عوامل موثر در بدست آمدن درآمد هر سهم


نظام مالی کشورها می تواند در یکی از دو محور بازار پول و سرمایه قرار داشته باشد، در کشورهای پیشرفته بازار سرمایه در کانون ساختار مالی قرار دارد و نظام مالی مبتنی بر اوراق بهادار در این کشورها، غالب می باشد.

نرخ تنزیل چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

نرخ تنزیل (Discount rate) می‌توان به زبان ساده به این صورت که مقدار نرخ تنزیل درواقع میزان افتی است که ارزش یک سرمایه در طول زمان نسبت به ارزش امروز آن تجربه می‌کند، تعریف کرد. در این مقاله از اکو ساختمان در ابتدا به تعریف نرخ تنزیل پرداخته‌ایم و در ادامه درباره متغیرهای آن و پارامترهای مؤثر بر آن صحبت شده است.

تنزیل چیست؟

تنزیل در حقیقت روشی است که برای تخمین زدن ارزش فعلی جریان وجوه نقدی که در دوره‌های زمانی مشخصی در آینده قابل دریافت و دسترسی هستند، استفاده می‌شود. پایه تئوری و منطق این روش بر این حقیقت استوار است که «هر یک ریال امروز، بیشتر از یک ریال فردا ارزش دارد.»

دلایل مختلفی که ازاین‌بین می‌توان به وجود تورم، استهلاک دارایی، قانون‌گذاری‌های جدید، هزینه نگهداری پول و دیگر موارد ازاین‌دست اشاره کرد؛ بر حق بودن این ادعا کامل واضح به نظر می‌رسد. از سوی دیگر می‌توان این‌طور توضیح داد که تنزیل راهی برای به‌روز کردن ارزش پولی است که در آینده می‌توانیم آن را به دست آوریم.

نرخ تنزیل چیست؟

حالا که با مفهوم تنزیل آشنا شدیم، در ادامه به نرخ تنزیل که موضوع اصلی این مقاله است و همینطور مشخصه‌ای است که در مطالعات امکان سنجی و طرح‌های توجیهی به آن توجه می‌شود، پرداخته می‌شود.

با توجه به این که هزینه‌های مربوط به هر پروژه در طول سال‌های مختلفی انجام می‌شود و همچنین درآمدهای مربوط به آن سرمایه گذاری هم در طول سال‌های مختلف تحقق یافته و به دست می‌آید. نتیجه می‌شود که خواسته یا ناخواسته، اختلاف زمانی میان هزینه‌ها و درآمدها به وجود می‌آید. در واقع همین اختلاف زمانی است که نهایتاً باعث می‌شود، ارزش واقعی هر واحد پول برای انجام هزینه‌ها و یا درآمد به دست آمده در هر دو سال مختلف با هم در ارزش، اختلاف داشته باشد.

درصورتی‌که یک سال خاص به عنوان سال مبنا در نظر گرفته شود، نرخ تنزیل یا به عبارت دیگر حداقل نرخ بازدهی مورد انتظار (MARR) در واقع همان نرخی است که با استفاده از آن می‌توانیم ارزش واقعی هزینه‌هایی که در سال‌های مختلف انجام شده‌اند و یا درآمدهایی که در سال‌های مختلف به دست آمده‌اند را در آن سالی که به عنوان سال مبنا تعریف کرده‌ایم، محاسبه کنیم.

با توجه به توضیحات بالا می‌توان نرخ تنزیل را به‌صورت نرخی که افراد، شرکت‌ها و یا بخش عمومی مایل‌اند تا هزینه‌ها و منافع موجود را با هزینه‌ها، در آینده معاوضه کنند تعریف کرد. این موضوع ریشه در ماهیت تنزیل دارد که به هزینه فرصت سرمایه و قابلیت آن در انجام سرمایه‌گذاری و کسب سود بازمی‌گردد.

درواقع تنزیل فرایندی مالی است که مبنای تحلیل بین زمانی در حوزه‌های مالی و اقتصادی قرار می‌گیرد. بدین صورت که با تبدیل مقادیر ریالی هزینه‌ها و عایدی‌ها در مقاطع زمانی مختلف به ارزش حال و یا بالعکس، این مقادیر را با یکدیگر مقایسه می‌کند.

نرخ تنزیل در بازار مسکن را می‌توان اینگونه تفسیر کرد. فردی را در نظر بگیرید که با رونق گرفتن بازار مسکن مقداری از سرمایه خود را از بازار بورس و سپرده‌های بانکی به بازار مسکن منتقل می‌کند. نرخ تنزیل در این سرمایه گذاری با رشد قیمت مسکن در سال‌های آینده، ثابت ماندن نرخ‌های بهره بانکی، با رکود مواجه شدن بازار بورس و استهلاک مسکن و کاهش ارزش پول رایج می‌توان بسیار کمتر از زمانی باشد که فرد سرمایه خود را در بانک یا در بازار بورس سرمایه گذاری کرده بود. نرخ تنزیل در این سرمایه گذاری کاهش پیدا می‌کند و به اصطلاح سرمایه گذاری اقتصادی به نظر می‌رسد.

نرخ تنزیل بر اساس منطق نرم افزاری

نرخ تنزیل (Discounting Rate) یا همان هزینه سرمایه (Cost of Capital)، برای آورده هر سرمایه گذار (Equity Capital) در هر پروژه و طرحی به طور اختصاصی و به تناسب سطح ریسک آن پروژه تعیین می‌شود. به این شکل که هر چقدر سطح ریسک مربوط به یک پروژه یا طرح بیشتر باشد، نرخ تنزیل که در واقع نشانگر حداقل سطح بازدهی مورد انتظار است، به همان نسبت افزایش پیدا می‌کند.

جدول نرخ تنزیل

در جدول زیر ارزش ۱۰۰۰ ریال طی سال‌های متفاوت با نرخ تنزیل جداگانه آمده است. در این جدول، نوسان نرخ تنزیل در کنار نوسان دوره زمانی که موجب تغییر ارزش حال محاسبه شده، دیده می‌شود. در جدول نرخ تنزیل اهمیت دو عنصر زمان و نرخ را در فرایند تنزیل خاطرنشان می‌کند؛ به این صورت که نتیجه تنزیل از این دو عنصر تبعیت می‌کند، لذا هرگونه لغزش در تعیین نرخ تنزیل از سوی محقق و تحلیلگر می‌تواند در نتیجه گزارش‌ها و تحلیل‌های مرتبط بر آن تأثیرگذار باشد.

