خروج نقدینگی از بازار ادامه دارد


رشد بازار سهام پس از هفته ها ریزش/بورس برای صعود نیاز به نقدینگی دارد

میانگین ارزش معاملات خرد بورس در هفته دوم آبان با افزایش 6 درصدی همراه شد و به دو هزار و 566 میلیارد تومان رسید.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بازار سرمایه در هفته دوم آبان ماه روندی صعودی به خود گرفت و شاخص کل بورس در تمام روزهای معاملاتی هفته رشد یافت. اما شاخص کل هموزن در دو روز ابتدایی هفته روند نزولی داشت و خلاف جهت شاخص کل حرک کرد. به عبارت دیگر، بازدهی شاخص کل یکی از بالاترین اعداد سال ۱۴۰۱ را ثبت کرد و شاخص کل هم‌وزن هم پس از ۸ هفته توانست بازدهی هفتگی مثبت را از خود به جا بگذارد.

با این وجود کاملاً مشخص است که بازار سهام در هفته دوم آبان، بیش از آنکه خود جوش صعودی شده باشد، به واسطه حمایت‌ های قابل توجه سازمان بورس روند صعودی در پیش گرفته است.

البته این رشد نتوانست جریان خروج پول از بورس را متوقف کند و این هفته نیز روند خروج سرمایه حقیقی ها از بورس ادامه داشت. بسیاری از کارشناسان معتقدند در صورتی که بورس بخواهد به رشد خود در هفته های آینده ادامه دهد، نیاز به ورود نقدینگی دارد.

در هفته گذشته سازمان بورس از بسته 10 بندی برای حمایت از بورس رونمایی کرد که به نظر بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه می تواند به عنوان محرک رشد بورس عمل کند. البته افزایش قیمت دلار نیز یکی دیگر از عواملی است که می تواند بورس را با رشد همراه کند.

* منابع صندوق توسعه ملی وارد بورس شد

در این هفته، رئیس سازمان بورس اعلام کرد که با پیگیری‌های انجام شده، منابع جدیدی از صندوق توسعه ملی به بازار سهام وارد شد و برای نخستین بار این صندوق با کد معاملاتی خود اقدام به خرید سهام کرده است.

عشقی ادامه داد: سازمان بورس حمایت‌های خود را محدود به بسته ۱۰ بندی نمی‌کند و در این طرح سعی شد تا مسائل جزئی همچون عدم تطبیق زمان معاملات بورس و فرابورس، ورود عرضه اولیه‌ها به بازار و. که باعث حساسیت سهامداران شده بود، برطرف بشود.

وی مساله مربوط به بودجه ۱۴۰۲ را اقدامی مهم از سوی سازمان بورس در راستای بهبود وضعیت بازار و بازگشت اعتماد دانست و تاکید کرد: از یک ماه گذشته و تا قبل از آماده شدن لایحه بودجه، رایزنی‌ها را با دولت و نیز سازمان برنامه و بودجه برای کنار رفتن ابهام بازار سرمایه در دستور کار قرار دادیم.

رئیس سازمان بورس افزود: در این زمینه کمیته‌ای با حضور صاحب‌نظران و ارکان بازار تشکیل شد تا موارد لازم در بودجه گنجانده شود و مورد بررسی قرار گیرد، پس از آن اطلاعات به دست آمده را در اختیار دولت و سازمان برنامه و بودجه قرار می‌دهیم تا دیگر مانند سال گذشته پس از ابلاغ بودجه به دنبال اصلاح لایحه بودجه نباشیم.

* نسبت قیمت به سود در بورس به کمترین میزان رسیده است

مجتبی دانشی، کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو خروج نقدینگی از بازار ادامه دارد با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، گفت: نگاهی به روند معاملات هفته گذشته نشان می ‌دهد که هر چند بسته 10 بندی حمایت‌ی توانست به عنوان یک جرقه عمل کند، اما بورس برای فرار از ریزش های ماه های گذشته نیاز به نقدینگی و بازگشت خریداران دارد.

وی ادامه داد: با روند اصلاحی که بورس طی چند ماه گذشته و به ویژه از مهر ماه در پیش گرفته بود، عملاً نسبت قیمت به سود در بازار سهام به کم ‌ترین میزان خود از سال ۱۳۹۴ رسیده بود و بسیاری از نمادها در قیمت ‌های ارزشمندی قرار دارند.

این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: وضعیت بورس نشانگر بسیاری از پارامترهای اقتصادی کشور است و وظیفه سازمان بورس، رشد شاخص نیست؛ بلکه حفظ و صیانت از حقوق سهامداران وظیفه اساسی و خطیر سازمان بورس است.

* بیشترین رشد شاخص کل از فروردین 1401

روز شنبه، پس از مدت‌ها شاخص کل هفته را با افزایش ۳ هزار و ۵6۰ واحدی آغاز کرد. شاخص کل در معاملات روز یکشنبه نیز صعودی بود افزایش ۹هزار و ۸۳۷ واحدی داشت. روز دوشنبه را می ‌توان نقطه عطف بورس در هفته دوم آبان دانست. در جریان معاملات روز دوشنبه شاخص کل، ۱۵ هزار و 369 واحد رشد کرد. روز سه شنبه شاخص کل بورس با رشدی ۱۰هزار و ۶۲3 واحدی توانست تا میانه کانال یک میلیون و ۲۸۰ هزار واحدی بالا بیاید. روز چهارشنبه شاخص کل با ۳هزار و ۸۴ واحد افزایش یافت تا هفته رویایی بورس کامل شود.

بازدهی هفتگی شاخص کل به ۳.۴ درصد رسید که بالاترین میزان از هفته پایانی فروردین محسوب می ‌شود. شاخص کل در هفته دوم آبان ماه 42 هزار و 473 واحد رشد کرد تا در سطح یک میلیون و 283 هزار و 540 واحدی قرار گیرد.

