یافتهها نشان میدهد که شاخص تمایل دارد تا در اوایل و اواخر سال تقویمی بهتر عمل کند در حالی که در ماههای تابستان به طور معمول عملکردی معمولی و رو به پایین دارد این آمار مثالی که گفته بود تا قبل از ماه می فروش خود را انجام دهید را ثابت میکند .
استراتژی های مختلف سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار مقاله
امروزه اهمیت توجه به مسائل مالی و به تبع آن اتخاذ تصمیمهای مناسب در سازمانهای اقتصادی، برکسی پوشیده نیست.
امروزه اهمیت توجه به مسائل مالی و به تبع آن اتخاذ تصمیمهای مناسب در سازمانهای اقتصادی، برکسی پوشیده نیست. حیات آتی و رشد و توسعه این نوع سازمانها تا اندازه زیادی به شیوه تصمیمگیریهای مالی و نحوه حمایت از قیمت سهام آنها در بازار اوراق بهادار بستگی دارد. از این رو، همواره این سوال مطرح است، که چگونه میتوان به حفظ و ثبات قیمت سهام آنها در بازار بورس کمک نمود؟ هدف از تحقیق حاضر، بررسی استراتژیهای مختلف سرمایهگذاری به دو روش فیلتر [1]و خرید و نگهداری [2]در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. با توجه به این که استراتژیهای مختلف سرمایهگذاری در قالب دو روش مذکور، نرخهای بازدهی متفاوتی را ایجاد مینمایند، لذا، بررسی راههای ایجاد بازدهی بیشتر برای سرمایهگذاران در چهارچوب ارزیابی این نوع استراتژیها میسر میگردد. بر این اساس، در این تحقیق سه فرضیه به شرح ذیل تدوین گردیده است که عبارتند از: (1) میانگین بازدهی ماهانه روش فیلتر بیشتر از میانگین بازدهی ماهانه روش خرید و نگهداری میباشد، (2) ارجحیت انتخاب روش فیلتر بر روش خرید و نگهداری در صنایع مختلف در بورس اوراق بهادار تهران، یکسان نمیباشد، (3) کاهش یا افزایش فیلتر انتخابی با بازدهی آن رابطه معکوس دارد. تحقیق حاضر به ترتیب شامل؛ ، مقدمه، بررسی استراتژیهای مختلف سرمایهگذاری، روش تحقیق، تجزیه و تحلیل اطلاعات و استخراج نتایج میباشد. روش تحقیق در این پژوهش، کتابخانهای بوده که با استفاده از اطلاعات کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در مقطع مورد مطالعه، دنبال شده است. در پایان پس از بررسیهای لازم و آزمون فرضیههای تدوین شده، نتایج قابل توجهی برای سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار تهران بدست آمده که به وضوح حاصل مقایسه بین دو نوع استراتژی فیلتر و خرید و نگهداری را هم نشان میدهد. ضمنأ در قسمت اخیرالذکر، پیشنهادهای کاربردی برگرفته از نتایج تحقیق هم ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
"از این رو، همواره این سوال مطرح است، که چگونه میتوان به حفظ و ثبات قیمت سهام آنها در بازار بورس کمک نمود؟ هدف از تحقیق حاضر، بررسی استراتژیهای مختلف سرمایهگذاری به دو روش فیلتر [1]و خرید و نگهداری [2]در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. با توجه به حجم گسترده اطلاعات، شامل؛ قیمتها و بازدههای مربوط به کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس طی شش سال مالی مورد مطالعه، و با عنایت به مدل طراحیشده برای محاسبه بازدهی روشهای فیلتر و خرید و نگهداری، بسته نرمافزاری ویژه محاسبات این تحقیق، تهیه گردید. با توجه باینکه، هزینه کمیسیون تنها برای یکبار خرید در ابتدای دوره و یکبار فروش در پایان دوره، اتفاق میافتد، لذا، این هزینه جزئی بوده و تأثیر چندانی بر بازدهی هر یک از شرکتها و بازدهی کل آنها نخواهد داشت، بطوریکه، میانگین کل بازدهی استراتژی خرید و نگهداری با در نظر گرفتن نرخ کمیسیون معاملات، معادل 804/3 درصد میباشد و تقریبا با نرخ میانگین کل محاسبه شده در جدول شماره1 یکسان است. فرضیه دوم تحقیق مبنی بر اینکه ارجحیت انتخاب روش فیلتر بر روش خرید و نگهداری در صنایع مختلف در بورس اوراق بهادار تهران، یکسان نمیباشد، براساس محاسبات انجام شده در خصوص کلیه صنایع بورس فوقالذکر مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع، بر طبق بررسیهای بعمل آمده در این پژوهش، برای کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دورههای مالی مورد نظر، یعنی 75-1370، میتوان بیان داشت، روش فیلتر بر روش خرید و نگهداری برتری داشته و از بازدهی بیشتری برخوردار است."
کلیدواژه ها:
کلید واژه های ماشینی:
بورس اوراق بهادار تهران ، اطلاعات ، استراتژی ، بازدهی ، سرمایهگذاری در بورس اوراق ، روش فیلتر ، قیمت ، میانگین بازدهی ماهانه روش فیلتر ، روش فیلتر بر روش خرید ، میانگین بازدهی ماهانه روش خرید
استراتژی های معاملاتی و سرمایه گذاری شاخص S&P 500
شاخص S&P 500 بزرگترین و موفق ترین شاخص بازار سهام در جهان است که می توان آن را از طریق کارگزاران فارکس معامله کرد . در این مقاله خواهیم گفت که چگونه می توان با شاخص S&P 500 معاملات خود را انجام دهید و چگونه این شاخص میتواند فرصتهای خوبی را برای سودآوری و معاملات موفق به شما نشان دهد .
شاخص S&P 500 چیست ؟
شاخص S&P 500 ، شاخصی است که شامل 500 کمپانی بزرگ در بورس آمریکا می باشد . این شاخص با توجه به سرمایه های مربوط به هر کمپانی عضو آن وزن می گیرد و بنابراین به طور موثر ارزش بازار معاملاتی آمریکا را نشان می دهد .
به عنوان مثال اگر شرکت الف دارای یک میلیون سهام در بازار باشد که هر کدام از آن ارزشش یک دلار است اما اگر شرکت ب دارای یک میلیون سهام موجود در بازار باشد که هر کدام ۲ دلار ارزش دارد ، تغییرات قیمت سهام شرکت ب نسبت به شرکت الف دو برابر بر روی شاخص تاثیرگذار است .
