چرا ما عاشق معامله گری هستیم؟
بیایید با هم رو راست باشیم. معامله گری بعضی اوقات ناامید کننده میشود. زیاد به خود سخت نگیرید، حتی معامله گران حرفه ای هم گاهی، ماهها در ضرر باقی میمانند. بعضی وقتها لازم است به خود یادآوری کنید که چرا دارید این کار را انجام میدهید. کمی مثبت نگری و تمرکز دوباره روی دلایلی که از ابتدا شما را به سمت معاملهگری جذب کرده است، ابزار قوی هستند که باعث میشود دوباره روی چیزهایی تمرکز کنید که باعث موفقیت شما میشوند. بیاد بیاورید که چه چیز شما را به سمت معامله گری سوق داده و جذب کرده است. این همان چیزی است که احتیاج دارید در شلوغی ضررهایتان بشنوید.
بله معامله گری سخت است، و همه ما این را تا بحال فهمیدهایم. اما تبدیل شدن به یک معامله گر همیشه در وضعیت سود ارزش تحمل این همه سختی را دارد. معامله گر بودن، بهتر و باحالتر از هر شغل دیگر در دنیا است و من با ده دلیل به شما میگوییم چرا
واضح ترین دلیل: آزادی مالی
عبارت « آزادی مالی» به این معنا است که، اینقدر پول داشته باشید که مجبور نباشید بابت صورت حسابها و هزینه های زندگی نگران باشید. فکر کنید که تنها با داشتن یک کامپیوتر و اینترنت، میتوانید پول کافی برای داشتن یک زندگی راحت و آسوده را بدست آورید. خود این فکر میتواند یک انگیزه بسیار قوی برای شما باشد. معامله گر موفق بودن تنها به این معنی نیست که شما قادرید پول معامله گری روزانه به چه معناست؟ بسیار زیادی در آورید. بلکه مهمتر از آن بدان معنی است که شما آزادید. این آزادی را دارید که بتوانید هر زمان هر کاری که دلتان بخواهد انجام دهید، این مسئله چیزی است که هیچ قیمتی نمی توان رویش گذاشت.
شما یک گردن کلفت هستید
معامله گران کسانی هستند که بدنبال فرار از کلیشه های معمول هستند، بدنبال راه فرار از چهار چوب زندگی کاری روزانه، یعنی کار از 8 صبح تا 5 عصر. چه کسی دوست دارد اکثر ساعات عمرش را صرف کار کردن کند تا شخص دیگری را ثروتمند کند. این همان کاری است که اکثر مردم اجام میدهند؛ برای دیگران پول در میآورند. پولی بیشتر از آنچه که خودشان در میآورند. این باید دیدگاه یک معامله گر باشد. یک معاملهگر، دنیا را آنگونه که که واقعاً هست میبیند، نه آنگونه که جامعه از او میخواهد به آن بنگرد. بنابراین برای اینکه یک معامله گر باشید باید دیدگاهتان متفاوت از عموم مردم جامعه باشد. شما یک گرگ تنها هستید که یک تنه مقابل همه مردم ایستاده اید و برایتان مهم نیست که آنها در موردتان چه فکری میکنند. خیلی از مردم وقتی از آنها در مورد معامله گری سؤال میشود، آن را بیش از حد ریسک آور توصیف میکنند یا فکر میکنند این کاری است که تنها عده خاصی از پس آن بر می آیند. اینها همان عموم مردمند. اما شما میخواهید که یک معامله گر باشید، این یعنی شما ذهنیت یک ستاره رپ (نوعی سبک موسیقی) را دارید که شرایطی که جامعه به شما دیکته می کند را نمی پذیرید.
مانند برده، کار کردن را فراموش کنید
زندگی که با معامله گر بودن بدست می آورید، شگفت انگیز خواهد بود. نشستن کنار ساحل ، ریلکس کردن و گهگاهی وارد یک معامله شد، حتی ماهی یکبار ، وقتی یک سیگنال با ارزش را در بازار میبیند، به نظر بد نمیآید. حتی بهتر از آن اینکه، مجبور نیستید هر روز سر وقت سرکار بروید. هیچ کس دوست ندارد هر روز صبح ساعت 6 از خواب بیدار شود و به سمت کاری که از آن متنفر است رانندگی کند.(سحر خیزی خوب است ولی با رغبت نه با اجبار) کار کردن بعنوان یک معامله گر، به شما اجازه میدهد از این برده داری مدرن فرار کنید. من همیشه معتقد بوده ام اینگونه که ما کار میکنیم، یعنی 40 ساعت در هفته در اتاقهای بدون پنجره، نوعی از برده داری مدرن است. معامله گری فرصتی است که از این نوع زندگی فرار کنید. البته آسان نیست ، اما حداقل فرصت آزادی واقعی را به ما میدهد.
انعطاف پذیری
انعطافپذیری که از بابت یک معامله گر بودن بدست می آورید، شگفت انگیز است. مجبور نیستید وقتی میخواهید مسافرت تفریحی بروید، نگران مرخصی گرفتن از کار خود باشید. میتوانید برنامه خودتان را برای خود بنویسید، به هر کجا که میخواهید سفر کنید و هر آنچه که میخواهید را انجام دهید. به نظر من بهترین قسمت یک معامله گر بودن این است که لازم نیست با قوانین و برناﻣﺔ شخصی دیگران زندگی کنید.
گذراندن وقت با خانواده
اگر صاحب فرزند هستید، معامله گر بودن به شما اجازه میدهد زمان بیشتری را با آنها بگذرانید و در کنارشان باشید. این مخصوصاً زمانی دلپذیرتر است که آنها کوچکتر هستند و هر روز یک کار جدید را یاد میگیرند. روزی 8 الی10 ساعت کار کردن به این معنا است که حداقل نصف از زمان بچگی فرزندانتان را از دست میدهید، چرا که پیش آنها نیستید. هیچ چیزی با ارزشتر از گذراندن بیشتر وقت با خانواده نیست. معامله گر بودن این امکان را به شما میدهد که کمتر کار کنید و بیشتر با خانواده باشید.