* روند نوسانی شاخص کل هموزن بازار سرمایه

شاخص کل هموزن در روز شنبه منفی بود و ۳هزار و ۲2۰ واحد کاهش یافت. روز یکشنبه نیز شاخص کل هموزن همچنان در محدود قرمز قرار داشت و افت حدود هزار و 899 واحدی را ثبت کرد. این شاخص در روز دوشنبه با چهارهزار و 575 واحد افزایش، بهترین عملکرد دو ماه گذشته خود را ثبت کردند. شاخص کل هموزن در روز سه شنبه نیز افزایشی چهارهزار و ۲۴4 واحدی را به همراه داشت. شاخص هم وزن روز چهارشنبه نیز توانست 690 واحد رشد را ثبت کند.

شاخص کل هموزن نیز پس از ۸ هفته توانست بازدهی مثبت را ثبت کند و ۱.۲1 درصد افزایش یافت. شاخص کل هموزن در هفته دوم آبان ماه با رشد چهار هزار و 390 واحدی توانست به سطح 365 هزار و 750 واحدی بازگردد.

* رشد ارزش معاملات خرد بازار سهام

میانگین ارزش کل معاملات بورس در هفته دوم آبان ماه با کاهش 8 درصدی به 39 هزار و 960 میلیارد تومان رسید. در این هفته روز دوشنبه بیشترین ارزش معاملات در بازار سرمایه رقم خورد و روز سه شنبه نیز کمترین معاملات در بورس انجام شده است.

میانگین ارزش معاملات خرد بورس در هفته دوم آبان با افزایش 6 درصدی همراه شد و به دو هزار و 566 میلیارد تومان رسید.

به نظر بسیاری از کارشناسان ارزش معاملات همچنان کمتر از حد انتظار است و برای تداوم رشد بورس باید ارزش معاملات خرد به بالای 5 هزار میلیارد تومان برسد.

عملیات بازار باز باعث خروج نقدینگی از بورس نمی‌شود

سرپرست معاونت توسعه کسب‌وکار فرابورس گفت: عملیات بازار باز هیچ ارتباطی به بازار سهام ندارد بلکه معامله‌ای است که بین بانک مرکزی و یک بانک تجاری انجام می‌شود؛ این عملیات هیچ نقدینگی از بازار خارج نمی‌کند.

عملیات بازار باز باعث خروج نقدینگی از بورس نمی‌شود

به گزارش مردم فردا،«ندا بشیری» در نشستی با موضوع «بررسی عملیات بازار باز و کارکردهای آن» افزود: عملیات بازار باز به مفهوم خرید و فروش اوراق قرضه دولتی توسط بانک‌های مرکزی کشورها با هدف اجرای سیاست‌های انقباضی و انبساطی است و ابزار اصلی برای کنترل نرخ تورم و نرخ بهره و کنترل عرضه پول به شمار می‌رود.
جزییاتی از عملیات بازار باز در دنیا
بشیری با بیان اینکه برای کنترل قیمت پول باید از ابزارهای غیرمستقیم استفاده کرد تا حجم پول در جامعه توسط بانک مرکزی کنترل شود، گفت: عملیات بازار باز یکی از بهترین ابزارهای غیرمستقیم در این زمینه است.
به گفته وی، بانک‌های مرکزی دنیا سال‌هاست از عملیات بازار باز برای کنترل حجم نقدینگی جامعه استفاده می‌کنند، اما این عملیات به دو روش کوتاه‌مدت و گاه بلندمدت مورداستفاده قرار می‌گیرد.
بشیری با اشاره به اینکه بانک مرکزی برای کنترل عرضه پول بهتر است با ابزار غیرمستقیم برنامه‌ریزی کند تا حجم پول در جامعه کنترل شود، تصریح کرد: یکی از بهترین ابزارهای غیرمستقیم عملیات بازار باز است. به این مفهوم که بانک مرکزی برای افزایش حجم پول از بانک‌های تجاری کمک می‌گیرد، بانک مرکزی با کنترل ذخایر پولی در اختیار بانک‌های تجاری حجم پول در جامعه را کنترل می‌کند.
کنترل تورم و نرخ بهره
سرپرست معاونت توسعه کسب‌وکار فرابورس یکی از بهترین ابزارها برای کنترل پول بانک‌های تجاری و جامعه را عملیات بازار باز دانست و اطهار داشت: برای کنترل تورم و جمع شدن پول از جامعه، بانک مرکزی اوراق قرضه دولتی را به بانک‌ها می‌فروشد و با این کار بخشی از پول‌های بانک‌های تجاری را جمع می‌کند، این سیاست پولی انقباضی است. اما در مقابل برای اجرای سیاست پولی انبساطی، با عرضه پول زیاد این‌گونه وارد می‌شود که از بانک‌ها می‌خواهد اوراق قرضه دولتی که پیشتر به آن‌ها فروخته است را از آن‌ها خریداری کند. به‌این‌ترتیب اوراق را دریافت و به بانک‌ها پول می‌دهد.
بشیری اضافه کرد: بانک مرکزی با این روش پول را در سطح جامعه زیاد می‌کند و با عرضه زیاد پول، نرخ بهره کاهش می‌یابد البته ممکن است تورم بالا برود. این راهکاری است که سال‌هاست بانک‌های مرکزی دنیا از آن برای کنترل پول در سطح جامعه استفاده می‌کنند.
وی در پاسخ به این پرسش که تفاوت عملیات بانکی و بازار باز چیست، گفت: بانک‌ها به دلایل مختلف ممکن است در پایان وقت اداری پول کم آوردند و برای کمبود کسری از بانک دیگری که مازاد پول دارد، قرض گیرند. این قرض رایگان نیست و با یک نرخ بهره مشخص انجام می‌شود که به طور مشخص یک‌شبه است و به آن عملیات بانکی می‌گویند.
بشیری در ادامه به تشریح عملیات بازار باز پرداخت و افزود: در عملیات بازار باز یک‌طرف بانک مرکزی و یک‌طرف بانک تجاری است. روشی که بانک مرکزی اوراق را عرضه کرده و بانک‌های تجاری خریداری می‌کنند در اصطلاح ریپو است.
وی در توضیح عملیات ریپو گفت: ریپو مسایل ربوی دارد و به همین دلیل هم شورای فقهی بانک مرکزی و کمیته فقهی سازمان بورس تغییراتی در آن ایجاد کرده تا مشکل ربوی آن برطرف شود. به‌این‌ترتیب که اوراق وثیقه نمی‌شود بلکه مالکیت اوراق به‌طور کامل منتقل می‌شود. اسم دقیق آن توافق بازخرید اسلامی است.