در 100 سال اخیر ایالات متحده آمریکا پیشرو ترین اقتصاد در جهان بوده است . بازار سهام آمریکا از سال ۱۹۷۰ که قوانین را برای سرمایه گذاران خرده راحت تر کرده ، علاقه شدیدی از سرمایهگذاران بینالمللی را به خود جذب کرده است .
چرا باید به شاخص S&P 500 توجه کرد ؟
شاخص S&P 500 به عنوان یک شاخص که نشان دهنده بزرگترین و موفق ترین اقتصاد جهان است مورد توجه سرمایه گذاران و معامله گران سراسر جهان قرار گرفته است . این شاخص به همراه شاخص NASDAQ 100 جزو شاخص های مهم بازار معاملات هستند و اکثر سرمایه گذاران و معامله گران به فرصتهایی که این شاخص ها برای کسب درآمد برای آنها بر ارمغان میآورند علاقه مند هستند .
نمودار زیر نشان میدهد که چگونه شاخص S&P 500 از اوایل دهه ۱۹۹۰ از بسیاری از شاخصهای بازارهای دیگر کشورها پیشی گرفته و رشد بهتری داشته است :
با مشاهده نمودار می توانیم ببینیم که شاخص S&P 500 دارای یک روند طولانی مدت است که این روند نمایانگر این است که قیمتها در استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ طول زمان افزایش یافته اند .
این بدان معناست که معاملهگران میتوانند از روش ساده ای که معامله توسط شاخص S&P 500 است بهره مند شوند و با یک آمار مثبت طولانی مدت همراه شوند.
همراه شدن با اینگونه روند مثبت در فارکس یا در سایر ارزها کار دشوارتری است .
شاخص S&P 500 را میتوانید در بروکر آلپاری معامله کنید همچنین این شاخص CFD های ارزان و قابل اعتمادی را به معاملهگران ارائه میکند به همین دلایل این شاخص بسیار مورد علاقه معاملهگران و سرمایهگذاران سرتاسر جهان قرار گرفته است .
چگونه می توان بر شاخص S&P 500 سرمایهگذاری کرد ؟
سرمایهگذاری معمولاً به معنای خرید و نگهداری یک دارایی برای مدت ماهها یا سالها می باشد . نکته مهم این است که در سرمایه گذاری ، به هزینه های نگهداری و کمیسیون توجه کنید . برای سرمایه گذاری در شاخص S&P 500 پیشنهاد می شود که از CFD کارگزاری استفاده نکنید زیرا استفاده از این CFD ها باعث میشود تا یک هزینه مبادله روزانه برای شما حساب شود که این مورد باعث از بین رفتن سود شما در بلند مدت خواهد شد .
یک راه حل جذاب برای سرمایه گذاران خرده این است که سهام شاخص S&P 500 را در صندوقهای معاملاتی یعنی ETF خریداری کنند . به طور دقیق عملکرد شاخص S&P 500 بر ETF موثر است ETF . ها معمولا مقداری از سهام ۵۰۰ کمپانی موجود در شاخص S&P 500 هستند
ETF ها تاثیر بسیار زیادی در شاخص S&P 500 ندارند اما برای سرمایهگذاران خرده بی تردید بهترین گزینه برای سرمایه گذاری هستند .
برخی از محبوبترین تیفای شاخص S&P 500 که در سایر کارگزاری ها یافت می شوند عبارتند از :
- SPDR S&P 500 ETF (NYSEARCA:SPY)
- SPDR PORTFOLIO S&P 500 ETF (NYSEARCA:SPLG)
- VANGUARD S&P 500 ETF (NYSEARCA:VOO)
- iSHARES CORE S&P 500 ETF (NYSEARCA:IVV)
چگونه میتوان شاخص S&P 500 را معامله کرد ؟
معامله گران که به دنبال کسب سود از موقعیت های کوتاه مدت یا بلند مدت با استفاده از شاخص S&P 500 می باشند ، علاقهمند هستند تا از معاملات نقدی که در دسترس هستند استفاده کنند و برای این گونه افراد هزینه های اضافی از جمله کمیسیون ها اهمیت ندارد .
ساده ترین راه معامله گران برای معاملات شاخص S&P 500 این است که آن را به عنوان CFD معامله کنند .بسیاری از کارگزاران فارکس معاملات CFD را در بازار سهام ارائه میدهند .
معاملهگران با سرمایه های بزرگتر ممکن است به جای CFD ها از شاخص S&P 500 در فیوچرز استفاده کنند که این شیوه گزینه های بهتری را برای معاملات برای آنها به ارمغان می آورند .
از جمله این گزینه ها می توان به مینی S&P 500 در فیوچرز اشاره کرد .
مینی S&P 500 در فیوچرز دارای هر سهم به قیمت ۱۲.۵۰ دلار می باشد که کمترین موقعیتی که می توانید از آن استفاده کنید می بایست با ارزش کلی تقریباً ۵۰۰ هزار دلار استفاده کنید این مبلغ برای اکثر معاملهگران بسیار زیاد است . خوشبختانه از سال ۲۰۱۹ یک آپشن جدید به S&P 500 ایمنی اضافه شده که اند که معاملات با قیمت یک دهم در دسترس است . بدین معنی که شما با استفاده از این گزینه تنها برای هر سهم ۱.۲۵ دلار و به طور کلی با ۵۰ هزار دلار می توانید معاملات خود را انجام دهید .
معنی بازار سهام صعودی و نزولی در شاخص S&P 500
همان طور که شاهد آن هستیم و در دهه های اخیر در بازارهای سهام نمایان شده ، بازار سهام تمایل به افزایش ارزش دارد و تحلیلگران به بازار هایی که سهام آنها در حال افزایش است ” بازارهای صعودی ” و بازارهایی که رو به پایین هستند و قیمتهای آنها افت می کنند ” بازارهای نزولی ” میگویند .
تعریف بازار نزولی هنگامی که شاخص سهام عمده بازار بیش از ۲۰ درصد از بالاترین حد خود به پایین برود بازار نزولی است . هنگامی که بازار بیش از ۲۰ درصد از پایین ترین نقطه قبلی خود به بالاتر برود بازار صعودی است .
تعریف تکنیکال بازار صعودی و نزولی با مووینگ اوریج 50 و 200 روزه
می باشد . اگر مووینگ اوریج 50 بالاتر از مووینگ اوریج 200 باشد بازار صعودی است و اگر در زیر آن قرار بگیرد بازار نزولی حساب میشود .