فرمول نرخ تنزیل

پایه و اساس تجزیه و تحلیل‌های مالی درک مفهوم این جمله است که هر رقم پیش بینی نشده برای جریانات نقدی در سال‌های آینده برابر یک سرمایه گذاری با نرخ سود سالانه در زمان حال است. در تجزیه و تحلیل‌های مالی برای حذف عامل زمان در محاسبات، ارزش جریانات نقدی که در سال‌های آینده کسب می‌شود با استفاده از ضریب تنزیل (i+1) به ارزش روز تبدیل می‌شود.

معمولاً نرخ تنزیل در یک طرح سرمایه گذاری که برای محاسبه ارزش فعلی هزینه‌ها و درآمدهای پیش بینی نشده برای سال‌های آتی طرح مورد استفاده قرار می‌گیرد، معادل حداکثر نرخ سود بدون ریسک (نرخ سود سپرده بلند مدت بانکی و یا اوراق مشارکت) به اضافه چند درصد برای پوشش ریسک سرمایه گذاری است.

نرخ تنزیل که از آن می‌توان به عنوان یک استاندارد شاخص مالی نام برد، تابعی از زمان، مکان و صنعت مورد بررسی است و در شرایط مختلف با در نظر گرفتن مجموع موارد تأثیر گذار بر آن تعیین و در محاسبات از فرمول زیر محاسبه می‌شود.

نرخ تنزیل در ایران

نرخ تنزیل در طرح‌های سرمایه گذاری در ایران با استفاده از فرمولی که در بالا به آن اشاره شده برآورد می‌شود.

(Rf) در این فرمول برابر نرخ سود اوراق مشارکت ارزی و همینطور تسهیلات صندوق توسعه ملی در بخش انرژی است که برابر ۸ درصد است.

(RPm) با توجه به معادله چهار این مؤلفه نرخ بازدهی اوراق بهادار در بازار بورس تهران است که طی آمار مربوط به ۵ سال گذشته ۲۴ درصد بوده است.

برای به دست آوردن نرخ تنزیل در محاسبات دلاری رقـم ۲۴ درصـد را پـس از کسـر تـورم داخلـی (طبـق اعـلام بانـک مرکـزی میـانگین نـرخ تـورم ایـران طـی ۵ سـال گذشـته ۲۰ درصـد بـوده اسـت) و اضـافه نمـودن نـرخ تـورم امریکـا (بـه دلار ۲) (درصد طی ۵ سال گذشته ۸ از) درصد نرخ بهره بـدون ریسـک کـم می‌کنیم. بـا انجـام ایـن محاسـبه میـزان حاشـیه سـود بازار معادل منفی ۲ درصد خواهد بود.

(RPi) به دلیل عـدم وجـود اطلاعـات شـفاف در خصـوص میـزان بـازدهی سـرمایه گـذاری در بخـش بالادسـتی نفـت و گـاز در ایـران، حساسـیت سـنجی ایـن متغیـر بـا اعمـال دامنـه تغییرات مثبت و منفی ۳ درصد انجـام گرفتـه اسـت. بـا تقریبـی معـادل ۳ درصـد بالاتر و پایین‌تر از بازدهی بازار در نظر عوامل موثر در بدست آمدن درآمد هر سهم گرفته شده است.

(RP) بـا در نظـر گـرفتن ارقـام رتبـه بنـدی ریسـک اعتبـاری کشـورها و مقایسـه کشـورهایی بـا اقتصـاد مشـابه ایـران رقم (CRP) برای ایران، معادل ۷ درصد برآورد می‌گردد. (i) بــا توجــه بــه ارقــام فــوق بــا در نظــر گــرفتن (RP) معــادل ۳ درصــد، رقــم نــرخ طبــق معادلــه (۳) تنزیــل برابــر اســت.

بــدیهی اســت در صــورت لحــاظ رقــم (RPi) رقم تنزیل به ترتیب معادل ۱۳ و ۱۰ درصد خواهد بود.

تفاوت نرخ تنزیل با نرخ بهره

نرخ تنزیل در بازار سرمایه بسیار حائز اهمیت است زیرا به وسیله آن می‌توان ارزش آتی شرکت‌ها را بر اساس وجوه نقد آن در آینده تخمین زد. نرخ بهره با ریسک به دست آمدن جریان وجوه نقد آتی رابطه مستقیم دارد یعنی هرچه ریسک به دست آمدن وجوه نقد آتی بیشتر باشد نرخ تنزیل نیز بزرگ‌تر است.

سخن آخر

بــا در نظــر گــرفتن شــرایط کنــونی بــه لحــاظ نــرخ بهــره ارزی، نــرخ تــورم داخلــی، نــرخ بــازدهی بــازار و ریســک اعتبــاری ایــران، نــرخ تنزیــل جهــت محاســبه ارزش فعلــی خــالص طرح‌های سرمایه‌ای، در محــدوده ۱۰ تــا ۱۶ درصــد بــرآورد می‌شود. بــدیهی اســت در صــورت تغییــر شــرایط بــه لحــاظ اقتصــادی، سیاســی و … کــه منجــر بــه تغییــر در هــر یــک از اجــزای محاســبه نــرخ تنزیــل در فرمــول بالا گــردد، رقــم نــرخ تنزیــل تغییر خواهد نمود.

مقدمه

جواب این سوال را در پایان این نوشتار کاربردی با هم مرور خواهیم کرد.

سود ناخالص:

اگر درآمد حاصل از کل فروش یک شرکت را برای یک دوره خاص (مثلا 1 ساله) داشته باشیم و بهای تمام شده کالا و خدمات به فروش رفته را از آن کسر کنیم، باقیمانده را سود ناخالص می نامند.

سود عملیاتی:

سود ناخالص فعلا اختلاف بین کل فروش و بهای تمام شده را نشان می دهد،حال اگر از سود ناخالص هزینه های مربوط به فروش، هزینه های عملیاتی، واحد تجاری از جمله اجاره و بیمه،حمل و نقل و کرایه، حقوق و دستمزد و استهلاک و . را کسر کنیم حاصل آن سود عملیاتی خواهد بود.