عملیات بازار باز هیچ ارتباطی به بازار سهام ندارد

در ادامه این برنامه سرپرست معاونت توسعه کسب‌وکار فرابورس تاکید کرد: عملیات بازار باز هیچ ارتباطی به بازار سهام ندارد بلکه معامله یا تریدی است که بین بانک مرکزی و یک بانک تجاری انجام می‌شود. شاید نرخ‌های این اوراق به بازار سیگنالی بدهد اما این عملیات هیچ نقدینگی از بازار خارج نمی‌کند.
بشیری اضافه کرد: در حال حاضر OMO فقط با اسناد خزانه و سایر اوراق کوپن دار دولتی است و در دنیا هم فقط با اوراق دولت انجام می‌شود.

آمار عملیات بازار باز را از کجا ببینیم؟

وی در خصوص اینکه چگونه می‌توان به آمار عملیات بازار باز دسترسی پیدا کرد، گفت: آمار عملیات بازار باز در سایت فرابورس در منوی سمت راست، با عنوان آمار معاملات اوراق مالی اسلامی خروج نقدینگی از بازار ادامه دارد وجود دارد، آمارهای این قسمت به‌ طور روزانه به‌روز می‌شود.
بشیری با بیان اینکه پذیره‌نویسی مربوط به دولت به این مفهوم است که دولت اوراق فروخته و تامین مالی کرده است، افزود: دو بخش بانک‌ها و صندوق‌ها هم در این قسمت درج‌شده که جزییات معاملات آن‌ها را نشان می‌دهد. یک‌بخشی هم به اسم عملیات بازار باز است که همان کد به کد بانک مرکزی و بانک‌های تجاری است.
معاون فرابورس اظهار داشت: آمار کامل و به‌ طور دقیق با اعداد و نمودار در سایت فرابورس منتشر می‌شود. البته بانک مرکزی هم به‌ طور هفتگی گزارش کلی عملیات بازار باز را منتشر می‌کند.

اثر بازده بازار سهام بر سلامت روانی

اثر بازده بازار سهام بر سلامت روانی

اگرچه بازار سهام در دولت گذشته با استقبال قابل توجه مردم روبه‌رو شد اما در نهایت روندی را طی کرد که سرمایه مردم در این بازار از بین رفت و دولت تنها به عنوان تماشاگر در مقابل این اتفاق تلخ ایفای نقش کرد. در حال حاضر نیز شاهد این هستیم که بازار سهام با حداقل حجم معاملات به کار خود ادامه می‌دهد و روند خروج نقدینگی حقیقی از بورس ادامه داشته است. این در حالی است که تحمل و پذیرش شکست در بازارهای مالی همچون بازار سرمایه برای مردمی که با اعتماد به دولتمردان تمام سرمایه خود را به این بازار بردند و حتی خانه و خودروی خود را برای سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه فروختند، کار ساده‌ای نیست به طوری که طی ماه‌های اخیر بارها شاهد بروز رفتارهای خشن و قابل تامل از سوی سرمایه‌گذارانی که سرمایه خود را در بورس از دست دادند بودیم. البته بروز این رفتارها تنها مختص ایران نبوده و در دیگر کشورهای دنیا نیز رفتار سرمایه‌گذاران در مقابل از دست رفتن سرمایه‌هایشان همین قدر عجیب بوده است. اما به هر حال با توجه به اینکه اقتصاد ایران در شرایط فعلی در حالت بحران قرار دارد و به دلایلی همچون روند افسارگسیخته تورم، مردم روز‌به‌روز شاهد کم‌ارزش شدن هرچه بیشتر پول خود هستند، سلامت روانی آنان هرچه بیشتر تحت تاثیر قرار می‌گیرد و ممکن است رفتارهای خطرناکی از سوی آنها سر بزند که سلامت خود یا نزدیکانشان را در خطر قرار دهد. همان‌طور که طی ماه‌های اخیر نیز شاهد انتشار اخباری در مورد قتل، خودکشی یا خودسوزی به دلیل شکست سرمایه‌گذاران در بازار بورس یا از دست رفتن موقعیت اجتماعی و شغلی آنها به دلیل انتخاب سرمایه‌گذاری در این بازار بودیم. مهدی حق باعلی دکترای اقتصاد مالی از دانشگاه ایالتی جورجیا در این گفت‌وگو علاوه بر اعلام عواقب شکست در بازارهای مالی به لحاظ روانی، به ارتباط از دست دادن شغل و تاثیرات شدید روانشناختی، مثل میل به خودکشی اشاره و اعلام می‌کند که بازده بازار سهام اثر سریعی روی سلامت روانی افراد دارد.

‌ در ماه‌های گذشته که عده زیادی از مردم سرمایه خود را در بورس از دست دادند، گزارش‌های زیادی درباره بروز رفتارهای خشن از سوی افرادی منتشر شده که متضرر بورس بوده‌اند. اخیراً یک مهماندار قطار که پس از اخراج از محل کارش، همه سرمایه‌اش را در بورس از دست داده، دو نفر را به قتل رسانده است. تحلیل شما از اثر شکست در بازارهای مالی بر روح و روان افراد چیست؟ به طور کلی شکست در بازارهای مالی به لحاظ مالی، اجتماعی و روانی چه عواقبی می‌تواند به دنبال داشته باشد؟

البته در نتیجه‌گیری سریع و ارتباط دادن هر اتفاق «الف» به دلیل «ب» باید کمی تامل کرد. اطلاعات ما معمولاً در مورد حوادث محدود است و علاقه داریم همین اطلاعات اندک را به سرعت به هم متصل کنیم. به عنوان مثال در مورد مهماندار قطار، تنها اطلاعاتی که داریم این است که شخصی 1- سرمایه‌اش را در بازار سهام از دست داده بوده است و 2- دست به جنایت زده است. واقعاً با این اطلاعات اندک نمی‌توان به سرعت نتیجه گرفت که این جنایت فقط به خاطر فشار شکست در بازار سهام بوده است. شاید این شخص به طور کلی فردی بوده که تعادل عصبی مناسبی نداشته و حتی بدون شکست در بازار سهام هم ممکن بوده مرتکب جنایت شود. بنابراین از نتیجه‌گیری سریع باید اجتناب کرد، به‌خصوص که در اینجا یک عامل مهم دیگر -‌ از دست دادن شغل‌ - هم در کار بوده که می‌تواند به خودی خود اثرات روان‌شناختی قابل توجهی داشته باشد. مطالعاتی که باز هم روی بحران مالی 2007 تا 2009 متمرکز شده‌اند، یک همبستگی معنادار میان از دست دادن شغل و تاثیرات شدید روانشناختی، مثل میل به خودکشی مشاهده کرده‌اند.