این موضوع لازم است که شما بازارهای سهام را به بازارهای صعودی و نزولی تقسیم بندی کنید زیرا طبق داده های تاریخی شاخص S&P 500 مشخص شده که شما می توانید بازار را پیش بینی کنید روند صعودی به صورت قابل توجهی ، روند نزولی را در طولانی مدت از بین میبرد و این موضوع در طول زمان برای سرمایه گذاران و معامله گران ثابت شده است .
استراتژی های معاملاتی و سرمایهگذاری بر شاخص S&P 500
موضوعی که از زمان ایجاد شاخص S&P 500 تا به حال ثابت شده و در دهه های اخیر نیز تقویت شده این است که معاملات طولانی مدت این شاخص یک رویکرد بسیار مناسب برای هر سرمایه گذار است .
آمار زیر بر اساس رفتارهای قیمت نمودار روزانه بین سال ۱۹۵۷ تا سال ۲۰۲۱ که شامل بیش از ۱۵۰۰۰ داده می باشد :
به طور متوسط قیمت شاخص هرروز ۰.۰۳ درصد افزایش یافته است .
طبق نمودار روزانه شاخص S&P 500 در 52.98 درصد روزها روند صعودی داشته است .
طبق تعریف تکنیکال روزهای که مووینگ 50 روز بالاتر از مووینگ اوریج 200 روزه قرار می گیرد بازار مثبت تعریف می شود به طور متوسط در این روز ها 0.08 درصد افزایش یافته و 55.38 درصد روزها این افزایش قیمت در بازار اتفاق میافتد .
نحوه معاملات روزانه با شاخص S&P 500
شاخص S&P 500 یک دارایی بزرگ در معاملات روزانه می باشد هرچند باید به این نکته اشاره کرد که زمانی که با CFD معامله شود میتواند اسپرد نسبتا بالاتری را نسبت به جفت ارزهای فارکس داشته باشد .
این بدان معناست که بهتر است به عنوان یک معامله گر روزانه برای استراتژی های معاملاتی محافظه کارانه تان بهتر است حداکثر تنها یک معامله را در یک شرایط کاملاً مناسب در هر روز به هنگامی که شرایط کامل مناسب به نظر می رسید انجام دهید .
معاملات روزانه واقعا چالش برانگیز هستند و برای این که شانس بهتری برای موفقیت داشته باشید باید به نمودارهای با تایم فریم های بالاتر دقت کنید و میبایست به هنگامی که مووینگ اوریج ۵۰ روزه بالاتر از ۲۰۰ روزه قرار میگیرد توجه کنید .
معاملات کوتاه مدت بسیار دشوار هستند و هنگامی باید از آنها استفاده کرد که بازار در حال سقوط است و قیمت در پایین تر از مووینگ اوریج ۲۰۰ روزه قرار دارد .
دلیل شکست بسیاری از معاملهگران روزانه این است که آنها میخواهند با با پایان زمان معاملات از آن معامله خارج شده و معاملات را به اتمام برسانند . شیوه درست معامله روزانه این است که این موضوع که بایستی معامله را در همان روز ببندید را فراموش کنید . باید بدانید که یک معامله مناسب همچنان به سود خود ادامه خواهد داد ، با این طرز فکر شما می توانید اطمینان حاصل کنید که یک معامله مناسب را در دست دارید و میزان استرس را از معاملات خود کم کنید .
یک استراتژی برای ورود معامله گران به معاملات روزانه این است که بعد از باز شدن بازار در ساعت 09:30 به زمان نیویورک ، در ساعت اولیه هنگامی که نمودار روز قبل بسته شده و مووینگ اوریج ۵۰ روزه بالاتر از مووینگ اوریج ۲۰۰ روز در حرکت است ، اکنون با قرار دادن یک سفارش و یک استاپ لاس در زیر نقطه خرید ، به معامله ورود می کنند .
اگر قبل از ورود قیمت به نقطه استاپ لاس برسد سفارش را لغو کنید و در آن روز معاملات را انجام ندهید .
اگرچه معاملهگران هر روزه می توانند در هر ساعت شاخص S&P 500 را به فروش برسانند و معاملات خود را انجام دهند اما ایده مناسب برای معاملات با S&P 500 این است که به ساعات کار بازار نیویورک دقت داشته باشند . این ساعات کار از ساعت ۹ صبح تا ۴ بعد از ظهر به وقت نیویورک است و معمولاً در این زمانها بالاترین میزان حجم و نقدینگی را در بازار مواجه می شویم .
نوسانات فصلی شاخص S&P 500
بسیاری از تحلیلگران اشاره کردند که بازارهای سهام نظر میرسد در طی ماه های متفاوت تمایل به انجام روند های مختلفی هستند . اینگونه گرایش به عنوان نوسانات فصلی شناخته میشود .
یکی از نظراتی که در مورد بازارهای سهام اغلب بیان می شود این است که میبایست تا قبل از ماه می فروش خود را انجام دهید . این بدان معنی است که بازارهای سهام معمولاً در چهار یا پنج ماه اول سال قبل از تابستان به خوبی در اوج قرار دارند .
جدول زیر عملکرد شاخص S&P 500در هر روز در ماه های تقویم بین سال های ۱۹۵۰ تا سال ۲۰۲۱ نمایش می دهد :
یافتهها نشان میدهد که شاخص تمایل دارد تا در اوایل و اواخر سال تقویمی بهتر عمل کند در حالی که در ماههای تابستان به طور معمول عملکردی معمولی و رو به پایین دارد این آمار مثالی که گفته بود تا قبل از ماه می فروش خود را انجام دهید را ثابت میکند .
اما باید گفت عمل عاقلانه این است که شما فرصتهای خرید و معاملاتی را که بر اساس تجزیه و تحلیل تکنیکال می باشد را از دست ندهید .
دادههای تاریخی نشان میدهد که شاخص در روزهای استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ میانی هفته مانند دوشنبه و سهشنبه عملکرد بهتری دارد و همچنین در روزهای جمعه تنها روزی در هفته است که عملکرد منفی دارد .
باز هم باید اشاره کرد که این آمارها تنها برای آگاهی هستند و بدون استراتژی و تجزیه و تحلیل نمی توان از آنها در معاملات استفاده کرد .
معاملهگران نیازی به انتخاب سهام خاص برای به سود رسیدن در بازار سهام ندارند بلکه آنها میتوانند به جای سرمایه گذاری بر سهامهای خاص ، از شاخصهایی مانند S&P 500 به منظور کاهش ریسک در بازار استفاده کنند و در معرض حرکت مثبت اینگونه شاخصها در بازار سهام که در سالها و دهههای اخیر ثابت شده است قرار بگیرند .