دنیا را بیشتر درک کنید
اگر یک معامله گر باشید، بهتر میتوانید تفاوتها و نقاط قوت و ضعف اقتصادهای مختلف در کشوهای مختلف دنیا را بفهمید. همیشه تعجب میکنم که مردم چطور چیزی در مورد نرخ ارز و در نتیجه قدرت اقتصادی کشورهای مختلف چیزی نمیدانند.ب ه طور مثال، اگر بخواهید به کشورهای دیگر سفر کنید، به احتمال زیاد تفاوت بین نرخ ارز در آن کشور و کشور خودتان را خوب میدانید، چرا که یک معامله گر هستید، اما بیشتر مردم در این مورد چیزی نمیدانند.
فرصتهایتان را خوردتان انتخاب کنید
معامله گر بودن به این معنا است که این شمایید که فرصتهایتان را انتخاب میکنید. شما برای خودتان تصمیم میگیرید، هم در بازار ، و هم در زندگی. اگر روزی از خواب بلند میشوید و احساس میکنید حوصله انجام کاری را ندارید، کاری نمیکنید. مجبور نیستید حتماً هر روز سرکار بروید و دستورات رئیستان را اجرا کنید. این شمایید که قوانین را تعیین میکنید. معامله گری این امکان را به من داده است که یک زندگی نرمال و راحت داشته باشم. معامله گری این آزادی را به من داده است که بتوانم هر موقع به هر جا که بخواهم سفر کنم و تمام چیزی که احتیاج دارم، لپ تاپ یا آی پدم است تا بتوانم جداول و چارتها را با هم مقایسه و بررسی کنم و به معاملاتم بپردازم.
تا دم مرگ میتوانید معامله کنید
یکی از فواید دیگر معامله گری این است که پیر باشید یا جوان میتوانید آن را به خوبی انجام دهید. اگر یک معامله گر هستید، واقعاً نیاز نیست که روزی بازنشسته شوید. شما در سرتاسر زندگی خود میتوانید معامله کنید، چرا که معامله گری نیازی به فعالیت فیزیکی ندارد. و از داخل خانه خود میتوانید آن را انجام دهید.
فرصتهای مساوی برای همه
برای موفق بودن در شغل معامله گری، نیازی نیست که از فلان دانشگاه مهم در فلانجا مدرک داشته باشید. برای موفق بودن در معامله گری فقط باید مصمم، با پشتکار و صبور باشید. در معامله گری، فرصتهای یکسان برای همه افراد وجود دارد و برای اینکه معامله گر موفقی باشید هیچ پیش شرط و زمینه ای نیاز نیست. بعضی از بهترین معامله گران در دنیا، هیچگونه آموزش دانشگاهی ندیده اند. حتی کسانی که قادر به اتمام کالج نبوده اند میتوانند معامله گران موفقی باشند، فقط باید و در آن پشتکار داشته باشند.
اگر یک معامله گر موفق هستید
این شانس را دارید که بتوانید به بقیه مردم هم کمک کنید. نه تنها میتوانید به خانواده و دوستانتان از لحاظ مالی کمک کنید، میتوانید مهارت خود را نیز به آنها یاد دهید. دیگران هم میتوانند با یادگیری این مهارت، آزادی خود را بدست بیاورند، درست همانند شما. این نه تنها به نفع آنها است، رضایت قلبی فراوانی را در اعماق قلب شما به وجود میآورد. این همان دلیل است که باعث شد من نیز شروع کنم به در اختیار گذاشتن مقاله هایم به دیگران.
معامله گر روزانه در بازارهای مالی به چه کسی گفته می شود؟
معامله گر روزانه در بازارهای مالی به چه کسی گفته می شود؟
یک معاملهگر روزانه به شخصی گفته میشود که معاملات خریدوفروش با حجمهای بالا را جهت سرمایهگذاری انجام میدهد. این دسته از معاملهگران معاملات خود را براساس حرکات قیمتی روزانه انجام میدهند. این حرکات قیمتی ناشی از نوسانات ایجاد شده در مقدار عرضه و تقاضا ناشی میشوند. این نوسانات خود از خریدوفروش دارایی مدنظر حاصل میشوند.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد بازارهای مالی ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «بازارهای مالی چیست؟» را مطالعه نمایید.
نکات مهم:
- یک معاملهگر روزانه کسی است که معاملاتش را براساس استراتژیهای روزانه انجام میدهد تا بتواند از تغییرات سهم دارایی مدنظر خود سود کسب کند.
- معاملهگران روزانه از تکنیکهای متعددی جهت سرمایهگذاری حین نوسانات بازار استفاده میکنند.
- معاملهگری روزانه میتواند یک دید سودآور برای معاملهگران باشد، اما معامله گری روزانه به چه معناست؟ در عین حال ریسک بالاتر و عدم قطعیت بیشتری را نیز دربرمیگیرد.
مبانی یک معاملهگر روزانه
هیچ تأییدیهٔ خاصی برای تبدیل شدن به یک معاملهگر روزانه مورد نیاز نمیباشد. بلکه این دسته از معاملهگران با توجه به تناوب معاملات خود در این دسته قرار میگیرند. سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (Financial Industry Regulatory Authority – FINRA، سازمانی غیردولتی است که قوانینی در زمینهٔ شرکتهای کارگزار و کارگزاریهای ثبتشده در ایالات متحده آمریکا تدوین و تصویب میکند.) و بورس نیویورک (NYSE – New York Stock Exchange که بزرگترین مجموعهٔ بورسی در سراسر جهان میباشد.) معاملهگران روزمره را کسانی میدانند که در طی بازهٔ زمانی 5 روزه تعداد 4 معامله یا بیشتر انجام دهند. فعالیت معاملهگران روزانه در طی این مدت 5 روزه حدود 6% از کل فعالیتها در طی این بازه زمانی را تشکیل میدهد که باعث میشود شرکت کارگزاری این معاملهگر را در دستهٔ معاملهگران روزانه قرار دهد. معاملهگران روزانه نیازمند به مدیریت سرمایه و مارجین خود میباشند. (مارجین یا حاشیه به مقداری پول گفته میشود که کارگزار تا زمان بسته شدن و یا انجام شدن یک معامله نزد خود نگهداری میکند.)