سود خالص:

برخی دیگر از هزینه ها از جمله بهره، مالیات و همچنین کلیه جریانات وجوه ورودی و خروجی را باید در سود عملیاتی اثر داد. حاصل این تغییرات در سود عملیاتی و عددی که پس از محاسبه کل کسورات به دست می آید را سود خالص می نامیم.

حاشیه سود چیست؟

به طور ساده اگر هر کدام از سودهای محقق شده شامل سود ناخالص، عملیاتی و یا خالص را بر کل درآمد شرکت در آن دوره تقسیم و حاصل را در 100 ضرب کنیم، حاشیه سود شرکت به واحد درصد به دست می آید.

برای مثال در شرکت هجرت با فروش 2250 میلیارد تومانی، 70 میلیارد سود خالص محقق شده است، در نتیجه حاشیه سود خالص 3.1 می باشد.

منظور از EPS چیست ؟

سود خالص را اگر در بازه یک ساله در نظر بگیریم و بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم به آن EPS ( Earning Per Share ) یا سود هر سهم که اصطلاحی رایج به حساب می آید اطلاق می شود.

منظور از DPS چیست ؟

بخشی یا کل سودی که برای هر سهم در یک سال مالی محقق شده را می توان بین سهامداران بصورت نقدی توزیع کرد که به آن DPS (Dividend Per Share) می گویند.

نسبت پی بر ای ( P/E ) :

یکی از نسبت های موثر و کاربردی در تحلیل سهام نسبت قیمت سهم به سود یا درآمد آن می باشد. برای مثال اگر قیمت سهم 100 تومان و سود هر سهم 20 تومان باشد، نسبت پی به ای آن 5 مرتبه خواهد بود که با مقایسه این نسبت در گروه های مالی میتوان رشد قیمت نسبت به درآمد سهم را سنجید.

نکات مهم:

در تعریف سود و محاسبه حاشیه سود باید هر گروه را بصورت مستقل در نظر داشت. برای مثال نمی توان حاشیه سود یک شرکت پخش دارویی را با یک شرکت خودروساز مقایسه کرد.

لزوما کل سود محقق شده بصورت سود نقدی یا DPS بین سهامداران توزیع نمی شود و ممکن است برای اموری همچون سود انباشته استفاده گردد.

نسبت پی به ای به تنهایی معیار کاملی برای تحلیل ارزندگی شرکت ها نیست.برای بسیاری از شرکت ها که سود قابل تحقق یا تحقق یافته ندارند و اتفاقا هر دوره در حال شناسایی زیان هستند و همچنین در شرایطی که تورم بر ارزش گذاری شرکت ها حاکم است، باید از روش های دیگری برای سنجش استفاده کرد.

روش های محاسبه سود

در این مقاله سعی شده است تا شما را با دو روش محاسبه سود آشنا کنیم

سود به روش لایفو بهتر محاسبه می شود یا فایفو؟

fifo / فایفو

روشی است كه موجودی ها همواره به طور منظم گردش داشته و همواره كالاهای جديد وتازه در دسترسی باشد.

مثلا در يك كارخانه رنگ سازی ممكن است ابتدا قوطی های رنگ قديمی به فروش برسد واز ماندن زياد وفساد آن جلوگيری گردد به اين روش كه از اولين موجودی های اول استفاده شود روش اولين وارده يا فايفو گويند.

اما در مورد برخی از اقلام ديگر موجودی روش اولين صادره آن معمولا از آخرين محموله كه در سطح بالا قرار گرفته است صورت ميگيرد اما داروها ويا سبزيجات يا كالاهای زود فاسد شدنی بايد ابتدا به مصرف برسد يعنی كالاهای اول وارده اول صادر شود به روش اولين صادره از آخرين وارده لايفو گويند.

كاربرد اين روش كه متداولترين روش ارزيابی موجودی هاست بسيار آسان است گردش اقلام بهای تمام شده در اين روش معمولا با گردش فيزيكی اقلام موجودی ها مطابقت ميكند.

ضمنا اجرای اين روش در دوره هايی كه قيمت ها در حال افزايش است موجب ايجاد سود ناخالص بيشتر ميشود عليرغم مزايای فوق سود بيشتر موجبات ماليات بر درآمد بيشتر را فراهم می آورد ودرآمدهای جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتا قديمی مقايسه می شود ودر نتيجه كارايی و سودآوری بيش از واقع نشان داده می شود ضمن اينكه برای جايگزينی اقلام موجودی ها بهای بيشتري نيز بايد پرداخت كرد.

تطابق (مقابله) اقلام بهای تمام شده قديمی با درآمدهای جاری موجب ايجاد سوء ناشی از نگهداری موجودی ها ميشود كه بنوبه خود باعث نشان دادن قدرت سود آوری بيش از واقع واحتمالا گمراهی گروههای ذینفع می شود.

lifo / لایفو

مزيت عمده اين روش اين است كه در دوره افزايش قيمتها سود ناخالص به ميزاني كمتر محاسبه و ماليات بر درآمد كمتری پ رداخت گردد. كه موجب بهبود وضعيت نقدينگی وگردش وجوه نقد می شود ضمنا درآمد جاري با اقلام بهای تمام شده نزديك به قيمت های جاری مقايسه و مقابله و در نتيجه سود ناخالص نيز سود آوری تجاری را بهتر نشان می دهد.

اگر اين روش در چند دوره مالی متوالی به كار برده شود اقلام موجودی های منعكس در ترازنامه با ارزش به مراتب كمتر از قيمتهاي جاری در موقع افزايش قيمت ها نشان داده ميشود زيرا مبنای اقلام بهای تمام شده قديمی ونسبتا ارزان (كه موجب پايين آمدن غير عادی بهای تمام شده كالای فروش رفته است) محاسبه و ارزيابی شده است وافزايش سود غير معقولی را موجب خواهد شد.

در دورهايی كه قيمت ها در حال افزايش باشد اجرای لايفو موجب محاسبه سود ناخالص كمتر در مقايسه با روش فايفو می شود اگرچه سود كمتر موجب پرداخت ماليات كمتری می گردد اما سود هر سهم ارائه تصويری نادرست از قدرت سودآوری شركت يا واحد تجاری را موجب می شود لذا اين است كه مسئولين كشورهاي صنعتی شركتها را مقيد كرده اند تا جهت مقاصد مالياتی در صورت استفاده از لايفو آن را در محاسبه سود ناخالص به منظور گزارشگری مالی نيز بكار برند.