در حال حاضر اکثر کارگزاران فارکس معاملات شاخص S&P 500 را در سرتاسر جهان انجام میدهند معاملهگران خرده میتوانند به این فرصت بپردازند و از این فرصت نهایت استفاده را انجام دهند و نکته آخر این است که معاملات کوتاه مدت میبایست با احتیاط بیشتری با شاخص S&P 500 انجام شود .
انواع استراتژیهای خروج از سرمایهگذاری جسورانه
آشنایی با استراتژیهای خروج از سرمایهگذاری جسورانه
خروج هسته اصلی مدل سرمایهگذاری جسورانه است. هدف خروج بیشینه کردن ارزش سرمایهگذاری و حفظ فرصت بهینه برای بنگاه است تا بتواند بعد از رفتن سرمایهگذاران جسور از بنگاه، به رشد خود ادامه دهد. خروجها معمولا سه تا پنج سال پس از ورود سرمایهگذاران جسور اتفاق میافتد. البته در برخی موارد؛ زودتر از این زمان هم اتفاق افتاده است (klonowski,۲۰۱۰:۲۳۶ )، مرحله خروج بر یافتن مناسبترین راه برای فروش بنگاه پرتفوی تمرکز دارد به طوری که بتوان از خروج، بازده را برای سرمایهگذاران بیشینه کرد.
مرحله خروج برای سرمایهگذاران جسور به عنوان تامین مالی کننده بنگاه به دلایل مختلفی مهم است. یکی از دلایل این است که سرمایهگذاران جسور، سرمایهگذاران دائمی نیستند. زمانی که آنها سرمایهگذاری کردند؛ منتظر آن هستند که گزینه خروجی را طی چند سال پیش رو پیدا کنند.
دلیل دیگر آن است که خروج، راهی است که در آن میتوان به ارزیابی سرمایهگذاری پرداخت. پیامدهای خروج میتواند نشانی از کیفیت سرمایهگذاری باشد.
دلیل سوم اهمیت خروج برای سرمایهگذاران جسور آن است که از آنجا که بنگاههای مورد سرمایهگذاری در طی دوران سرمایهگذاری سود تقسیمی پرداخت نمیکنند، خروج، تنها راهی است که آنها میتوانند از سرمایهگذاری خود بازده کسب کنند.
فرآیند خروج، نیازمند دانش و مهارتهایی است که آن را با دو فعالیت قبلی یعنی سرمایهگذاری و نظارت متمایز میسازد VC ها استراتژیهای خروج خود را با دقت فراوان و معمولا در مشاوره با بانکداران برنامهریزی میکنند. در حالت کلی برای خروج از سرمایهگذاری جسورانه روشهای گوناگونی وجود دارد. روشهای خروج عبارت اند از: عرضه اولیه عمومی سهام (IPO ) [۱] ، فروش تجاری، بازپرداخت معلوم و بازپرداخت مجهول ( بازخریدها).
هرکدام از روشهای مزبور دارای مزایا و معایبی هستندکه محیط اقتصادی مانند شرایط کلان اقتصادی، قوانین، مالیاتها و مقررات بر تعیین راهبرد خروج تاثیر گذار هستند. (folus and boutron,۲۰۱۵:۲۳۳ ). در ادامه به توضیح هر کدام پرداخته خواهد شد و سپس در یادداشت بعدی به بررسی استراتژیهای مرسوم از نظر شرایط فقهی و حقوقی کشور پرداخته میشود و در نهایت راهکار های جایگزین منطبق با شرایط حقوقی و فقهی کشور معرفی میگردد.
عرضه اولیه عمومی سهام
عرضه اولیه عمومی سهام روشی است که در آن سهام یک شرکت در بازار سهام برای اولین بار لیست میشود. این نوع راهبرد به شرکتهای سرمایهگذاری جسور پیشنهاد میدهد که به وسیله فروش سهام بنگاه پرتفوی، از سرمایهگذاری خارج شوند.
این راهبرد خروج دارای محاسن و معایبی است که در ذیل به آن اشاره میشود:
- این نوع از خروج، مسیری محبوب برای خروج محسوب میشود. زمانی که بازار سهام در حالت رونق باشد، این روش فروشنده را قادر میسازد تا بازده زیادی بدست آورد. در واقع در چنین شرایطی عرضه اولیه برای بنگاههای بزرگی که پرتفوی هستند یا بنگاههایی که عملکرد بالایی داشته اند، مناسب میباشد.
- عرضه عمومی سبب میشود که آنها بتوانند کارمندان خود را حفظ کنند و برای نگه داشتن آنها به وسیله اختیارات سهام طبق برنامه مشخص پاداش – انگیزه ایجاد کند.
- عمومی شدن یک شرکت بسیار افتخار آمیز است و نشاندهنده اعتبار بالای آن میباشد. دید مشتریان و عرضهکنندگان مواد اولیه به بنگاههایی که در بازار سرمایه عرضه میشوند متفاوت است. در واقع این باور نسبت به بنگاههای موجود در بازار سرمایه وجود دارد که ثباتشان از سایر رقبایش بیشتر است و لذا در آینده فرصتهای کسب و کار مناسبتری را پیشرو دارد. با عمومی شدن بنگاه معمولا با شرایط مناسبتری نسبت به زمانی که خصوصی باشد، میتواند منابع مالی جذب کنند.
- عرضه عمومی به شرکتها این امکان را میدهد که براحتی افزایش سرمایه بدهند و کسب و کار خود را توسعه دهند.
البته باید در نظر داشت که هزینههای بالای معاملات، محدودیتهای قانونی و دستورالعملهای نظارتی بازار از جمله مواردی است که به عنوان معایب این راهبرد خروج مطرح است و سرمایهگذاران جسور باید موارد مزبور را در تعیین راهبرد خروج مدنظر قرار دهند.