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مارجین میتوانید از مطلب آموزشی «خرید با مارجین چیست؟» دیدن نمایید.
یک معاملهگر روزانه همهٔ معاملات خود را تا پیش از پایان یافتن روز معاملاتی خود میبندد و هیچ معاملهای را طی شب باز نگه نمیدارد. اثربخشی فعالیتهای یک معاملهگر روزمره میتواند وابسته به تفاوت نرخ خرید و فروش، کمیسیونهای دریافتی، هزینههای اخبار لحظهای و برنامههای تحلیلگر بازار باشد. یک معاملهگر روزانه (مرجع) موفق نیازمند دانشی گسترده و تجربه بالا میباشد. یک معاملهگر روزانه از روشهای متعددی برای گرفتن تصمیمات معاملاتی بهره میبرد. برخی از معاملهگران روزانه نیز از برنامههای معاملهگری کامپیوتری جهت محاسبه حالتهای مختلف ممکن در بازار و بررسی تکنیکال بازار استفاده میکنند. در حالی که دستهای دیگر از این معاملهگران با اعتماد به دانش و غریزه خود معامله میکنند.
یک معاملهگر روزانه علاقهمند به بررسی حرکات قیمتی و الگو ها در نمودار میباشد. این برخلاف معاملهگرانی است که صرفاً از تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) برای بررسی پتانسیل رشد سهم در طولانی مدت استفاده میکنند تا در مورد خرید، فروش یا نگه داشتن سهم مدنظر تصمیم بگیرند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل فاندامنتال میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟» دیدن نمایید.
نوسانات قیمت و متوسط محدودهٔ معاملاتی روزانه (Average Daily Range) برای یک معاملهگر روزانه بسیار مهم هستند. یک سهم باید حرکت قیمتی قابل توجهی داشته باشد تا معاملهگر روزانه بتواند به سود دست پیدا کند. حجم معاملاتی و نقدینگی نیز دو عامل کلیدی دیگر محسوب میشوند زیرا محاسبه صحیح نقاط ورود و خروج برای یک معاملهگر روزانه به جهت بهدست آوردن سودهای کوچک بهازای هر معامله ضروری هستند. سهمهایی با محدودهٔ معاملاتی روزانه کوچک و یا حجمهای معاملاتی پایین گزینهٔ جذابی برای یک معاملهگر روزانه محسوب نمیشوند.
تکنیکهای معاملهگری روزانه
معاملهگران روزانه از رخدادهایی که میتوانند باعث ایجاد حرکات کوتاهمدت در بازار شوند آگاهی دارند و بازار را بدین منظور رصد میکنند. معامله کردن براساس اخبار یک روش محبوب محسوب میشود. اعلانهای زمانبندی شدهای مانند وضعیتهای اقتصادی، درآمد شخصیتهای حقوقی و یا نرخ بهره مواردی هستند که بر روی انتظارات بازار و روانشناسی بازار تأثیر مستقیم دارند. بازارها بهخصوص زمانی که این انتظارات برآورده نشدهاند و یا بیش از حد برآورده شدهاند، واکنشهای قویای را بهشکل حرکات ناگهانی و قابلتوجه قیمت نشان میدهد که معاملهگران روزانه میتوانند سود مناسبی از این حرکات قیمتی ببرند.
یک تکنیک معاملاتی دیگر را محو کردن شکاف قیمتی بازار نام دارد. زمانی که بازار با یک شکاف قیمتی یا گَپ (Gap) نسبت به قیمت روز قبل باز میشود، معاملهگران میتوانند سفارشی را در خلاف جهت گپ صورت گرفته انجام دهند. به این روش تکنیک محو شکاف قیمتی میگویند. در طی روزهایی که هیچ اخبار یا شکاف قیمتی وجود ندارد، معاملهگر روزانه به بررسی روند کلی بازار میپردازد. اگر او انتظار حرکت رو به بالا قیمتها را داشته باشد، اقدام به خرید سهمهایی میکند که نشانههای رشد خوبی دارند در انتهای حرکتهای اصلاحی میکند.
اگر روند کلی بازار رو به پایین و نزولی باشد، این معامهگران اقدام به فروش سهامی میکنند که با نوسانات قیمتی ضعف خود را نشان میدهند. بیشتر معاملهگران روزانه مستفل ساعات کاری روزمرهای در حدود 2 تا 5 ساعت دارند. معمولاً آنها طی ماهها پیش از ورود به بازار با معاملات شبیهسازی شده تمرین میکنند. آنها بردها و شکستهایشان در بازار را تحت نظر میگیرند و تلاش میکنند تا تجربه کسب کرده و هر چه بیشتر بیاموزند.
مزایا و معایب معاملهگری روزانه
مهمترین مزیت معاملهگری روزانه این است که بازار در این حالت کمتر تحت تأثیر اخبار ناگهانی قرار میگیرد و پتانسیل تغییرات ناگهانی در بازار کمتر از حالات دیگر میباشد. این اخبار ناگهانی شامل گزارشات درآمدی و اقتصادی اساسی، بهروزرسانیهای کارگزاریها و البته اتفاقاتی که پیش از بسته شدن یا باز شدن بازار رخ میدهند میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل مالی میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل مالی چیست؟» دیدن نمایید.