حساب جم با بیش از ۲۳ سال سابقه در ارائه گزارش حسابرسی شرکتها، موسسات و اشخاص در حداقل زمان ، دفاعیه مالیاتی، همچنین کاهش قطعی مالیات مشاغل و اشخاص حقیقی و رسیدگی به جرائم مالیات تراکنشهای بانکی توانسته است رضایت کامل شما عزیزان را جلب نماید. حساب جم با تهیه و تنظیم اظهارنامه های مالیاتی در اسرع وقت و استقرار بهینه حسابداری منطبق با استانداردهای حسابداری در بین برترین های حرفه خود در کشور قرار دارد. تخصصی ترین خدمات حسابرسی و حسابداری را از متخصصین و مشاوران مالیاتی حساب جم بخواهید

نقدشوندگی سهام در بورس چیست؟|عوامل موثر بر نقدشوندگی سهام

نقدشوندگی سهام در بورس

زمانی که قصد دارید وارد بازار بورس شوید، آشنایی با یکسری از اطلاعات به شما کمک می‌کند فعالیت خود را با کیفیت بهتری جلو ببرید. بنابراین در این مطلب می‌خواهیم به زبان ساده مفهوم نقدشوندگی سهام را توضیح دهیم، بگوییم در بورس چه معنایی دارد و چه عواملی روی عوامل موثر در بدست آمدن درآمد هر سهم آن تاثیر می‌گذارد.در پایان نیز نحوه انتخاب بهترین سهام را توضیح می‌دهیم. پس تا انتها همراه ما باشید.

تعریف نقد شوندگی

نقدشوندگی یا در اصطلاح انگلیسی Liquidity به این معنا است که یک دارایی را در سریع‌ترین زمان ممکن و به راحتی بتوان نقد کرد، به عبارت دیگر شرایط معامله آن دارایی ساده باشد.

به همین شکل نقدشوندگی سهام یعنی یک سهام را چقدر سریع می‌توان به ارزش واقعی خود فروخت. اگر بگوییم نقدشوندگی یک سهم بیشتر است یعنی افراد زیادی روزانه آن را خرید و فروش می‌کنند و حجم معاملات برای آن بالا است.زمانی که وارد دنیای سرمایه‌گذاری می‌شوید باید به موضوع نقدشوندگی دقت کنید، چون اگر به هر علتی تصمیم به تبدیل دارایی خود به پول نقد گرفتید، این کار را بتوانید در سریع‌ترین زمان ممکن انجام دهید.

از جمله دارایی‌های با نقدشوندگی بالا می‌توانیم به ارز، طلا، سهام شرکت‌های بورسی و اوراق مشارکت اشاره کنیم. برخلاف تصور برخی از افراد زمین و ملک نقدشوندگی کمتری دارند، چون ممکن است به علت رکود بازار مجبور شوید به قیمت پایین‌تر ملک خود را بفروشید.

در بورس نیز باید روی شرکت‌هایی سرمایه‌گذاری کنید و سهام آن‌ها را بخرید که سهام نقدشونده داشته باشند. در ادامه مطلب نحوه تشخیص این نوع سهام و خرید بهترین سهام را توضیح خواهیم داد.

عوامل موثر بر نقدشوندگی سهام

نقدشوندگی سهام در گروی عوامل گوناگونی است که در ادامه سه عامل مهم را در قالب گزارش اطلاعات باارزش، سهام شناور آزاد و عوامل داخلی شرکت توضیح می‌دهیم. همچنین به تاثیرات حجم مبنا و حجم معاملات روزانه روی این قضیه اشاره می‌کنیم.

گزارش اطلاعات باارزش

همانطور که توضیح دادیم نقدشوندگی سهام به معنای آسانی خرید و فروش آن است و به طور کلی گزارش یا افشای اطلاعات با ارزش جزو مواردی است که روی نقدشوندگی سهام تاثیر می‌گذارد، چون اطمینان سرمایه‌گذاران برای سنجش ریسک سیستماتیک و ریسک نقدشوندگی سهام و در پایان ریسک کل را افزایش می‌دهد.

اگر اطلاعات مالی کیفیت چندانی نداشته باشند، نتیجه آن پایین آمدن تاثیر و کارآمدی عملیات تجاری، بالا رفتن انحراف‌های طرفدارانه در گزارش سودآوری و ریسک اطلاعاتی سهامداران است و بنابراین سودآوری شرکت روند پیوسته‌ای نخواهد داشت.

هنگامی یک شرکت اطلاعات با ارزشی را در اختیار سرمایه‌گذاران می‌گذارد، آن‌ها به جریانات نقدی آن بیشتر اطمینان می‌کنند و تمایل‌شان برای خرید سهام شرکت مورد نظر بیشتر خواهد شد.

به عبارت دیگر هرچه تعداد سرمایه‌گذاران و افراد معامله‌گر بیشتر شود، نقدشوندگی سهم نیز بالاتر می‌رود. بنابراین برای موفقیت در بورس یکی از اولین گام‌ها رصد اطلاعات شرکت‌ها است.

سهام شناور آزاد

براساس ماده 17 آیین‌نامه معاملات در شرکت بورس اوراق بهادار تهران «سهم شناور آزاد هر شرکت، قسمتی از سهام آن شرکت است که صاحبان سهام برای عرضه و فروش آن آمادگی دارند و می‌خواهند با نگه نداشتن آن بخش از سهام، در مدیریت شرکت نقش نداشته باشند.»

یکی از عوامل مهم موفقیت بازار بورس بالا رفتن قابلیت نقدشوندگی سهام است، بنابراین اگر این بازار قدرت بالایی در این زمینه نداشته باشد، تمایل افراد برای سرمایه‌گذاری کم خواهد بود. بنابراین یک راهکار بالا بردن نقدشوندگی سهام، افزایش درصد سهام شناور آزاد شرکت‌ها است.

سهام شناور آزاد به قدری مسائله مهمی است که تعداد زیادی از کشورها به کمک آن شاخص بازار را تعدیل می‌کنند. اگر این نوع سهام بالا باشد، نه تنها نقدشوندگی بازار زیادتر می‌شود، بلکه نوسان قیمت و ریسک سرمایه‌گذاری کم و تقاضا زیاد می‌شود.

