا بازار دقیقا یک واکنش خاص بدهد. درست مانند وقتی که ابرهای سیاه را در آسمان میبینید و متوجه میشوید قرار است باران ببارد.
به چنین الگوهایی که در نمودار ظاهر میشوند الگوهای کلاسیک میگوییم. الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال بسیار استفاده میشوند به طوری که برخی صرفا از این الگوها برای معامله استفاده میکنند. به طور کلی تعداد محدودی از الگوهای معتبر وجود دارند اما اگر علاقهمند به تحقیق و جستوجو در این باره هستید میتوانید با مطالعه بیشتر به تعداد بسیار زیادی از الگوهای کلاسیک دست پیدا کنید. یکی از مهمترین و معروفترین الگوهای کلاسیک، الگوی سر و شانه یا الگوی هد اند شولدرز است که ترجمه مستقیمی از عبارت انگلیسی Head and Shoulders به حساب میآید.
الگوها چه کمکی به ما میکنند؟
الگوهای کلاسیک یک مزیت بزرگ دارند و آن هم این که بدون دردسر برای شما پول پارو میکنند! مزیتی که این الگوها دارند، سادگی در تحلیل نمودار است و شما میتوانید با یک نگاه آنها را تشخیص دهید حد سود و حد ضرر در سر و شانه و معامله باز کنید. به خاطر همین مزیت بزرگ است که بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند به جای آموختن نکتههای پیچیده و گنگ در تحلیل تکنیکال، از الگوهای کلاسیکی مانند الگوی سر و شانه استفاده کنند.
مزیت دیگری که این الگوها برای تریدرها دارند این است که میتوان اعتبار بالایی برای آنها قائل بود و به قول خودمانی میتوانیم روی آنها حساب ویژهای باز کنیم. معمولا الگوهای کلاسیک، سیگنالهای معتبری را منعکس میکنند و ریسک معاملاتی کمتری دارند.
اگر دقت کنید از کلمه «معمولا» در بیان اعتبار الگوهای کلاسیک استفاده کردیم؛ دلیل این است که هر چیزی در بازار تا حدودی قابل حدس زدن است و هرگز نمیتوانیم روند بازار را به طور صد در صدی پیشبینی کنیم. با این وجود الگوی حد سود و حد ضرر در سر و شانه سر و شانه یکی از الگوهایی است که اعتبار بالایی دارد و معاملهگران به محض دیدن آن، معامله خود را ثبت میکنند. الگوی سر و شانه نسبت به سایر الگوها سخت ایجاد میشود اما اگر ایجاد شود نتیجهای بسیار مطلوب و قابل پیشبینی خواهد داشت. به بیان بهتر، آینده بازار طوری که ما حدس میزنیم پیش خواهد رفت.
در ادامه میخواهیم به معرفی 0 تا 100 الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال بپردازیم اما قبل از پرداختن به این موضوع پیشنهاد میکنیم مطالب لیدوما فارکس را از طریق پیج اینستاگرامی دنبال کنید. این طوری سریعتر و آسانتر است.
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر و شانه دقیقا همان چیزی است که آن را نامگذاری کردهاند. در این الگو سه قله ( یا حد سود و حد ضرر در سر و شانه سه دره) با ارتفاعهای مختلف وجود دارد که ارتفاع دو قله از آنها یکسان و دیگری بلندتر است. بدون فوت وقت میرویم سراغ شکل تا بررسی الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال را ملموستر ادامه دهیم:
همان طور که در تصویر مشاهده میکنید اجزای یک الگوی سر و شانه به قرار زیر هستند:
این الگو به سادگی تداعیکننده اندام یک انسان است که شانهها در اطراف و سر در ارتفاع بلندتری قرار دارد و خط گردن جداکننده این اندام از سایر بدن است. بنابراین به خاطر سپردن الگوی هد اند شولدرز ساده است. در زیر مثالی از این الگو در نمودار مشاهده میکنیم:
نکتهای که وجود دارد این است که الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال کمتر از سایر الگوها به وجود میآید و هر چه تایمفریمهای خود را افزایش دهیم، تعداد کمتری از آن مییابیم اما اعتبار بالایی دارد و قابل اطمینان است. همچنین در پیدا کردن این الگو باید محتاط باشید چرا که هر 3 دره یا 3 قلهای، الگوی سر و شانه نیست. ممکن است با کوچکترین اشتباه، خود را دچار ضرر و زیان کنید. برای پیشگیری از این مشکل بهتر است تا با انواع الگوهای سر و شانه آشنا شویم.