معاملهگری روزانه تعدادی مزیت دیگر نیز به ما پیشنهاد میدهد. یک مزیت نیز استفاده از دستورهای حد ضرر نزدیک به قیمتهای بازار میباشد. در این حالت میتوان حد ضرر را جابهجا کرد تا معاملهٔ خرید ما وارد ضرر نشود. مزایای دیگر شامل دسترسی به مارجین بیشتر و بنابراین لورِیجهای بالاتر میباشد. (ضریب اهرمی – Leverage – در بسیاری از کارگزاریهای معتبر جهانی بهخصوص در بازار فارکس وجود دارد و معاملهگر میتواند با انتخاب ضریب اهرمی مدنظر خود حین باز کردن حساب، از امکانات این ضریب اهرمی حین معامله استفاده کند. اگر شخصی حسابی با لوریج 1:100 (یک به صد) باز کند، میتواند به ازای هر یک دلار سرمایهٔ واقعیای که دارد 100 دلار معامله در بازار انجام دهد. این موضوع خود میتواند موجب سودهای زیاد و البته، ضررهای سنگین نیز شود. لوریجها در انواع 1:10، 1:50، 1:100 و حتی 1:500 نیز موجود است که مرسومترین نوع این ضریب اهرمی، همان نسبت 1:100 میباشد.) همچنین معاملات روانه، فرصتهای یادگیری بیشتری برای معاملهگران فراهم میکند.
با این وجود، در کنار مزایای ذکر شده، معایبی نیز در این روش معاملهگری وجود دارد. در حالی که معاملهگری روزانه میتوان بسیار سودده باشد، باز هم شامل ریسکهای بسیاری است. از نکات منفی این روش میتوان به زمان طولانی برای کسب سود اشاره کرد، در بعضی مواقع نیز ممکن است به معاملهگر هیچ سودی تعلق نگیرد. زیرا بازار بهصورتی متفاوت با پیشبینیهای او جلو رفته است. همچنین، قیمت کمیسیون دریافتی نیز در این روش افزایش مییابد و این خود میتواند باعث کاهش سود مورد انتظار معاملهگر شود.
نکات مثبت معاملهگری روزانه:
- معاملات معمولاً در پایان هر روز بسته میشوند، و کمتر تحت تأثیر اخبار ناگهانی شب هنگام قرار میگیرند.
- حد ضررهای قابل جابهجایی معاملات را از آسیب حرکات شدید قیمتی محفوظ میدارند.
- معاملهگران عادی دسترسی بهسطوح اهرمی بالا و نرخهای کمیسیونی کمتر دارند.
- تعداد متعدد معاملات به معاملهگر امکان یادگیری و کسب تجربهٔ بیشتری میدهد.
نکات منفی معاملهگری روزانه:
- معاملات پشت سر هم باعث افزایش هزینههای کمیسیونی میشود.
- انجام این نوع معاملهگری در برخی داراییها مانند صندوقهای متقابل (Mutual Funds) ممکن نمیباشد. (صندوقهای متقابل به صندوقهایی اطلاق میگردد که تعدادی سهامدار و معاملهگر گرد هم آمده و سهمهای آنها بهصورت حرفهای مدیریت میشود)
- ممکن است زمان کافی برای فهم سودده بودن یک معامله باز وجود نداشته باشد و در نتیجه معاملهگر این معامله را میبندد و از آن خارج میشود.
- ضررها میتوانند بهسرعت زیاد شوند. بهخصوص اگر از مارجین بالا استفاده شود. مارجین کال یک ریسک اساسی در این روش میباشد.
(مارجین کال – Margin Call؛ زمانی رخ میدهد که قیمت یک ارز، آنقدر افت کند که عملاً میزان ضرر از موجودی حساب شما بیشتر شود. در این حالت حساب شما بسته شده و شما به اصطلاح بازار “کال” میشوید. این اتفاق برای کسانی که از دستورات حد ضرر استفاده نمیکنند بسیار شایع است.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
معامله گری چیست؟
بازار سهام، هر روز شاهد معاملههای بسیار زیادی است. عدهای در این بازار، مشغول فروش سهام و عدهای دیگر، خریدار سهمهای دیگران هستند. شاید هر کسی که دستی در خرید و فروش سهام داشته باشد خودش را یک معاملهگر بداند یا دست کم ادعا کند که میتواند معامله گری را انجام دهد. اما واقعا معامله گری به چه معنا است؟ در این قسمت از خانه سرمایه مفهوم «معامله گری» را برایتان توضیح میدهیم.
معامله گری چیست و به چه کسی معامله گر میگویند؟
رایجترین تعریف معامله گری اینگونه است:
«معاملهگر کسی است که بر اساس پیشبینی صحیح روند آتی قیمت، سعی دارد از خرید و فروش داراییهای مختلف، سود کسب کند.» در ادامه، اجزای مختلف این تعریف را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد.
پتانسیل کسب سود
تصویر ۱: نمودار سمت معامله گری روزانه به چه معناست؟ چپ مربوط به جفتارز (EUR/USD) است که معاملهگر با پیشبینی روند صعودی، میتواند از رشد قیمتی آینده این دارایی، سود کسب کند. در نمودار سمت راست که نوسانات شاخص دلار را نشان داده است اگر در زمان مناسب، موقعیت معاملاتی فروش را انتخاب کنیم حتی میتوانیم از کاهش قیمت نیز سود به دست آوریم. در فرآیند معامله گری، میتوان به هنگام افزایش یا کاهش قیمت – بازارهای دوطرفه – سود کسب کرد. بنابراین، حتی در صورت وجود روند نزولی در بورس سهام یا سایر بازارهای مالی نیز همیشه موقعیتهای سودده وجود دارند.
اگر یک معاملهگر بر اساس یافتههای تحلیلی خود انتظار رشد قیمت یک سهم مثلا «شرکت اپل» یا جفت ارزی نظیر «یورو دلار» را داشته باشد دست به خرید میزند و پس از افزایش قیمت، با فروش آن در سطوح بالاتر سود کسب میکند. همانطور که اشاره شد، چنین شرایطی در مورد بازار نزولی نیز برقرار است. در واقع، اگر نسبت به آینده قیمتی یک نماد، دیدگاه نزولی داشتید موقعیت معاملاتی فروش را انتخاب کنید و در صورت صحیح بودن پیشبینی در قیمتهای پایینتر با سود از معامله خارج شوید. به طور طبیعی همیشه احتمال خطای تحلیل نیز وجود دارد و گاهی اوقات باید با پذیرش زیان، موقعیت معاملاتی خود را ببندید.