بخواهیم مثال بزنیم باید به کسب‌وکارهای کوچک اشاره کنیم که سهم شناور آزاد کمی دارند، بنابرین نوسان قیمت ‌آن‌ها و ریسک سرمایه‌گذاری روی این شرکت‌ها بالا است.

عوامل داخلی شرکت

بازار بورس بازدهی بالایی دارد و سرمایه‌گذاران به آن توجه خاصی می‌کنند، به همین علت توسعه‌یافتگی بازار بورس هر کشور جزو شاخص‌های توسعه‌یافتگی آن است.

سرمایه‌گذاران پس از ورود به بازار سرمایه شرایط برابری برای انتخاب و خرید سهام دارند، ولی انتخاب اکثر افراد سهام با نقدشوندگی بالا است.

یکی دیگر از موارد موثر روی نقدشوندگی عوامل داخلی شرکت است. تحقیقات نشان می‌دهد رابطه بین عوامل داخلی شرکت و فاصله قیمت پیشنهادی خرید و فروش و همچنین بین عوامل داخلی شرکت و نسبت عدم نقدشوندگی سهام، معنادار است و هر چه عوامل داخلی شرکت بهتر باشد، نقدیندگی سهام آن شرکت نیز وضعیت بهتری خواهد داشت.

حجم مبنا

حالا به موضوعی به اسم حجم مبنا می‌رسیم که طبق تعریف تارنمای شرکت بورس اوراق بهادار تهران به معنای تعداد مشخصی از یک نوع اوراق بهادار است که باید روزانه معامله شود تا تمام درصد تغییرات مجاز در آن تاریخ در مشخص کردن قیمت روز آینده در نظر گرفته شود.

هدف از تعیین این شاخص به دست آوردن اطمینان سرمایه‌گذاران از قیمت‌های واقعی و نه کاذب است. به عبارت دیگر آن‌ها مطمئن هستند نوسانات قیمت سهام به علت خرید و فروش تعداد مشخصی از سهام شرکت است.

ولی باید توجه داشت قانون حجم مبنا باعث شده است هیجان بورس کم شود و سرمایه سهامداران با کاهش شدید نقدشوندگی روبرو شوند.

این قضیه روی تمایل آن‎ها در آینده برای سرمایه‌گذاری در بورس تاثیر خواهد گذاشت و رشد بازار سرمایه کشور را به دردسر می‌اندازد.

با این حال، مهم‌ترین دلیل قانون‌گذاران برای قانون حجم مبنا، ممانعت از اتفاق نوسانات زیاد در قیمت سهام است. ولی به عقیده کارشناسان این قانون تنها زمان این نوسان را به عقب می‌اندازد.

به عبارت دیگر، تغییر بالقوه قیمت هر سهم برای مدتی کنترل می‌شود و سپس مانند جریان آبی که پشت یک سد جمع شده باشد، نتیجه آن افت یا اوج‌گیری شدید و ناگهانی قیمت یک شرکت است.

تاثیر حجم معاملات روزانه روی نقدشوندگی یک سهم نیاز به توضیح ندارد، چون همانطور که در بالا اشاره کردیم افزایش معاملات روزانه یک سهم توسط اشخاص حقیقی و حقوقی نشان می‌دهد این سهم نقدشوندگی بالایی دارد. به عبارت دیگر قدرت نقدشوندگی آن سهم را افزایش می‌دهد.

تشخیص نقدشوندگی سهام

برای تشخیص نقدشوندگی سهام باید به مقدار ارزش معاملات سهام یک شرکت در بازه‌های زمانی گوناگون از جمله کوتاه مدت و بلند مدت دقت کنید و محاسبه مقدار جابه‌جایی پول شاخص خوبی برای نتیجه‌گیری است.

ریسک نقدشوندگی چیست؟

ریسک نقدشوندگی (Liquidity Risk) به ریسکی اشاره می‌کند که علت آن پایین آمدن سطح معاملات یا تمایل افراد به خرید و فروش یک سهم است. به عبارت دیگر مالک آن سهم یا اوراق بهادار قادر نیست برای جلوگیری از ضرر بیشتر دارایی خود را به ارزش واقعی یا در سریع‌ترین زمان ممکن بفروشد.

زمان بررسی ریسک نقدشوندگی باید دقت کنید، اگر تعداد سهام یا اندازه ناشر اوراق بهادار کوچکتر باشد، این ریسک بیشتر می‌شود.

ریسک نقدشوندگی اغلب به واسطه ایجاد یک شکاف زیاد بین قیمت پیشنهادی برای خرید و فروش یا نوسانات شدید قیمت (به ویژه افت آن) نمایان می‌شود.

ضمانت نقدشوندگی چیست؟

قبل از توضیح بهتر است بگوییم این اصطلاح با قابلیت نقدشوندگی فرق دارد. ضمانت نقدشوندگی در واقع یک توافق بین صندوق سرمایه‌گذاری با یک موسسه مالی یا بانک است تا طرف دوم مسئولیت پرداخت وجوه نقد را در صورت ابطال واحدهای سرمایه‌گذاری به عهده بگیرد.

ولی قابلیت نقدشوندگی به تدابیر مدیریتی، ارزش‌گذاری و فروش دارایی‌های صندوق از سوی مدیر صندوق بستگی دارد و اگر صحیح انجام شود، صندوق مشکلی به اسم تامین وجوه نقد نخواهد داشت.

به عبارت دیگر، ضامن نقدشوندگی مانند یک امتیاز مثبت برای صندوق است، ولی نبود آن مشکل خاصی به وجود نمی‌آورد.

چگونه بهترین سهام برای خرید بلند مدت را انتخاب کنیم؟

شناسایی بهترین سهام برای خرید در بورس پیش شرط موفقیت در این بازار است. ولی برای تشخیص سهم خوب و ارزشمند باید به نکات بسیار مهمی توجه کنید که عبارتند از:

شرایط دارایی‌ها و بدهی‌های شرکت هدف

اولین مرحله در شناسایی سهام خوب بررسی وضعیت یک شرکت از نظر حقوق صاحبان سهام، بدهی‌ها و دارایی‌ها است.

بدون شک، شرایط مطلوب‌تر یک شرکت به معنای اطمینان بیشتر برای سرمایه‌گذاری است. برای این که درک کاملی از شرایط بدهی حقوق صاحبان سهام و وضعیت دارایی شرکت هدف به دست آورید، بهتر است ترازنامه آن را بررسی کنید.