انواع الگوی سر و شانه + نمونههای درست
الگوی سر و شانه دو شکل کلی دارد که اصلیترین شکل آن در قسمت قبل بیان شد. این الگو عموما در بالاترین قیمت رخ میدهد و شامل دو قله کوتاه و یک قله بلند است. شکل زیر:
شکل بعدی الگو، کاملا برعکس الگوی قبلی است. یعنی به جای قلهها، دره قرار میدهیم. به این شکل که دو دره با عمق برابر داریم و عمق دره سوم از دیگر درهها بیشتر خواهد بود. این نوع سر و شانه با اسم سر و شانه معکوس شناخته میشود و بیشتر در پایینترین قیمت به وجود میآید. مانند شکل زیر:
این دو الگو شکلهای درست الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال هستند و اعتبار بالایی دارند. در قسمت بعد میخواهیم چند نمونه از رایجترین شکلهای نادرست از این الگو را معرفی کنیم تا اگر اشتباه شما هم بود، رفع شود.
انواع الگوی سر و شانه + نمونههای نادرست
ضربالمثل هر گردی، گردو نیست در این جا صدق میکند. برخی از کاربران بلافاصله بعد از خواندن بخشهای ابتدایی مقاله صفحه را میبندند و سراغ نمودار میروند و هر الگوی مشابه سر و شانهای را که مشاهده کردند به حساب Head & Shoulders میگذارند. این اشتباه باعث میشود تا معاملههای این افراد غلط از آب درآید و به ضرر منجر شود.
برای جلوگیری از چنین اشتباهاتی دو راهکار ارائه میدهیم. اولین راهکار، تمرین است. توصیه میکنیم بعد از خواندن این مطلب سراغ چارت بروید و سعی کنید در تایمفریمهای مختلف، الگوی هد اند شولدرز را پیدا کنید. یکی از راههای آسان برای رسم این الگو استفاده از ابزارهای تریدینگ ویو است (این قسمت ویژه معاملهگران بازار فارکس است و نیازمند کار با وبسایت Tradingview است. برای مشاهده آموزش ثبتنام اینجا کلیک کنید).
راهکار دوم آشنایی با اشتباهات رایجی است که توسط سایر افراد اتفاق میافتند. چند نمونه از الگوهای اشتباه بعلاوه علت اشتباه بودن آنها آورده شدهاند.
این شکل الگوی سر و شانه نیست چرا که در این الگو حتما باید سر در بین دو شانه قرار گیرد. تصور اندام یک انسان میتواند درک درستی به شما بدهد. بنابراین شکل درست این است که قله بلندتر در وسط دو قله کوتاهتر قرار گیرد.
این شکل نیز اشتباه است. یکی از مهمترین ویژگیهای این الگو این است که ارتفاع شانهها یکسان باشد. در غیر این صورت الگو، نامعتبر خواهد بود.
یکی دیگر از رایجترین اشتباهاتی که در استفاده از الگوی هد اند شولدرز به وجود میآید، ترسیم الگو به شکل بالا است. برخی تصور میکنند که دو قله همارتفاع و یک قله با ارتفاع متفاوت رسم کردهاند و میتوانند از آن با عنوان الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال خود استفاده کنند اما اشتباه است. الگو باید دو شانه کوتاه و یک سر بلند داشته باشد. نباید شانهها بلندتر باشند.