چگونه بازار را تحلیل کنیم؟
هر فرد میتواند برای گرفتن تصمیم ورود یا خروج از معامله، روشها و ابزارهای گوناگونی را برای تحلیل وضعیت قیمت در نمودارهای بازار مالی به خدمت بگیرد. یک تحلیلگر بنیادی که بر مبنای دادههای شرکت یا اقتصاد کلان تصمیمگیری میکند نسبت به یک تحلیلگر تکنیکال که فقط به دنبال الگوها و نشانههای خاص نموداری است، شرایط کاملا متفاوتی دارد. در این شرایط، انتخاب یک روش تحلیلی مناسب برای همه معاملهگران بسیار دشوار است. شاید بهترین کار این باشد که هر کدام از ما به دنبال یافتن روش تحلیل و معامله گری مناسب خودمان باشیم.معامله گری روزانه به چه معناست؟
معامله گری بلند مدت یا کوتاه مدت؟ مساله این است!
افق سرمایهگذاری، موضوع مهمی است که اساس سبک معامله گری شما را مشخص میکند. معمولا بخش عمدهای از فعالان بازار به دو دسته معاملهگران «روزانه» و «کوتاهمدت» تقسیم میشوند. در معاملهگری روزانه، فرآیند ورود و خروج از معاملات ظرف چند دقیقه یا ساعت انجام شده و دوره معاملات معمولا محدود به یک روز است. اگر مدت باز بودن یک معامله از چند روز تا نهایتا چند ماه باشد، این معاملات کوتاهمدت نامیده میشوند. استفاده از این روشهای معاملهگری بر اساس نیازها و شرایط افراد متفاوت است. معامله گری روزانه را در نظر بگیرید؛ این نوع معامله به دلیل محدودیت زمانی، مناسب افراد دارای شغل تماموقت – غیر از معامله گری – نیست. زیرا برای این کار باید در طول ساعت کاری بازار، پیوسته در مقابل نمودار حضور داشت. مثلا زمانی که بازار بورس فرانکفورت در ساعت ۹ صبح آغاز به کار میکند، بیشتر مردم آلمان سر کار هستند و نمیتوانند تحرکات قیمتی بازار را با تمرکز بالا رصد کنند. گذشته از این، یک معاملهگر روزانه آلمانی میتواند به موازات در بازارهای سایر نقاط جهان نیز فعالیت کرده و پس از بسته شدن بازار آلمان در بورسهای آسیا یا آمریکا معاملات خود را به طور جدی پیگیری کند.
تصویر ۲: زمان روزانه باز شدن اکثر بازارهای مالی مهم جهانی. ممکن است ساعتهای کاری بازارها در زمان تغییر ساعت تابستانی تغییر کنند.
بسیاری از سرمایه گذاران در پیش گرفتن رویکرد معاملهگر نوسانی و بلندمدت را عملیتر میپندارند. زیرا زمان مورد نیاز برای تحلیل و سفارش گذاری در این سبک از معاملات به مراتب کمتر است. فراموش نکنیم که در بیشتر وقتها معامله گری نوسانیای افراد دارای شغل تماموقت، راهحل مناسبتری است. زیرا آنها مجبور نمیشوند که ساعتها در مقابل کامپیوتر بنشینند و خیلی سریع، تصمیمهای معاملاتی بگیرند.
حجم معاملات چیست و چگونه میتوانیم از آن استفاده کنیم؟
حجم معاملات (Trade Volume) مجموع تعداد قراردادها یا سهامهای معامله شده در یک نماد معاملاتی است. حجم معاملاتی را میتوان در هر نوع نماد و بازارهایی مثل بورس سهام، اوراق قرضه، قراردادهای آپشن، قراردادهای آتی و انواع کالاها به کار برد.
اصول پایه حجم معاملات
حجم معاملات در یک برهه زمانی خاص، مجموع تعداد سهامها یا قراردادهای مبادله شده در یک نماد معاملاتی خاص را اندازه میگیرد، که شامل مجموع مقدار سهامهای مبادله شده بین خریدار و فروشنده میشود.
زمانی که مبادلات به صورت فعالانهتر انجام میشوند، حجم معاملات بالاست و وقتی که مبادلات کمتری بین خریدار و فروشنده انجام میشود، حجم معاملاتی نیز پایین است.
هر صرافی در بازار، حجم معاملاتی خاص خود را دنبال میکند و اطلاعات مختص به خود را منتشر میکند. اطلاعات مربوط به حجم معاملاتی در هر روز، معمولا هر یک ساعت یک بار، تخمین زده میشوند و در انتهای هر روز نیز یک شکل کلی و یک اطلاعات منسجم از حجم معاملات آن روز منتشر میشود.
سرمایه گذاران همچنین میتوانند مقدار تغییرات قیمت قرارداد را به عنوان جانشینی برای حجم معاملات دنبال کنند. در این روش، تغییرات قیمت خیلی سریعتر از حجم معاملات اتفاق میافتد.
این ابزار به سرمایه گذاران درباره میزان فعالیت و نقدینگی بازار میگوید. حجم معاملات بالا، نشان دهنده نقدینگی بالای یک نماد معاملاتی است؛ یعنی رابطه بهتر و فعالتری بین خریداران و فروشندگان وجود دارد.
وقتی که سرمایه گذاران درباره روند حرکتی در بازار سهام تردید دارند، حجم معاملات در قراردادهای آتی افزایش مییابد. این اغلب باعث میشود که قراردادهای آتی و آپشن آن سهام نیز فعالتر شوند.
در کل، در روزهای باز شدن بازارهای جهانی مثل فارکس (دوشنبهها)، و روزهای بسته شدن بازار (جمعهها) حجم معامله بالاتر است و در روزهای قبل از تعطیلات، معمولا پایین میآید.
امروزه، تریدرهای روزانه و شاخصهای پول در بازار آمریکا، تبدیل به یکی از بزرگترین استفاده کنندگان حجم معاملات شدهاند.