با این همه، شواهدی موجود است که پیروزی و شکست در بازارهای مالی می‌توانند تاثیرات کوتاه و بلندمدتی در خروج نقدینگی از بازار ادامه دارد روحیه، خصیصه‌های شخصیتی، ریسک‌پذیری، افسردگی و سایر خصوصیات روانشناختی داشته باشند. مطابق نتایج پژوهشی که مک لرنی، میلر و نیکلاس در سال 2013 منتشر کردند، بعد از سقوط شدید بازار سهام آمریکا در اکتبر 2008، احساس افسردگی و میزان مصرف داروهای ضدافسردگی در کسانی که مقدار زیادی از ثروت خود را در بازار سهام سرمایه‌گذاری کرده بودند، به نحو قابل توجهی افزایش پیدا کرد. اما نکته جالب این پژوهش آن بود که در تست‌های بالینی این افراد، افزایش قابل توجهی در تشخیص افسردگی مشاهده نشده است.

به عبارت دیگر، در حالی که خود اشخاص گزارش می‌کردند که افسرده‌تر شده‌اند، اما این افسردگی در معیارهای بالینی رایج بروز پیدا نکرده است. مطالعات دیگری هم هستند که اثرات قوی‌تری مشاهده کرده‌اند. در یک مطالعه دقیق‌تر، انگلبرگ و پارسونز، با استفاده از داده‌های بیمارستان‌های کالیفرنیا بین سال‌های 1983 تا 2011، به این نتیجه رسیدند که بازده بازار سهام اثر سریعی روی سلامت روانی افراد دارد، به طوری که بازده بازار با میزان پذیرش بیمار در بیمارستان‌ها به علت مشکلات سلامت روان در همان روز همبستگی بالایی دارد. ایراد این مطالعات البته اینجاست که تشخیص دقیق علیت در چنین مساله‌ای کار بسیار دشواری است و همه اطلاعات در دسترس نیست.

هر چند که نویسندگان سعی کرده‌اند با بیرون کشیدن اثر سایر اتفاقاتی که ممکن بوده همزمان اثر روانشناختی داشته باشند، مثل اخبار ترور یا اخبار بد کلان اقتصادی، تا حد ممکن تست تمیزی انجام داده باشند. در یک مطالعه دیگر، شوانت با محاسبه میزان بالا و پایین شدن بازار سهام و اثر آن در ثروت بازنشستگان، تخمین زد که به ازای از دست رفتن 10 درصد از ثروت در بازار سهام در یک بازه دو‌ساله، احتمال بروز مشکلات سلامت جسمی و روانی (و نیز شانس ادامه زندگی تا دو سال آینده) حدود 5 /2 درصد کاهش پیدا می‌کند.

بنابراین از این بعد که شکست در بازار سهام یا به طور کلی وارد شدن شوک به ثروت افراد، می‌تواند اثرات روانشناختی و جسمی منفی داشته باشد، می‌توان گفت که شواهد زیادی موجود است.

یک جنبه دیگر از موضوع را هم نباید از قلم انداخت و آن اینکه این اثر روانشناختی می‌تواند سرمایه‌گذار را در یک چرخه منفی وارد کند. به این معنا که با از دست دادن بخشی از ثروت، سرمایه‌گذار در شرایط روانی نامساعدتری قرار بگیرد و همین باعث شود که در سرمایه‌گذاری‌های آینده، اشتباهات بیشتری مرتکب شود. بعد از دوشنبه سیاه سال 1987 که یکی از شدیدترین سقوط‌های بازار در یک روز بود، رابرت شیلر با فرستادن پرسشنامه برای سرمایه‌گذاران، سعی کرد این اثر را شناسایی کند. مطابق نتیجه او، کسانی که در تعطیلات آخر هفته قبل (شنبه و یکشنبه قبل از دوشنبه سیاه) اضطراب و نگرانی زیادی داشتند، با شدت و سرعت بیشتری اقدام به فروش سهام خود در ابتدای روز دوشنبه کردند، که خود یکی از دلایل سقوط تند و ناگهانی بازار در آن روز بود و بعداً بازار حد زیادی از سقوط را جبران کرد.

‌ به نظر شما دلیل واقعی شکست بازارهای مالی به خصوص در ایران چیست؟ منظور این است که آیا در شکست بازارها، ناشی‌گری معامله‌گران هم دخیل است؟

بعید است که میان شکست معامله‌گران در کشور ما با سایر کشورها تفاوت خاصی وجود داشته باشد. همه آنچه پژوهشگران حوزه بازارهای مالی در چند دهه اخیر گفته‌اند، در این خلاصه می‌شود که بازارها تا حد نسبتاً خوبی کارا هستند و معنای کارایی این است که سبقت گرفتن از بازار بسیار دشوار - ‌اگر نه غیر‌ممکن‌ - می‌شود.