این تصویر نیز اشتباه است. در بخشهای قبل به مراتب گفتیم که شکل صحیح الگوی هد اند شولدرز باید مانند اندام یک انسان رسم شود و رسم سه قله (یا سه دره) با ارتفاعهای یکسان غلط است. این الگو با نام الگوی سهقله شناخته میشود که در مقالات دیگر لیدوما فارکس بررسی شده است. برای دسترسی میتوانید وارد صفحه مجازی لیدوما فارکس شوید.
معامله با الگوی سر و شانه
همه چیز به آموختن شکل و شمایل الگوها ختم نمیشود و ما باید روش کار با آنها را بیاموزیم. در این بخش دو شکل کلی معامله با الگوی سر و شانه را بررسی خواهیم کرد.
الگوی سر و شانه نزولی
سر و شانه نزولی به این دلیل نزولی نامگذاری شده است که روند بعد از آن نزولی خواهد بود. به بیان دیگر، الگوی کلاسیک سر و شانه از نوع الگوی کلاسیک تغییر روند یا بازگشتی است. در واقع اگر روند ما قبل از تشکیل الگو صعودی باشد، با مشاهده سر و شانه متوجه میشویم که قرار است روند نزولی شود و بازگردد. به همین دلیل به این الگو بازگشتی میگوییم و الگوی زیر را سر و شانه نزولی مینامیم.
بنابراین میدانیم که باید در یکی از قیمتهای اوج، معامله فروش باز کنیم چرا که روند نزولی خواهد شد اما سوال این است که معامله فروش خود را در چه نقطهای ایجاد کنیم؟
یک کاندید برای فروش، شانه دوم است (رنگ قرمز) اما اگر اهل ریسک نیستید صبر کنید تا قیمت باز هم پایین بیاید و الگوی سر و شانه تکمیل شود، سپس در خط گردن معامله فروش باز کنید (رنگ سبز). به عنوان گزینه بهتر میتوانید بیشتر صبر کنید چرا که احتمال دارد قیمت بعد از برخورد به خط گردن مقداری صعودی شود و سپس روند ریزشی پرقدرت خود را شروع کند. در نتیجه بهترین گزینه برای فروش، مثلث آبی است که در شکل زیر مشاهده میکنید:
شما میتوانید حد ضرر خود را در ارتفاع شانهها قرار دهید و حد سودتان را تا عمقی بگذارید که روند صعودی قبلا از آن جا شروع شده است. به عنوان یک گزینه دیگر میتوانید به اندازه ارتفاع سر از نقطه فروش پایین بروید و حد سودتان را در آن نقطه قرار دهید. در شکل زیر جزئیات ترسیم شدهاند:
روش اول با رنگ قرمز و روش دوم با رنگ سبز نمایش داده شده است.
توجه: همیشه منتظر اصلاح قیمت بعد از برخود با خط گردن نمانید. گاهی قیمت بلافاصله خط گردن را میشکند و با قدرت ریزش خود را ادامه میدهد. اگر تصمیم دارید معامله فروش باز کنید بهترین کار فروش پلهای است. یک بار در خط گردن بفروشید و در صورتی که قیمت تا نیمی از ارتفاع شانه صعود کرد، یک معامله فروش دیگر باز کنید. همچنین باید حجم معاملات خود را به درستی مدیریت کنید. این کار با عنوان مدیریت ریسک و سرمایه شناخته میشود و انتظار میرود تا شما با چنین مفهومی آشنا باشید.
الگوی سر و شانه صعودی
این الگو دقیقا مشابه الگوی سر و شانه نزولی است اما برای درک بهتر مجددا آن را بررسی میکنیم.
این الگو عموما در نازلترین قیمت بازار ایجاد میشود و روند قبل از تشکیل آن نزولی است. بنابراین انتظار داریم تا بعد از تکمیل الگو، قیمت صعودی شود. معاملهگران با مشاهده سر و شانه صعودی در کمین هستند تا معامله خرید باز کنند.