مقدار سود نقدی هر سهم

یک سهم خوب، سهمی است که مقدار سودی که شرکت به آن اختصاص داده است مناسب و بالا باشد. البته نباید گول سهم‌هایی که ظاهر فریبنده دارند را بخورید.

ثبات روند سوددهی

یک سهم ممکن است ارزش خوبی برای خرید داشته باشد، ولی ثبات روند سوددهی شرکت است که باید خرید آن را تضمین کند. بنابراین، از شرکت‌های با سودآوری مقطعی دوری کنید.

بررسی نسبت قیمت به درآمد سهم

یکی از عوامل مهم پیش از خرید هر سهم بررسی نسبت قیمت به درآمد آن است. این نسبت به شما نشان می‌دهد قیمت سهم شرکت، چند مرتبه بیشتر از میزان سود نقدی است که شرکت برای هر سهم خود در نظر گرفته است.

ساده‌تر بگوییم، این نیست که به صورت P/E نشان داده می‌شود، مشخص می‌کند آیا قیمت سهام در مقایسه با سودی که برای سهامداران خود در نظر می‌گیرد، ارزشمند است؟

حوزه فعالیت شرکت

بهترین سهام برای خرید در بورس متعلق به شرکتی هستند که حوزه فعالیت آن شرایط مناسبی در زمان حال و آینده خواهد داشت. به عبارت دیگر آیا شرایط درون‌مرزی و برون‌مرزی روی این حوزه تاثیر مثبت یا منفی می‌گذارند.

قابلیت نقدشوندگی

بهترین سهام برای خرید بلند مدت، سهامی هستند که قابلیت نقدشوندگی آن‌ها همیشه بالا است. در مورد این که کدام سهام نقدشوندگی بالایی دارند، همانظور که گفتیم مقدار بالای حجم معاملات روزانه، قابلیت نقدشوندگی سهام در بورس را بالا می‌برد.

نکات مهم برای انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس

توجه به نکات زیاد شما را به یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای در بورس تبدیل می‌کند.

  • به کمک نوسان‌گری برای بلندمدت سهام ارزشی و برای کوتاه مدت سهام رشدی را بخرید.
  • اجازه ندهید اطلاعات و وقایع اخیر روی تصمیم‌گیری شما برای خرید یا فروش زیاد تاثیر بگذارد.
  • سطح اطلاعات واقع‌گرایانه خود در مورد سهم هدفتان را افزایش دهید.
  • با انجام مشاوره‌های سرمایه‌گذاری و توجه به مقدار گنجایش ریسک‌پذیری، دارایی خود را بهینه خرج کنید.

بهترین روش انتخاب سهام

اگر در مورد عوامل موثر در بدست آمدن درآمد هر سهم بورس حتی اطلاعات اندکی داشته باشید، می‌دانید افراد برای خرید سهام از دو روش تحلیل بنیادی و تکنیکال استفاده می‌کنند. دسته دیگری از افراد به علت پیچیدگی‌هایی این روش‌ها ممکن است از معیارهای مشخصی استفاده کنند که در بالا به تعدادی از آن‌ها اشاره کردیم.

حالا اجازه دهید این دو روش را توضیح دهیم.

پیشنهاد می کنیم مقاله تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال ، کدام بهتر است؟ را برای کسب اطلاعات بیشتر مطالعه نمایید.

نحوه انتخاب سهام به کمک روش تکنیکال

اشخاصی که هنر آن‌ها انجام تحلیل تکنیکال برای بررسی سهم است، می‌گویند باید در بازار بورس بهترین سهام را با تمرکز و آنالیز قیمت‌های دوره‌های قبلی و فعلی در کنار پیش‌بینی آینده آن سهام انتخاب کرد.

این دسته از تحلیلگران به روند قیمتی توجه می‌کنند که به صورت نمودار نشان داده می‌شود و عقیده دارند قیمت‌های فعلی یک سهم یک الگوی قابل تکرار را به احتمال خیلی زیاد در پیش می‌گیرند.

انجام تحلیل تکنیکال وابسته به داشتن ذهنی باز و بدون طرفداری از سهام شرکت مورد نظر است تا فرد به شایعات و اطلاعات کاذب توجه نکند.

در این روش باید برای تحلیل روند قیمت سهام‌ها از اندیکاتورها و اسیلاتورها در نرم‌افزارهای مختلف استفاده کنید.

مراحل بررسی قیمت به این روش به شرح زیر است:

  • انتخاب شکل نمودار از نظر بازه زمانی و به دست آوردن اطلاعات در مورد انواع نمودارهای خطی، میله‌ای و شمعی. در ایران دو نمودار آخر طرفدار دارند.
  • بررسی روند شاخص کل
  • بررسی روند شاخص 50 شرکت برتر
  • بررسی معاملات کوتاه، میان و بلندمدت برای به دست آوردن روند قیمتی سهم
  • محاسبه سطح مقاومت و سطح حمایت

تحلیل تکنیکال چه مزایایی دارد؟

  • می‌توانید تشخیص دهید در کوتاه‌مدت بهترین زمان برای خرید یا فروش چه موقع است.
  • از مزایای اصلی تحلیل تکنیکال قدرت تحلیلگر در استفاده از استراتژی خود در تمامی بازارها و برای تمام نمودارها است.

نحوه انتخاب سهام به کمک روش تحلیل بنیادی

اگر به نظر شما بهترین روش انتخاب سهام تحلیل بنیادی است، باید زمان انجام این کار به سه مرحله مهم زیر دقت کنید:

نگاه به وضعیت اقتصادی کشور

تردیدی نیست که شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فعلی و آینده هر کشور تاثیر بسزایی روی سوددهی شرکت‌ها خواهد گذاشت. بنابراین اولین پیش شرط انجام تحلیل بنیادی توجه به این شرایط است تا بهترین سهام برای خرید در بورس را شناسایی کنید.

برای انجام آن باید به مواردی مانند شاخص‌های کلان اقتصادی از جمله تولیدات ملی، واردات و صادرات، نرخ‌های رشد اقتصادی، نوسان بازار ارز، نوسان نرخ تورم، نرخ بیکاری، نرخ سود، سیاست‌های پولی و مالی دولت دقت کنید.