فروش تجاری
یک سرمایهگذار جسور میتواند با فروش بنگاه پرتفوی به یک خریدار استراتژیک، از سرمایهگذاری خارج شود و سود سرمایهگذاری خود را شناسایی کند. خریدار استراتژیک معمولا یک شرکت غیر سرمایهگذاری است و آنچه خریداری میشود، منافع استراتژیک خریدار است. انگیزه خریدار استراتژیک از این خرید؛ رشد بازار، به دست آوردن اختراعات، محصولات خلاقانه یا همافزایی است که صورت میگیرد. خریدار میتواند خود بنگاه پرتفویی باشد که سهام خود را از شرکتها یا صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه بازخرید میکند. در این حالت خریدار انتظار دارد که از مزیت رقابتی بیشتر برخوردار باشد. خریدار معمولا برای پرداخت ارزش گزینههای استراتژیک که در قیمت هدف نهفته است، موافقت میکند. در واقع خریدار استراتژیک امیدوار است که جریان نقدی عملیاتی بالایی را در آینده دریافت کند و لذا برای آن هدف، ارزش فعلی بالایی را پرداخت میکند. به همین دلیل؛ فروش تجاری معمولا در قیمتهای بالایی اتفاق میافتد و فروشنده به نقدینگی فوری دست مییابد.
مزیت دیگری که فروش تجاری دارد این است که مذاکرات با یک خریدار انجام میشود. این مزیت سبب میشود که فرآیند سریعتر و کاراتر اتفاق بیفتد و محدودیتهای مقرراتی که در عرضه اولیه شاهد آن هستیم، وجود نداشته باشد. به دلیل این مزایا، فروش به یک خریدار استراتژیک معمولا گزینه مرجح سرمایهگذاران جسورانه برای خروج است. البته بایستی به این نکته توجه داشت که فروش تجاری متضمن دشواریهای بالقوه نیز میباشد. برای نمونه، مدیریت بنگاه ممکن است در مقابل فروش تجارت مقاومت نشان دهد. این مقاومت به منظور جلوگیری از ریسک جایگزینی وی صورت میگیرد. علاوه بر این، در فروش تجاری اطلاعات محرمانه کسب و کار بنگاه در معرض فاش شدن قرار میگیرد. این اطلاعات محرمانه ممکن است طی فرآیند مذاکرات صورت گیرد (۲۲۰ folus and boutron,2015: ).
بازخرید سهام
این روش زماني استفاده ميشود كه كارآفرينان يا ساير سهامداران شركت پول كافي براي خريد سهام سرمايهگذار جسور را داشته باشند يا بتوانند براي اين امر وام بگيرند. براي اين امر روشهاي متعددي وجود دارد:
الف) بازخرید توسط مدیران (بازپرداخت معلوم):
در این استراتژی خروج فقط مدیران و سهامداران فعلی شرکت، سهم سرمایهگذار جسور را خریداری میکنند.
ب) خرید توسط ترکیبی از مدیران و کارکنان (بازپرداخت معلوم):
در این استراتژی بخشي از سهام سرمايهگذار جسور توسط سهامداران و مديران فعلي و استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ بخشي ديگر توسط كاركنان خريداري ميشود.
ج) بازخريد توسط مديران از طريق وام بانكي (بازپرداخت مجهول):
در این روش سهامداران یا مدیران و کارکنان وام بانکی گرفته و با آن سهام سرمایهگذار جسور را خریداری میکنند. در این روش ممکن است وام در چند نوبت پرداخت شده و سهام نیز در چند نوبت متنقل شود، لذا در این روش با عنایت به مشخص نبودن پرداخت وام از جانب بانک و انتقال سهام در چند نوبت مجهول به روش بازپرداخت مجهول معروف است.
در جدول(۱-۲) نقشهای از روشهای مرسوم خروج سرمایهگذاری جسورانه نشان داده شده است. برای این مهم دو معیار ارزش کسب و کار و نقدینگی در محورهای نقشه دیده میشود. همچنین خروجها ممکن است کامل باشند یا به طور قسمتی انجام گیرند.
گزینههای نقشه زیر که در ربع اول واقع شدهاند، مرجح ترین روشهای خروج از سرمایهگذاری محسوب میشوند. این گزینهها ارزش بالای کسب و کار و نقدینگی را به سرمایهگذاران جسور اطمینان میدهد. ربع دوم نقشه تکمیل نشده است. همچنین برای ربع سوم نیز گزینههایی بیان نشده است. ربع چهارم شامل گزینههای متعددی مانند بازخرید، ادغام و غیره است (Kloowski,2010:242). در واقع گزینههای موجودی که برای خروج از سرمایهگذاری جسورانه مطرح هستند، فقط در ربع اول و چهارم جای میگیرند.
همانطور که از نقشه مشخص است، ویژگی ربع دوم آن است که نقدشوندگی راهبرد خروج کم، ولی ارزش بنگاه زیاد است. ربع سوم نیز عبارت است از حیطهای که روشهای خروج در آن دارای نقدینگی بالایی هستند ولی ارزش بنگاه پایین است. در عالم خارج نمیتوان راهبردهایی از خروج را یافت که دارای ویژگیهای راهبردی خروج در ربع دوم و سوم باشد.
13. "صندوق پوشش ریسک" چیست؟
صندوق پوشش ریسک یک نوع ابزار جایگزین برای سرمایه گذاری مستقیم در بورس است و از مجموعهای از صندوق ها تشکیل شده که ممکن است چندین استراتژی مختلف به کار گرفته شود تا سود بیشتری نصیب سرمایه گذاران صندوق شود. صندوق پوشش ریسک ممکن است با بهکارگیری استراتژی ها و روشهای تهاجمی مدیریت شوند یا در این صندوق ها از اوراق مشتقه و سایر اهرم های مالی در بازارهای داخلی و بینالمللی برای تولید بازده بیشتر استفاده شود. ازآنجاییکه صندوق پوشش ریسک به لحاظ آماری همبستگی کمی با پرتفویهای معمول متشکل از سهام و اوراق قرضه دارد، تخصیص مقداری از پول به این صندوق ها میتواند به متنوع سازی سبد سرمایه گذاری افراد کمک کند. توجه داشته باشید با توجه به اینکه در بورس اوراق بهادار تهران ابزارهای مشتقه متنوعی وجود ندارد، لذا تشکیل صندوق پوشش ریسک عملاً در این بازار امکانپذیر نیست.
استراتژی های صندوق پوشش ریسک ساختهشدهاند تا از فرصتهای مشخص بازار استفاده شود. صندوق های پوشش ریسک از استراتژی های مختلف سرمایه گذاری استفاده میکنند و به این خاطر بر اساس سبک سرمایه گذاری طبقهبندی میشوند. معمولاً نوعی متنوع سازی قابلتوجه در نوع پوشش ریسک و فرصتهای سرمایه گذاری در انواع سبکهای سرمایه گذاری وجود دارد که انعطافپذیری شکل صندوق پوشش ریسک را نشان میدهد. عموماً، این متنوع سازی با افزایش گستره انتخابها، به سرمایه گذاران سود میرساند.