بهترین مناطق خرید در الگوی هد اند شولدرز صعودی به ترتیب با رنگهای آبی، بنفش و سیاه مشخص شدهاند:
حد سود و ضرر نیز مشابه بخش قبل است؛ حد ضرر را در عمق شانه و حد سود را همارتفاع شروع روند نزولی قرار دهید.
نکتههایی درباره الگوی هد اند شولدرز (Head & Shoulders)
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال همیشه معتبر نیست و باید برای اطمینان از صحت آن بررسیهای لازم توسط معاملهگر یا تحلیلگر انجام شود. نکتههای زیر بسیار مهم هستند؛ از آنها غافل نشوید!
نکته 1: الگوی سر و شانه نزولی در بالاترین قیمت (در قله قیمتی) و سر و شانه صعودی در پایینترین قیمت (در دره قیمتی) معتبر هستند در غیر این صورت تضمین نمیشود که به احتمالات ما منجر شوند. در واقع هر الگویی که در بین روند ایجاد شود یا در روند معکوس خود به وجود آید، نامعتبر است.
مثال : این مثال نشان میدهد که سر و شانه صعودی در اوج قیمت نامعتبر است:
نکته 2: خط گردن میتواند ناراست و کج باشد. بنابراین معاملات ما بر اساس نوع این خط تغییر میکند. اگر این خط توسط قیمت شکسته شود، میتوانیم وارد معامله شویم. پیشنهاد میکنیم در تریدهای خود، خط گردن را رسم کنید و حتما آن را در نظر بگیرید.
نکته 3: الگوی سر و شانه میتواند به نتیجه درستی منجر نشود. پس حتما حجم خود را کنترل کنید و همیشه حالات بد را مد نظر قرار دهید.
نکته 4: استفاده از الگویهای کلاسیک به ویژه الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال به تنهایی کارساز نیستند. بهتر است همیشه سیگنالهای دیگر را نیز بررسی کنید و در صورتی که چند سیگنال با یکدیگر همخوانی داشتند وارد معامله شوید.
۴ دلیلی که معاملات شما به حد سود برخورد نمیکنند!
رسیدن معاملات به حد سود یکی از مواردیست که بسیاری از معاملهگران به دنبال آن هستند. اما تقریبا درصد خیلی زیادی از تریدرها موفق به دستیابی به این هدف نمیشوند. این مورد به دلایل مختلفی رخ میدهد که در این مطلب قصد داریم تا ۴ دلیل عمدهای که معاملات شما به حد سود تعیین شده نمیرسند را بررسی کنیم. با طلاچارت همراه باشید.
۱- حد سود مناسبی تعریف نکردهاید
شاید مهمترین دلیل این باشد که حد سود خوبی برای ترید خود مشخص نکردهاید. به عنوان مثال ممکن است حد سودی قرار داده باشید که بر اساس تایم فریم مدنظر، ساختار و قدرت حرکتی بازار امکان دستیابی به آن مقدور و یا حداقل بسیار کم باشد.
به عنوان مثال اگر در تایم فریم ۱۵ دقیقه معاملات خود را انجام میدهید اما حد سودی بیش از ۱۰۰ واحد در نظر میگیرید به احتمال زیاد بازار به آن نخواهد رسید. چرا که میزان نوسان در تایم فریمهای پایینتر معمولا محدودتر میباشد. البته به این نکته نیز باید توجه داشته باشید که قدرت حرکت بازار در جفت ارزها، سهام و به طور کلی داراییهای مختلف نیز متفاوت است. به عنوان مثال قدرت نوسان در جفت ارزهایی مانند GBPNZD، GBPJPY و یا شاخص S&P بسیار بالاتر از جفت ارزهای متعادلتر مانند EURUSD یا AUDUSD میباشد.
یکی از اندیکاتورهایی که میتواند در تعیین حد سود به شما کمک کند اندیکاتور ATR میباشد.