گاه در تبلیغات نهادهای مالی ادعا می‌شود که مردم باید کار سرمایه‌گذاری را به حرفه‌ای بسپارند و علت اصلی شکست همین حضور افراد ناآگاه در بازارهای مالی است، اما همین نکته هم با اما و اگر همراه است. بخش عظیمی از مطالعات صورت گرفته روی مدیران صندوق‌های مالی، نشان‌دهنده این بوده که این صندوق‌ها هم به طور متوسط در شکست دادن بازار و ایجاد بازدهی بالاتر از شاخص ناموفق بوده‌اند. آن دسته‌ای هم که در یک دوره شاخص را شکست داده‌اند، به احتمال زیاد در برهه‌های بعدی ناموفق می‌شوند و از تیم برنده به بازنده نقل مکان می‌کنند. بنابراین به طور کلی جهت‌گیری صنعت مالی در دنیا به این سمت رفته که سرمایه‌گذاران بتوانند با هزینه کم، صرفاً شاخص بازار سهام را دنبال کنند، همان کاری که غول‌هایی مثل ونگارد با ایجاد صندوق‌های غیرفعال (passive) و کم‌هزینه انجام دادند. ایده اصلی ونگارد دقیقاً همین بود که حالا که کسی نمی‌تواند شاخص را شکست دهد، بهتر است که ما ابزارهایی به سهامداران ارائه دهیم که بتوانند همین شاخص را دنبال کنند. شاید یک نقطه ضعف اصلی در کشور ما این باشد که این ابزارها هنوز به اندازه کافی توسعه پیدا نکرده‌اند.

اشتباه بزرگی که در دولت سابق در مورد بازار سهام انجام شد، تبلیغ رئیس‌جمهور و اعضای هیات دولت در ارتباط با بازار سهام و شادی بیش از حد از افزایش شاخص بود. هم بانک مرکزی و هم دولت از افزایش بی‌رویه شاخص سرمست شده بودند، به طوری که آنها مردم را به سرمایه‌گذاری در این بازار تشویق کردند و حالا که مردم تمام سرمایه‌های خود را در این بازار از دست داده‌اند، دولت خسارتی به آنها پرداخت نمی‌کند. به نظر

شما دولت مقصر از دست رفتن سرمایه مردم در بورس بوده یا اینکه سرمایه‌گذاران در این موضوع نقش داشته‌اند؟ به طور کلی گفته می‌شود این بده‌بستانی که بین دولت و سهامداران در رابطه با بازار سرمایه انجام شد، خطای دولت دوازدهم بود و به صورت اصولی دولت نباید خودش را متعهد به بهبود بازار سهام کند.

نمی‌توان گفت دولت اصلاً مقصر نبوده، اما خیلی از سرمایه‌گذاران و فعالان این بازار هم در شکل‌گیری این فضا چندان بی‌تقصیر نبوده‌اند. تصور اینکه آینده به نفع ما رقم خواهد خورد (همان چیزی که انگلیسی زبان‌ها به آن wishful thinking می‌گویند) یکی از سوگیری‌های ذهنی است که گاهی انسان‌ها را اسیر خود می‌کند. در این حالت، ذهن انسان برای آنکه یک آینده خوب و خوش را متصور شود، شروع به تصور سناریوهایی می‌کند که به‌تدریج واقعیت را فراموش می‌کند. تیم هارفورد اقتصاددان در کتاب اخیرش، یک فصل کامل را به این خروج نقدینگی از بازار ادامه دارد سوگیری ذهنی اختصاص داده و نشان داده که چطور یک منتقد درجه یک هنری، به خاطر همین سوگیری یک تابلوی تقلبی را با شاهکاری از ورمییر اشتباه گرفت.

کمابیش این سوگیری در شکل‌گیری حباب در بازار سهام ایران هم نقش داشت. سرمایه‌گذاران زیادی به درستی تشخیص داده بودند که دولت با معضل کسری بودجه بسیار جدی رو‌به‌رو است، اما در‌عین‌حال این روایت را برای خود درست کرده بودند که به همین علت، دولت قیمت‌ها را بالا نگه خواهد داشت تا بتواند دارایی‌های خود را به فروش برساند. این تصور که فقط یک فرضیه بود، به تدریج آنقدر تکرار شد تا به یک حقیقت مسلم در ذهن برخی سرمایه‌گذاران بدل شد، و وقتی که صعود حباب متوقف شد، حیرت کردند که پس دولت ما را فریب داده است. در‌حالی‌که به جز یکی دو تا وعده از سیاستمداران شاهد دیگری برای آن فرضیه خود نداشتند. بنابراین در عین حالی که وعده‌و‌وعید و اطمینان دادن از سوی دولت به سیاستمداران کار به غایت اشتباهی بود، اما بعید است که حتی در نبود این وعده‌ها، کلیت ماجرا تفاوت خاصی پیدا می‌کرد. در نهایت ممکن بود که شدت صعود و افول کمی کمتر باشد از آنچه در نهایت محقق شد.

‌ آیا برای حل این چالش می‌توان کاری انجام داد؟ یعنی سیاستگذار که خود مسبب این وضعیت است در برابر این بازار چه مسوولیتی دارد؟

در حال حاضر به نظر نمی‌رسد که کار خاصی لازم باشد انجام شود. بازار به طور کلی 30 تا 35 درصد از نقطه اوج خود سقوط کرده، و خیلی از سهم‌ها هم تا 70 درصد از ارزش اوج خودشان پایین‌تر آمده‌اند. به نظر می‌رسد که همه آن سقوطی که قرار بوده اتفاق بیفتد اتفاق افتاده و عملاً ضربه اصلی زده شده است و از این به بعد قرار نیست ضرر کسی بیشتر بشود. بنابراین من اگر جای سیاستگذار بودم، دخالت جدیدی نمی‌کردم. در واقع بازار سهام به طور کلی باید از دخالت‌های دولت و بانک مرکزی مستقل باشد و محدودیت‌های فعلی در رابطه با این بازار از میان برداشته شود. بازار سهام به هرحال بالا و پایین خواهد رفت و دخالت سیاستمداران به جز ایجاد موقعیت‌های وخیم و دامن زدن به انتظارات غیرواقعی، کمک دیگری به بازار نخواهد کرد. بنابراین امید آن است که سیاستگذاری اقتصاد کلان کشور، کاملاً، حتماً و واقعاً بی‌ارتباط به صعود و افول شاخص بورس تهران و بر مبنای معیارهای سیاستگذاری کلان و توجه به ابرچالش‌های فراروی اقتصاد ایران طراحی و اجرا شود. پایبندی به همین نکات، احتمالاً خود‌به‌خود بخشی از تلاطم‌های غیرضروری بورس را هم کاهش خواهد داد.