ازنظر قانونی، صندوق پوشش ریسک بیشتر بهعنوان شرکت تضامنی مختلط سرمایه گذاری خصوصی برپا میشود که برای تعداد محدودی از سرمایه گذاران بااعتبار بالا باز بوده و نیازمند یک سرمایه گذاری اولیه قابل توجه است. سرمایه گذاری در صندوق های پوشش ریسک از نقدشوندگی بسیار پایینی برخوردار است. چراکه اغلب لازم است سرمایه گذاران پول خود را به مدت حداقل یک سال در صندوق نگه دارند که این زمان به دوره قفل شدن شناخته میشود. برداشت وجوه سرمایه گذاری شده نیز ممکن است در بازههای خاصی مثل فصلی یا هر دو سال یکبار اتفاق بیفتد.
اولین صندوق پوشش ریسک در اواخر دهه ۴۰ میلادی بهعنوان ابزاری برای پوشش ریسک خرید و فروش ایجاد شد. اخیراً سرمایه گذاران حقوقی صندوق های پوشش ریسک را بهعنوان بخشی از پرتفویی خود که بهخوبی متنوع سازی شده، بهحساب میآورند.
لازم است به این نکته اشاره کنیم که استراتژی این صندوق ها در حقیقت تلاش برای کاهش ریسک است، اما هدف بیشتر صندوق های پوشش ریسک بیشینه کردن سود سرمایه گذاران است. این اسم بیشتر ریشه تاریخی دارد، زیرا نخستین صندوق های پوشش ریسک تلاش کردند تا ریسک سقوط بازار را که ناشی از فروش استقراضی بود، پوشش دهند. صندوق های سرمایه گذاری مشترک عموماً نمیتوانند مانند صندوق های پوشش ریسک رفتار کنند. این روزها، صندوق های پوشش ریسک از هزاران استراتژی مختلف استفاده میکنند پس درست نیست بگوییم که این صندوق ها فقط «ریسک را پوشش میدهند.» در حقیقت، چون مدیران صندوق های پوشش ریسک از روشهای پر ریسک و سفته بازانه سرمایه گذاری میکنند، این صندوق ها میتواند ریسک بیشتری را برای سرمایه گذاران به همراه داشته باشند.
مدیریت ریسک و استراتژی سازمان در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری
وحیده حاجی حسنی
- 1400/6/4
- 494
- مهارت های کسب و کار
مدیریت ریسک و استراتژی سازمان در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری
امروزه مبحث سرمایه گذاری، یکی از پرکاربردترین و جذاب ترین مباحث در دنیا است و بسیار مورد توجه افراد قرار دارد و در نتیجه تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری کمک زیادی به سرمایه گذاران خواهد کرد تا در جهت اهداف مالی و سرمایه گذاریشان به موفقیت برسند. حال این سوال پیش می آید که چرا افراد سرمایه گذاری می کنند؟ همان طور که می دانیم سرمایه گذاری یعنی ارزش فعلی پول در یک بازه زمانی که باعث کسب منافعی در آینده است که به سرمایه گذار برای زمان دریافت سود و وجه، نرخ مورد انتظار تورم و استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ عدم اطمینان در پرداخت های آتی پاداش می دهد. شایان ذکر است که سرمایه گذار می تواند یک فرد، دولت، یک صندوق بازنشستگی یا یک شرکت باشد. این تعریف شامل انواع سرمایه گذاری ها از جمله سرمایه گذاری شرکت ها در تجهیزات و دستگاه ها و سرمایه گذاری توسط افراد بر روی سهام، اوراق قرضه، کالاهای با دوام یا زمین و مستغلات است. افراد سرمایهگذاری می کنند تا از پس انداز های خود به بازدهی برسند و خواهان نرخ بازدهی هستند که در طول زمان، نرخ مورد انتظار تورم و عدم اطمینان بازده را جبران نماید.
ممکن است، درآمد جاری با هزینه شما برابر باشد، یا گاهی اوقات بیش از هزینه خود پول دارید و حتی امکان دارد بیش از درآمد خود خرج کنید. این عدم تعادل ممکن است منجر به قرض گرفتن شود و یا باعث پس انداز شما برای آینده شود! هنگامی که درآمد جاری شما از نیازهای مصرفی بیشتر شود، ممکن است به پس انداز فکر کنید. همچنین می توانید با این پس اندازها، کارهای مختلفی انجام دهید. ممکن است آن را در حسابی دیگر گذاشته تا زمانی که نیازهای مصرفی از درآمد جاری بیشتر شد، دغدغه ای نداشته باشید و در آینده از آن استفاده کنید. احتمال دیگر این است که بخواهید پس انداز خود را بیشتر کنید به بیان دیگر این پس انداز یک راه است برای ایجاد یک درآمد جدید. ممکن است بخواهید در آینده به یک درآمد بهتر برسید تا توانایی تغییر مسکن و یا ماشین خود را داشته باشید و سطح امکانات خود را بالا ببرید که این تمایل باعث می شود شما به پس انداز علاقه مند شوید. بنابراین اقدامی که برای افزایش پس اندازهای خود در طول زمان انجام می دهید سرمایه گذاری نام دارد. حال در این مقاله می خواهیم به بیان مدیریت ریسک و استراتژی سازمان در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری بپردازیم. پس با ما همراه باشید.
ریسک چیست؟
تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری و به دنبال آن مدیریت ریسک می تواند افراد زیادی را به سرمایه گذاری تشویق کند اما اگر این برنامه ریزی و استراتژی سازمانی وجود نداشته باشد، قبل از سرمایه گذاری یک سوال اساسی از ذهن افراد عبور می کند که ممکن است پاسخی برای آن نداشته باشند و آن ها را از سرمایه گذاری منصرف کند. این سوال این است که آیا در سرمایه گذاری، تضمینی در به دست آوردن سود و منفعت در آینده وجود دارد؟
در واقعیت نیز سرمایه گذاران نسبت به کسب منفعت های آینده سرمایه گذاری خود اطمینان کامل ندارند و تنها بر اساس آن چه انتظار دارند و فکر می کنند که اتفاق خواهد افتاد، اقدام به سرمایه گذاری های متنوع می کنند. همواره در مباحث مرتبط با سرمایه گذاری و تامین مالی، واژه ریسک به دنبال واژه بازده می آید به طوری که باید این دو کلمه را دو جزء جدایی ناپذیر در مباحث مذکور دانست. با تفاضل بازده مورد انتظار از بازده واقعی، ریسک سرمایه گذاری را محاسبه می کنیم که این سادهترین تعریف از ریسک است. البته از نظر اکثر سرمایه گذاران، بازده مورد انتظار بیشتر از بازده واقعی می باشد. موضوع دیگری که در مورد ریسک مطرح است، منابع ریسک است که در ادامه به آن اشاره می کنیم.