۲- نسبت ریسک به سود را به صورت غیر واقع بینانه در نظر گرفتهاید
مبحث ریسک به سود یکی از مباحث بسیار مهم در معاملهگری است که باید حتما به آن توجه لازم را داشته باشید. نسبت ریسک به سود در روشهای مختلف متفاوت است و در واقع هر روشی نسبت ریسک به سود مشخصی دارد. به عنوان مثال الگوها و ساختارهای قیمتی متفاوت حد سودهای متفاوتی نیز دارند.
نکته مهم اینجاست که شما حد سود را به درستی و بر اساس الگو یا ساختاری که بر اساس آن معامله میکنید تعیین نمایید. مثلا الگویی مانند سر و شانه یک حد سود مشخص دارد که در واقع فاصله قسمت سر الگو تا خط گردن میباشد که از نقطه شکست خط گردن اعمال خواهد شد. حد ضرر نیز بالای شانه سمت چپ قرار خواهد گرفت.
در صورتی که ساختار کلی الگو مناسب باشد، در حداقلیترین حالت نسبت ریسک به سود ۱ به ۲ را به شما خواهد داد.
حالا اگر شما به اندازه دو برابر فاصله سر تا خط گردن را به عنوان حد سود در نظر بگیرید، یک نسبت ریسک به سود چیزی معادل ۱ به ۴ خواهد شد. این کار هم از لحاظ تعیین حد سود بر اساس الگوی سر و شانه اشتباه است و هم یک نسبت ریسک به سود غیر واقع بینانه خواهد بود. هرچند ممکن است که قیمت حد سود تعیین شده شما برسد اما تعیین چنین حد سود منطقی نخواهد بود.
۳- بر خلاف روند تایم فریم بالاتر در حال ترید کردن هستید
همانطور که احتمالا میدانید قدرت تایم فریمها بر اساس حد سود و حد ضرر در سر و شانه بزرگی و کوچکی آنها تعیین میشود. در واقع تایم فریمهای بالاتر چون که ساختار کلیتر از بازار را نشان میدهند، چه از لحاظ تعیین روند و چه تغیین سطوح حمایت و مقاومت کلیدی قدرت بسیار بیشتری نسبت به تایم فریمهای کوچکتر دارند.
بنابراین همیشه برای قبل از اینکه معاملهای را در یک تایم فریم انجام دهید، بهتر است روند کلی را در یک یا دو تایم فریم بالاتر در نظر داشته باشید. چرا که اگر فرضا روند در تایم فریم روزانه صعودی باشد اما شما بر اساس تایم فریم ۳۰ دقیقه یا یک ساعته یک ستاپ نزولی پیدا کنید و بر اساس آن پوزیشن فروش بگیرید، احتمال نرسیدن قیمت به حد سودتان یا حتی فعال شدن حد ضرر شما وجود خواهد داشت. چرا که بر خلاف روند تایم فریم بالاتر در حال معامله هستید.
۴- اخبار و گزارشهای اقتصادی را نادیده گرفتهاید
اخبار و گزارشهای اقتصادی مهم میتوانند گاها باعث تغییر جهت ناگهانی و پرقدرت قیمت شوند. به همین دلیل ممکن است قیمت حتی به نزدیکی حد سود شما نیز برسد اما بر اثر انتشار یک گزارش اقتصادی به طور کلی مسیر خود را تغییر دهد و به سمت نقطه ورود شما حرکت کند.
البته نیازی نیست که نگران همه گزارشهای اقتصادی باشید چرا که همه آنها تاثیرات گستردهای ایجاد نخواهند کرد. صرفا خبرهایی که مرتبط با تغیین نرخ بهره، گزارش اشتغال و بیکاری و تحولات سیاسی باشند توانایی ایجاد نوسانات پرقدرت را دارند و بهتر است قبل از انتشار اینگونه گزارشهای معاملهای نداشته باشید.
دیدگاه شما