‌ سیاست سازمان بورس از حدود دو سال قبل این است که همه سهم‌ها بازارگردان داشته باشند اما این موضوع درمورد سهام دولت صدق نکرد و با وجود اینکه وعده آن در بازه‌های زمانی متفاوت از سوی مسوولان داده شد، هنوز هم سهامداران شاهد از بین رفتن سرمایه‌های خود در این دو صندوق هستند اما خبری از بازارگردان نیست. تحلیل شما در این خصوص چیست؟

نمی‌شود گفت اختصاص بازارگردان به سهم‌ها به‌کلی بی‌فایده است، اما آن تصوراتی که در مورد چوب جادویی بازارگردان هم ایجاد شده است به طور کلی غلط است. گفته می‌شود که نقش اصلی بازارگردان ضمانت نقدشوندگی سهام است. خوب این نقدشوندگی از طریق بازتر شدن دامنه نوسان خیلی راحت‌تر ممکن می‌شود. اینکه همچنان دامنه نوسان را با تمام قوا حفظ کنیم و از آن طرف برویم دنبال بهبود نقدشوندگی، مصداق کسی است که حلقه‌اش را در خانه گم کرده بود و چون خانه تاریک بود آمده بود در خیابان دنبال حلقه گمشده می‌گشت.

اما در پاسخ دقیق‌تر به سوال شما، منطق خاصی وجود ندارد که حضور یا عدم حضور بازارگردان به بالاتر رفتن قیمت سهام کمک بنیادی کند، آن‌طوری که برخی از سرمایه‌گذاران تصور کرده بودند. ممکن است بازارگردان بتواند در کوتاه‌مدت قیمت سهام را کنترل کند، اما این اثر موقتی است و قیمت‌ها به سرعت باید به قیمت تعادلی ‌- آنچه منعکس‌کننده برآیند اطلاعات موجود است‌- بازگردند. اگر ادعا کنیم که قیمت‌ها در بازار بدون هیچ دلیلی به مدت یک سال از قیمت بنیادی آن فاصله داشته‌اند، در واقع داریم خود ماهیت بازار را زیر سوال می‌بریم.

پول هوشمند چیست؟

پول هوشمند چیست

آیا می دانید سهام ارزشمند بازار را چگونه باید تشخیص داد؟ یکی از فاکتورهای مهم شناسایی سهام ارزشمند، تشخیص زمان ورود و خروج پول هوشمند در سهم است. در اکثر مواقع تصمیم برای انتخاب یک یا چند گزینه سرمایه گذاری، در میان انتخاب‌های متعددی که پیش روی افراد قرار دارد، همراه با ریسک سرمایه گذاری و تردید و گاهی هم با ترس همراه است. این تشخیص از میان اطلاعات فراوان موجود ممکن است کار سخت و زمان‌بری باشد. در کنار این موارد، بالا بودن ریسک سرمایه‌گذاری در بازار بورس و سهام، این تشخیص را سخت‌تر و نیازمند تلاش بیشتر می‌کند.

بنابراین افرادی که تمایل دارند تا در این بازارها فعالیت کنند، ابتدا باید آموزش‌های موردنیاز را دریافت کرده و با شناخت کافی و انجام تحلیل‌های موردنیاز مناسب‌ترین گزینه سرمایه گذاری در بورس خود را انتخاب نمایند. یکی از مفاهیمی تأثیرگذار در بازار سرمایه، پول هوشمند نام دارد. در این مقاله به بررسی پول هوشمند و چگونگی تشخیص آن در سهام مختلف می‌پردازیم.

پول هوشمند چیست؟

پول هوشمند سرمایه‌ای است که توسط سرمایه گذاران و متخصصان بزرگ مالی، شرکت‌های سرمایه‌گذاری، خبرگان بازار و … جهت ایجاد روندهای بزرگ قیمتی در سهم وارد بازار می‌شود. سرمایه‌گذاران عمده بازار با درک بالای خود از نیازهای بازار و همچنین دسترسی به اطلاعات نهانی و بیشتری نسبت به سایر افراد، باقدرت خود جهت حرکت سهم را مشخص می‌کنند. پول هوشمند به‌اندازه‌ای بزرگ است که می‌تواند به‌صورت مصنوعی روند قیمت یک سهم را تغییر دهد و تأثیرات عمده‌ای بر بازار ایجاد کند. با ورود پول هوشمند به بازار، سایر بخش‌های آن نیز تحت تأثیر قرار گرفته و موجب افزایش یا کاهش قیمت‌ها می‌شود.

چگونگی ورود و خروج پول هوشمند به بازار بورس

زمانی که سرمایه گذاران عمده و اصلی بازار با توجه به شرایط موجود تشخیص دهند که نیاز است تا بر روی یک سهم سرمایه گذاری ویژه‌ای انجام دهند، شروع به خرید سهم موردنظر در حجم‌های بالا می‌کنند و موجی قوی و مثبت روی آن سهم ایجاد می‌کنند. معمولاً پس از چند روز و افزایش چنددرصدی قیمت های سهم، سایر سرمایه‌گذاران مانند سرمایه گذاران ثانویه و خرد، متوجه این موج قوی می‌شوند و هیجان بالایی برای خرید سهم ایجاد می‌شود. در این زمان شایعات در بازار گسترده می‌شود و هدف‌گذاری‌های جدیدی برای قیمت سهم ایجاد می‌گردد. با افزایش این هیجانات و خریدهای بالای سهم، قیمت افزایش می‌یابد و درنتیجه سهم رشد زیادی را تجربه می‌کند. پس از گذشت مدت‌زمانی از رشد قیمت سهام، همان سهامداران عمده با همان سرعتی که وارد بازار شدند و قیمت سهم را افزایش دادند و به سود مدنظر خود دست یافتند، با همان سرعت از سهم خارج شده و شروع به فروش سهام می‌کنند. بدین ترتیب پول هوشمند از سهم خارج می‌شود و قیمت آن به‌تدریج کاهش می‌یابد.