آشنایی با منابع ریسک
عواملی که سبب ایجاد ریسک در سرمایه گذاری می شود، منابع ریسک نام دارد که این منابع عبارتند از:
ریسک تجاری: این ریسک در کسب و کارهای تجاری و صنعتی ایجاد خواهد شد. این ریسک به ماندگاری در فضای رقابتی وابسته است، همچنین به تثبیت نرخ رشد و یا سوددهی در کوتاه مدت و بلندمدت نیز تعبیر می شود. ریسک تجاری در شرکت های مختلف، متفاوت است. اگر شرکت هایی که نرخ رشد بازده آن ها با شیب تندی افزایش می یابد، با ریسک تجاری بیشتری را تجربه می کنند، زیرا این شرکت ها اگر در حفظ رشد بازده خود را در فضای رقابتی ناتوان باشند، با افت قیمت سهام مواجه می شوند. همچنین ریسک تجاری در شرکت هایی که هزینه ثابت عملیاتی و مالی بالایی دارند و حتی در شرکت هایی که از فناوری و تکنولوژی پیشرفته استفاده می کنند نیز بیشتر دیده می شود.
ریسک مالی: این نوع ریسک استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ به دنبال استفاده از بدهی در شرکت ها است، یعنی با افزایش بدهی، ریسک مالی افزایش می یابد. همان طور که می دانیم، منظور از اهرم مالی، نسبت درصد تغییر در سود هر سهم به درصد تغییر در سود قبل از سود تضمین شده و مالیات است. اهرم مالی می تواند، مشخص کند که در صورت تغییر در سود قبل از بهره و مالیات، سود هر سهم به چه میزان تغییر خواهد کرد. به بیان ساده تر، هرچه تغییر اهرم مالی بیشتر باشد تغییرات سود هر سهم در اثر تغییرات سود قبل از بهره و مالیات، بیشتر خواهد بود.
ریسک بازار: این ریسک در اثر نوسان های کلی بازار به وجود می آید که در تمام اوراق های بهادار نیز وجود دارد. البته ریسک بازار در سهام عادی بیشتر از سایر اوراق بهادار است. موارد زیادی نظیر تغییرات ساختاری در اقتصاد ، رکود و حتی تغییر در سلیقه مشتریان هم ممکن است باعث این ریسک شوند.
ریسک آثار تورم: این ریسک که در مورد تمام اوراق بهادار مطرح است، بیان می کند اگر تورم افزایش یابد، قدرت خرید و نقدینگی سرمایه گذاری شده کاهش می یابد. به عبارت دیگر این ریسک به معنای از دست دادن اصل و سود سرمایه گذاری است استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ که به دلیل افزایش تورم و به دنبال آن کاهش قدرت ایجاد می شود.
ریسک نوسان نرخ سود تضمین شده : این ریسک در مورد اوراق قرضه با سود تضمین شده ثابت، مطرح است. سرمایه گذاری در این اوراق بهادار، سبب پذیرش این ریسک می شود. زیرا در اثر افزایش نرخ سود تضمین شده و به دنبال آن کاهش قیمت اوراق عرضه، دارنده آن هنگام فروش اوراق عرضه ضرر خواهد کرد. هر چند این نوع ریسک در مورد سهام عادی نیز وجود دارد، اما دارندگان و خریداران اوراق قرضه به آن بیشتر توجه می کنند.
ریسک نقدینگی: این نوع ریسک به اوراق بهاداری ارتباط دارد که به آسانی خرید و فروش نمی شوند. همچنین ریسک سرمایه گذاری در سهامی که در بازار خارج از بورس مبادله می شود، بیشتر است.
ریسک نرخ ارز: امروزه سرمایه گذاری ها در سطح بین المللی در حال افزایش است که در این سرمایه گذاری ها ریسک نرخ ارز، سرمایه گذاران را تهدید می کند، زیرا ممکن است در اثر نوسان نرخ ارز، سرمایه گذار هنگام تبدیل سود و منفعتش به پول رایجی که از آن استفاده می کند دچار زیان شود.
ریسک کشور: این نوع ریسک به ثبات کشور از نظر سیاسی و اقتصادی ارتباط دارد. در کشورهای دارای ثبات سیاسی و اقتصادی در سطح بالا، این نوع ریسک پایین تر است.
ریسک نکول: این ریسک زمانی رخ می دهد که شخص و یا نهادی که وام گرفته است، توان پرداخت آن را در زمان مقرر نداشته باشد و یا تمایلی به پرداخت آن نداشته باشد. ریسک نکول یکی از مهمترین ریسک های نهادهای پولی و مالی است. هنگامی که مشتریان استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ با بحران های مالی مواجه می شوند، احتمال نکول افزایش می یابد بنابراین بانک ها با روش های خاصی که برای تعیین میزان اعتبار مشتریان خود دارند، این ریسک را مدیریت می کنند. به طور مثال در بانک ها بخش های خاص سازمانی با نام واحد اعتبارات به سنجش میزان اعتبار مشتریان می پردازد و بر اساس آن، وام می دهند. قانون حد کفایت سرمایه و عدم پرداخت به سازمان های ورشکسته، ساز و کارهایی برای مدیریت ریسک نکول هستند..
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک، فرایندی است که از طریق آن یک سازمان یا سرمایه گذار با روشی خاص و بهینه در مقابل انواع ریسک ها از خود واکنش نشان می دهد. کلیه سازمان ها اعم از تولیدی و خدماتی با جمع آوری منابع و سرمایه گذاری در پروژه های خاص و با تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری ها در کسب و کار خود به مدیریت ریسک می پردازند. همچنین سازمان های موفق بر شرایط های گوناگونی که اطرافشان را احاطه کرده است تاثیر می گذارند تا این شرایط منجر به شکست آن ها نشود.