کارشناسان اقتصاد با بررسی این موارد می‌توانند پیش‌بینی دقیقی از آینده بازار بورس و وضعیت آن داشته باشند.

بررسی حوزه فعالیت شرکت مورد نظر

در مرحله بعد باید حوزه فعالیت شرکت مورد نظر و صنعت آن را از نظر شرایط فعلی و پتانسیل رشد در آینده بررسی کنید. سرمایه‌گذاران همیشه شرکت‌هایی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌کنند که فعالیت‌ آن‌ها در صنایع رو به رشد است و بهترین سهام را برای خرید در بورس دارند.

زمان بررسی یک شرکت و حوزه آن باید نکات زیر را از یاد نبرید:

  • روند رشد و بالا رفتن سطح تقاضا برای محصولات یا خدمات آن صنعت
  • وجود نمونه‌های خارجی یا رقبای دیگر در بازار با محصولات مشابه
  • برخورداری از ویژگی‌های برجسته نسبت به سایرین مانند شهرت تجاری مناسب، استفاده از نیروی کار متخصص، استفاده از فناوری‌های پیشرفته تولید و مقدار سهم بازار
  • یک صنعت زمانی موقعیت بهتری در بازار دارد که کالاهای جانشین کمتری برای آن پیدا شود. به عبارت دیگر نبود یا محدودیت این نوع کالاها، برتری آن صنعت را نشان می‌دهد.
  • سازمان‌های تصمیم‌گیرنده دولتی باید در سیاست قیمت‌گذاری محصولات نقش محدودی داشته باشند.
  • ورود فعالان جدید به آن صنعت سخت باشد و بازار آن به واسطه این اتفاق تحت تاثیر نوسانات قرار نگیرد.

بررسی کامل خود شرکت مورد نظر

زمانی که حوزه فعالیت شرکت مورد نظر را بررسی کردید، گام بعدی در زمان تحلیل بررسی خود شرکت است. این شرکت باید قدرت رقابتی بالایی داشته باشد و حتی اگر شرکت‌های رقیب زیادی در حوزه آن فعالیت کنند، مقدار موفقیت آن بیشتر باشد.

یک تحلیلگر بنیادی زمان بررسی شرکت هدف به مواردی مانند سهام بازار، مقدار فروش و نرخ رشد آن، سطح تقاضا برای محصولات یا خدمات و کیفیت آن‌ها دقت می‌کند.

شرایط مالی بهینه شرکت

وضعیت خوب مالی یک شرکت به معنای آینده سهام آن در بورس است. تحلیلگران زمان بررسی شرایط مالی یک شرکت مواردی از جمله مقدار بدهی، سوددهی، نقدینگی، دارایی‌ها را در نظر می‌گیرند و سپس آن را در مقایسه با سایر رقبا در کفه ترازو قرار می‌دهند.

در پایان باید بگوییم برای انجام تحلیل بنیادی باید عوامل زیادی را بررسی کرد و به صرف انرژی و وقت در کنار تخصص و جمع‌آوری داده نیاز است.

عوامل موثر بر کارایی بازار سرمایه بورس ایران

عنصر صبر در تجارت

بورس بازاری است که در آن داراییها، خرید و فروش شده و به سه دسته بورس کالا، ارز و اوراق بهادار تقسیم می‌ شود؛ در این مقاله به بررسی عوامل موثر بر کارایی بازار سرمایه بورس و تاثیر آن بر تجارت ایران می پردازیم. در بورس کالا همانگونه که از نامش بر می ‌آید، کالاهای معینی خرید و فروش می‌شوند؛ در این بورس، معمولا مواد اولیه معامله شده و هر کالایی بورس خودش را دارد، مثل بورس نفت.

مشکلات بازار سرمایه ایران

نظام مالی کشورها می تواند در یکی از دو محور بازار پول و سرمایه قرار داشته باشد، در کشورهای پیشرفته بازار سرمایه در کانون ساختار مالی قرار دارد و نظام مالی مبتنی بر اوراق بهادار در این کشورها، غالب می باشد.

در بیشتر کشورهای در حال توسعه، بازار پول تامین مالی است؛ نظامهایی مانند بانکها، همچون سازمان هایی فراگیر عمل می کنند و شرکتها برای تامین نیازهای خود تا حد زیادی به بانک وابسته هستند. در ایران نیز مانند بیشتر کشورهای در حال توسعه، بازار پول محور اصلی مالی است و متاسفانه بورس اوراق بهادار در کشور ما به عنوان تنها نهاد بازار سرمایه در ایران می باشد، و با وجود اینکه از یک پیشینه 30 ساله برخوردار است، هنوز جایگاه اصلی خود را در اقتصاد ایران پیدا نکرده است.

عوامل موثر بر کارایی بازار سرمایه

1. مشکل اصلی بازار بورس ورود مستقیم دولت و نهادهای دولتی به ویژه بخش مالی در این بازار خواهد بود. 2. در ایران شرکتهای پذیرفته شده بورس، شفافیت و اطلاعات کافی را ندارند. 3. وجود ضعف در اجرای قوانین و مقررات بورس ایران مانند: قانون تجارت و مالیات. 4. باید اجرای قانون صحیح بازار سرمایه در ایران به درستی اجرا شود. 5. در ایران تفکیک نشدن بازار دسته اول و دسته دوم و نبودن بازار دیگر، باعث آشفتگی بازارهای سرمایه خواهد شد.

6.آخرین عامل استفاده نکردن از ابزارهای دیگر مالی و نبود بورسهای کالا در بازار سرمایه ایران می باشد. حال در ایران به عنوان کشوری در حال توسعه که می خواهد قدم درپیشرفت جهت توسعه بردارد، توجه خاصی به مشکلات بازار سرمایه و علت پیشرفت بازار بورس به خوبی احساس می شود. با توجه به مشکلات در حال حاضر بازار سرمایه بورس ایران، تکیه کردن به این بازار به عنوان یک بازار سرمایه مطمئن قطعا اشتباه است. نویسنده: سید مصطفی موسوی مشاور تجاری

مولفه‌های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه

مولفه های مالی و اقتصادی موثر در جذب سرمایه گذار

همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار می‌گیرند، خواه رانندگی و پیاده‌روی در خیابان ، خواه سرمایه‌گذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایه‌گذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایه‌گذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته می‌شود. هر سرمایه‌گذار مشخصا دارای پروفایل ریسک‌پذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص می‌شود. وقتی صحبت سرمایه‌گذاری به میان می‌آید باید در نظر داشت که رابطه‌ی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود». به طور کلی، با افزایش ریسک‌های سرمایه‌گذاری، سرمایه گذاران برای جبران پذیرفتن این ریسک‌ها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.