طبق گفتههای موسسه مالی و بانکداری JPMorgan در سال ۲۰۱۷، سرمایه گذاران راکدی مثل ETFها (صندوقهای قابل معامله) و حسابهای سرمایه گذاری کمّی که معاملات الگوریتمی با سرعت بالا انجام میدهند، مسئول ۶۰ درصد از کل حجم معاملاتی بودند؛ در حالی که تریدرهای محتاط فاندامنتالی (تریدرهایی که فاکتورهای فاندامنتالی را قبل از سرمایه گذاری بر روی یک سهام ارزیابی میکنند)، تنها مسئول ۱۰ درصد از آن بودند.
تریدرها و حجم معاملات
تریدرهای از عوامل مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. حجم معاملاتی یکی از آسانترین فاکتورها برای ارزیابی بازار توسط تریدرهاست.
این ابزار، در طول بالا رفتن سریع قیمت یا پایین آمدن سریع آن، برای تریدرها اهمیت زیادی دارد، چون میتوانند با استفاده از آن، معاملات خود را تشخیص و سازماندهی کنند.
همچنین حجم معاملات بالا که معمولا با تغییر روند قیمت همراه است، میتواند ارزش سهام مورد نظر تریدرها را تقویت کند.
سطوح مختلف حجم معاملات، میتواند به تریدرها کمک کند تا تصمیم گیری بهتری برای زمان ورود به بازار داشته باشند؛ تریدرها میانگین حجم معامله در طول روز را، هم برای معاملات کوتاه مدت و هم بلندمدت دنبال میکنند، تا بتوانند برای ورود به بازار تصمیم درستی بگیرند. همچنین آنها میتوانند اندیکاتورهای تکنیکال دیگر را نیز با حجم معاملاتی تلفیق کنند.
نمونهای ساده از حجم معاملات
فرض کنید که بازار شامل دو تریدر است؛ تریدر اول ۵۰۰ سهم از سهام اپل را میخرد و ۲۵۰ سهم از سهام آمازون را میفروشد. تریدر دوم نیز ۵۰۰ سهم از سهام تسلا را میخرد و ۲۵۰ تا از این سهم را به تریدر اول میفروشد.
کل حجم معاملات در بازار ۱۰۰۰ است (۵۰۰ سهم اپل + ۲۵۰ سهم آمازون + ۲۵۰ سهم تسلا).
استفاده از حجم معاملات برای بهبود معاملات
حجم معاملات یک مقیاس است که نشان میدهد در یک دوره زمانی خاص، چه مقدار از یک دارایی معامله شده است. در بورس سهام، حجم معاملات به صورت تعداد سهمهای خرید و فروش شده نمایش داده میشود و در قراردادهای آتی و آپشن نیز این حجم بر مبنای تعداد قرارداد دست به دست شده نشان داده میشود. خود حجم معاملات و دیگر اندیکاتورهایی که از دیتاهای حجم معاملاتی بهره میگیرند، معمولا در نمودارهای آنلاین استفاده میشوند.
هر از گاهی، نگاه کردن به الگوهای حجم معاملات، میتواند قدرت یک سهام یا ارز دیجیتال خاص را نشان دهد. در حقیقت، حجم معاملات نقش مهمی در تحلیل تکنیکال بازی میکند.
نکات مهم
- حجم معاملات میتواند یک مقیاس خوب برای تشخیص قدرت بازار باشد. معمولا بازارهایی که دارای حجم معاملات بالایی هستند، روند قدرتمندتر و سالمتری دارند.
- زمانی که در حجم معاملات بالا، بازار ریزش میکند، قدرت بازار در روند نزولی بیشتر میشود.
- زمانی که قیمت در روند نزولی بالای بالاتر (Higher High) جدیدی را ثبت میکند، باید خیلی مراقب باشید! چون ممکن است روند صعودی شکل بگیرد.
- اندیکاتورهای حجم موجود (OBV) و کلینگر (Klinger)، ابزارهایی هستند که بر مبنای حجم بازار کار میکنند.
اصول اولیه استفاده از حجم معاملات
وقتی که حجم معاملاتی را بررسی میکنید، معمولا اطلاعات از قبیل قدرت یا ضعف یک روند را به دست میآورید. به عنوان یک تریدر، ما تمایل بیشتری به همراهی با حرکات قویتر داریم و در روندهای ضعیف نیز، ما به دنبال معکوس شدن روند میگردیم.
البته این دستورالعملها همیشه و برای تمام مسائل پاسخگو نیست؛ اما برای تصمیمگیری برای ورود به بازار، مناسب است.
۱. تایید روند
یک بازار رو به رشد (نزولی یا صعودی)، باید حجم معاملاتی بالایی داشته باشد. گاوها به افزایش حجم خریداران برای هل دادن قیمت به سمت بالا نیاز دارند؛ کاهش حجم معاملات در روند صعودی، میتواند نشانه کاهش جذابیت نماد مورد نظر و در نتیجه، معکوس شدن قیمت باشد.
این یک حقیقت واضح است که ریزش یا جهش قیمت با حجم معاملاتی کم، یک سیگنال خرید یا فروش ضعیف است. ریزش یا جهش قیمت با حجم بالا، سیگنال قویتری ارائه میدهد که نشانه تغییر چیزی در آن نماد خاص است.
۲. اشباع حرکت و حجم معاملات
در یک بازار صعودی یا نزولی، ما میتوانیم اشباع قیمت را ببینیم. اشباعها، حرکات واضحی در قیمت هستند که با افزایش حجم معاملات ترکیب شدهاند؛ آنها میتوانند سیگنالهایی مبنی بر پتانسیل اتمام روند ارائه دهند.
تریدرهایی که بیشتر صبر کردهاند و از عدم دریافت سودهای بیشتر ترس دارند، خریداران را خسته میکنند؛ در نتیجه، بازار معکوس میشود.