بر این اساس در مدیریت ریسک، ابتدا انواع ریسک ها شناسایی می شود و سپس به دنبال روشی برای کنترل آن ها می روند. البته در سرمایه گذاری ها، ریسک های زیادی وجود دارد اما می توان آن ها را کنترل کرد. به طور مثال برای مدیریت ریسک، صاحبان سوپرمارکت ها و یا خانوارها برای مدیریت ریسک ناشی از سرقت و یا آتش سوزی از بیمه استفاده می کنند. بنابراین استفاده از انواع بیمه برای موارد مختلف را می توان یک مدیریت ریسک نامید. همچنین عقد قراردادهای مختلف بین خریداران و فروشندگان نوع دیگری از مدیریت ریسک است که در آن، نوع کالا و یا کیفیت کالای مورد معامله مشخص می شود.
ابزارها و روش های مدیریت ریسک
برای مدیریت ریسک روش های متعددی وجود دارد. اما بعضی از ریسک ها از جمله ریسک سیاسی و یا ریسک بلاهای طبیعی را نمی توان تحت کنترل قرار داد. ابزارهای مدیریت ریسک بر اساس ابزارها و قرارداد های تعریف شده مالی، مشارکت کنندگان بازارهای مالی را به یکدیگر معرفی می کنند و سپس با روش های استانداردی، ریسک را بین دو گروه توزیع می کنند. شخصی که شرایط ثبات را می پسندد، آن را می خرد و بابت آن هزینه مشخصی می پردازد و در مقابل، کسی که ریسک را خریداری کرده ، شرایط عدم اطمینان را می پذیرد و در مقابل آن بهای ثابتی نیز دریافت می کند. به عبارت دیگر یک طرف در قبال دریافت هزینه ای ثابت، طرف دیگر را در مقابل ریسک های خاصی بیمه می کند. ابزارهای مدیریت ریسک هر یک با شیوه ای خاص فرایند توزیع ریسک را انجام می دهند.
قراردادها و پیمان های آینده شرکت ها را در مقابل ریسک های احتمالی مصون می کند. این گونه قراردادها، نرخ های ثابت و نرخ های شناور در آینده را با یکدیگر مرتبط می سازند و به طرفین قرارداد اجازه می دهند تا این نرخ ها را به یکدیگر تبدیل کنند. به عنوان مثال اگر شرکتی کالایی تولید کند که قیمت آن دارای نوسانات زیادی است، می تواند محصول خود را در بازارهای آتی به قیمت از پیش تعیین شده بفروشد. بر این اساس اگر در آینده قیمت آن کالا کاهش یابد، شرکت محصول خود را با قیمت از پیش تعیین شده به فروش می رساند و ریسک نرخ فروش، آن شرکت را متضرر نخواهد ساخت. البته همزمان، منافع ناشی از افزایش قیمت کالا نیز از آن شرکت سلب می گردد. بنابراین قراردادهای آتی، هرگونه نوسانی را خنثی می کنند.
قرارداد اختیار معامله، این امکان را به شرکت می دهد تا یک طرف ریسک را برای خود برطرف کند. در این حالت اگر قیمت کالا کاهش یافت، قرارداد را اجرا می کند و در صورت افزایش قیمت، قرارداد را اجرا نخواهد کرد و محصول خود را در بازار و به قیمت بیشتر از قیمت قرارداد خواهد فروخت. البته هزینه قرارداد اختیار معامله بیشتر از قرارداد آتی خواهد بود.
ابزار دیگری که در بازارهای مالی وجود دارد، قرارداد تاخت است که بر اساس آن نرخ های شناور برای تحویل های آینده معاوضه می گردند و به این صورت ریسک ناشی از تغییر نرخ قابل کنترل می شود.
سایر ابزارهای مدیریت ریسک نیز با روشی خاص، انتقال ریسک را به عهده دارند. مدیریت اثربخش ریسک نیازمند قیمت گذاری صحیح ابزارهای مورد استفاده می باشد.
همان طور که می دانیم به مجموعه سهام خریداری شده توسط سرمایه گذار، پرتفو می گویند. یک ابزار دیگر مدیریت ریسک، استراتژی تنوع سازی است. تنوع سازی یعنی سرمایه گذران سهام های متنوعی بخرند.
مدیریت ریسک به عنوان استراتژی سازمان
با توجه به این که هدف سازمان های اقتصادی، به دست آوردن سود زیاد و کنترل ریسک ها و مدیریت آن است، در نتیجه بخش مهمی از استراتژی یک سازمان بر مدیریت ریسک تاکید دارد. بعضی از شرکت ها با بازارهای بین المللی در حال معامله هستند و نرخ ارز نیز در این بازارها شناور است. در نتیجه تغییرات نرخ ارز به راحتی می تواند باعث زیان شود، بنابراین مدیریت ریسک نرخ ارز یک دغدغه مهم برای مدیران شرکت است.
در شرکت های سهامی عام، که ذینفعان آن شامل گروه های مختلفی از جمله مدیران، کارکنان، سهام داران، مشتریان، تامین کنندگان مواد اولیه و همچنین طلبکاران را تشکیل می دهند، سهام داران بیش از همه در معرض ریسک قرار دارند بنابراین مدیریت ریسک بیشترین سود و منفعت را برای این گروه به همراه دارد. البته حضور این افراد در بازارهای مالی، خود به کاهش ریسک بین مشارکت کنندگان این بازارها کمک می کند. سایر ذینفعان مانند مدیران و کارکنان یک شرکت نیز در معرض ریسک قرار دارند. بنابراین ریسک یک شرکت به راحتی ذینفعان را تحت تاثیر قرار می دهد و به همین علت مدیریت ریسک امری حیاتی برای آن ها است. در سازمان، کلیه برنامه ها به منظور افزایش درآمدها و کاهش هزینه ها و همچنین افزایش احتمال درآمدها و کاهش احتمال هزینه ها است که مدیریت ریسک نیز بخشی از مهم ترین برنامه ریزی جامع استراتژیک یک شرکت قرار می گیرد.
مدیرانی که در شرایط به وجود آمده توسط مدیریت ریسک فرایند تصمیم گیری را انجام می دهند در فضایی مطمئن تر تصمیم می گیرند و از آن جایی که تصمیم گیری در شرایطی با اطمینان بیشتر می تواند موثرتر باشد، در نتیجه تصمیم گیری می تواند فرایندی سریع تر و کارا شود. بنابراین نتیجه می گیریم که مدیریت ریسک به دو دلیل بخشی از استراتژی یک سازمان را تشکیل می دهد. دلیل اول اینکه موجب کاهش احتمال زیان ناشی از فعالیت های یک سازمان می شود و دلیل دوم اینکه باعث ایجاد فضایی مطمئن می شود که به مدیران فرصت تصمیم گیری مطلوب تر را می دهد.
دیدگاه شما