ازآنجایی‌که بسیاری از سرمایه گذاران خرد از این موضوع اطلاعی ندارند، ممکن است این ریزش قیمتی را اصلاح قیمتی تصور کنند و همچنان به سهامداری سهم ادامه داده و انتظار رشد قیمت داشته باشند. این دسته از سرمایه‌گذاران با توجه به عدم اطلاع از ورود و خروج سهامداران عمده یا همان پول هوشمند، همچنان سرمایه خود را در سهام موردنظر نگه می‌دارند و درنتیجه متضرر می‌شوند. حال بیشتر سهامداران غیر عمده در قیمت‌های بالا سهام را خریداری کرده‌اند و ازآنجاکه نقدینگی و قیمت سهم روند نزولی پیدا کرده، شانس خروج از سهم بسیار کم می‌شود. بدین‌صورت پول هوشمند قدرتمندتر شده و این چرخه را چندین بار تکرار می‌کند.

باید به این نکته هم توجه داشت که ورود پول هوشمند به بازار رخدادی نیست که پیوسته تکرار شود و افراد بتوانند به‌راحتی آن را تشخیص دهند. به‌طور معمول ممکن است برای یک سهم خاص، این اتفاق یک یا دو بار در سال رخ دهد که سبب رشد سریع قیمت سهم شود. دلیل این امر ورود پول هوشمند و سپس خروج آن است که موجب کسب سودهای بیشتر برای عده‌ای از سهامداران می‌گردد.

با توجه به مطالب بیان‌شده می‌توان گفت که پول هوشمند زمانی وارد بازار می‌شود که قیمت سهم در کف خود قرار دارد یا به پایین‌ترین حد خود رسیده و نسبت به سهم امیدواری وجود ندارد و تقاضایی برای خرید سهم نیست. پول هوشمند به این دلیل وارد سهم می‌شود تا این عدم تقاضا را رفع کند و فشار فروش سهم را کاهش داده و قیمت سهم را افزایش دهد.
بدین‌صورت یکی از اهداف اصلی ورود پول هوشمند، تأثیرگذاری روی قیمت‌های بازار است تا از این طریق در قیمت‌های پایین خرید انجام شود و در قیمت‌های بالا سهم به فروش برسد و سودآوری حاصل شود.

تشخیص ورود و خروج پول هوشمند

یکی از مهم‌ترین عواملی که به‌واسطه آن می‌توان وجود پول هوشمند را تشخیص داد، حجم معاملات است. با در نظر گرفتن حجم معاملات می‌توان ورود یا خروج پول هوشمند را به یک سهم یا صنعت تا حدودی تشخیص داد. حجم معاملات درواقع میزان معاملات انجام‌شده در دوره‌ای مشخص از زمان (روزانه، هفتگی، ماهانه و …) است که در نمودار میله‌ای یک سهم قابل‌مشاهده است. با رصد حجم معاملات همراه با قیمت، تحلیلگران می‌توانند جهت حرکت بازار را تشخیص دهند. برخی از تحلیلگران معتقدند که روند قیمت از روند حجم معاملات عقب‌تر است. بدین معنی که روندهای صعودی و نزولی را می‌توان قبل از مشخص شدن روندهای برگشتی قیمت، در حجم معاملات مشاهده کرد.

بر اساس یکی از اصول رایج در بازار بورس وال‌استریت، حجم معاملات تغییرات قیمت را به وجود می‌آورد. حجم معاملات در بازارهای پررونق، نسبتاً سنگین و در بازارهای راکد، نسبتاً سبک است؛ اما بااین‌حال نمی‌توان گفت تنها حجم معاملات به‌طور دقیق این موضوع را مشخص کند. تشخیص ورود پول هوشمند نیاز به دانش کافی و تجربه و شناخت سهم دارد.

بر اساس تجربه می‌توان بیان کرد چنانچه حجم معاملات یک سهم در زمان عدم وجود تقاضای آن به‌یک‌باره به میزان زیادی افزایش یابد، یکی از نشانه‌های ورود پول هوشمند است. در مقابل کاهش شدید و فروش سنگین یک سهم به‌یک‌باره را می‌توان خروج پول هوشمند از آن در نظر گرفت؛ بنابراین خرید و فروش حجم بالای یک سهم در زمان کوتاه و به‌یک‌باره را می‌تواند از نشانه‌های وجود پول هوشمند در سهم باشد.

یکی دیگر از نشانه‌های تشخیص وجود پول هوشمند، مقایسه تعداد خریدار یا فروشنده نسبت به حجم معاملات است. به این صورت که اگر تعداد خریداران کم ولی حجم بسیار بالا باشد، نشان‌دهنده آن است که سرمایه گذاران کلان در حال خرید سهم هستند. در مقابل وجود فروشندگان کم ولی با حجم بالای سفارش فروش می‌تواند نشان از خروج پول هوشمند باشد.
ارزش معاملات روزانه نیز یکی دیگر از عوامل تشخیص این موضوع است. اگر میانگین ارزش معاملات روزانه در بازار در محدوده‌ای باشد و در زمان کوتاهی دو تا سه برابر شود، می‌توان نتیجه گرفت علت این نقدینگی بالا وجود پول هوشمند است. با توجه به نشانه‌های عنوان‌شده، سرمایه‌گذاران و سهامداران خرد می‌توانند ورود یا خروج پول هوشمند را تشخیص دهند.

فیلتر ورود یا خروج نقدینگی به سهم

با توجه به مطالب گذشته درزمینهٔ فیلترنویسی و انواع فیلترنویسی در بازار بورس، می‌توان عنوان کرد که فیلترنویسی به سهامداران کمک می‌کند تا زمان و قیمت مناسب خرید یا فروش سهام را بیابند و بر اساس اهداف سرمایه‌گذاری خود، سهام مناسب را در بازار بورس تشخیص دهند؛ بنابراین علاوه بر در نظر گرفتن سایر عوامل ذکرشده، می‌توان برای تشخیص وجود پول هوشمند در سهم، از فیلترنویسی نیز استفاده کرد. همان‌طور که عنوان شد حجم معاملات تأثیر زیادی در تشخیص پول هوشمند دارد. فیلتر حجم معاملات به افراد کمک می‌کند تا در صورت افزایش یک‌باره حجم، آن را شناسایی کنند. همراه با فیلتر حجم معاملات، باید وضعیت تکنیکالی سهم نیز بررسی شود.