در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضه‌ی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.

در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایه‌گذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسک‌های سرمایه‌گذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایه‌گذاران چگونه و از طریق چه راه‌هایی، کسب و کار‌ها را می‌سنجند.

رابطه‌ی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش

رابطه‌ی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)

ریسک در سرمایه گذاری

به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آورده‌ی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایه‌ی اولیه‌ای است که وارد کسب و کار کرده‌اید.

به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازه‌گیری نوسانات ارزش دارایی‌ها در مقابل میانگین‌ ارزش‌ دارایی‌های پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.

بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسک‌های مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخش‌بندی شده که دارای زیر بخش‌های دیگری از قبیل شکل زیر هستند.

ریسک‌های مالی یک کسب و کار

شماتیکی از ریسک‌های مالی یک کسب و کار

در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسک‌ها پرداخته می‌شود:

  • ریسک بازار: به ریسکی گفته می‌شود که ممکن است یک سرمایه‌گذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایه‌ی خود را از دست دهد. اصلی‌ترین بخش‌های ریسک بازار به قسم زیر است:
    • ریسک سهامی
    • ریسک نرخ بهره/ سود
    • ریسک ارز

    تاثیر ریسک افقی بر سرمایه

    شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه

    • ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایه‌گذاری بیش از زمان پیش‌بینی شده‌ی سرمایه‌گذاران به طول می‌انجامد، دچار این قبیل ریسک‌ها می‌شود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمی‌توان درکی از خطرات پیش رو داشت.
    • ریسک سرمایه‌گذاری خارجی: به ریسکی گفته می‌شود که به دلیل سرمایه‌گذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایه‌گذاران با عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامی‌های مدنی و … مواجه می‌شوند.

    حال که با خطرات و ریسک‌های یک سرمایه‌گذاری آشنا شدید، جدا از این‌که خودتان می‌توانید از روش‌های مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام کنید، دید بهتری از روش تصمیم‌گیری سرمایه‌گذار‌ها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخص‌های پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایه‌گذاران پرداخته می‌شود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسک‌های آن آشنا شد.

    شاخصه‌های مالی سنجش کسب و کار‌ها

    عموما سرمایه‌گذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روش‌های مختلف ارزیابی شرکت‌ها مانند روش نسبت‌ها یا نرخ بازگشت سرمایه و … استفاده می‌کنند. عموما قبل از پذیرش سرمایه‌گذار خارجی، هر بنیان‌گذاری خود به نوعی در حال سرمایه‌گذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر است که با برخی از این شاخص‌های مالی آشنا شوید تا بتوانید پیش‌بینی درستی به سرمایه‌گذار از کسب و کارتان ارائه دهید.

    از برخی شاخص‌های اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخص‌ها به صورت درصدی استفاده می‌شود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان می‌شود.

    ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)

    ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایه‌گذاری انجام شده در پروژه از آن کم می‌شود. به بیانی دیگر در فرمول‌های‌ زیر آورده شده است:

    شاخص سود آوری (PI)

    شاخص دیگری که از PV و NPV می‌توان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) می‌باشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:

    به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایه‌گذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخص‌ها به صورت زیر محاسبه می‌شود.

    جریانات درآمد – هزینه‌ی شرکت (برگرفته از آموزه‌های مهندس پورمددکار)

    درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفته می‌شود) نه تنها بعد از دو سال ۱۰۰ واحد پولی به سرمایه‌گذار بازگشت داده می‌شود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده می‌شود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه نگه داشته می‌شود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته می‌شد امکان منفی شدن این شاخص هم وجود دارد.

    بعد از مشخص شدن سود‌دهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح با توجه به سودده بودن برای سرمایه‌گذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخص‌هایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده می‌کنند.

    نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ بازگشت سرمایه (ROR/ROI)

    نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص می‌کند. تحلیل‌گران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده می‌کنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابه‌اند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.

    با کمک ارزش خالص فعلی، می‌توانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایه‌گذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریان‌های نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایه‌گذاری شما، یک سرمایه‌گذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایه‌گذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:

    که در رابطه بالا:

    • Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
    • t = تعداد دوره زمانی
    • r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
    • I = میزان سرمایه‌گذاری

    در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:

    هر سرمایه‌گذاری با توجه به زمینه‌ی طرح و ریسک‌های مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف می‌کند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایه‌گذاری می‌کند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایه‌گذاری را نمی‌پذیرد.

    نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایه‌گذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاری‌ها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی می‌شوند، که می‌تواند در مقایسه با دارایی‌های همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاری‌ها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست می‌آید:

    نقطه‌ی سر به سر (Break Even Point)

    در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در دره‌ی مرگ استارتاپ‌ها” اقدام نمایید.

    تجزیه و تحلیل نقطه‌ی سر به سر در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطه‌ای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر می‌شود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.

    به طور خلاصه:

    • در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
    • نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینه‌ی کل (AR = ATC)
    • نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC = TR)

    طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:

    نقطه‌ی سر به سر تعدادی و ارزشی

    دیاگرامی از نقطه‌ی سر به سر تعدادی و ارزشی

    تعریف فرمولی نقطه‌ی سر به سر

    (هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینه‌های ثابت = نقطه سر به سر تعدادی

    • هزینه‌های ثابت (Fixed Costs) به هزینه‌هایی گفته می‌شود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمی‌کنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته می‌شود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
    • قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته می‌شود.
    • هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینه‌هایی گفته می‌شود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.

    قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینه‌های متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینه‌های ثابت کمک می‌کند.

    اصولا نقطه‌ی سر به سر در اولین مراحل تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری بر استارتاپ‌ها صورت می‌گیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به عنوان استراتژی خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را می‌خواهید صرف چه هزینه‌هایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل می‌شود تا در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحله‌ی بعدی با رسم جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه می‌کنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسک‌های احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.

    تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.