زمانی که بازار نزولی است، نزول بیشتر قیمت تریدرها را تحت فشار قرار میدهد و این، بر روی نوسانات تاثیر میگذارد و حجم معاملات را افزایش میدهد. این نیز میتواند سیگنالی مبنی بر اتمام روند نزولی باشد.
۳. نشانههای صعودی
حجم معاملات میتواند در تشخیص نشانههای صعودی بازار مفید باشد. برای مثال، فرض کنید که بر روی یک خط مقاومت که قیمت را پس میزند، حجم معاملات افزایش مییابد؛ در این حالت، قیمت نیز پس از یک اصلاح کوچک، افزایش پیدا میکند.
در یک روند نزولی، باید پایین پایینتر (Lower Low) ساخته شود؛ زمانی که این حرکت تمام شد، حجم معاملات کاهش مییابد، که این یک نشانه صعودی تلقی میشود.
۴. معکوس شدن قیمت
پس از یک حرکت بزرگ قیمتی (بالا یا پایین)، اگر قیمت شروع به بیروند یا رنج شدن (Range) با حجم معاملاتی بالا کرد، میتواند نشانهای از معکوس شدن قیمت باشد.
۵. بریک اوتها و فیک اوتها
در بریک اوت اولیه از بازار بی روند و یا هر الگوی قیمتی دیگر، افزایش در حجم معاملاتی میتواند قدرت روند را بیشتر کند. کم بودن مقدار حجم معاملات، پس زدن قیمت در بریک اوت را نشان میدهد، که به آن فیک اوت میگویند.
۶. تاریخ حجم معاملات
حجم معاملات باید مربوط به تاریخ اخیر باشد؛ مقایسه حجم معاملات امروز با ۵۰ سال قبل، اطلاعات اشتباهی به ما میدهد. هرچه تاریخ حجم معاملات جدیدتر باشد، امکان اتفاق مشابه بیشتر است.
حجم معاملات اغلب به عنوان یک اندیکاتور نقدینگی تلقی میشود. بازارهایی مثل بورس سهام که دارای نقدینگی بالایی هستند، به عنوان یک استراتژی ترید کوتاه مدت در نظر گرفته میشوند؛ چون در قیمتهای مختلف، خریداران و فروشندگان زیادی وجود دارند.
۳ اندیکاتور پرکاربرد برای حجم معاملات
اندیکاتورهای حجم معاملات، فرمولهای ریاضی هستند که به صورت مشترک در بیشتر پلتفرمهای نموداری وجود دارند.
فرمول کارکرد هر اندیکاتور مقداری با اندیکاتورهای دیگر فرق دارد. تریدرها میتوانند اندیکاتوری را انتخاب کنند که بهترین عملکرد را برایشان دارد.
استفاده از این اندیکاتورها الزامی نیست؛ اما آنها میتوانند در تصمیم گیری درست شما را راهنمایی کنند. اندیکاتورهای زیادی برای حجم معاملاتی وجود دارند، اما ما ۳ اندیکاتور با عملکرد خوب را در اینجا بررسی میکنیم:
۱. اندیکاتور حجم موجود (OBV)
OBV یک اندیکاتور ساده اما مفید است. در این اندیکاتور، حجم معاملات زمانی افزایش مییابد که بازار به انتهای روند صعودی رسیده است. همچنین، حجم معاملات زمانی کاهش مییابد که قیمت به انتهای روند نزولی رسیده است.
OBV یک مجموعه از انباشت قیمت یا اشباع را نشان میدهد. همچنین میتواند واگرایی را نیز نشان دهد؛ مثل زمانی که قیمت بالا برود، اما حجم با نسبت آرامی شروع به رشد کند و یا حجم معاملات کم شود.
۲. اندیکاتور جریان پول چایکین (CMF)
افزایش قیمت باید با افزایش حجم همراه باشد. اندیکاتور CMF بر روی انبساط قیمت در زمانی که قیمت بالاتر از میانگین قیمتی کل روز قرار میگیرد، تمرکز دارد، سپس یک ارزش مطابق با قدرت این روند ارائه میکند.
اگر حجم معاملاتی در آن افزایش پیدا کند، قیمت نیز افزایش پیدا میکند و اگر حجم پایین باشد، قیمت نیز منفی خواهد بود.
CMF میتواند به عنوان یک اندیکاتور کوتاه مدت استفاده شود، به این دلیل که نوسان میکند؛ اما بیشتر برای نشان دادن واگرایی کاربرد دارد.
۳. اسیلاتور کلینگر (Klinger Oscillator)
نوسان در پایین و بالای خط صفر، میتواند سیگنالهایی برای خرید و فروش ارائه کند.
اسیلاتور کلینگر انباشتگی قیمت را برای حجم خرید، و پراکندگی قیمت را برای حجم فروش در یک دوره زمانی خاص ارائه میدهد.
سخن آخر
حجم معاملاتی یک ابزار کاربردی برای تشخیص روند است. همانطور که میبینید، روشهای زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. اصلیترین راه استفاده از آن، تشخیص قدرت یا ضعف بازار و بررسی تاییدیه روند یا معکوس شدن روند است.
اندیکاتورهای مبتنی بر حجم معاملات، برای تصمیم گیری درست برای ورود به بازار به تریدرها کمک میکنند.
البته حجم معاملاتی ابزار خیلی دقیقی برای ورود و خروج نیست و باید برای تشخیص این نقاط از رفتار قیمت (Price Action) نیز کمک گرفت.
سبک های معامله گری و انتخاب سبک معاملاتی متناسب با شخصیت
معامله گری چهار سبک اصلی دارد. که به وسیله آن می توان معامله گران را در چهار دستهی معامله گر اسکالپر، معامله گر روزانه، معامله گر سوئینگ یا همان نوسانگر و در نهایت معامله گر پوزیشن قرار داد. تفاوت بین سبک های معامله گری بر اساس مدت زمان انجام معاملات است. معاملات اسکالپ فقط در چند ثانیه یا حداکثر چند دقیقه انجام می شود. معاملات روزانه چند ثانیه تا چند ساعت انجام می شود. معاملات نوسان گیری ممکن است برای چند روز زمان ببرد. معاملات پزیشن یا موقعیتی نیز از چند روز تا چند سال می تواند انجام می شود.