کلام آخر

یکی از گزینه‌هایی که برای یافتن انتخاب‌های مناسب سرمایه‌گذاری مخصوصاً در زمان نوسان بازار و افزایش عدم اطمینان به افراد کمک می‌کند، وجود پول هوشمند است. معامله گران حرفه‌ای با رصد پیوسته جهت تحرکات قیمتی و حجم معاملات و سایر عوامل تأثیرگذار بر قیمت، قادر خواهند بود تا از ورود و خروج پول هوشمند در بازار مطلع شوند و بتوانند به کمک این موج ایجادشده به سودهای بالاتری دست یابند. افرادی که به این عوامل تأثیرگذار توجهی نمی‌کنند، تحت تأثیر شایعات منتشرشده و اخبار نادرست قرار می‌گیرند و بر اساس هیجانات ایجادشده تصمیم به خرید یا فروش سهام می‌گیرند و دچار زیان می‌شوند. در این شرایط دریافت اطلاعات و آموزش‌های لازم نقش بسزایی را در کسب سود در بازار بورس بازی می‌کند.

چرا بورس از سکه افتاد؟

چرا بورس از سکه افتاد؟

یک عضو تحریریه ایسنا در یادداشتی با اشاره به حال ناخوش این روزهای بازار سرمایه، قرار گرفتن چند دلیل در کنار هم را باعث این وضعیت دانست.

به گزارش ایسنا، در یادداشت سیده پونه ترابی آمده است: روزهای چراغ قرمز بازار سرمایه با همه تدابیری که برای بهبود وضعیت این بازار به کار گرفته شده تمامی ندارد و روز گذشته شاخص کل این بازار برای چندمین بار طی ماه های قبل، به کانال یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد عقبگرد کرد. می توان گفت قرر گرفتن چند دلیل در کنار هم در نهایت باعث خروج نقدینگی از این بازار شده تا صف فروش سهم ها دیگر خریداری نداشته باشند! حتی نگاه بلند مدت به بازار سرمایه که از سوی مسئولان به سهام داران خروج نقدینگی از بازار ادامه دارد توصیه می شد کارآمد نبود و روزهای قرمز بازار وارد هفتمین ماه خود شده است. ریزشی که از مردادماه آغاز شد و شاخص کل بورس را از دو میلیون واحد تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد کاهش داد و هرچند در میانه های راه تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد افزایش یافت اما در این کانال دوام نیاورد و هفته هاست که بین دو کانال یک میلیون و ۱۰۰ و یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد در نوسان است.

حتی تغییر دامنه نوسان و تبدیل آن به دامنه نوسان نامتقارن مثبت شش و منفی دو درصد نیز کارساز نبود و هرچند ترمز ریزش شارپی بازار کشیده شد اما در نهایت شاخص کل بورس دوباره به کانال یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد عقب گرد کرد. این درحالی است که در ماه های ابتدایی سال دولتمردان مردم را به سرمایه گذاری در بورس تشویق میکردند و درحالی که بازارهای موازی جذابیتی نداشتند، مردم تحت تاثیر این تشویق ها، سرمایه های سرگردان و خرد خود را وارد بازار سرمایه کردند به امید اینکه از تورم موجود در جامعه عقب نمانند و بتوانند سرمایه های خود را حفظ کنند. در آن ماه ها نقدینگی بسیاری وارد بازار سرمایه شد، به طوریکه ارزش معاملات تا حدود ۲۴ هزار میلیارد در روز افزایش یافت.

این در شرایطی بود که درهای صادرات نفت به دلیل تحریم و صادرات غیرنفتی به دلیل شیوع کرونا روی دولت بسته شده بود و دولت از نظر تامین منابع مالی در تنگنا قرار داشت. بنابراین در روزهای رونق بازار سرمایه، دولت توانست بخشی از منابع مالی مورد نیاز خود را از این بازار تامین کند. اما در نهایت و با تلنگر اختلاف وزرای نفت و اقتصاد درمورد عرضه پالایشی یکم، استارت ریزش بازار در مردادماه زده شد و تا کنون نیز ادامه دارد. اتفاقی که منجر به از بین رفتن سرمایه و در نهایت اعتماد سهام داران شد و در حال حاضر کار به جایی رسیده است که حجم روزانه معاملات تا دو تا سه هزار میلیارد تومان کاهش یافته است، یعنی چیزی حدود یک دهم حجم معاملات تیرماه. در واقع باید گفت نقدینگی از بازار سرمایه خارج شده است.

از سوی دیگر انگیزه خرید در بازار وجود ندارد. حقوقی ها درحال فروش هستند تا خروج نقدینگی از بازار ادامه دارد سود شناسایی کنند و صورت مالی را با سود شناسایی خوب ببندند. درواقع این روزها بیشتر از انکه فروشنده ها به چشم بیایند، نبود خریدار به چشم می آید! در بسیاری از روزها صف فروش سهم های بزرگ و شاخص ساز توسط حقوقی ها جمع میشود اما خریدار نیست و همه اقدام به فروش سهم می کنند، در نهایت منابعی که برای جمع کردن صف های فروش در نظر گرفته شده بود تمام می شود!

همه این عوامل در کنار شرایط اقتصاد کلان و سیاست خارجه قرار می گیرد تا به روزهای قرمز بازار بیشتر دامن بزند! وضعیت برجام همچنان مشخص نیست و به نظر می رسد ایران قصد دارد برنامه های هسته ای صلح آمیز خود را توسعه دهد و همواره ابهامات بازار سرمایه را از حالت تعادل خارج می کند. این درحالی است که دولت درحال فروش اوراق خود در بازار ابزارهای نوین فرابورس است و از این طریق تامین مالی می کند، بنابراین فعلا به بخش سهام کاری ندارد؛ بنابراین به نظر نمی رسد با حفظ شرایط موجود، بازار سرمایه تا پایان سال وضعیت متفاوتی با این روزها پیدا کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.