احتمالا معامله گران مبتدی در هنگام ورود به بازارهای مالی در انتخاب سبک معاملاتی که بیشتر با شخصیت آنها سازگار باشد، مشکل خواهند داشت. اما شما باید بدانید که برای دستیابی به موفقیت بلند مدت و تبدیل شده به یک معامله گر حرفه ای، باید این کار را انجام دهید. اگر یک معامله گر هستید و هنوز احساس می کنید که سبک معامله گری خود را پیدا نکرده اید. این مقاله به شما کمک خواهد کرد. تا با برخی از ویژگی های شخصیتی که هر کدام از انواع سبک های معامله گری نیاز دارد، آشنا شوید.
انتخاب سبک معاملاتی که بیشتر با شخصیت شما سازگار است. شانس بیشتری برای سودآوری به معامله گری روزانه به چه معناست؟ عنوان یک معامله گر به شما می دهد. بنابراین حتی اگر برخی از ویژگی های ذکر شده را دوست ندارید، در این مورد کاملا صادق باشید.
معامله گری به روش اسکالپینگ (Scalping)
اسکالپ یک روش معامله گری بسیار سریع است. معامله گر اسکالپر اغلب در عرض چند ثانیه چندین معامله مختلف انجام می دهند. این بدان معناست که ممکن است کل معالات آنها یک دقیقه طولانی طول بکشد، آن هم یک دقیقه کوتاه.
معامله گری به روش اسکالپینگ بیشتر مناسب معامله گران فعال و متمرکز بر بازار است. که می توانند تصمیمات آنی را بگیرند و بدون تردید به آنها عمل کنند.
افراد بی حوصله اغلب بهترین اسکالپرها را تشکیل می دهند زیرا انتظار دارند که معاملات آنها بلافاصله سودآور شود. در صورتی به سود نرسند، آنها به سرعت از معامله مورد نظر خود خارج می شوند.
برای موفقیت به عنوان یک معامله گر اسکالپر نیاز به تمرکز زیادی دارید. این شیوه معاملاتی مناسب برای افرادی که به راحتی حواسشان پرت می شود یا مستعد رویا پردازی هستند، نیست. بنابراین اگر هنگام خواندن این مطلب به چیز دیگری فکر کرده اید، معامله گری به روش اسکالپینگ مناسب شما نیست.
معامله گری به روش روزانه (Day Trading)
معاملات روزانه مناسب معامله گران است که ترجیح می دهند معامله ای را در همان روز شروع و به اتمام برسانند. اگر شما فردی هستید که وقتی شروع به رنگ آمیزی آشپزخانه خود می کنید، تا پایان اتمام کار در آشپزخانه به سراغ رختخواب نمی روید، معامله گری روزانه مناسب شماست. حتی اگر این بدان معناست که تا ساعت 3 صبح بیدار بمانید.
بسیاری از معامله گران روزانه هرگز نوسانگیری یا معامله بلند مدت را انجام نمی دهند. آنها نمی توانند شب ها راحت بخوابند. زیرا می دانند که یک معامله فعال دارند که می تواند تحت تأثیر حرکت قیمت ها در طول شب قرار گیرد و باعث ایجاد زیان شود.
معامله گری به روش نوسان گیری (Swing Trading)
معاملات نوسان گیری برای افرادی که برای ورود به معامله صبر می کنند، اما پس از ورود به آن سود سریع می خواهند مناسب است. معامله گران نوسان تقریباً معاملات خود را یک شبه نگه می دارند. بنابراین اگر هنگام انجام کار دور از کامپیوتر عصبی هستید، این روش برای شما مناسب نیست. معاملات نوسان به طور کلی نیاز به حد ضرر بزرگتری نسبت به معاملات روزانه دارد. بنابراین توانایی حفظ آرامش هنگام معامله ی که بر خلاف میل شما حرکت می کند، بسیار حیاتی است.
معامله گری به روش پوزیشن (Position Trading)
معاملات پوزیشن طولانی ترین نوع معاملات است. اغلب معاملاتی دارند که چندین سال دوام می آورند. بنابراین، معاملات پوزیشن تنها برای معامله گران صبور و کم تحرک مناسب است. اهداف قیمتی معاملات پوزیشن اغلب چند صد درصد هستند. اگر هنگامی که در یک معامله شما 25 درصد سود کرده اید، ضربان قلب شما شروع به کار می کند، احتمالاً معامله پوزیشن برای شما مناسب نیست.
معامله گران پوزیشن باید بتوانند نظر عمومی را نادیده بگیرند. معاملات پوزیشنی اغلب از طریق بازارهای گاو و خرس انجام می شود. به عنوان مثال، زمانی که عموم مردم متقاعد شوند که بازار رو به رشد است، ممکن است معامله شما یک سال به طول انجامد. اگر افراد دیگر به راحتی شما را تحت تأثیر قرار می دهند، معامله گری به روش پوزیشن برای شما یک چالش خطرناک خواهد بود.
نکته مهم در مورد سبک های معامله گری: به سبک معاملاتی خود وفادار باشید.
انتخاب سبک معاملاتی مستلزم انعطاف پذیری است تا بدانید وقتی یک روش معاملاتی برای شما کار نمی کند. همچنین نیاز به ثبات دارد تا با سبک مناسب حتی در مواقعی که عملکرد آن عقب افتاده است، بمانید.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که معامله گران جدید مرتکب می شوند تغییر سبک معاملات (و سیستم های معاملاتی) در اولین زیان های آن است. تغییر مداوم سبک معاملاتی یا سیستم معاملاتی شما راهی مطمئن برای دور شدن از موفقیت در بازارهای مالی است. هنگامی که بر یکی از سبک های معامله گری مسلط شدید، به آن وفادار بمانید. وفاداری شما به سبک معامله گری خود، در دراز مدت به شما پاداش می دهد.
دیدگاه شما